تهران جاذبههای متنوعی دارد؛ از تاریخی و هنری گرفته تا مذهبی و طبیعی و انواع دیگری از جاذبه که با سلایق متفاوت میتوانید از آنها دیدن کنید. از طرفی دانستن داستان این جاذبهها، تجربه بهتری برای شما میسازد. به عنوان مثال، امامزادههای معروفی که در تهران هستند.
امامزادههای تهران علاوه بر زیارتگاه، مبدأ بسیاری از مراسم مذهبی هستند و بعضی از آنها به خاطر موقعیتشان، مناظر بسیار زیبایی دارند. گاهی داستانشان را که میخوانیم مانند امامزاده صالح، متوجه میشویم حضور چندین ساله این امامزادهها باعث شکلگیری داستانهای محلی یا شنیدن معجزات و کراماتی در اطرافش هم شده. مثلا بعضی از آنها مکانهای مناسبی برای بختگشایی و برآوردن حاجات بودند و این مسئله بین مردم معروف میشد. در این مطلب میخواهیم سری به یکی از امامزادههای معروف تهران بزنیم که هم آب و هوای خوبی دارد و هم خوش منظره است. مخصوصا در فصل تابستان که هوایش چند درجهای خنکتر از مرکز شهر است.
از امامزاده داوود چه میدانیم؟
به نظر میرسد نسب این امامزاده به امام حسن مجتبی (ع) میرسد امّا در لوحه اذن دخول و زیارتنامهای که داخل بقعه وجود دارد، نسب این امامزاده را به امام زینالعابدین نسبت دادهاند که به دلیل کمبود اطلاعات دقیق، هنوز مشخص نیست که کدام درست است. این مسئله درباره بیشتر مکانهای تاریخی وجود دارد. بیشتر امامزادهها هم به دلیل اینکه ناچار به گریختن از حکومتها بودند، سعی میکردند ردی از خود به جا نگذارند و این مسئله خودش باعث کمبود اسناد و مدارک در این حوزه است.
گفته شده این امامزاده در آبادی کیگا (سه کیلومتری این امامزاده در کن) به شهادت رسیده. البته به نظر میرسد این خبر شهادت بر اساس روایات مردم باشد نه اسناد تاریخی. بعضی نوشتهاند فردی به نام نجیم گبر و درویشی از اهالی روستای کن او را به شهادت رساندهاند. البته بعضی هم معتقدند عامل قتل این امامزاده، فردی به نام محمود فرحزادی بوده است.
بنای امامزاده از چه زمانی ساخته شد؟
بنابر اسناد به جا مانده، به نظر میرسد بنای امامزاده در زمان شاه طهماسب صفوی ایجاد شده است. همچنین این پادشاه صفوی به همراه فرزندش حیدر میرزا، املاک و دیههایی از الله قلی خان قزوینی خریداری کرده و وقف این امامزاده کردند. امّا اعتماد السلطنه در گزارشش مینویسد که این بنا به دستور همسر فتحعلیشاه قاجار، خازن الدوله، ساخته شده است و در دوره ناصرالدین شاه، شاهزادگان قاجاری آن را بازسازی و مرمّت کردند. در دوره ناصرالدین شاه بخشهایی به آن اضافه شد. همچنین مسیر فرحزاد به امامزاده داوود در دوره ناصرالدین شاه ساخته و مرمّت شد.
بدون شک از آن زمان تا کنون تغییرات فراوانی در بنا ایجاد شده ولی قدیمیترین یادگاری که از گذشته به جا مانده، نوشتههایی است که بر در اصلی ورودی به حرم قرار گرفته و به دوره فتحعلیشاه قاجار برمیگردد.
مسیر امامزاده داوود
تصوّر کنید در روزگاری که خبری از ماشین نبوده، مردم چطور این مسیر پر پیچ و خم کوهها را بالا میآمدند تا به امامزاده برسند! در واقع برای رسیدن به امامزاده در آن روزگار، افراد بیبضاعت حدود 2 ماه در راه بودند و متولیان که امکانات بهتری داشتند، 2 هفته رسیدنشان طول میکشید. به خاطر سرمای هوا در بالای کوه معمولا تابستانها زوّار به امامزاده میآمدند. همچنین شبهای جمعه و روزهای متبرک هم این مسیر سخت را برای زیارت میگذراندند.
امّا برای آمدن به امامزاده، اول از چهارراه سرچشمه و دروازه شمیران چهارپایی کرایه میکردند و اگر ماشین شخصی داشتند، از ونک به امامزاده میرفتند. در آنجا در باغی که وقف زائران امامزاده بود چند شبی میماندند و بعد به سمت فرحزاد حرکت میکردند. چون معمولا مسافران از این مسیر به سمت امامزاده میرفتند، بین راه قهوهخانههای مختلفی ساخته شده بود و میتوانستید از فرحزاد شاتوت، کره و پنیر محلی و گردو بخرید برای مسیر سختی که در پیش دارید.
برای اینکه رنج سفر برای مسافران کمتر شود در همان محدوده فرحزاد، بساط معرهگیری و مارگیری و حقه بازی هم به راه بود و حتّی گاهی پردهخوانها و وضهخوانها در قهوهخانهها پرده خوانی میکردند و باعث میشدند در آن منطقه جاذبه ایجاد کنند.
امّا به مرور به قسمتهای سخت جاده میرسیدند و برای سالم گذشتن از این مراحل تا امامزاده، باید کارهایی میکردند؛ مثلا گیوههایشان را با نوار قیطان محکم میکردند و سعی میکردند بعدازظهر وارد بخشهای سخت مسیر شوند، چون معمولا قاطرها مسافرهایشان را بین راه میگذاشتند و دیگر حرکت نمیکردند، بنابراین باید آمادگی این را میداشتند که با پای پیاده ادامه مسیر را حرکت کنند. مسیر سخت از کتل خاکی شروع میشد که قهوهخانه مشهوری به نام یونجهزار اطرافش بود. این قسمت، دشوارترین جای مسیر بود. بعد از آن به روستای کیگا میرسیدند و پیچ و خمهایی که به نعل شکن معروف بود.
به دلیل همین سختی مسیر بود که اتاقهایی برای ماندن مردم در اطراف امامزاده ساخته شد و به مرور به صورت زائرسرا درآمد. مردمی که یکی دو ماه در مسیر سخت بودند، به راحتی نمیتوانستند برگردند. هنوز که هنوز است مسیر امامزاده برای فصلهای سرد و یخبندان کمی خطرناک است. در مقابل بهترین گزینه برای فصلهای گرم و تابستانی است.
اعتقادات و باورهای مردم درباره امامزاده داوود
جالب است بدانید چشمهای که در این مسیر بود مردم نامش را آب زندگانی گذاشته بودند و معتقد بودند آبش شفابخش است.
مردم معتقد بودند چشم اهالی کیگا به دلیل خیانتی که به امامزاده داوود کردند، لوچ است! چون امامزاده از آنها خواسته بود محل مخفی شدنش را لو ندهند ولی بعد از اینکه از این کار سرپیی میکنند و با لو دادن امامزاده باعث شهادتش میشوند، لوچ میشوند.
مردم از گذشته اعتقاد و باور عمیقی به این امامزاده پیدا کردند و از او کرامات و معجزاتی مثل شفای بیماران و نابینایان و فلجها دیدهاند. از جمله نذوراتی که مردم در این امامزاده میکردند عبارت بود از: ظروف مسی، فرش، چراغ، سماور و لاله. قربانی کردن گوسفند هم در صحن امامزاده بین مردم بسیار رایج بوده. بنابر باور مردم، اگر کسی نذورات امامزاده داوود را با خودش میبرد، به بیماریهای گوناگون ازجمله دلدرد مبتلا میشد و در نهایت ناچار میشد آن را باز گرداند.
در این امامزاده مراسم مختلف از جمله تعزیه برپا میشد.
تألیف: لست سکند
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی