Memol B:
در شهر ورونا خانه ای بنام خانه عشق قرار دارد که در سال ۱۹۰۵ از خانواده دالکاپو خریداری شد و یکی از جاذبه های اصلی ورونا است که در حیاط آن معروفترین بالکن دنیا در سال ۱۹۳۶ توسط آرشیتکت های ونیزی به آن اضافه شددر محل ورود با دالانی مواجه میشوید که پر از چسب و برگه و آدامس هایی است که به دیوار چسبیده شده و اسم عشاق روی آن نوشته شده و وارد حیاط که میشوید مجسمه طلایی رنگی از ژولیت قرار دارد که عوام میگویند با دست کشیدن به سمت راست مجسمه میتونید عشق ابدیتون رو پیدا کنید در سمت دیگر مغازه ی یادگاری فروشی قرار دارد و در قسمتی از حیاط هم نرده ای هست که پر از قفل های بشکل قلب که اسم عشاق روی آن نوشته شده و میتونید اسم خودتون و عشقتون رو روش بنویسید و اگر جای خالی پیدا کردید قفلتون رو اونجا ببندید،بستن قفل در همه جای جهان نماد عشق ابدی است(آرزو میکنم این قفل رو در این مکان ببندید).
داستان عشق رومئو و ژولیت را میتوان به داستان عشق لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد❤برابر دانست که داستان دو نوجوان عاشق است که بخاطر دشمنی بین خانواده هایشان نتوانستند بهم برسند ورومئو به شهری دیگر تبعید شد و ژولیت نقشه کشید که بمدت چندروز با خوردن دارویی به خواب برود تا خانواده اش فکر کنند که او مرده است.اوبا این کار میخواست با رومئو فرار کند،اما نامه ای که برای رومئو در این رابطه نوشته بود به دستش نمیرسد و وقتی رومئو خبر مرگ ژولیت را میشنود خودش را با زهر میکشد.این یک تراژدی با دستان توانمند شکسپیر است که هیچوقت به ورونا سفر نکرده بوداما شهرت جهانی اثر باعث شد تا شهرداری ورونا خانه خانواده ی دال کاپلو را بخاطر شباهت نام آنها با خانواده کاپولتی در سال ۱۹۰۵خریداری کند و با این کار این جاذبه گردشگری متولد شد و بالکن هم بعد ها اضافه شد که در نوشته های شکسپیر این بالکن محل نجواهای عاشقانه رومئو و ژولیت بوده که میتونید به بالکن برید و عکس بگیرید.