با یاد نام خدا و درود بر مدیریت و دست اندرکاران سایت مرجع و ارزشمند تورهای لحظه آخری(لست سکند) و همچنین عرض ادب و احترام به دوستداران سفر و خوانندگان این سفرنامه پس از تجربه نگارش دو سفر نامه ( گرجستان و مرسین ترکیه) این بار از سفر به زیبایی های شمال ترکیه خواهم نوشت ، زیبایی هایی که به همت مردم و دولت کشور ترکیه دو چندان بیشتر جلوه می نماید.
ابتدا از مقدمات سفر شروع میکنم .
در سفر زمینی نوروز 95 که قرار بود به ترابوزان بریم ولی بدلیل سردی هوا و بارش برف مجبور شدیم به شهر بندری مرسین واقع در جنوب ترکیه سفر کنیم .لذا مصمم بودم تا فرصتی مناسب در تابستان پیش آید تا بتوانم به بندر زیبا و ساحلی ترابوزان سفر نمایم .یکی از دوستان خانوادگی گفته بود که اگر سفر زمینی خواستید بروید ما هم با شما می آییم . در پایان خرداد با توجه به شرایطی کاری که برام پیش اومد مجبور به ترک کار شدم .به همین خاطر به دوستمون اعلام کردم که 8 تیر ماه 95من به همراه خانواده عازم ترکیه شهر ترابوزان هستم در صورت تمایل می توانیم با هم برویم . آنها نیز از این پیشنهاد استقبال کرده و اقدام به ترانزیت خودروی خود که پراید بود نمودند.
برنامه سفر را برایشان تشریح کردم که مورد موافقت قرار گرفت و حتی دوستمون قرار شد جهت اقامت در شهر تبریز موقع رفت نسبت به رزرو مهمانسرا اقدام نماید .ایندفعه جهت بیمه بین المللی خودرو به دفتر بیمه ایران واقع در خیابان مطهری تهران مراجعه و بابت بیمه 15 روزه خودروی جک 78000 تومان و برای پراید 54000 تومان پرداخت و برگ سبز _بیمه بین المللی دریافت نمودم. از زمانیکه تصمیم برای سفر قطعی شد، اقدام به بررسی هتلهای مقاصدی که می خواستیم در آنها اقامت کنیم نمودم که بهترین روش مراجعه به سایت لست سکند بوکینگ و تریپ ادوایزر می باشد.
برنامه سفر به شرح ذیل بود:
روز سه شنبه 8 تیر ماه 95 حرکت از تهران به تبریز و اقامت شب در مهمانسرای شرکت دوستمان
روز چهارشنبه 9 تیر حرکت از تبریز به سمت مرز و سپس به سمت شهر ترابوزان - سه شب اقامت در هتل و سپس حرکت به سمت دریاچه اوزون گل و یک شب اقامت کنار دریاچه ،حرکت به سمت شهر ریزه و یک شب اقامت در این شهرو حرکت به سمت شهر ارزروم و یک شب اقامت در ارزروم ودر آخر برگشت به کشور عزیزمان ایران. دو روز قبل از سفر 2200 دلار به قیمت هر دلار 34800 خریداری کردم و170 لیر نیز از سفر نوروز برایم باقی مانده بود.
پیش بینی کلی هزینه های سفر :
3 شب اقامت در ترابوزان و یک شب در دریاچه اوزون گل برای سه نفر 1600 لیر(شبی 400 لیر)
یک شب اقامت در ریزه و یک شب اقامت در ارزروم 400 لیر (شبی 200 لیر)
هزینه بنزین 500 لیر هزینه خرید غذای 6 روز برای سه نفر 720 لیر وسایر هزینه های متفرقه بجز خریدها 300 لیر
شروع سفر:
سفر ما روز 8 تیرمصادف با 22 ماه مبارک رمضان شروع شد برنامه حرکت از تهران را بدلیل روزه دار بودن همسرم موکول به بعد از اذان ظهر نمودیم .
ساعت دو بعد از ظهر به سمت شهر تبریز حرکت کردیم و ساعت 8 شب رسیدیم تبریز و یکراست رفتیم رستوران تا هم همسرم افطار کند و هم شام بخوریم و بعد از آن به مهمانسرا رزرو شده رفتیم و استراحت نمودیم.صبح روز بعد پس از صرف صبحانه مفصل به سمت مرز بازرگان راه افتادیم . ساعت 12 ظهر به مرز رسیدیم و بعد از ورود به محوطه گمرک و انجام مراحل اداری خروج خودرو و واریز فیشهای عوارض ساعت 13.30 وارد گمرک ترکیه شدیم و پس ازمعطلی کوتاهی ساعت 2 بعد از ظهربه وقت ایران و 12.30 به وقت ترکیه وارد خاک ترکیه شدیم
مسیر مرز بازرگان به شهر ترابوزان
هر دو خانواده سوار بر ماشین خود به سمت شهر دوغوبایزید به راه افتادیم .پس از نیم ساعت به شهر رسیدیم و به سمت شهرهای آغری و ارزروم طی مسیر نمودیم پس از چهار ساعت به شهر ارزروم رسیده و پس از گذر از کمربندی شهر به سمت شهر آشکاله ادامه مسیر دادیم . پس از 40 کیلومتر رانندگی به سه راهی ترابوزان – ارزنجان رسیدیم . مسیر غرب به سمت ارزنجان و مسیر شمال به سمت ترابوزان میرفت . ما راهی مسیر شمال شدیم که از همان ابتدا مسیر پرپیچ و خم با شیب رو به بالا شروع میشد .از آشکاله تا ترابوزان 250 کیلومتربود که نوید یک جاده زیبا و سرسبز را میداد. جاده در بخشی از مسیر دو طرفه و در بخشهایی زیادی نیز 4 بانده بود . در طی مسیر به شهر بایبورت رسیدیم شهری زیبا در حصار کوه های بلند و خوش آب و هوا.
پس از گذر از شهر در مسیر پرپیچ و خم کوهستانی به شهر زیبا و جنگلی گوموشانه رسیدیم .در طی مسیر بارها هوا بارانی و آفتابی میشد ولی از گوموشانه به بعد کلا هوا بارانی بود و امکان اینکه بخواهیم از طبیعت بسیار زیبا و بکر منطقه استفاده کنیم وجود نداشت .
جاده گومشانه به ترابوزان
پس از شهر گوموشانه به شهر توریستی ماچکا رسیدیم و بعد از طی 30 کیلومتر و گذر از یک کوه جنگلی به شهر ساحلی و زیبای ترابوزان رسیدیم.
شهر ترابوزان : شهریست در کنار دریای سیاه که مرکز استان ترابوزان می باشد. این شهر بر راه تجاری تاریخی راه ابریشم میان استانبول و ایران قراردارد و سال ها مرکز تجاری بین المللی مهم منطقه بوده است . این شهر به دلیل باشگاه ورزشی ترابوزان اسپور در ترکیه و جهان شهرت دارد. شهر ترابوزان از شرق در مسیر دریای سیاه با شهر ریزه و از غرب سواحل دریای سیاه با شهر سامسون از جنوب نیز با شهرهای ارزروم-ارزنجان همسایه است.این شهر از بنادر مهم و استراتژیک کشور ترکیه جهت مبادلات تجاری و نظامی با کشورهای حاشیه شمال – شرق و غرب دریای سیاه می باشد آثار باستانی زیادی از زمان روم باستان در این منطقه می توان یافت مانند کلیسای صوملا-موزه ایاصوفیه و نقاط گردشگری خاصی نطیر بز تپه (تپه ای زیبا مشرف به شهر و با نمای دریای سیاه )- کاخ آتاتورک – شهر زیبای آکجاباد-دریاچه منحصر بفرد اوزون گل-و سواحل زیبای دریای سیاه .
مردم شهر غالبا به زبان ترکی صحبت میکنند ولی در خیلی از جاها در کنار نوشته های ترکی از نوشتار عربی هم استفاده شده که نشان دهنده سفر و سرمایه گذاری کشورهای عربی حوزه خلیج همیشه فارس در ابن منطقه است.
ساعت 8 شب زمان اذان مغرب به ترابوزان رسیدیم . وقت افطار بود وخیابانها خلوت ،لذا با توجه به خستگی راه و بارندگی ترجیج دادیم ابتدا دنبال هتل باشیم .با توجه به بررسی هایی که انجام داده بودم گزینه اولم هتل 4 ستاره ساحلی و بزرگ نووتل(Novotel) بود .
novotel hotel
هتل با مرکز شهر ترابوزان 9 کیلومتر فاصله داشت . در ترابوزان هتل ساحلی خیلی وجود ندارد هتلهای هیلتون و رامادا و نواتل ساحلی می باشند که هتل نواتل را به عنوان گزینه اول بدلیل مجاورت با مرکز خرید جواهرو ساحلی بودنش انتخاب نمودم.
پس از طی 9 کیلومتر جاده ساحلی به هتل رسیدیم هتل در منطقه یورما و دقیقا کنار ساحل واقع شده است. با مراجعه به پذیرش و استعلام قیمت اتاق 2 تخته با یک کاناپه تخت خواب شو به همراه صبحانه 400 لیر اعلام نمودن که با کلی چانه زنی اتاق رو به دریا به قیمت 320 لیر توافق شد.اتاق هر دو خانواده در طبقه پنجم هتل و رو به دریا که دارای یک بالکن کوچک بود قرارداشت. اتاقها بسیار تمیز و مرتب و سرویس بهداشتی و حمام هم بدون نقص بود.سرویس رایگان هتل علاوه بر صبحانه استفاده از سالن بدنسازی – بازیهای رایانه ای مخصوص کودکان – استخر و سونا – استفاده از دریا وتخت کنار دریا و زمین تنیس و باغ رو به دریای درون محوطه هتل بود.
اتاق هتل نووتل
پس از تحویل اتاقها و استقرار وسایل برای صرف شام از هتل خارج شدیم که پس از کمی جستجو در نزدیکی هتل و پشت مرکز خرید جواهر در یک فضای باز بزرگ که نزدیک ساحل بود، مجموعه رستورانها و یک فروشگاه بزرگ میگروس قرار داشت .که از این لحاظ نیز موقعیت هتل خیلی ایده آل بود .شام را در یکی از رستوران ها صرف کردیم و جهت استراحت به هتل مراجعه نمودیم .
طلوع خورشید
حوالی ساعت 6 صیح از خواب بیدار شدم و تا از بالکن هتل طلوع زیبای خورشید را از ماورا دریای سیاه تماشا کنم که هوا کمی ابری و خورشید نیز در پس ابرها مخفی شده و پرتو نور از زیر ابرها نمایان که منظره زیبایی را پدید آورده بود .
صبح جهت صرف صبحانه به رستوران هتل واقع در طبقه همکف رفتیم یک رستوران بزرگ که دارای چهار ردیف که انواع و اقسام پنیرها – مرباها ،سوسیس و کالباس، میوه ،سیب زمینی سرخ شده و پوره ، تخم مرغ و املت سوپ و خیلی خوراکی های خوشمزه دیگر بر روی میز ها چیده شده بود و تقریبا چیزی کم نداشت حتی سرشیر محلی هم وجود داشت .
در بیرون سالن هم تعداد زیادی میز و صندلی تابستانی چیده شده که مشرف به فضای سبز هتل ، باغ و دریا بود و سایبانهایی وجود داشت که در صورت تابش آفتاب یا بارش باران می توانسنیم باز کنیم . پس از صرف صبحانه برنامه گشت کلیسای صوملا رو داشتیم ، پس بلافاصله آماده شدیم و به سمت مرکز ترابوزان حرکت کردیم و پس از عبور از تونل داخل شهر وارد جاده ای که دیشب آمده بودیم شدیم .به شهر ماچکا رسیدیم و از داخل شهر وارد جاده جنگلی بسیار زیبا شدیم ، از ابتدای مسیر تا صوملا 14 کیلومتر راه بود .
نقشه جاده صوملا
جاده صوملا
منطقه کوهستانی و جنگلی
پس از حدود 9 کیلومتر به ورودی منطقه حفاظت شده پارک ملی آلتین دره رسیدیم و پس از پرداخت 9 لیر برای هر خودرو وارد محدوده شدیم . طبیعت بکر ، زیبا ، و بدون هیچ گونه آلودگی ، کاملا پاک، ( متاسفانه زیبایی شمال کشور خودمان که در پس آلودگیهای ایجاد شده توسط برخی از هموطنان در حال نابودیست برای هر عاشق طبیعت آزار دهنده است.)
درباره کلیسای صوملا:
نمایی از کلیسای صوملا
کلیسای صوملا ساخته شده در قرن 14 میلادی ، صومعه ای در ابرها فراهم شده که بر روی پرتگاهی 270 متری بالای تنگه عمیق قرارگرفته است .کلیسای اصلی صومعه که با خرابه هایی از استراحتگاه راهب ها احاطه شده چه از داخل و چه از خارج پوشیده از نقاشی های دیواری بسیار زیباست.(برگرفته از وبلاگ فانوس فردا)
پس از ورود به محدوده در فضایی زیبا تعدادی رستوران و فروشگاههای صنایع دستی قرارداشت. یکی از افراد محلی گفت کلیسا به دلیل انجام تعمیرات تعطیل است و امکان بازدید از داخل آن وجود ندارد.ما با خودرو هایمان به نزدیکی محوطه کلیسا رسیدیم که دارای پارکینگ و چند فروشگاه صنایع دستی بود.
کلیسا واقع درارتفاع و سینه کوه که مشرف بردره ای عمیق ساخته شده است . متاسفانه امکان بازدید از کلیسا فراهم نشدو فقط به گشت و گذار در اطراف اکتفا نمودیم .سپس با راهنمایی یکی از افراد محلی جاده خاکی را به سمت ارتفاعات ادامه مسیر دادیم و به محوطه ییلاقی بسیار زیبا رسیدیم که از هر طرف آن آبشار و رودخانه و چشمه سارهای فراوان جاری بود .
هوا هم در بالای کوه مه آلود و نیمه بارانی که مه موجود منظره بی نطیری را در منطقه ایجاد نموده ، هوایی بس دل انگیز و مطبوع داشت .توصیف زیبایی طبیعت منطقه در نوشتار امکان پذیر نیست.پس از کمی عکاسی، از مناظر زیبا دل کنده و به سمت ترابوزان برگشتیم.
ساعت 7 عصر شده بود به محدوده مرکزی شهر خیابان جمهوریت و میدان آتاتورک رفتیم خودروها را در خیابان پارک نموده و به گشت وگذار در مرکز شهر پرداختیم .
خیابان جمهوریت
با توجه به نزدیکی به اذان مغرب تفریبا همه فروشگاهها در حال بستن بودن و فقط رستورانها باز بود، که همگی در تدارک افطاری برای پذیرایی از مشتریان روزه دار بودند . ما لیرهایی که همراه آورده بودیم تمام شده بود و بدنبال صرافی می گشتیم که متاسفانه کلیه صرافیها در ساعت 6 بسته بودند و کسی هم تمایل به تبدیل لیر به دلار نداشت حتی هتل بزرگ آزور که هتلی 5 ستاره لوکس در مرکز شهر بود نیز صرافی نداشت .(تجربه شد همیشه پول کشور مقصد به میزان کافی به همراه داشته باشیم).
هوا کم کم تاریک و با تعطیلی بازار سوار خودرو هایمان شده و به هتل بازگشتیم . مقداری دلار توسط رسپشن هتل به لیر تبدیل کردیم و مجدد به رستورانی که شب قبل رفته بودیم مراجعه وسفارش غذا دادیم .در این مکان 4 رستوران بزرگ قرارداشت که جهت افطاری بر روی میز ها انواع پنیر و کره، بامیه ، سماور ذغالی با قوری مخصوص ، سوپ وغیره چیده شده بود که مشتریان معمولا میزها رو از قبل رزرو کرده بودند. هر 4 رستوران مملو از جمعیت بود.ما هم مطابق شب قبل غذایی سفارش دادیم که کیفیت مطلوبی داشت .پس از صرف شام به هتل برگشته و کنار ساحل رفته و کمی از هوای مطلوب سواحل دریای سیاه لذت بردیم .
هوای شهر ترابوزان در این مقطع که ما در آنجا بودیم بسیار متغیر و غیر قابل پیش بینی بود تقریبا هوا با وجود اینکه تیر ماه بود ولی ما هر روز هوای 4 فصل رو تجربه میکردیم . بارندگی می شد و سپس باران بند می آمد آفتابی و گرم پس لحظه ای مجدد بارانی و یهو خیلی سرد که البته برای ما خیلی خوب و جالب بود در مجموع هوا باب میل بود.
ترابوزان شهری مذهبی و سنی می باشد و غالب ساکنین آن روزه دار بودند علیرغم اینکه در ماه مبارک رمضان ممنوعیت خوردن و آشامیدن در ترکیه وجود ندارد ولی مردم این شهر نسبت به این مورد تعصب دارند. به واسطه زیبایی های طبیعی این شهر و اطراف آن غالب توریستهایی که به این منطقه سفر می نمایند از کشورهای عربی حوزه خلیج همیشه فارس و شمال آفریقا می باشند .احتمالا بدلیل عدم وجود مناطق جنگلی در کشورهای ذکر شده و همچنین گرایشات دینی مشترک مقصد توریستی مناسبی برایشان می باشد .
فرودگاه شهر در محیطی بسیار زیبا ساخته شده ، باند فرود هواپیما به موازات ساحل دریای سیاه قراردارد و به راحتی می توان از جاده ساحلی ، فرودگاه و باند پرواز را مشاهده نمود.در این فرودگاه پروازهای مستقیم روزانه زیادی از کشورهای عربستان – کویت – امارات- قطر- عمان و لبنان دایر است . در کنار فرودگاه نیز هتل رامادا پلازا قرارداردکه هتلی لوکس و 5 ستاره ساحلی است.برخی از اعراب در محدوده سواحل دریای سیاه سرمایه گذاریهایی در خصوص احداث ساختمان مسکونی ، تاسیس کارخانجات ، دابر نمودن رستورانها و ساخت هتل سرمایه گداری نموده اند.
نمایی از طلوع خورشید
برنامه روز دوم مراجعه به کوشک آتاترک(کاخ آتا ترک)- شهر آکجا آباد-موزه ایاصوقیاو بز تپه بود. بایک خانواده دیگر ایرانی که در هتل اقامت داشتن آشنا شدیم و آنها نیز تمایل داشتن که با ما به مکانهای یاد شده بروند که من هم استقبال کردم .هر سه خانواده سوار بر ماشین هایمان راهی گشت وگذار شدیم. اولین مقصد ما کوشک آتا ترک بود، پس از گذر از جاده ساحلی داخل شهر و دنبال کردن تابلو راهنما و کمک گرفتن از جی پی اس به کاخ کوچک ونقلی آتاتورک ، معرف به کوشک آتاتورک رسیدیم . مکانی در حصار جنگل ودر ارتفاعات شهر با یک منظره مثال زدنی که واقعا جلوه زیبایی داشت.
کوشک آتاترک
باران نم نم می بارید و هوای خیلی مطبوع و دل انگیز بود .ورودی کاخ هر نفر 3 لیر و دانش آموزان نیم بها. کاخ خیلی کوچک با ساختمانی زیبا و محوطه ای مملو از گل و گیاه که به طرز باشکوهی گلها در باغ تزیین و نگهداری می شد.در داخل باغ چند تا سنجاب بازیگوشی میکردند بدون ترس از کسانیکه اونجا بودندواین مسئله بیانگر احساس امنیتی بود که سنجابها نسبت به اطراف خود داشتند. (امیدوارم این احساس امنیت برای حیوانات اهلی در کشور مان توسط برخی از هموطنان عزیز فراهم شود). به گفته راهنمای کاخ، شخص آتاتورک یک شب بیشتر در این کاخ اقامت نداشته است.
ساختمان دارای دو طبقه ، در همکف سالن پذیرایی از میهمان و یک اتاق هم مخصوص تفریح با میز بیلیارد – دو اتاق مبله و راه پله منتهی به طبقه اول عکسهای مختلفی از جلسات و میهمانیهای شخصیت مصطفی کمال پاشا(آتا تورک) بر روی دیوار چیده شده بود. یک عکس منحصر بفرد هم برای ایرانیها وجود داشت و آن عکس رضا شاه در کنار آتا ترک بود .
در طبقه دوم سرویس بهداشتی – حمام با وان- اتاق کار- اتاق خواب – اتاق جلسات و آشپزخانه که همه چی مربوط به سالهای دور و سنتی بود . چیدمان وسایل درون اتاقها براساس فضا ونوع کاربری با نظم و ترتیب خاصی انجام شده بود.
پس از بازدید از درون کاخ به محوطه حیاط آمدیم که بسیار زیبا گلکاری و تزیین شده بود و عکسهایی خوبی بابت یادگاری گرفتیم .
گلکاری باغ کاخ
="center" style="margin: 10px 0px;">
بیرون کاخ چند فروشگاه صنایع دستی وجود داشت که خانمها جهت بازدید به فروشگاهها مراجعه نمودند.هنگام برگشت از ارتفاعات پایین آمده و به جاده ساحلی رسیدیم . پس از 15 کیلومتر رانندگی به سمت غرب ، به شهر زیبا و ساحلی آکجاباد رسیدیم .
پارک ساحلی شهرآکجاباد
شهری کوچک و زیبا که دارای پارک ساحلی وسیع در کنار دریای سیاه بود . شهر از یکطرف دریا واز طرفی دیگر خانه هایی که به طرز زیبایی از پایین تا بالای ارتفاعات چیده شده که زیبایی خاصی به شهر داده بود البته در نوار ساحلی دریای سیاه اغلب خانه ها بر روی ارتفاعات ساخته شده اند. پارک ساحلی بسیار تمیزکه برای گشت و پیاده روی مناسب بود.پس از گشتی کوتاه در پارک وارد محدوده بازار سنتی شهرشدیم ، اتواع فروشگاههای لباس – صنایع دستی – و ظروف مسی وجود داشت.
پس از گذر از کوچه پس کوچه ها و بازدید از فروشگاهها، همراهان اظهار خستگی کردن لذا از رفتن به موزه اباصوفیه و بز تپه صرفنطر کردیم .به هتل بازگشتیم و از امکانات تفریحی هتل نظیر استخر و سونا استفاده نمودیم.
استخر هتل نووتل
استخر داخل سالن و سرپوشیده که خلوت و تمیزبود سونای خشک و بخار خوبی داشت . پس از شنا قرارگذاشیم به مرکز خرید جواهر که در مجاورت هتل بود برویم.
مرکز خرید جواهر
مرکز خرید اوتلت جواهر(CEVAHER AVM) دارای فضایی بسیار بزرگ و در سه طبقه که طبقه اول و دوم دارای فروشگاهای مختلف لباس نظیر ال سی وایکیکی – کوتون=کاراجا –بویر وسایر مارکهای معرف ترک که اغلب اجناسشان را باتخفیفات خوبی ارائه می نمودند.فروشگاهای دیگری از قبیل لوازم خانگی – کالای خواب ویک هابپر مارکت نیز وجود داشت در کل مرکز خرید نسبتا خلوتی بود البته ما غروب رفته بودیم وبدلیل تقارن با افطار شلوغ نبود.
پس از بازدیداز مرکز خرید به هتل بازگشنه و جهت صرف شام به رستوران شب قبل مراجعه نمودیم.فروشگاه میگروس بزرگی نیز در آنجا وجود داشت که کمی میوه و خوراکی خریده و جهت استراحت به هتل بازگشتیم.آخر شب از طرق دوست جدیدمان به کنار ساحل جهت صرف چای و میوه دعوت شدم که واقعا هوای دلچسب به همراهی نوای موج دریا ، روح و جسم هر انسانی رو نوازش میکرد. صبح روزسوم پس از صرف صبحانه کمی در محوطه باغ هتل قدیم زدیم که باغی بسیار زیبا که با گیاهان خاصی تزیین شده بود
سپس به مرکز اصلی شهر خیابان جمهوریت رفتیم و ابتدا 1100 دلار تبدیل به لیر کردم نرخ برابری هر دلار به لیر 2.86 بود . از کوچه پس کوچه های مرکزی شهر که مملو از فروشگاههای مختلف بود دیدن کردیم . در مرکز شهر طلا فروشیهای زیادی بودو که درپشت ویترین آنها تنوع خوبی از مدلها وجود داشت. طلا در کشور ترکیه عیار 14 می باشد .
در مرکز شهر انواع فروشگاههای لباس – میوه فروشیهایی که میوه خوب و درشت رابا قیمت های خیلی خوب عرضه می کردند.(گیلاس کاملا درشت کیلویی 10 لیر معدل12هزار تومان این گیلاس درجه یک رو تو تهران کمتر از 20 هزارتومان نمیشه پیدا کرد)در کل قیمت میوه های تولید خود ترکیه خیلی مناسب وبا توجه به کیفیت آن ارزان است.از یک فروشگاه قهوه فروشی برای پسرم 200 گرم قهوه ترک را به قیمت 7 لیر و مقداری دارو نیز از داروخانه خریداری نمودیم .
پس از آن به مرکز خرید بزرگ و زیبای فروم ترابوزان رفتیم( در شهر های مهم ترکیه نظیر آنکارا- استانبول- کایسری – ازمیر-ترابوزان –مرسین و چند شهر دیگر یک سری مراکز خرید با برند فروم با طراحی و معماری تقریبا یکسان البته با کمی اختلاف ساخته شده که تمام برندهای مطرح ترک و اروپایی در آنجا شعبه دارند و معمولا فروم ها دارای دو یا سه طبقه با مساحت بزرگ و دارای سه راهروی بزرگ که از هرطرف بهم متصل می شوند (.فقط فروم ازمیر کاملا روبازبا سایبان که بالای برخی از فروشگاهها انواع فست فود وجود داشت و البته بسیار شکیل و زیباست)
پس از پارک خودرو در پارگینگ مجتمع وارد محوطه مرکز خرید شدیم ومقداری خرید انجام دادیم سپس جهت صرف غذا به برگر کینگ در طبقه سوم رفته و سفارش همبرگر با منو ویژه دادیم که طبق معمول خوشمزه بود.و پس از آن وارد بالکن مجتمع شدیم و از منظره زیبای دریا لذت بردیم
نمایی از دریای سیاه از مرکز خرید فروم ترابوزان
چندتا عکس هم گرفته به هتل برگشتیم . بعد از کمی استراحت مجدد به مرکز خرید جواهر رفتیم و بعد از ظهرمان را در آنجا سپری کردیم .بدلیل نزدیکی به عید سعید فطر که برای ترکها از اهمیت ویژه ای برخودار است مرکز خرید جواهر به نسبت روز قبل شلوغتر بود. آخر شب به هتل برگشته و خرید ها را جمع و جور کردیم .صبح روز بعد پس از صرف صبحانه چمدانها را بسته و جهت تسویه حساب و تحویل اتاق به پذیرش مراجعه نمودیم .در این زمان مجبور بودیم هتل زیبای نواتل را ترک کنیم و از زیباییهای ترابوزان دست بکشیم .در عوض طبق برنامه، زیباییهای دیگری منتظر ما بود که برای رسیدن به آنجا لحظه شماری میکردم.
نقشه مسیر ترابوزان به دریاچه اوزون گل
پس از خروج از هتل به یک فروشگاه محصولات برند تاچ رفته و خرید جزیی انجام دادیم و سپس به سمت شرق دریای سیاه ادامه مسیر دادیم . پس از 45 کیلومتر به شهر کوچک آف رسیدیم مسیر مستقیم به سمت استان وشهر ریزه بود و مسیر سمت راست یا جنوب به بهشت و جایگاه زیباییهای خدادادی یعنی دریاچه اوزون گل میرفت ، که ما به سمت جنوب تغییر مسیر دادیم .
طی مسیر از دریای سیاه دور می شدیم و وارد مسیر کوهستانی مملو ازجنگلهای انبوه و سرسبز شدیم .منطقه حد فاصل شهر آف و دریاچه اوزون گل به مرکز کاشت چای ترکیه با چایکارا (CAYKARA)معروف است . در طی جاده کارخانه های بزرگ تولید چای سیاه و سبز که محصول کشاورزی همین منطقه است وجود داشت . مردم ترکیه تعصب خیلی زیادی نسبت به چای تولید خود دارند و کمتر از سایر چای های خارجی استفاده می نمایند و بیشترین چای تولید کشور نیز در این منطقه و استان ریزه کاشت و برداشت می شود ( و باز هم افسوس از اینکه کشاورزان چای کار و زحمت کش شمال کشورمان بدلیل تبلیغات غلط نمی توانند محصول خود را در بازار به نحو شایسته عرضه نمایند در صورتیکه چای ایرانی از نظر سلامت و کیفیت بسیار بالاتر از چای هند و سریلانکا قرار داردکه سه وپژگی اساسی دارد یکی رنگ چای ایرانی و طعم آن پس از مدتی از دم کردن عوض نمی شود و دوم دندانها را سیاه نمی کند و سوم طعم بسیار خوبی دارد.)
پس از حدود 40 کیلومتر رانندگی در یک جاده پر پیچ و خم و بسیار زیبا وپس از بالا رفتن از یک پیچ به یک منطقه توریستی رسیدیم که زیباییش در نوشتار و گفتارامکان پذیر نیست . یک دریاچه کوچک و بیضی شکل که دور آن خیابان و پیاده رو که با سنگ ،فرش شده و در حاشیه خیابان کلی هتل ، رستوران های بزرگ و کوچک و فروشگاههای صتایع دستی وجود داشت. اغلب هتل ها و رستوران به سبک رستوران های کوهستانی و با نمای چوب ساخته شده اند.
خیابان کنار دریاچه
در ابتدای ورود اقدام به پیداکردن هتل نمودیم ، پس از بازدید از چند تا هتل و هتل آپارتمان به هتل زیبای رویال اوزون گل رفتیم.
هتل رویال اوزون گل
هتلی با ساختار کاملا چوبی و زیبا که در بدو ورود با اشیا و صنایع دستی لابی آن تریین شده بود . از پدیرش قیمت را سئوال کردیم که اتاق سه تخته را 420 لیر قیمت داد. البته اتاق را بازدید کردیم کوچک بود و سوئیت بزرگتر را 500 لیر قیمت دادکه بدلیل بالا بودن قیمت نتوانستیم آنجا برویم و بدنبال هتل تمیز با قیمت مناسب گشتیم. پس از کمی جستجو در کنار هتل بزرگ اوندر هتلی کوچک بنام توگبا(tugba) که به صورت سوئیت های مجزا بالکن رو به جنگل داشت را به قیمت 170 لیر که مجهز به یک پذیرایی با مبلمان تختخوابشو و یک خواب با تخت دو نفره ، سرویس آشپزخانه و کتری و قوری و حمام مرتبی داشت .پس از مستقر شدن و استراحتی کوتاه با پای پیاده از مسیری مشخص به سمت دریاچه رفتیم و به ارزیابی منطقه و زیباییهای آن پرداختیم.
نمایی زیبا از دریاچه اوزون گل
رودخانه ای کوچک و پر آب از لابه لای کوههای اطراف وارد دریاچه ای تقریبا کوچک شده و از سمت شمالی دریاچه همان مقدار آب خارج و به صورت یک رودخروشان درآمده و به سمت دریای سیاه جاری می شود. دریاچه حالتی بین دایره و بیضی شکل است که دور تا دور آن توسط جاده ای سنگ فرش شده تزیین گشته که سمت شرقی – شمالی و جنوبی محل تردد خودرو که پیاده روی ساحلی کنار جاده وجود دارد و سمت غربی دریاچه مخصوص پیاده روی، قسمت شمالی دریاچه مملو از رستوران ها ، فروشگاه های صنابع دستی و هتل می باشد .
در بخش شمالی دریاچه مسجدی بزرگ ساخته شده که نمایی زیبا به دریاچه داده است . هتل هایی نیز کمی بالاتر از سطح دریا چه ساخته شده بودند که منظره بی نظیری ار دریاچه را می توان از بالا مشاهده نمود . بخش شمالی سرسبز ولی جنگلی نیست .چند تا آبشار هم دور دریاچه وجود دارد که بزرگترین آن در قسمت غربی است..در داخل دریاچه یک جزیره کوچک وجود دارد که توسط درختان احاطه شده است .دور دریاچه و حومه آن به طرز زیبایی توسط شهرداری محوطه سازی شده و امکانات تفریحی مناسب کوهستان از قبیل دوچرخه های تک نفره – دو نفره و چهار نفره – موتور برقی – ماشین های چهار چرخ کوهستان و انواع تفریحات خوب و سالم که با آب و هوای منطقه سازگاری دارد. تئارک دیده شده است.
در هر صورت مسئولین و هتل داران شرایط مناسبی رو برای جدب توریست در منطقه فراهم نموده اند که قابل تقدیر می باشد.با توجه به وسعت کوچک دریاچه بیش از 100 هتل کوچک ،بزرگ و آپارتمان که همه فعال و دارای مسافر بودند در منطقه وجود داشت که 60 درصد مسافران منطقه توریست های کشورهای عربی شامل می شدند.
دور دریاچه را به صورت پیاده گشتیم و از رستورانها و فروشگاههای صنایع دستی که کارهای زیبایی داشتند دیدن کردیم ، با توجه به اینکه اذان مغرب نشده بود برخی از رستوران ها هنوز غذا سرو نمی کردند. ما هم منتظر وقت اذان شدیم و به یکی از رستورانهای خوب که در دو طبقه بود رفتیم ، طبقه اول داخل سالن و طبقه دوم دارای بالکن بزرگ مسقف که اطراف آن باز بود .وقت غروب و اذان بود که باران نسبتا شدیدی گرفت و هوا سرد شد . سفارش سوپ و غدا طبق منو دادیم که برای 6 نفر 180 لیر پول غذا پرداخت نمودیم .
با توجه به موقعیت منطقه و کیفیت خوب غدا مناسب به نطر می اومد.پس از صرف شام هوا تاریک شده بود و دریاچه منظره دیگری پیدا کرده هوا کمی مه آلود و سرد بود ، چراغ های رنگارنگ هتل ها و رستورانهای اطراف جلوه ای زیبایی را درون دریاچه ایجاد نموده بود. برای تفریح شبانه چهار چرخ اجاره کردیم که سایبان هم داشت و بچه ها از سوار شدن به آن در هوای که مملو از اکسیژن بود لذت بردند.پس از گشت و گذار جهت صرف چای و استراحت به هتل رفتیم.بدلیل سرمای هوا از پذیرش هتل درخواست هیترجهت گرم نمودن اتاق کردیم .
صبح روز بعد ساعت 7 از خواب بیدار شده به همراه دوستمان جهت لذت بردن از آب و هوا، به دامنه جنگلی کوه روبروی هتل رفتیم. به موازات جوی آبی که در دامنه کوه از لابلای گلها و گیاهان سرسبز می گذشت بالا رفتیم و از بالا محو زیبایی هایی شدم که فقط خالق یکتا می تواند آنرا بوجود آورد. بارها نفس عمیق کشیدیم و ریه های خود را مملو از هوای پاک و تمیز کوهستان نمودیم. پس از لذت بردن از مناظر زیبا و هوای مطبوع از کوه پایین آمدیم که با یک حلزون نسبتا بزرگ نظر ما را به خود جلب کرد.
چندتا عکس گرفتم و سپس به هتل رفته و به همراه خانواده جهت صرف صبحانه وارد رستوران هتل شدیم .که متاسفانه صبحانه خوبی نداشت . بعد از صبحانه مجدد به سمت دریاچه رفتیم و برای بچه ها دوچرخه کرایه نموده و من هم به عکاسی از طبیعت بکر اطراف پرداختم.
پس از یک ساعت دو چرخه ها را تحویل دادیم و وسابل را جمع کرده و جهت دل کندن از این همه زیبایی آماده شدیم . اتاق ها رو تحویل و پس از تسویه با هتل سوار خودروهایمان شده به موازی رودخانه جاده جنگی وجوداشت که 5 کیلومتر طی مسیر کردیم در طی راه یک سد کوچک و چند آبشار زیبا دیدیم.
سپس بازگشتیم و پس از خداحافظی از دریاچه زیبا به سمت شهر آف حرکت نموده و از جاده ای که روز قبل آمده بودیم برگشتیم. جهت رفتن به شهر ریزه در مسیر جاده ساحلی شرق دریای سیاه ادامه مسیر دادیم. پس از 50 کیلومتر جاده ساحلی به شهر زیبا و ساحلی ریزه رسیدیم .
نقشه مسیر دریاچه اوزون گل به شهر ریزه
شهر در پس فرو رفتگی کوه ساخته و بسیاری از خانه ها نیز بردامنه کوه بنا شده است. .معروفیت شهر ریزه به چای معروف است همچنین این شهر زادگاه رجب طیب اردوغان ریاست محترم جمهور ترکیه نیز مشهور است .که دانشگاهی بزرگ به نام وی در این شهر وجود دارد. پس از ورود به شهر خودروها را در محلی مناسی پارک نموده و جهت بازدید از شهر به محدوده مرکزی رفتیم .
از فروشگاهها و مغازه ها مختلف بازدید کردیم و در یک فروشگاه بزرگ مقداری چای و سایر وسایل جهت منزل خریداری نمودیم. پس از حدود سه ساعت پیاده روی سوار ماشین هایمان شدیم به سمت جاده ریزه به ارزروم رفته و وارد مسیر زیبای جنگلی دیگر شدیم ابتدا 52 لیتر بنزین به قیمت 235 لیر زدیم و به سمت جنوب ادامه مسیر دادیم. .
طبق برنامه می خواستیم شب را در هتل جنگی (ریدوس ترمال )اقامت داشته باشیم . لذا پس از 30 کیلومتر به روستای ایکیز دره رسیدیم از اینجا تغییر مسیر داده و از جاده جنگلی که در سرتاسرآن پرچم ترکیه بر روی علمکهای روشنایی نصب بود، به سمت هتل رفتیم.
موقعیت هتل ریدوس بر روی گوگل ارث
پس از 9 کیلومتر هتلی بزرگ و مجلل در پس جنگلها خودنمایی می کرد وارد محوطه هتل شدیم ، هتل در چهار طبقه ساخته شده و کلیه اتاقها دارای بالکن بود ، جهت استعلام قیمت به پذیرش مراجعه کردیم که اتاق 3 تخته رو به قیمت 480 لیر اعلام نمودند که به نظر کمی زیاد اومد و پس از مشورت با دوستمان از اقامت در هتل منصرف شدیم .
هتل ریدوس ترمال اسپا
چند تا عکس از مناظر طبیعی و هتل انداختیم . به مسیر اصلی بازگشته و به سمت شهر ارزروم ادامه مسیر دادیم .
جاده جنگلی زیبا که در اطراف آن آبشارهای بسیاری وجود داشت . بارش باران شروع شده بود و با بالا رفتن ارتفاع بر شدت بارش افزوده میشد و مه غلیظی جنگلها و کوهستانهای اطراف را می پوشاند پس از 50 کیلومتر به ارتفاع 2600 متر رسیدیم که جنگلها تمام و به مناطق زیبای ییلاقی رسیدیم. جوی های آب و چشمه ها بر شکوه و زیبایی منطقه می افزود. . بارندگی تمام و هوا کاملا آفتابی بود پس از مدتی به شهر اسپیر(ispir) رسیدیم . برای استراحت در کنار چند مغازه محلی نزدیک ورودی شهر نگه داشتیم .
از آنجائیکه در خصوص عسل تولیدی این شهر بواسطه آب و هوای سرد و کوهستانیش تعاریف زیادی شنیده بودم با مراجعه به یکی از مغازه ها که پیرمرد خوش برخوردی در آنجا نشسته بود سراغ عسل گرفتم که عسل تولیدی این منطقه برای تست برایمان آورد،
از آنجائیکه آشنایی مختصری با عسل و طعم آن داشتم با چوب کبریت نیز تست کردم که نطرم رو در خصوص خرید جلب کردو همچنین طعم ومزه خیلی خوبی داشت و بابت 2 کیلو عسل با 5 لیر تخفیف 55 لیر پرداخت کردم . محصولات محلی دیگری هم از قبیل شیره توت سفید و شاه توت ، گردو و شیرینی های مختلف محلی دیگری هم بود . پس از کمی استراحت مجدد به راه افتادیم .
پس 150 کیلومتر طی نمودن جاده زیبای کوهستانی در هوایی که بارانی و آفتابی (بهاری)بود ساعت 8 شب به شهر ارزروم رسیدیم . شب عید فطر در ترکیه بود مرکز شهر تقریبا خلوت و اکثر فروشگاهها بسته بودند (بخاطر اینکه شب عید فطر بود همه مغازه ها بسته بودند واهالی شهر خود را برای عید آماده میکردند)رستورانی را پیدا کردیم و شام خورده سپس برای اقامت به جستجوی هتل پرداختیم. پس از کلی جستجو بوتیک هتل رافو را که هتلی کوچک وشیک با اتاقهایی بسیار تمیز بود را انتخاب نمودیم .
قیمت هتل برای اتاق سه تخته 175 لیر توافق شد.شب را استراحت کردیم و صبح پس از صبحانه جهت گشت وگذار به مرکز شهر رفتیم ، همه فروشگاهها بدلیل عید فطر تعطیل بود و از چند نفر پرسدیم که گفتن بعد از ساعت 1 و 2 بعد از ظهر باز می کنند . ما هم برای اینکه از فرصت استفاده کنیم با ماشین به اطراف شهر رفتیم و سری هم به پیست اسکی پالان دوکن زدیم . بخاطر اینکه فصل تابستان بود پیست تعطیل بود در کنار پیست چند هتل خیلی خوب و پنج ستاره قرار داشت . مجدد به مرکز شهر بازگشتیم و خودرو رو در خیابان جمهوریت پارک نمودیم و از قلعه و مسجد واقع در پارکی که در حاشیه خیابان وجود داشت بازدید کردیم .
هوا صاف ، تمیز و بسیار خنک و مطبوع بود. منتظر ساعت 1 شدیم و به مرکز خرید پارک وارد شدیم . این مرکز در 4 طبقه که از هرطبقه که بالا میرفتی از طبقه پایینی بزرگتر میشد . حسابی گرسنه شده بودیم . با مراجعه به طبقه آخر مجتمع سفارش سه عدد پیتزا دومینوز دادیم .
پیتزا ها بزرگ بود و به سختی تمام کردیم .پس از بازدید از فروشگاهها و خرید کفش برای خودم و کلاه برای پسرم از مجتمع بیرون آمده و در کوچه پشت مرکز خرید چای فروشیهای زیادی بود که بابت هر نفر سفارش چای دادیم و پس از صرف چای سوار ماشین شده و راهی مرکز خرید فروم ارزروم شدیم .
در خصوص شهر ارزروم در سفرنامه قبلیم(سفرنامه مرسین ) توضیحاتی داده بودم لذا از تکرار توضیحات صرفنظر می کنم.مرکز خرید فروم ارزروم با خیابان مرکزی شهر کمی فاصله داشت و به نسبت مراکز فروم شهرهای دیگر کمی کوچکتر بود ولی از نظر مهندسی مانند آنان بود،
مرکزی شیک و بزرگ که تمام برندهای ترکیه و برخی از برندهای اروپایی نیز در آنجا شعبه داشتند .پس از تماشای فروشگاهها از مرکز تجاری بیرون آمده و مجدد به هتل برگشتیم .هوا کاملا تاریک شده و تمام همراهان خسته بودند. لذا جهت استراحت به اتاقهایمان رفتیم تا برای پایان دادن به سفر در روز بعد آماده شویم.
نقشه ارزروم به مرز بازرگان
صبح روز بعد پس از صرف صبحانه اتاق ها را تحویل داده و با هتل تسویه نمودیم .سوار بر خودروهایمان جهت مراجعت به کشور عزیزمان راهی جاده شدیم .در مسیر از شهر کوچک آغری نیز بازدید کردیم و پس از رسیدن به دوغو بایزید تصمیم گرفتیم به شهر ایغدیر که در شمال دوغوبایزید بود برویم . مسافت 40 کیلومتر بود که همراه با بارش شدید باران همراه بود . شهر خیلی جالبی به نظرم نیومد حفاریهای داخل شهر باعث شده بود که گردو خاک داخل شهر زیاد باشد . کمی در مرکز شهر گشتیم و بخاطر اینکه به تاریکی هوا برنخوریم مجدد به دوغو بایزید برگشته و بدون توقف به سمت مرز بازرگان رفته و با معطلی کمی وارد خاک کشورمان شدیم .
سفر به شمال ترکیه برایم جذابیتها ، زیباییها و تفاوتهای زیادی داشت شمال ترکیه نیز مانند شمال ایران زیبا و بی نظیر است با این تفاوت که اثری از زباله و آلودگی که توسط انسان ایجاد شده باشد را مشاهده نمی کنید ، اثری از برداشت بی رویه منابع جنگلی نمی بینیدو با توجه به بارندگیهای زیاد اثری از سیلابهای مخرب بدلیل سالم ماندن جنگلها وجود ندارد .کاش ما هم به فکر آیندگان خود بودیم و در خصوص نگهداری از زیباییهای خدادادی بیشتر اهتمام می ورزیدیم.
جاده های ترکیه تقریبا خوب و مهندسی ساز هستند و در هرجایی که راهسازی فعالیت داشت خیلی خوب ماشین ها به سمت خاصی هدایت می شدند . قوانین و مقرررات راهنمایی و رانندگی در این کشور تقریبا رعایت می شود و من چه در سفر به مرسین و چه در این سفر تصادف شدید ندیدم .
در جاده ها و درون شهر هاجهت کاهش سرعت از جدول و سرعت گیر استفاده نمی شود . ورودی کلیه شهرها با دوربین کنترل می شود و تقریبا کلیه محل های خط کشی عابر پیاده مجهز به چراغ قرمز می باشد. کلیه تقاطع ها و میادین دارای چراغ راهنما و دوربین می باشد هیچ پلیسی جهت اعمال قانون در کمین راننده نمی نشیند.. در برخی از شهر ها بدلیل مسایل امنیتی خودروها رو بازدید میکردند ولی با خودروهای ما که پلاک ترانزیت داشتیم کاری نداشتند.در مجموع سفر بسیار خوبی بود و از زیبایی مکانهایی که رفته بودیم به نسبت مدت اقامتمان لذت بردیم و آرزوی سفر مجدد به ترابوزان و خصوصا دریاچه اوزون گل را دارم.
در پایان به پیشنهاد دوستان جدول اکسل هزینه های سفر را نیز درج می نمایم.
نقشه ارزروم به مرز بازرگان
در پایان از همراهی خانواده دوست عزیزم و همچنین خانواده خودم که سختی سفر را با لذت تحمل کردند تشکر و قدردانی می نمایم . از کلیه دوستانی که این سفرنامه را مطالعه می کنند تشکر و قدردانی می نمایم و از نظرات منتقدانه و پیشنهادات به گرمی استقبال می نمایم