سفر مرا به زمینهای استوایی برد. و زیر سایه آن «بانیان» سبز تنومند چه خوب یادم هست عبارتی که به ییلاق ذهن وارد شد: وسیع باش، و تنها، و سر به زیر، و سخت. سهراب سپهری نزدیک به عید همیشه این سوال را می پرسیم که کجا برویم؟ سفر نوروز برای
به نام بی نام او در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند تو "هیچ" شو مقصدت فنا باشد و به هر سو که می خواهی برو اما هر سفری که آغاز میکنی سیاحتی به درون خود بدان . (شمس تبریزی) اول سفرنامه رو از جملات یکی