خطوط نازکا مجموعهای از خطوط هستند که در صحرای نازکا، در یک دشت بایر واقع شده است. این دشت ۸۰ کیلومتر بین شهرهای نازکا و پالیا در پرو کشیده شده است. این خطوط توسط فرهنگ نازکا بین ۲۰۰ (پیش از میلاد)پ.م تا ۷۰۰م خلق شده است. صدها شکل منحصر به فرد وجود دارد که از نظر پیچیدگی از خطوط ساده تا مرغهای مگس خوار، عنکبوت، میمون و مارمولک دارای تنوع میباشند. خطوط نازکا به جز از فضا قابل تشخیص به صورت خطوط منسجم نیستند. از این رو حدس زده میشود که مردم نازکا هرگز نتوانستند کاری را که خلق کردهاند را به صورت منسجم ببینند.
ساختن و باقی ماندن خطوط
این خطوط بهوسیله ذوب اکسید آهن که با سنگ ریزه اندود شده بود، ساخته شده که سطح صحرای نازکا را پوشانده. وقتی سنگفرش برداشته شده، آن ها تضادی با رنگ روشن سطح زیری بوجود آوردند. در این دشت چند صد خط ساده و شکلهای هندسی و همچنین بیش از ۷۰ شکل حیوان، حشره و انسان وجود دارند. مساحتی که این خطوط را پوشش میدهد، تقریباً ۵۰۰ کیلومتر مربع بوده است و بزرگ ترین شکلها در حدود ۲۷۰ متر درازا دارد. این خطوط به دلیل خشکی بسیار زیاد، باد کم و شرایط آب و هوایی ثابت منطقه نازکا، باقی ماندهاند. صحرای نازکا که یکی از خشکترین مناطق زمین است و دمای آن در تمام سال در حدود ۲۵ درجه سانتی گراد میباشد، و همچنین کمبود باد کمک کرده این خطوط تا به اکنون قابل رویت باقی نگهداشته شوند.
فرضیهها، سازندگان و تکنیکها
از زمان کشف این خطوط فرضیههایی در رابطه با شیوهها و انگیزههای ایجاد آن ها، پیشنهاد شده است. توضیح باستانشناسی در مورد اینکه چه کسی آن ها را ساخته: برای مثال اینکه مردم نازکا خطوط را با استفاده از وسایل ساده و تجهیزات زمینپیمایی و نقشهبرداری ایجاد کردهاند. تیرکهای چوبی در انتهای برخی خطوط (که برای آزمایش کربن ۱۴ مورد استفاده واقع شده) و سفالهایی که در برخی از مناطق نازکا پیدا شده، این فرضیه را حمایت میکند. علاوه بر این محققان از جمله جو نیکل با استفاده از تکنولوژی ساده که در دسترس مردم نازکا بوده، و بدون دید هوایی شکلها را دوباره ایجاد کرده است. با نقشههای دقیق و تکنولوژی ساده یک تیم از افراد توانستند حتی اشکالی بزرگتر را در طی چندین روز خلق کنند.
دلایل
مدارک موجود کمی در خصوص علت اشکال ساخته شده وجود دارد. از این رو، انگیزه مردم نازکا، ماندگارترین راز خطوط میباشد. بسیاری محققان عقیده دارند که انگیزه مردم نازکا، مذهبی بوده. یعنی خلق اشکالی که تنها خدایان از آسمان قادر به دیدن آن ها بطور واضح هستند. فرضیه دیگری وجود دارد که مردم نازکا میخواستند تا به مناطقی که در افق دور واقع شده، جایی که خورشید و دیگر اجرام آسمانی طلوع یا غروب میکنند، اشاره کنند. این فرضیه توسط دو مححقق ارزیابی و بررسی شد و هر دو نتیجه گرفتند که مدارک کافی برای توجیه نجومی وجود ندارد. در سال ۱۹۸۵ یک باستانشناس به نام جوهان رین هارد، اطلاعات باستان شناسی، قومشناسی و تاریخی را منتشر کرد که اثبات میکرد که پرستش کوهها و دیگر منابع آبی نقش مهمی را در اقتصاد و مذهب نازکا از زمان قدیم تا زمان اخیر بازی میکرده است. او یک تئوری ارائه داد که در آن ستایش خدایانی در ارتباط با فراوانی آب و حاصلخیزی محصول، توجیه میشوند. همچنین ادعا شده که این خطوط به عنوان راههای مقدسی بودند که به خدایانی منتهی میشدند. این خدایان در آن نقطه عبادت میشدند و اشکال نیز به عنوان موضوعاتی نمادین برای طلب کمک از خدایان بودند. دیوید جوهانسون پزوهشگر دیگری بود که خطوط نازکا و ارتباط آشکار آن ها را با آبراه های زیر زمینی را مورد بررسی قرار داد. جوهانسون برای ردیابی این تونلهای آبی، گمانه زنی کرد و ادعا کرد که خطوط بیانگر اینست که آیا زمین دارای آب هست یا نه. مناطق با بیشترین اشکال در حدود مناطقی با بیشترین مقدار آب زیرزمینی تمرکز یافتهاند و معمولاً نزدیک به چاهها و دیگر منابع آبی هستند. نظری که جوهانسون ابراز میکند اینست که ساکنانی که در یک چنین منطقه خشکی زندگی میکنند باید زمان زیادی را برای یافتن منابع آبی میگذراندند. به وسیله خلق یک نقشه با مقیاس بزرگ، میتوانستند بطور دقیق بفهمند که کجا میتوانند آب پیدا کنند. این خطوط بعداً اشکال مذهبی برای خدایان و یا نامهایی که به هر یک از منابع آبی داده شد، تبدیل شد. رابین ادگا (کسوفشناس) فرضیه داد که خطوط نازکا، خصوصا اشکال حیوانی، انسانی و گلها یک واکنش باستانی به اصطلاح "چشمان خدا" است که در طی یک کسوف کامل در آسمان آشکار میشود. یک سلسله از کسوف کامل که در سرتاسر جنوب پرو به وقوع پیوست، با زمانیکه خطوط و اشکال نازکا خلق شده بود، همزمان بوده است. یک خورشید گرفتگی کامل بطور واضح شبیه مردمک چشم و عنبیه یک چشم غول پیکر است در حالیکه به پایین نگاه میکند. تئوری دیگری ادعا میکند که خطوط نازکا باقیمانده "معابد راه رونده" هستند جاییکه یک گروه بزرگ از عبادت کنندگان در امتداد یکی از خطوط که وقف شده برای یک ذات مقدس بوده، راه میرفتند. ساکنان دهکدههای محلی میگویند که ساکنان قدیمی، تشریفاتی را روی این راهها و اشکال انجام میدادند تا از خدایان تشکر کنند و ادامه داشتن باران و آب را از کوههای آند تضمین کنند. همچنین بر طبق یک فرضیه از مایکل ویلانت، رساناهایی از جنس طلا یا مس روی زمین کشیده شده بود. این رساناها، به عنوان آنتنهایی برای جمعآوری فرکانسهای بسیار پایین مگنت تلوریوم که در مناطق لرزه نگار مشخص تولید میشود، بوده است و این، چند روز قبل از وقوع زلزله اتفاق میافتاد. جنجالیترین فرضیه مطرح شده درباره این خطوط توسط اریک فون دنیکن و در کتاب ارابه خدایان میباشد. او ادعا کرده که این خطوط در حقیقت فرودگاهی برای سفینههای فضایی بیگانه بوده است.
نگرانیهای محیطی
مرکز ماریا ریچ یک سازمان مختص حفاظت از خطوط نازکا، آلودگی و فرسایش ناشی از جنگلزدایی اعلام کرده که این عوامل وجود ادامه دار این خطوط را تهدید میکند. این خطوط دارای عمق ۱۰ تا ۳۰ سانتیمتر هستند و میتوانند به راحتی شسته شوند. همچنین این خطوط توانایی پایداری در مقابل بارانهای شدید را ندارند.