دور تا دور آن چندین پله برقیوجود دارد که ما از طریق یکی از آنها وارد مرکز خرید عظیم الجثه Super Brand Mall شدیم. این مرکز خرید 13 طبقه دارد با 250000 متر مربع مساحت. با انواع فروشگاههای کیف و کفش و لباس با برندهای معروف و بیش از 70 رستوران بین المللی مدرن دارد و بزرگترین مرکز خرید شرق لقب داده شده است. در روزهای عادی تا 180000 نفر و در آخر هفته تا 300000 نفر بازدید کننده داشته است.
وارد یک مغازه اسباب بازی فروشی شدیم البته بهتره بگم وارد شهر اسباب بازی ها شدیم دنیایی بود برای خودش ، به راحتی میشد چند ساعت در آنجا چرخید، ما که بچه نبودیم و بچه ای هم همراهمان نبود به سختی مغازه را ترک کردیم و توصیه میکنم دوستان با بچه هاتون به این فروشگاه نرید که امکان نداره بتونید دست خالی بیرون بیایید قیمت هام که نگو همه نجومی.
منطقه ّFangdian road در خیابان Fangdian بین Dingxiang road و Century Park مرکز خرید Laya Plaza قرار دارد که 4 طبقه است با انواع فروشگاهها و برندهای معروف که لوازم آرایشی بهداشتی و پوشاک که بسیار گران قیمت هستند به عنوان مثال یک بلیز بافتنی معمولی برای ما بالای یک میلیون تومان در می آید
در کنار پل عابر پیاده چند دستفروش بودند که عروسک پارچه ای و کیف و سی دی فیلم و آهنگ می فروختند، همینطور که داشتیم به عروسک های پارچه ای نگاه می کردیم ، فروشنده که یک دختر جوان چینی ولی شبیه روستایی ها بود به فارسی گفت "ارزان ارزان "ظاهرا" صحبت های ما را شنیده بود و تشخیص داده بود ایرانی هستیم. از آنجاییکه در شهر ممنوعه و باغ تابستانی اکثر افراد جوجه های عروسکی پارچه ای بزرگ می خریدند و ظاهرا" سنبل چین است ما هم تصمیم گرفتیم چند تا از این جوجه های زرد خوشگل کوچولو را برای خودمان و بعضی دوستان به عنوان سوغات بخریم که تو ماشین آویزان کنند و یا به صورت جاسوییچی استفاده کنند. البته اینجا هم از اون جاهایی است که باید حسابی چونه زد ، هرکدام را 15 یوان میگفت که ما هرکدام را 5/7 یوان گرفتیم و چون تعدادی که ما می خواستیم نداشت قرار شد فرداش برامون بیاورد.
در کنار این مرکز خرید هم چند رستوران وجود داشت و در محوطه پیاده رو نیز چندین نیمکت گذاشته بودند و شما می توانستید استراحت کنید و از نورپردازی و رفت و آمد مردم لذت ببرید.
با توجه به تعطیلی بچه ها، سه شنبه شب تصمیم گرفتیم برای 4 روز بریم پکن و ساعت 1 نیمه شب اینترنتی بلیط هواپیما برای 9 صبح روز پنجشنبه رزرو کردیم(با توجه به تحریم ها کارت اعتباری هومن قابل استفاده نبود)، صبح هنوز ما خواب بودیم که آمدند دم منزل و بلیط ها (نفری 100 دلار)را تحویل دادند. تصمیم داشتیم که با قطار برگردیم که ما تجربه قطار پر سرعت را هم داشته باشیم که چهارشنبه هرچی سرچ کردیم دیدیم قطار جا نداره وناگفته نماند قیمتش از بلیط هواپیما هم گران تر شده بود. از آنجاییکه کارت اعتباری کار نمیکرد نمیتوانستیم اینترنتی بلیط تهیه کنیم و اکثر پروازها هم پر بودند.من از آژانس ایران هم خواستم برامون بررسی کند که دو تا بلیط نفری 250 دلار پیدا کرد ولی ما 4 تا می خواستیم.دل به دریا زدیم گفتیم میریم پکن بالاخره یکجوری برمی گردیم.
منطقه Dingxiang road
نبش خیابان دینگ شیانگ یک محوطه بزرگ است که یک مجسمه بزرگ در جلوی اون خودنمایی میکند و تعدادی نیمکت هم برای نشستن و استراحت کردن وجود دارد و اطراف آن پر از رستوران هایی ازقبیل مک دونالد، KFC، پیتزا هات ، پیتزا موزارینی، نودل هاووس، دامپلینگ، رستوران چینی، ژاپنی، بلژیکی و .....قنادی فرانسوی و استار باکس و هاگن داز و ....و کارفور(carerefore).
ما اکثر خریدهایمان را از کارفور می کردیم از شیر مرغ تا جون آدمیزاد را شما می توانید در فروشگاههای زنجیره ای کارفور(carerefore) پیدا کنید. توصیه میکنم هرگاه قصد خرید از چنین فروشگاههایی در شانگهای دارید حتما" یکی دو تا کیسه همراه خودتان داشته باشید تا مجبور نشوید بابت کیسه نایلون هم پول اضافی می دهید ، اینکار بسیار در این شهر متداول است و اکثرا" ساک و کیسه همراه خود دارند.
کمی آنطرف هم ساختمان دو طبقه ای است که در طبقه بالا یکسری فروشگاه لباس از قبیل لاگوست و یونی کالر ( که بسیار گران قیمت هستند) و برخی از رستوران ها ی دو طبقه یک در ورودی هم از بالا دارند. در قسمت انتهایی نیز چند تا کافه و رستوران هستند که علاوه بر سرو ناهار، شام و کافی شاپ شب ها موسیقی زنده هم دارند و بخصوص شب های تعطیل تا ساعت 3 نیمه شب باز و برنامه دارند.
نقشه برخی از رستوران ها و فروشگاههای محوطه
در وسط این مجموعه یک زمین هم درست کرده بودند که عصرها و روزهای تعطیل پسر جوانی به کودکانی که در آنجا بودند اسکیت یاد می داد و مسابقه برگزار می کرد. حرکاتی را انجام میداد که بچه ها باید تکرار میکردند هر کی اشتباه میکرد. باید از دور خارج میشد و به آخرین نفر یعنی شخص برنده هدیه ای میدادند.همچنین یک محوطه چمنی بود و در روزهای تعطیل بچه ها مسابقه نقاشی و کاردستی داشتند
همچنین مکان هایی برای تبلیغات شرکت ها در نظر گرفته شده بود که در چند باری که من رفتم نمایشگاه ماشین های بنز بود که شما می توانستید در ماشین ها را باز کنید و سوار بشید و تمام دگمه ها و شاسی ها را امتحان کنید ، حتی به بچه ها هم اجازه میدادند، همچنین حراج زیور آلات در شکل ها و جعبه های شکیل ، فروش روتختی و بالش و .... و آژانس های املاک تبلیغ مجتمع ها و آپارتما ن ها بود.
تو پرانتز باید خدمتتان عرض کنم که قیمت ماشین در چین گران نیست ولی مالیات سنگینی برای شماره گذاری(پلاک) می گیرند. قیمت ماشین از هشت هزار دلار به بالاست و برای اینکه پلاک شهر شانگهای روی ماشین نصب شود باید پانزده هزار دلار پرداخت کنید. یعنی مثلا" اگر در شانگهای ماشین را 24 میلیون تومان بخرید با پلاک کردن براتون 45 میلیون تومان در می آید.
متاسفانه عکس نداشتم و از فیلمی که از منطقه گرفته بودم عکس گرفتم
در پشت این محوطه نیز کلیسایی قرار دارد که هر یکشنبه مراسم دعاخوانی برقرار است و با قهوه از شما پذیرایی می کنند.
East Nanjing (نانجینگلو)
خیابانی پهن با پوشش سنگفرش است که دو طرف خیابان فروشگاه ها و مراکز خرید بسیار شیک و بزرگ با انواع مارک های معروف دنیا را در این خیابان می توانید ببینید. در این خیابان ورود ماشین ممنوع است و فقط ترامواهایی توریست ها را در خیابان می چرخاند.. این خیابان شبیه خیابان استقلال ترکیه و خیابان خوسان باتکوک و البته به مراتب بهتر . در هر قسمت از این خیابان شادی و نشاط را میتوانید مشاهده می کنید. در سر نبش یک خیابان خانم ها و گاهی هم آقایان ورزش می کنند البته یک نوع ورزش و رقص سنتی است که همه بلد هستند و با موزیک ملایم حرکات موزون زیبایی را انجام می دهند.
در بخش دیگری معمولا" چند تا خانم و آقای نه چندان جوان، آهنگ می خوانند و حرکات موزون زیبایی ارائه می دهند و توریست ها و رهگذرها دور این ها جمع می شوند و از دیدن حرکات موزون لذت می برند، در بخش دیگری از خیابان معمولا" پسران جوان حرکات موزون را اجرا می کنند. خیلی جالبه در این شهر بسیار متداول است که خانم ها و آقایان و یا زوج های مسن یک چرخ دستی همراهشان است که باتری ، بلندگو ، صبط صوت و میکروفون را با خودشان حمل می کنند و در پارک یا چنین خیابانی شروع به خواندن می کنند و مردم هم به آنها می پیوندند و با حرکات موزون آنها را همراهی می کنند و حتی گاهی میکروفون را از آنها می گیرند و خودشان می خوانند.
فیلم
تو این خیابان دختران جوان و مردان میان سراغ توریست ها و می خواهند که برید مغازه موردنظر آنها و سوغاتی بخرید( ساعت و زیورآالات و ...) ، درواقع اجناسشان هم اصل نیستند و fake و نسبتا" ارزان هستند. یکسری هم یک وسیله ای مثل تیرکمان می فروشند که وقتی تو آسمان رها میکنی به صورت فانوس(کوچک) میاد پایین که بالاخره یکی از آنها موفق شد چند تایی به پدرم بفروشد ، برای چهارشنبه سوری اینا خوبه، البته باید تا میتونید با این فروشندگان خیابانی چانه بزنید .
انتهای این خیابان منتهی به "باند" می شود. من در طول سفرم ، سه بار به این خیابان آمدم چون هم برای خرید مناسب بود و هم رستوران های خوبی داشت و هم به واسطه برنامه های خیابانی ، شادی و نشاط پیدا می کردیم.
از آنجاییکه خیابان زنده و جالبی بود و قدم زدن در آن شور و نشاط خاصی به آدم میداد، شب اول فقط گشت زدیم و با محیط آشنا شدیم و از نورپردازی ساختمان ها و مغازه ها و برنامه های خیابانی لذت بردیم. بار دوم، به مرکز خریدی رفتیم که انواع مارک های کیف و کفش در آنجا جمع شده بود و یک زیرزمینی داشت که دیگه خبری از مغازه های مدرن نبود و به صورت غرفه بودند که پدرم یک کفش چرم شیک مردانه به قیمت 450 یوان و من هم کفش ورزشی مارک ....به قیمت 325 یوان خریدم و بعد از آن به مرکز خرید مرواید رفتیم و با کلی چانه زدن موفق شدم 4 تا گردنبند مروارید برای سوغاتی به قیمت هر کدام 75 یوان بخرم.
و دفعه سوم، چند ساعتی را در فروشگاه Forever گذراندم و چند تا تی شرت و شلوار ورزشی خریدم و جاتون خالی تینا جون مثل همیشه ما را شرمنده کرد و تو هاگن داز کیک و بستنی مهمانمان کرد. همانطور که می دانید هاگن داز یک قنادی معروف آلمانی است که بستنی ها و کیک های معروف و گرانی دارد که در اکثر کشورها شعبه دارد. دو مدل بستنی گرفتیم که توش کیک هم بود.(از روی شکل قیمت را بگم)
پنجشنبه صبح ساعت 7 با تاکسی تا ایستگاه قطار سریع السیر مگلو رفتیم و با قطار به فرودگاه رفتیم ، قطارهای مَگلِو یا ماگلو گونهای از قطارها هستند که بطور شناور در هوا در فاصله کمی از ریل قرار دارند و بدون دریافت مقاومت زیادی از محیط میتوانند با سرعتهای بسیار زیاد به پیش بروند. این قطارها برای حرکت خود از نیروی الکترومغناطیسی بهره میگیرند.
سوار قطار شدیم سرعت آن بسیار زیاد بود و حداکثر ۴۳۱سرعت و در ظرف 6-7 دقیقه مسیری 30 کیلومتری را طی کردیم و وارد فرودگاه پودونگ شانگهای شدیم. ابتدا بلیط برگشت، پکن- شانگهای را از آژانس فرودگاه (نفری 110 دلار) خریدیم و بعد از طریق دستگاه چک این را انجام دادیم و کارت پرواز گرفتیم و بارهامون را تحویل دادیم.
پکن
پروازمان Eastern China بود و سر ساعت انجام شد و هواپیما2:15 ساعت بعد در پرپروازترین فرودگاه جهان به زمین نشست ، به سرعت چمدان ها را گرفته و از فرودگاه خارج شدیم. ابتدا خواستیم با اتوبوس های شاتل بریم دیدیم نفری 16 یوان است و با توجه به اینکه ما 4 نفر بودیم اگر با تاکسی هم می رفتیم چندان تفاوتی نمیکرد درنتیجه ترجیح دادیم با تاکسی برویم که هم زودتر به هتل برسیم و هم اینکه مناظر اطراف را بهتر ببینیم.
در پکن ورودی تاکسی 13 یوان بود و همه تاکسی ها با تاکسی متر کار می کردند و بر خلاف شانگهای که راننده توسط یک محفظه پلاستیکی با مسافر کنار دستی جدا میشد در پکن بین راننده و مسافر کنار راننده هیچ حفاظی وجود نداشت.
اکثر راننده ها انگلیسی بلد نیستند و با نشان دادن آدرس به زبان چینی به طرف هتل حرکت کردیم.
پس از کلی جستجو در سایت بوکینگ من هتل تای یو سوییت پکن (Tai Yue Suites Beijing) را انتخاب و رزرو کرده بودم و به محض رسیدن به هتل با وجودیکه ساعت حدود 12 ظهر بود بلافاصله اتاق را تحویل دادند . من خیلی نگران هتل بودم چون فقط به خاطر آفری که داشت و براساس نظرات مردم و از روی عکس انتخاب کرده بودم و بقیه هم به انتخاب من احترام گذاشتند و پذیرفتند، نگران تمیزی اتاق ها و فاصله تا مترو و منطقه و ... اینا بودم که با دیدن هتل و اتاق ها خیالم راحت شد. در پکن در اکثر هتل ها صبحانه روی اتاق نیست ولی خوشبختانه این هتل با صبحانه بود و با آفر قیمت هر شب اتاق دبل 486 یوان ( 81 دلار) بود.
بدون پرداخت وجه از سایت بوکینگ شب قبلش اتاق ها را رزرو کردیم .فقط یادتان باشد این هتل از هتل هایی است که دیپازیت می گیرد. زمان تحویل اتاق برای هر اتاق 400 یوان دیپازیت گرفتند.
هتل چهار ستاره و در سال 2004 افتتاح و در سال 2013 بازسازی شده است. هتل 26 طبقه با 210 سوییت که دارای اتاق های بزرگ و مجهزی است. اتاق ما در طبقه 12 بود. آسانسورها بزرگ بودند و با وجود تعدد طبقات و مسافر ولی اصلا" معطلی نداشت.
اتاق ما دو تا تخت بزرگ ، تلویزیون، سشوار ، صندوق امانات ، میز مطالعه، چراغ مطالعه، کاناپه بزرگ، کمد جا دار و بزرگ و چند طبقه با چوب لباسی های زیاد( اکثر هتل ها همیشه چوب لباسی هاشون کم است )، .یک آشپزخانه کامل ) گاز، ماشین لباسشویی ، کتری برقی و قهوه ساز، یخچال بزرگ)داشت و حمام که با در شیشه ای از دستشویی جدا میشد.
لازم به ذکر است اتاق تینا اینا یک تخت دو نفره بزرگ داشت و علاوه بر امکانات فوق الذکر، دو تا مبل ، میز و مایکروویو هم داشت. هر روز هم دمپایی و مسواک و خمیر دندان و شامپو و صابون می گذاشتند و یک بطری کوچک آب(مجانی) برای دم کردن چایی. پرسنل رسپشن و میز تور هم بسیار خوب و مؤدب و مسلط به زبان انگلیسی بودند .
تو پرانتز یک مختصری هم درمورد صبحانه که به نظر من ، یکی از شیرین ترین بخش سفر و اقامت در هتل است براتون توضیح بدهم، صبحانه کامل و برای هر ذائقه ای مناسب بود و شامل انواع نان های فانتزی، شیرینی، انواع آبمیوه، میوه قاچ شده از قبیل هندوانه و سیب و آناناس و میوه های کامل از قبیل پرتقال و دراگون و... ،انواع کاهو ، هویج، انواع کلم، ذرت، خیار و گوجه فرنگی به صورت مجزا و به صورت سالاد و چند نوع سس، روغن زیتون ، آبلیمو ، سرکه بالزامیک و انواع سوشی، مرباهای آلبالو و توت فرنگی و زرد آلو و عسل، کالباس و پنیر ورقه ای داخل نان های تست کوچک که با خلال دندان بهم وصل شده بودند( کلاب ساندویچ کوچک)، پنیرهای ورقه ای، سوسیس تزئین شده، دامپلینگ، انواع سبزیجات ، قارچ پخته ، برنج و گوشت ، تخم مرغ نیمرو و آب پز و ......،ماست و چای و شیر و نسکافه و بعضی سس ها و غذاهایی که من اسمش را بلد نیستم. نکته جالب اینکه ورود مهمان ها با دمپایی به رستوران ممنوع بود.
روز اول- پکن
پس از تحویل اتاق لباس عوض کردیم و رفتیم رستوران چینی کنار هتل غذا خوردیم. بعد از صرف غذا، از رستوران با تاکسی رفتیم میدان تیان آن من(کرایه تاکسی 21 یوان) .
Forbidden City (شهر ممنوعه)
جمعت زیادی در پیاده رو و ورودی شهر ممنوعه به چشم می خورد ، داخل مجموعه چندین باجه بلیط فروشی بود که با میله از هم جدا می شدند و همه مرتب و منظم تو صف بودند و علیرغم تعدد گیشه ها ولی به دلیل جمعیت زیاد بازدید کننده چند دقیقه ای در صف معطل شدیم . بلیط شهر ممنوعه برای افراد بزرگسال 60 یوان و برای دانشجویان و افرد بالای 60 سال (سینیور) 30 یوان است. اکثر بازدیدکنندگان چینی بودند و به دلیل تعطیلات از شهرهای مختلف چین آمده بودند. البته تعداد توریست هم زیاد بود ولی نسبت به چینی ها درصد پایین تری داشتند.
وقتی وارد شهر می شوید از همان بدو ورود با دیدن دروازه های بزرگ و بلند متوجه عظمت آن می شوید. شهر ممنوعه به روایتی وسیعترین و کاملترین مجموعه معماری چوبی در جهان بشمار میرود. در سال ۱۴۰۶ میلادی ساخت مجموعه آغاز و در مدت ۱۴ سال ساخته شده است. تا سال ۱۹۱۱ میلادی، حدود ۵۰۰ سال، ۲۴ امپراطور در این شهر اقامت و فرمانروایی کرده اند.
مساحت آن حدود ۷۲ هکتار است. دیواری با ارتفاع ۱۰ متر و خندقی با عرض ۵۲ متر دورتا دور مجموعه را فراگرفته است. دیوار در هر ضلع خود یک دروازه را جای داده است. دیوار ها ضخیم هستند و طوری طراحی شده اند که در برابر آتش توپخانه آن زمان مقاومت کنند.در این شهر می توانید از مجموعه های دروازه نیروی ایزدی ، دوان من ، معبد سلطنتی اجدادی، دروازه نیمروز، دونگ هوامن(دروازه گلباران شرقی) ، دروازه گلباران غربی، تای حه من (دروازه هارمونی بزرگ) ، میدان هارمونی ، قصر تای حه ، قصر جون حه ، قصر بایو حه ، دروازه و قصر صلح و آرامش ، دروازه پاکی بهشتی ، قصر پاکی بهشتی ، باغ های کاخ سلطنتی.
رنگ های عمده در شهر ممنوعه زرد و قرمز هستند. رنگ زرد نشانه ی امپراطور است و رنگ قرمز نشانه شادی، طراوت و خوشبختی به حساب می آید. در حیاط شهر ممنوعه بیش از 300 ظرف فلزی بزرگ برای ذخیره ی آب وجود دارد. اکثر این ظرف ها از جنس آهن و برنز است و 18 عدد از آنها که نزدیک کاخ ها هستند دارای روکش آب طلا هستند و ظاهرا" بیشتر برای خاموش کردن آتش استفاده می شدند.
قصر تای حه، مرکز شهر ممنوعه است و تخت سلطنتی طلایی رنگ امپراطور در آن قرار دارد.. این قصر دارای مجلل ترین معماری در شهر ممنوعه است. این قصر در شمال میدان بر سکوی مرمری سفید رنگی به مساحت ۳۰ هزار متر مربع و بلندای ۸ متر ساخته شده است. ارتفاع آن ۴۰ متر است که به لحاظ ارتفاع، بلند ترین بنای شهر ممنوعه است. درون قصر تای حه در بالا و پایین با حدود ۱۳ هزار شکل اژدها تزیین شده است.
تعداد قصرها و اتاقها در شهر ممنوعه بسیار زیاد است. میگویند جمعا ۹۹۹۹٫۵ اتاق در آن وجود دارد. به اعتقاد پیشنیان چینی، اقامتگاه امپراطوران آسمانی دارای ۱۰ هزار اتاق است و امپراطورانی که پسر امپراطور آسمانی محسوب می شدند نمیبایست تعداد اتاقهایشان از اتاق های امپراطور آسمانی بیشتر می بود. به همین دلیل تعداد اتاقهای شهر ممنوعه نیم اتاق کمتر از تعداد اتاقهای کاخ آسمانی است. البته ظاهرا" آن نیم اتاق فقط یک راه پله دارد.
یکی از دیگر دیدنیهای شهر ممنوعه سرو 9 اژدها ست که علت این نام گذاری به خاطر شاخه های تو در توی آن است که گویی 9 اژدها به هم تابیده شده اند . گفته می شود این درخت سرو کهنسال بیش از 500 سال قبل کاشته شده است.
همچنین استخری هم در آنجا وجود دارد که بازدیدکنندگان چینی ، نیت می کنند و برای گرفتن حاجت پول داخل آب می اندازند.
نکته جالب توجه اینکه ، ۱۰۰ هزار صنعتگر و یک میلیون کارگر در ساخت این مجموعه عظیم باستانی شرکت داشتهاند. حدود ساعت 5 بود که نزدیک آخرین دروازه شهر ممنوعه رسیدیم و دیدیم دارند درها را می بندند و همه را بیرون می کنند. بدین ترتیب کسی نمیتوانست از همان راهی که آمده بود برگردد و این برای کسانیکه به هر دلیلی تا آخر نیامده بودند و وسط راه جا زده بودند یا با کسی جلوی در ورودی روبروی میدان تیان آن من قرار گذاشته بودند فاجعه بود.
به محوطه بیرونی شهر که رسیدیم دیدیم یک پارک روبروی شهر ممنوعه است و بنظر زیبا و بزرگ می آمد . ما هم که حسابی راه رفته بودیم و خسته شده بودیم نفری 2 یوان ورودیه پارکJinshang را پرداخت کردیم و رفتیم داخل ، البته متأسفانه کافی شاپ تا ساعت 5 بیشتر کار نمی کرد و تعطیل شده بود و فقط یک دکه هنوز باز بود که خوشبختانه نوشیدنی گرم هم داشت 4 تا نسکافه و کافه لاته و کاپوچینو خریدیم . بعد از چند ساعت پیاده روی ، نشستن زیر یک درخت و نوشیدن یک کافه لاته در حین تماشای منظره فوق العاده زیبا ی روبرو چه لذتی داره
Park Jingshan )پارک جینگ شانگ)
پارک در مرکز پکن و در مقابل دروازه شمال شهر ممنوعه واقع شده است و یکی از قدیمی ترین و اصیل ترین باغ های سلطنتی در چین است ، حدود 57 هکتار است و پر از درختان کاج و سرو. یک دریاچه بزرگ به نام Dagoba سفید در آن قرار دارد و 5 عمارت کلاه فرنگی روی تپه. که در آن مجسمه بودا از جنس مس قرار دارد .
آنطور که می گفتند وقتی به آخرین کلاه فرنگی برسید بالاترین نقطه از پکن قرار گرفتید . برای دیدن هر کلاه فرنگی باید پله های زیادی را بالا می رفتیم تا به هرکدام می رسیدیم ، بابا و هومن کنار دریاچه نشستند و من و تینا هرجور بود پس از طی پله های فراوان تا آخرین کلاه فرنگی و بالا ترین نقطه رفتیم چه منظره ای، قابل توصیف نیست، یکطرف شهرممنوعه را می بینید و طرف دیگه پارک زیبا Behai و یکطرف شهر زیر پایتان است.. البته متأسفانه دوربین همراهمان نبود و با گوشی موبایل چون نور خیلی زیاد بود عکس ها سیاه افتادند
توصیه میکنم بعد از بازدید از شهرممنوعه به این پارک هم سری بزنید.
محله Hutong (هوتونگ)
با اتوبوس به سمت خیابان هوتونگ از محلات قدیمی پکن رفتیم. اتوبوس بسیار شلوغ بود ، در کل مترو و اتوبوس های پکن خیلی شلوغتر از شانگهای بود. وقتی از اتوبوس پیاده شدیم یک محیط متفاوت با آنچه در این دو شهر دیده بودیم روبرو شدیم، یکجایی مثل میدان انقلاب ما ولی بسیار تمیز تر. رستوران ها و کوچه ها بافت قدیمی خودشان را حفظ کرده بودند و مدرن نبودند. در برخی از کوچه های آن سرویس بهداشتی قدیمی و حمام عمومی هم دیده میشد. به یکی از کوچه های محله که نه خیلی باریک ولی پهن هم نبود و دو طرف مغازه وسایل تزیینی و صنایع دستی و شال فروشی و بادبزن و ... خوراکی های مختلف بود و پر از جمعیت رفتیم، اینجا از اون جاهایی بود که اگر می خواستید خرید کنید باید چونه میزدید ، از یک کباب فروشی که بسیار شلوغ بود و معلوم بود خوشمزه است و حلال هم بود، چهار سیخ کباب خریدیم(سیخی 10 یوان).
در انتهای خیابان به یک فضای باز رسیدیم که دریاچه زیبایی در آن قرار داشت و دو طرف آن را انواع رستوران ها احاطه کرده بود . چراغانی ها و نورپردازی های رستوران ها فوق العاده و بسیار زیبا بودند و در جلوی برخی از رستوران ها هم دستفروش ها مشغول فروش کباب ، سوسیس ، میوه و ... بودند. تقریبا" تمام رستورانها پر بودند
آخر شب که به هتل برگشتیم به شعبه مک دونالد نزدیک هتل تلفن کردیم و 4 تا چیزبرگر (چیز برگر معمولی 8 یوان )و 4 تا تارت آناناس (هر تارت 9 یوان)سفارش دادیم که حدود نیم ساعت بعد برامون آوردند.
هر بطری آب کوچک بین 1/5 تا 2 یوان است(بستگ به مارک دارد)
روز دوم- پکن
Summer Palace(کاخ تابستانی)
با مترو به راحتی به کاخ تابستانی رفتیم. پس از اینکه از مترو پیاده شدیم باید مقداری راه را پیاده می رفتیم، جمعیت زیادی جلوی ما بود و به دلیل ترافیک سنگین در خیابان کاخ، اکثرا" پیاده به سمت کاخ در حرکت بودند در طول مسیر دختران و پسران زیادی بودند که تعدادی بلیط از قبل تهیه کرده بودند و به صورت بازار آزاد ، از 10 یوان تا 50 یوان گران تر از بازار اصلی می فروختند و اینکار آنها باعث شد که ما خیلی راحت بدون اینکه زمان زیادی را در صف سپری کنیم از باجه های بلیط فروشی بلیط بخریم، البته ناگفته نماند تعداد گیشه های بلیط فروشی هم زیاد بود .قیمت بلیط برای هر نفر 40 یوان است.
کاخ تابستانی در قسمت شمال غربی شهر پکن واقع شده است. این کاخ که درحال حاضر یکی از مشهورترین باغ های بزرگ و سلطنتی دنیا است و دریاچه کونمینگ در آن قرار دارد ، در ابتدا پارک کوچکی بوده که 800 سال پیش توسط حکومت چین ساخته شده و به مرور تبدیل به کاخی گشته است. روایت است که در ابتدا یکی از امپراطوران، این کاخ را برای مادرش ساخت تا مراسم تولد او را در اینجا برگزار کند و از آن ببعد برای قرن ها بعنوان کاخ ییلاقی امپراطور مورد استفاده قرار گرفته است.
در ورودی قصر دو مجسمه به شکل اژدها و سیمرغ دیده می شوند، در چین باستان سیمرغ نماد ملکه و اژدها نماد پادشاه بوده است. همانطور که می دانید اژدها ریشه عمیقی در فرهنگ چینی ها دارد و چینی ها غالبا" خود را از نسل اژدها می دانند. برای مردم چین ظاهر اژدها به صورت ترکیبی از اعضای بدن ۹ موجود: شاخ های گوزن، سر شتر ، چشمان اهریمن ، گردن مار ، شکم یک صدف بزرگ، فلس های ماهی ، چنگال های عقاب ، پنجه های ببر و گوشهای گاو نر می باشد.
کاخ های کوچک و ساختمان های متعددی در اطراف دریاچه وجود دارند که اجازه ورود به اکثر آنها داده نمی شود و شما از بیرون می توانید وسایل داخل آن را ببینید، البته نمای خارجی و معماری ساختمانها بسیار زیبا و همه بناها به رنگ قرمز هستند.
ادای احترام و دعا و نیایش در مقابل بودا
برای دیدن شو سنتی و آکروبات چینی باید از ایستگاه مترو کاخ تابستانی ، 14 ایستگاه آنطرف تر می رفتیم یعنی تقریبا یک مسیر از ایستگاه قیطره تا شهر ری فکر کنم، بعضی ایستگاهها به حدی شلوغ بود که قابل توصیف نیست و بنظرم سیستم تهویه هوا واگن های شانگهای خیلی بهتر بود یا شایدم اونروز هوا گرم تر بود ولی در کل برای منی که اصلا فضای بسته را دوست ندارم بسیار لحظات سختی بود البته خوشبختانه ما نشسته بودیم و اکثر مسیر را هم چون خارجی بودیم و برای چینی ها جذاب سعی می کردند از طریق بچه هاشون با ما دوست بشن و حرف بزنند ما هم به تینا که ترم دو زبان چینی بود میگفتیم با این بچه ها حرف بزن تمرین کن و البته خداییش همان لغت ها و جملاتی که که بلد بود کلی کار ما را راه می انداخت و به قول همسر عزیزش که میگفت اگه تینا نبود ما از گشنگی می مردیم چون رستوران های چینی هیچکی انگلیسی بلد نبود و با بدیختی باید متوجهشان می کردیم که چی می خواهیم و حتی آنهایی هم که عکس داشتند باید می فهمیدیم آیا گوشتشان حلال است یا نه، خداییش داستانی بود سفارش غذا علی الخصوص در پکن. بالاخره بعد از حدود یکساعت و نیم از مترو بیرون آمدیم و با تاکسی به محل تئاتر شهر پکن رفتیم، از آنجاییکه نیمساعتی تا شروع تئاتر مانده بود و ساعت 5 بود و ما هنوز ناهار نخورده بودیم به KFC رفتیم
و ساندویچ کریسپی (5/9 یوان)خوردیم و بعد از به کافی شاپ(قنادی) 85 درجه رفتیم که یکی از کافی شاپهای چینی است که همانند استارباکس زنجیره ای است و در سرتاسر چین شعبه دارد. زمانیکه به سالن تئاتر رسیدیم متوجه شدیم که یکربع از شروع نمایش گذشته و خانم مسئول گیشه حاضر به فروش بلیط نبود خلاصه پس از کلی چک و چونه که اشکال نداره ما حاضریم الان هم بریم بلیط را فروخت و نیمساعت آخر را دیدیم البته خیلی هم خوشحال شدیم که دیر رسیدیم چون به زبان چینی بود و رقص سنتی و آکروباتیکش فقط جالب بود. (بلیط نفری 160 یوان دادیم)
خیابان های اطراف این تالار جایی مثل تئاتر شهر خودمان در خیابان انقلاب و چهارراه کالج بود، دم ایستگا اتوبوس چند تا کفش فروشی بود . وارد یکی از مغازه ها شدیم که فروشنده کمی انگلیسی بلد بود و از اخبار ایران هم مطلع، خلاصه بعد کلی خوش و بش و صحبت درمورد ایران و کلی چانه زدن سه جفت کفش تخت زنانه به قیمت 40یوان برای سوغاتی خریدیم.
روز سوم- پکن
Great Wall (دیوار چین)
تعریف
تصمیم گرفتیم بازدیدی از دیوار چین داشته باشیم. با کمی حساب و کتاب و مشورت با مسئول تورگردی هتل به این نتیجه رسیدیم بهترین کار رفتن با اتوبوس های توریستی مخصوص دیواره چین است و تنها اشکالش این بود که باید قبل از ساعت 8:30 صبح ایستگاه باشیم. ساعت 8 تاکسی گرفتیم و با وجودیکه راننده تاکسی، تلفنی هم با آژانس مربوطه صحبت کرد و آدرس را سوال کرد. ولی مجبور شدیم یکمقداری از راه را بدو بدو پیاده برگردیم تا قبل از ساعت 8:30 به ایستگاه برسیم. خدا را شکر به اتوبوس رسیدیم و راننده نفری 110 یوان از ما و 90 یوان از پدرم برای بلیط گرفت که بعدا" متوجه شدیم شامل هزینه رفت و برگشت ، ورودیه مجموعه و تغذیه بین راه (شامل بیسکویت شکلاتی و آبمیوه) بود. اکثر مسیر سرسبز و جنگلی بود و ترافیک هم سنگین. بعد از 2 ساعت به پایین دیوار چین رسیدیم و راننده تا در ورودی ما را همراهی کرد و ورودیه هام.ن را پرداخت کرد و قرار شد ساعت 2:30 دم اتوبوس باشیم. تنها توریست خارجی اتوبوس ما بودیم.