بیشتر افراد جامعه، فلسفه را مبحثی خسته کننده می دانند که با موضوعات خشک و بی روح و مفاهیم سنگین هیچ جذابیتی ندارد. بسیاری هم که در این گروه جای می گیرند، بر این باورند که فلسفه نتوانسته به پرسش های اساسی که همیشه در این علم مطرح بوده، پاسخی شایسته و قابل قبول دهد و بر این اساس تاثیر زیادی بر زندگی افراد جامعه ندارد، اما در مقابل هم هستند افرادی که با این نظر چندان موافق نیستند.
فلسفه تنها به یکسری مباحث تکراری و ملال آور که در سیطره تعدادی اندیشمند روشنفکر است، محدود نمی شود. هر انسانی با هر موقعیت اجتماعی و سطح سواد در زندگی اش فلسفه ای دارد و با اعتقاد و باور به آن اهداف زندگی اش را پی ریزی می کند. به این مفهوم که منظور از «فلسفه» آن ظاهر خشک و سنگین نیست و روش و مسلکی است که افراد در زندگی شان به آن پایبندند و بر اساس آن روزگار می گذرانند.
اوقات فراغت هم یکی از جنبه های اصلی زندگی هر فرد است و نحوه گذران آن ارتباط مستقیم با فلسفه زندگی وی دارد. بر این اساس سفر نیز یکی از شیوه های گذران اوقات فراغت محسوب می شود. هر گردشگری با هدف و انگیزه مشخصی به سفر می رود؛ برخی برای دیدن جاذبه های متنوع، برخی برای آشنایی با فرهنگ و زبان سایر ملل، برخی به قصد درمان و بعضی به قصد تجارت ترک خانه می کنند.
تحلیل فلسفه زندگی گردشگران در شناسایی رفتار آنان در موضوعات اساسی چون انتخاب مقصد، انگیزه های سفر، علاقه مندی ها و عوامل برانگیزاننده، چگونگی رفتار در طول سفر و بسیاری موضوعات دیگر، بسیار مهم وتعیین کننده است.
انتخاب بازار هدف با فلسفه
یکی از موضوعاتی که فلسفه در آن نقش تعیین کننده ای دارد، انتخاب بازار هدف است. با شناخت و تحلیل فلسفه زندگی ملل مختلف می توان مناسب ترین گردشگران را به عنوان بازار هدف گردشگری کشور برگزید. به عنوان مثال با تحلیل مردم سایر ملل و این که در طول سفرشان با چه دیدگاه ها و فلسفه ای حرکت می کنند، چه میزان پول در مقصد خرج می کنند، نگاهشان در حوزه مسائل بهداشتی و زیست محیطی چگونه است و معمولا چه انگیزه هایی آنان را به سفر ترغیب می کند، می توان علاوه بر بالا بردن درآمدهای اقتصادی حاصل از ورود گردشگران، کمترین آسیب های اجتماعی، زیست محیطی و فرهنگی را متحمل شد. متاسفانه این تحلیل و بررسی درخصوص گردشگران ورودی به ایران تاکنون اعمال نشده است.
مهم ترین دلیل این امر شاید پایین بودن آمار گردشگران خارجی است که برای بازدید از جاذبه های ایران به آن سفر می کنند، اما این دلیل به ظاهر ساده و نبود تحلیل صحیح گردشگران ورودی می تواند صدمات جبران ناپذیری را به منابع ارزشمند کشور، محیط زیست، فرهنگ و آداب و سنن ما وارد کند. به عنوان نمونه هر گردشگر ژاپنی به ازای ده گردشگر چینی در مقصدهای سفر پول خرج می کند؛ به اضافه این که گردشگران ژاپنی نسبت به گردشگران چینی بسیار بیشتر به مسائل زیست محیطی، بهداشت محیط (خاصه در مراکز اقامتی) و حفظ جاذبه های تاریخی اهمیت داده و به فرهنگ و آداب و سنن مردمان مقصدهای گردشگری احترام می گذارند و در حفظ آنها کوشا هستند. این در حالی است که مسئولان برنامه ریزی گردشگری در کشور و برگزارکنندگان تورهای ورودی، ترجیح می دهند با وارد کردن هر گردشگری از هر کشور و با هر فرهنگی، تنها آمارها را افزایش داده و به آن ببالند.
جذابیت گردشگری با فلسفه
کشورهایی چون ایران که از تاریخ و فرهنگ باستانی بهره می برند، باورها و افسانه های مختلفی در شکل گیری بسیاری از مکان ها و آیین هایشان تاثیرگذار بوده است، می توانند با استفاده از فلسفه وجودی نهفته در دل آنها در ترغیب گردشگران به بازدید از آنها بهره ببرند. در کشور ما جشن ها و آیین های مختلفی بر پایه باورهای دینی، افسانه های محلی و رویدادهای تاریخی شکل گرفته اند که حتی گاه نسل جوان نیز از آنها بی اطلاع هستند. با به کارگیری این فلسفه ها در برنامه های تبلیغاتی و تفسیرهایی که گردشگران تور برای مسافران ارائه می دهند، می توان در جذب گردشگر بیشتر موفق تر بود.
منبع : روزنامه جام جم