خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گردشگری ـ در اینکه فیلمهای تلویزیونی و سینمایی پررنگترین ابزارهای تبلیغاتی در دنیای امروز است شکی نیست. از اینروست که گهگاه علاوه بر اهداف تجاری و اقتصادی، این ابزار بزرگ در راستای مقاصد سیاسی نیز میگیرد. این در حالی است که اکنون و در کشور ما بخش گردشگری از تبلیغات تاثیرگذار در این حوزه محروم است.
به گزارش CHN؛ نگاهی کوتاه به لوکیشن فیلمهایی چون کمالالملک در کاخ گلستان، مدار صفر درجه در تخت جمشید و امیرکبیر در باغ فین به خوبی نشاندهنده این است که طی سالهای گذشته در فیلمهای تلویزیونی و سینمایی ایرانی توجه به لوکیشنهای تاریخی از درجهای از اهمیت برخوردار بوده است. این دسته فیلمها علاوه بر جذب مخاطب سینمایی خود، به معرفی آن سایت تاریخی پرداخته و شوقی را برای بازدید از آن اثر در مخاطب ایجاد میکند.
حال با توجه به اینکه آثار تاریخی پیشنیاز جذب توریست هستند، آنچه گردشگر را در مقصد نگه داشته و پدیده تکرار سفر را حاصل میکند زیرساختها و امکانات است.
معرفی زیرساختها و خدمات گردشگری ایران بخش مهمی در توسعه صنعت گردشگری است که هیچ جایی در فیلمهای تلویزیونی و سینمایی ندارد. این در حالی است که طی دهه گذشته و همزمان با توسعه پرشتاب صنعت توریسم در جهان، سینمای جهان فیلمهایی را به مخاطب عرضه کرده که موضوع اصلی فیلم بر پایه معرفی امکانات گردشگری شکل گرفته است. حال این موضوعات از معرفی یک هتل تا یک شهر را میتواند شامل شود.
در حالیکه سینمای ترکیه، سینمای اروپا و سینمای آسیای جنوب شرقی دست به تولید فیلمهایی زدهاند که لوکیشن آن زیرساختهای گردشگریشان است، اما چنین تولیداتی هنوز در ایران دیده نمیشود.
به گزارش CHN؛ حسن زارعی، کارشناس مراکز اقامتی و گردشگری معتقد است: درصد بالایی از رونق و گسترش گردشگری در گرو خوب نشان دادن و خوب دیده شدن است. یک عکس زیبا و یا پوستر مناسب از اثری تاریخی در واقع به نوعی تلاش می کند بیننده را به لحاظ بصری جذب و وسوسه نماید تا در اولین فرصت مناسب و در اولین سفر از مکان واقعی آن عکس بازدید کند. چنانکه در صورت وجود آمارهای دقیق و واقعی بتوان اثبات نمود که تخت جمشید و بسیاری از آثار تاریخی معروف دیگر بخش اعظمی از معروفیت خود را مدیون فریم های ارزشمندی هستند که در غالب مواد تصویری ارائه شدهاند. مکانهای دیگری هم مانند آبشار مارگون، حجم بالای شلوغی این سال های اخیر خود را مدیون اولین افراد و اولین هنرمندانی هستند که آنجا رفته اند و با عکس ها و فیلمهای ارزشمندی بازگشته اند و این فرصت را در اختیار دیگران هم قرار داده تا با مشاهده آنها این مکان ها را هم در لیست انتظار خود قرار دهند.
وی میگوید: اما همه اینها، تلاشهای فردی و پراکنده و در اکثر موارد سازمان نیافته ای است که توفیق آنها در سطح کلان بستگی به عوامل بسیار زیادی دارد. صنعت گردشگری نیازمند ابزارهای قویتر در همه زمینههاست تا بتواند با بهره گیری از آنها به معرفی، ترویج و توسعه خود بپردازد. فعالان عرصه تبلیغات و مارکتینگ در مورد روش های معرفی مثال بسیار معروفی دارند و آن مهم این است که یک برنامه تبلیغی مناسب همانند درختی است با شاخههای متعدد. هیچ بازاریابی را نمیتوان یافت که بازارهای ملی و جهانی را با استفاده از تنها یک روش تبلیغی بدست آورده باشد. عکس، فیلم، بروشور، تبلیغات محیطی و هزاران روش تبلیغی دیگر همه و همه تلاشهایی است برای بهتر نشان دادن و بهتر دیده شدن و بهتر دیدن.
اولین راه، کماثرترین راه
زارعی با اشاره به ضعف تبلیغات در حوزه گردشگری میافزاید: گردشگری در کشور ما در اغلب موارد نتوانسته است از همه ابزار و بازوهای تبلیغی برای معرفی خود بهره گیرد چنانکه سادهترین و کمهزینهترین روشها همیشه انتخاب اول بوده است.
وی در واکنش به چرایی عدم تولید فیلم در این حوزه تصریح میکند: هزینه تهیه عکس و بروشور و پوستر (حتی با بهترین کاغذ و چاپ ) قابل قیاس با هزینه تولید و پخش فیلم نیست. اگر هم در موارد نادر فیلمی تهیه شده باشد مجال پخش آن آنقدر تنگ بوده که در آرشیو شخصی سازندهاش جا خوش کرده و یا در بایگانیها هزاران صفحه کاغذ صرف ثبت، جابجایی و انتقال اموال و انبار آن شده است.
شنیده میشود که ایران به لحاظ جاذبههای گردشگری در میان 10 کشور مطرح قرار دارد. جدا از صحت این مطلب که عادت کردهایم بشنویم و بخوانیم در همه بخشهای گردشگری "ترین" هستیم، سوال اساسی این است که آیا از این پتانسیل استفاده مناسبی شده است که جواب را به طور یقین در محور منفی باید بدست آورد.
سینما غافل از گردشگری
این کارشناس گردشگری در ادامه یادآور میشود که بخشی از این ضعف و کاستی در استفاده از پتانسیلهای گردشگری را باید در عرصه سینما جستجو کرد. وی میگوید: اغلب سینماگران و فیلمسازان ایرانی در تیررس این انتقاد قرار دارند که در انتخاب بافت و لوکیشین سلیقه چندانی به خرج نمیدهند. خیلیها پاریس را با ژان لوک گدار و تروفو و مکتب موج نو فرانسه میشناسند که یکی از رکن های اساسی و غیر قابل تخطی آنها در فیلمهایشان نقش پررنگ " پاریس" بود که نه به صورت گلدرشت و سهل انگارانه، بلکه در لایه های زیرین فیلم نهفته شده بود.
نیویورک را هم به سختی می توان از اسکورسیزی و فیلم ها و زندگی اش جدا کرد. از خیابان های پایین شهر(1973) تا رفتگان (2006) همانگونه که تغییرات احوال و سبک اسکورسیزی و فراز و نشیب های سینما مشهود است، روی جزییترین تغییرات نیویورک به خوبی میتوان انگشت نهاد. در سینما ایران نیز بعد از علی حاتمی فقید کمتر سینماگری را می توان پیدا کرد که به طور جدی بهرهایی هوشمندانه از بافت و معماری اصیل ایرانی گرفته باشد چنانکه تهران قدیم در ذهن ما با هزاردستان پیوند خورده است.
زارعی معتقد است: سینما را به دلیل گستردگی و توان بالای خود می تواند یکی از راهگشاترین ابزارهای توسعه گردشگری قلمداد کرد. این بدان معنا نیست که با برداشت و پرداختی سطحی سینما را به یک ابزار دم دستی تبدیل کرد که این خود قطعاً نتیجه عکس خواهد داد. با بهره هوشمندانه از لوکیشین و فضا و پیوند دادن آن با دستمایه و داستانی گیرا می توان نشانهای متعددی را با یک تیر نشانه رفت. جای جای تریلر رمز داوینچی ( ران هاوارد ، 2006) پر است از تصاویر چشم نواز موزه لوور فرانسه که سوای بحث در مورد محتوا و کیفیت هنری فیلم از دیدگاهی منتقدانه، استفاده ایی مناسب و بجا از فضا کرده است. اما چند فیلم در سینمای ما می توان مثال زد که بهره مناسبی از این همه آثار ارزشمند تاریخی و فرهنگی برده باشد؟
وی میافزاید: تقویت پلهای ارتباطی سینما و گردشگری می تواند منجر به نتایج مطلوب برای هر دو طرف شود. پرورش و حمایت از ایدههای نو، تخصیص بودجههای مکفی، حمایت از پخش ملی و جهانی آثار درخشان تولید شده و سیاست گذاری مناسب،هدفمند و برخواسته از دل پژوهش، می تواند راهگشا و حلال حجم بالایی از مشکلات فعلی گردشگری باشد.
گردشگری نیازمند رسانهای مستقل
از سوی دیگر صدا و سیما نیز با وجود تلاشهای جسته گریخته، حرکت چندان هدفمندی در مورد توسعه گردشگری نداشته است. عادت کردهایم جاذبه های گردشگری استانهای کشور را فراخور هر فصل پس از اخبار و یا در لابلای برنامهها در پس زمینه نوشته هایی ببینیم که دما و وضعیت آب و هوایی کشور را در 24 ساعت آینده نشان میدهد. در حالیکه رسالت صدا و سیما به عنوان سازمانی ملی، بزرگ و انحصاری که رقیب دیگری در کنار خود احساس نمی کند این است که معرفی داشته ها و زمینه های ملی را در اهم برنامه های خود قرار دهد.
زارعی میگوید: از مواردی که فعالان عرصه گردشگری را بسیار آزار میدهد تعرفههای غیرعادلانه در عرصه تبلیغات رادیو تلویزیونی و پخش پیامهای بازرگانی است. گردشگری به دلیل ماهیت خود نیازمند نگرشی خاص در وضع چنین تعرفههایی است. برای مثال یک مجموعه رفاهی اقامتی در اصفهان که در تلویزیون تبلیغ می کند به نوعی فرهنگ اصیل ایرانی را ترویج می دهد که خود از سیاست های بنیادین صدا و سیما در برنامه سازی است. پس دلیل وضع چنین تعرفه های گزافی جهت پخش آگهی در این زمینه چیست؟
حسین زارعی میگوید: راهکاری که به ذهن می رسد و چندان هم دور از دسترس نیست راهاندازی رسانه ملی گردشگری است. صدا و سیما با تعریف نامگذاری شبکههای مختلف سعی کرده تا ضمن حفظ انحصاری بودن خود و پر نمودن خلاء رقیب، به طیف گسترده نیازهای مخاطبین پاسخگو باشد.
در نتیجه رفته رفته بسته به نیازهای مخاطبین، بر تعداد شبکه ها افزوده شد. شبکه سوم، چهارم، قرآن، خبر، آموزش، رادیو جوان و فرهنگ و غیره هر کدام با هدف پوشش سلیقه قشر خاصی ازمخاطبین راه اندازی شدند. اما در این بین و در همه این شبکه ها و برنامه ها سهم گردشگری بسیار ناچیز به نظر می رسد. این مهم حتی در برنامه های تله تکس نیز به چشم می خورد. از ترک اعتیاد گرفته تا قیمت تره بار و تیتر روزنامه های مختلف خارجی و داخلی و جدید ترین لطیفه ها در این شبکه وجود دارد. اگر قصد اقامت به شهری را داشته باشید آیا اطلاعات مراکز اقامتی و رفاهی آن شهر در تله تکس وجود دارد؟
وی میافزاید: با توجه به پیش بینی جذب 20 میلیون گردشگر در برنامه سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران که سال 1404 هجری خورشیدی باید عملی شود، صدا وسیما میتواند به عنوان اهرمی توانمند و راهشگا، همه فعالان و دلسوزان حوزه گردشگری را به عملی شدن این برنامه ها امیدوارتر کند.