طرح اولیه قونیه و مناطق اطرافش قبل از عصر مدنیت به وجود آمده است. در این عصر فرهنگهای نیئولیتک – کالکولیتک و اول عصر برنز دیده میشود. در این دوران محل اقامت باستانیها (تپهایها) در داخل مرزهای استان قونیه بوده است. در دوران نیئولیتک (قبل از مسیحیت 7000 – 5500) در چاتال هویوک بر اثر جستجوی باستان شناسان مقداری اموال تاریخی پیدا شد. امروزه سمتی از قونیه در باقی ماندة منطقه قراهویوک اقامت هیتیت دیده میشود.
اموال پیدا شده در اثر سالهای تلاش باستان شناسان شدن دهندة آن عصر است. در آناطولی پایان سال حاکمیت هیتیتها، فریگها از تراکیا به آناطولی کوچ کردند. اموال پیده شده از تپة علاءالدین قاره پینار، قیچی قیشلا و سیزما نشان دهندة دهة هفتم قبل از عیسی است. بعد از فریگیها قونیه در اسارت لیدیا و سکندر درآمد. بعدها هنگامی که رومیها در آناطولی به حاکمیت پرداختند. قونیه موجودیت خود را کاملاً ثبات یافته میدید. (قبل از عیسی)پدر مسیحی بنام هائل آنتیچیا به یالواج، بعدها به قونیه آمد. در این دوران خاتون سرای، لیسترا، دربه و لائدیکا (لادیک حالیجی) و سله از اماکن مهم ساکن شدن در دوران بیزانس بوده است. با گسترده شدن اسلام در آناطولی، حملههای عرب به بیزانس افزایش پیدا کرد. امویان و عباسیها از سمت قونیه حملههای گوناگون کردهاند. در سال 1071 میلادی بعد از حرب ملازگرد قونیه و قسمت اعظم آناطولی از دست بیزانس گرفته شد. سلطان سلجوق آناطولی سلیمان شاه در 1076 میلادی قونیه را پایتخت انتخاب کرد. در سال 1080 پایتخت به شهر ازنیک تغییر پیدا کرد. قلیچ آرسلان یک در سال 1097 پایتختش را به شهر قونیه تکرار نقل مکان کرد. قونیه بین سالهای 1097 تا 1277 پایتخت و مرکز خاندان سلجوقی آناطولی بود. قونیه همچنین در سال 1277 به توسط قارامان اوغلی محمد خان فتح شد و حکمرانی قارامان اوغلی در اینجا تاسیس گشت. بعد از آن سلطان مراد دو از عثمانیها، به حکومت قارامان اوغلی پایان داد.
شهر قونیه در زمان عثمانیها از همان ارزش و اعتبار بهرهمند بوده است. از شاهان عثمانی یاوز سلیم در بین سفرهایشان به ایران و مصر در قوینه اقامت کردهاند. قانونی سلطان سلیمان در زمان سفر ایران، همچنین سلطان مراد 4 هم در زمان سفر بغداد در قونیه اقامت کردند. در دوران جمهوری قونیه با سرعت گسترش یافت و با آثار تاریخی مثل موزة طبیعی مثل موزه نگهداری شده است.شهر بزرگ قونیه از سه قسمت قاره تای، مرام و سلجوقلو تشکیل شده است که کل جمعیت شهر را به 742690 نفر رسانده است. با این سه قسمت و مجموع روستا و شهرهای اطراف در کل به 92 رسیده است.
جلالالدین محمد بلخی (۶ ربیعالاول ۶۰۴، بلخ - ۵ جمادیالثانی ۶۷۲ هجری قمری، قونیه) از مشهورترین شاعران فارسیزبان ایرانی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلالالدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده میشده است. در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند.
مولانا، پس از مدتها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر ۶۷۲ هجری قمری درگذشت.در آن روز پرسوز، قونیه در یخبندان بود. سیل پرخروش مردم، پیر و جوان، مسلمان و گبر، مسیحی و یهودی همگی در این ماتم شرکت داشتند. افلاکی میگوید: «بسی مستکبران و منکران که آن روز، زنّار بریدند و ایمان آوردند.» و ۴۰ شبانه روز این عزا و سوگ بر پا بود:
بعد چل روز سوی خانه شدند / همه مشغول این فسانه شدند
روز و شب بود گفتشان همه این / که شد آن گنج زیر خاک دفین
برخی از آثار تاریخی و باستانی شهر قونیه به شرح زیر میباشند :
موزة مولانا,تربت و مسجد شمس تبریزی,موزه اثرهای چینی قارهای,مسجد شرفالدین,موزة اینچه مناره,مسجد علاءالدین,مسجد عزیزیه,مسجد سلطان سلیم,کاخ سلجوقی,موزه باستانشناسی,موزة آتاترک,موزه آنتوگرافی,موزة قویون اوغلی,کتابخانة یوسف آقا,باغهای مرام,سله,کلیسترا – گوک بورت,چاتال هویوک,بیشهر,مسجد اشرف اوغلی,مجسمه فاسللر,سرای قبادآباد,افلاطون پیناری,آقشهر