من و همسرم خیلی وقت بود که به فکر افتاده بودیم تا به مسقط پایتخت کشور پادشاهی عمان مهاجرت کنیم. واقعا تبلیغات وسوسه کننده ای برای مهاجرت به عمان برای ایرانی ها در اینستاگرام انجام میشه که با خودت میگی باید امتحانش کنم که البته
درود و احترام خدمت همه لست سکندی های عزیز این داستان اولین سفر خارجی من و همسرم به شهرهای پوکت (تایلند) ، کوالالامپور (مالزی) و مسقط (عمان) در آذر 1402 می باشد که مطالعه میکنید . امیدوارم از خوندن این سفرنامه لذت ببرید و اطلاعات خوبی
عمان- ترکیب مدرنیته و سنت تصمیم داشتم برای هدیه تولد به خودم، یک سفر برنامه ریزی کنم، خلاصه که از شرق و جنوب آسیا (سریلانکا، ویتنام و فیلیپین) رسیدم به جنوب غربی ایران یعنی عمان. حالا چطور شد که از اون همه سرسبزی و پرآبی، انتخابم
فاطمه: دارو، دمپایی، کرم ضدآفتاب برای هر سه نفرمون. مرطوب کننده برای من و فرداد. شامپو و نرم کننده… لیستم داره تکمیل میشه. میچسبونمش به در یخچال و مرتب بهش اضافه میکنم و جمع و جور میکنم و تیک میزنم. کتاب چی بردارم؟ الان فهمیدم هیچ
به نام خدا فوتبال …چیه این واژه جادویی که همه عاشقشن!؟ ۲۲ نفری که توی مستطیل سبز رنگ سر یه توپ نود دقیقه با هم کلنجار میرن تا بتونن گل بزنن فقط همین. نه! فوتبال یعنی زندگی! فوتبال یعنی هیجان یعنی عشق یعنی افتخار و غرور.
مسقط! شاید کمتر کسی به فکر سفر به مسقط بیفتد اما گاهی باید فرصتها را غنیمت شمرد. ماجرا از اینجا شروع شد که برای سفر به ویتنام بدنبال بلیطی ارزان بودیم. عمان ایر نرخهای پروازی خیلی خوبی داشت. فقط مشکل اینجا بود که 14 ساعت
مقدمه: تصمیم به سفر از اونجایی شروع شد که عمان ایر اوایل ماه ژانویه تخفیف 50 درصدی رو برای تمامی مسیرهای پروازی به مناسبت بیست و پنجمین سالگردش گذاشته بود که علاوه بر اون یک آژانسی یک کوپن 10 درصدی تخفیف واسم ایمیل کرده بود که