به نظر میرسد که هنرمندان امروز که به شکل گسترده ای هم مورد احترام هستند، شبیه استادان سنتی که کارهایشان همیشه در گالریهای نیویورک و پاریس به نمایش گذاشته میشد، نیستند، این هنرمندان خیابانی، از پیاده روها و دیوارها به عنوات بوم نقاشیهایشان استفاده میکنند. آنها ممکن است اسامی پر طمطراقی نداشته باشند، یا حتی گاهی اصلا اسمی نداشته باشند، اما در مسیر رفتن به سر کار، وقتی از کنار یکی از این آثار عبور میکنید، قطعا توقف خواهید کرد، حیرت زده خواهید شد و شاید حتی چند عکس هم بگیرید.
هنر خیابانی، در قالب اشکال مختلفی تجلی مییابد، اما شگفت آورترین جلوه آن، معمولا آنهایی هستند که چشمان شما را فریب میدهند و به اصطلاح، خطای دید ایجاد میکنند- مثلا یک دیوار معمولی را به یک شاهکار سه بعدی، یا یک پیادهراه ساده را به دنیایی چند لایه از پرسپکتیوها تبدیل میکنند. از تصویر یک گودال عظیم، که انگار قرار است با افتادن در آن، به مرکز زمین سقوط کنید، گرفته تا آثار هنری که با محیط طبیعی پیرامون خود ترکیب شدهاند. این شما و این جالبترین نقاشیهای خیابانی دنیا:
نقاشی دیواری قو دِ پتی شامپلان(Rue de Petit Champlain) ، شهر کبک
دفعه بعدی که از شهر کِبک دیدن کردید، حتما یادتان باشد که سری هم به اطراف منطقه Petit Champlain ، قدیمیترین محله شهر، بزنید. در شماره ۱۰۲ خیابان Rue du Petit-Champlain، یک نقاشی دیواری پیدا خواهید کرد که توسط یک هنرمند گمنام و به سبک trompe-l’oeilstyle (توهم بینایی، به معنای خطا و فریب چشم) کشیده شده است. با نگاه کردن به این نقاشی، احساس میکنید که به درون یک خانه قدیمی و نیمه ویران چشم دوختهاید، اما در واقع، چیزی که پیش چشم شماست، صحنه هایی است، که نمایانگر تاریخچه این محله است. این نقاشی دیواری، ماجرای بمباران سال ۱۷۹۵، رانش زمین در سال ۱۸۸۹ و آتش سوزیِ سال ۱۶۸۲ را نشان میدهد.
قفسه کتاب غول پیکر (Giant Bookshelf)، ژان ایز دِ مان، هلند
شاید در نگاه اول، نمای کناری یک کتابخانه یا فروشگاه کتاب را ببینید، اما در واقع، این فقط یک ساختمان معمولی و ساده است، که بزرگترین قفسه کتاب دنیا، نمای آن را شکل داده است. ساکنان این ساختمان به هنرمند خیابانی ژان ایز دِ مان، ماموریت دادند که یک نقاشی دیواری برای این ساختمان بکشد، بنابراین او از ساکنان محلی خواست که عنوان کتاب های مورد علاقهشان را پیشنهاد بدهند، تا در اثر نهایی از انها استفاده شود. در نتیجه، کتابهایی که الان در قفسه جا گرفتهاند، نشان دهنده سلایق مختلف و متنوع افراد این جامعه کوچک هستند. ژان ایز د مان میگوید: «ما متوجه این موضوع شدیم که این پروژه، بدون هیچ اجباری، مردم را دور هم جمع میکند. آنها به بهانه کتابها، و صرف نظر از تفاوت در فرهنگها و صرف نظر از تفاوت در نقطه نظرات سیاسی، با یکدیگر دیدار میکنند. »
کارکامو دِ دولورس (Carcamo de Dolores)، دیهگو ریوِرا، مکزیکو سیتی
شاید این نقاشی دیواری، به لحاظ بصری، بسیار خیره کننده باشد، اما بیشتر از آن، به خاطر محل اجرایش، مورد توجه قرار دارد. در داخل پارک Chapultepec در مکزیکو سیتی و درست در جایی که رودخانه برای اولین بار به شهر وارد می شود و ذخایر آبیِ شهر را پر میکند، یک مجموعه هیدرولیک (موتور یا هر چیزی که برای حرکت، به نیروی محرکه آب، نیاز داشته باشد) به نام کارکامو دِ دولورس وجود دارد. این ساختمان، به عنوان ادای احترام به آب و بزرگداشت استفاده از آن، در طول تاریخ مکزیک، توسط معماری به نام ریکاردو ریواس، ساخته شده بود. این نقاشیِ کمتر شناخته و اغلب بدون بازدید کننده، که در داخل یک تونل اجرا شده- و قبلا یک بار به طور کامل زیر آب رفت- را میتوان دید، که به یک مخزن در مرکز ساختمان، منتهی میشود. خودِ تونل و تمام بدنههای مخزن، نقاشی شدهاند؛ نقاشیهایی که داستان نقش مهم آب در اجتماع مکزیکی ها را بازگو میکنند. از آنجا که در اصل، نقاشی دیواری، باید در برابر جریان همیشگی آب، مقاوم باشد، ترکیب رنگهای مورد استفاده در آن، باید در لابراتوار، مورد آزمایش قرار بگیرد، تا اطمینانِ لازم حاصل شود، که رنگها ماهیت خود را حفظ میکنند. این نقاشی دیواری، فقط به اندازه نیم ساعت پیادهروی، از ایستگاه متروی Auditorio فاصله دارد.
پیشرفت مردم به سوی برابری (The People’s Progression Towards Equality)، ژَرد بادر، فیلادلفیا
قطعا دوستداران هنر خیابانی در فیلادلفیا، برای تعریف و تمجید، هیچ وقت با کمبود آثار هنری مواجه نخواهند شد. عبارت "دالان نقاشیهای دیواری"، اصطلاحی است که برای توصیف حجم انبوه نقاشیهای دیواری اجرا شده در سراسر فیلادلفیا به کار میرود : بیش از ۳۶۰۰ اثر. از جمله شناخته شدهترین و تاثیر گذارترین نقاشیهای دیواری، میتوان به نقاشیِ "پیشرفت مردم به سوی برابری" اشاره کرد، که مبارزه مردم برای دستیابی به حقوق اجتماعی و مدنی را به تصویر میکشد. درست مثل نقاشی دیواری Rue de Petit Champlain ، این اثر هنری خیابانی هم، حالت توهم مانند خلق کرده، طوری که تماشاچیان تصور می کنند که به بدنه یک ساختمان شفاف نگاه میکنند و می توانند داخل آن را ببینند. صحنههای طراحی شده، با کیفیت و قدرت هر چه تمامتر نشان میدهد که چطور فرهنگ آفریقایی- آمریکایی، در طول دوره بازسازی، با سبک زندگی آمریکایی ترکیب شد و ضمنا به نقش مهم آبراهام لینکلن در مبارزه برای برابری نیز اشاره میکند.
رویاهایت را دنبال کن (Chase Your Dreams)، اودیت، پرتغال
اودیت، هنرمند پرتغالی، مقوله توهم دیداری یا خطای دید را، یک پله بالاتر برده است. او در نقاشیِ "رویاهایت را دنبال کن"، که بر روی یک دیوار بدون نام انجام شده، برای خلق یک توهم سه بعدی، از تکنیکهای آنامورفیک (به کارگیری نقطه دید برتر) استفاده کرده است. او به ویژه، به خاطر نقاشیهایی که از حشرات، در ابعاد بسیار عظیم و با اسپری رنگ میکشد، بسیار معروف است؛ حشرههایی بزرگ، که به نظر میرسد هر لحظه از روی دیوار بیرون میجهند و برای تماشاچی، حسی از ترس و تهدید را به همراه دارند. "رویاهایت را دنبال کن"، یک جورهایی بی خطر است، اما به یکی از محبوبترین و شناخته شده ترین آثار اودیت، تبدیل شده است. به سایهای که بر روی زمین افتاده و باعث شده ما فکر کنیم که هواپیما، از دل دیوار بیرون زده است، توجه کنید.
بانوی خوابیده (Reclining Lady)، وینی، Eauze، فرانسه.
وینی، هنرمند خیابانی، همواره به خاطر آثار ترکیبیاش، که در آنها عناصر دنیای طبیعی را با هنر خود در هم میآمیزد، مشهور است و این اثر هنری به نام بانوی خوابیده هم از این قاعده مستثنی نیست. این کار، برای جشنواره هنر خیابانی Magnac Eauze که در ائوز، واقع در جنوب فرانسه برگزار میشد، طراحی شد و ژستی از یک زن را نشان میدهد، که در چمنها دراز کشیده و بدنش را جمع کرده است. به خاطر پایبندی به سبک همیشگی و سنتی وینی، سبزههایی که بر روی دیوار رشد کردهاند، به شکلی یکپارچه و هماهنگ، با حالت سر و موهای تصویر، ترکیب شدهاند و در واقع، به بخشی از خودِ کار تبدیل شدهاند.
شکاف عمیق (The Crevasse)، ادگار مولر، دان لویر، ایرلند.
این اثر قبلتر، در سال ۲۰۰۸ و در خلال برگزاری جشنواره فرهنگ جهانی در دان لویر اجرا شده است و احتمالا بهترین مثال از پرسپکتیو خطی، در دنیای هنر خیابانی، به شمار میرود. اگر ترس از ارتفاع دارید، با ایستاده بر لبه شکاف، ممکن است، عرق سردی بر تن و بدنتان بنشیند. ادگار مولر، با استفاده درستی که از خطوط عمودی کرده، توانسته یک توهم کاملا قانع کننده به وجود بیاورد، طوری که تماشاگر، سعی میکند با عجله خودش را از لبه مرتفع، و سقوط ناگهانی به درون یک شکاف عمیق و تاریک، عقب بکشد.
منبع: matadornetwork.com