مقدمات سفر
برنامه ریزی سفر با توجه به مسافرتهای قبلی به سایر کشورها و لزوم تکراری نبودن مقصد سفر برنامه ریزی شد. از انجا که من شخصا علاقه زیادی به طبیعت و جنگل و سرسبزی دارم، و با توجه به مرور چند سفر نامه از دوستان در مورد سرزمین زیبای سریلانکا، تصمیم بر این شد که سفری به مدت 8 روز و 9 شب به صورت هماهنگ و بسیار برنامه ریزی شده به این جزیره زیبا داشته باشیم.ابتدا با استفاده از اینترنت و جستجوهایی که انجام دادم تعدادی از شرکتهای توریستی در سریلانکا را مشخص نمودم. سپس با ایمیل زدن به تعدادی از بهترین تور لیدرها، به گرفتن لیست خدمات و قیمت هر کدام از انها بطور جداگانه پرداختم. با توجه به تحقیقات انجام گرفته، و با توجه به بودجه ام، تصمیم نهایی استفاده از ماشین با راننده به مدت 8روز و 9 شب، که خود راننده بعنوان تور لیدر نیز ما را همراهی میکرد.
از بین تمام شرکتها و راننده ها، اقای پراسانا که سابقه و تجربیات بسیار خوبی در این زمینه داشت انتخاب شد.
قیمت نهایی که من برای خودم و همسرم و پسر 6ساله ام گرفتم، روزانه مبلغ 100 دلار بود. که این مبلغ شامل راننده و ماشین مزدا ون بزرگ و جادار، ویلا و یا هتل تمیز، با صبحانه میشد.این برنامه ریزی و هماهنگی با اقای پراسانا بمدت دو ماه قبل از سفر و با ایمیل انجام شد. و تمامی سوالات و لیست هتلها و یا ویلاها و سایر پرسشهای احتمالی توسط ایشان البته با کمی تاخیر پاسخ داده میشد. که در طول سفرنامه در مورد اقای پراسانا بیشتر خواهم نوشت.
حال قیمت پرواز از شیراز به دبی با پرواز فلای دبی در ابان ماه 95 هر نفر 1390000تومان(یک میلیون و سیصد و نود هزار تومان)که جمعا 4170000تومان (چهار میلیون و صد و هفتاد هزار تومان)با تخفیف 4100000تومان شد.تاریخ رفت 7 بهمن 26 ژانویه ساعت 11 ظهراز فرودگاه شیرازو برگشت 16 بهمن 4فوریه ساعت 2 بامداداز فرودگاه شهر کلمبو. مدت زمان پرواز با توجه به توقف در فرودگاه دبی و یک توقف کوتاه در ماله تقریبا 7 ساعت می شد.
پرواز فلای دبی پرواز خوب و بدون تاخیر و هواپیمای تمیز و راحت بود.البته بدون پذیرایی و در صورت نیاز به غذا و یا نو شیدنیهای سرد و گرم در داخل پرواز نیز بصورت نقدی قابل سفارش بود. که ساندویچ معمولا 15 درهم امارات و قهوه استار باکس 10 درهم یک لیوان بزرگ. با توجه به برنامه ریزی که داشتیم، برای پسرم یه سری تنقلات اماده کرده بودیم و تعدادی ساندویچ و غذا ی سبک برای طول مدت انتظار در فرودگاه و پرواز که بسیار کار آمد و به صرفه بود که به شما هم توصیه میکنم. همچنین تعدادی کنسرو اماده نیز برای مواقع ضروری بهمراه بردیم.
شروع سفر سبز
ساعت 9 صبح در فرودگاه خلوت شیراز براحتی و بدون استرس و شلوغی کارهای خروج رو انجام دادیم. پرواز راس ساعت مقرر انجام شد و در فرودگاه دبی به زمین نشست.چون پرواز بعدی ما هم فلای دبی بود از همان ترمینال بلیطهای سریلانکا را گرفتیم .از گیت 7 وارد پرواز دبی کلمبو به ساعت 16 شدیم.نکته جالب آشنایی با مسول ایرانی یکی از کانترهای فلای دبی بود که ایشان محبت کرده و صندلی های ردیف 6 را در اختیارمان گذاشت که بسیار جادار و راحت بود.حدود ساعت 2 بامداد به فرودگاه کلمبو رسیدیم. فرودگاهی کوچک و با پروازهای زیاد.اولین کاری که انجام دادیم با توجه به فرمهایی که جهت ویزا در پرواز پر کردیم،به قسمت صدور ویزا رفتیم .چون جزء نفرات اولی خروج از پرواز بودیم پس بدون شلوغی به قسمت صدور ویزا رفتیم.با پرداخت 40 دلار برای هر نفر بزرگسال ( البته برای فرزندم بدون هزینه) یک برگه در اختیارمان قرار گرفت.سپس برای تبدیل دلار به روپیه به باجه صرافی مستقر در فرودگاه رفتیم که هر روپیه تقریبا 26تومان تبدیل شد.که این نرخ در شهر کندی نیز تقریبا همین مقدار بود.گام بعدی تهیه سیم کارت سریلانکا با شارژ اینترنت و مکالمه 13000روپیه معادل34000تومان شد . که برای مدت اقامت ما بسیار عالی و کارامد و کافی بود.
حالا به قسمت ابتدا شروع سفر می رسیم البته با کمی استرس ،چون مطمئن نبودم خود پراسانا را در بیرون از فرودگاه ملاقات کنم. خوشبختانه با ملاقات ایشان خیالم راحت شد.پس از سلام و احوال پرسی با پراسانا مرد همیشه خندان ، با ون مزدا شروع سفر در هوایی بسیار زیبا و بارانی در کشور سرسبز سریلانکا اغاز شد.ساعت دو نیم شب ،ما هم خسته ولی طبق گفته پراسانا و قرار اخرین ایمیل، قرار بود شب از کلمبو به نگمبو و بعد شهرسیگیریا رفته و انجا اقامت کنیم.حال با توجه به خستگی راه از پراسانا خواستم که در صورت امکان شب را در شهر نگمبو استراحت کنیم و صبح ادامه مسیر بدهیم.پراسانا یاداوری کرد که ساعت نیمه شب است و هماهنگی جهت اقامت انجام نداده، ولی خوشبختانه با پیگیری و انعطاف ایشان محل اقامت را تلفنی هماهنگ کرد.محل اقامت ما در نگمبو lovely villa نام داشت.یک ویلای دو طبقه با اتاقهای تمیز و کوچک ،با حیاتی سبز و زیبا
لاولی ویلا نگمبو
لابی لاولی ویلا
روز اول: نگمبو –کورونگالا-دامبولا-سیگیریا
صبح ساعت 8 صبح از خواب بیدار شدیم.با سلام و احوال پرسی با صاحب خوش اخلاق ویلا ضمن معرفی خودمان، و عکاسی از ویلا و حیاط ان،برای صرف اولین صبحانه به حیاط رفتیم و پشت میز صبحانه نشستیم. محیطی بسیار سبز و خاص، احاطه شده با درختان شاه نارگیل، و انبه های اویزان از درخت های سبز، بازی پرندگان کوچک و سنجابهای کوچک بروی درخت، تجربه یک صبح فراموش نشدنی را برایمان به ارمغان گذاشت.
صبحانه در ویلا های سریلانکا بصورت دستی و خانگی اماده میشد.اکثرا آب میوه های طبیعی و املت های خانگی ،بشقابی از میوه های گوناگون و لذیذ استوایی،کره و مربا و سوسیس .چای مخصوص سریلانکا .شیر و قهوه و نان تست که دراین ویلا یک دسر شبیه ماست با عسل طعمی تازه و بیاد ماندنی را داشت.
ساعت 10 صبح با تشکر از صاحب خندان ویلا و پرداخت 200 روپیه انعام به پیشخدمت ویلا به سمت شهر سیگیریا حرکت کردیم. در راه اقای پراسانا پیشنهاد تور سافاری از ساعت 14الی 16به مبلغ 90 دلار برای سه نفر را داد. که ما قبول نکردیم او نیز چیزی نگفت و به ادامه مسیر پرداخت. بطور کلی جاده های سری لانکا بسیار باریک و دوطرفه، با سبک رانندگی مخصوص خودشان که واقعا بعضی مواقع باعث ترس ما میشد. ولی با این حال، خوشبختانه درطول مدت سفر حتی شاهد یک مورد تصادف نبودیم.
مسیر جاده پر بود از اتوبوسهای بسیار قدیمی که معمولا افراد بومی سریلانکا با انها بین شهرها مسافرت می کردند. در تمام مسیر جاده، سرسبزی و زیبایی بی انتهایی را شاهد بودیم، کنار جاده سوپر مارکتها، رستورانها، و میوه فروشی های زیادی به چشم می خورد. با اینکه در سریلانکا مسیرها ی بین شهری کوتاه بود، ولی بدلیل شرایط خاص جاده ها و راهها، معمولا مسیرهای 120کیلومتری در حدود 4 الی 5 ساعت طول میکشد. در طول مسیر نگمبو به سریلانکا،هوا بسیار زیبا و بارانی بود. واقعا در طول زندگی این همه سرسبزی و زیبایی را ندیده بودم.
هر چقدر از زیبایی و سرزندگی و طراوت این کشور زیبا برایتان بنویسم، باز هم کم است. باید شخصا چنین حال و هوایی رو تجربه کنید. مردمی خوش اخلاق، با ادب و با حوصله. در طول سفر هیچ جا نه صدای بلندی از کسی شنیدیم، نه درگیری و نه دعوا. نه معتادی نه افراد مزاحم.
با اینکه خیلی انسانهای فقیر را گاهی میدیدیم، ولی همه خوش رو و خندان بودند. همه با توریستها مهربان. در راه با پراسانا در مورد کشورش صحبت کردیم. او از طرفداران رئیس جمهور سابق بود و از کارهاش و برنامه هایش برای توسعه کشور گفت. ولی زیاد از رئیس جمهور فعلی راضی نبود.
ساعت 12ظهر به شهر زیبای کورانگولا رسیدیم. پراسانا توقفی داشت برای دیدن یکی از معابد زیبای هندوها. این معبد در کنار دریاچه ای زیبا قرار داشت. راستش رو بخواهید قدم به قدم جنگل و سرسبزی، رودخانه و دریاچه بود.برای من هم تعداد زیاد دریاچه و رودخانه جالب بود. دیدن هندوها و ائین انها از نزدیک خیلی جالب بود. انسانهایی با اعتقادات مخصوص. پس از بازدید و عکاسی از معبد، یکی از هندوها با سینی پراز میوه از فرزندم پذیرایی کردند.
معبد هندوها
مقصد بعدی معبد گلدن تمپل در دامبولا بود. یکی از اماکن مقدس و بسیار زیبا در سریلانکا که شامل مجموعه ای از غارها که تعداد 157 مجسمه از بودا در انجا قرار داشت. این مکان برای بوداییان بسیار مقدس و با ارزش بود و از جمله اماکنی است که در سال 1991به ثبت یونیسکو رسیده است. البته بدون ورودی اگر قصد بازدید از موزه را در داخل ساختمان داشتید، باید بلیط می گرفتید.که ما چنین قصدی نداشتیم. محل قرار گرفتن این مجسمه ها در پنج معبد غارمانند در بالای کوه و پس از طی مسیری پله کانی و بسیار زیبا که با پیاده روی در هوایی بارانی با فرزندم و ارام ارام انجام شد. راستش رو بخواهید فکر نمی کردم پسرم این پله ها را بالا بیاد البته در روز بعد در صخره سیگیریا،کلا نظرم رو عوض کرد. قبل از ورود به معبد باید کفشها را از پا دربیاورید و پا برهنه مسیر را طی کنید. ما که چون هوا هم خوب بود اصلا بدمون نیومد. حدودا شش الی هفت غار پر از مجسمه های بودا در حالتهای مختلف. که هر کدام یه حالت از عبادات را نشان میداد. راه معبد پر بود از میمونهای کوچک و بازیگوش که پسرم حسابی با انها سرگرم شد.در موقع بازدید از معابد بودا مراقب باشید، پشت به بودا عکس گرفتن ممنوع است و باعث اعتراض و ناراحتی بوداییان می شود.
بازدید ما از ساعت 14الی 16 طول کشید.هزینه 50 روپیه پارکینگ رو پرداختیم . در راه 4عددبلال به قیمت 150 روپیه و اب معدنی و بیسکویت 650 روپیه خریدیم.
اقامت در ویلا MELROSE VILLAS در فاصله 2 کیلومتری صخره سیگیریا برایمان در نظر گرفته شده بود.
در مورد ملروز ویلا باید به عرض شما برسونم، درجه 7.7 از سایت بوکینگ داد کام. درجه خوب دارد. مکانی زیبا، تمیز و رویایی و دنج و خلوت. بسیار سرسبز و دارای سویتهای زیبا. سویت ماچهارتخته، با حمام و دستشویی تمیز و بزرگ بود.
روز دوم وسوم :سیگیریا –کندی
ساعت 8 صبح بسمت صخره سیگیریا حرکت کردیم. بدلیل فاصله کم ویلا تا سایت سیگیریا بزودی به صخره سیگیریا رسیدیم. صخره سیگیریا از جمله اماکن باستانی و تاریخی بسیار مشهور در سریلانکا است، که ثبت جهانی شده است. این مکان بعنوان نماد گردشگری سریلانکا شناخته شده است. قلعه سیگیریا، توسط پادشاه کاسیاپا در قرن پنجم میلادی ساخته شده است که یکی از بزرگترین پادشاهی های سریلانکا را ایجاد کرده بود. چون قدرت را با توطئه از برادر می گیرد، همیشه ترس از برادر و خلع شدن، قلعه این شکلی با استحکامات می سازد و عاقبت با ترس از دنیا میرود. این قلعه مجموعه ای از باغهای ابی با شکوه و کاخی یک هکتاری که بر فراز این صخره ساخته شده که زیباترین و شگفت انگیز ترین منظره طبیعی را دارد. ورودی قلعه به شکل شمایل شیر می باشد و در ابتدای مسیر چنگال تراشیده شیر را بر سنگ خواهید دید. دیدن این مکان را صدردصد به شما توصیه میکنم. بلیط ورودی این مکان هر نفر بزرگسال 30دلار و کودکان 6 سال به بالا نیم بهاء و برای بومیان و هندی ها و پاکستانیها نرخ نیم بها ء داشت. ورود به این مکان از پله هایی کوچک در محوطه ای بسیار سرسبز اغاز می شود. هر چه پیش میروید به ارتفاع اضافه شده، تا جایی که ورودی اصلی به صخره سیگیریا یا لایون راک (بقول خودشان )، از 1200 پله ساخته شده بالا می رویم.
نگرانی اصلی ما همراه داشتن فرزندم و مشکلات بالا رفتن از کوه بود.که برای کمک به پسرم از یکی از جوانهای محلی کمک گرفتیم. عبور از پله های بلند و گه گاه پیچ در پیچ و دلهره آور، به محلی رسیدیم که تعداد زیادی از مجسمه ها و نقاشی هایی در روی دیوار کشیده شده بود. در راه بالا رفتن با تعداد زیاد توریستها برخورد می کردیم.حس زیبا و وصف نشدنی بود. توریستهای زن و مرد از سرتاسر جهان شاداب و خندان، جوان ویا سن بالای 60ساله، براحتی این مسیرها رو عبور می کردند. با طی پله های زیاد به دهانه ورودی که شکل شیر داشت رسیدیم.کمی استراحت کردیم و از مناظر بسیار بکر عکس گرفتیم و به راهمان ادامه دادیم.
با عبور از پله های باریک فلزی و زیاد به بالای کوه رسیدیم. منظره بالا قابل وصف نیست. باید دید و لذت برد. پس از ساعاتی نشستن و استفاده از مناظر زیبا، به همراه جوان مودب سریلانکایی به پایین امدیم. درراه تا ایستگاه اتوبوسها و پارکینگ سواریها، افراد محلی مشغول فروش انواع مختلف صنایع دستی بودند. ولی ما چیزی نخریدیم. با پرداخت مبلغ 2000روپیه به جوان سریلانکایی به ایستگاه رفتیم.
محلی بسیار شلوغ و پر ازدحام از خودروها. در اینجا شخصی سریلانکایی، با گرفتن شماره همراه پراسان، ما را بسمت پارک ماشین پراسانا هدایت کرد. مسافت زیادی را با ما طی کرد تا به ماشین رسیدیم. به رسم سپاس مبلغی را پیشنهاد دادام که ایشان نپذیرفت. با اینکه هوای اون روز خوب بود ولی یک مقدار گرم شده بودیم. (بدلیل بالا رفتن از صخره) پس چهار عدد بستنی میوه ای گرفتیم که حسابی چسبید. نکته:سعی کنید برنامه بازدید از سیگیریا را حتما در ابتدای روز انجام دهید تا به گرمی هوا بر نخورید. ساعت 11ظهر به سمت کندی راه افتادیم. در راه کندی اقای پراسانا پیشنهاد تورهای قایق سواری و جیپ سواری را داد که ما تشکر کردیم و رد کردیم. ایشان نیز براحتی پذیرفت.
سپس از اقای پراسانا درخواست بازدید از مزرعه ادویه جات را دادیم که ایشان هماهنگی های لازم را انجام دادند. در این مزرعه بصورت یک تور بازدید 3 نفره از تمامی مراحل کشت و تکثیر و همچنین چگونگی عمل اوری ادویه جاتی نظیر انواع فلفل، دارچین، کا کائو، قهوه و روغنهای نارگیل، کرمهای ساخته شده از گیاهان پرورشی و غیره بمدت یک ساعت اشنا شدیم. و با چای مخصوص اسپایسی که طعم بسیار تند و خاصی داشت و همچنین با کاکائو مخصوص خودشان پذیرایی شدیم. پس از بازدید در یک محل کلاس مانند نشستیم و راهنما با دادن یک برگه شماره بندی شده، درباره حدود 40 قلم محصول تولیدی توضیح مختصری داد. که در صورت نیاز به هرکدام با علامت گذاری بروی ان برگه، در فروشگاه مزرعه می توانستیم خرید کنیم. حال به فروشگاه رفتیم و با دیدن قیمتها کلا از خرید منصرف شدیم. قیمتها بسیار بالا بود. بطور مثال روغنی برای درمان میگرن 62 دلار به فروش می رسید.
بوته اناناس
فلفل سیاه
غذا را در رستوران بین راهی خوردیم.رستوران سلف بود 3 نمونه برنج، دال و یک خورشت مخصوص و چند نمونه سبزیجات پخته شده. ما یک نوع خورش کاری با مرغ نیز سفارش دادیم. ان روز اقای پراسانا نیز نهار دعوت ما بود. در مجموع 2000روپیه پرداخت کردیم .
امروز نیز هوا بارانی بود، من که عاشق باران، ولی پراسانا از باران فراری بود. در ادامه مسیر به سمت کندی از کارگاه رنگرزی پارچه دیدن کردیم و با یک یک مراحل نقش بندی و طرح بندی و رنگ رزی اشنا شدیم. در مرحله اخر به فروشگاه رفتیم ولی چیزی نخریدیم. نکته جالبی که در مورد این بازدیدها باید بنویسم این است که با اینکه در تمام این مکانها وقت زیادی با کمال حوصله و توضیحات کامل را میدادند، و گاهی پذیرایی می کردند، ولی وقتی چیزی نمی خریدیم اصلا اخم یا برخورد بدی نمیدیدیم. و همیشه خندان و با احترام برخورد می کردند.
درشهر کندی، از ساعت 16الی 18 با هماهنگی اقای پراسانا، به دیدن رقص محلی سریلانکا رفتیم. در این برنامه با رقص محلی با لباسهای رنگارنگ و مختلف و با صدای طبل های مختلف اجرا می شد. برنامه جالبی بود و سپس برنامه اتش بازی و راه رفتن بروی اتش توسط هنرمندان سریلانکایی انجام شد. بلیط این برنامه نفری 1000روپیه و برای کودک مجانی بود. که ما این مبلغ را به اقای پراسانا پرداختیم.
پس از دیدن رقص محلی در هوایی بارانی به بازار کندی رفتیم. پراسانا ماشین را پارک کرد و منتظر ماند.حدودا یکی دو ساعت در بازار چرخیدیم و شام در کی اف سی خوردیم. چیز خاصی برای خریدن ندیدیم. در راه رفتن به ویلا به یک فروشگاه خانواده رفتیم و مقداری خرید کردیم.
درشهر کندی به مدت دو شب اقامت داشتیم که از ویلا و محل ان بسیار راضی بودیم.
نام این ویلا chaminrich بود مکانی زیبا، بسیار تمیز، با کارکنانی بسیار مهربان و خوش برخورد و مودب. این ویلا نوساز بود و تازه راه اندازی شده بود. دارای 4اتاق که هرکدام یک رنگ داشت. مهماندار ویلا بسیار خوش اخلاق و درهمه اوقات اماده به خدمت. ایشان علاقه خاصی به جمع اوری عتیقه داشت. ما اولین مهمانهای ایرانی این ویلا بودیم. بالکن این ویلا دقیقا مشرف به رودخانه بود و انسوی رودخانه جنگل زیبا و سر سبز. واقعا چای خوردن در این محیط و این هوا با دیدن چنین مناظری، تکرارناپذیر است. جای همگی واقعا خالی بود.
ویلا چامینریچ
صبحانه را در اتاقی مشرف به رودخانه با پنجره هایی باز و زیبا، که به قول مهماندار صبحانه های مخصوص فقط برای ما اماده شده بود.که شامل لوبیا، برنج، دو نوع تخم مرغ، سوپ مخصوص سبزیجات، کره و مربا، نان تست و اب میوه خانگی بسیار عالی.
پس از صبحانه به باغ گیاه شناسی پرادنیا رفتیم.این باغ که از زیباترین باغ های گیاه شناسی در اسیاست و در این باغ گونه های متفاوتی از سرتاسر سریلانکا نگهداری میشود.قرار گرفتن این باغ در کنا رودخانه ماهاولی زیبایی آن را دو چندان می کند.باغی بسیار زیبا که انواع درختان بزرگ و زیبا را در خود جا داده است .و بسیاری از مقامات سیاسی و فرهنگی جهان بنام خود ،درختانی را در این باغ کاشته اند.بازدید از این مکان حدودا دونیم ساعت طول کشید.ورودی این باغ 800روپیه بود.
نهار در فست فود بومی سریلانکا بنام p&S خوردیم که شامل: یک ساندویچ، یک دست مرغ کاری، یک دست لامپارایس(شامل برنج، مرغ، تخم مرغ ابپز مخصوص، و سبزیجات و ادویه تند و مخصوص) پیچیده شده در برگ موز، و سه نوشابه جمعا 800روپیه شد.
سپس به دیدن معبد دندان مقدس رفتیم. معبد دالادا ماگی گاوا که دندان مقدس منسوب به بودا در ان نگهداری میشود. و به همین دلیل برای بوداییان بسیار قداست دارد. در این معبد موزه ای قرار دارد که پیکر مومیایی فیلی بزرگ را در خود جا داده است. بازدید از این مکان با پاهای برهنه امکانپذیر است.
ورودی این موزه و معبد 70 تومان هزینه دارد. ما حدودا یک ساعت در معبد چرخیدیم.
بیرون معبد مقداری پول چنج کردیم. با اینکه پراسانا خیلی تاکید می کرد که بهترین محل برای چنج پول کندی است، اما نرخ ان با فرودگاه تفاوتی نداشت. پس مراقب باشید و زیاد باور نکنید.
ساعت حدودا 17به سویت برگشتیم. استراحتی کوتاه کردیم و ساعت 18 با پرداخت 300روپیه به بازار رفتیم. مقداری بدلیجات خریدیم.و چند پارچه 6 متری ساری به قیمت 800روپیه.
ساعت 20 بود که هوا تاریک و مغازه ها کم کم در حال تعطیلی، صدایی بلند توجه همه را جلب کرد. یک دفعه شلوغ شد و مردم بطرف صدا میدویدند ظاهرا از یکی از خانمها کیف پولش را زده بودند. کمی نگران شدیم و با پرداخت 400روپیه با توک توک به سویت برگشتیم. شام خوردیم و چای مخصوص ویلا را خوردیم و خوابیدیم.
ساعت 9 صبح پس از خوردن صبحانه، و خداحافظی از مهماندار ویلا و پرداخت 200روپیه انعام بسوی نواراالیا حرکت کردیم.
روز چهارم:کندی _نواراالیا
مسافت 80کیلومتری بین کندی و نواراالیا را طی میکردیم. درراه 2شیشه بزرگ عسل به قیمت 40 تومان، وآب کینگ نارگیل که طعم متفاوتی داشت خریدیم. البته عسل دو نمونه است یکی عسلی که از شیره درخت می گیرند و دیگری عسلی که از زنبور می گیرند که ما از نوع دوم با توجه به تعریفی که از خود سریلانکایی ها شنیده بودم، از اینجا خریدم.که چند روز بعد در یکی دیگه از شهرها قیمت را خیلی بالاتر می گفتند. من شخصا خرید این نوع عسل را پیشنهاد می کنم.
در راه دو بار در کنار ابشارهایی بسیار زیبا توقف کردیم و عکس گرفتیم. سپس به کارخانه تولید چای رفتیم و با پروسه اماده سازی چای و انواع ان اشنا شدیم.
و سپس با چای پذیرایی شدیم. به فروشگاه کارخانه رفتیم و چند نمونه چای 200و250 گرمی را به قیمت 500الی 600 روپیه خریدیم.که قیمتی گران بود.
در شهر نواراالیا در سویت Lourdes inn اقامت داشتیم. شهری با ارتفاع زیاد و بسیار سبز و هوایی متفاوت و سردتر از تمام نقاط سریلانکا. این شهر به انگلیس کوچک شهرت دارد.
منظره باغهای چای از پنجره اتاق
به دیدن باغ زیبای ویکتوریا رفتیم. از دیگر دیدنیهای این شهر سبز، دفتر پست قدیمی و دریاچه نواراالیا را میتوان نام برد. و همچنین یک معبد معروف که ما ندیدیم. در کنار دریاچه قایق سواری و سایر تفریحات ابی وجود داشت. سپس به بازار شهر رفتیم و ادویه و فلفل هر کیلو 23تومان و زردچوبه کیلویی 13تومان خریدیم. ساعت 21 در اتاق خسته شدیم و به لابی هتل رفتیم. با مجلات و اهنگ زیبا خودمان را مشغول کردیم. ظاهرا هتل دارای دو قسمت بود. قسمتی که اتاق ما قرارداشت در کنار هتل و در یک راهرو تاریک بود. اتاقها کم نور، بد رنگ، خسته کننده، و کوچک. سرویسها ی بهداشتی بد. من از تابلوی هتل 3ستاره با گرید A را خوندم. تعجب کردم. ولی فکر کنم هتل قسمت اصلی دارای اتاقهای بهتری بود. هر چند منظره اطراف هتل در روز بارانی و احاطه شده در مزارع چای، خیلی زیبا بود، اما من اصلا این محل را پیشنهاد نمیدهم. و تنها محلی بود که باب میل ما نبود.
پراسانا میگفت: من فقط یک شب را در این شهر دوست دارم اون هم به سختی، چون خیلی سرد است.
ولی مسافرهای کشورهای عربی معمولا 3الی 4روز را دراین شهر اقامت میکنند.
پارک ویکتوریا
روز پنجم: نواراالیا_یالا
ساعت 9 صبح از نواراالیا به راه افتادیم. مقصد بعد که میتوانم به بهشت از ان یاد کنم مسیر LIPTON SEAT بود. مسیری بسیار بسیار زیبا و پر پیچ و خم تا شهربین راه، با ماشین خودمان و سپس با کرایه توک توک رفت و برگشت 1000روپیه پرداختیم. در این جاده به دلیل عرض بسیار کم جاده عبور خودروهای دیگر بسیار سخت بود. بعضی جاهای جاده، خودرو روبرو باید توقف می کرد تا توک توک بتواند رد شود.کل راه مزارع چای بود. ارتفاع رفته رفته بیشتر میشد و هر چه پیش میرفتیم زیباتر. حدودا یک ساعت راه را در هوایی خنک پیمودیم. درراه توریستهای زیادی را میدیدیم که این مسیرهای شیبدار را پیاده طی می کردند. بعضی با کودک در کوله پشتی، واقعا افرین میگفتم به همت و سرزندگی این انسانها. به لیپتون سیت رسیدیم 100روپیه ورودی دادیم و استراحتی کردیم و عکس گرفتیم و سپس برگشتیم و ادامه مسیر به HAPUTALE و سپس BANDARAWALA و ساعت 12ظهر به شهر Ella رسیدیم. به سمت Yalla حرکت کردیم. شهر ایلا به ابشارهایش معروف است. ما هم از چند ابشار زیبایش لذت بردیم. در نزدیکی پارک جنگلی در شهر TISSAMAHARAMA در ویلا The wild HEAVEN اقامت داشتیم ویلایی بسیار تمیز، با استخر تمیز، اتاقهای بزرگ و زیبا. با درجه 7.5 از بوکینگ دات کام. برنامه فردا بازدید از سافاری پارک ملی یالا بود.
لیپتون سیت(عکس از اینترنت)
ویلا وایلد هیون
ابشار یالا
روز ششم: یالا-گاله-هیکاداوا
طبق هماهنگی با پراسانا ساعت 5/5 صبح بیدار شدیم و با جیپ سافاری به سمت پارک یالا حرکت کردیم. هنوز افتاب طلوع نکرده بود هوا خنک و حرکت سریع جیپ در صندلی های عقب خودرو لذت داشت. به درب ورودی رسیدیم در حدود100خودرو جیپ با توریستهای مختلف در انتظار ورود به پارک بودند. با پرداخت ورودی توسط راننده ساعت 6:5 وارد پارک شدیم. هر خودرو مسیر های مختلفی را میرفت. فضایی سبز و دیدنی حیوانات مشاهده شده شامل:گراز-خرگوش-فیل-طاووس-گاو میش-کرکودیل-سمور و انواع پرندگان. صبحانه ای که از ویلا اورده بودیم را در پارک خوردیم و تا ساعت 10صبح از پارک خارج شدیم. نکته: مبلغ پرداختی 120دلار برای دو نفر و کودک مجانی بود.
حیوانات اکثرا تکراری و به نظر من به این قیمت نمی ارزید. بدلیل خاکی بودن و دست انداز زیاد این محل را به افراد با شرایط خاص پیشنهاد نمیکنم. ولی محیط جالب و زیبایی داشت.
ساعت 12ظهر به سمت هیکاداوا حرکت کردیم. ساعت 17به شهر گاله رسیدیم هوا گرم و مرطوب بود. از قلعه باستانی و دژگاله و فانوس دریایی دیدن کردیم. قلعه ای بسیار عظیم با دیوارهای محکم و عریض. البته از معدود اماکن بدون ورودی.
در شهر ساحلی هیکاداوا در هتل CORONA اقامت کردیم. با درجه 9 از بوکینگ داد کام. سویتی بسیار تمیز وخلوت و اتاقهای بزرگ با اشپزخانه و سرویس بهداشتی تمیز. نزدیک به خیابان اصلی
نور کافی در اتاقها و خدمه بسیار مودب و خوش برخورد. صبحانه خانگی و عالی. تنها نکته منفی نزدیکی به ریل قطار بود که البته ما اذیتی نشدیم.
نکته قابل ذکر اینکه قبل از ورود به این هتل، ابتدا پراسانا ما را به یک سویت برد. که بیشتر شبیه اشپزخانه بود بوی تند ماهی و رطوبت تمامی اتاق را گرفته بود که ما این محل را نپذیرفتیم.
دوباره یک سویت ساحلی رفتیم. این محل را نیز رد کردیم. پراسانا کمی ناراحت شد و گفت":فکر نکنم جای دیگری باشد"مشکلش چیه؟ ما هم گفتیم بوی بد میدهد و رطوبت خیلی بالاست. خلاصه ما هم سفت و سخت ایستادیم که این سویت ها خوب نیستند. خلاصه با پا فشاری ما مارا به این هتل برد. شما هم مواظب باشید همیشه نباید کوتاه اومد.
من نیز به او یاداوری کردم قرار ما سویتهای تمیز بود نه جایی شبیه هتل در نوارالالیا. خلاصه ایشان هم پذیرفت پس به این هتل امدیم.
در این هتل با یک هموطن که به همراه همسرش که از لندن آمده بود اشنا شدیم. شهر ساحلی هیکاداوا پر بود از توریستهای خارجی که برای استفاده از ساحل زیبا و موج سواری به اینجا امده بودند. ساحلی بسیار زیبا و بزرگ و تمیز. هیچ جای سریلانکا این تعداد توریست ندیده بودم. واقعا شهر پر بود از توریست. بقول این دوست ایرانی"قیمت در سوپر مارکتهای این شهر بیشتر بود از سوپرمارکتهای شهر لندن". من این شهر را به افرادی که به شنا و ساحل دریا علاقه دارند، صدردصد پیشنهاد میکنم.
سافاری پارک ملی یالا
روزهفتم: هیکاداوا –پاموناوا
ساعت 11از هیکاداوا به سمت پامونگاما رفتیم. در راه پراسانا محل وقوع سونامی و یادگار کشته شدگان را به ما نشان داد. در زمان حادثه قطاری پر از مسافر نیز دچار سونامی شده بود. یک مجسمه بودای بزرگ جهت جلوگیری از تکرار سونامی توسط ژاپنیها در این منطقه ساخته شده بود.
یادمان قربانیان سونامی
در بین راه توقفی داشتیم در یکی از نمایشگاههای وسایل چوبی و تزیینی سریلانکا. طبق گفته پراسانا این محل بهترین مکان برای خرید است. پس ما نیز به قیمت 140تومان یک چهره کشیده حکاکی شده را خریدیم. همچنین تعدادی فیل چوبی به قیمت15تومان البته سایز خیلی کوچک. که در شهر بتونتا این قیمتها بسیار پایینتر بود. بطوری که این قیمتها نصف نمایشگاه بود. پس به حرفهای راننده زیاد اعتماد نکنید. درراه اقای پراسانا عذر خواهی کرد و گفت فردا مهمان دارد و دوستش ما را به کلمبو می بره و تا فرودگاه با ما همراه است. و تاکید کرد که هر جایی را که خواستید در کلمبو به شما نشان میدهد. راستش خداحافظی با پراسانا کمی سخت شده بود چون در این مدت حسابی بهش عادت کرده بودیم. پس از رسیدن به هتل palm Beach و تحویل اتاق، چند عکس یادگاری گرفتیم و با پراسانا خداحافظی کردیم. پراسانا 2هدیه چوبی از سریلانکا به رسم یادبود به ما داد. بسیار تشکر کردم و در دفتر یادگارش به خط فارسی برایش نوشتم.
ساخت رنگهای مختلف از مواد طبیعی
نکته قابل ذکر اینکه در سافاری یالا ما مبلغ را به دلار پرداخت کردیم به اقای پراسانا که راننده باید به روپیه ورودی رو پرداخت میکرد. پس 10000روپیه پیش پراسانا ماند که قرار بود پس از چنج به ما برگردونه. ما روز قبل کل مبلغ قراردادمون رو با ایشان تسویه نموده بودیم. قبل از خداحافظی من طلب 10000روپیه را عنوان کردم و ایشان گفت: این مبلغ را ندارم فردا با دوستم براتون می فرستم. من نیز 2000روپیه بعنوان انعام به خودشان برگردوندم. حالا من شب تو این فکر بودم که فردا روز برگشت به ایران است و دیگر پراسانا رو نمیبینم. ایا واقعا این مبلغ را پس میده؟
خلاصه صبح دوست پراسانا با یک ماشین سواری امد دنبال ما و مبلغ 8000 روپیه را برگردوند. حالا خیالم راحت شد. البته اعتماد خوب است ولی تا چه اندازه؟ قضاوت با شما.
هتل پالم، هتلی ساحلی، اتاقها دارای بالکن رو به دریا، دارای استخر بزرگ و محیط سرسبز و ساحلی اختصاصی و تمیز و زیبا. اتاقها و سرویس بهداشتی تمیز با نور کافی. صبحانه خیلی خوب وبرخورد پرسنل خوب. البته ساختمان هتل کمی قدیمی و فرسوده.
روز اخر: کلمبو و بازگشت به میهن
ساعت 8 صبحانه خوردیم و در ساحل چرخی زدیم سپس به اتاق برگشتیم و وسایل را بسته بندی و جا سازی کردیم. و اماده شده به لابی رفتیم. ساعت 11به طرف کلمبو راه افتادیم.
شهر کلمبو بسیار شلوغ و پر ترافیک بطوری که بیشتر وقت شما در ترافیک هدر میرود. در کلمبو به دیدن یکی از معابد زیبا و معروف بنامGangaramaya(vihara)رفتیم. واقعا معبدی زیبا و خاص بود و شاید زیبا تر از بقیه معابد. این معبد زیبا در قلب کلمبو و کنار دریاچه بیرا واقع شده است. و دو مجموعه دارد تالار تجمع راهبان در کنار دریاچه و ساختمان اصلی معبد. این معبد قدمتی 120ساله دارد و مملو از مجسمه ها و نقاشی های بسیار زیبا است. بازدیداز پارک Viharamahafvi یا پارک ویکتوریا. دریاچه کلمبوو در اخر بازار معروف پتا.
مسجدی زیبا در بازار پتا
معبد ویهارا
فیل مومیایی شده
بازار پتا ابتدا خیلی جالب بنظر نیومد، ولی در ادامه با یک بازار بزرگ و جالب مواجه شدیم که خرید نسبتا خوبی را انجام دادیم. و پس از صرف غذا در یک رستوران محلی که غذایش خیلی تند بود بسمت فرودگاه حرکت کردیم. با توجه به شلوغی شهر در روز 3فوریه، یعنی یک روز قبل از روز استقلال سریلانکا، شهر کلمبو محل تجمع عده ای از جوانان ناراضی بود. پس هیچ ریسکی نکردیم و شهر را ترک کردیم. در راه چند توقف کوتاه داشتیم. ساعت 21به فرودگاه رسیدیم. با خیال راحت کارهای خروجی و تحویل بار را انجام داده و به سالن رفتیم. در سالن فرودگاه تمامی اجناس به دلار فروش می رفت. قیمتها خیلی گران. بطور مثال یک همبرگر از کینگ برگر 41هزارتومان. خلاصه ما بقی روپیه ها رو به دلار چنج کردیم. تا ساعت 2بامداد که پرواز کلمبو رو به مقصد دبی ترک کرد. ساعت 11پرواز ما در فرودگاه شیراز به زمین نشست. سفری بیاد ماندنی و شاید هم تکرار نشدنی که امیدوارم همگی چنین حس خوبی رو تجربه کنید.
نقشه سریلانکا
اطلاعات عمومی کشور سریلانکا
توصیه هایی جهت سفر بهتر
1-همیشه در طول سفر مراقب پولتان باشید و تمام موجودیتان را در یک محل قرار ندهید.
2-غذاهای سریلانکا اکثرا پر ادویه و تند است ولی هزینه غذا پایین است.
3- بهداشت در شهرها و رستورانها در سطح خوب و قابل قبولی بود.
4-استفاده از پمادهای زد نیش پشه،کرم زد افتاب، چتر، کلاه، و چند کیسه کوچک پلاستیکی توصیه میشود.
5-بسیار از این روش استفاده از راننده شخصی توصیه می شود. زیرا مدت زمان و اماکن و شهرهای بیشتری را میتوان تجربه نمود.
6-در سفرها مخصوصا در شب با افراد غریبه زیاد صحبت نکنید. فقط در حد سلام و احوال پرسی چون صحبت زیاد، بعضی مواقع باعث مشکلاتی میشود.
7-زیاد به سفارشات خرید و محل های توصیه شده برای تبدیل پول از لیدرها توجه نکنید.
8-با برنامه کامل و اطلاعات سفر کنید.
9-مکانهای دیدنی و زیبای دیگری نیز در سریلانکا بود که ما بدلیل همراهی کودکمان نتونستیم استفاده کنیم. پس شرایط سفر متفاوت است.
10-ایمیل پراسانا و تلفن ایشان جهت اطلاع و استفاده
Mobil:+94770805566
Email:Lunasmily@gmail.com
11-مردم سریلانکا مهربانترین و خوش بر خوردترین مردمی بودند که تا به حال در سفر دیدم اکثرا زبان انگلیسی را خوب صحبت میکنند.
12-مقداری غذای سبک و اماده با خود همراه داشته باشید.
13-در اکثر شهرها و بین راهها داروخانه وجود دارد، پس نگران دارو در مواقع نیاز نباشید.
در پایان از وقتی که برای خواندن این سفر نامه گذاشتید تشکر میکنم. و چون اولین بار است که سفرنامه می نویسم اگر ایرادی نوشتاری و گرامری دارد، عذر خواهی می کنم.
نویسنده: .س ج.پیام