روستای برکه خلف در میان جزیرهی زیبای قشم واقع شده است. روستایی که به تمیزی مشهور است و علاوه بر تمیزترین روستای ایران، در گردشگری پایدار نیز پیشتاز است. در این بخش از ایرانگردیهای لستسکند، قصد داریم تا این روستا را به شما معرفی کنیم، پس همراهمان باشید.
روستای برکه خلف نام خود را از برکهی آب شیرینی که متعلق به فردی به نام خلف بوده، گرفته است. در این روستا ارزش آب از طلا هم بیشتر است و تقریبا همیشه این روستا با مشکل کم آبی مواجه بوده است. اما این موضوع باعث نشده که اهالی روستا خصلت اجداد خود را فراموش کنند.
آنها اعتقاد دارند که تمیزی و پاکیزگی جزو ویژگیهای ذاتی آنهاست و پیشینیان آنها نیز در این روستا به تمیزی محیط خود اهمیت میدادند. در سالی که رییس محیط زیست منطقهی آزاد قشم تصمیم گرفت تا تمیزترین روستای جزیره را انتخاب کند، مردم روستای برکه خلف باز هم دست به کار شدند و تمام روستا را از وجود هر زباله و کثیفی پاک کردند. با اینکه مردم برکه خلف عادت به تولید کمترین میزان زباله را دارند اما گردشگرانی که وارد روستا میشوند با خود زباله میآورند. برای همین مردم برکه خلف برای کسب این لقب باید تمامی زبالهها را روستا خارج میکردند. آنها یک روز بعد از مراسم عروسی که در این روستا برگزار شده بود، تمام روستا را با همکاری هم جارو کردند و لقب تمیزترین روستای جزیره را دریافت کردند.
اما این روستا علاوه بر تمیزی، ویژگیها خاص دیگری نیز دارد که آن را از سایر روستاهای ایران متمایز میکند. اهالی این روستا در چند سال گذشته از گونه ای صدف درخطر انقراض به نام صدف لب سیاه نیز حفاظت کردهاند.
همچنین دره ستارگان در مجاورت این روستا قرار دارد. درهای که از فرسایش خاک، ماسه و سنگ به وجود آمده است. و براساس تحقیقات، به دورهی زمین شناسی سنوزوئیک تعلق دارد. این دره بیش از 2 میلیون سال قدمت دارد. بومیان اعتقاد دارند که هنگامی که ستارگان با زمین برخورد کردهاند خاک منطقه بالا آمده و به این شکل خشک شده است.
همچنین هنر گلابتون دوزی نیز در میان زنان روستای برکه خلف بسیار رایج است. گلابتون دوزی نوعی دوخت سنتی است که با نخ گلابتون انجام میشود. همچنین خوس دوزی نیز در میان زنان روستا باب است که این هنر روی تور و شالهای سنتی دوخته میشود. مردهای روستا اکثرا به صیادی مشغول هستند.
آیا تا به امروز به روستای برکه خلف سفر کردهاید؟ به نظر شما چرا در سایر نقاط ایران، رسم پاکیزگی آنقدر که باید جدی گرفته نمیشود؟