روستای کریک حدود 10 کیلومتر از سیسخت به سمت یاسوج که حدود 20 دقیق زمان میبرد قرار دارد،کریک روستایی در دامنه جنوبی زاگرس و پهنه دنا است. روستای کریک با قدمت بیش از 2000 سال در منطقهای واقع شده است که سابقه یکجانشینی در آن به دوران قبل مهاجرت آریاییها به فلات ایران برمیگردد و به دلیل عبور شاهراه سلطنتی هخامنشینی از فاصله 15 کیلومتری این روستا رونق زیادی را در تجارت و رفت و آمد تجربه کرده است. اما امروز یکی از قطب های گردشگری ایرانزمین است، با آب و هوای بسیار عالی، مردمانی بسیار مهماننواز، آیین و سنتهایی بسیار جذاب و فراوردههای محلی خوشمزه، در نگاه اول ماسوله برایمان تداعی میشود، معماری خانهها پلکانی و پشتبام این همسایه، حیاط خانه آن همسایه است و معماری خانه ها از دیوارهای خشتی وگِلی بسان عایقی از نفوذ سرما وگرما، پِی خانهها از چیدن سنگها روی هم و یک کلاف افقی چوبی روی آنها قرار گرفته است. وقتی در روستا شروع به قدم زدن بکنید بوی عطر شالیزارهای برنج را نفس میکشید و صدای زمزمه جویهای اطرافمان، موسیقی است که پروردگار مینوازد.
در این روستا مکانی مثل اقامتگاه وجود ندارد، ولی مردمانش به قدری مهماننواز هستند که اگر امکان داشت حتما شب را آنجا بمانید و لذت ملاقات با ستارگان آسمانش را ازدست ندهید. بزرگان کریک رسمی دارند که بینهایت جذاب است، و آن شاهنامه خوانی درشب زیر آسمان پر ستاره است.
روستای یاسوج خیلی روستای خوبی است خونه های کاه گلی زیبایی که دارد نگاه هر بیننده ای را به خود جذب می کند
در روستای کریک رودی رد میشود
ودارای یک امامزاده است که دوامامزاده درآن به نام های ابراهیم ،وهمزه است.در آیت روستا یک خانه وجود دارد که توریستی وجود دارد که یک پیرزن به نام *سیده آفتاب میر باقری* در آن خانه زندگی می کند که زن بسیار مهمان نواز است که ما یک شب رایگان پیش او خوابیدیم
درآن شب در خانه جایگاهی برای آتش ساخته بودند .که ما در آن آتش کردیم .وپنکه و تلویزیون هم داشت . من از ۰تا ۱۰ ۱۰ بهش میدم
روستای کریک روستایی کوچک و توریستی است که معروف به ماسوله کهگیلویه و بویراحمد است. تابلوی ورودی روستا را که رد کنید انگار چند دقیقه ای را دوباره در جاده های شمال سیر می کنید. همه چیز خنک و سبز و دوست داشتنی! به میدان امام حسین (ع) روستا که رسیدید به سمت خیابان امامزادگان بروید. کنار امامزاده آلاچیق هایی برای گردشگران تدارک دیده شده است. با وجود اینکه روستا از دور پلکانی و زیبا بود اما الحاق لقب ماسوله کمی برایش اغراق آمیز بود و توقعات را بالا می برد. به همین جهت برای کسی که ماسوله را دیده است و اکنون برای بار اول کریک را با همان تصور ماسوله می بیند کمی توی ذوق می زند. به هر صورت روستا در حد خودش زیبا و چشم نواز بود و نیازی به مقایسه آن با مکان دیگری نبود. سکوها و آلاچیق ها هر کدام نرخ خودشان را داشتند از 10 الی 20 هزار تومان: سکوی پایین جدول آب، سکوی بالای جدول آب، آلاچیق های کنار آب و.... یعنی احساس می کردی هر جا قرار است بنشینی باید پول پرداخت کنی! پشت آلاچیق ها زندگی پر زحمت اما با صفای روستاییان در جریان بود. تعدادی از خانه ها مخروبه و رها شده بودند. دیوارها خشت و گلی و ضخیم بودند و پی آنها سنگچین شده بود. خانه ها به نظر تاریک و کم نور می آمدند و این حس و حال وجود داشت که اهالی این قسمت را تقریبا رها کرده و به قسمت بالای روستا به ساخت خانه های به روز تر و البته مقاومتر روی آورده اند. بنابراین این قسمت بافت بسیار متفاوتی نسبت به قسمت ورودی روستا داشت. اعتراف می کنم اگر آلاچیق ها و فضاسازی ها نبود لذت بیشتری از روستا می بردم. عجیب بود زیرساخت گردشگری اینجا به نظرم وصله ناجوری می آمد و اصالت روستا را کم کرده بود. احساس می کردم توسعه ی آتی آن بافت روستا را در خودش هضم خواهد کرد. در روستا چندین سوئیت برای کرایه هست که در حقیقت همان خانه های روستایی هستند که اکنون برای اقامت آماده شده اند.