مدتی در این فکر بودم که جدا از کم کاری های مسئولین در صنعت توریسم، خودمان نیز در این قضیه بی تقصیر نیستیم.
دیدن تصاویر و سفرنامه های جذاب خارجی از گوشه و کنار دنیا و مطالب وب سایت ها و دیدن کامنت هایی نظیر " ایران خودمون از این جاها زیاد داره" ادم را به فکر فرو میبرد. چندی پیش چنین مطلبی توسط شخصی در همین سایت لست سکند تکرار شد و خانمی در اعتراض به تکرار این جمله به ایشون گفتند که اگه شما انقدر ادعا دارید از خودتان شروع کنید و گوشه کنار کشورتان را به همه نشان بدهید . صحبت این 2 عزیز جرقه ای شد برای این کار تا در مورد جاذبه های شهرهای جتوبی خراسان رضوی سفرنامه ای بنویسم. دلیل این موضوع هم این هستش که کمتر کسی به این شهرها پرداخته است.شهرهای کویری و گرم شاید مورد علاقه خیلی ها نباشد.ولی زیبایی های خودشان را دارند.من ساکن مشهد هستم و به دلیل داشتن خویشاوندهایی در این شهرها رفت امد می کنم.در این سفرنامه قصد دارم به شهرهای کاشمر ،خلیل آباد،گنابادو بردسکن با شما همسفر شوم. . تعدادی از دوستان وخانواده ها رو همراه کردیم تا در اولین مقصد خود به سمت شهر گناباد راهی شویم. شهری که شاهکار منحصر به فرد هخامنشیان ، قنات ایرانی و میراث جهانی یعنی قنات قصبه را در خود جای داده است شهری که تقریبا از جنوبی ترین شهرهای خراسان رضوی به شمار می آید و جمعیتی در حدود 35000 نفر دارد . فاصله مشهد تا گناباد چیزی در حدود 290 کیلومتر است. برنامه ما این بود که برای استراحت در یکی از روستاهای تاریخی گناباد برویم و شب را در آنجا اقامت داشته باشیم و فردا با انرژی کامل به سمت قنات برویم . بنابراین بعد از 3 ساعت رانندگی وقتی به گناباد رسیدیم ، روستای تاریخی ریاب رو انتخاب کردیم .روستای تاریخی ریاب در 5 کیلومتری گناباد قرار دارد و بسیار نزدیک است.روستای ریاب از چند وقته پیش هدف گردشگری شده و از سال 1387 به ثبت ملی رسیده است .سبک خانه های ریابی چیزی شبیه به خانه های یزد به همراه بادگیر است .خانه های گلی و خشتی .قدمت بسیاری از خانه ها به زمان قاجاریه برمیگردند و بسیاری از خانه ها تبدیل به اقامتگاه های بومی شده اند.
همانطور که در عکس مشاهده میکنید مسیر مشهد تا گناباد 3 ساعت زمان میبرد.
برای اقامت در روستا چندین اقامتگاه وجود دارداز جمله پورقیصر، قوامیه وخالو عیسی که به دلیل تجربه ای که در موردکیفیت غذاهای اقامتگاه قوامیه داشتیم این اقامتگاه رو انتخاب کردیم و قرار شد برای ناهار ، شام و خواب در روستا باشیم و صبح به سمت قنات حرکت کنیم. بهتر است از قبل هماهنگ کنید و تماس بگیرید .چون تورهای زیادی هستند که به آنجا می روند.برای رسیدن به روستای ریاب کافی است به سمت غرب گناباد حرکت کنید و بعد از5 کیلومتر به روستا می رسید
در مسیر روستا در خیابان اصلی آن حرکت میکنید تا به بافت تاریخی برسید. کافیه به طاق آجری برسید و ماشین را پارک کنید
روستا بسیار تمیز و مرتب میباشد و واقعا حیف است که ماشین ها به بافت تاریخی ورود کنند. به همراه دوستانی که به پیشنهاد ما از مشهد به اینجا امده بودند به سمت اقامتگاه حرکت کردیم .کوچه ها سنگ فرش شده و کلیه دیوار ها مرمت شده است .روستا تقریبا خلوت است.به جز تعدادی افراد مسن.
زنان روستا در حال بردن آش نذری
وقتی که این خانومها مارا دیدند با مهربانی برای ما آش اوردند .آشی به نام بلغور گندم.این آش رو شاید در همه جا دیده باشید ولی در روش خراسانی که از بلغور گندم و سبزیجات تازه مثل گشنیز و تره و جعفری و بادمجان و گوجه و پیاز که بعضی وقتها هم کمی گوشت گوسفند هم بهش اضافه میکنند.این جور آشها به گفته محلی ها احتیاج زیادی به هم زدن دارد. به هر حال آش بسیار خوشمزه ای است.
از نخلی که در روبروی مسجد قرار داشت مشخص است که اینجا هم مثل یزد نخل گردانی دارند .یکی از دیدنی های روستا آب انبار آن است که قدمتی به زمان قاجار دارد و ثبت ملی شده است.روستائیان ریاب آب قنات رو به سمت آب انبار هدایت میکردند و برای استفاده از آب ،راه پله های طویل آن را به پایین میرفتند.
به هر حال به سمت اقامتگاه حرکت کردیم . در تمام روستا تابلوهایی برای رسیدن به اقامتگاه ها درنظر گرفته شده است
برج کنار اقامتگاه قوامیه
ورودی اقامتگاه قوامیه
اقامتگاه قوامیه قدمتی به زمان قاجار دارد و دارای 5 اتاق است و یک مطبخ قدیمی .چیزی شبیه به خانه های یزدی.دارای یک ایوان و کلی طاقچه .هزینه هر اتاق در این اقامتگاه ها شبی تقریبا 40 هزار تومان برای اتاق های 12 متری و60 هزار تومان برای اتاق های 20متری است.یعنی تعداد مهمان مهم نیست و هر تعداد باشید میتوانید در یک اتاق اقامت کنید.اتاق ها تخت ندارد و به صورت سنتی یعنی دارای لحاف و پتو می باشد .هزینه صبحانه و ناهار و شام هم جداگانه حساب می شود.غذاهایی شامل چلوگوشت ،چلو قرمه ، کشک بادمجان ،انواع آش و غذاها خورشتی و دیزی در این اقامتگاه سرو میشود. قیمت غذاها هم از 20 هزار تومان به پایین است.که گران ترین آنها چلوگوشت است.ترشی 500 تومان،ماست 500 تومان و دوغ محلی به صورت پارچ 5000 تومان است.
دوری از شهر و فرار از زندگی شهری به دوستان آرامش خاصی رو داده بود، از اینکه این همه راه رو آمده بودند راضی بودند.
لباسی از جنس نمد که برای عکس گرفتن در اقامتگاه بود و همه بااین لباس عکس میگرفتند.لباسی که چوپانان استفاده میکرند و برای سرما بسیار مناسب است.بعضی ها هم میگفتند برای زمانی که گرک حمله میکرده هم مناسب بوده است.
این هم تصویری از ورودی یک اتاق به نام بی بی گل
سرویس بهداشتی های اقامتگاه بسیار تمیز بود
مطبخ اقامتگاه
سرویس چایی در ظروف سفالی
یکی از سوغاتی های گناباد ظروف سفالی آن است.روستایی به نام مند در نزدیکی گناباد که از ریاب 10 کیلومتر فاصله دارد .چون به همراهانمون قول آن را داده بودیم بعد از استراحت و نوشیدن چایی در ظروف سفالی برای خرید سفال و بازید از کارگاه سفال به سمت روستای مند حرکت کردیم .
بعد از بازدید از کارگاه سفال و خرید چند قلم سفال به سمت اقامتگاه حرکت کردیم و من مثل همیشه چند سفال خریدم
قرار شد برای گشت روستا چندتا از اقامتگاهای دیگه روستا رو سر بزنیم و در هرکدام از آنها چایی آتشی بخوریم
بنابراین تصمیم گرفتیم به اقامتگاه پور قیصر بریم و بازدیدی از آنجا داشته باشیم.این اقامتگاه هم قدمتی به زمان قاجار دارد و بسیار قدیمی است .شاید از قوامیه هم بکر تر باشد قفل و درب قدیمی اقامتگاه گویای همه چیز است.
این قفل چوبی که میبینید در زبان محلی کلیدون نام دارد .کلید های چوبی که داخل اینها وارد میشده با مهارت خاصی درست میشده است. کلیدهای چوبی باید داخل این کلیدون وارد شود و درون آن قفل شده و زبانه را از پشت درب بکشد ودر بازشود . ساخت آن مهارت خاصی طلب میکرده به صورتی که کلیدها به در دیگری نمیخورند و مخصوص همین درب هست .
به داخل اقامتگاه که میرویم مرد بسیار مهربانی خوش آمد میگوید و از ما میخواهد که همه جای اقامتگاه رو ببینیم .کاملا احساس روستا به ادم منتقل می شود.فضا صمیمانه و دلنیش است
بعد از دیدن فضای بیرونی آن از او خواستیم تا به درون مطبخ برویم .فضای داخلی مطبخ بسیار زیبا بود.همه چیز آتشی.دوری از این همه وسایل شهری و مصنوعی واقعا به انسان آرامش میدهد
فضای داخلی اتاق ها هم بسیار دلنشین بود .نکته تمام این اقامتگاه ها این هست که سرویس های بهداشتی این اقاماتگاه ها بی نهایت تمیز و بهداشتی است.تقریبا تمامی این اقاماتگاه ها به سرویس های بهداشتی فرنگی مجهز هستند
اتاق ها در اینجا فاقد تخت هستد .و هر تعداد که پتو بخواهید در اختیارتان میگذراند
در کنار این اقامتگاه هم سری به اقامتگاه خالو عیسی زدیم که تقریبا هم رده همین اقامتتگاه ها بود.
اقامتگاه خالو عیسی
چایی خوردیم و به سمت اقاماتگاه قوامیه برگشیتم تا برای شام و شب نشیی اماده دورهمی باشیم
برای شام به پیشنهاد سرآشپز آش لخشک خوردیم.آش لخشک یک آش خراسانی است که بیشتر در همین جنوب خراسان طبخ می شود.
مواد این آش خوشمزه از ترکیبات لخشک ،کشک ،اسفناج لوبیا،،نعناع داغ ،پیاز ساطوری و فلفل و زردچوبه هستش. در مورد لخشک باید بگم که باید از قبل، آرد و تخم مرغ و آب و نمک رو مخلوط کنید تا یک خمیر درست شود و به صورت ورقه های دو سانتی در می آورند و بعد از اینکه خشک شد همان لخشک آماده ترکیب با اجزای دیگر می شود.
درنهایت شب را در کنار دوستان سپری کردیم و صبح بعد از صرف صبحانه به سمت گناباد و بازدید از قنات قصبه حرکت کردیم
برای بازدید از قنات باید حتما با پایگاه قنات هماهنگ کنید پایگاه قنات زیر مجموعه میراث فرهنگی گناباد است .ساعت بازدید از قنات از 9 صبح الی 13 و 4 الی 6 است ولی به صورت شخصی اجازه ورود ندارید .طی تماسی که با میراث فرهنگی داشتم به من شماره پایگاه قنات رو دادند تا هماهنگی کنم و شخصی از این پایگاه برای راهنمایی داخل قنات به ما معرفی شد. و قرار شد ما را تا 450 متر داخل قنات ببرد.گروه های بالای 10 نفر میتوانند از کارشناسان پایگاه قنات به عنوان لیدر استفاده کنند.قبل از اینکه به قنات برسیم درمورد قنات قصبه باید بگم که قدیمی ترین و عمیق ترین قنات ایران و جهان است.چیزی در حدود 2500 سال قدمت دارد و از شاهکارهای زمان هخامنشیان است. در سال 1395 قنات ایرانی ثبت جهانی شده است و در فهرست یونسکو قرار گرفت.در حقیقت تنها اثر خراسان که در یونسکو ثبت شده است همین قنات است.تنها راه حلی که بتوان آب را از اعماق زمین به سطح رساند همین قنات است.
قنات از چندین بخش تشکیل شده است مادر چاه،کانال قنات ،میله ها ،مظهر قنات
قنات قصبه از سیاه کوه شروع شده است و بعد از مسافت 33 کیلومتر به قصبه میرسد.قصبه چسبیده به گناباد است .تصور کندن 33 کیلومتر کانال در زیر زمین درآن زمان بسیار دشوار است .عجیب تر از آن حفر 300 متر برای مادر چاه آن است.اینکه چگونه تا این عمق پایین میرفتند و مشکل تنفسی پیدا نمیکردند خود سوالی دیگر است.من با یکی از کارشناسان موزه آب یزد هم در همین مورد بحث کردم که ایشان فرمودند فقط کار جن و پری است! کار ادمیزاد نیست! ولی با کارشناس پایگاه قنات گناباد که صحبت کردم گفتند که جریان های آبی کوچک و رطوبت داخل این چاه اکسیژن کافی برای نفس کشیدن" مقنی" نولید میکنند. مقنی کسی است که به داخل قنات میرود. اگر ساختار قنات را ببینید عمق چاه های بعدی به ترتیب کمتر میشود تا زمانی که به سطح زمین برسد و آب خارج شود.واقعا یک شاهکار بی نظیراست.آب خروجی از قنات برای مصارف کشاورزی و نوشیدنی استفاده میشده است. داستان تقسیم این آب هم شنیدنی است.در گذشته برای تقسیم این آب از کسی که مردم به آن اعتماد داشته اند برای تقسیم آب استفاده میکردند.این شخص " میر آب" یا در زبان خراسانی " میر او" نامیده میشده.میر آب به وسیله یک تشت و یک پیاله که ته این پیاله سوراخ داشته اینکار را انجام میداده است. از زمانی که آب وارد یک زمین زراعی یا باغ میشده این پیاله سوراخ دار خالی را روی تشت آب قرار میداد و از انتهای پیاله آب به داخل ان نفوذ میکرده .زمانی که پیاله پر از آب میشد به داخل تشت فرو میرفت.این مدت زمان که صرف میشد " یک پیاله" نامیده میشده.حال اینکه مدت زمانی که بعضی باغ ها یا زمین ها زراعی چه مقدار آب نیاز دارند و مالک این آب هستند با همین معیار سنجیده میشده.به طور مثال کسی 40 پیاله آب داشت و شخصی دیگر 30 پیاله. .این قدیمی ترین ساعت آبی جهان است.
ساعت آبی (عکس اینترنتی است)
با این تفاصیر راهی قنات شدیم و راس ساعت و هماهنگی در یکی از ورودی های اصلی قنات حاضر شدیم.
قنات چندین ورودی دارد که ما از ورودی زیر وارد قنات شدیم.بهتر است قبل از ورود به قنات چراغ قوه یا هد لامپ به همراه داشته باشید .در غیر این صورت چراغ قوه موبایل هم کفایت میکند.کف قنات از خاک بسیار نرمی پوشیده شده است.در هنگام راه رفتن باید مراعات بقیه افراد رو بکنید تا گردو خاک نکنید.
ورودی قنات
یکی از چاه های حفر شده جهت خروج خاک که از داخل کانال گرفتم.طبق گفته کارشناس قنات در بعضی مواقع چاه هایی که خلی عمیق بودند را از پایین به بالا هم میکندند.یعنی هم از بالا و پایین همزمان این کار را انجام میدادند که کار بسیار سختی بوده و باید خیلی دقیق کار میکردند تا در نهایت به هم برسند.
در قنات قصبه از ورودی که وارد شدیم چیزی در حدود 400 متر بایدبروید تا به آب برسید
این کانال های کم ارتفاع کمان نا دارند که داخل قنات کنده میشده وبرای زمانی بوده که قنات ریزش میکرده و مسیر جدیدی درست میکردند
یکی از خروجی های قنات
قنات ورودی دیگری هم دارد که به ورودی غال شغال معروف است و از ورودی های دیگر دورتر است
در نهایت بازدید ما از گناباد به اتمام رسید و به سمت خلیل آباد راه افتادیم.فاصله گناباد تا خلیل آباد در حدود 150 کیلومتر و فاصله خلیل آباد تا مشهد در حدود 250 کیلومتر است که خلیل آباد دقیقا بین کاشمر و بردسکن قرار گرفته است ومنطقه ای زلزله خیز بوده که در دوردان صفوی بر اثر زلزله کاملا ویران شده بوده .بعد از این زلزله فردی به نام خلیل خان قلعه ای در میدان مرکزی این شهر بنا می کند که البته اکنون اثری از قلعه نیست و بعد ها خلیل آباد نام می گیرد.قبل ها خلیل آباد را به نام خارزنج میشناختند که یکی از رودخانه های شمال شهر نیز به همین نام است
از جاذبه های خلیل آباد به حمام قدیمی ، و آب گرم آن میتوان اشاره کرد . قطب اصلی انگور و کشمش ایران خلیل آباد است و ما برای همراهان برنامه بازدید از برداشت انگور رو هم تدارک دیدیم . به دلیل آب و هوای خشک و کویری این منطقه درامد اصلی مردم این شهر از طریق انگور و کشمش هست و بسیاری از انگورهای با کیفبت این شهر به روسیه صادر می شود.شیره انگور و مویز و آبغوره نیز از محصولات انگورهای این منطقه است که کیفیت بسیار بالایی دارد .با هماهنگی یکی از دوستان به چند باغ انگور رفتیم تا بتوانیم نحوه برداشت انگور و تبدیل آن به کشمش را به همراهان رو نشان بدهیم.شاید بیشتر از 30 مدل انگور وجود داشته باشد ولی در اینجا دو مدل بیشتر از همه رایج است .یکی عسکری و دیگری پیکانی.
بنابراین بعد از رسیدن به خلیل آباد و استراحتی کوتاه به سمت باغات انگور روانه شدیم .باغ های انگور به صورت باغ و خانه باغ هستند .برداشت انگور کار طاقت فرسا و پر زحمتی است .این باغ ها تقریبا هر ده روز نیازمند آبیاری هستند که با خشکسالی ایران این باغ های پر ارزش در معرض خطر خشک شدن هستند .بارها بوده که کشاورزی یک سال برای برداشت محصول صبر کرده است ولی با یک سرما" که اصطلاحا میگویند سرما زده است " تمام محصولات باغ از بین میرفته و تنها درآمد کشاورزان این منطقه از بین میرود. در اینجا چندین اصطلاح جالب برای برداشت انگور به کار میرود که در ادامه برای شما خواهم گفت.برداشت انگور را در اینجا " انگور واکنی " می نامند.
افرادی که داخل باغ هستند باید انگور رو از تاک جدا کرده و به داخل سبد بریزند که به این افراد به زبان محلی "واگر" گفته می شود .یعنی کسی که انگور را از تاک وا، باز یا جدا میکند.
این واگر ها انگور را به وسیله نوعی چاقو به نام "دستکله" از تاک جدا میکنند.که دندانه های زیادی دارد و بسیار برنده است
بعد از اینکه انگور ها داخل سبد گذاشته شد ، سبد ها را در همانجا رها میکنند تا فردی به نام " انگور کش" سبد ها را جمع کند و به سمت " خانه باغ " ببرد. انگور کشی بسیار پرزحمت است.چون باید از روی پشته های باغ که بسیار ناهموار است جوری سبد ها را حمل کنی که به تاک ها گیرنکند و سبد ها چپه نشود.
خانه باغ ها باید داری سوراخ باشند تا هوا به داخل خانه نفوذ کند و بتواند انگور ها را خشک کند.
قبل از اینکه انگور ها به داخل خانه باغ برده شود باید آنها را به داخل تیز آب فرو کنند.این تیز آب از ترکیب یک روغن و گرد که در داخل آب میریزند به دست می آید.
بعد از اینکه در تیز آب انگور ها رو خیس کردند آنها را به داخل خانه میبرند تا به وسیله افرادی به سیم های داخل خانه باغ آویزان کنند. در زبان محلی به این کار میگویند " ور شخه کردن" یا به شاخه کردن که در اینجا شاخه به معنی سیم است.
بعد از اینکه همه انگور های به سیم آویزان شد چیزی در حدود 15 روز طول می کشد تا انگور ها خشک شود و تبدیل به کشمش شود.
این هم انگوری که به ما رسید!
بعد از آن تصمیم بر این شد که سری به حمام قدیمی شهر بزنیم.این حمام گرمابه آقا یا بهشتی نام دارد که تاریخ تاسیس آن 1316 می باشد.این گرمابه در مرکز شهرستان قرار دارد و جنب مسجد جامع این شهر قرار دارد..این بنا در حال حاضر بر روی بازدید کنندگان بسته است . برای بازدید حتما باید با میراث فرهنگی هماهنگ کنید تا درب را برای شما باز کنند.
شب رو در منزل یکی از خویشاوندان سپری کردیم و برای رفتن به آبگرم در صبح زود آماده شدیم.
آبگرم خلیل آباد تقریبا مهمترین جاذبه این شهر است و خاصیت درمانی زیادی دارد .تقریبا هر روز از شهر های مجاور تعداد زیادی بازدید کننده دارد .سختی مسیر آن باعث شده که این آبگرم تقریبا بکر بماند. برای رفتن به این مکان باید صبح زود یک وانت بگیرید تا شما رو تا نزدیک کوه ببرد و بقیه مسیر رو پیاده طی کنید.مسیر ماشین رو تقریبا نیم ساعت و مسیر پیاده تقریبا یک ساعت و نیم پیاده روی لازم دارد . تصاویری که از مسیر گرفتیم گویای همه چیز است.
مسیر به گونه ای است که باید بعد از یک پیاده روی در داخل دره به سمت بالای کوه حرکت کنید و ارتفاع زیادی را بپیمایید .بیشترین سختی مسیر همین ارتفاع آن است.بعد از دهانه کوه باید به سمت پایین حرکت کنید
بعد از یک کوهپیمایی سخت سرانجام به آبگرم رسیدیم.البه در بین مسیر چند باری استراحت کردیم و صبحانه مفصلی خوردیم.ولی آب داغ و معدنی به طور کامل خستگی همه رو رفع کرد.در اینجا 2 حوض کاشی شده تا گردشکران بتوانند استفاده کنند و یک حوض هم سنگچین شده است.
حوض های آب معدنی
به همراه دوستان در اینجا استراحت کردیم و ناهار خوردیم و برای مسیر برگشت که بسیار جذاب است آماده شدیم.مسیر برگشت راهی متفاوت از مسیر امدن بود.در مسیر برگشت باید از داخل آب و از داخل دره برگردید.مسیر برگشت بسیار پرهیجان و شاداب بود و در حدود 2 ساعت زمان لازم دارد تا بتوانید از آن لذت کامل را ببرید.
چند آسیاب آبی در مسیر برگشت
بعد از انکه مسیر آبی تمام شد کمی پیاده روی کردیم و به نقطه ای رسیدیم که راه ماشین رو بود و با ماشین قرار گذاشته بودیم تا راس ساعت دنبال ما بیاید و ما را به شهر برگراند.شب خسته و کوفته بودیم و خواب دلچسبی زدیم.
برنامه فردا این بود که به سمت برج علی آباد و کویر نمک بردسکن برویم.بنابراین صبح از خلیل آباد ابتدا به سمت برج علی آباد کشمر حرکت کردیم.فاصله خلیل آباد تا روستای کشمر 25 کیلومتر است .برای رسیدن به این روستا باید به سمت بردسکن حرکت کنید .10 کیلومتر مانده به بردسکن تابلوی روستای علی آباد کشمر مشخص است.
برای ورود به داخل محوطه برج باید با یکی از ساکنین روستا هماهنگی کنید.کلید درب ورودی آن در دست یکی از همسایگان برج است.و ایشان از طرف میراث فرهنگی مسئول این برج هستند. این برج زیبا 18 متر ارتفاع دارد و ثبت ملی است . به گفته مسول نگهبان برج مربوط به دوران سلجوقیان است.داخل بنا داری 3 طبقه است.که اخرین طبقه آن بر روی گنبد داخلی است.که نمای بی نهایت زیبایی دارد.در زمان پهلوی محمد رضا شاه و فرح هم از این بنا دیدار کرده اند.اگر به اطراف بنا دقت کندی متوجه می شوید که بنا دارای یک حیاط خیلی بزرگ است که به دستور فرح پهلوی کلیه خانه های اطراف برج خریداری و پاکسازی شده است. ورودی این بنا 1000 تومان است.
نمایی زیبا از سقف برج
راه پله ها خیلی تنگ هستند و موقع بالا یا پایین رفتن باید دقت کنید
نمایی از طبقه اخر برج و سقف زیبای آن
بعد از بازدید از برج به برای رفتن به کویر نمک آماده شدیم.کویر نمک بردسکن در این منطقه به" دهانه نمکه" بیشتر مشهور است .برای رسیدن به دهانه نمکه باید به بردسکن برویم و به ترتیب روستاهای کلاته نو، محمد آباد، شهرآباد، جلال آباد و رحمانیه رو پشت سر بگزرانید. تا روستای علی آباد کشمر تا اخرین روستا که رحمانیه نام حدودا 40 کیلومتر فاصله است و بعد از آن در حدود 15 کیلومتر هم باید در داخل کویر برانید.البته به خاطر ناهمواری جاده برای سواری کمی مشکل است و به اجبار باید با سرعت پایین حرکت کنید. جالب است بدانید کویر نمک بردسکن ثبت آثار طبیعی ایران است .این دشت نمک پر از چاله های و لایه های زیبای نمک است .حوضچه های آب نمک در دل کویر بسیار عجیب و دیدنی است.و با نیم متر کندن زمین به آب نمک می رسید.
خانه های گلی زیبا در مسیر
لایه های زیبای نمک بسیار زیبا هستند.اینکه در این صحرا آب وجود داشته باشد خیلی جالب است
آب نمک های اینجا برای درست کردن خیارشور عالی است.نمک های آن نیز برای خیس کردن برنج بسیار خوب است.
در اینجا بود که سفر چند روزه ما به دیار ترشیز به پایان رسید.اگر چه اماکن دیدنی این شهرها به اندازه شهرهای بزرگ و پر آوازه نیست اما دیدن آن خالی از لطف نیست.از اینکه وقت گرانبهای خود را برای سفرنامه من صرف کردید بی نهایت متشکرم و امیدوارم برای معرفی جاذبه های این شهرهای مظلوم قدم مثبتی برداشته باشم.