سفر زمینی پر ماجرا به ترابزون و باتومی

0
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفر زمینی پر ماجرا به ترابزون و باتومی
آموزش سفرنامه‌ نویسی
14 اسفند 1403 12:00
0
61

قبل از هر سفری عادت به خواندن سفرنامه های دیگران در رابطه با جایی که میخواستم برم داشتم و از حق نگذریم سفرنامه هایی که خواندم باعث میشد تا با استفاده از تجربیات دیگران راحت تر سفر کنم  البته تا قبل از سفر آخر برای  مسافرت های خارج از ایران از تور استفاده میکردم  اما  با کمک سفرنامه هایی که بهشون دسترسی پیدا کردم تجربه سفر  به صورت انفرادی رو تجربه کردم  و تصمیم گرفتم تجربیات خودمو که شامل جزئیات سفر زمینی هست و شاید تو هیچ سفرنامه ای ندیدم برای دیگران به اشتراک بزارم.

در تاریخ ۹ شهریور ۱۴۰۳ تصمیم گرفتیم با همسر جان به شهر زیبای ترابزون  در کشور ترکیه سفر کنیم و با گشتی در اینترنت متوجه شدم تابان سیر تنها شرکت اتوبوسرانی هست که روزای یکشنبه و چهارشنبه از ترمینال آزادی تهران به مقصد ترابزون اتوبوس دارد .ناگفته نماند از ایران پرواز مستقیم به ترابزون وجود ندارد و اگر بخواهید از پرواز استفاده کنید باید دو یا سه لاین پروازی عوض کنید . سفر تهران تا ترابزون با اتوبوس با احتساب معطلی مرزی حدود ۲۴ ساعت طول میکشد که با پرس و جو و خواندن نظر مسافران شرکت تابان سیر متوجه تاخیر زیاد و بدقولی این شرکت و بعضاً  تاخیر۱۲_۱۳ ساعته این شرکت شدم  اما به دلیل اینکه برای تاریخ مد نظر گزینه دیگری نبود ناچارا با خرید دو بلیط اتوبوس از این شرکت به تاریخ ۱۴۰۳/۰۶/۱۱ استارت سفر را زدیم.

در ضمن برای اینکه داخل ترکیه به اینترنت دسترسی داشته باشیم از اپلیکیشن آپ سیم کارت آپتل تهیه کردیم که قیمت سیم کارت یک ماهه با دو گیگ اینترنت شد ۲۵۰ هزار تومان که خیلی مقرون به صرفه تر از گرفتن سیم کارت ترکیه بود البته از موبایل فروشی ها هم میتونید این سیم کارت رو تهیه کنید و به راحتی در اپلیکیشن آپ بسته اینترنتی خودتونو شارژ کنید . 

ساعت حرکت اتوبوس ۹ صبح روز یکشنبه و قیمت هر بلیط  دو میلیون تومان بود  . ۱۴ ساعت قبل از حرکت با اولین پیام تاخیری شرکت تابان سیر مواجه شدیم که اتوبوس تاخیر۳ ساعته  دارد و ساعت ۱۲ حرکت میکند. ساعت ۱۱:۴۵ روز یکشنبه خود را  به ترمینال آزادی رساندیم  و بدون معطلی سوار اتوبوس ۲۵ نفره وی آی پی  شدیم داخل اتوبوس ها یه مخزن  خنک کننده هست که داخلش به تعداد زیادی آب معدنی لیوانی وجود دارد که به صورت نا محدود میتوان به صورت رایگان استفاده کرد و فضایی هم برای اینکه اگر خوراکی فاسد شدنی همراه مسافر باشد بتواند داخل مخزن نگهداری کند ساعت ۱۲:۴۵ اتوبوس از ترمینال آزادی شروع به حرکت کرد و سفر ما آغاز شد.

ساعت ۱۴:۴۵ اولین توقف اتوبوس در مجتمع  پرستو در حوالی قزوین بود که اگر قصد خوردن غذا داشتید بسیار رستوران با کیفیتی هست  و میتوانید با خیال راحت وعده غذایی خود را نوش جان کنید پس از یک ساعت به مسیر خود ادامه دادیم و ساعت ۹ شب به ترمینال تبریز رسیدیم و‌ مسافران جدید سوار شدند و ساعت ۱۰ شب برای صرف شام در غذا خوری زیبا توقف داشتیم غذا خوری یا همان رستوران زیبا  خیلی مکان زیبایی نبود بر عکس نامش  و کیفیت غذا هم در حد رفع گرسنگی  بود نه بیشتر.

ساعت ۱۰:۴۵ دقیقه به مسیر خود ادامه دادیم تا به ایست بازرسی ایواوغلی  در تقاطع جاده مرند و خوی رسیدیم . در این قسمت پاسپورت ها چک میشود و رندمی تعدادی از مسافران را پیاده کرده و چند سوال در رابطه با سفر  میپرسند. و اما مصائب سفر … ساعت ۳:۲۰ بامداد به مرز بازرگان رسیدیم که به دلیل تعطیلات و البته عبور زائران باکو از این مرز به شدت شلوغ بود من قبلا مرز راضی رفتم و تصورم این بود که وضع مرز بازرگان بهتر از راضی باشد که متاسفانه بهتر که نبود هزار برابر بدتر و اسفناکتر بود 

وضعیت مرز بازرگان بعد از ورود به ترکیه
وضعیت مرز بازرگان بعد از ورود به ترکیه

ایرانیانی که  از گیت عبور میکردند و وارد خاک ترکیه میشدند با یک بیابان بی آب و علف  روبرو میشدند و اتوبوس تابان سیر ظاهرا به دلیل اجناس ممنوعی که راننده حمل میکرد بیشترین تاخیر را داشت و من بدون توجه به نظر مسافران درباره تابان سیر از این شرکت بی تعهد بلیط اتوبوس تهیه کرده بودم  و بعد از گذشتن از گیت که به دلیل شلوغی مرز حدود سه ساعت طول کشید و ساعت ۶/۵ صبح ما در مرز ترکیه منتظر ورود اتوبوس و  طی کردن ادامه مسیر بودیم در مکانی که نه  آبی برای آشامیدن نه غذایی برای خوردن و نه  سرویس بهداشتی برای رفتن و نه حتی سایه ای برای ایستادن  منتظر ماندیم انتظاری که به درازا کشید و باعث شد پس از ۶ ساعت معطلی و رد تماس راننده گان  تابان سیر که اشخصاصی به نام های صمد و حسن بودند مجبور به تماس با شرکت تابان سیر شدیم که آنان هم جز وعده دروغین زود آمدن راننده چیزی تحویلمان ندادند .

تصویر ون یکتا تور برای سفر به باتومی و اوزونگل
تصویر ون یکتا تور برای سفر به باتومی و اوزونگل

خلاصه سرتان را درد نیاورم مایی که ساعت ۳:۲۰ بامداد وارد مرز شده بودیم تا ساعت ۱۷ بدون کوچکترین امکاناتی در آن مخروبه منتظر خروج اتوبوس تابان سیر چشم به در دوختیم  !حال خود میدانند و خدای خود که گیر کارشان چه بوده که ۲۵ نفر زن و مرد سالخورده و کودک را در آن شرایط  قرار داده بودند حتی پس از آمدن نیز نه تنها کوچکترین عذر خواهی بایت تاخیر  و بر هم زدن برنامه سفر مسافران نکردند بلکه  از دادن آب آشامیدنی  به مسافرانی که ۱۴ ساعت تشنه بودند  نیز خودداری کرد.در نهایت ساعت ۱۷:۱۰ دقیقه از مرز بازرگان به سمت ترابزون حرکت کردیم البته با دو مسافر اضافه ای که در مرز سوار کردند و آنها مجبود به نشستن در کف اتوبوس شدند ساعت ۱۰ شب در یک رستوران برای شب توقف کردیم برای شام که تنها وعده غذایی گروه بود  و بالاخره ساعت ۳ بامداد روز  سه شنبه به ترمینال شهر ترابزون رسیدیم که با توجه به آن ساعت ما تنها مسافران ترمینال بودیم.

 در آن ساعت خبری از دلموش ها  نبود و هر کسی به سمت یکی از تاکسی ها برای رسیدن به هتلش گرفت ما هم یک تاکسی به مقصد هتل مان که ۱۲ دقیقه با ترمینال فاصله داشت را با احتساب تاکسیمتر به مبلغ ۲۱۰ لیر گرفتیم . هتل feza را که در ساحل گانیتا قرار داشت به دلیل نزدیکی به میدان اصلی شهر برای یک شب از سایت علی بابا  به قیمت ۲/۸۰۰ برای دو نفر با اتاق رو به دریا رزرو کرده بودم تا بعد از  رسیدن به ترابزون و دیدن موقعیت برای اسکان اصلی تصمیم بگیریم. وقتی دارد هتل شدیم رزرویشن که آقای محترمی بودند بسیار برخورد دوستانه ای داشتند و مارا به اتاقمان که در طبقه سوم بود راهنمایی کردند.

هتل feza
هتل feza

راستش اولش کوچکی اتاق خیلی تو ذوقم  زد اما بعد با  این حرف که حالا صبح شه یه کاریش میکنیم کنار اومدیم و صبح برای صرف صبحانه به طبقه منفی یک رفتیم ، سالن کوچکی بود و میز صبحانه مختصری سرو میشد. پس از سرو صبحانه قدم زنان به بیرون هتل رفتیم تا موقعیت خود را پیدا کنیم .هتل روبروی ساحل زیبای گانیتا بود که فکر کنم تنها ساحل صخره ای داخل شهر ترابزون بود که کشتی تفریحی ماوی هم در اسکله همین ساحل مسافران را سوار میکند. 

کشتی در باتومی که  اصلا پیشنهاد نمیشود
کشتی در باتومی که اصلا پیشنهاد نمیشود

از طرفی کوچه ای که هتل در آن قرار دارد را تا انتها میرفتیم حدود دو دقیقه ای به میدان  میرسیدیم که ظاهرا این لوکیشن به کوچکی اتاق و صبحانه مختصرش می ارزید. به نظرم برای کسانی که فقط برای خواب به هتل میروند با توجه به تمیزی هتل و برخورد دوستانه پرسنل و لوکیشن هتل که نیاز به تاکسی ندارد گزینه خوبی بود.در ضمن ما هر روز هتل را برای روز بعد با پرداخت ۱۴۵۰ لیر رزرو میکردیم و شما میتوانید هم با پرداخت لیر و هم با استفاده از سایت های ایرانی هتل را برای همان روز رزرو کنید.

در میدان ترابزون یک خیابان به نام اوزون سوکاک قراردارد که به ترکی یعنی کوچه طویل و طولانی که حال و هوایی شبیه خیابان استقلال استانبول است و انتهای این خیابان بازار محلی های بومی های شهر است که بازدید از آن خالی از لطف نیست و البته خیابان کناری آن هم قهرمان ماراش نام دارد که آن هم همین حال و هوا را دارد و از ساعات اولیه صبح تا آخر شب پاتوق دوستدارن کافه گردی و خرید میباشد و اما میدان!  میدان اصلی شهر که با همین نام هم معروف است و دور تا دور آن را رستوران های مختلف احاطه کرده است و شب نشینی جذابی را برای مسافران رقم میزند. اگر با تور ترابزون سفر میکنید که قطعا لیدر برایتان یک سفر یک روزه اوزونگل تدارک دیده است که آن را از دست ندهید زیرا یکی از دلایل آمدن مردم به ترابزون دیدن اوزونگل است

اما اگر به تنهایی به ترابزون سفر کرده اید میتوانید از آژانس هایی که داخل میدان و  خیابانها هستند تور یک روزه اوزونگل بگیرید که شما را جلو درب هتل ساعت ۱۰ صبح سوار میکنند و ۸ شب جلو درب هتل پیاده میکنند .ما از یک آژانس در ابتدای خیابان ماراش تور اوزونگل را به قیمت نفری ۶۰۰ لیر گرفتیم که همین تور را  تور لیدرهای ایرانی ۷۵۰ لیر و تور هتلمان هم ۸۵۰ لیر میگفتند و یکی از مزیت های گرفتن تور از این شرکت این بود که به جای اتوبوس که تورهای ایرانی میبردند با ون های بنز  به این سفر یک روزه رفتیم که راحت تر از اتوبوس بود.

تور لیدر ما خانمی به اسم سمیه بود که بسیار خانم منصفی بود که در مسیر رفت و برگشت از اوزونگل در تمامی مکانهای توریستی ماشین را نگه میداشت مسافران را راهنمایی میکرد وصبر میکرد تا همه مسافران عکس های یادگاری خود را ثبت کنند و در خصوص هزینه کردن بابت رستوران  و یا خرید چیزی به مسافر اصرار نمیکرد . این را گفتم تا با تورلیدر بعدی مقایسه کنیم☺️وقتی به میدان اوزونگل رسیدیم بعضی از مسافران پیاده شدند اما برای رفتن به تراس و دیدن نمای دریاچه از آن بالاها نیاز بود نفری ۲۰۰ لیر هم پرداخت کنیم و یا با پای پیاده شیبی را که بیش از ۴۰ دقیقه بالا رفتنش زمان میخواست را به جان بخریم که ما تصمیم گرفتیم با ماشین این مسیر را برویم نمیخواهم در مورد زیبایی اوزونگل بنویسم زیرا دوستان دیگر زحمت این کار را کشیده اند.

نمای اوزونگل از تراسی که برای رفتن به آنجا نیاز به پرداخت ۲۰۰ لیر بیشتر بود
نمای اوزونگل از تراسی که برای رفتن به آنجا نیاز به پرداخت ۲۰۰ لیر بیشتر بود

اما من پیشنهاد میکنم حتما اوزونگل رویایی را از آن بالا ببینید که بدون آن رفتنتان  صفایی ندارد و اگر بر خلاف من از تاب سواری  در آن ارتفاع نمیترسید با پرداخت نفری ۷۰ لیر سوار تاب های معروف ازونگل شوید تا لذت سفرتان دو چندان شد .بعد از آن که یک ساعتی در آن تراس زیبای اوزونگل غرق در زیبایی کوه و دره و رودخانه و مه زیبای آن بودیم با همان اتوموبیل به سمت دریاچه اوزونگل حرکت کردیم و هر کسی به طرفی رفت برای صرف ناهار .  ما در یکی از رستوران ها دو پرس کباب ترکی به قیمت هر پرس ۲۲۰ لیر خوردیم که بسیار رستوران تمیزی بود و غذای  با کیفیتی سرو میکرد و عکس آن را برایتان گذاشته ام به نظرم اوزونگل برای کسانی که عاشق طبیعت هستند ارزش یک شب ماندن را دارد در اطرف دریاچه و حتی در تراس ازونگل در بین آن مه ها با آن ویو زیبا هتل های زیادی بودند که یک شب پذیرای مسافران باشند که ما به دلیل اینکه  برای شب ماندن  وسایل ضروری همراهمان نبود به ناچار همراه تور حدود ساعت ۶ غروب به سمت ترابزون برگشتیم اما اگر در توانتان بود  زیبایی شب اوزونگل و طلوع آفتاب آنجا را از دست ندهید

رستوران در اوزونگل که کیفیت غذایش خوب بود
رستوران در اوزونگل که کیفیت غذایش خوب بود

روز سوم را به گشت در شهر و رفتن به مرکز خرید فروم اختصاص دادیم از میدان دلموش ها با کرایه نفری ۱۸ لیر شما را به مرکز خرید فروم میبرند که اینجا همه برندهای موجود در ترابزون وجود دارند  قبل از رفتن به فروم فراموش نکنید که در میدان پول خود را به لیر تبدیل کنید زیرا در فروم صرافی وجود ندارد و فقط یک طلا فروشی کار تبدیل دلار به لیر را انجام میدهد که بسیار به ضرر شما تبدیل را انجام میدهد البته فروشگاه ال سی هم به شرطی که خرید بالای ۳۰۰ لیری داشته باشید برایتان به قیمت صرافی چنج میکنند اما بهترین کار بردن لیر به فروم است . در طبقه زیرین فروم  فروشگاه میگروس هم شعبه بزرگی  دارد که میتوانید از آن خرید کنید   برای خوردن غذا هم فروم فودکورت بزرگی دارد.

آخر شب هنگام برگشت به هتل از همان آژانس برای روز چهارم سفر بلیط باتومی را خریدیم نفری ۱۰۰۰ لیر که ساعت ۸ صبح حرکت به سمت باتومی بود که یک ون بنز با تور لیدری خانوم دویگو سر ساعت دنبالمان آمدند که بعد از سوار کردن هر یک از مسافران به سمت باتومی حرکت کردیم و با احتساب ۴۰ دقیقه توقف برای صبحانه ساعت ۱۱ به وقت ترکیه به باتومی رسیدیم ساعت  عبور ازمرز و سوار شدن مجدد به ماشین کمتر از ۳۰ دقیقه انجام شد  البته ناگفته نماند که رفتار نا پسند مامور گیت با یکی از خانم هایی که همسفر مابود و کودک در آغوشش در حال گریه بود حسابی ذوقمان را کور کرد . البته در کل مامورین مرزی باتومی ظاهرا دل خوشی از ایرانیان ندارند و تا پاسپورت ایرانی را دستتان میبینند چهره شان تغییر میکند.

در نزدیکی مرز و قبل از ورود به شهر باتومی یک صرافی وجود داشت که لیدر محترم اصرار داشتند همه در آنجا پول خود را به لاری گرجستان چنج کنند و طوری برخورد کردند که انگار هیچ صرافی در داخل شهر و در مسیر ما وجود ندارد  همگی همانجا پولهایمان را چنج کردیم که ۲۰۰۰ لیر را ۱۴۰ لاری تبدیل کردند  . هنگام ورود به شهر باتومی اولین چیزی که جلب توجه میکند خیابان های سنگ فرش و نماهای بسیار زیبا با معماری ایتالیایی مباشد و البته خیل عظیم روس ها. البته به لطف عجله لیدر تور باتومی در سریعتر تمام کردن گشت شهری خیلی نتوانستیم با شهر باتومی و مراکز توریستی آن آشنا شویم.  و فقط از چند نمای قدیمی و دو کلیسا که همگی نزدیک هم بودند دیدن کردیم.

برعکس خانم سمیه ایشان فقط به فکر جیب خود بودند و بدون توجه به نظر دیگران و اینکه در کشور گرجستان ممکن است بخواهند غذای گرجی امتحان کنند همه را به رستوران ترکی که از قبل هماهنگ کرده بودند بردند که قیمت غذاها ها از پرسی ۲۰لاری تا ۵۰ لاری بود  و هر لاری با چنج آن صرافی برای ما حدود ۲۸ هزار تومان تمام شده بود و از آنجا هم مستقیم به ساحل و اصرار داشتند که کشتی سواری در باتومی خیلی بهتر از ترابزون است و حیف است که این تجربه را از دست بدهیم و با کشتی میتوانیم به مدت یک ساعت کل باتومی را ببینیم همه را راضی به سوار شدن در کشتی تفریحی کردند که نفری ۲۰ لاری هم بابت این گرفتند که ظاهرا با صحبت با ناخدا مقداری برای خودشان میماند و البته سوار شدن به این کشتی برای ما ایرانیان که دوست داریم موزیک و شاید کمی جنب و جوش در کشتی داشته باشیم چندان خوشایند نبود و نفری ۲۰ لاری  حدود ۶۰۰ هزار برای هر نفرپرداخت کردیم برای تقریبا ۱۵ دقیقه حرکت کشتی در آن اطراف که به نظرم کشتی های ساحل گانیتای ترابزون حال و هوای شادتری برای ما ایرانیها دارند با نرخ نفری ۲۵۰ لیر.

بعد از گشت کشتی هم تور لیدر ما را به مدت دو ساعت در ساحل برای گشتن و عکس انداختن آزاد گذاشت و ساعت ۷:۳۰ به وقت باتومی به سمت ترابزون حرکت کردیم که به نظرم اگر بدون اینگونه لیدرها می آمدیم سفرمان ثمره بیشتری داشت. البته این سفر چندان هم بیهوده نبود زیرا تفاوت اصلی سفر به ترابزون و باتومی را اینجا درک کردیم که اگر شما عاشق طبیعت و خرید هستید ترابزون را مقصد خود قرار دهید اگر برای ریلکس کردن میایید و میخواهید آزادانه تفریحات شبانه داشته باشید و از حمام آفتاب در سواحل دریای سیاه لذت ببرید باتومی مقصد بهتری میباشد و قطعا شما برای لذت بردن از تفریحات باتومی حداقل به زمان سه روزه نیاز دارید و تور یک روزه برای باتومی مناسب نمیباشد. همچنین لازم است بدانید بیشتر مردم ترابزون مسلمان هستند و در برخی مسائل ممکن است با محدودیتی که در شهرهای دیگر ترکیه وجود ندارد مواجه شوید. 

برای برگشت  به ایران اصلا دلمان نمیخواست تجربیات مرزی تکرار شود بنابراین تصمیم گرفتم از خرید بلیط اتوبوس تابان سیر که در ترمینال ترابزون شعبه داشت  خودداری کنیم و شیوه دیگری را امتحان کنیم . از شهر ترابزون به شهر دوبایزید که شهر مرزی ترکیه میباشد هر شب ساعت ۱۰  اتوبوس دارد و‌از ترمینال دوبایزید با دلموش ها میتوان نیم ساعته خود را به مرز بازرگان رساند بنابر این به ترمینال مراجعه کردیم و برای روز بعد دو عدد بلیط اتوبوس به  قیمت هر بلیط ۱۰۰۰ لیر گرفتیم نکته مهمی که اینجا هست باید توجه کنید این اتوبوس ها به راحتی اتوبوس های وی آی پی نیستند و ۴۰ صندلی دارند و به هیچ عنوان صندلی های ردیف آخر یعنی شماره های ۳۷ تا ۴۰ را نخرید  که همان صندلی های بوفه اتوبوس های قدیمی هستند که بسیار کم جا هستند و قابلیت خواباندن پشتی هم ندارند  و برای مسیر ۱۰ ساعته بسیار آزاردهنده میباشند .

 خلاصه اتوبوس. با تاخیر یک ساعته ساعت ۱۱ شب به سمت دوبایزید حرکت کرد و کلی توقف بی مورد داشت که ظاهرا اخلاق راننده های ترک هست این توقف ها و  ساعت ۹ صبح به ترمینال دوبایزید رسید .از اتوبوس که پیاده شدیم راننده  تاکسی ها با حالت دلسوزی که اینجا ماشین دیگری نیست و باید با تاکسی که ۶۰۰ لیر میگیرد خود را به مرز برسانید سعی در قانع کردن هموطنانمان داشتند که البته اگر ۴ نفری با هم تاکسی بگیرید نفری ۱۵۰ لیر می افتد که به نظرم می ارزد اما اگر تنها بودید و یا نخواستید با تاکسی به سمت مرز بروید دقیقا جلو ورودی  ترمینال آن دست خیابان ون هایی میایند و با ۱۰ لیر شما را به ایستگاه دلموش های مرز میرساندد این مسیر حدودا ۱۰ دقیقه است    و بعد که سوار دلموش ها شدید با پرداخت نفری ۷۰ لیر شما را به مرز بازرگان میرسانند.

خدا را شکر این بار مرز خلوت بود و ما تنها مسافران آن ساعت بودیم و کمتر از ۵ دقیقه از مرز عبور کردیم و وارد خاک ایران شدیم. در اینسوی مرز سواری ها با گرفتن کرایه دربستی ۴۰ هزارتومان ما را به  ایستگاه تاکسی هایی که به سمت تبریز حرکت میکردند رساندند و از آنجا با تاکسی ۴ نفره هر نفر ۳۵۰ هزار تومان و یا دربستی ۱/۴۰۰ به ترمینال تبریز رفتیم این مسیر حدودا ۳ ساعت است. وقتی به ترمینال تبریز رسیدیم قبل از هر کاری از پله برقی پایین رفتیم و درست سمت راست دربی که به حیات باز میشد در یک رستوران غذا خوردیم که الحق که دلمان برای پرس های غذای ایرانی با آن حجم زیاد و کره محلی روی برنج ایرانی تنگ شده بود بعد از استراحت و صرف غذا با  توجه به اینکه در آن ساعت اتوبوس تبریز به تهران نبود با یک سواری سورن که راننده پسر جوان و زبر دستی بود سه مسافره  با پرداخت نفری ۹۵۰ هزار تومان ۶ ساعته به ترمینال آزادی  تهران رسیدیم  . قطعا اگر مجدد بخواهم به صورت زمینی به ترابزون سفر کنم قبل از ساعت ۷ صبح خود را به شهر دوبایزید میرسانم و معطلی مرزی اتوبوس های ایرانی را تحمل نمیکنم.

 نکته برای هموطنانی که به ترابزون سفر میکنند:

 با خود سیگار به قصد فروش به ترابزون نیاورید

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر