آبشار فدامی تجسم عینی زیبایی، این جاذبه طبیعی در آخرین نقطه جنوب شرقی فارس در مسیر بندر عباس قرار دارد که در تاریخ 1390/10/8 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است . از ویژگیهای منحصر به فرد این اثر، تنوع چهار آب شور ، شیرین ، گرم و سرد می باشد که در گذشته با داشتن 800 متر عرض ، عریض ترین آبشار طبیعی ایران بوده است که به علت خشکسالی های متوالی عرض آن بسیار کاهش یافته است .
مطالب بالا و موارد اینچنینی را در مورد آبشار فدامی شنیده بودم و عکسهایی از آنجا دیده بودم ، اما پیش خود می گفتم عکس با واقعیت خیلی فرق می کند و اصلا تصور اینکه در جایی در نزدیکیهای بندر عباس چنین آبشار زیبایی وجود داشته باشد برایم خارج از تصور بود . با توجه به اینکه دو دوست که برادر بودند از روستای مرز (با ضمه میم) پیدا کرده بودم که روستایشان تا فدامی نزدیک بود ، همین امر باعث شد که شوق رفتن جان گرفته و برنامه سفر قوت بگیرد . خوبی کار این بود که دوست دیگرمان برای کارهای باغ از شیراز به مرز رفته بود . هفته آخر فروردین را برای سفر انتخاب کردم که هم هوا خوب بود هم طبیعت زیبا بود . با دوستان هماهنگی لازم انجام شد . چهار شنبه عصر 21 فروردین با یک دستگاه ماشین پارس حرکت کردیم .
برای رفتن از شیراز باید از سروستان ، فسا ، داراب ، فورگ و مرز گذشت و مسافت 380 کیلومتری را طی کرد تا به فدامی رسید . از جاده بندر عباس تابلویی نبود که فرعی مرز یا فدامی یا آبشار فدامی را نشان بدهد ، از دوستم می پرسم چرا تابلو راهنما وجود ندارد ؟؟!!! می گوید : بوده ولی معتادا کنده و برده اند !!!!. اما از فورگ که رد شوید با دیدن تابلو بندرعباس 225 کیلومتر ، اولین فرعی سمت راست بعد از آن به روستای مرز و سپس فدامی منتهی می شود .
ورودی مرز
بعد از حدود 4/30 ساعت به مرز رسیدیم و شب را در منزل دوستمان به صبح رساندیم . بعد از صرف صبحانه و جمع و جور کردن وسایل و تدارک ناهار ساعت 10 به سمت فدامی حرکت کردیم . از مرز تا فدامی 10 دقیقه می باشد . ابتدای شهر یا روستای فدامی تابلویی مسیر آبشار را را نشان می دهد که فاصله 8 کیلومتری را نشان می دهد ، ولی انگار باید بیشتر از این باشد .
با توجه به این که مسیر فدامی تا آبشار خاکی می باشد ، طی این مسافت 30 دقیقه زمان می برد . توی مسیر به آبشار و عکسهایی که از آن قبلا دیده ام فکر می کنم و با خود می گویم کاش اینهمه مسیر را طی کرده ایم ارزشش را داشته باشد .
با خودم می گویم کاش مسیر برای رفاه حال مردم و سهولت دسترسی گردشگران آسفالت بود !!! . به آخرین نقطه ای که ماشین می تواند برود می رسیم . پارکینکی تدارک دیده اند و سرویس بهداشتی کنار آن که فاقد آب است و در نتیجه غیر قابل استفاده . تعدادی لامپ خورشیدی که فاقد نور است که گویا باطریهای پایه ها به سرقت رفته است ، عجب مملکت گل و بلبلیه !!!!!.ولی خوبیش اینه که امنیت هست !!!.
ماشین را پارک کرده وسایلمان را بر می داریم و شیب دره را طی می کنیم تا به آبشار می رسیم . با دیدن زیبایی حیرت انگیز آبشار میخ کوب می شویم و لحظاتی را محو تماشای آبشار می شویم!!!!.
درختان و نیزارهایی در اطراف آبشار قرار دارند و برخی سنگها از خزه پوشیده شده اند که زیبایی خاصی به آبشار داده اند .
روبروی آبشار در کنار کوه مقابل سکوهایی برای نشستن ساخته اند ، در طرف آبشار تعدادی درخت هست که سایه اشان را سخاوتمندانه بر زمین گسترانده اند ، از رودخانه گذشته و زیر درخت را از انبوه پلاستیک و زباله تمیز کرده ، فرش را پهن کرده و وسایل را زمین می گذاریم .
با دیدن زباله ها و شاخه های شکسته درختان ، نبود تابلو راهنما در جاده اصلی را به فال نیک می گیرم و از اینکه جاده آسفالت نیست دیگر گله نمی کنم و خوشحال هم می شوم !!! .
مثل بچه های کوچکی که با دیدن آب هیجان زده می شوند ، با لباس زیر آبشار می رویم ،جیغ می کشیم و خنک می شویم و از خیس شدن زیر آب و نوشیدن آب لذت می بریم . جالب اینجاست که برخی از نقاط آبشار گرم و برخی دیگر سردتر است !!!. مقداری استراحت می کنیم . مشغول آماده کردن ناهار می شویم . از دوست مرزیم پرسیدم عکسهای دیگری هم از آبشار دیده ام ، می گوید فکر کنم بالا دست همین آبشار باشد .
تا دوستان مشغول تهیه غذا می شوند به بالا دست آبشار به سمت کوه می روم . بالای آبشار باغ نخل قرار دارد و مقداری زمین مسطح نیز وجود دارد که صرف کشاورزی می شود و قسمتی از آب آبشار همانجا مصرف می شود .
حدود 20 دقیقه بالا می روم تا به سر چشمه می رسم که از دره ای بین دو کوه خارج می شود . چشمه و رودی که از چشمه سرازیر می شود را نیزارها و گیاهانی به نام خنگ (با ضمه خ که از آن برای ساخت جارو استفاده می کنند ) احاطه کرده اند . مخصوصا سر چشمه اصلا دیده نمی شود و به قول محلی ها عمقی حدود 20 متر دارد و یک نفر قبلا آنجا غرق شده است .
جارویی که با خنگ می سازند
آبشار دیگری نمی بینم و مسیر را برمی گردم . به دوست مرزیم می گویم بالا آبشاری نبود می گوید شاید در امتداد رودخانه باشد ، جالب اینجا بود که خودش هم نرفته بود !!!. ناهار را صرف می کنیم ، کمی استراحت می کنم . دوستان می خوابند اما من در فکر کشف آبشار و منطقه هستم ، با خودم می گویم اینهمه مسیر را نیامده ام که بخوابم !!! مسیر رودخانه را در پیش می گیرم . از رودخانه می گذرم که در این نقطه عمق 1 متری دارد.
.
چند دقیقه که جلوتر می روم آبشار دوم را می بینم که آبش شیرین است و ارتفاعی بیشتر از آبشار اول دارد اما مقدار آبش کمتر از آبشار اول است .
این آبشار به احتمال زیاد با آبشار قبلی یکی بوده است چرا که در مسافت زیادی قبل از آبشار اول تا مسافتی بعد از آبشار دوم آثار خشک شده آبشار نمایان است . نیزارها ، جلبکها و خزه هایی در اطراف این آبشار نیز قرار دارد .
مسیر رودخانه را ادامه می دهم که سراسر گل و گیاه است و زیبا و سکوت لذت بخشی که تنها صدای دلنواز آبشار و خروش رودخانه و آواز خوش پرندگانی آن را می شکنند .
.
بعد از 25 دقیقه آبشار سوم را می بینم که با زیبایی شگفت انگیز خود از هر بیننده ای دلربایی می کند . درختان نخل خودرو به زیبایی چشم نواز آبشار افزوده اند . ساعتی را به تماشای آن می نشینم .
یادم می آید در شهر آنتالیا که دیداری از آبشار دودن داشتم دوستانی از تهران و دیگر شهرها با ما همراه بودند ، بهشون پیشنهاد دادم که دیدار از آبشار مارگون را که از دودن زیباتر است در برنامه خودشان در آینده قرار دهند ، اما الان معتقدم که آبشار فدامی از هر دو زیباتر است ، چرا که ترکیه کشور پر آبی است و مارگون نیز در منطقه سردسیر سپیدان قرار دارد که هر سال برف می بارد اما منطقه فدامی خشک است و دمای هوا در تابستان تا 45 درجه سانتی گراد هم می رسد و همین موضوع جذابیت آبشار را بیشتر می کند.
.
چند خانواده کنار آبشار اول نشسته اند ولی در این مسیر من تنهای تنها هستم و تا می توانم عکس می گیرم که سیر هم نمی شوم و انصافا نمی شود زیبایی خارق العاده آبشار را با عکس و فیلم القا کرد ، باید آن را ساعتها از نزدیک به تماشا نشست و لذت برد . البته توصیه می کنم با توجه به دیدن جای پای جانوری مثل گرگ تنهایی ادامه مسیر ندهید .
نکته جالب اینکه آب شیرین آبشار در تابستان خنک و گوارا و در زمستان گرم است ، ولی آب شور حالتی بر عکس آب شیرین دارد . نزدیک غروب است مسیر را برمی گردم و به دوستانم می گویم که باید امشب را همین جا بمانیم و فردا به شیراز برگردیم ، که دوستان هم با دیدن عکسها به ماندن تشویق می شوند . نکته مثبت محدوده آبشار این است که با یه کم فاصله گرفتن از فدامی آنتن موبایل قطع می شود و دیگر خط نمی دهد و این توفیق اجباری باعث می شود که برای دو روز از صدای زنگ موبایل و فضای مجازی نفس راحتی بکشیم .
شماره دوست مرزیمان را به یکی از افرادی که به فدامی بر می گشت دادیم تا وسایل شام و صبحانه را برایمان بیاورد و خودمان سراغ آبتنی می رویم .
نکته جالب دیگر اینکه در آب رودخانه ماهیهای کوچک فراوان است که اگر چند دقیقه بدون حرکت در آن بمانید به سراغتان می آیند و شروع می کنند به نوک زدن ، بنابراین می توان یک فیش ماساژ رایگان را تجربه کرد .
کودکان ناز ماهی گیر
چادرمان را بر پا کردیم و همانجا کمپ زدیم ، شام را صرف نمودیم و شب را درون چادر با اجازه پشه ها به صبح رساندیم و در زمان استراحت پشه های خستگی ناپذیر چرتی هم می زدیم .
صبح فردا بعد از صبحانه تمام وسایلمان را به داخل ماشین انتقال دادیم و مسیر رودخانه را پیش گرفتیم ، دوستانم با دیدن آبشار ها و مناظر بکر هیجان زده بودند و خوشحال از اینکه مانده ایم . آبشار سوم را که تماشا کردیم حدود 20 دقیقه دیگر مسیر را ادامه دادیم تا به چشمه ای رسیدیم که از کوه به سمت رود جاری بود و درختان نخل و گیاهان خنگ در اطراف آن قرار داشتند .
کمی آنطرف تر نیز نخلهایی مشاهد می شد که چشمه یا آبشاری نیز آنجا بود که دیگر ادامه ندادیم و به دلیل خستگی و نداشتن وقت کافی برگشتیم .
مقداری شنا کردیم . به آبشار اول که برگشتیم با توجه به اینکه جمعه بود تعداد خانواده بیشتری برای تفریح آمده بودند . زباله های خود و هموطنانمان را برداشتیم و به قسمت پارکینگ که محفظه ای برای آن اختصاص داده بودند انتقال دادیم و به سمت مرز حرکت کردیم .
به دوستانم می گویم کاش لااقل کسی به سراغ آبشارهای بعدی نرود ، و اگر کسی می رود دلش به حال این طبیعت بسوزد و مهربانانه رفتار کند ، کاش شاخه ای نشکند ، کاش پلاستیکی نریزند و همچنان بکر وزیبا بماند .
آب شیرین فدامی یکی از منابع تامین کننده آب شرب فدامی و روستاهای اطراف از جمله مرز به شمار می رود . ترکیب آب شور و شیرین از شوری آب می کاهد و باعث می شود که برای کشاورزی قابل استفاده باشد . رودخانه دائمی ایجاد شده از آبشارهای فدامی حدود دو هزار هکتار از نخیلات پایین دست را آبیاری می کند . بنابراین آبشارهای فدامی برای مردم منطقه ارزش حیاتی دارند و بسیار باید قدردان آن باشند و در حفظ و حراست از آن کوشا باشند .
ناهار را مهمان دوست مرزیمان هستیم . بعد از ناهار به باغش می رویم ، گشتی می زنیم و حوار کردن نخلها را مشاهده می کنیم ( قرار دادن گرده نخل نر را در خوشه نخل ماده حوار کردن می گویند ) .
مهمان نوازی دوست مرزیمان
گرده نخل نر
حوار کردن نخل
پلی بین دو تونل در جاده بندر عباس
به سمت شیراز حرکت می کنیم که مسیر به یمن بارانهای خوب امسال سراسر سبز و زیباست و زراعت مردم سبز، بلند و شاداب. با خود می گویم، کاش اتفاقات ناخوشایند سیل نمی افتاد تا بهار زیبای امسال بیشتر به دلمان بچسبد. به داراب می رسیم، از پرتقالهای شیرین و خوش طعم داراب هم سوغاتی می خریم و با خاطراتی خوش از آبشارهای شگفت انگیز فدامی و روستای مرز که در ضمیرمان حک می شود عازم شیراز می شویم .
باغهای مرکبات داراب
سوغات داراب
. نکته قابل توجه اینکه در نزدیکیهای آبشار هتل ، خانه اجاره ای یا اقامتگاهی وجود ندارد ، بنابراین نزدیکترین مکان برای اقامت به این جاذبه طبیعی شهر داراب و یا بندر عباس می باشد .
بهترین زمان سفر به این منطقه از آذر تا نیمه اردیبهشت می باشد . در بقیه ماهها گرم و شرجی است ، البته در فاصله اسفند تا نیمه اردیبهشت اگر بارانی باریده باشد طبیعتش زیباتر است . دوستان عزیز لست سکندی امیدوارم با عکسهای زیاد حوصله اتان را سر نبرده باشم ، خواستم قسمتی از زیبایی وصف ناپذیر آبشار را با شما به اشتراک گذاشته باشم . و امیدوارم هر سالتان همراه با سفرهای شاد و خاطره انگیز باشد .
وسایل لازم برای رفتن به آبشارهای فدامی : 1 – پلاستیک زباله 2 – اسپری یا پماد دفع حشرات 3 – دوربین 4 – پاور 5 – کفش یا صندل با کف نرم و ضخیم (مسیر کلا قلو سنگ است ) 6 – چادر در صورت شب خوابیدن 7 – لباس اضافه 8 – چراغ قوه 9- لامپ سیار و باطری 10- موبایل 11 – زغال یا هیزم 12 – دم پایی 13- کرم ضد آفتاب و ...
نویسنده : nazarian