کایل میلز، آنالیزگر داده و عکاس 26 ساله، موفق به ثبت اتفاق نادری شد که کمتر انسانی در طول عمر خود میتواند شاهدش باشد.
در تاریخ 12 دسامبر 2020، در منطقهای از پارک ملی کروگر، بیش ارز 100 راس بوفالو (گاومیش) به طور بی رحمانهای به دو قلاده شیر حملهور شدند و موفق به کشتن یکی از شیرها شدند. کروگر یکی از بزرگترین پارکهای ملی در آفریقا و از مقاصد محبوب سافاری در جهان عنوان میشود.
در ادامه مطلب، همراه لست سکند باشید تا نظارهگر این ماجرای استثنایی که توسط کایل میلز با شرکت Latest Sightings به اشتراک گذاشته شده، باشید.
«ساعت حول و حوش سه بعد از ظهر [12 دسامبر] بود که از کمپ پِرتوریوسکوپ بیرون رفتم تا شانس دیدن غروب خورشید رو از سد ترنسپورت داشته باشم. همین طور که داشتم برای پیدا کردن مسیر، نقشه رو نگاه میکردم متوجه شدم یه سد دیگه که مستل نام داشت، تو همین نزدیکیها واقع شده بود.
تا حالا اونجا نرفته بودم و تصیمیم گرفتم برای اولین بار ازش دیدن کنم و ببینم که آیا آبی اونجا وجود داره یا نه.
به محض اینکه رسیدم، چشمم به ماشین دیگهای برخورد کرد که اونجا بود و بهنظر نمیرسید که کار خاصی داشته باشه. دوربینم رو برداشتم که اوضاع رو چک کنم و متوجه شدم در نزدیکی سد، پلنگی زیر سایه درختی دراز کشیده و آهویی هم تو دیدرسش هست. راننده اون یکی ماشین رو هم مطلع کردم و حدود نیم ساعت باهم داشتیم اونجا رو چک میکردیم که احیانا اگه آهو علاقه پلنگ رو به خودش جلب کرد، شاهد جدالشون باشیم.»
«تو همون لحظه، به پدر و پدربزرگم زنگ زدم که خودشون رو به اینجا برسونن و فرصت دیدن یک شکار احتمالی رو داشته باشن. زمان گذشت و آهو از اون سمتها دور شد و پلنگ هم به زیر سایه درخت برگشت. اما کمی بعدتر، یه گله بوفالو مسیرشون رو به طرف سد کج کردن و نزدیک پلنگ اومدن.
ما هم سرجامون موندیم و صبر کردیم ببینیم چه اتفاقی قراره بین پلنگ و بوفالوها رخ بده. اما روحمون هم خبر نداشت که در همون نزدیکی 2 تا ماده شیر لابهلای نیزارها، خودشون رو مخفی کرده باشن. تا اینکه خیلی اتفاقی بوفالوها دسته جمعی رم کردن و با لگدهاشون در کرانه سد گرد و غبار خیلی زیادی به پا کردن.
منم شروع کردم به عکس گرفتن از این منظره دراماتیک. بوفالوها با چابکی تمام از کنار هم رد میشدن و یک چیزی رو لگد مال میکردن. اون لحظه بود که متوجه چیز عجیبی شدم و اون هم شیری بود که وسط گله گیر افتاده بود. بوفالوها مرتب با شاخهای تنومندشون شیر ماده رو به هوا پرتاب میکردن. با این که خیلی زود مشخص شد که اون شیر مرده، بوفالوها مرتبا و با سرعت زیادی کارشون رو تکرار میکردن و شیر ماده رو مدام به هوا پرت میکردن.»
«تو اون لحظه چندتا ماشین سافاری تونستن خودشون رو به موقعیت برسونن. بوفالوها هم همینطور که دود از دماغشون بیرون میومد جنازه شیر رو پرت کردن تو آب سد. البته یه ماده شیر دیگهای هم بود که تونسته بود خودشو نجات بده و از دست بوفالوها فرار کنه.
گله بوفالوها کم کم پراکنده شدن و تنها چنتاشون باقی مونده بودن که کماکان داشتن جنازه شیر رو به هوا پرتاپ میکردن. بعد از اون، شیر دومی نزدیک به صحنه شد و سعی کردن با چشم تو چشم شدن با بوفالوها اونها رو فراری بده. به محض اینکه آخرین بوفالو هم از موقعیت دور شد، ماده شیر بازمانده به سمت جنازه هم نوع خودش نزدیک شد. اون رو بو کرد و نگاهش رو به اطراف انداخت و در کنارش دراز کشید تا اینکه اسبهای آبی شروع به تعقیب شیر کردن.
«میدونستیم که دروازه کمپ به زودی بسته میشه برای همین پس از فرار کردن شیر بازمانده، تصمیم گرفتیم که به کمپ برگردیم. تمام اینها درست در فاصله 150 متری پلنگی اتفاق افتاد که زیر یک درخت دراز کشیده بود.»
«اولش به خاطر اتفاق سورئالیستی که افتاده بود شوکه بودیم. چون شاهد چیزی بودیم که فقط تو مستندها میشد ازش دید و شنید. بعدشم که به خودم اومدم، فهمیدم شاهد کشتار وحشیانه یک شیر بودم.
احساس مختلفی داشتم.
درسته. تماشای این اتفاق اونم به این شکل ناراحت کننده بود. اما بعدش از اینکه تونسته بودیم همچین عکسهای مستندی از چهره طبیعت بگیریم حس هیجان انگیزی هم داشت.
مشاهده نزدیک شدن شیر بازمانده به جنازه شیرِ مرده صحنه کاملا ناراحت کنندهای بود. دراز کشیدن در کنارش اثبات کرد که واقعا یه پیوندی بین این دوتا شیر وجود داشته.»
«تمام عمرم چنین چیزی ندیده بودم. از پدربزرگمم که تو 50 سال اخیر به طور سالانه به کروگر سر میزد هم پرسیدم. اون هم همچین چیزی رو تا به حال ندیده بود. خودمم شک دارم که دیگه بتونم همچین صحنهای رو تو زندگیم بار دیگه مشاهده کنم.
اگر شماها هم با همچین صحنههایی روبهرو شدید و دوربین هم داشتید، دست از عکس گرفتن برندارید. تا جایی که میشه از هر دقیقه عکس و فیلم بگیرید. چون ممکن دیگه تو زندگیتون شاهدش نباشید.»
منبع: latestsightings