ضرب المثل معروف بسیار سفرباید تا پخته شود خامی به تنهایی حق مطلب را در مورد سفر و تجارب حاصل از اون بیان می کنه و بزرگترین تحفه و توشه سفر کسب تجربه های جدید و آشنایی با دنیاهای تازه هست . ولی چون شاید رفتن به همه جا برای همه کس میسر نباشه نوشتن سفرنامه می تونه بهترین سوغاتی برای کسانی باشه از بودن کنار ما در سفرهامون بی بهره بودند . به همین خاطر من هم تمام تجربیات سفر به چین رو با تمام خاطرات شیرین و جذابی که داشت بهتون تقدیم می کنم .
من قبل از این که به هر جایی سفر کنم اطلاعاتی در مورد وضعیت جغرافیایی و آثار تاریخی اون محل سعی می کنم به دست بیارم تا بهتر در شناخت اون محل کمکم کنه .
چین سومین کشور جهان از نظر وسعت وپرجمعیت ترین کشور جهان است . در شرق آسیا واقع شده و با 14 کشور مرز زمینی دارد . دومین قدرت اقتصادی دنیا می باشد ساعت رسمی آن 5/4 ساعت از ساعت رسمی ایران جلوتر می باشد . تمدن آن از قدیمی ترین تمدن ها می باشد .
دو رشته کوه مهم دارد واحد پول آن یوآن ( RMB ) می باشد .
مهمترین شهرهای آن پکن شانگهای – گوانجو – شنین و هانگزو می باشند . مذهب رسمی چین بودایی می باشد و زبان رسمی ماندارین – نشان ملی چین شکل 1 و پرچم آن ها به رنگ قرمز با 5 ستاره که یکی بزرگ و 4 تای دیگر کوچک هستند تقریبا رنگ قرمز رنگ غاسب و اصلی در فرهنگ چین می باشد . تعطیلات رسمی چین تعطیلات سال نو برابر با اول ژانویه و جشن بهار مطابق با تقدیم ماه های قمری و روز ملی چین اول اکتبر می باشد .
سفر من به چین 8 شب و نه روز به طول انجامید که در بهمن ماه سال 1388 به طور کاملا اتفاقی با سال نو چینی ها یعنی جشن بهار مصادف شد . سال نو چینی طبق تقویم قمری در ماه فوریه شروع شد که 15 روز طول می کشد و با جشن فانوس تمام می شود .
رقص شیر و اژدها از آیین های سنتی عید چینی ها می باشد و آتش بازی و آذین بندی شهر نیز در همه جا دیده می شود . نمادی که در کشور چین بیشتر از همه دیده می شود قورباغه – اژدها و شیر می باشد که قورباغه نماد خوش شانسی و اژدها نماد امپراطور و شیر نماد قدرت است که اکثرا در تمام مراکز و سر در آثار باستانی به صورت ترکیبی از شیر ماده با یک توله در کنار و شیر نر با کره جهان در زیر پا مشاهده می شود . در مراسم سال نو تقریبا همه ا با نوارها و گوی ها و فانوس های قرمز تزئین شده بودند .
ما برای سفر به چین به فرودگان بین المللی رفتیم و بعد از تحویل چمدان ها و آشنایی با برخی هم گروه ها و لیدر ساعت 5/9 شب سوار هواپیما شدیم و از تهران مستقیم به مقصد پکن حرکت کردیم از خوش شانسی تو هواپیما پهلوی لیدر بودیم و کلی در مورد چین اطلاعات متنوع تر کسب کردیم مدت پروازمون 35/6 طول کشید اون هم یک هواپیمای بزرگ و دو طبقه با 400 یا 450 نفر مسافر و کادر پرواز ایرانی .
ساعت 50/8 صبح به فرودگاه پکن رسیدیم که نسبتا خیلی بزرگ بود تو فرودگاه راهنمای چینی همراه تور ، وبلیام و لیزا با یک شاخه گل برای هر کدام از مسافران به استقبالمون اومدند پس از اون منتظر شدیم تا برای ما ویزا به صورت گروهی صادر شود لیدر تور ما رو به گروه های 5 نفری تقسیم کرد و برای هر کدام یک سرگروه معرفی کرد .
در ضمن هیچ وقت در فرودگاه دلارهاتون به یوران تبدیل کنید چون ارزون حساب می کنن . پس از دریافت ویزا و تحویل چمدان ها با یک اتوبوس توریستی عازم هتل شدیم هتلی 5 ستاره و لوکس به نام crown plaza
پس از تحویل چمدان ها و اتاق ها برای بازدید از میدان تیان آمن یا میدان سرخ عازم مرکز شهر شدیم . میدان تیان آمن بزرگترین میدان جهان است و بر خلاف میدان های ایران میدانی مربع شکل بود که در یک طرف آن موزه ملی چین قرار داشت که به علت مراسم سال نو تعطیل بود در سمت دیگر مقبره مائوموسس حزب کمونیست چین و در سمت دیگر ساختمان مجلس چین و در سمت چهارم ورودی شهر ممنوعه یا forbidencity بود .
شهر ممنوعه به صورت قصرهای تو در تو می باشد که نمادی از آثار باستانی و معماری چین می باشد . ساخت این شهر با 9999 اتاق 14 سال به طول انجامید که محل پادشاهی پادشاهان چینی از دوره مینگ تا کینگ بوده است . چون چینی ها معتقد بودند تعداد اتاق های آسمان 10.000 عدد می باشد و به علت اعتقاد به قدرت آسمان ها تعداد اتاق های این مجموعه را یک عدد از تعداد اتاق های آسمان کمتر ساخته اند تا به قدرت آن ها غلبه نکنند هم چنین تعداد 308 عدد ظرف مسی پر از آب کنار این اتاق ها قرار می دادند تا در هنگام آتش سوزی بتوانند این اتاق ها را که جنسشان از چوب بود خاموش کنند .
در گوشه کنار این قصر عکس مجسمه هایی از شیر و لاک پشت به چشم می خورد . رنگ غالب در معماری این شهر قرمز می باشد و در تمام سقف ها و قسمت هایی از درها نیز از رنگ زرد استفاده شده است .
در برخی از اتاق ها تخت های سلطنتی جذابی که نمادی از قدرت پادشاهان است به چشم می خورد . در این شهر چندین قصر مشهور وجود دارد که مهم ترین آن ها تای چر و جون چه و بایو می باشد . قصر تای چه دارای مجلل ترین معماری در شهر ممنوعه می باشد در بسیاری از قسمت های شهر ، اژدها نماد قدرت پادشاه به چشم می خورد که با رنگ طلایی تزئین شده است . شهر ممنوعه دارای دو قسمت داخلی و خارجی می باشد که بخش خارجی برای انجام مراسم خاص صورت می گیرد .
و بخش داخلی برای زندگانی امپراطور بوده است شهر ممنوعه از 7 محوطه تشکیل شده که هر محوطه مخصوص طبقه خاصی بوده و ورود اشخاص به طبقه های خارج از طبقه خودشان ممنوع بوده است و به همین خاطر شهر ممنوعه نام گرفته است .
در این شهر دختران و همسر پادشاه و جوانان در سمت شرق شهر ممنوعه سکونت داشتند و پسران و اشخاص مسن در سمت غرب شهر سکونت داشتند چون معتقد بودند خورشید از مشرق طلوع می کند و نماد طراوت وشادابی و زندگانی است و در غرب غروب می کند و نماد زوال و گذر است . در محوطه کاخ ها درختی به چشم نمی خورد و دلیل آن این بود که درختان وقتی رشد می کردند بسیار بلند و تنومند می شدند و امپراطور نمی توانست کسی یا چیزی را قوی تر از خود تصور کند .
زمین شهر ممنوعه دارای 14 یا 15 لایه می باشد که به صورتی بسیار هوشمندانه روی هم چیده شده اند . چرا که 7 لایه صورت صاف روی هم چیده شدند و 7 یا 8 لایه به صورت زاویه دار روی هم چیده شدند . تا کسی فکر حفر کردن زمین به ذهنش نرسد .
و این زاویه دار قرار دادن لایه ها تقریبا کندن آن را غیر ممکن می کند . پس از ورود به شهر از ضلع جنوبی و گذر از قصرهای مختلف از ضلع شمالی خارج شدیم . موقع خروج یک عکس دسته جمعی گرفتیم که به علت سردی هوا فقط چشمامون تو عکس معلومه ؟
سپس به سمت کاخ تابستانی به راه افتادیم که در نقطه دیگری از محوطه بود این قصر در منطقه هایدیان واقع شده در ابتدا یک باغ برای خانواده سلطنتی بود که به مرور زمان به محوطه قصر تابستانی خاندان پادشاهی تبدیل شد . در ابتدا این کاخ توسط یکی از پادشاهان برای تولد مادرش ساخته شد .
در ورودی این کاخ دو مجسمه به شکل اژدها و سیمرغ قرار دارند چینی ها اژدها را ترکیبی از 9 موجود می دانستند :
شاخ گوزن – سر شتر – گردن مار – شکم صدف – فلس های ماهی – چنگال عقاب – گوش گاو – پنجه های ببر – چنگان عقاب . از این رو برای آنها نماد قدرت است .
در اطراف کاخ درخت های بید مجنون به چشم می خوردند که با باد ملایم به این طرف و آن طرف می رفتند در سنگ به نام های سنگ های آرامش و خشن نیز آنجا بودند . رنگ قرمز نیز در معماری این کاخ ها بسیار بود در وسط محوطه کاخ دریاچه ای بود که به نام کومینگ که از منحرف کردن آب رودها به این سمت ساخته شده بود وی به علت سردی هوا یخ زده بود و محل مناسبی برای اسکی بود .
روز دوم :
صبح برای صبحانه بلند شدیم صبحانه ای مجلل و متنوع با کلی غذاهای رنگارنگ و زیبا و عجیب و غریب چون مثلا همون جا خوری برات سوپ رشته چینی درست می کردند . بعد از صبحانه برای بازدید از کارخانه مروارید آماده شدیم. این کارخانه در محلی خارج از شهر واقع شده بود . پس از ورود و خوش آمدگویی کارکنان به یک اتاق مخصوص که توش چند تا صندلی با یک آکواریوم بود راهنمایی شدیم تا تو صنعتی در حدود مروارید به ما داده شود .
در داخل آکواریوم چندین نوع صدف نگهداری می شدند که انواع مختلفی داشتند راهنما می گفت مرواریدها رنگ های مختلفی دارند که اصیل ترین ان ها شامل صورتی ، آبی – طلایی می باشد و حتی مروارید سیاه نیز موجود است ولی مروارید صورتی گران تر است . مروارید در واقع یک ماده خارجی است که درض بدن صدف می شود و با ترشحات درون بدن صدف دورش خارجی به مروارید تبدیل یم شود بعد راهنما صدفی را نشان داد و گفت فکر می کنید داخل صدف چند تا مروارید باشد هر کسی یک عددی گفت وقتی راهنما صدف رو باز کرد توش 32 تا مروارید کوچک و بزرگ بود علاوه بر مروارید ماده لزجی هم دور مرواریدها بود که راهنما گفت مردم چین اون را به عنوان یک ماده غذایی می خورند .
اما روش تشخیص مروارید اصل این است که دو تا مروارید رو به هم بسابید در اثر سایش پودری سفید تشکیل می شود که برای پوست هم مفید است پس از پاک کردن پودر نباید اثری از سایش و خراش روی مروارید باشد . حتی خودم هم با ابزار مخصوص دهان یک صدف رو باز کردم و مرواریدهای توشو دیدم . نکته جالی که در مورد چینی ها وجود داره اینه که اونها می گن ما هر چیزی در هوا به غیر هواپیما هر چیزی در زمین به غیر ماشین و قطار و هر چیزی در دریا به غیر کشتی رو می خوریم و واقعا هم همینطور بود در اطراف خیابان وانگ فوجی فروشندگان همه چی می فروختند و مردم هم می خوردند قورباغه – حلزون – صدف – سوسک – هشت پا – خرچنگ – کیوی و موز و سیب پخته .
پس از کارخانه مروارید به کارخانه ابریشم رفتیم در ابتدای ورودی در محوطه کارخانه نمادی از دستگاه های تولید نخ ابریشم در سالن گذاشته شده بود . در دیوارها نیز تابلوهایی از سرگذشت کرم ابریشم به روایت تصویب گذاشته شده بود .
یکی از کارکنان پیله های پخته شده را مانند یک شی نرم چنان می کشید و نرم و نازک می شد که اگر از اول خودتان نمی دیدید باورتان نمی شد این سطح صاف از آن پیله بدست آمده است . پیله ها انواع و اقسام مختلفی دارند .
ابتدا پخته می شوند تا کرم ها بمیرند سپس با دستگاه های مخصوص تابیده می شوند تا به نخ تبدیل شوند از هر پیله چندین کیلومتر نخ ابریشم بدست می آید در بخش دیگری کرم های ابریشم در برگ های توت نگهداری می شدند که خیلی جالب بود . در طبقه دوم هم فروشگاه محصولات ابریشمی وجود داشت شامل انواع بالش – پتو – روبالشی – رومیزی و لباس های خواب . خاصیتی که ابریشم را این قدر محبوب می کند قدرت سرمایی ان در تابستان و قدرت گرمایی آن در زمستان است .
برای خرید به 2 تا مرکز خرید رفتیم یکی یاشو و دیگری سیلک مارکت silk market که مرکز خریدی در 7 طبقه بود و در هر طبقه یک چیز خالص فروخته می شد . مثل زیورآلات و لوازم آرایش کیف و کفش – مصنوعات چوبی – چینی آلات و ... . در این مرکز خرید تقریبا اکثر فروشنده ها به زبان فارسی به ما سلام می کردند و احوال پرسی می کردند . در مرکز خرید یاشو ماساژ درمانی بود که من هم برای اینکه بی نصیب نمونم برای ماساژ پاهام رفتم که خیلی قیمت هاش از هتل ارزون تر بود .
کلان اون روز به خرید گذشت و شب برای مراسم سال نو بیرون رفتیم خیلی قشنگ بود – همه جا آتش بازی بود و فشفشه و از اون آبشارهای رنگی که تو هوا پخش می شه – چند تا چینی هم به ما فشفشه دادند تا با اون ها پرتاب کنیم .
روز چهارم :
اون روز هم پس از صرف صبحانه برای بازدید از کارخانه یشم آماده شدیم روز پرکاری پیش رو داشتیم . به همین خاطر زودتر از روزهای دیگر به راه افتادیم . کارخانه یشم یا همان جید مراحل تولید و صیقل سنگ یشم را نشان می داد به همراه فروشگاهی از محصولات طراحی و ساخته شده با جید از قورباغه و بودا گرفته تا گردنبند و انگشتر و دستبند و گوشواره .
یشم سبز یک نوع ماده معدنی است که داروی رنگهای زرد کم رنگ – سفید و بنفش و سرخ می باشد ولی به علت جعل یشم تشخیص اصل آن از بدل بسیار مشکل است و با دستگاه و میکروسکوپ امکان پذیر است . رنگ یشم اصل زیر دستگاه مثل سبز زمردین می باشد ولی انواع بدل به رگه هایی از زرد و قهوه ای آغشته هستند . چینی ها به یشم علاقه بسیاری دارند و آن را خوش یمن می دانند یشم داروی دو نوع سخت و نرم می باشد که نوع سخت به جید jade معروف است و از آن برای برش شیشه استفاده می شود . در فروشگاه نیزانواع مجسمه های بودا و شیر و قورباغه به چشم می خورد . بسیار زیبا و خیره کننده بودند
دیوار چین
این دیوار بیرون از پکن قرار دارد در عظمت این دیوار همین بس که یکی از 3 ساخته دست بشر است که از کره ماه قابل دیدن است . مسئول تور می گفت جزیره نخل مصنوعی دبی ، شهر لاس وگاس و دیوار چین از کره ماه قابل دیدن هستند . تاریخ ساخت دیوار چین به 9 قرن قبل میلاد بر می گردد . این دیوار بین چین و مغولستان برای جلوگیری از حمله کشورهای همسایه به چین کشیده شده است . امتداد این دیوار از 60 کیلومتری پکن می گذرد .
دیوار کنونی چین متعلق به سلسله مینگ می باشد با آجرها بزرگ و سنگ های مستطیل ساخته شده و وسط آن خرده سنگ و خاک می باشد . این دیوار از دور مثل اژدهایی در حال حرکت می باشد و لیدر می گفت انتهای این دیوار مثل سر اژدها در 300 کیلومتری پکن و وارد ابتدای دریاچه بوهان شده
در طول قسمتی از محل ورود تا یکی از پله ها میله ای به طول 5 یا 6 متر بود که عین امام زاده های ایران به آن با قفل و پارچه دخیل بسته شده بود فلسفه این قفل ها این بود که وقتی عروس و داماد ازدواج می کنند به این مکان می آیند و قفلی بر دیوار میزنند و کلیه آن را به کوهپایه ها پرتاب می کنند تا پیوندشان همیشگی باشد مائو در توصیف این دیوار می گوید هر کس در یک پله از دیوار چین قدم بردارد قهرمان است . در روی دیوار نیز انواع و اقسام مجسمه های سنگی قرار داده شده است . در طول مسیر دیوار نیز برای راحتی مسافران میله ای قرار داده شده تا مسافران از پله ها به آسانی عبور کنند که 100 تا پله رفتیم نفسمون بند اومد وای به حال اون کارگرهایی که این سنگ ها رو به این مکان آوردند ، بالا بردند و قلعه ها و برج ها رو ساختند و چه قدر از این کارگرها در زیر این سنگ ها و قلعه ها و پای سازان دفن شدند .
پس از بازدید از دیوار چین به مراسم چای رفتیم که در جایی مثل موزه چای انجام می شد و شخصی به اسم دکتر تی teaاداب و رسوم و چگونگی نوشیدن چای توسط اشخاص و نحوه درست گرفتن فنجان ها و خواص انواع چای،نحوه درست دم کردن چای ،انواع لوازم تهیه و خشک کردن چای ودرکل هر چیزی رو که در مورد چای لازم بود رو بهمون اموزش داد شاید با توجه به این که چین پرجمعیت ترین کشور جهان است تصور ترافیک و شلوغی در ذهن آدم تداعی شود ولی شاید تنها چیزی که ما در پکن و شانگهای ندیدیم ماندن در ترافیک بود . تردد در خیابان ها با نظم و ترتیب خاص صورت می گرفت مردم هم و قوانین راهنمایی و رانندگی و چراغ قرمز احترام می گذاشتند هم از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کردند .
مردم چین مردی پرتلاش و کاری هستند وا ز هر فرصتی برای کار کردن استفاده می کنند . نام چین از سلسله ای به همین نام گرفته شده که هم زمان با سلسله اشکانیان در ایران بر چین حکومت می کردند .
مردم چین از لحاظ متوسط سن جمعیت مردم مسنی هستند و میانگین طول عمر در اون جا 70 تا 75 سال هست . ولی حتی سالمندان این کشور نیز در روزهای سال از لباس قرمز و شاد می پوشیدند و به رقص و شادمانی مشغول بودند مردمی بسیار ساده و بدون آرایش و زرق و برق – پایبند به فرهنگ و آداب و رسوم – در تمامی مراوداتشون ادب و احترام رو رعایت می کردند .
در سفر به این کشور حتما باید با فروشندگان چونه زد چون به علت توریستی بودن کشورشان قیمت هر جنسی را چند برابر اعلام می کنند . افراد خیلی باهوشی نیستند ولی تمام کمبودهایشان را با کار سخت جبران می کنند . در کل مردم جالبی هستند . بالاخره پس از 4 روز اقامت ما در پکن به اتمام رسید و برای سفر به شانگهای مهم ترین بندر چین آماده شدیم قرار شد روز بعد ساعت 10 در لابی هتل همگی جمع بشیم و با هواپیما به سمت شانگهای حرکت کنیم .
شانگهای شهر برج های بلند و انواع آسمان خراش ها می باشد شانگهای یکی از بنادر اصلی چین می باشد که کمتر منزل مسکونی و ویلایی مانند در آن مشاهده می شود لیدر تور ساختمان هایی را نشان می داد که چند ماه که آمده بود شانگهای نبودند و الان مثلا بعد 6 یا 7 ماه سر به فلک کشیده اند . شهردار شانگهای هم می خواد این شهر مثل لاس وگاس در شب مثل روز روشن و پرنور به نظر برسد به همین خاطر انواع آسمان خراش های شانگهای به نورهای رنگی و سیستم های پیشرفته رقص نور مجهز هستند . برج تلویزیونی مروارید از نمادهای مدرنیته شانگهای می باشد .
کشتی دو طبقه با اندازه متوسط بود که وسط اون یک رستوران با انواع غذاها و نوشیندنی ها ی چینی و سنتی بود و چون بیشتر مسافران کشتی توریست های ایرانی بودند تمام ترانه ها یی که پخش کرد فارسی بود منظره شانگهای از داخل کشتی تفریحی جالب بود همه جای شهر با آسمان خراش های رنگی ، جالب و زیبا به نظر می رسید . در روز دوم در شانگهای به دیدن باغ یو یاهی happy رفتیم زمان ساخت اون به سلسله سینگ بر می گشت و 20 سال طول کشید سپس به مرکز خرید یو رفتیم
برای رفتن به هانگزو از اتوبوس استفاده کردیم در محوطه دریاچه westlack اتوبوس پارک کرد و از محوطه این دریاچه زیبا دیدن کردیم در کنار پل broken bridg که محل تجمع عشاق هست و عروس و دامادهایی که تازه ازدواج کردند می یان و کنار پل جمع می شن .
بعدش اتاق آینه با کلی آینه های تودر تو که از یک طرف وارد آینه ها می شدی و از طرف دیگر به صورت پیچ در پیچ خارج می شدی پیچ های اتاق طوری بود که اولش احساس می کردی در یک مسیر طولانی قدم می زنی ولی از اتاق که بیرون می اومدی می دیدی یک اتاق 20 متری بعدش از یک کوه کوچیک بالا رفتم که بالای کوه معبد بزرگ بودا بود و وقتی هم که از پله ها بالا می رفتی در فاصله 10 یا 12 پله یک مجسمه از انواع بودا گذاشته شده بود که راهبها کنار بوداها دعا می خوندند و عود روشن می کردند و از جماعت نذری می گرفتند .
داخل کوه یک تونل تاریک بود که در برخی قسمت هاش چراغ های رنگی مخصوص گذاشته بودند با یک مجسمه بودا و راههای باریک و تنگ که کمی ترسناک بود .
