این رستوران در تبریز، خیابان جمهوری اسلامی، کوچه بانک ملت واقع شده است.در طبقه زیر زمین با پله های قدیمی وارد محیط نسبتا وسیعی می شید که یاد رستورانهای ۵۰ سال پیش با همان دیزاین اما مخروبه و بدون هیچگونه تغییراتی می افتید.امروزه با توجه به رقابت شدید ، مدیریتهای خوب و پیشرفته ای را در امر جلب مشتری در اغلب رستورانها شاهد هستیم اما این رستوران هرچند مدیر جوانی دارد اما گویا افکار ۵۰ سال پیش ایشان تغییری نکرده است.با اینکه محیط رستوران بزرگه و گنجایش ۱۵۰ صندلی رو دارد، اما بیش از ۸۰ صندلی گنجایش ندارد البته همین تعداد صندلی هم برای این رستوران زیاده چون هیچوقت پر نمیشه.پسر جوانی بیرون رستوران و در کوچه ایستاده و در وقت ناهار ،مردم را برای صرف غذا به رستوران ، دعوت میکند.بنده چون بعلت کارهای زیادی که اونروز داشتم و با اینکه همیشه از جلو آنجا رد میشدم ولی تا حالا غذاهاش را امتحان نکرده بودم، دل رو به دریا زدم و وارد شدم.وقتی از پله ها وارد رستوران میشدم و از لابه لای نرده ها وضعیت اسف بار رستوران را دیدم، دو دل شدم که برم تو یا برگردم.چون دیگه کار از کار گذشته بود و پا در رستوران گذاشتم ، پسر نوجوانی یک میز نشانم داد و مجبور به نشستن شدم.پنجاه سال از عمر این رستوران میگذره اما گویا ۷۰ ساله که بجز شاید نظافت کف رستوران، کار دیگری انجام نشده است.صندلیهای کنار دیوار بصورت چوبی نیمکتی قدیمی، میز و صندلیهای وسطی خیلی کهنه، پیاله و بشقابها از جنس ملامینهای عهد عتیق بودند.چون احساس کردم غیر از مرغ هر چی بخورم، مریض میشم، مجبور شدم چلو مرغ سفارش بدم.ابتدا یک پیاله کوچک سوپ روی میز گذاشته شد.خیلی وقت بود سوپ قرمز در پیاله ملامینی نخورده بودم.بلافاصله بشقاب چلو مرغ جلویم سبز شد.احساس کردم مرغ مال چند روز پیش بود و گرم کرده بودند اما شاید هم زیاد کهنه نبود.روی برنج، رنگ غیر بهداشتی زعفران زده بودند که کلا مضر و سرطان زاست.اما مگه میشد اونهارو جدا کرد.اولین لقمه را که خوردم، احساس کردم هر چی نمک روی کره زمین بود داخل این مرغ ریخته باشند، اما نه گویا توزیع نمک نامتناسب بود چون در دیگر ناحیه ران مرغ اصلا مزه ای نداشت.
خدارو شکر که فعلا سالمم و دارم این نقد رو می نویسم.واقعا برای مدیریت این رستوران قدیمی تاسف خوردم.