راهنمای کشف استانبول (فصل سوم)

4.5
از 68 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
با این روش‌ها، از زیر و بم این شهر اوراسیایی رویایی، باخبر شوید! +تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
09 شهریور 1398 09:00
85
18.4K

bn10.jpg

 

راهنمای کشف استانبول (فصل سوم)

"بسیار سفر باید تا پخته شود خامی"

سلام مجدد خدمت همه دوستداران سفر و علاقمندان استانبول و خصوصا دوستانی که فصل اول  و فصل دوم این سفرنامه رو دنبال کردن و منتظر مطالعه فصل سوم اون هستن. خوب الوعده، وفا! بالاخره رسیدیم به فصل آخر این سفرنامه و توصیف دیدنی های باقیمانده شهر زیبای استانبول.

البته دیدنی ها و دانستنی های استانبول بیشتر از اونه که در قالب 3 فصل این سفرنامه بگنجه، اما به جرات میتونم ادعا کنم که با مطالعه هر 3 فصل این سفرنامه شما تقریبا هرآنچه که یک گردشگر ایرانی لازمه در مورد استانبول بدونه رو خواهید دونست و شناخت خوبی از این شهر زیبا و تاریخی بدست خواهید آورد و هر چند که چند مکان دیدنی دیگه مثل کلیسای ایاصوفیه کوچک، ایستگاه قطار حیدر پاشا و چند مکان دیگه هنوز باقی میمونه که اگه فرصت کردین میتونین به دیدن اونها هم برین، اما اغلب این اماکن از اهمیت کمتری نسبت به اماکنی که در مجموع این سفرنامه بهشون اشاره شد برخوردارن و تنها در صورتی که وقت اضافی داشتین میتونین از اونها بازدید کنین. راستی در این فصل از سفرنامه چند سورپریز هم براتون دارم که به موقعش به اونها خواهم پرداخت. اماکنی که در این فصل با اونها آشنا خواهید شد از این قرارند:

1.jpg

 1- مکان های مورد بازدید در سفر سوم

خوب بریم سراغ فصل سوم این سفرنامه. بعد از سفر سال گذشته من مدام در فکر سفر مجدد به استانبول و بازدید از مکان های باقیمانده اون بودم، خصوصا که برخی از مکان های باقیمانده از جذابیت فوق العاده زیادی هم برخوردار بودن و من بسیار مشتاق بودم تا اونا رو از نزدیک ببینم تا اینکه در اردیبهشت ماه امسال خبر افتتاح فرودگاه جدید استانبول رو در جایی خوندم و با توصیف هائی که در مورد این فرودگاه خونده بودم، اشتیاقم برای انجام هرچه سریعتر این سفر دوچندان شد و بالاخره در خرداد ماه امسال (سال 98) تصمیم گرفتم که به اتفاق خانومم این سفر رو انجام بدم. خوب فقط مونده بود انتخاب تاریخ سفر و خرید تور مناسب برای اون تاریخ.

علت انتخاب خرداد ماه برای انجام سفر هم این بود که هوا در خرداد ماه هنوز خیلی گرم نشده و تا حدودی بهاریه و میشه بدون نگرانی از گرمای هوا سفر خوبی رو به خارج از کشور داشت و از طرفی فصل سفرهای خارجی یا به قول آژانس های مسافرتی High Season هم هنوز بطور کامل شروع نشده و قیمت ها در حد قابل قبولی هستن و بهترین زمان برای انجام سفره. به همین دلیل هم من از ابتدای خرداد ماه شروع کردم به رصد کردن تورهای استانبول و از اونجایی که خرداد ماه امسال مصادف شده بود با ماه مبارک رمضان، به نحوی برنامه ریزی کردم که سفر ما همزمان بشه با بعد از عزاداری های این ماه و قبل از عید فطر چرا که اولا دوست نداشتم در موقع عزاداری ها به سفر برم و از طرفی چون عید فطر هم مصادف شده بود با 13 الی 15 خرداد ماه، چند روز تعطیلی پشت سر هم در پیش بود و به همین دلیل هم قیمت تورها حدود 40% گرونتر میشد و من میخواستم از این گرونی حتی الامکان اجتناب کنم و با در نظر گرفتن این ملاحظات بالاخره موفق شدم تور بسیار خوبی رو با قیمت کاملا مناسب برای 5 شب و 6 روز با ساعت رفت و برگشت مناسب و هتل 4 ستاره در خیابان استقلال پیدا کنم و اونو برای 5 الی 10 خرداد ماه رزرو کنم. علت انتخاب تور هم برای انجام این سفر البته این بود که برای سفر به استانبول، اگر نگیم همیشه، در اکثر مواقع سفر با تور ارزونتر از سفر بدون تور تموم میشه، خصوصا که تور ترانسفر فرودگاهی هم داره که برای فرودگاه جدید استانبول که فاصله دورتری از شهر نسبت به فرودگاه آتاترک داره و مترو هم فعلا نداره، این موضوع بسیار حائز اهمیته.  

خوب حالا دیگه فقط مونده بود گرفتن خروجی، خرید ارز و برنامه ریزی برای سفر. خروجی رو که از "سامانه پرداخت عوارض خروج از کشور" در اینترنت میشه به راحتی خرید و ارز رو هم از صرافی بانک پارسیان به نرخ 14000 تومن به ازاء هر دلار خریداری کردم و شروع کردم به برنامه ریزی برای سفر. ضمنا، در مورد ارز حتما میدونید که هر نفر میتونه در سال مبلغ 2000 یورو یا 2200 دلار به نرخ ترجیهی از صرافی های مجاز کشور خریداری کنه و البته این کار رو فقط میتونه در یک نوبت انجام بده و نمیتونه اون رو تقسیم کنه و در چند نوبت دریافت کنه!

برای برنامه ریزی سفر اولین کاری که انجام دادم دانلود نقشه استانبول بر روی گوشیم برای برنامه های Google Map و Maps.Me بود تا بتونم از اونها برای مسیریابی در استانبول بصورت آفلاین استفاده کنم چون میدونستم که اینترنت در ترکیه گرونه و شاید نشه اون رو خریداری کرد. بعد از اونهم شروع کردم به برنامه ریزی برای بازدید از مکان های دیدنی باقیمانده استانبول به نحوی که تمام روزهای اقامت ما در اونجا رو پر کنه و ما بتونیم نهایت استفاده رو از زمانی که در اونجا هستیم ببریم. به شما هم توصیه میکنم که قبل از سفر حتما این کارو انجام بدید به نحوی که بدونید دقیقا در هر روز از چه مکان هائی میخواید دیدن کنید و چطور!

منظورم از چطور اینه که بر روی نقشه ببینید اون مکان ها در کجای استانبول قرار دارن و از چه طریقی باید به اون ها دسترسی پیدا کرد. آیا باید از قایق استفاده کنید، یا مترو، یا تراموا  و یا ترکیبی از اونها تا موقع بازدید از اون مکان ها وقتتون صرف پیدا کردن جواب به این سوالها نشه! به هر حال بعد از چند روز صرف وقت و مطالعه کافی من تونستم برنامه نسبتا دقیقی برای روزهای سفرمون تهیه کنم و بعد از اونهم شروع کردیم به بستن چمدونامون و آماده شدن برای پرواز. ضمنا من از هفته قبل چند روز مرخصی هم از محل کارم گرفته بودم و بنابراین صبح روز یکشنبه 5 خرداد ماه ما بیدار شدیم و بعد از صرف صبحانه آماده رفتن به فرودگاه امام شدیم. پرواز ما در ساعت 2:30 بعد از ظهر با پرواز قشم ایر بود و باید حدود ساعت 12 میرسیدیم به فرودگاه. بنابراین ساعت 11:30 از منزل راه افتادیم و خوشبختانه چون ترافیک زیادی هم در مسیر نبود، حدود ساعت 12 رسیدیم به فرودگاه و بعد از پارک ماشین در پارکینگ شماره 3 فرودگاه، رفتیم به سالن پروازهای خروجی. در اونجا هم بعد از Check in و کنترل گذرنامه رفتیم به سمت گیت خروجی مربوطه و منتظر پروازمون شدیم. این رو هم اضافه کنم که مثل سال قبل، امسال هم به دلیل گرانی نرخ ارز و هزینه های سفر خارجی، فرودگاه امام بسیار خلوت بود، اما بازهم مثل سال قبل، پرواز ما به استانبول پر بود از مسافر و گویا مردم ما در هر شرایطی سفر به استانبول رو از دست نمیدن و شاید حق هم دارن چون ترکیه همسایه ما هست و سفر به اون ارزونتر از سفر به اکثر کشورهای اروپائیه و مهمتر از همه اینکه ویزا هم نمیخواد!  

خوشبختانه پرواز به موقع انجام شد و پرواز ما با هواپیمای ایرباس A300-600 قشم ایر هم پرواز بسیار خوبی بود و غذای خوبی هم در طول پرواز سرو شد و نهایتا ما ساعت 17:30 به وقت خودمون یا 16:00 به وقت ترکیه رسیدیم به استانبول و چون فرودگاه جدید استانبول که حالا دیگه همه پروازهای ترکیه به اونجا منتقل شده دارای 6 باند پرواز هست (که البته فعلا 3 باند اون افتتاح شده) معطلی زیادی برای پروازهای ورودی ایجاد نمیکنه و هواپیمای ما به محض رسیدن به محدوده فرودگاه تونست اجازه فرود از برج پرواز بگیره و روی باند فرود بیاد. ضمنا چون مسیر پرواز برای فرود در فرودگاه جدید استانبول تغییر مختصری نسبت به قبل کرده، این فرصت برای ما پیش اومد تا بتونیم عکسی از استانبول در تقاطع دریای مرمره، تنگه بسفر و خلیج شاخ طلائی، مشابه اونچه که در نقشه های استانبول میبینید از داخل هواپیما بگیریم که در نوع خودش بسیار جالب بود!

2.jpg

 2- تصویر هوائی استانبول از داخل هواپیما (مشابه نقشه استانبول)

 

به فاصله کوتاهی هم ما تونستیم از هواپیما خارج بشیم و وارد سالن ترانزیت فرودگاه جدید استانبول بشیم و جدا که چه فرودگاهی! به جرات میتونم بگم که یکی از زیباترین فرودگاه هائی است که من تا به حال دیدم.

3.jpg

 3- راهروی پروازهای ورودی فرودگاه استانبول

4.jpg

 4- سالن دریافت چمدان ها در فرودگاه استانبول

5.jpg

 5- سالن مستقبلین فرودگاه استانبول

 این فرودگاه که بزرگترین فرودگاه جهان لقب گرفته، بودجه ای بالغ بر 12 میلیارد دلار رو به خودش اختصاص داده و تکمیل تمام فازهای اون قراره تا سال 2028 میلادی به طول بینجامه. این فرودگاه در حال حاضر ظرفیت جا بجائی 90،000،000 مسافر در سال رو داره که قراره تا 200،000،000 مسافر در سال افزایش پیدا کنه و از بسیاری از فرودگاه های بزرگ دنیا پیشی بگیره. این فرودگاه ضمنا 350 مقصد رو درجهان برای جابجائی مسافر پوشش میده و به 100 شرکت هواپیمائی داخلی و خارجی هم خدمات فرودگاهی ارائه میده.

به هر حال ما پس از ورود به سالن ترانزیت، با دنبال کردن تابلوهای راهنما یکراست راهی قسمت کنترل گذرنامه شدیم که بازهم به دلیل بزرگتر و مجهزتر بودن این فرودگاه نسبت به فرودگاه آتاترک، معطلی زیادی در صف کنترل گذرنامه نداشتیم و به فاصله چند دقیقه از این بخش خارج شدیم و راهی قسمت تحویل چمدانها شدیم. در اونجا هم خوشبختانه بر خلاف فرودگاه امام تهران! خیلی زود چمدونمون رو تحویل گرفتیم و از سالن ترانزیت خارج شدیم تا دنبال تور لیدرمون در سالن مستقبلین بگردیم.

در این سالن هم به راحتی موفق به پیدا کردن تور لیدرمون شدیم که از ما خواست در گوشه ای از سالن بنشینیم تا همه مسافرین تور جمع بشن و بعدش هم راهی همون محل انتظار شدیم و کمی به استراحت و درعین حال آشنا شدن بیشتر با فرودگاه جدید استانبول پرداختیم. در حین این آشنائی، متوجه شدیم که نرخ تبدیل دلار به لیر در این فرودگاه بسیار پائینتر از نرخ های اعلام شده در سایت های معتبر و طبیعتا سطح شهر هست و مثلا اگر نرخ رایج تبدیل دلار به لیر برابر با 6 لیر به ازاء هر دلار هست، در این فرودگاه چیزی بیشتر از 5 تا حداکثر 5/5 لیر به شما نمیدن و بنابراین من اکیدا به شما توصیه میکنم که پولتون رو اعم از دلار و یورو در اینجا تبدیل نکنید و صبر کنید تا برسین به هتل محل اقامتتون و بعد نسبت به تبدیل ارزتون در شهر اقدام کنید.

ضمنا از فرودگاه به سطح شهر و از جمله میدان تقسیم و بلعکس در حال حاضر اتوبوس وجود داره که هر ساعت حرکت میکنه، اما گویا هزینه بالائی داره و البته من توصیه میکنم چه برای رفت و خصوصا چه برای برگشت از خدمات ترانسفر تورتون استفاده کنید (هرچند که موقع برگشت نسبتا زود راهی فرودگاه میشن) تا دیگه نگران پیدا کردن اتوبوس و احیانا از دست دادن اون نباشید و خیالتون از این بابت راحت باشه چون اینجا بر خلاف فرودگاه آتاترک فعلا مترو هم وجود نداره که بخواید با قطار بعدی برید و ممکنه به دردسر بیفتید!

خوب بعد از حدود نیم ساعت بالاخره تور لیدر ما آمد و با خواندن نام مسافرین تور، ما رو به سمت محل توقف مینی بوس تور در پارکینگ فرودگاه هدایت کرد و به فاصله کوتاهی هم مینی بوس حرکت کرد و ما راهی شهر و هتلمون شدیم. ساعت دیگه شده بود حدودای 6 عصر به وقت استانبول و بنابراین هوا کاملا روشن بود و در طول مسیر ما از مناظر زیبای اطراف لذت میبردیم و تور لیدرمون هم توضیحات مختصری در مورد استانبول و خدمات تور ارائه میداد و از جمله میگفت اینجا برای اینترنت و خصوصا تماس تلفنی سیم کارت نخرید چون علاوه بر تماس تلفنی، قیمت اینترنت هم اینجا بالاست (حداقل توی فرودگاه که خیلی بالا بود) و بهتره فقط از وای فای هتلتون استفاده کنید و من هم به توصیه اوعمل کردم که ایکاش این کارو نمیکردم و دلیلش رو هم بعدا براتون توضیح میدم!

به هر حال بعد از حدود یک ساعت و نیم و پیاده کردن سایر مسافرین (اونروز چون روز یکشنبه و روز تعطیل اونا بود، ترافیک زیادی در طول مسیر وجود نداشت و ما نسبتا زود رسیدیم به شهر)، ما بالاخره رسیدیم به هتل محل اقامتمون در خیابان استقلال و تور لیدر بعد از دادن شماره تماسش برای ارتباط با او از طریق تلگرام برای هماهنگی جهت تور  یک روزه خرید در استانبول و همینطور ساعت برگشت به فرودگاه، از ما خداحافظی کرد و رفت و ما هم بعد از انجام Check-in در هتل راهی اتاقمون شدیم.

هتل ما یک هتل 4 ستاره بود به نام Pera Rose در نزدیکی ایستگاه مترو Sishane در خیابان استقلال که من اون رو به دو دلیل انتخاب کرده بودم. اول دسترسی بسیار خوب اون به نقاط مختلف شهر از طریق مترو و تراموا و البته نزدیکی اون به میدان تقسیم و دوم، پنجره های رو به دریای اون! خوب به همین دلیل هم موقع تحویل گرفتن اتاق، من از ریسپشن خواستم که در صورت امکان یکی از همون اتاقهای رو به دریا رو به ما بده که گفت اون اتاقها فعلا همه پر هستن، اما به محض خالی شدن هر کدوم از اونها، یکی رو برای ما نگه میداره و با این امید ما رفتیم به طرف اتاق موقتمون!

6.jpg

 6- هتل Pera Rose (هتل ما در سفر سوم)

اتاق موقت ما اتاق نسبتا راحتی بود، اما کمی کوچیک بود و پنجره اون هم رو به نورگیر باز میشد، نه دریا و بنابراین ما سعی کردیم موقتا اونو تحمل کنیم تا اتاق مورد علاقمون رو تحویل بگیریم و بنابراین، اولین کاری که کردیم استفاده از جعبه امانات (یا Safe box) اتاق برای قراردادن پاسپورتامون داخل اون بود که متاسفانه این کار باعث اتلاف وقت ما به مدت نزدیک به یک ساعت شد چون جعبه بسته شد، اما دیگه باز نشد و تا یک نفر از هتل بیاد و اونو درست کنه نزدیک به یک ساعت طول کشید و بعدشم تا آماده بشیم و از هتل خارج بشیم حدود یک ساعت دیگه طول کشید و بالاخره ما ساعت 9:30 شب از هتل خارج شدیم تا به خیابان استقلال رفته و بعد از تبدیل ارز، شامی بخوریم و گشتی بزنیم.

در خیابان استقلال، بعد از چک کردن نرخ چند صرافی، بالاخره یک صرافی پیدا کردیم که بهترین نرخ رو ارائه میداد و ما همونجا تمام دلارمون رو به نرخ 985/5 (یعنی تقریبا 6 لیر) تبدیل کردیم و بعدشم دنبال یک رستوران خوب گشتیم تا شام بخوریم. به فاصله کوتاهی هم یک رستوران خوب پیدا کردیم که هم کباب ترکی داشت، هم پیتزا و هم کمپیر و بنابراین ما یک کمپیر سفارش دادیم با یک پرس دونر کباب و دو تا دوغ آیران به قیمت 42.5 لیر و جاتون خالی در طبقه دوم اون نشستیم و نوش جان کردیم و از منظره زیبای خیابان استقلال با آوازه خوان ها و گروه های موسیقی اون لذت بردیم.

7.jpg

 7- خیابان استقلال

بعد از اینکه کمی انرژی گرفتیم و خستگیمون هم در عین حال رفع شد، چون ساعت 10:30 شب بود و هنوز یکی دو ساعت دیگه وقت داشتیم؛ طبق برنامه قبلی و از اونجائی که در شب اول کار دیگه ای نمیشد انجام داد، تصمیم گرفتیم که سری به محله نیشان تاشی، یک ایستگاه مترو بالاتر از میدان تقسیم بزنیم. برای این کار وارد ایستگاه مترو شیشانه (Sishane) در خیابان استقلال شدیم و بعد از شارژ استانبول کارتی که از سفر قبل برامون مونده بود و هنوز اعتبار داشت (استانبول کارت از زمان خرید دو سال اعتبار داره)، رفتیم به ایستگاه Osmanbey روی خط 2 مترو (خط سبز).

نقشه جدید کلیه خطوط مترو، تراموا، فونیکولار و غیره که فرودگاه جدید استانبول و خط در حال احداث متروی اونهم درش نمایش داده شده رو براتون اینجا گذاشتم که میتونید برای پیدا کردن ایستگاه های مترو، تراموا و غیره ازش استفاده کنید.

8.png

 8- نقشه جدید مترو و تراموای استانبول (شامل مسیر دسترسی به فرودگاه جدید استانبول)

محله نیشان تاشی(Nisantasi) محله وسیعی در شمال میدان تقسیم است شامل خیابان های Rumeli، Tesvikiye، Vali Konagi، Abdi Ipekci و غیره که در مجموع یکی از معروفترین، گرانترین و لوکس ترین محله های خرید استانبول رو تشکیل میدن و تقریبا تمام برندهای معروف دنیا در اون شعبه دارن و مرکز خرید معروف اون به نام City’s هم در خیابان Tesvikiye واقع شده. این محله خرید که به مرکز مد ترکیه هم معروفه و بسیاری از بازیگران و خواننده های ترکیه در اون رفت و آمد دارن ، علاوه بر فروشگاه های متعدد، رستوران ها و کافه های بسیار متنوع و معروفی رو هم در خودش جای داده که فضای بسیار دلنشینی رو بوجود آوردن و در ضمن این محله با خیابان های سنگ فرش زیبای خودش، از محله های شیک و با کلاس استانبول هم محسوب میشه. برای رفتن به این محله هم باید بعد از خروج از ایستگاه مترو Osmanbey وارد خیابان Rumeli شد و به سمت خیابان Tesvikiye و خیابان Vali Konagi حرکت کرد.

وقتی که ما به این محله رسیدیم ساعت 11 شب شده بود و متاسفانه اکثر فروشگاه های اون و از جمله مرکز خرید City’s تعطیل شده بودن و فقط تعدادی از رستوران های اونجا باز بودن و ما فقط تونستیم در خیابان های سنگفرش اون قدمی بزنیم و از  مناظر زیبا ی اون لذت ببریم.

9.jpg

 9- مرکز خرید City’s در محله نیشان تاشی

بعد از اون هم چون دیگه آخر وقت بود و ما هم خسته شده بودیم، از همون ایستگاه مترو Osmanbey برگشتیم به ایستگاه Sishane و رفتیم به هتلمون تا استراحت کنیم و خودمون رو آماده کنیم برای بازدید از مکان های در نظر گرفته شده برای دومین روز اقامتمون در استانبول!

10.jpg

 10- جدول هزینه های روز اول سفر 

 

روز دوم سفر

روز دوم پس از صرف صبحانه، ساعت 10 از هتل زدیم بیرون و راهی محله سلطان احمد در منطقه فاتح استانبول شدیم. قصد ما این بود که بازدیدهای روز دوم سفرمون رو از جائی شروع کنیم که سفر قبلی رو تموم کرده بودیم و اونهم جائی نبود جز منطقه اطراف بازار بزرگ استانبول در محله سلطان احمد!

برای انجام این کار، بهترین راه استفاده از تراموا بود و برای دسترسی به تراموا هم باید از تونل استفاده میکردیم. تونل که پائینتر از ایستگاه مترو شیشانه و در کنار دوراهی انتهای خیابان استقلال قرار داره، کارکردی کاملا مشابه با Funicular (خط F1) موجود در میدان تقسیم داره که در فصل اول این سفرنامه بطور مشروح درموردش صحبت کردم، اما این تونل بسیار قدیمی تر از اونه و باید گفت که Funicular میدان تقسیم رو از روی این ساختن. این تونل که خط 2 از سیستم حمل و نقل Funicular استانبول (یعنی F2) محسوب میشه، در سال 1875 میلادی توسط یک مهندس فرانسوی ساخته شده و دومین تونل قطار ریلی جهان پس از متروی لندن هستش (هرچند که در سالهای 1971 و 2007 میلادی کاملا نوسازی شده). این تونل محله بی اوغلو و گالاتا و ایستگاه مترو شیشانه رو وصل میکنه به ایستگاه کاراکوی (Karakoy) خط 1 تراموای استانبول (یعنی T1) که از اونجا میشه به راحتی به منطقه فاتح و محله سلطان احمد دسترسی داشت.

11.jpg

 11- درب ورودی تونل شیشانه

12.jpg

 12- قطار تونل شیشانه

13.jpg

 13- داخل قطار تونل شیشانه

برای استفاده از این تونل هم میشه از همون استانبول کارت استفاده کرد و بنابراین ما با استفاده از کارتمون سوار اون شدیم و رفتیم به ایستگاه کاراکوی. در ایستگاه کاراکوی هم سوار تراموا شدیم و رفتیم به ایستگاه گلخانه (Gulhane) چرا که میخواستیم سر راه یه گشتی هم در پارک گلخانه بزنیم که در فصل اول این سفرنامه اشاره مختصری به اون کرده بودم. کلا برنامه ای که برای بازدید امروزمون در نظر گرفته بودیم عبارت بود از :

14.jpg

 14- برنامه بازدید روز دوم سفر

همونطور که در فصل های قبلی این سفرنامه اشاره کرده بودم، اطلاعات مربوط به اکثر اماکن موجود در استانبول و همینطور محل اونها در روی نقشه رو شما میتونید از سایت "کاملترین نقشه راهنمای استانبول" که بر روی Google Map قرار داره و به زبان فارسی هم هست پیدا کنید و برای اطلاع از ساعات و روزهای بازدید اونها، قیمت بلیط ورودیشون و همینطور نحوه دسترسی به اونها هم از سایت خود این اماکن و یا سایت “Istanbul Clues” استفاده کنید. ضمنا برای اینکه وقت خودتون رو در استانبول صرف پیدا کردن این اماکن بر روی نقشه چاپی (که میتونید از فرودگاه یا هتل بگیرید) و یا  Google Map نکنید (حتی اگر اونو بصورت آفلاین روی گوشیتون داشته باشید)، توصیه میکنم که محل این اماکن رو برای هر روز از برنامه بازدیدتون مثل تصویر زیر روی Google Map علامت بزنید و از اون پرینت اسکرین بگیرید و با خودتون داشته باشید تا با استفاده از اون به راحتی بتونید محل مورد نظرتون رو پیدا کنید و فقط برای جزئیات دسترسی به اونها از نسخه آفلاین Google Map یا Maps.Me استفاده کنید.

15.png

 15- علامت گذاری اماکن مورد بازدید در روز دوم بر روی نقشه Google Map

16.png

 16- علامت گذاری اماکن مورد بازدید در روز دوم بر روی نقشه Google Map

و اما پارک گلخانه که در مجاورت کاخ توپکاپی قرار داره (در فصل اول این سفرنامه بطور مشروح در مورد کاخ توپکاپی صحبت کرده بودم)، در زمان حکومت عثمانی بخشی از کاخ توپکاپی و در واقع باغ اون محسوب میشده، اما بعدها از اون جدا و به پارکی مستقل تبدیل شده. این پارک که 163 هکتار وسعت داره یکی از زیباترین پارک های استانبول محسوب میشه و تا حدودی شما رو به یاد پارک ساعی یا پارک ملت خودمون در تهران مینداره، ضمن اینکه اولین مجسمه ساخته شده از آتاترک پس از اعلام جمهوریت در ترکیه هم دراین پارک قرار داره.

17.jpg

 17- پارک گلخانه

18.jpg

 18- پارک گلخانه

19.jpg

 19- لوح سنگی یادبود پارک گلخانه

20.jpg

 20- اولین مجسمه ساخته شده از آتاترک واقع در پارک گلخانه

ما پس از کمی گشت و گذار و استراحت در این پارک زیبا راهی سایر اماکنی که در برنامه داشتیم شدیم. برای این کار برگشتیم به ایستگاه مترو گلخانه و پس از شارژ مجدد استانبول کارتمون سوار تراموا شدیم و رفتیم به ایستگاه Cemberlitas. ایستگاه Cemberlitas محلی است که درب جنوبی بازار بزرگ استانبول در نزدیکی اون قرار داره و ایستگاه بعد یعنی ایستگاه Beyazit (یا بایزید) محلی است که درب شمالی بازار بزرگ در نزدیکی اون قرار داره و من در فصل دوم این سفرنامه و در روز آخر، اشتباها نام ایستگاه Beyazit رو به جای ایستگاه Cemberlitas آورده بودم!

به هر حال، هنگام خروج از تراموا و حرکت به سمت مسجد نورعثمانیه ما با منظره جالبی مواجه شدیم و اونهم نشستن تعداد زیادی کبوتر روی پایه ستون یادبود کنستانتین بود که کنار ایستگاه تراموا قرار داره و من در فصل دوم این سفرنامه به تفصیل در مورد اون صحبت کرده بودم. این موضوع منو یاد مطلبی انداخت که بد نیست در اینجا اشاره ای به اون بکنم.

اگر یادتون باشه، در فصل اول این سفرنامه اشاره ای داشتم به این که کنستانتین امپراتور روم که نام شهر قسطنطنیه (یا Constantinople) از نام او گرفته شده، برای مدیریت بهتر جنگهای بین امپراتوری روم و امپراتوری ایران، پایتخت خودش رو از شهر رم منتقل کرد به دهکده ای به نام بیزانتین (یا بیزانتیوم) که بعدا تبدیل شد به شهر قسطنطنیه و این کار او کاری بود که اونو از سایر امپراتوران روم متمایز میساخت. اما این موضوع تنها وجه تمایز او با سایر امپراتوران روم نبود، چرا که علاوه بر این کار او اولین امپراتوری بود که از تعقیب و آزار مسیحیان دست برداشت و اونها رو در انجام فرائض دینیشون آزاد گذاشت که این کار باعث گسترش سریع آئین مسیحیت در تمام قلمرو امپراتوری روم شد و خود او هم در پایان عمر آئین مسیحیت رو پذیرفت و تبدیل شد به اولین امپراتور مسیحی روم و شاید بشه گفت که دنیای مسیحیت، گسترش دینشون در اروپا و بعدا سایر نقاط جهان رو مدیون کنستانتین هستن. حالا دیگه نمیدونم نشستن کبوترها بر روی پایه ستون یادبود کنستانتین ارتباطی با این موضوع داره یا نه!

21.jpg

 21- کبوتران نشسته بر روی پایه ستون یادبود کنستانتین

ما پس از گرفتن چند تا عکس از این منظره جالب، راهی مسجد نور عثمانیه شدیم که در سفر قبل و هنگام خروج از بازار بزرگ تنها از کنار اون رد شده بودیم و من در فصل دوم این سفرنامه اشاره مختصری به اون کرده بودم. ساخت مسجد نور عثمانیه در سال 1748 میلادی به دستور سلطان محمود اول آغاز  و در سال 1755 میلادی در زمان جانشینش، سلطان عثمان سوم به پایان میرسه. این مسجد که به سبک معماری باروک ساخته شده و از این نظر شباهت زیادی به مساجد دلماباغچه و اورتاکوی داره، در عین حال دارای یکی از بزرگترین گنبدهای مساجد دوران عثمانی هست و از این بابت شباهت زیادی به مسجد یا کلیسای ایاصوفیه داره و مانند اون هیچ ستونی هم نداره!

این مسجد که یکی از بناهای با شکوه دوران عثمانی محسوب میشه، به دلیل پنجره های متعدد و نور زیادی که به همین دلیل واردش میشه، به مسجد نور عثمانیه معروف شده و یکی از وجوه تمایز اون با سایر مساجد استانبول هم در اینه که حیاط اون به جای چهار گوش، بصورت نیم دایره است.

22.jpg

 22- مسجد نور عثمانیه

23.jpg

 23- مسجد نور عثمانیه

24.jpg

 24- حیاط مسجد نور عثمانیه

25.jpg

 25- نمای داخلی مسجد نور عثمانیه

پس از بازدید از این مسجد، ما راهی مسجد عتیق علی پاشا شدیم که به فاصله کوتاهی از مسجد نورعثمانیه درکنار ایستگاه تراموای Cemberlitas واقع شده. مسجد عتیق علی پاشا (یا Atik Ali Pasha) یکی از مساجد قدیمی استانبول هستش که ساخت اون در سال 1496 میلادی به دستور عتیق علی پاشا صدر اعظم سلطان بایزید دوم ساخته شده و در طول زمان هم نام های متعددی به خودش گرفته. این مسجد که به سبک معماری بیزانس ساخته شده، در گذشته دارای یک حوزه علمیه، یک آشپزخانه عمومی و یک کاروانسرا هم بوده و تزئینات داخلی ساده ای در مقایسه با سایر مساجد استانبول داره.

26.jpg

 26- مسجد عتیق علی پاشا

27.jpg

 27- مسجد عتیق علی پاشا

28.jpg

 28- نمای داخلی مسجد عتیق علی پاشا

بعد از بازدید از مسجد عتیق علی پاشا، پیاده به سمت شمال خیابان Yeniceriler حرکت کردیم و رفتیم به دیدن مدرسه و مسجد سنان پاشا. این مدرسه قرآنی و مسجد اون که به دستور سنان پاشا، صدراعظم سلطان مراد سوم در سال 1593 میلادی ساخته شده و بعدا ساختمان مقبره خود او هم بهش اضافه شده، معماری زیبائی داره و در کنار خیابان Yeniceriler توجه هر بیننده ای رو به خودش جلب  میکنه.

ما بعد از ورود به محوطه مدرسه سنان پاشا و در حین بازدید از اون، با متولی مدرسه آشنا شدیم که به گرمی از ما استقبال کرد و برای ما توضیح داد که بعد از اعلام جمهوریت در ترکیه و روی کار آمدن دولت سکولار آتاترک، فعالیت مدارس دینی ممنوع اعلام شد و به همین دلیل هم این مدرسه از اون زمان تعطیل بود تا اینکه با روی کار آمدن دولت اردوغان در ترکیه، فعالیت مدارس دینی مجددا آزاد اعلام شد و در نتیجه این مدرسه هم فعالیتش رو توسط یک بنیاد وقفی و انتشاراتی دوباره از سر گرفت و در حال حاضر به برگزاری کلاسهای قرآن و خوشنویسی اقدام میکنه.

اونها ضمنا ما رو به صرف یک چائی هم دعوت کردن و ضمن نوشتن اسم کوچیک من و خانومم به زبان انگلیسی توسط یکی از اساتید برجسته خوشنویسی مدرسه در صفحه اول یکی از کتاب های دینی منتشره توسط خودشون به زبان فارسی، اونو به ما اهدا کردن.

29.jpg

 29- مدرسه و مسجد سنان پاشا

30.jpg

 30- مدرسه و مسجد سنان پاشا

31.jpg

 31- مدرسه و مسجد سنان پاشا

32.jpg

 32- خوشنویسی نام من و خانومم در داخل کتاب اهدائی توسط خوشنویس مدرسه سنان پاشا

ما بعد از تشکر از متولی مدرسه و ترک اونجا، پیاده و در امتداد خیابان Yeniceriler راهی ایستگاه تراموای Beyazit (یا بایزید) شدیم که مسجد بایزید هم در مجاورت اون قرار داره و ما میخواستیم از اون بازدید کنیم، بعد از رسیدن به اونجا اما متوجه شدیم که مسجد بایزید برای مرمت و بازسازی تعطیله و ما نمیتونیم داخل اون بریم و در نتیجه تنها تونستیم چند تا عکس از نمای بیرونی اون بگیریم. بد نیست بدونید که مسجد بایزید در سال 1501 میلادی و به دستور سلطان بایزید دوم ساخته شده و از بناهای قدیمی استانبول محسوب میشه.

33.jpg

 33- مسجد بایزید

34.jpg

 34- مسجد بایزید

ضمنا در هنگام قدم زدن در اطراف مسجد بایزید متوجه شدیم که درب اصلی دانشگاه استانبول (که در سفر دوم و در مسیر بازگشت از مسجد سلیمانیه از کنار یک درب دیگرش عبور کرده بودیم) در مجاورت مسجد بایزید قرار داره و از اونجائی که میدونستیم کاخ و برج بایزید در داخل محوطه دانشگاه قرار داره، رفتیم به سمت درب اصلی تا شاید بتونیم وارد محوطه بشیم و از کاخ و برج بایزید دیدن کنیم، اما از اونجائیکه دانشگاه باز و دایر بود به ما اجازه ورود به محوطه اون را ندادن و ما تنها تونستیم از درب اصلی اون که معماری زیبائی هم داشت عکس بگیریم.

35.jpg

 35- سر در اصلی دانشگاه استانبول

ضمنا همونطور که قبلا هم اشاره کرده بودم، درب شمالی بازار بزرگ استانبول در نزدیکی ایستگاه تراموای بایزید و همچنین در مجاورت مسجد بایزید قرار داره و در نتیجه ما سری هم به اونجا زدیم و قدمی در بازار بزرگ زدیم.

36.jpg

 36- سر در شمالی بازار بزرک استانبول

37.jpg

 37- بازار بزرگ استانبول از درب شمالی

پس از خروج از بازار بزرگ، چون دیدنیهای بالای خیابان Yeniceriler تموم شده بود ما رفتیم به سمت پائین خیابان و پیاده حرکت کردیم به سمت جنوب خیابان تا از دیدنی های پائین خیابان بازدید کنیم. اولین مکانی که در مسیر برگشت سر راهمون قرار داشت آب انبار تئودوسیوس (Theodosius Cistern) بود که ترکها به اون Serefiye Sarnici میگن. برای پیدا کردن محل دقیق این آب انبار (چون در یکی از کوچه های فرعی خیابان Yeniceriler قرار داره) میتونید از نسخه آفلاین Google Map یا Maps.Me که قبلا دانلود کردید برای مسیریابی استفاده کنید.

اگه یادتون باشه در ابتدای این فصل اشاره ای داشتم به اینکه این بار چند تا سورپریز هم براتون دارم. خوب آب انبار تئودوسیوس اولین مورد این سورپریزهاست. این آب انبار که به لطف نورپردازی بسیار زیبا و هنرمندانه اون بیشتر به یک کاخ سلطنتی شباهت داره تا آب انبار و شما رو تا حدودی به یاد تخت جمشید خودمون میندازه، یکی از سه آب انبار اصلی قسطنطنیه و در واقع کوچیکترین اونهاست (این آب انبار 45 متر در 25 متر مساحت و 9 متر ارتفاع داره و توسط 32 ستون مرمر نگهداری میشه).

این آب انبار که ساختمان بسیار جالب، شفاف و مدرنی در بالای ورودی اون ساخته شده، بین سالهای 428 تا 443 میلادی به دستور تئودوسیوس دوم، امپراتور وقت روم ساخته میشه تا آبی رو که از طریق آبراهه Valence Aquaduct (که در فصل دوم این سفرنامه بطور مشروح در موردش صحبت کردم) به قسطنطنیه منتقل میشده رو در خودش نگهداری و توزیع کنه. این آب انبار به همراه آب انبار Basilica Cistern (که در فصل اول این سفرنامه بطور مشروح در موردش صحبت کردم) و همینطور آب انبار Binbirdirek که مقصد بعدی ما هست و هر سه اونها هم با همدیگه مرتبط بودن، در مجموع آب مورد نیاز قسطنطنیه رو برای قرنها تامین میکردن.

جالبه بدونید که تا سال 2010 میلادی کسی از وجود این آب انبار خبر نداشت تا اینکه شهرداری استانبول در اون سال تصمیم میگیره ساختمان شهرداری اون محله رو تخریب کنه که در جریان این تخریب، آب انبار تئودوسیوس بدون اینکه هیچگونه آسیبی به ساختمانش وارد بشه از زیر آوارهای ساختمان شهرداری قدیمی بیرون میاد و کشف میشه! ضمنا بر خلاف انتظار، این آب انبار ورودی هم نداره و بازدید از اون کاملا رایگانه. این رو بد نیست در همینجا اضافه کنم که بازدید از کلیه مساجد استانبول هم (البته بجز مسجد یا بهتره بگم کلیسای ایا صوفیه) رایگانه.

38.jpg

 38- ساختمان ورودی به آب انبار تئودوسیوس

39.jpg

 39- آب انبار تئودوسیوس

40.jpg

 40- آب انبار تئودوسیوس

بعد از بازدید از آب انبار تئودوسیوس و با استفاده از نسخه آفلاین Google Map و Maps.Me رفتیم به دیدن آب انبار Binbirdirek یا هزار و یک ستون. این آب انبار که در نزدیکی میدان سلطان احمد واقع شده و 20 لیر ورودی اون هست، به این دلیل که تعداد زیادی ستون داشته (224 عدد که 212 عدد اونها باقی مونده) در زبان ترکی به آب انبار هزار و یک ستون معروف شده و نکته جالبتر در مورد اون اینه که ارتفاع ستونهای اون به 14 الی 15 متر میرسه!

این آب انبار که در قرن پنجم میلادی ساخته شده و نام اصلی اون Cistern of Philoxenos بوده، بعد از Basilica Cistern دومین آب انبار بزرگ قسطنطنیه به ظرفیت 40 هزار متر مکعب آب بوده و ستونهای اون هم به دلیل ارتفاع زیاد، از دو ستون مجزا ساخته شده بودن که توسط یک حلقه سنگی به هم متصل میشدن و شما میتونید در حین بازدید اون حلقه ها رو ببینید. بعدا البته به منظور حفاظت از ستونها، کف آب انبار رو بالا آوردن که به همین دلیل هم  ورودی آب انبار در حال حاضر تقریبا هم سطح زمین شده و در داخل هم تنها حدود یک متر پائینتر از حلقه اتصال سنگی رو میشه دید. اما برای دیدن ارتفاع و عمق واقعی ستونهای اولیه، گودالی در گوشه ای از آب انبار ایجاد شده که در داخل اون میشه 4 عدد از ستونهای اولیه با ارتفاع کامل و همینطور آب داخل آب انبار رو دید.

این رو هم در پایان بگم که آب انبارهای دوران بیزانس اگرچه جالب و دیدنی هستن، اما به نظر من آب انبارهای خود ما که خیلیاشون هنوز هم پابرجا هستن بسیار خلاقانه تر، کابردی تر، اقتصادی تر و ساده تر از این آب انبارها هستن!

41.jpg  

 41- ورودی آب انبار Binbirdirek

42.jpg

 42- آب انبار Binbirdirek

43.jpg

 43- گودال داخل آب انبار Binbirdirek

خوب ما بعد از بازدید از آب انبار Binbirdirek، طبق برنامه عازم کاخ ابراهیم پاشا و موزه هنرهای ترکی و اسلامی شدیم. کاخ موزه ابراهیم پاشا در میدان سلطان احمد و در مجاورت مسجد سلطان احمد (یا مسجد آبی) واقع شده و پیدا کردن اون بسیار ساده است. این کاخ که در قرن 16 میلادی بر روی ویرانه های میدان اسب دوانی و ارابه رانی بیزانس (یا Hippodrome) ساخته شده و امروزه تبدیل به موزه هنرهای ترکی و اسلامی شده، در زمان سلطان سلیمان قانونی اقامتگاه صدر اعظم و داماد او ابراهیم پاشا بوده. ورودی این کاخ موزه 35 لیر هست و آثار هنری به جای مانده از حکومت های اسلامی در مناطق مختلف خاورمیانه و همچنین خود ترکیه در ادوار مختلف رو به نمایش گذاشته و شامل آثاری از سلسله های امویان و عباسیان در عربستان و عراق، عثمانیان در ترکیه و صفویه و قاجاریه در ایران میشه و البته برخی بقایای میدان ارابه رانی بیزانس (یا Hippodrome) هم در اون به نمایش دراومده (برای تجسم Hippodrome در ذهنتون، تنها کافیه که فیلم بن هور رو به یاد بیارید، جائی که بن هور با یک جنگجوی دیگه سوار بر ارابه های 4 اسبه جنگی در میدانی بزرگ با هم مسابقه میدن).

44.jpg

 44- کاخ ابراهیم پاشا و موزه هنرهای ترکی و اسلامی

45.jpg

 45- بقایای میدان ارابه رانی بیزانس (یا Hippodrome)

46.jpg

 46- کاخ ابراهیم پاشا و موزه هنرهای ترکی و اسلامی

47.jpg

 47- کاخ ابراهیم پاشا و موزه هنرهای ترکی و اسلامی

48.jpg

 48- دوران صفویه

49.jpg

 49- قرآن خطی از دوران صفویه

50.jpg

 50- ظروف و کتب به جا مانده از دوران صفویه

51.jpg

 51- کتیبه بالای پرده کعبه

52.jpg

 52- هنرهای ترکی

53.jpg

 53- بخش مردم شناسی موزه

بعد از بازدید از کاخ موزه ابراهیم پاشا چون دیگه کاملا خسته و گرسنه شده بودیم و ساعت هم شده بود حدودای 6 عصر، تصمیم گرفتیم که در همون اطراف شامی بخوریم و خستگی در کنیم. برای همینم تصمیم گرفتیم بریم همون رستورانی که در سفر اول اونجا شام خورده بودیم و خاطره خوبی ازش داشتیم و اتفاقا در همون نزدیکی هم بود.

ما معمولا چون صبحانه کاملی در هتل میخوردیم تا حدودای عصر احساس گرسنگی نمیکردیم و بنابراین شام و ناهارمون رو یکجا میخوردیم. به هر حال رفتیم به سمت همون رستوران و یک غذای ترکی شامل برنج، گوشت، سیب زمینی، بادمجان و غیره سفارش دادیم که جاتون خالی خیلی هم خوب بود و بیشتر از 40 لیر هم هزینه اش نشد. بعد از خوردن شام هم آمدیم میدان سلطان احمد و بعد از گرفتن یک چائی و قهوه از یکی از دکه های اونجا، نشستیم روی یکی از نیمکت های دور میدان سلطان احمد و ضمن خوردن چائی و قهوه به تماشای مردم پرداختیم که در روز تعطیل یکشنبه برای پیک نیک اومده بودن اونجا و حسابی مشغول تفریح بودن و بچه ها هم داشتن توی چمن ها بازی میکردن و منظره بسیار جالب و مفرحی بود.

راستی اینو هم اضافه کنم که اون روزا هنوز در ماه مبارک رمضان بودیم، اما در استانبول همه رستوران ها باز بودن و به فروش غذا به مردم میپرداختن ولی مردم اغلب در داخل رستوران غذا میخوردن، نه در خارج اون (البته بجز توریست ها) و اونهائی که روزه بودن هم شبها وقتی میرفتن رستوران، دست به غذاشون نمیزدن تا اذان گفته بشه و بعد افطارشون رو باز میکردن.

ما بعد از کمی استراحت، از اونجائیکه میدونستیم دیگه به دوتا از مکان های باقیمانده از برنامه اونروزمون، یعنی مسجد محمد پاشا و مسجد یا کلیسای ایا صوفیه کوچک که ساعت 6 تعطیل میشد دیگه نمیرسیم، تصمیم گرفتیم که بعد از دیدن مقبره سلطان احمد، از آراسته بازار که در همون نزدیکی بود بازدید کنیم. بنابراین حرکت کردیم به سمت مسجد سلطان احمد (یا مسجد آبی که در فصل اول این سفرنامه بطور مشروح در مورد اون صحبت کردم) و از بیرون به تماشای مقبره سلطان احمد که در بالای مسجد قرار داره پرداختیم. مقبره چون ساعت بازدید از اون گذشته بود تعطیل شده بود و البته ما هم انگیزه زیادی برای بازدید از داخل اون نداشتیم. بنابراین بعد از توقف کوتاهی در اونجا راهی آراسته بازار شدیم که در سمت چپ مسجد سلطان احمد قرار داره.

راستی بد نیست در اینجا اشاره کنم به اینکه در استانبول توالت عمومی به وفور در همه جا پیدا میشه و همشون هم کاملا تمیز و مرتب هستن و تنها برای ورود به اونها باید یک سکه  یک لیری داخل دستگاه بندازید که قیمت کاملا مناسبی هست، ضمن اینکه بسیاری از مساجد هم توالت دارن و اغلب هم رایگان هستن و بنابراین هیچوقت از این بابت در استانبول دچار مشکل نخواهید شد.

54.jpg

 54- میدان سلطان احمد و مسجد سلطان احمد

55.jpg

 55- مقبره سلطان احمد در میدان سلطان احمد

آراسته بازار در واقع بازار کوچکی هستش که بیشتر برای فروش سوغاتی معروفه، اما برخی کالاهای دیگه رو هم با قیمتی بسیار مناسبتر از سایر مراکز خرید و حتی بازار بزرگ استانبول میشه در اونجا خرید و ما هم فرصت رو مغتنم دونسته و مقداری سوغاتی از اونجا خریداری کردیم. ضمنا شهرت آراسته بازار یک دلیل دیگه هم داره و اونهم وجود موزه ای در داخل اون هست که موزائیک های بسیار زیبائی از دوران بیزانس رو درش به نمایش گذاشتن که متاسفانه چون در اون ساعت دیگه تعطیل شده بود ما نتونستیم ازش بازدید کنیم، اما شما اگر تونستید حتما از اون بازدید کنید.

 موقع خروج از آراسته بازار هم با منظره بسیار جالبی مواجه شدیم و اونهم رقص سماع یک درویش در رستوران نزدیک بازار بود که بسیار جالب و دیدنی بود و ما چند دقیقه ای از وقتمون رو در اونجا به تماشای اون منظره و گرفتن فیلم و عکس ازش گذروندیم و البته بعدا متوجه شدیم که بعضی از رستوران ها در ایام ماه مبارک رمضان، شبها بعد از افطار برنامه رقص سماع رو توسط یک درویش برای مشتریانشون اجرا میکنن که ما یک مورد دیگرش رو هم بعدا در میدان سلطان احمد دیدیم.

56.jpg

 56- آراسته بازار

XtPwDw04zshsy3bOO7YmDLJzkUcTFV9tnmgao7Tj.jpeg

 57- آراسته بازار

58.jpg

 58- رقص سماع درویش در رستوران مجاور آراسته بازار

من یک فیلم کوتاه هم از رقص سماع اجرا شده در رستوران براتون اینجا گذاشتم که شاید دیدنش براتون جالب باشه، با این توضیح که چون موقع گرفتن فیلم صدای گوشی من خاموش بوده، این فیلم متاسفانه صدا نداره!

 59- فیلم رقص سماع درویش در رستوران مجاور آراسته بازار

خوب حالا دیگه چون ساعت شده بود 8:30 و هوا هم داشت یواش یواش تاریک میشد و ما هم حسابی خسته شده بودیم، تصمیم گرفتیم برگردیم به هتل و برای همین هم رفتیم به سمت ایستگاه تراموای سلطان احمد و با ترموا رفتیم به ایستگاه کاراکوی و از اونجا هم با  تونل برگشتیم به خیابان استقلال. وقتی که رسیدیم به خیابان استقلال، از اونجائیکه این خیابان بسیار سر زنده است و حال و هوای بسیار مفرحی داره، ما دوباره احساس شادابی کردیم و تصمیم گرفتیم قبل از برگشتن به هتل مقداری در اونجا قدم بزنیم. پس شروع کردیم به قدم زدن و بعد از طی مسافتی به سمت بالای خیابان، دور زدیم و برگشتیم به سمت پائین خیابان و در موقع قدم زدن در این مسیر، توجهمون جلب شد به سمت بستنی فروشی هائی که بستنی رو با حرکات تردستی و نوعی شعبده بازی به شما میدن و تصمیم گرفتیم یکی از اونا رو امتحان کنیم. بنابراین رفتیم به سمت یکی از اونها و دو تا بستنی خواستیم و موقع تحویل گرفتن بستنی ها که با همون حرکات تردستی و شعبده بازی همراه بود کلی خندیدیم و تفریح کردیم و ازش عکس و فیلم گرفتیم. ضمنا قیمت این نوع بستنی ها از بستنی های عادی بیشتره و باید 15 لیر برای هر نفر بپردازید.

60.jpg

 60- بستنی فروشهای شعبده باز

بعد از خوردن بستنی ها هم که جای شما خالی بسیار خوشمزه بود، برگشتیم به هتل و سر راه هم یک بطری آب معدنی بزرگ خریدیم تا توی اتاقمون با کتری برقی که اونجا بود و چائی کیسه ای که از ایران آورده بودیم یک چائی حسابی بخوریم و بعدشم بخوابیم تا برای برنامه فردا صبح آماده باشیم.

61.jpg

 61- هزینه های روز دوم سفر