مقدمه توی پاتاگونیای آرژانتینم، روی تختهسنگی لب دریاچه نیمهمنجمدِ لاگونا تورِه. به پیمایش هجده کیلومتری امروز فکر میکنم و همزمان با لذت گاز گندهای میزنم به ساندویچ ژامبون و پنیرِ بیحالی که شب قبل درست کردم و در شرایط عادی به لعنت خدا هم نمیرزه. سردمه،
بسیار سفر باید کرد تا پخته شود خامی... سفر کردن برای من بخش بزرگی از زندگیم شده. دیدن مردمی از یک فرهنگ دیگه .. جاذبه های هر شهر ... پرواز های طولانی .. غذاهای جدید... آداب و رسوم مردم در هر منطقه بنظرم خیلی شگفت