بازار سید اسماعیل یا همان " سداسمال " یکی از دیدنی ترین نقاط تهران است . شاید هم دیدنی ترین بازارچه خاورمیانه باشد . در دل تهران قدیم یک جایی بود بنام بازار سید اسماعیل که البته خدا رو شکر هنوز هم سرجایش هست .
اسم این بازار را از مرقد امامزاده سید اسماعیل که پشت بازار واقع شده ، گرفته اند . خیابان مصطفی خمینی را به سمت پایین که گز کنید ، نرسیده به مولوی به کوچه های سیداسماعیل یک و دو می رسید . اینجا آغاز حماسه "سداسمال" است .
اگرچه برخی از مورخین قدمت این بازار را تا سده هفتم و هشتم هم ذکر کرده اند اما بازار سرپوشیده سد اسماعیل ( بازار فعلی ) یادگار دوره قاجار است و کاروانسراها و حجره های قدیمی دارد که البته با گذشت زمان دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده اند.
این بازار در تمام طول هفته بجز روزهای تعطیل باز است و صنف کفش و پوشاک و البته اسباب بازی در آن حضور پررنگی دارند . شکل درهم و برهم و دستفروشهای گوشه و کنار بازارچه هرچند هرروز هفته جاذبه خاص خودش را دارد اما سید اسماعیل هست و جمعه هاش .
جمعه ها که اکثر مغازه ها تعطیلند این بازار جولانگاه دستفروش های است که در بساطشان همه چیز - از شیر مرغ تا سایه ی نردبان - می شود پیدا کرد . جورابهای لنگه به لنگه . آینه و چراغ مادربزرگتان. قاب های خالی بدون کاست .
مسواک مستعمل . شربت سینه ی نیم خورده ، کفشهایی که روز عروسی دوستتان ناپدید شده بودند و خیلی چیزهای مشکوک دیگر. اینجا حتی فنجون های لب پريده ، قهوه های نيمه خورده ،من و عشقی كه واسه هميشه مرده را هم می توانید لا به لای بساط دستفروش ها پیدا کنید .
کمی بالاتر به جایی می رسید که می توانید رایانه شخصی تان را با کمترین هزینه ممکن ارتقا دهید . انواع هارد و مانیتور . موس های ژیگولی و البته سی دی های آموزشی کاملا جدید و حتی ایرانی ! جالب اینجاست که تمام اینها بجای پشت ویترین ، روی زمین بساط شده و همه جور آدمی - از فکل کراواتی تا جاهلای گود زنبورک خونه - به سیر و سیاحت در این بازار مشغولند .
شلوغی بازار و تنوع کالاها و البته گاهی نرخ نازلشان هر بنی بشری را سرذوق می آورد. خلاصه اگر یکبار به این بازار قدم بگذارید دیگر صبح های جمعه محال است هوس درکه و توچال بسرتان بزند . چیه توچال ؟ حوصله آدم سر میره.
بازارچه بسیار بیچ در پیچ و طولانیست و اگر پاهایتان نمی کشید و کم آوردید ، نگران نباشید . چون اینجا قهوه خانه ها و کافی شاپ ها در کنار یکدیگر همزیستی مسالمت آمیزی دارند و تنها مغازه هایی هستند که جمعه ها هم تعطیل نمی شوند .
اما سعی کنید انرژیتان را زیاد در این مکان صرف نکنید و به راهتان ادامه بدهید چون کمی جلوتر یک باغ وحش درست و حسابی انتظارتان را می کشد .
.
از بازار سد اسماعیل وارد بازار مال فروشهای مولوی بشوید ، انگار یکباره به عمق جنگلهای ماداگاسکار پرتاب شده باشید . اینجا مار و افعی ، میمون ، عنتر ، طوطی ، خر ، عقرب و رتیل ، مگس ، یوزپلنگ ، همستر و کبوتر و الاغ ... و سایر حیوانات به وفور یافت می شود و با کمی چک و چانه و مقداری هم پول براحتی می توانید صاحب یک زرافه بشوید!
اگر هم مثل اغلب آدمهایی که در این بازار قدم میزنند فقط برای تماشا آمده اید می توانید با " میمون جنتلمن " که خداییش از خیلی آدمها جنتلمن تره ، عکس بگیرید و به بچه محلها پز بدهید .
.
یکی از مشتریان پر و پا قرص سد اسماعیل که نمی خواست نامش فاش شود می گوید : " از سر بازار که شروع کنی تا شب به تهش نمی رسی . کلی سرگرم می شی و خوش میگذره . کسی ازت ورودی نمی گیره ، کسی هم کاری به کارت نداره !! " راست و دروغش پای خودش .
اگرچه طی این سالها همه چیز آپدیت شده و بازار سداسمال و دستفروشهایش به همچنین ، لیکن در روزهای جمعه باز هم نباید بی گدار به آب زد و من مسئولیت آن را نمی پذیرم . پیشنهاد می کنم، هرکدام از شماها که فکر دیدار از بازار مربوطه به سرتان زد همراه خودتان دو نفر بادیگارد گردن کلفت و هیکل میکل آآآآآآآه ببرید و البته درهرحال بازهم به خدا توکل کنید ...