ما برای تعطیلات بهمن ماه تصمیم گرفتیم به جزیره قشم سفر کنیم. مدتی بود با زیاد شدن اقامتگاه های بومگردی و دیدن عکس ها دوست داشتم یک بار تجربه اقامت در بومگردی داشته باشم. از آنجا که در جزیره قشم تعداد زیادی از این مدل اقامتگاه ها فعالیت دارند از یک ماه قبل شروع کردم به تحقیق و تلاش برای رزرو. متاسفانه هیچ کدام جا ندادند، به سفارش یکی از دوستان که قبلا در فردیس اقامت داشتند، دنبال راهی برای رزرو گشتم. اول در سایت جاباما گشتم و تماس گرفتم و گفتند جای خالی ندارند، پس از جستجو یک سایت به نام یو اسپیس پیدا کردیم که گفت جا دارند و قرار شد از طریق سایت رزرو کنیم. گویا تمام داستان از همین جا شروع شد. دعوای یواسپیس و جاباما یا بهتره بگم دعوای حاجی دبیرستانی و آقایی به نام صحراگرد.
ما سه تا اتاق چهار نفره به قیمت هر کدام هر شب یک میلیون و صد هزار تومن رزرو کردیم و همان موقع کل مبلغ را به حساب سایت واریز کردیم. یعنی حدودا ده میلیون تومان.
روز سفر فرا رسید و ما ساعت ۱ ظهر رسیدیم. آقای صحراگرد آنجا حضور داشت و گفت شما رزروتان از حاجی گرفتید و باید با خودش تماس بگیرید. پرسیدم داستان چیست؟ گفتند اکثر اتاق ها در اجاره سایت جاباما هست و تنها سه چهار اتاق مال آقای حاجی هست و ایشان به یواسپیس دادند و باید با خودشان تماس بگیرید. به آقای حاجی زنگ زدیم و ایشان گفتند الان خودم میایم. ما سفارش ناهار دادیم، به خیال اینکه تا ساعت ۲ اتاق ها حاضر میشوند. غذای خیلی بی کیفیت و سردی برای ما آوردند و روی تخت های محوطه نشستیم، جایی که سگ و گربه دور ما روی بقیه تخت ها جولان میدادند و بسیار کثیف بود. آقای حاجی آمد و گفت فقط دو اتاق موجود داریم یکی چهار نفره یکی دو نفره، یک اتاق دیگر هم دارند تمیز میکنند تا عصر آماده میشود. گفتم باید ببینم، به همان اتاق که قرار بود آماده شود رفتم و دیدم اتاق کارگرانی هست که دارند کنار آنجا یک واحد دیگر میسازند، اتاقی پر از مگس و خاک و بسیار کثیف که چند کارگر آنجا نشسته بودند. جلو در اتاق پر از خاک و سیمان و زباله و آفتابه کهنه چند دمپایی بود و باورم نمیشد که ما برای همچین اتاقی چنین مبلغ زیادی پرداخت کردیم. اعتراض کردم و گفتم ما حتما سه اتاق چهار نفره تمیز باید بگیریم. ایشان گفتند اشتباه شده و عذرخواهی کردند، اما در هر حال سفر ما خراب شده بود و ما به شدت عصبانی بودیم. ایشان اصرار کردند که به منزل ایشان برویم تا فردا که بتوانند اتاق برای ما جور کنند. در واقع اتاق های ما را یا دو بار فروخته بودند یا واقعا یو اسپیس اتاق کارگران را هم به مبلغ ۱.۱۰۰ هزار تومن به ما فروخته بود.
ما گفتیم باید برای ما یک هتل دیگر پیدا کنید تا فردا، اما متاسفانه در تمام قشم هیچ هتلی خالی نبود. فقط یک واحد چهارخوابه پیدا شد که آقای حاجی حاضر نشدند هزینه آنجا را برای ما حساب کنند. گرچه برای سفر دو سه روزه این اتفاق که ما مدام جابجا بشویم هم اصلا خوشایند نبود.
بالاخره با سماجت ما، یک واحد از اقامتگاه مجاور پیدا شد که خیلی بهتر و تمیز تر بود، چهار تخت داشت، یخچال داشت و بسیار تمیز بود با قیمت ۹۰۰ هزار تومان! یعنی کمتر از اتاق کارگران! یک خانواده به آنجا رفتند و دو اتاق کثیف و نامرتب به ما دادند. ما اتاق را تحویل گرفتیم و دیدیم تمام کف زمین شن و خاک و کثیفی هست و چند پتو و بالش کهنه و کثیف گذاشتند، آنقدر مگس در اتاق بود که نه میشد بیرونشان کرد نه میشد با اسپری از شرشان خلاص شد چون اتاق که تهویه نداشت. دستشویی و حمام درست مثل سرویس بهداشتی های بین راهی، پر از کثیفی و جانوران مرده و شن و خاک کف زمین، یک روشویی خیلی کثیف بدون هیچ مواد شوینده هم بود.
من اعتراض کردم و قرار شد اتاق ها را عوض کنند. تا شب منتظر ماندیم تا دو اتاق دیگر خالی شد و ما جابجا شدیم. و جالب اینجاست که از ظهر در قسمت اتاقهای جاباما اتاق خالی داشتند ولی سر دعوای خودشان با هم، حاضر نبودند به ما اتاق بدهند. خلاصه آن اتاق ها هم شرایط بهتری نداشتند، در مورد مایع دستشویی گفتم و آقای حاجی از اتاق کارگرها یک ظرف مایع دستشویی کهنه و کثیف آوردند که حسابی با آب رقیق کرده بودند و به زور یک سوم ظرف پر شده بود. قطعا من قبول نکردم و آقای حاجی دو تا صابون و دستمال برایمان خریداری کردند. که البته تا روز آخر چند بار گوش زد کردند که من برایتان صابون خارجی خریدم! واقعا لطف شما زیاد حاج آقا. دو سه تا پتو هم آوردند و گفتند که تازه شسته شده. الله اعلم.
ما با اکراه جابجا شدیم ولی اتاقهای جدید هم دست کمی از قبلی ها نداشت.
هیچ گونه وسیله ای در اتاق نبود، حتی یک آینه کوچک نبود، یک میخ نبود که لباس آویزان کنیم. نه از پنجره خبری بود نه در و پیکر حسابی
از درز در ورودی و در دستشویی همه جور حشره و خزنده ای رد میشد. یک مستطیل خیلی کوچک در دیوار بود که با یک در چوبی پوشانده شده بود بازش کردیم به امید هوای تازه و کمی نور، ولی یک توری پر از سوراخ و کثیف داشت و دوباره در را بستیم. مثل یک غار تاریک و کوچک و کثیف بود اصلا شباهتی به اتاق خواب نداشت. همه چیز کهنه و زنگ زده و نامرتب. بوی بد فاضلاب شب تا صبح امان از ما بریده بود. سر و صدای جاده و همسایه ها و سگ و گربه ها هم مزید بر علت شد تا ما چند شب زجر بکشیم و بر خودمان لعنت بفرستیم که بعد عمری اقامت در بهترین هتل های دنیا، هوس بومگردی به سرمان زد.
صبح شد و به امید نمای دریا و یک صبحانه کنار دریا بیدار شدیم و رفتیم روی همان تخت ها و زیلوهای کثیف و پر از سوراخ آنجا. خب کسی که از کسی پذیرایی نمیکرد، گفتند باید خودتان بروید در آشپزخانه و در نوبت بایستید تا صبحانه بگیرید. مثل اردوگاههای پناهندگان، ما هم رفتیم، چاره ای نبود. تا اولین آبادی ساعتی راه بود و ما مجبور بودیم تنها خدمتی که به ازای یک میلیون و صد هزار تومن قرار بود بگیریم را از دست ندهیم.
برای هر نفر یک پنیر یک کره یک مربا و یک تخم مرغ آب پز در یک سینی گذاشته بودند و یک چیزی شبیه مقوای خشک هم بود که انگار نان بود و باید همان را میخوردیم. چند تا چنگال یک بار مصرف پرپروی نازک و چند تا لیوان یک بار مصرف هم گذاشته بودند برای چای کیسه ای بدمزه ای که روی صبحانه بود.
تا این حد تجربه بی احترامی و بی کیفیتی در تمام عمرم در هیچ اقامتی نداشتم، آن هم با این قیمت. حتما برای شما هم سوال پیش می آید که چرا چندین بار روی قیمت تاکید کردم، حتما آدم خسیسی هستم. کسانی که از خوانندگان و کاربران قدیمی سایت هستند و بیش از ۶۰ نقد قبلی من را روی هتلهای دیگر خوانده اند خوب میدانند که اتفاقا من برای سفر و به خصوص هتل همیشه بیشترین هزینه ها را میکنم، هیچ وقت در هیچ شهری به جز بهترین هتل آنجا، انتخاب دیگری ندارم و دست و دلم برای پول هتل نمیلرزد ولی برای اینکه این نقد تا سالها قرار است در سایت بماند، برای ملموس شدن این مبلغ میخواهم با هزینه چند هتل دیگر در همین زمان مقایسه کنم تا شما هم متوجه شوید چرا این مبلغ انقدر برای این اقامت زیاد بود.
قیمتهایی که در ادامه میبینید هزینه هر شب اقامت در یک اتاق دوخته با صبحانه در هتلهای پنج ستاره معروف هستند. لطفا اگر این هتلها را نمیشناسید، عکسهای آنها را در همین سایت یا در گوگل جستجو کنید و با عکسهای فردیس که در ادامه خواهم گذاشت مقایسه بفرمایید:
هتل الماس ۲ مشهد پنج ستاره ۱.۳۲۰.۰۰۰ تومن
هتل درویشی مشهد پنج ستاره (یکی از ۵ هتل برتر ایران) ۱.۵۱۰.۰۰۰ تومن
هتل قصر طلایی مشهد پنج ستاره ۱.۱۴۷.۰۰۰ تومن
هتل هما مشهد پنج ستاره ۱.۰۵۰.۰۰۰ تومن
هتل کوثر اصفهان پنج ستاره ۹۵۰.۰۰۰ تومن
هتل هما شیراز پنج ستاره ۱.۲۵۰.۰۰۰ تومن
هتل پرسپولیس شیراز پنج ستاره ۸۷۰.۰۰۰ تومن
هتل پارس اهواز پنج ستاره ۹۵۰.۰۰۰ تومن
هتل هما بندر عباس پنج ستاره ۱.۲۰۰.۰۰۰ تومن
و اما هتل های قشم، چون در این شهر هتل پنج ستاره وجود ندارد بهترین هتل ها را در لیست آوردم
هتل آتامان چهارستاره نوساز ۱.۰۵۰.۰۰۰ تومن
هتل ارم چهار ستاره ۱.۰۹۰.۰۰۰ تومن
و .....
و بسیار نمونه های دیگر که اگر قرار باشد همه را لیست کنم از حوصله خوانندگان گرامی به در میشود.
البته که من با علم به این که اقامتگاه بومگردی است و کف خواب، و با دانستن مبلغ از قبل، خودم رضایت دادم و رزرو کردم. قطعا کسی مرا مجبور به پرداخت چنین هزینه ای نکرده بود ولی خب من بر اساس عکسهای صفحه اینستاگرام خودشان و اعتماد به موی سفید آقای حاجی که در فیلم توضیحاتی داده بودند اینجا را رزرو کردم و چقدر هم برای رسیدن هیجان داشتم. گویا پسر ایشان که به اسم مدیر این مجموعه بوده، از آنجا رفته بود و بر اساس شنیده ها قبلا وضع بهتری داشته. ولی قطعا این اقامتگاه با شرایط مدیریت فعلی، چند صباحی دیگر سرپا نخواهد ماند.
ولی در هر حال من توقع داشتم در ازای این مبلغ وقتی میرسم، اتاق من در بهترین حالت ممکن آماده باشد، یک نفر به استقبال ما بیاید و یک نفر چمدان ها را به اتاق منتقل کند، من توقع داشتم یک ملافه و حوله تمیز، یا حداقل یک صابون یا یک آینه در اتاق باشد، من توقع داشتم دور تا دور اقامتگاه به جای زباله و مصالح ساختمانی، درخت و گل و گیاه باشد، من توقع داشتم صبحانه را با کیفیت بهتر، و با تمیزی و نظم بیشتری سرو میکردند، لااقل یک نان گرم و تازه برای مسافرانی که پول هتل پنج ستاره دادهاند توقع زیادی نبود. من وقتی دیدم که تمام آنجا را چند نفر مرد کج سلیقه اداره میکنند، توقع داشتم دو تا خانم تمیز و با سلیقه استخدام میکردند و وظیفه نظافت را به آنان میسپردند تا لااقل موقع خواب انقدر بد رغبت نباشم. من توقع داشتم اگر نانوایی روستا به قول خودشان نان خوب نمیپزد، یک نفر هر روز صبح از شهر برایشان نان تازه بخرد و بیاورد، یا لااقل یک خانم بومی همانجا نان تازه بپزد، اصلا نان رگاگ بپزد، غذای محلی با کیفیت بپزد، این همه مردم خوب و مهمان نواز در آن منطقه هستند که تک تکشان میتوانند بهترین تجربه را برای مسافر رقم بزنند. چرا دریغ میکنند از مسافر؟ هر شب بیست اتاق به مبلغ ۱.۱۰۰.۰۰۰ تومن اجاره میدهند، اگر هر شب به اندازه پول یک اتاق در آنجا هزینه میشد، به واسطه جغرافیای مناسب و ساحل بسیار زیبا، میتوانست یکی از بومگردی های خوب منطقه باشد.
ولی حیف که نه میزبان سعی در راضی کردن مهمان دارد نه مهمان حاضر است تجربه بد خودش را با دیگران به اشتراک بگذارد. می آید و دل چرکین ميرود و هیچ کجا شکایتی نمیکند. همین میشود که من باید خودم به عنوان نفر هزارم به آنجا بروم و بدترین اقامت عمرم را تجربه کنم. پس من مثل همیشه از جا جای اقامتگاه عکس گرفتم و نقد کاملی نوشتم تا شما دوستان عزیز که این نقد را میخوانید در تصمیم خود صرف نظر کنید و نگذارید سفر به یکی از زیباترین جزایر ایران برایتان به خاطره ای بد تبدیل شود.
من بومگردی زیاد رفتهام و همهجا یک سری ایرادهایی و البته یک سری مزایا داره ولی اینجا از همه نظر افتضاح بود، هر چیزی که در پیج اینستا میبینید یک دروغ بزرگه.
در ادامه به تفکیک آیتمهای مهم برای یک محل اقامت شرح دقیق خواهد آمد:
*قیمت* : از نظر قیمت از اقامتگاه بغلی که دارای تخت، یخچال و اتاقهای عایق شده بود، حدود سیصد هزار تومان گرانتر بود.
*رزرو اتاق:* سه عدد اتاق ما که قرار بود کنار هم رزورو شده باشه که این اتفاق نیافتاد.
*نظافت محوطه:* دقیقا پشت سر پذیرش، جایی که به اصطلاح رستوران بود یه کپهی آشغال روی زمین بود که سگها و گریهها و بقیه حیوانات داخلش غلط میزدند، دقیقا کنار محلی که جوجهها را کباب میکردند.
*امکانات محوطه:* روبروی پذیرش، به اصطلاح کافیشاپ بود که وقتی ازش تقاضای یک چایی ساده میکردیم، تازه میرفت کتری میگذاشت روی گاز و یک ربع طول میکشید تا کتری جوش بیاد. یعنی حتی در هیچ ساعتی از شبانهروز یک کتری آب جوش آماده روی گاز در کافیشاپ موجود نبود.
محوطه بسیار کثیف برهوت بود ، در صورتی که میتوانستند حداقل چند جای ساحل آتش روشن کنند که مهمانها جمع بشند و دور هم حداقل چای بخورند.
*امکانات اتاقها* : امکانات اتاقها زیر صفر بود، حتی آب برای خوردن نبود، برای چیزهای سادهای مثل سطل آشغال، کلید اتاق باید بارها تقاضا میکردیم. بومگردی مکانی نیست که انتظار هتل پنج ستاره داشته باشیم اما چیزهایی مثل آب خوردن، آینه دستشویی و یک عدد دمپایی تمیز در دستشویی باید موجود باشه.
بخاری اتاق ما به شدت کوچک بود و هیچ کارایی نداشت. وقتی تقاضای بخاری بزرگتر کردیم گفتند نداریم و همهی اتاقها در روز شنبه پر هست (که بسیار بعید بود با توجه به میزان کم رفت و آمدها و افرادی که در محوطه دیده میشدند) و بخاری اضافه نداریم. به محض اینکه صدامون را بلند کردیم و گفتیم با قیمت شبی یک میلیون چرا باید تا صبح از سرما بلرزیم، ناگهان یک بخاری برقی بزرگ از همان اتاقهایی که به دروغ میگفتند پر هست به ما دادند.
حتی با وجود همان بخاری هم دستشویی به شدت سرد بود، با باز شدن در دستشویی طوفان هوای سرد وارد اتاق میشد و آب گرم فقط در دوش حمام وجود داشت و برای روشویی و توالت باید از آب سرد استفاده میکردیم که آب بسیار بسیار کثیف و قهوهای رنگی بود.
*کیفیت ساختمان* : خود اتاقها اصلا عایقی نداشت و با توجه به سرما هوا به شدت سرد بود و قاعدتاً باید در فصل گرما هم با کولر نباید خنک بشه و هدررفت انرژی زیادی داره.
استانداردهای معمول یک مکان اقامتی در ساختن اتاقها رعایت نشده بود مثلا سیستم برقکشی کاملا غیرایمن بود و امکان آتشسوزی و یا برقگرفتگی وجود داشت.
*نظافت اتاقها* : تشکها و ملافهها به شدت به طور واضحی کثیف بودند و همهی الیاف داخل تشکها گلوله گلوله شده بود و بسیار ناهموار و غیر قابل استفاده بود.
خود اتاقها به شدت کثیف در حدی که نه رغبت میکردیم دستشویی بریم و نه روی زمین بشینیم.
*سرو غذا:* در پیج اینستا عکس یک صبحانه انگلیسی به همان صبحانه در قسمت هایلایت گذاشته بودند اما صبحانهای که در واقعیت سرو میشد از صبحانههای سربازی که حداقل تنوعی داره بدتر بود و هر روز فقط شامل تخممرغ آبپز و کره و و مربای پنیر بستهای تک نفره بود و حتی حاضر نبودند تخممرغ را نیمرو کنند.
در هایلات پیج اینستا غذاهای دریایی گذاشتهاند که کاملا دروغ بود و گفتند که ما اصلا نهار سرو نمیکنیم و فقط شب اول برای شام جوجه داشتند که از شب بعد هم گفتند که آشپز مریض شده و کلا خبری از غذا نیست!
*امکانات تفریحی:* موسیقی زنده محلی هم که در پیجشون گفته بودند وجود نداشت، نه آخر هفته و نه اول هفته. با وجود اینکه روز زن بود و بهانهای بود برای شادی.
*امینت* : از نظر امنیت هیچ کنترلی روی ورود و خروج وجود نداشت و ما نگران رفت و آمد بچهها در محوطه و همچنین ماشینهامون که بیرون پارک شده بود، بودیم.
*برخورد پرسنل:* پاسخگویی پرسنل خیلی خیلی بد بود. در بدو ورود رفتار جالبی نداشتند و اصلا خبری از خوشامدگویی و برخورد معمول به عنوان پذیرش نبود و بسیار خشک و بیادب بودند، در عوض سه چهار عدد سگ با هیجان زیاد به سمتمون آمدند و از سر و کول همه بالا میرفتند من شخصاً با حیوانات مشکلی ندارم و دوستشان دارم اما در مورد سگهای ولگرد واقعا تمایلی ندارم که بهشون دست بزنم چون معلوم نیست سالم هستند یا بیمار. از طرف دیگه اصلا ممکنه کسی فوبیا داشته باشه و این بسیار آزار دهنده بود.
حتی در روزهای بعد خانمی که به نظر مسئول آنجا بود با حالت بهمون را میزد بهش سلام بدیم یا اینکه کلا سرش به گوشی مشغول بود و کلا میهمانان را نمیدید.
در یک کلام بدترین بومگردی هست و فقط پولتون را دور میریزید و زجر میکشید.
سلام همونجوری که کماکان منو میشناسید شادیم :) من 23 سالمه و تازه عید 98 بلاخره به خودم جرات و جسارت دادم که پاشم یکم کوله گردی کنم ببینم دنیا دست کیه،که دیدم دنیا دست همس،البته همه که میگم منظورم اون کسایین که همش میخندن و لبخند به بقیه هدیه میدن و امید دارن به زندگی نه اونایی که همش غر میزنن و فاز منفی هستن.خب بگذریم از همه اینا و بریم سراغ داستان.این اقامتگاه خیلیییییییی تمیز بود یعنی از نظر منی که کلی وسواس دارم عالی بود.اینجا از قشم یه 20 دقیقه ای با ماشین فاصله داشت.ماکه رسیدیم اولین چیزی که نظرمونو جلب کرد خونه هایی به شکل عجیب بود که من ندیده بودم تا حالا خیلی بامزه و گوگولی نزدیک 10 تا از این خونه ها کنار هم بودن در ورودیه کلبه از این چوبیا بود با یه کلید ساده.ظرفیت هر کلبه به اندازه 6 تا ادم بزرگ بود.توی کلبه کولر گازی،بخاری برقی،حمام و دستشویی فرنگی(که من با این فرنگی خیلی مشکل داشتم :/ )،رختخواب و پشتی داشت.انصافا بگم آب حموم عالی بود.این از توصیفات داخل کلبه حالا بریم محوطه بیرونیشو تعریف کنم یکم دلتون آب شه :)) اینجا یه سری سکو هایی داشت که یکم نزدیک به ساحل بود و با مبلغ کمتر میدادن به کسایی که میخواستن چادر بزنن و نمیخواستن که برن تو کلبه.نکته خیلی جالبش اینجا بود که صاحب این اقامتگاه خودش تو یکی از این کلبه ها که از بقیه بزرگتر بود زندگی میکرد.برم سراغ رستورانش البته اگر بشه اسمشو گذاشت رستوران،چندتا تخت گذاشته بودن زیر یه سقف حصیری شده بود رستوران بهتر از همه ویوی عالیی داشت که دریا بود.یه آشپزخونه جمعو جور هم داشت اینجا کاملاااااااااا غیر بهداشتی بود اما عجیب خوشمزه بود غذاهاش عجیباااااااا.حالا میرسیم به قسمت هیجان انگیز ترینش که میشه ساحل فوق اختصاصیش و دریا.اینقدررررر تمیز بود اینقد قشنگ و زیبا بود که دلم میخواست ساعت ها ساکت بشینم و غرق بشم تو اون آبی زلالش.کنار دریا دوتا تاب داشت و یدونه ازاین تخت آویز های درختی که سر اینکه کی بشینه روش دعوا و جیغ و داد بود.هیجان انگیز ترین قسمت ماجرا اونجا بود که شب که میشد و آب میومد بالا وقتی میرفتی روی تاب پاهات تا ساق توی آب بود.تور والیبال هم داشت که شبا اکیپ میشدی واسه بازی البته کسایی هم دوست نداشتن میرفتن آتیش درست میکردن و سیب زمینی آتیشی میزدن به بدن.اما از اونجایی که من رژیم داشتم ترجیح میدادم ورجه وورجه کنم تا سیب زمینی آتیشی بخورم اما بین خودمون بمونه کلی دلم خواست حسرت خوردم :((
بوم گردی فردیس قشم اقامتگاه ما در سفر سه روزه در بهمن 97 بود که من اسمشو گذاشتم #بهشت ????❤ راستش ما چون شنیده بودیم که هتلهای قشم چنگی به دل نمیزنه و اینکه یکمم میخواستیم صرفهجویی کنیم در سفر چون با تور نرفته بودیم و سفرگروهی بود تصمیم گرفتیم از بومگردی ها استفاده کنیم که به پیشنهاد یکی از دوستانم رفتیم به بهشت زیبای فردیس قشم ????????❤❤
اقامت در اتاقها، به صورت كفخواب است و اتاق ها کمد نداره و اتاقها براي 2- 4 نفر مناسب هستند که اگر صمیمی بخوابید تا 5 نفر هم میتونید استفاده کنید(ما 5 نفر بودیم) خود اقامتگاه از شهر قشم فاصله داره حدود 55 کیلومتر و در 3 کیل.متر یفرودگاه قشمه که همین دلیل بر دنج بودن این بوم گردی بینظیر هست.
پیشنهاد میکنم اگر خواستید برید قشم ودور از هیاهوهای شهر باشید حتما تجربه اش کنید ????????❤
از ویژگی های کلی این بوم گردیمیتونم به این موارد اشاره کنم:
* قيمت مناسب (هر اتاق شبی 250 هزار تومان) که در سفرهای گروهی با تقسیم کردن بین تعداد خیلی بصرفه هست
* خلوت، آرام و دنجبودن بوم گردی
ساحل اختصاصي همراه با تاب
نظافت خوب و صبحانه و غذای محلی
مدیریت مجموعه که بسیار حرفه ای و مهمون نواز بودن
اتاق های خاص از نظر سبک معماری
در سفر به جزيرهي زيباي قشم، اگر كمي اهل تجربههاي جديد باشيد و به اقامتگاههاي بومگردي متفاوت و به دور از شلوغي شهر علاقهمند باشيد، اقامتگاه ساحلي فرديس قشم انتخاب بسيار خوبي براي شماست. از مزاياي اين اقامتگاه ميتوان به موارد زير اشاره كرد:
1- قيمت مناسب (هر اتاق شبی 250 هزار تومان)
2- دنج بودن (55 کیلمتر فاصله با قشم)
3- دسترسي اختصاصي مجموعه به ساحل
4- نزديكي به تعدادي از ديدنيهاي قشم (جنگلهاي حرا، جزيره هنگام و محل تخمگذاري لاكپشتها)
5- نظافت خوب
6- برخورد بسيار خوب مديريت مجموعه
7- خاص و متفاوت بودن
اقامت شما در اتاقهاي مجموعه، به صورت كفخواب است و اتاقها براي 2- 6 نفر مناسب هستند. ساحل اين بخش از قشم، بسيار تميز و دنج است. اقامتگاه نزديك فرودگاه بوده و 55 كيلومتر با قشم فاصله دارد. #تايسيز