با سلام به لست سکندی های عزیز.
این سفرنامه بخش دوم از سفر پاییزی ما به اروپاست که میتوانید بخش اول آن را در قسمت سفرنامه های هلند، با عنوان " سفر به سرزمین دوچرخه ها" مشاهده کنید. اطلاعات مربوط به اخذ ویزا، رزرو بلیت و ... نیز در آن بخش به طور کامل توضیح داده شده است.
روز اول(چهارشنبه 5 مهرماه 96): پیش به سوی بلژیک
مقصد آنتورپ بود. یکی از شهرهای کمتر شناخته شده بلژیک. آنتورپ دومین شهر بزرگ بلژیک و دومین بندر بزرگ اروپاست.
بلیت اتوبوس از آمستردام به آنتورپ را به قیمت نفری 9 یورو با کارت اعتباری از شرکت Flixbus برای ساعت 7:45 صبح خریداری کرده بودیم.
ایستگاه اتوبوسهای این شرکت در آمستردام در ایستگاه اتوبوس Sloterdijk قرار دارد. برای رفتن به ایستگاه میتوان از مترو، ترام یا اتوبوس استفاده کرد. حدود ساعت 6 صبح از هتل خارج شدیم و با اتوبوس GVB69 به قیمت 2.9 یورو به ایستگاه رفتیم. بلیت اتوبوس به صورت نقدی قابل خرید نبود و ما نیز کارت اعتباری نداشتیم. در نهایت راننده ما را به صورت رایگان به ایستگاه اتوبوس Sloterdijk برد! پس از رسیدن به مقصد و پرس و جو فراوان بالاخره ایستگاه اتوبوسهای flixbus را پیدا کردیم. در واقع ایستگاهی وجود نداشت بلکه در مجاور اتوبان چندین تابلو نصب شده بود و روی هر کدام برنامه حرکت به شهرهای مختلف درج شده بود. در ساعت مقرر اتوبوس به ایستگاه میآمد و بلیت نیز توسط خود راننده کنترل میشد. بنابر قیمت درج شده بر روی تابلو اگر میخواستید در محل بلیت را خریداری کنید قیمت آن تا آنتورپ 25 یورو بود که بایستی به راننده پرداخت میشد!
اتوبوس با 5 دقیقه تاخیر آمد. مقصد نهایی اتوبوس پاریس بود و 4 عصر به پاریس میرسید. صندلی ها راحت بود و امکان استفاده از اینترنت رایگان نیز وجود داشت.
حدود 2:30 ساعت در راه بودیم و 10:30 صبح در نزدیکی ایستگاه اصلی قطار آنتورپ پیاده شدیم.
1-ایستگاه قطار آنتورپ
ایستگاه قطار از جاذبه های تاریخی این شهر میباشد که در قرن 19 م ساخته شده است که شامل ساختمانی با پایه های سنگی و گنبدی بزرگ بر فراز آن بوده است. این ایستگاه معماری منحصر به فردی داشته و تاکنون جوایز متعددی در این زمینه اخذ کرده است.
2و3-داخل ایستگاه قطار
از ایستگاه راه آهن تا هتل حدود 10 دقیقه پیاده روی داشتیم. اپلیکیشنهای مورد نیاز در سفر را در بخش اول سفرنامه بطور کامل توضیح داده ام اما بد نیست دوباره در مورد کاربردی ترین اپلیکیشن که مسیریاب MAPS.ME هست توضیح بدهم. این برنامه که بصورت آفلاین قابل استفاده است بسیار دقیق، سریع و کاربردی است. من قبل از سفر نقشه هر شهر را دانلود میکنم و تمامی نقاط مورد نظر را روی این برنامه علامت میزنم تا در طول سفر به راحتی هر محل را پیدا کنم.
محل اقامت ما هتل IBIS Budget Antwerpen Central Station بود که به قیمت 52 یورو برای یک شب بدون صبحانه از سایت Booking.com رزرو کرده بودیم. قیمت صبحانه مجزا نیز در تمامی هتل های آیبیس برای هر نفر 7.5 یورو بود. همچنین مالیات برای هر شب نیز 2.5 یورو برای هر نفر بود. در نگاه اول از بافت این منطقه از شهر خیلی خوشم نیامد.
از آنجا که در آن ساعت از روز هتل اتاق خالی نداشت، چمدانها را در هتل گذاشتیم و راهی مرکز شهر شدیم. باغ وحش شهر نیز در کنار ایستگاه قطار قرار دارد. از پارک جنگلی stadspark عبور کردیم که آرام و خلوت بود و بچه ها در حال بازی بودند.
5- پارک جنگلی stadspark
با کمی پیاده روی به خیابان Meir رسیدیم که مرکز مد این شهر میباشد و تا ساعت 6 عصر باز میباشد. در این مسیر موزه rubenshuis نیز قرار دارد که برای علاقه مندان به نقاشی جذاب خواهد بود که ورودی آن 8 یورو بوده و همه روزه بجز دوشنبه ها قابل بازدید است.
6-مرکز مد آنتورپ
انتهای این خیابان به ساختمان Boerentoren (برج KBC) میرسد. این ساختمان تاریخی که 87.5 مترارتفاع دارد در سالهای 1929 تا 1932 ساخته شده است که بعد از کلیسای "بانوی ما" بلندترین بنای شهر است. این ساختمان تا سال 1940 بلندترین آسمان خراش اروپا بود.
7-برج KBC
از دکه ای در کنار خیابان یک عدد وافل بلژیکی با نوتلا به قیمت 3 یورو گرفتیم و سپس به سمت میدان Groenplaats و کلیسای بانوی ما (our lady) رفتیم. در پیرامون میدان کافه و رستورانهای زیادی وجود داشت و محل خوبی برای گذراندن یک بعداز ظهر آرام به نظر می رسید.
8-میدان Groenplaats
باکمی پیاده روی به کلیسای بانوی ما رسیدیم. در محل این کلیسا ابتدا در قرن 9 الی 12 ام یک کلیسای قدیمی وجود داشته است که در قرن 12 ام با یک کلیسای بزرگ جایگزین شده است. سپس در قرن 14 ام تغییراتی نمود و تبدیل به بزرگترین کلیسای گوتیک بلژیک شد. این کلیسا یک بار طعمه حریق شد و بارها مورد غارت قرار گرفت. در نهایت در قرن 20 ام مورد بازسازی کامل قرار گرفت.
بلیت ورودی این کلیسا 9 یورو میباشد و هر روزه از ساعت 10 الی 17 قابل بازدید است.
9-کلیسای بانوی ما
10و11-سالنهای داخل کلیسا
در اوایل قرن 15 ام نقش کلیساها در گسترش فرهنگ موسیقی افزایش یافت و مهمترین آهنگسازان قرن در این محل به اجرای موسیقی پرداختند.
12-ارگ کلیسا در سمت راست در ارتفاع
13-منبر سخنرانی روحانیون برای مردم عادی
14-محل نشستن افراد خاص به هنگام برگزاری مراسم
15و16و17-نمونه ای از نقاشی های داخل کلیسا
19و20و18-پنجره های رنگی کلیسا
21-محراب اصلی و مجسمه بانوی ما
22-اتاقهای اعتراف
23-سقف سالن اصلی
این کلیسا و تزئینات داخل آن یکی از زیباترین کلیساهایی بود که دیدم. در زیرزمین کلیسا دو مقبره و آثاری از خرابه های تاریخی نیز قرار داشت. سپس گشتی در محوطه زدیم و به سمت میدان Grote Markt رفتیم. ساختمان شهر Stadhuis در این میدان قرار دارد. این ساختمان که در لیست میراث یونسکو نیز ثبت شده است در قرن 16 ام بنا شده است.
در قرن 16 ام آنتورپ یکی از بنادر مهم و شهرهای تجاری اروپای شمالی بود و مقامات شهر به دنبال ساخت یک ساختمان شهرداری باشکوه بودند. طرح اولیه توسط دو معمار معروف ارائه شد اما تهدید جنگ مانع از پیشرفت این پروژه شد. در نهایت این ساختمان به سبک رنسانس ساخته شد.
24-ساختمان Stadhuis
امکان بازدید از داخل این ساختمان تنها در زمانهای محدودی از سال وجود دارد که متاسفانه ما موفق به دیدن داخل آن نشدیم.
در میدان بازارچه ای برپا بود و اجناسی که به نظر دسته دوم و شاید عتیقه بودند به فروش میرسیدند.
25و26-میدان Grote Markt
27-بازارچه در Grote Markt
در وسط میدان مجسمه Brabo قرار دارد که بر اساس افسانه ها، قهرمانی است که غول بزرگ ستمکاری را که در آنتورپ حکومت میکرده است شکست میدهد و دست راستش را قطع و به رودخانه پرتاب میکند.
28- مجسمه Brabo
برای نهار تصمیم گرفتیم به رستوران Bia Mara که دور میدان است برویم. دو عدد فیش اند چیپس مخصوص سفارش دادیم. قیمت هر غذا 12 یورو و حجم غذا زیاد بود.
29- نهار در Bia Mara
بعد از صرف نهار به دیدن محله قدیمی Vlaaikensgangرفتیم که ورودی آن در خیابان Hoogstraat قرار دارد و سمت دیگر آن به Oude Koornmarkt میرسد. این محوطه کوچک قرون وسطایی شامل دو خیابان است که پیشینه آن به قرن 16 م برمیگردد و محله فقیرنشین شهر بوده است. یک رستوران معروف نیز در بخشی از این محوطه قرار دارد.
30- دروازه ورودی Vlaaikensgang
31و32- محله قدیمی
سپس به سمت اسکله به راه افتادیم که در مجاور رود Scheldt قرار دارد.
33 تا 36- پیاده روی تا رسیدن به اسکله
هوا گرم و دلپذیر شده بود. مدتی زیر نور آفتاب در اسکله نشستیم و از صدای پرندگان و آرامش محیط لذت بردیم. مانند اکثر اسکله های دیگر، تعدادی دوربین در اسکله قرار داشت که با انداختن 1 یورو امکان استفاده از آن و دیدن افق های دوردست وجود داشت. البته معمولا کیفیت این دوربینها خیلی خوب نیست.
37 تا 39- اسکله
امکان قایق سواری در رودخانه نیز وجود داشت اما ما خوابیدن زیر نور دلپذیر آفتاب را به آن ترجیح دادیم!
در کنار اسکله قلعه تاریخی Het Steen نیز قرار دارد. این قلعه قرون وسطایی پس از حمله وایکینگها ساخته شده است و قدیمی ترین ساختمان شهر است.
40- قلعه تاریخی Het Steen
این قلعه در حدفاصل قرنهای 14 م تا 19 م بعنوان زندان استفاده میشده است و پس از آن به موزه تبدیل شد.
در پل ورودی به قلعه یک مجسمه غول و دو انسان است که نماد غول Lange Wapper است که در قرون وسطی برای ترساندن مردم استفاده میشده است.
41- نماد غول Lange Wapper
وارد قلعه شدیم. در سالن اصلی کارگاهی برای کودکان در حال اجرا بود. به پشت سالن اصلی رفتیم که در واقع بالکن بزرگی بود که در امتداد رودخانه ادامه داشت و در انتهای آن نیز رستورانی قرار داشت.
42- دروازه ورودی قلعه
43- شومینه سالن اصلی
44و45- بالکن پشتی
46- نمایی از پشت قلعه
سپس به سمت شمال شهر و برج معروف MAS به راه افتادیم. در طول مسیر از کنار موزه دریایی نیز عبور کردیم که در حال تعمیر بود.
47و48- موزه دریایی
حدود 20 دقیقه تا مقصد پیاده روی داشتیم.
در مجاور برج اصلی موزه الماس قرار دارد و خود برج نیز شامل مجموعه ای از موزه های مختلف از جمله موزه هنر، موزه ماشین، موزه شکلات و ... است. بلیت ورودی موزه ها 10 یورو میباشد. اما بازدید از نمای پانوراما در طبقه آخر و برخی از موزه ها رایگان است.
49- ساختمان MAS
با پله برقی به بالای برج رفتیم و نمای زیبای 360 درجه ای از شهر را مشاهده کردیم.
50و51- طبقات برج
52 تا56- آنتورپ از بالا
پس از خروج از برج به سمت هتل حرکت کردیم. چون بدلیل خستگی زیاد قصد نداشتیم برای شام از هتل خارج شویم دو عدد ساندویچ آماده از سوپرمارکت خریداری کردیم. قیمت ساندویچ ها و غذاهای آماده بین 3 تا 5 یورو میباشد و یکی از راه های صرفه جویی در سفر است.
در مسیر از محله چینی ها که دقیقا مقابل ایستگاه قطار قرار دارد نیز عبور کردیم.
57-محله چینی ها
روز دوم(پنجشنبه 6 مهرماه 96): سفر به بخشی از بهشت (بروژ)
پس از تحویل دادن اتاق عازم ایستگاه قطار شدیم و آنتورپ را به مقصد بروژ ترک کردیم. قیمت بلیت تا بروژ حدود 15 یورو بود که از باجه فروش بلیت در ایستگاه خریدیم. اگر برنامه سفر شما طوری باشد که بتوانید از بعدازظهر جمعه تا پایان یکشنبه داخل بلژیک سفر کنید میتوانید از 50 درصد تخفیف آخرهفته استفاده کنید که متاسفانه سفر ما منطبق بر آخر هفته نبود.
حدود ساعت 11 به بروژ رسیدیم. هتل آیبیس بروژ دقیقا در کنار ایستگاه قطار قرار دارد. این هتل را برای یک شب بدون صبحانه از سایت www.accorhotels.com به قیمت 52 یورو رزرو کرده بودم.
1-نمای بیرونی هتل آیبیس بروژ
اتاق را تحویل گرفتیم که مشابه سایر هتل های آیبیس اقتصادی بود. در اتاق تنها حوله و صابون قرار دارد و فاقد شسوار و یخچال است.
2و3- داخل اتاق هتل آیبیس
4- نمای ایستگاه قطار از پنجره اتاق
قبل از رفتن به مرکز شهر قصد داشتیم سری به شهر ساحلی استند بزنیم که در فاصله 15 دقیقه ای بروژ قرار دارد. قیمت بلیت قطار از بروژ به استند نفری حدود 4 یورو بود که از ایستگاه قطار تهیه کردیم.
هدف ما بازدید از پارک ساحلی بود که از اواخر ماه جون الی 1 اکتبر از ساعت 10 الی 19 برگزار میشد و شامل تعداد زیادی از مجسمه های شنی شخصیتهای والت دیسنی بود که برای ما واقعا خاطره انگیز بود.
پیاده به سمت ساحل حرکت کردیم و از کنار کلیسای سنت پتروس نیز گذشتیم.
5- کلیسای سنت پتروس
بلیت ورودی این پارک شنی نفری 12 یورو بود. حدود نیم ساعتی در پارک بودیم و عکاسی کردیم. البته در مجموع جذابیت پارک کمتر از تصور قبلی من بود.
6الی 10 – مجسمه های شنی
سپس سری به ساحل زدیم و تا انتهای سکوی موج شکن در داخل دریا قدم زدیم. هوا سرد و ساحل سوت و کور بود.
11الی 13 – ساحل استند
در مسیر برگشت از کنار اسکله گذشتیم و تصمیم گرفتیم یکی از غذاهای دریایی که دکه های ساحلی میفروختند را امتحان کنیم.
14-اسکله
این موجودات دریایی به ظاهر خام هستند ولی در واقع کاملا پخته هستند و با سس شیرین خوشمزهای سرو میشوند. قیمت هر کدام بین 5 تا 8 یورو بود.
15- بشقاب دریایی
با قطار به بروژ برگشتیم. در ایستگاه قطار بروژ رستورانهای خوبی نیز وجود داشت که انواع ساندویچ های سرد و گرم را ارائه میکردند. در یکی از آنها نشستیم و ساندویچ مرغ به قیمت 4 یورو خریدیم.
کمی در هتل استراحت کردیم و قبل از ساعت 4 عصر پیاده به سمت مرکز شهر به راه افتادیم.
در یک کلام باید بگویم که بروژ شهر رویاهاست. من و همسرم هر دو عاشق این شهر شدیم و به نظر من زیباترین شهری است تا کنون دیده ام.
شهر آرام و امن و دلنشین است و همه جا پر از ساختمانها، کانالها و پارکهای زیباست.
16- پارکی در مجاور ایستگاه قطار
17- از نشانه های پاییز
بروژ به دلیل داشتن کانالهای متعدد ونیز شمالی نامیده میشود و مرکز شهر تاریخی آن یکی از مهمترین میراث جهانی یونسکو است.
اولین نشانه های زندگی در این شهر به دوران پیش از میلاد برمیگردد. سپس در قرون وسطی توسعه یافته است و یک شهر مهم تجاری بوده است.
در ادامه شما را به دیدن عکسهایی از این شهر زیبا دعوت میکنم.
18 الی 21- شهرگردی در بروژ
وارد خیابان katelijnes شدیم. این خیابان مملو از سوغاتی فروشی و شکلات فروشی بود.
22و23- شکلات های بلژیکی
با عبور از کنار موزه Memling به مرکز شهر رسیدیم. بروژ مملوء از موزه های دیدنی مانند موزه نقاشی و هنر، موزه شکلات، موزه ماءالشعیرسازی و ... است اما ما بیشتر قصد داشتیم در شهر قدم بزنیم.
24- موزه Memling
این مجموعه موزه در واقع یک بیمارستان 800 ساله قرون وسطایی است که شامل آثار هنری و نقاشی است.
کلیسای بانوی ما نیز دقیقا در جلوی موزه قرار دارد.
مسیر را برای دیدن برج بلفری تا میدان Market ادامه دادیم که تعدادی رستوران نیز در این میدان قرار دارند.
امکان بازدید از این برج همه روزه از ساعت 9 الی 17 ممکن است. بلیت ورودی برج 10 یورو میباشد که برای صعود از برج است. اما امکان بازدید رایگان از حیات برج وجود دارد.
25-برج Belfry
این برج در قرن 13 م ساخته شده است و چندبار طعمه حریق و صاعقه شده است و ارتفاع ساختمان فعلی از ساختمان اولیه کوتاهتر میباشد.
در طبقه میانی برج نیز توضیحاتی در مورد تاریخچه برج درج شده است.
26-طبقه میانی برج
27-نمایی از میدان مارکت از پنجره برج
در طبقه بالاتر نیز اتاق درام قرار داشت. در ابتدا زنگها بصورت دستی به صدا در می آمدند اما در قرن 16 م سیستم مکانیکی به آن اضافه شد که نوازنده با استفاده از آن، زنگها را به صدا در می آورد.
28-اتاق درام
29-پله های باریک برج
این برج 83 متری دارای 47 زنگ میباشد که در طبقه آخر قرار دارند. قدمت 26 زنگ از قرن 13 ام الی 18 م است و 21 زنگ دیگر در سال 2010 ساخته شده اند. بزرگترین آنها که قبلا در کلیسای بانوی ما بوده است 6 تن وزن و 2 متر قطر دارد.
30-زنگوله های بلفری
این زنگها در گذشته برای اعلام ساعت و همچنین هشدار و اعلام مراسم مهم بکار میرفتند. امروزه این زنگها همچنان در مناسبتهای مهم به صدا در می آیند.
از این محدوده نمایی 360 درجه از شهر دیده میشد که واقعا دیدنی بود و خستگی بالا آمدن از پله ها را از تنمان در آورد.
31و32و33-بروژ از بالا
پس از پایین آمدن از برج از حیات دیدن کردیم و گشتی در ساختمانهای پیرامون حیات زدیم که نمایشگاهی در سالن اصلی در حال برگزاری بود.
34-نمایی از حیات
35-نمایی از برج از داخل حیات
پس از خروج از برج تازه متوجه میدان شدیم که حال و هوای خوبی داشت.
36و37-میدان مارکت
مدتی در کنار مجسمه Jan Breydel که یک قهرمان ملی است در وسط میدان نشستیم.
38- مجسمه Jan Breydel
در ضلعی از میدان نیز ساختمان Market Hall قرار داشت که میتوانستید بصورت رایگان از اینترنت آن نیز استفاده کنید. همچنین امکان گرفتن عکس با لباس پادشاهان بلژیکی نیز وجود داشت.
39-ساختمان Market Hall
سپس به میدانBurg رفتیم. ساختمان شهرداری و همچنین کلیسای خون مقدس Holy Blood در این میدان قرار دارند.
40- میدان برگ
41-ساختمان شهرداری
42- کلیسای خون مقدس
این کلیسا یک کلیسای کوچک کاتولیک رومی قرن 12 می است که دارای دو بخش است. یک بخش آن به سبک رومی حفظ شده است اما بخش دیگر به سبک گوتیک بازسازی شده است.
43- کلیسای رومی قدیمی (عکس از اینترنت)
44- کلیسای بازسازی شده(عکس از اینترنت)
در داخل کلیسا تکه پارچه ای قرار دارد که گفته میشود قطره ای از خون مسیح بر روی آن است و در قرن دوازدهم به این محل آورده شده است.
45- پارچه خون مقدس(عکس از اینترنت)
این کلیسا از ساعت 10 الی 17 باز میباشد و ورودی آن 2.5 یورو میباشد. متاسفانه کلیسا بسته بود و موفق دیدن داخل آن نشدیم.
سپس پیاده در امتداد کانالها به راه افتادیم. امکان قایق سواری در کانالها نیز تا ساعت 17 وجود دارد و قیمت آن از 8 یورو میباشد.
کانالها بخش دیگر از زیبایی های بروژ هستند که واقعا این شهر را بی نظیر کرده اند.
46 الی 50- پیاده روی در امتداد کانالها
پیاده تا محوطه آسیابهای زیبا در امتداد کانال خنت-بروژ رفتیم که در غرب شهر قرار دارند و محل مناسبی برای پیک نیک و ورزش در یک روز آفتابی است. این آسیابهای تاریخی در قرن 16 م در کنار دیوار شهر ساخته شده بودند و تعداد آنها حداقل 23 عدد بوده است. در حال حاضر تنها 4 آسیاب در این منطقه قرار دارد که البته تنها یکی از آنها از ابتدا در این محل بوده است و امکان بازدید از داخل آن نیز وجود دارد (موزه آسیابی Sint-Janshuysmill).
سایر آسیابها از بخش های دیگری به اینجا منتقل شده اند.
51و52- آسیابها
مدتی در این محوطه نشستیم و خستگی بدر کردیم و سپس دوباره به مرکز شهر برگشتیم.
53 تا 55- زیبایی های بروژ
در این بین از کنار دروازه قدیمی شهر نیز گذشتیم.
56- دروازه قدیمی شهر
مدتی در میدان برگ نشستیم که در نورپردازی شب حس دیگری داشت. برای شام سری به رستورانهای اطراف زدیم و در نهایت یک رستوران ایتالیایی را انتخاب کردیم. یک سالاد و یک پیتزا به همراه نوشابه سفارش دادیم. قیمت شام در حدود 20 یورو شد.
57-شام در بروژ
ساعت 10 شب بود. دل کندن از بروژ سخت بود اما چاره ای نبود بالاخره به هتل برگشتیم تا برای روز بعد آماده شویم.
روز سوم(جمعه7 مهرماه 96): پیش به سوی پایتخت
حدود 8 صبح اتاق را تحویل دادیم و عازم ایستگاه شدیم. بلیت بروژ به بروکسل حدود 15 یورو بود. از آنجا که نیم ساعتی تا حرکت قطار فرصت داشتیم در یکی از کافه های ایستگاه نشستیم تا صبحانه ای بخوریم. دو عدد کاپوچینو و دو عدد پیراشکی خوشمزه گرفتیم که در مجموع 7 یورو شد.
1-صبحانه در ایستگاه قطار
حدود 1:30 ساعت در راه بودیم و وارد ایستگاه Midi بروکسل شدیم. ایستگاه مترو نیز در طبقه پایین ایستگاه قطار قرار داشت. یک عدد کارت مترو 10 سفره به قیمت 14.5 یورو خریدیم که برای دو نفر قابل استفاده بود. البته برای خرید اولیه کارت بایستی مبلغ 5 یورو پرداخت میکردیم که قابل شارژ مجدد بود. در مجموع 19.5 یورو برای بلیت ده سفره پرداخت کردیم که ارزانتر از بلیت تک سفره بود.
هتل ما در بروکسل در نزدیکی ایستگاه قطار قرار داشت و تا هتل 15 دقیقه پیاده روی داشتیم. هتل Floris Usted Midi یک هتل سه ستاره قدیمی بود. این هتل را از یکی از سایتهای داخلی با قیمت بسیار مناسب 439 هزار تومان برای دو شب با صبحانه گرفته بودم. هتل قدیمی اما تمیز بود. در اتاقها سشوار و لوازم بهداشتی نیز وجود دارد. همچنین یک شوفاژ متحرک نیز در اتاق وجود داشت که خیلی مفید و کارآمد بود. مصرف انرژی در اروپا از ایران خیلی کمتر است و در زمان سفر ما هنوز سیستم حرارتی هیچ یک از هتلها به جز هتل بروکسل روشن نشده بود.
صبحانه هتل نیز با توجه به قیمت آن قابل قبول و خوب بود.
2-صبحانه هتل
بروکسل شهر شلوغ و مهاجرپذیری است. برخی محله های شهر از نظر امنیتی اوضاع خوبی ندارند و بهتر است در این نواحی هتل نگیرید. ایستگاه قطار Midi که هتل ما نیز در نزدیکی آن قرار داشت منطقه شلوغی است و بایستی مواظب جیب برها باشید. البته ما با هیچ مشکلی مواجه نشدیم اما با توجه به توصیه خانم مهربان پذیرش هتل، شب ها خیلی دیروقت برنمی گشتیم.
از آنجا که اتاق آماده نبود وسایل را در هتل گذاشتیم و به سمت مرکز شهر به راه افتادیم. هوا بسیار خوب و آفتابی و گرم بود و روز زیبایی در پیش داشتیم.
ابتدا به سمت مانکن پیس (Manneken Pis)معروف رفتیم. اطراف مجسمه شلوغ و مملو از توریست بود. این مجسمه تاریخچه طولانی دارد. به نظر میرسد اولین بار در قرن 15 م بمنظور تقسیم آب استفاده میشده است که در نقاشی نیز به تصویر کشیده شده است. پس از آن مجسمه جدید در قرن 17 م جایگزین آن شده است. این مجسمه بارها در طول تاریخ جابجا شده است حتی مورد سرقت و گروگانگیری قرار گرفته است! وقتی مجسمه توسط گروهی فرانسوی به سرقت رفت مردم علیه این اقدام شورش کردند و پادشاه فرانسه برای فرونشاندن این شورش لباسی طلادوزی شده به مانکن پیس هدیه داد.
3-مجسمه مانکن پیس
در قرن 19 ام نیز مجسمه به سرقت رفت و به 11 قطعه شکسته شد. سارق به سختی مجازات شد و مجسمه بازسازی شد. این حوداث در قرن 20 نیز ادامه داشت. در نهایت در سال 1966 به بروکسل برگردانده شد و به موزه شهر انتقال یافت. در حال حاضر بدل مجسمه در خیابان در حال نمایش است و مجسمه اصلی در موزه میباشد.
سپس در امتداد خیابان توریستی و زیبای استوف استرات به سمت میدان اصلی Grand Place رفتیم. این خیابان پر از سوغاتی فروشی، شکلات و وافل فروشی است. یک عدد وافل خامه و توت فرنگی خریدیم و در مقابل نقاشی دیواری تن تن نشستیم و میل کردیم. وافلها متنوع و خوشمزه بودند و 3 تا 8 یورو قیمت داشتند.
4-وافل های بلژیکی
5-تن تن در بروکسل!
در انتهای این خیابان مجسمه Everard t'Serclaes قرار دارد که طبق افسانه ها با لمس بازوی آن آرزوی شما برآورده میشود! وی در واقع لرد بروکسل بوده است که پس از بازسازی شهر در قرن 14 م به شهرت رسیده است.
6-مجسمه Everard t'Serclaes
محوطه گرند پلاس میدان اصلی و توریستی بروکسل است که ساختمان موزه شهر در ضلع شمال میدان و ساختمان Town Hall در مقابل آن قرار دارد.
در وسط میدان گروهی در حال نصب دکور بودند و ماموران امنیتی نیز در میدان حضور داشتند. در آن روز امکان بازدید از محوطه Town Hall وجود نداشت.
7-میدان Grand Place
ساختمان تالار شهر در قرن 15 م در این بخش ساخته شد و به مرکز قدرت شهرداری تبدیل شد.
Town Hall-8
در قرن 16 م برای مقابله با تالار شهر در مقابل آن ساختمانی طویلی ایجاد گردید و خانه پادشاه نامیده شد گرچه هیچوقت پادشاه در آن نبوده است! بعد از بمباران بروکسل توسط فرانسوی ها این ساختمان بازسازی شد و در قرن 19 م به سبک گوتیک فعلی در آمد و به موزه شهر بروکسل اختصاص یافت.
9-موزه شهر Broodhuis
10-ساختمانهای قدیمی ضلع غربی میدان
موزه شهر Broodhuis در سه طبقه قرار دارد و به تاریخ و فرهنگ شهر بروکسل از ابتدا تا زمان حال میپردازد. بازدید از این موزه همه روزه به جز دوشنبه ها از ساعت 10 الی 17 ممکن است. بلیت ورودی 8 یورو بوده که شامل بلیت موزه مانکن پیس نیز میشود.
در بخش هایی از موزه مجسمه های تاریخی و بخش هایی از ستونها و دربهای اماکن تاریخی به نمایش در آمده بود. یک بخش نیز متعلق به لوازم کاخ سلطنتی بود. در بخش هایی نیز تابلوهای نقاشی به نمایش در آمده بودند.
11-داخل موزه شهر
12 تا21-گنجینه های موزه
در یک بخش مجزا نیز تاریخچه مانکن پیس توضیح داده شده است و مجسمه اصلی مانکن پیس در این سالن قرار دارد. تعدادی بدل مجسمه در لباسهای مختلف نیز در این سالن قرار دارد.
22-مجسمه اصلی مانکن پیس
بازدید از موزه حدود 1 ساعت طول کشید که در این حین صدای اجرای موسیقی از میدان به گوش میرسید که البته با خروج ما از موزه متوقف شد!
سپس به سمت موزه مانکن پیس حرکت کردیم که در نزدیکی مجسمه مانکن پیس و در میانه خیابان Rue de Chene قرار دارد. البته این موزه از بیرون بیشتر شبیه یک عروسک فروشی بود. در این موزه نیز عروسکهای مختلف مانکن پیس در لباسها و شمایل ملیتهای مختلف به چشم میخورد که البته متاسفانه یا خوشبختانه لباس ایرانی در این بین وجود نداشت!
23و25-مانکن پیس در لباسهای مختلف!
برای نهار به سمت ساندویچ فروشی Tonton Garby رفتیم. این رستوران در واقع یک پنیرفروشی قدیمی است که ساندویچ نیز ارائه میدهد. صاحب مغازه آقای میانسال بسیار خوش اخلاقی بود و کلی با مشتریها گپ میزد با حوصله انواع پنیرها و ساندویچها را توضیح می داد که همگی شامل چند نوع پنیر و ژامپون می شد. سپس همانجا پشت پیشخوان ساندویچ را آماده میکرد و سپس نوبت مشتری بعدی بود. دو ساندویچ به پیشنهاد خود ایشان گرفتیم که یکی کمی دودی و تند و یکی کمی شیرین بود. هر دو ساندویچ خیلی خوشمزه و در یک کلام عالی بودند. قیمت دو ساندویچ با دو نوشابه 12 یورو شد.
26-پنیرفروشی Tonton Garby
27-ساندویچهای خوشمزه پنیری
بعد از صرف نهار به سمت میدان الیزابت و مجسمه آلبرت اول که یکی از پادشاهان برجسته بلژیک است به راه افتادیم و کمی در پارک مجاور آن نشستیم.
28-مجسمه آلبرت اول
30و29-پارک مونت د آرتز
سپس مسیر را تا میدان place royal ادامه دادیم. در این محدوده تعدادی موزه از جمله موزه هنرهای زیبا قرار داشت.
31-میدان place royal
32-موزه هنرهای زیبا
اما هدف ما رفتن به کلیسای بزرگ sablon بود. این کلیسای بزرگ یک کلیسای کاتولیک قرن 15 میباشد که پیشینه آن به قرن 13 م برمیگردد. زمانی این کلیسا معروف شد که یک زن محلی مجسمه مریم مقدس را از کلیسای آنتورپ دزدید و به بروکسل آورد و به کلیسا تحویل داد. پس از آن سالگرد این واقعه هر سال در کلیسا جشن گرفته میشد. بازدید از این کلیسا هر روز از ساعت 9 الی 18:30 بصورت رایگان ممکن است.
33 تا37-کلیسای سابلون
38-مجسمه بانوی ما
در میدان پشت این کلیسا تعدادی از شکلات فروشی های معروف و البته گران بروکسل قرار دارند.
مقصد بعدی ما قصر بزرگ Palais de justice بود. این بنا مهمترین دادگاه بروکسل میباشد که با معماری خیرهکننده اش و هزینه هنگفتی در قرن 19 ام ساخته شده است و به بزرگترین ساختمان ساخته شده در قرن 19 م شهرت دارد.
39-ساختمان کاخ عدالت
این بنا بسیار عظیم و باشکوه است و در حال بازسازی میباشد. تنها بخش هایی از آن قابل بازدید برای عموم بود و قسمتهایی مانند دادگاه ها و بخشهای اداری قابل بازدید نبود.
40تا44-داخل کاخ عدالت
در میدان مجاور این قصر نیز بنای یادبود جنگ جهانی دوم قرار داشت.
45و46-یادبود جنگ جهانی
گرچه از پیاده روی طولانی امروز خسته شده بودیم اما نمیشد از دیدن کاخ سلطنتی گذشت. مجددا مسیر رفته را تا میدان place royal برگشتیم. کمی بالاتر از میدان، کاخ سلطنتی Royal Palace قرار دارد. بازدید از داخل این کاخ تنها از اواخر جولای تا اوایل سپتامبر بصورت رایگان ممکن است و در زمان سفر ما امکان بازدید وجود نداشت.
47-کاخ سلطنتی بلژیک
سپس در پارک بروکسل که در مقابل این کاخ قرار دارد کمی استراحت کردیم.
48-پارک بروکسل
در سمت دیگر پارک نیز پارلمان بلژیک قرار دارد.
49-ساختمان پارلمان
مقصد نهایی ما کلیسای سنت مایکل و سنت گودولا (Saint Michael and Gudula Cathedral) بود که در همان نزدیکی قرار داشت.
این کلیسا یک کلیسای گوتیک میباشد که از سال 1962 بعنوان کلیسای جامع بروکسل شناخته میشود و مراسم سلطنتی نیز در آن برگزار میشود. کلیسای اولیه که مقبره سنت مایکل بوده است در قرن 9 م در این محل احداث شده است و در طول تاریخ بارها تکمیل و بازسازی شده است. بازدید از این کلیسا رایگان بوده و تا ساعت 18 ممکن است.
50تا54-کلیسای سنت مایکل و سنت گودولا
پس از اتمام بازدید از کلیسا به سمت ایستگاه مترو رفتیم و عازم هتل شدیم.
روز چهارم(شنبه 8 مهرماه 96): پرسه در اتاقهای تودرتوی گاسبیک
امروز قصد داشتیم به دیدن قلعه بزرگ گاسبیک Gassbeek که در خارج از بروکسل قرار داشت برویم. هوا برعکس روز قبل بارانی و سرد بود. برای رفتن به این قلعه بایستی به ایستگاه اتوبوس Zuid که در مجاور ایستگاه قطار Midi قرار دارد بروید و اتوبوس خط 142 را سوار شوید. بلیت اتوبوس 3 یورو میباشد که به صورت نقدی به راننده قابل پرداخت است. حرکت اتوبوسها هر 2 ساعت یک بار بوده و در طول هفته و آخر هفته متفاوت میباشد. بنابراین حتما از قبل برنامه حرکت را چک کنید.
بعد از خوردن صبحانه هتل پیاده به سمت ایستگاه راه افتادیم و به صورت اتفاقی یک ربع قبل از رسیدن اتوبوس رسیدیم! اتوبوس ساعت 10:15 به ایستگاه رسید و عازم قلعه شدیم. حدود 45 دقیقه در راه بودیم و در ایستگاه Gaasbeek Kasteel به همراه سایر توریستها پیاده شدیم.
ایستگاه اتوبوس دقیقا در مقابل درب ورودی قلعه قرار دارد. قلعه با یک فضای سرسبز بزرگ احاطه شده است که در یک روز آفتابی میتواند مقصد خوبی برای پیک نیک باشد، اما متاسفانه باران و سرمای شدید اجازه نداد خیلی از باغ لذت ببریم و مستقیم به سمت قلعه رفتیم.
55و56-محوطه قلعه
بازدید از این قلعه همه روزه به جز دوشنبه ها از ساعت 10 الی 18 ممکن است. بلیت ورودی قلعه 12 یورو میباشد و بازدید از بخشهای مختلف آن در دو طبقه تقریبا 1 ساعت طول کشید.
این قلعه ابتدا در قرن 13 م بعنوان بخشی از سازه دفاعی برای شهر بروکسل ساخته شده است. در طول قرنها بارها تخریب و بازسازی شده است و کاربرد آن از دفاعی به یک اقامتگاه تابستانی تغییر یافته است و خانواده های سرشناسی در آن اقامت داشته اند.
57و58-قلعه گاسبیک
در اواخر قرن نوزدهم آخرین مالک قلعه تصمیم گرفت تغییرات بزرگی در قلعه ایجاد کند و این قلعه را تبدیل به موزه کرد. با این بازسازی که شامل اضافه کردن برجها بود قلعه از شکل قرون وسطایی اش فاصله گرفت و طراحی داخل قلعه نیز به سبک جدیدی انجام شد.
در سال 1921 قلعه به دولت بلژیک تحویل داده شد و سه سال بعد بعنوان موزه بازگشایی شد.
59تا71-گنجینه ها و اتاقهای مختلف قلعه
در مجاور قلعه دریاچه کوچکی نیز قرار داشت که فضای زیبا و آرامی را خلق کرده بود.
72تا79-حیات قطعه و محوطه اطراف آن
پس از بازدید از قلعه قصد داشتیم کمی در محوطه بگردیم اما وقتی ساعت حرکت اتوبوس را از بلیت فروشی قلعه پرسیدیم متوجه شدیم که 20 دقیقه بیشتر زمان نداریم. برای رسیدن به اتوبوس بعدی هم بایستی 2 ساعت صبر میکردیم که با توجه به سرمای هوا منطقی نبود، بنابراین تصمیم گرفتیم قید گردش در باغ را بزنیم و به بروکسل برگردیم.
ایستگاه برگشت اتوبوس نیز دقیقا در سمت چپ درب خروجی محوطه قلعه قرار دارد. مجددا با اتوبوس خط 142 ساعت 12:20 به بروکسل برگشتیم.
مقصد بعدی ما بازدید از نماد مدرن بروکسل یعنی Atomium بود. اتومیوم در خارج از بافت تاریخی شهر قرار دارد و بایستی برای رفتن به آن از مترو خط 6 (آبی) استفاده کنید و در ایستگاه Heizel پیاده شوید.
به مترو Midi(Zuid) رفتیم. بخشی از مسیر خط 2 (زرد) نیز با خط 6 مشترک میباشد و هر دو از یک سکو حرکت میکردند. ما اشتباها خط 2 را سوار شدیم. وقتی مترو به ایستگاه آخر رسید همه مسافرین پیاده شدند و ما را که قصد پیاده شدن نداشتیم با تعجب نگاه میکردند! پس از چند دقیقه دیدیم که مترو در انتهای خط توقف کرد و ما تنها در واگن هستیم! شرایط خنده داری بود. منتظر شدیم تا اتفاقی بیفتد! راننده کولوموتیو که از کنار واگن عبور میکرد ما را دید و توضیح داد که بایستی در ایستگاه قبل پیاده میشدید و خط 6 را سوار میشدید. چند دقیقه ای صبر کردیم تا مترو دوباره در مسیر برگشت براه افتاد، در ایستگاه پیاده شدیم و خط عوض کردیم. برای عوض کردن خط در بروکسل لازم نیست دوباره کارت بزنید و با یک بار ورود بصورت نامحدود میتوانید بین خط ها جابجا شوید.
بالاخره به مقصد رسیدیم. از ایستگاه مترو تا اتومیم 5 دقیقه ای پیاده روی داشتیم که با وجود داشتن چتر در همین مدت کوتاه کاملا خیس شدیم!
این بنای غول آسا و عجیب ابتدا برای نمایشگاه جهانی 1958 ساخته شد. این بنا 102 متر ارتفاع دارد و شامل 9 کره فلزی با قطر 18 متر است که با میله هایی به یکدیگر متصل شده اند، بطوری که شکل کلی آن شبیه یک سلول از کریستال آهن است.
80-اتومیم غول آسا
در داخل اتومیوم موزه و در طبقه بالای آن نیز رستورانی قرار دارد. بلیت ورودی این موزه 12.5 یورو بوده و بازدید تا ساعت 17 ممکن است. ما قصد بازدید از داخل اتومیوم را نداشتیم و صف ورودی آن نیز بسیار طویل بود.
در مجاور بنا سکویی قرار داشت که به توریستها به زبان های مختلف خوشامد میگفت و تنها جایی بود که ما کلمه "خوش آمدید" را به زبان فارسی نیز دیدیم که البته با حروف جدا از هم نوشته شده بود!
81-نماد خوش آمدگویی
من معمولا خیلی عادت به گرفتن عکس از خودم در سفر ندارم اما اینجا جزء معدود مکانهایی بود که نمیشد در مقابل وسوسه گرفتن سلفی مقاومت کرد!
پس از دیدن اتومیوم به سمت مترو برگشتیم و در مسیر از یکی از دکه های فروش غذا سیب زمینی سرخ کرده به قیمت 5 یورو گرفتیم.
سپس به مرکز شهر رفتیم و بصورت اتفاقی وارد خیابان Bouchers شدیم که مملوء از رستوران بود. قیمت غذاها نیز مناسب بود. یکی از رستورانها را انتخاب کردیم. رستوران چندین منو داشت و ما درخواست منویی را کردیم که بیرون رستوران تبلیغ شده بود. من قصد امتحان صدف (ماسلز) بلژیکی را داشتم و همسرم نیز استیک سفارش داد. صدف طعم خاصی نداشت بیمزه و لاستیکی بود. استیک خوش طعم بود و سس تند و تیزی داشت.
هر کدام از غذاها 8 یورو قیمت داشت. حجم غذا هم با توجه به مقدار زیاد سیب زمینی سرخ کردهای که همراه آن بود، کاملا مناسب بود. مجموع هزینه نهار شامل دو غذا و دو عدد نوشابه 20 یورو شد. اگر درخواست منوی اقتصادی را نمیکردیم همین غذا در منوی اصلی که ابتدا برای ما آورد بسیار گرانتر بود! احتمالا حجم غذا متفاوت بود اما به نظر من همین مقدار کفایت میکرد.
82-نهار آخر در بروکسل
سپس از مجسمه Jeanneke Pis نیز که در کوچه ای در همین خیابان قرار دارد نیز دیدن کردیم که در واقع نمونه دخترانه مانکن پیس است! این مجسمه برنزی نیم متری در سال 1985 در مخالفت با مانکن پیس ساخته شد.
از میان پاساژ سرپوشیده Galeries Royales Saint-Hubert نیز گذشتیم که یکی از قدیمیترین مراکز خرید سرپوشیده اروپاست. که در قرن 19 م ساخته شده است.
83-پاساژ سرپوشیده سنت هوبرت
ساعت حدود 5 بود و باران نیز دست بردار نبود. تقریبا تمام مکانهایی که قصد دیدن آنها را داشتیم دیده بودیم. تنها مجموعه موزه های پارک Jubel مانده بود که امکان بازدید از آنها نیز تا ساعت 17 وجود داشت. برای آخرین بار سری به میدان گرند پلاس و خیابانهای اطراف زدیم و تصمیم گرفتیم به هتل برگردیم و کمی استراحت کنیم تا برای روزهای آتی سفر انرژی ذخیره کنیم.
84تا86-خیابانگردی در میان شکلاتها
روز پنجم(یکشنبه 9 مهرماه 96): خداحافظی با بلژیک
پس از صرف صبحانه و تحویل دادن اتاق حدود ساعت 9:30 صبح چمدانها را در هتل گذاشتیم و عازم آخرین مقصدمان در بروکسل شدیم. آخرین محلی که قصد دیدن آن را داشتیم کلیسای ملی قلب مقدس Basilica of the Sacred Heart بود که کمی از مرکز شهر فاصله دارد. برای رفتن به این کلیسا بایستی از خط 6 مترو استفاده کنید و در ایستگاه simonis پیاده شوید.
برای رسیدن به کلیسا بایستی از میان پارک مجاور آن عبور کنید.
87-پارک مجاور کلیسا
این کلیسا یک کلیسای کاتولیک در بروکسل است که با الهام از کلیسای Sacré-Coeur پاریس نامگذاری شده است. نخستین سنگ از کلیسا، توسط پادشاه لئوپولد II در سال 1905 در مراسم 75 سالگی استقلال بلژیک گذاشته شد. ساخت و ساز کلیسا در دوران دو جنگ جهانی متوقف شد و در نهایت در سال 1969 به پایان رسید.
این کلیسا یکی از بزرگترین کلیساهای کاتولیک رومی در سراسر جهان است.
88تا90-کلیسای قلب مقدس
روز یکشنبه بود و مردم در گروه های چند نفره به سمت کلیسا میرفتند. ما نیز در میان عبادت کنندگان عازم شدیم. کشیش ها در ورودی کلیسا به گرمی به همه خوشآمد میگفتند و در مورد ملیت توریستها سوال میپرسیدند.
91تا94-داخل کلیسای قلب مقدس
ورود به کلیسا رایگان بود و پس از ورود به سالن اصلی برگه هایی به ما داده شد که حاوی اشعار مذهبی روز یکشنبه بود. البته به زبان انگلیسی نبود اما در مجموع جالب بود و ما مدتی سرگرم خواندن اشعار شدیم.
مراسم هنوز شروع نشده بود و گروه موسیقی در حال تمرین بود. گشتی در کلیسا زدیم. قصد بالارفتن از برج کلیسا را داشتیم. بلیت ورودی برج و موزه کوچکی که در طبقه بالا قرار دارد 5 یورو میباشد که تنها توسط دستگاه فروخته میشد و برای استفاده نیاز به کردیت کارت داشت. البته احتمالا امکان فروش نقدی بلیت نیز وجود داشت. ما با توجه به کمبود وقت از رفتن به بالای برج صرفنظر کردیم و پس از دیدن محوطه داخلی از کلیسا خارج شدیم. مجددا با مترو به هتل برگشتیم. پس از برداشتن چمدانها عازم ایستگاه قطار Midi شدیم.
در مورد بلژیک باید بگویم که این کشور فراتر از انتظارم بود. پیشینه ذهنی من کشوری نه چندان تمیز با سطح فرهنگی پایین تر از استانداردهای اروپا بود اما دیدن شهرهای این کشور نظر من را عوض کرد. به جز برخی محله ها، بقیه فضاهای شهری تمیز و مرتب بود. مردم بسیار خونگرم و مهربان و آماده کمک به توریستها بودند.
با قطار شرکت تالیس thalys ، ساعت 12:15 ظهر از بروکسل خارج شدیم تا به پیشواز بخش دیگری از سفر برویم. پیش به سوی پاریس!
در متن سفرنامه سعی کردم به قیمتها اشاره بکنم، جمع بندی هزینه ها را نیز در انتهای سفرنامه پاریس قرار خواهم داد. اما در مجموع هزینه این سفر دو نفره برای 17 روز (که شامل 11 شب هتل بود) 14 میلیون تومان شد.
در انتها از تمامی دوستانی که وقت گذاشتند و این سفرنامه را مطالعه کردند تشکر میکنم و امیدوارم از خواندن آن لذت برده باشند. همچنین از سایت لست سکند کمال تشکر را دارم که بستر مناسبی برای گسترش فرهنگ سفر و انتقال تجربیات و خاطرات فراهم کرده است.
امیدوارم فرصتی دست دهد و بتوانم به زودی سفرنامه پاریس را نیز در اختیار دوستان قرار دهم.