سفر به تفلیس قطعه ای از بهشت

4.4
از 97 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفر به تفلیس قطعه ای از بهشت

43-Tblisi-Blog cover (01-02-24).jpg

آغاز سفر:

سفر من به اتفاق همسرم در روز دوازدهم خرداد از پایانه غرب تهران به سمت تفلیس آغاز شد.از آنجا که من و همسرم بسیار عاشق سفر هستیم مسیر زمینی را برای سفر انتخاب کردیم تا بتوانیم شهر ها و جاده هایی را به تماشا بنشینیم که شاید کمتر کسی آنها را با چشم خود دیده باشد.آژانس مسافرتی ساعت حرکت ما را 12 ظهر اعلام کرده بود و قرار بود که ما ساعت 14 روز بعد به تفلیس برسیم.اما متاسفانه آژانس بد قولی کرد و اتوبوس ما ساعت 15 وارد پایانه شد.بعد از آنکه تمام مسافرین سوار شدند و مسافرین توسط لیدر سر صندلی های خود قرار گرفتند اتوبوس به سمت تفلیس حرکت کرد.

به علت همزمانی سفر ما با اولین روز تعطیلات جاده تا دو راهی قزوین –رشت بسیار شلوغ بود و متاسفانه مسیری که قرار بود حداکثر 2 ساعت طول بکشد 5ساعت به طول انجامید.اما بعد از ورود به آزاد راه قزوین-زنجان جاده نسبتا خلوت شد و ما توانستیم با سرعت بیشتری به حرکت خود ادامه دهیم.پس از آنکه اتوبوس زنجان را پشت سر گذاشت برای شام در یک مجتمع رفاهی توقف کرد که از لحاظ کیفیت در حد مطلوبی قرار داشت.پس از صرف شام اتوبوس بدون توقف به سمت مرز بازرگان حرکت کرد.پس از پشت سر گذاشتن تبریز ،ماکو و سایر شهرهای استان آذربایجان غربی که در مسیر حرکت قرار داشتند ساعت شش صبح به مرز بازرگان رسیدیم.مسافران از اتوبوس پیاده شدند و برای انجام کارهای مرزی وارد ساختمان مرزی شدیم.

از آنجا که بایستی خروجی پرداخت می شد(به ازای هر نفر 12000 تومان) و بانک واقع در مرز ساعت 5/7 باز می شد مسافران در نمازخانه استراحت کوتاهی کردند.پس از پرداخت خروجی و تشریفات خروج از مرز ما وارد مرز ترکیه شدیم.برخورد کارکنان در مرز ترکیه بسیار خوب بود و کار ما خیلی زود راه افتاد.باید به مسافران عزیزی که مسیر زمینی را انتخاب می کنند بگویم که اگر نیاز به استفاده از سرویس های بهداشتی دارید از سرویس های مرز ایران استفاده کنید چرا که برای استفاده از سرویس های بهداشتی در ترکیه بایستی برای هر نفر یک لیر ترکیه یا دو هزار تومان بپردازید.هرچند که تشریفات مرزی مسافران در زمان بسیار کوتاهی انجام شد اما متاسفانه بازرسی اتوبوس و تاییدیه مرزی برای ورود اتوبوس به خاک ترکیه 4ساعت به طول انجامید.بدین ترتیب ما 4ساعت خسته کننده در مرز ترکیه را پشت سر گذاشتیم.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

رشته کوه آرارات

ساعت 11:30 صبح روز سیزدهم خرداد مسافران سوار توبوس شدند و بار دیگر حرکت آغاز شد.مسافران کمی خسته شده بودند و نا امیدی از به موقع رسیدن اتوبوس به تفلیس سبب شد تا شور و نشاط از اتوبوس رخت ببندد و جای خود را به پرخاشگری و کم حوصلگی مسافران بدهد.اولین شهری که در ترکیه به آن رسیدیم شهر دوبایزید بود.پس از پشت سر گذاشتن شهر اقدیر حدود ساعت 2 بعداز ظهر اتوبوس در رستوران میان جاده ای توقف کرد که باغچه نام اشت.باغچه رستورانی سنتی بود که من را به یاد کودکی ام می انداخت.حس می کردم وارد مکانی شدم که شبیه خانه مادربزرگ ها بود مرغ و خروس ها در باغ آزادانه حرکت می کردند.

آلاچیق ها درست وسط باغچه قرار داشتند و مسافران روی صندلی های چوبی که از کنده های درختان بود می نشستند و می توانستند به دور از هیاهوی زندگی شهری آرامش را تجربه کنند.شاید تحت تاثیر آرامش این فضا بود که حال مسافران کمی عوض شد و جو سنگین حاکم بر اتوبوس در مسیر بعدی تبدیل به جوی شاد شد.غذاهای این رستوران کیفیت بسیار خوبی داشتند.من و همسرم کباب چنجه و کباب کوبیده سفارش دادیم که هر پرس با نوشابه قیمتش 10 لیر بود(جمعا20لیر=40000تومان).

باید بگویم که در این رستوران چایی همراه غذا به صورت رایگان به مشتریان داده می شود و می توانید هر چندتا چایی که بخواهید به طور رایگان میل کنید.ساعت 15 مسافران بار دیگر سوار توبوس شدند تا حرکت به سمت تفلیس آغاز شود.از آنجا که ساعت کاری مرز گرجستان تا ساعت 19 می باشد این مسیر با سرعت بیشتری طی شد.چند توقف در طول این مسیر برای فروش گازوئیلی بود که راننده ها از ایران برای فروش در ترکیه در باک های اضافی اتوبوس جاسازی کرده بودند و به قیمت بسیار بالاتری نسسبت به ایران فروخته می شد.از باغچه تا مرز گرجستان جاده ها کوهستانی و بسیار سرد بود.به همین دلیل به مسافران عزیز توصیه می کنم که حتما لباس گرم یا پتوی مسافرتی به همراه داشته باشند.حدود ساعت 18 بعداز ظهر در یک هوای بارانی و سرد ما به مرز گرجستان رسیدیم.

در زمان سفر ما به گرجستان اخذ ویزا برای مسافران ایرانی هزینه ای نداشت (در حال حاضر برای گرفتن ویزا به ازای هر نفر بایستی 35 دلار پرداخت گردد)به همین دلیل پس ازمدت بسیار کوتاهی(حدودا یک ربع) چک کردن اتوبوس و پاسپورت مسافران به اتمام رسید و ما دوباره سوار اتوبوس شدیم.حالا دیگر وارد گرجستان شده بودیم.از همان ابتدای ورود به خاک گرجستان می توان مزارع سر سبز ،کوهستان های جنگلی،پرواز عقاب ها در آسمان و هوای ابری و مه آلودی را تجربه کرد که آدمی را به یاد صحنه های رمانتیک فیلم ها می اندازد.این هوای لطیف ،

این سرزمین سبز ،این جنگل های انبوه حکایت از داستانی دارد که خود گرجی ها آن را حکایت می کنند.افسانه ای که بیان می دارد زمانی که خدا زمین را میان آدمیان تقسیم می کرد گرجی ها در مهمانی بودند .فردای آنروز گرجی ها سراغ خداوند رفتند و از او خواستند که قسمتی از زمین را به آنها بدهد اما خداوند گقن که دیگر زمینی برای گرجی ها باقی نمانده است.گرجی ها خداوند را برای شام به مهمانی دعوت کردند و در آن مهمانی آنقدر به خداوند خوش گذشت که گوشه ای از بهشت را به گرجی ها عطا کرد.

مهمترین شهری که در این مسیر قرار دارد شهر برجومی است که چشمه های آب معدنی فراوانی دارد و یکی از مراکز گردشگری درمانی می باشد.آب معدنی هایی که در کل گرجستان و بعضا برخی از شهرهای اروپایی وجود دارد آب چشمه های برجومی می باشد که به صورت گاز دار و طعم دار یا ساده به مشتریان ارائه می شود.قیمت یک بطری 5/1لیتری آب برجومی یک لاری(2000تومان) می باشد.از مرز گرجستان تا تفلیس حدودا چهار ساعت در راه هستید اما این مسیر جاذبه هایی دارد که هیچ مسافری را خسته نمی کند.

ورود به تفلیس:

ساعت 23 روز سیزدهم خرداد پس از حدود 32 ساعت طی کردن مسیر بالاخره ما به تفلیس رسیدیم.در لحظه ورود به تفلیس نگاه مسافران به مجسمه های سنگی بزرگی خیره خواهد ماند که یادآور آتن در یونان و رم در ایتالیا می باشد.مجسمه هایی که هر یک سمبل و نشانه ای برای گرجی هاست.در تفلیس نشانه ای از شب نیست.تمام ساختمان ها،هتل ها،کلیساها و هر بنایی که در شهر قرار دارد به شکل خیره کننده ای نورپردازی شده اند.نورهایی با طیف های رنگی متعدد که شب را از چشم هر بیننده ای محو می کند.به هر جا بنگرید یا مجسمه ای سمبلیک خواهید دید یا صلیبی برافراشته که نشان از کلیسایی دارد.

ما به هتل رسیدیم هتل ما هتل ایرمنی بود.هتل سه ستاره ای در قسمت قدیمی شهر یعنی تفلیس قدیم.مهمترین ویژگی این هتل نزدیکی به قسمت قدیمی شهر مانند خیابان شاردن است که بیشتر آثار دیدنی تفلیس در آنجا قرار دارد.علاوه بر این، این هتل به طور 24 ساعته باز است و محدودیتی برای ورود و خروج مسافران ندارد.امکانات رفاهی شهری که در نزدیکی این هتل قرار دارند مانند ایستگاه تاکسی،ایستگاه مترو و فروشگاه شبانه روزی پوپولی نیز از ویژگی های این هتل می باشند.

ساعت 24 ما به هتل رسیدیم و کلید اتاق را تحویل گرفتیم.اتاق ما اتاق استاندارد بود و در طبقه همکف هتل واقع شده بود.این هتل دارای لابی مجهز،رستوران ،آرایشگاه و سالن ماساژ می باشد.در هر اتاق نیز توالت فرنگی،سشوار،تلویزیون،یخچال،گاوصندوق دیجیتالی و سایر مایحتاج برای مسافران وجود دارد.از لحاظ نظافت این هتل بسیار مطلوب است و شما هر وقت که کلید را تحویل پذیرش بدهید اتاق شما نظافت خواهد شد و تمام ملحفه ها تعویض می شود.من وشوهرم پس از تحویل اتاق لباس هایمان را عوض کردیم و رهسپار خیابان ها شدیم.

صرافی های زیادی در نزدیکی هتل وجود داشت و ما پول خود را چنج کردیم(هر دلار=165-168 لاری).دقت کنید که هر صرافی در تفلیس نرخ تعویض خود را دارد و ممکن است میان چند صرافی در یک مسیر تفاوت نرخ وجود داشته باشد.پس بهترین راه این است که ابتدا نرخ تبدیل را روی تابلو ها مشاهده کنید و سپس پول خود را چنج کنید تا بهترین مبادله را داشته باشید.ما به ایستگاه تاکسی رفتیم و از آنجا به مقصد خیابان روستاولی روانه شدیم.قبل از آنکه سوار تاکسی شوید حتما با راننده قیمت را طی کنید.هزینه تاکسی معمولا بین3لاری تا 10لاری می باشد.راستش را بخواهید چون اولین شبی بود که ما وارد تفلیس شده بودیم و دیر وقت بود کمی ترس در وجودمان احساس می کردیم.اما با رسیدن به خیابان های اصلی،آن نور پردازی های زیبا،معماری های فوق العاده و جمعیت زیادی که در خیابان حضور داشتند ترس جای خود را به شگفتی داد.اولین منظره فوق العاده ای که با آن مواجه شدیم پل زیبای دوستی بود.این پل رابطی است میان تفلیس قدیم و تفلیس جدید.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

پل دوستی

تا به انتهای خیابان روستاولی رسیدیم میدان زیبای آزادی و ساختمان پارلمان را نیز پشت سر گذاشتیم.دیدن این مناظر فوق العاده خواب را از سر ما پراند.پس از رسیدن به ابتدای خیابان روستاولی ما برای صرف شام به رستوران مک دونالد رفتیم.این شعبه مک دونالد 24ساعته است و شما در هر ساعتی می توانید به آنجا مراجعه کنید.قیمت غذا در این رستوران نسبتا مناسب است و هزینه یک همبرگر مک دونالد و یک دوبل برگر به علاه نوشابه 18لاری تمام شد(معادل 36هزار تومان).مک دونالد شعبه دیگری نیز در خیابان مرجان شویلی دارد که تا ساعت 12 شب کار می کند.

پس از صرف شام ما تصمیم گرفتیم که پیاده به هتل برگردیم.قدم زدن در خیابان روستاولی برای ما بسیار جذاب بود خیابانی با نورپردازی های خیره کننده،مجسمه های زیبا،ساختمان هایی با معماری ترکیبی از معماری کلاسیک و معماری مدرن،رهگذرانی شاد که آثار خواب آلودگی بر چهره شان دیده نمی شد و صدای موسیقی که از هر سویی به گوش می رسید.پس از آن به میدان آزادی رسیدیم و به طور ناخواسته وارد خیابان شاردن شدیم.این خیابان تماما سنگفرش است و یکی از زیباترین خیابان های تفلیس است.

در این خیابان رستوران های زیادی وجود دارد که از بهترین رستوران های تقلیس می باشند و صدای آواز از هر رستورانی به گوش می رسد.از این خیابان مجسمه مادر که سمبل نگهبانی از گرجستان است آشکارا دیده می شود.اگر به تفلیس سفر می کنید موقع عبور از خیابان ها حتما از زیر گذرها رد شوید چون ماشین ها سرعت فوق العاده زیادی دارند و احتمال خطر وجود دارد.علاوه بر این مغازه های زیادی در این زیر گذر ها وجود دارد که معمولا صنایع دستی می فروشند و قیمت شان نیز مناسب است.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

رستوران مک دونالد شعبه روستاولی

سفرنامه تفلیس - گرجستان

ساختمان پارلمان

سفرنامه تفلیس - گرجستان

نمایی از تفلیس قدیم در نیمه شب

سفرنامه تفلیس - گرجستان

میدان آزادی

سفرنامه تفلیس - گرجستان

نمای مجسمه مادر از خیابان شاردن

سفرنامه تفلیس - گرجستان

نمایی از ساختمان های دولتی مجسمه لنین و استالین

پس از طی کردن خیابان شاردن ما به هتل رسیدیم و پس از یک روز پر ماجرا به خواب رفتیم.

دومین روز در تفلیس:

 

صبح روز چهاردهم خرداد ما از خواب بیدار شده و پس از تعویض لباس به رستوران هتل رفتیم تا صبحانه خود را صرف کنیم و طبق برنامه تور به بازدید مکان های دیدنی برویم.صبحانه هتل کامل بود و شامل کره،پنیر،مربا،عسل،سوسیس، کالباس ،رولت خامه ای،ماست‌،پاستا،کالباس و میوه فصل بود.رستوران این هتل یک تراس دارد که برای صرف غذا یا صبحانه بسیار باصفا است البته اگر هوا بارانی نباشد(چون هوای تفلیس اغلب بارانی و معتدل است).ما صبحانه را در تراس سرو کردیم و با لیدر تور همراه با سایر مسافران راهی شدیم.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

سرو صبحانه در تراس هتل

اولین جایی که به همراه سایر مسافران رفتیم کلیسای سامیبا بود.کلیسایی قدیمی که چهارمین کلیسای بزرگ جهان به شمار می رود.مردم گرجستان بسیار مذهبی هستند و کلیسا مهمان جمعیت زیادی از گرجی ها و البته گردشگران خارجی بود.پوشاندن موهای سر برای ورود به کلیسا الزامی نیست اما برای احترام به این مکان مقدس بهتر است که با روسری وارد شوید(کاری که تمام گرجی ها انجام می دهند).

سفرنامه تفلیس - گرجستان

کلیسای سامیبا

سفرنامه تفلیس - گرجستان

داخل کلیسای سامبیا

سفرنامه تفلیس - گرجستان

کلیسای جنب کلیسای سامیبا

پس از کلیسای سامیبا ما به مکان دیگری رفتیم که مجسمه مردی سوار بر اسب سمبل جنگجویان گرجستان در آن قرار داشت.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

مرد جنگجوی گرجی

سفرنامه تفلیس - گرجستان

مرد جنگجوی گرجی در شب

در کنار این مجسمه نیز یک کلیسای قدیمی وجود دارد و همچنین یک صومعه که زنان راهب در آن زندگی می کنند. طبق برنامه تور ما بایستی به ایستگاه تلکابین می رفتیم و پس از سوار شدن در ایستگاهی پیاده می شدیم تا از نارین قلعه ،حمام شاه عباس و مجسمه مادر از نزدیک بازدید کنیم.متاسفانه تلکابین در حال تعمیر بود و از آنجا که مسیر پیاده روی سر بالا و طولانی بود لیدر تصمیم گرفت که بر خلاف برنامه از قبل تهیه شده، ما را به دریاچه روباه ببرد.بدین ترتیب ما سوار اتوبوس شده و به سمت دریاچه روباه حرکت کردیم.

مجسمه مادر و نارین قلعه را هر کجای تفلیس که باشید خواهید دید.اما متاسفانه ما لذت از نزدیک دیدن این جاذبه های تاریخی را از دست دادیم.نارین قلعه و حمام شاه عباس به جا مانده از حکومت صفویان در این آب و خاک است زمانی که گرجستان تحت سلطه ایرانیان درآمد.اگر شما به تفلیس سفر کردید حتما از این جاذبه ها دیدن کنید.

فاصله این دریاچه با مرکز شهر نسبتا طولانی بود و ما حدود ساعت 13 به آنجا رسیدیم.این دریاچه برای شنا کردن آزاد بود و علاوه بر این امکاناتی مانند قایق سواری،رستوران و کافی شاپ نیز در آنجا وجود داشت.تا ساعت 16:30 دقیقه ما در دریاچه بودیم و سپس به سمت هتل راه افتادیم.من و همسرم در میان راه ابتدای خیابان روستاولی پیاده شدیم.

ابتدای این خیابان جلوی ایستگاه مترو یک مرکز ماساژ تایلندی وجود داشت که تمام کارکنانش نیز اهل کشور تایلند بودند.هزینه ماساژ به ازای هر سی دقیقه معادل 30 لاری(شصت هزار تومان)بود.همسرم تصمیم گرفت تا از ماساژ استفاده کند به همین دلیل بایستی حدود نیم ساعت در این مرکز می ماندیم.در این محدوده زمانی من تصمیم گرفتم تا به جای نشستن در یک اتاق و انتظار کشیدن از خیابان دیدن کنم و سری هم به فروشگاه ها برای خرید بزنم.پس از آنکه وارد خیابان شدم در ابتدای خیابان حدود سی متر اختصاص به دست فروشانی یافته بود که در آنجا صنایع دستی و نقاشی هایی را می فروختند که هنر دست خودشان بود.باید اعتراف کنم که گرجی ها فوق العاده هنرمند بوده و گویی که از یک نمایشگاه هنری دیدن می کردم.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

تابلوهای نقاشی در حاشیه خیابان

تابلوها قیمتی بین 20 لاری تا 100 لاری داشتند و قیمت بقیه آثار مثل مجسمه ها،عروسک های دست ساز،شاخ گاو(که نماد گرجستان است)از ده لاری(بیست هزار تومان)به بالا بود.در خیابان روستاولی فروشگاه های زیادی وجود دارد که نمایندگی برند های معروفی مثل زارا،بوسینی،آدیداس و ... هستند.قیمت ها بالاست اما معمولا اکثر مغازه ها جنس هایی را با تخفیف ویژه به فروش می رسانند و خرید ازین مغازه ها بسیار مناسب است.

حقیقت را بخواهید چون من باید بعد از نیم ساعت به مرکز ماساژ بر می گشتم خریدی انجام ندادم.پس از حدود نیم ساعت من و همسرم با هم به رستوران خانه خینگالی در خیابان روستاولی رفتیم تا اولین غذای گرجی را امتحان کنیم.خینگالی در تمام رستوران های گرجی سرو می شود و یکی از غذاهای ملی گرجستان است.خینگالی چیزی شبیه دلمه خودمان است با این تفاوت که مواد آن به جای برگ مو یا بادمجان و . داخل خمیری شبیه خمیر لازانیا پیچیده و پخته می ود.قیمت هر خینگالی از 50تتری(نیم لاری)تا یک لاری است و اگر خوراک متوسطی دارید با حداکثر یه تا خینگالی سیر خواهید شد.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

بشقاب خینگالی

پس از خوردن خینگالی های خوشمزه ما به خیابان پکینی رفتیم که می توان گفت یکی از بهترین خیابان ها برای خرید است.در این خیابان هر کالایی که بخواهید با قیمت مناسب پیدا می شود.البته فروشگاه ها معمولا نمایندگان برند هستند و قیمت لباس ها گران است اما از آنجایی که تخفیف هایی از 50٪ تا 80٪ خورده اند می توانید خرید خوبی داشته باشید.در فروشگاه ها معمولا برندهای ارووپایی عرضه می شود اما غالب برندها ایتالیایی و ترک هستند و شما می توانید از اصل بودن جنسی که خریداری می کنید مطمئن باشید.

همسرم یک شلوار جین برند برشکا به قیمت 28 لاری(56هزار توامن) و یک شلوار جین برند دیزل به قیمت 35لاری(هفتاد هزار تومان)خرید و من هم از نمایندگی برند ایتالیایی روبرتو کاوالی چند بلوز مجلسی زنانه به قیمت هر کدام 25لاری(50هزار تومان) و از نمایندگی برند ایتالیایی میلانو چند تیشرت به قیمت 10لاری(20 هزار تومن)خریداری کردم.خلاصه اگر قصد خرید دارید حتما به خیابان پکینی سر بزنید.پس از خرید ما سوار تاکسی شدیم (7لاری تا هتل)و به هتل رسیدیم.پس از کمی استراحت و استحمام ما برای صرف شام به رستورانی رفتیم که یکی از کارکنان هتل اسم آن را روی کاغذ نوشت و به ما گفت به تاکسی بدهیم.متاسفانه چون به خط روسی نوشته شده بود اسم آن رستوران را نمی دانم.

وقتی به ایستگاه تاکسی رسیدیم راننده به ما گفت که باید 10 لاری بپردازم تا ما را به آن رستوران ببرد و ما هم گفتیم که بیشتر از 7لاری نخواهیم پرداخت.پس از کمی چانه زدن راننده قبول کرد که ما را با 7لاری به رستوران ببرد.رستوران نسبتا دور بود و شاید حق با راننده بود که پول بیشتری می خواست.ما به رستوران رسیدیم.رستورانی بزرگ با موسیقی زنده کلاسیک و مدرن و خواننده هایی که هم لاتین و هم گرجی می خواندند.فضای رستوران آدمی را یاد مکزیک و آمریکای جنوبی می انداخت.

خوشبختانه رستوران داران و گارسون ها در گرجستان بسیار مودب و حرفه ای هستند.در بدو ورود مسئول پذیرش به ما گفت که اگر دود سیگار یا سرو صدا شما را آزار می دهد می توانید داخل اتاق های انتهای رستوران رفته و در را ببندید.در تمام رستوران های گرجستان یک فضای عمومی وجود دارد و یک فضای خصوصی.چند اتاق در انتهای رستوران تعبیه شده که دارای امکانات کامل می باشند و اگر فقط برای صرف غذا به رستوران می روید و دوست دارید غذای خود را در یک فضای آررام میل کنید می توانید ازین اتاق ها استفاده کنید.ما فضای عمومی را ترجیح دادیم و میزی را انتخاب کرده و آنجا نشستیم.

در این رستوران برای هر میز یک گارسون وجود داشت که حتی نوشیدنی (آب و نوشابه) شما را برایتان در لیوان می ریخت و اگر مثلا دستمال شما روی زمین می افتاد اجازه نمی دادند شما آن را از زمین بردارید بلکه گارسون سریعا به سمت میز آمده و آن را بر می داشت.بر خلاف ایران سرو غذا در گرجستان بسیار طولانی است و غذا برای شما یکباره آورده نمی شود بلکه سالاد ،نوشابه، آب معدنی، آبمیوه،نان،غذا و سایر چیزهایی که سفارش داده اید تک تک آورده می شود و سرو شام حداقل 2ساعت طول می کشد.ما سالاد سزار،سالاد روسی ،شیشلیک مرغ و شیشلیک سالمون (ماهی آزاد)به همراه لیموناد سفارش دادیم.جای شما خالی یکی از یکی خوشمزه تر بود.اگر به گرجستان سفر کردید سالاد سزار،

لیموناد و شیشلیک بره را حتما امتحان کنید.هزینه غذا در این رستوران نسبتا گران بود و مواردی که نام بردم به علاوه یک فنجان چای 67 لاری (134هزار تومان شد)و به واقعا خوش گذشت.در گرجستان صورتحساب را روی میز می گذارند وشما باید پول را داخل آن گذاشته و به گارسون بدهید اگر پول شما بقیه داشته باشد مابقی پول شما داخل همان صورت حساب گذاشته می شود و شما می توانید آن را به عنوان انعام به گارسون میزتان بدهید.

حدود ساعت 11 ما به سمت خیابان شاردن سوار تاکسی شدیم.متاسفانه همسرم دچار سر درد شد و به هتل بازگشت و من تنها به خیابان شاردن رفتم و قدم زدم و حدود ساعت یک نیمه شب به هتل بازگشتم.شب های خیابان شاردن را از دست ندهید فوق العاده زیباست.باید بگویم که تفلیس یکی از امن ترین شهرهای دنیاست پس با خیال راحت و بدون کوچکترین نگرانی می توانید در این شهر گردش کنید من که یک زن تنها بودم در ساعت یک نیمه شب بدون اینکه کوچکترین مزاحمتی را شاهد باشم به هتل برگشتم و یک روز جذاب و دوست داشتنی به پایان رسید.

سومین روز در تفلیس:

 

صبح روز سوم ما پس از صرف صبحانه تصمیم گرفتیم تا به مجتمع تجاری تیبلیس (تفلیس)سنتر برویم.از آنجا که هتل ما در نزدیکی ایستگاه مترو قرار داشت ما مترو را برای رفتن به مقصد انتخاب کردیم.حتما مترو تفلیس را امتحان کنید.قطار هایی پر سرعت بدون ازدحامی که در مترو تهران آن را می بینیم، اما قدیمی، برایتان تجربه جدیدی به همراه خواهد داشت.قطارهایی که شاید یادآور دوران جنگ جهانی باشد.برای استفاده از خطوط مترو بایستی یک کارت اعتباری تهیه کنید که سه لاری قیمت دارد و به ازای هر نفر در هر سفر باید نیم لاری کارتتان را شارژ کنید.

تابلوهای راهنما شما را به خوبی هدایت می کنند تا خط مورد نظرتان را انتخاب کنید.ما در ایستگاه مرکزی پیاده شدیم و به تفلیس سنتر رفتیم.اجناس فروشگاه های این مجتمع اغلب ایتالیایی و بسیار گران بودند(مثلا شلوار جین مردانه 200لاری تا 500لاری=400هزار تا یک ملیون تومان).پس از گشتن در این مرکز تجاری ما دست خالی با تاکسی به بازار پل خشک رفتیم.این بازار شما را یاد چند شنبه بازارهای شهرتان می اندازد با این تفاوت که در این بازار فقط اجناس قدیمی و عتیقه خرید و فروش می شود و قیمت بسیار پایینی دارد.مثلا شما می توانید یک کاسه برنزی را حدود بیست لاری (40هزار تومان)خریداری نمایید.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

بازار پل خشک

سفرنامه تفلیس - گرجستان

بازار پل خشک

پس از کلی خرید و با دست پر ما به هتل بازگشتیم و از آنجا که خسته بودیم برای ناهار به رستوران نزدیک هتل رفتیم.در این رستوران ما لوله کباب و مشروم کباب سفار دادیم که مشروم کباب کباب و قارچ نبود(چیزی که من از منو تصور کردم)بلکه فقط چهار عدد قارچ کباب شده بود و کلی ضد حال خوردم.پس از آنکه کلی خندیدیم یک لوله کباب دیگر سفارش دادیم چون بعد آنهمه پیاده روی من با چهار عدد قارچ اصلا سیر نمی شدم.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

بشقاب خوش شانسی من

بعد از ظهر پس از استراحت کوتاهی در هتل ما بار دیگر به ایستگاه مترو رفته و به سمت خیابان مرجان ایشویلی حرکت کردیم.این خیابان ساکنانی اغلب اهل ترکیه دارد و رستوران هایی که غذای حلال ارائه می کنند در سراسر این رستوران به چشم می خورد.مغازه ها نیز اجناسی با برندهای معروف(و یا متفرقه)ترک دارند که قیمتشان بسیار مناسب است.مثلا می توانید از نمایندگی kotton پیراهن مجلسی با قیمت 70 لاری تهیه کنید.قیمت شلوار جین،کیف و کفش و تیشرت نیز در این خیابان بسیار مناسب است.علاوه براین معماری بناهای واقع در این خیابان بسیار فوق العاده هستند و حیف است که آنها را با چشم خود نبینید.از آنجا که ساعت کار فروشگاه ها در گرجستان از 10 صبح تا 8 عصر یکسره است ما ساعت 8 بار دیگر با مترو به سمت هتل روانه شدیم.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

خیابان مرجان ایشویلی

سفرنامه تفلیس - گرجستان

خیابان مرجان ایشویلی

برای شام ما به رستوران تاقلااورا(ماچاخلا)رفتیم.این رستوران غذاهایی با کیفیت ،خوشمزه و با قیمتی مناسب به مشتریان ارائه می کرد.هرچند که کیفیت خدمات ارائه شده نسبت به رستورانی که شب قبل رفته بودیم پایین تر بود اما نسبت به رستوران های خودمان فوق العاده بهتر بود.در این رستوران ما تاباکا(مرغ سوخاری)و شیشلیک بره سفارش دادیم به علاوه لیموناد و سالاد با سس مایونز(همان سالاد فصل خودمان)که شیشلیک فوق العاده خوشمزه بود.این رستوران دارای موسیقی زنده کلاسیک و مدرن بود و فضای خصوصی نیز داشت.

هزینه ای که ما برای غذا در این رستوران پپرداختیم حدودا 40 لاری شد.این آخرین شبی بود که ما در تفلیس بودیم و احساس عجیبی در هر دوی ما به وجود آمده بود. انگار خاک تفلیس ما را پایبند کرده بود و من نمی خواستم که روشنایی صبح فرا برسد.خیابان روستاولی را قدم می زدیم آرام و دست در دست و یاد اولین شبی افتادیم که با آنهمه خستگی قدم هایمان را روی سنگفرش های خیابان می گذاشتیم.به مجسمه آزادی که رسیدیم دقایقی کنار میدان ایستادیم و آن میدان با عظمت را به تماشا نشستیم.آیا شب ها دیگری فرا می رسد که ما با چشم خود بار دیگر این میدان را ببینیم؟.احساس غم انگیزی بود.از میدان آزادی وارد خیابان شاردن شدیم و تا هتل پیاده به راه خود ادامه دادیم.

آخرین روز در تفلیس:

 

ما صبحانه خود را در هتل سرو کردیم.این آخرین روز در تفلیس بود و قرار بود که ساعت 14 سوار اتوبوس شویم و به سمت تهران حرکت کنیم.صبح روز آخر ما به فروشگاه پوپولی رفتیم و چند بسته شکلات برای سوغات خریداری کردیم.شکلات های بسیار خوشمزه و در عین حال ارزان قیمتی در این فروشگاه وجود دارد که می توانید برای سوغاتی خریداری کنید.پس از خرید شکلات و لیموناد ما برای ناهار به یک پیتزا فروشی ایتالیایی در نزدیکی هتل رفتیم.شاید این بدترین پیتزایی بود که در کل عمرمان خورده بودیم.باور کنید که پیتزاهای ایران خوشمزه تر از پپیتزاهای ایتالیا هستند.

پیتزایی که سفارش دادیم مخصوص با سایز متوسط بود.پیتزایی که برای ما آوردند عبارت بود از نان،گوجه،فلفل ،قارچ و پنیر که اندازه آن قدر یک نان لواش بود و ما با خود خدا را شکر کردیم که سایز بزرگ سفارش نداده ایم.پس از صرف ناهار ما به هتل برگشتیم و ساعت 14 سوار اتوبوس شده و به راه افتادیم.مسیر برگشت به اندازه رفتن طولانی نبود و خدا را شکر در هیچ یک از مرزها معطل نشدیم.عصر روز هفدهم خرداد ما بعد از چند روز سفر به پایانه آزادی رسیدیم و سفر ما به اتمام رسید.

توصیه هایی به مسافران:

 

-اگر به سفر علاقه مند هستید گرجستان می تواند یک مقصد بسیار دیدنی و نسبتا ارزان قیمت برای شما باشد.
-اگر به گرجستان سفر می کنید حتما لباس گرم و پتو با خود ببرید.
-قبل از حرکت یک نقشه تهیه کنید تا زمانی که به آنجا رسیدید دچار سردرگمی نشوید.
-قبل از سوار شدن به تاکسی حتما قیمت را با راننده تمام کنید ،مترو نیز گزینه مناسبی برای مسیرهای درون شهری است.
-حتما از اماکن تاریخی مثل نارین قلعه،کلیسای سامیبا و... دیدن کنید.
-برای خرید خیابان های پکینی و روستاولی مناسب هستند.سعی کنید به نمایندگی های برند های معروف سری بزنید و اگر فروشگاهی دارای تخفیف بود حتما از اجناس آن دیدن کنید.
-هنگام عبور از خیابان ها حتما از زیر گذر ها عبور کنید.
-شیشلیک ،خینگالی و سایر غذاهای گرجی را امتحان کنید،لیمونا و سالاد سزار را فراموش نکنید.
-اگر علاقه مند به اجناس قدیمی و عتیقه هستید حتما به بازار پل خشک سر بزنید.
-پول خود را در ایران تبدیل به دلار کرده و در تبدیل دلار به لاری در گرجستان حتما نرخ تبدیل ارز در تابلوها دقت کنید.
-ما برای سفر به گرجستان به صورت زمینی و سه شب اقامت در هتل حدودا نفری 900هزار تومان پرداختیم.هزینه ها در گرجستان بستگی به خودتان دارد و متغیر است.
-زمانی که ما به تفلیس سفر کردیم پارک آبی(آکوا پارک)به علت سردی هوا و شهربازی به علت تعمیرات تعطیل بود.اما اگر از اوایل تیرماه تا آخر شهریور به تفلیس سفر کردید می توانید به این مراکز تفریحی رفته و روز خوبی را تجربه کنید.ساعت کاری پارک آبی از 10 صبح تا 3بعد از ظهر است و هزینه ورودی آن نیز 15 لاری می باشد.

سفرنامه تفلیس - گرجستان

سفرنامه تفلیس - گرجستان

سفرنامه تفلیس - گرجستان

سفرنامه تفلیس - گرجستان

سفرنامه تفلیس - گرجستان

سفرنامه تفلیس - گرجستان

سفرنامه تفلیس - گرجستان

نویسنده : مریم کریمی

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد.