ساعت 10:30 شب است و هنوز به سنگاپور نرسیدیم. قرار بود 5 ساعت باشد اما حدود 10 ساعت شد. معطلیهای طولانی در صف خروج از کشور و ورود به کشور دوم، در کنار توقفهای اتوبوس و سرعت کمتر از حد مجاز و از دست دادم اتوبوس اولی و پیدا کردن جایگزین، همه و همه باعث شد یک روزکاملا هدر برود. آن هم بعد از یک پرواز طولانی و با جسمی خسته. جاده زیبا بود و صندلیهای اتوبوس هم بزرگ و راحت اما نه برای این همه راه.
از مسیر زمینی کوالالامپور به سنگاپور می گویم. هنوز هم که بهش فکر میکنم دیسک 4 و 5 ستون فقراتم تیر میکشد. برگردیم به یکی دوماه قبل. از سفر زمینی کوتاه اما جذابمان به باکو برگشته بودیم. هنوز عرق سفر قبلی خشک نشده دلم هوای سفری دیگر داشت. در گالری گوشی تلفنم میچرخیدم و اسکرینشاتهایی که از پیجهای خارجی گرفته بودم نگاه میکردم. رو به محمدرضا کردم و گفتم "خوش به حال خارجیها چقدر جشن سال نوشون قشنگه. خیلی دوست دارم جشن شب سال نو میلادی رو از نزدیک ببینم. "
همزمان درگوگل سرچ میکنم و عکسهای بیشتری میبینم. استانبول نزدیک و در دسترس بود اما آنچنان جشن جذاب و باشکوهی نداشت. دبی باشکوه بود اما خودش را دوست نداشتم. سال نو در پاریس و برلین و سیدنی و نیویورک عجب جذاب بود و امان از ویزا. آبان ماه بود که محمدرضا پیشنهاد داد برای سال نو میلادی به مالزی و سنگاپور برویم. با گفتن " بعید بدونم اونجاها جشنی بگیرن" مخالفت کردم. با دیدن کلیپی از جشن سال نو در سنگاپور دلم لرزید. چه جذاب. چه خوشگل. از طرفی برای من سرمایی که هنوز نتوانستهام چالش سفر در زمستان به مقصد سردسیر را بپذیرم گزینه مطلوبی بود. در کنار اینها کدام کشور را میتوان یافت که ترکیبی از فرهنگ و آداب و رسوم مختلف باشد؟ به جز هند و مالزی ؟
مالزی ترکیبی از سه فرهنگ مالایی، هندی و چینی است و سنگاپور هم همینطور. در گوشهای از شهر چین را میبینی و در گوشهای هند و در کنار هم پیشرفتهترین کشور جنوب شرقی آسیا که به نیویورک آسیا هم معروف شده. برنامه سفر برای 7-16 دی ماه چیده شد. برای اینکه سال نو را در سنگاپور باشیم خلاف همه سفرهای ترکیبی این دو کشور اول سنگاپور را در برنامه گذاشتیم و بعد کوالالامپور. بلیط هواپیما ماهان را با قیمت 5300 برای هر نفر خریدیم و حالا نوبت رزرو هتل و گرفتن ویزا و بلیط بین دو کشور بود.
سنگاپور در ایران سفارت خانه ندارد و برای گرفتن ویزا باید از طریق آژانسها اقدام کرد. به تازگی سنگاپور هم خدمات ویزای الکترونیک را راهاندازی کرده و دیگر نیازی به روشهای قدیمی گرفتن اصل ویزا در کوالا نیست و ویزای الکترونیک برای شما ایمیل میشود. هزینه ویزای الکترونیک 40 دلار است و آژانسها برای گرفتن آن از 80 تا 100 دلار قیمت میدهند. در نهایت و به اجبار با آژانسی برای گرفتن ویزای هماهنگ کردیم. و نوبت به رزرو هتلها رسید. هتلهای کوالالامپور با نرخهای مختلف موجود بودند و هر بودجهای را پوشش میدادند. از هتل رویال کوالالامپور با رتبه 8.2 بوکینگ خوشمان آمد و رزرو کردیم. اما شرایط در سنگاپور خیلی سختتر بود. سنگاپور به کشوری گران که ارزش دلارش کمی از دلار آمریکا کمتر است، معروف است و ارزش ریال هم که در برابر این دو حرفی برای گفتن ندارد.
معمولا در سفرهایم دسترسی و تمیزی هتل برایم مهم است و نه ستاره و لاکشری بودنش و حتی اقامت در هاستل را هم به نوعی تجربه کردیم اما در کشورهای جنوب شرقی آسیا ترس از سوسک و حشرات مانع از برخی انتخابها میشد. شنیده بودم در هتلهای 3 ستاره احتمال دیده شدن این مهمانهای ناخوانده هست و من از هیچ چیزی به این اندازه وحشت ندارم. قیمت هتلهای 4 ستاره با امتیاز خوب برای 4 شب در سنگاپور بالای 600 دلار میشد که هزینه زیادی بود. آژانسی که ویزا را میگرفت پیشنهاد داد که به جای ویزای تک، پکیجی شامل هتل، ویزا، بیمه و ترنسفر در غالب تور سنگاپور با قیمت نفری 460 دلار به من بفروشد. حساب سرانگشتی که کردیم دیدیم اینطوری به صرفهتر می شود چراکه به جای 900 دلار هزینه هتل، 170 دلار ویزا، 200 دلار بلیط رفت و برگشت بین دو کشور و کمی هم هزینه ترنسفر بین فرودگاه و شهر و بیمه و سیم کارت، 920 دلار پرداخت می کردیم.
هتلهای انتخابیام را به آژانس اعلام کردم و همانها برای روزهایی که میخواستیم رزرو شد.از خوبیهای پروازهای ماهان این که امکان چکاین آنلاین برای پروازهای رفت فراهم شده و از 24 ساعت قبل از پرواز تا 90 دقیقه قبل از آن میسر است. برایم مهم بود که در پروازی که حدود 8 ساعت زمان پرواز است و بعد از آن هم 4-5 ساعتی در اتوبوس به سمت سنگاپور خواهیم داشت، صندلی خوبی رزرو کنم که جای پای راحتی داشته باشد تا کمتر اذیت شویم. بهترین ردیفهای بخش اکونومی پرواز ، ردیف اول و ردیف جلوی درب خروج اضطراری است که به نسبت باقی صندلیها جای پای بازتری دارد ولی معمولا این ردیفها در چک این آنلاین قابل انتخاب نیست. در ایرباس 340 ردیفهای 4 نفره وسط هواپیما در دو قسمت با جای پای بازتر وجود دارد که ما ردیف وسط را به خاطر راحتی جای پا به جای ردیف های کناری انتخاب کردیم.
سیستم چکاین آنلاین ماهان بسیار راحت و سریع بود و پذیرش و انتخاب صندلی از روی پلان ترسیم شده به سادگی انجام و کارت پرواز الکترونیکی صادر شد. بالاخره روز موعود رسید و به عادت همیشه با تاکسی اینترنتی به فرودگاه رفتیم. اما اشتباه نکنید!! ماهان نه امارات است و نه قطر. ماهان، ماهان است. چکاین آنلاین کرده باشی یا نه فرقی نمیکند و برای تحویل چمدانهایت باید در همان یک صف طول و دراز مدتها انتظار بکشی. هیچ فرقی بین کسی که چکاین شده با کسی که نشده وجود ندارد. کانتر جدایی برای کسانی که چکاین انلاین کردهاند وجود ندارد. در پرواز 8 ساعته هم هر زمان که دخترک 4 ساله بغل دستی سوالی ازمان نداشت، خودمان را با سریال دیدن سرگرم کردیم.
ساعت 11 شب، اینجا سنگاپور است، هتل ارکید. با ورود به لابی مشامم پر از عطر ارکیده شد. چقدر من این گل را دوست دارم. در گوشه گوشه لابی گلدانهای ارکیده چیده شده بود. هتل مالیات نداشت و تنها 50 یورو به عنوان امانت درخواست کردند. اتاق در طبقه ششم بود. اتاقی بزرگ با 3 نقر ظرفیت و کاشیهای چرم گونه ورودی و سرویس بهداشتی. چایساز، گاوصندوق و همه امکانات در اتاق بود به جز وای فای رایگان. گفتند برای وای فای باید 20.5 دلار سنگاپور پرداخت شود. و ما خسته ترین بودیم. انقدر خسته که توان بیرون رفتن برای غذا خوردن هم نداشتیم و از آنجایی که من همیشه یکی دوتا کنسرو محض احتیاط همراهم دارم از همانها خوردیم و نفهمیدیم که اصلا چطور خوابمان برد.
روز اول:
با وجود آن همه خستگی و بدنهای کوفته، از شوق سفر باز هم 7:30 صبح بیدار شدیم و برای صبحانه به طبقه سوم رفتیم. سالن صبحانه روبروی باشگاه ورزشی و استخر کم عمق هتل قرار داشت و تنوع صبحانه خوب و خوشمزه بود.
در سنگاپور برای خرید بلیط مترو باید مقصد را مشخص کرد و بر اساس فاصله بین مبدا و مقصد هزینه محاسبه می شد که از 1.3 دلار به بالا بود و در ایستگاه مقصد باید بلیط تک سفره روی گیت خروجی قرار میگرفت. برای گرفتن کارت متروی نامحدود مخصوص توریستها سرچ کرده بودم و نزدیکترین جایی که میتوانستیم کارت را تهیه کنیم حنب هتل bliss در محله چینیها (Chinatown) بود. با کمی پیادهروی به هتل رسیدیم و سوپرمارکت کنار هتل محل فروش کارت بود. کارت متروی نامحدود سه روزه را به مبلغ 25 دلار سنگاپور برای هر نفر خریدیم که از اولین بار استفاده مهلت سه روزه آن شروع میشد.
برنامه روز اولمان رفتن به gardens by the bay بود. از همان روبروی هتل سوار مترو شدیم و به ایستگاه Bayfront رفتیم. . اینجا یکی از زیباترین نقاط سنگاپور است که چه در روز و چه در شب جلوه خاص خودش را دارد. ورودی خود باغ رایگان است و در آن 18 درخت مکانیکی بزرگ و همچنین بخشهای مختلفی با گونههای گیاهی مختلف و باغهایی که به سبک کشورهای مختلفی نظیر هند و آفریقا و .. طراحی شدهاند وجود دارد. ما بلیط cloud forest و flower dome را به مبلغ نفری 28 دلار خریدیم. امکان استفاده از ماشین برقی تا ورودی مجموعه با پرداخت 8 دلار بود که ترجیح دادیم در محوطه قدم بزنیم.
جنگل های ابری، بلندترین آبشار سرپوشیده کل دنیا
در flower dome حال و هوای سال نو و کریسمس بود و همه جا تزیینات کریسمسی و ترکیب زیبای سبز و قرمز و طلایی. نمی توانستم دل بکنم. به سمت درخت های مکانیکی یا OCBC ها رفتیم. 18 درخت مکانیکی که با گیاهان استوایی پوشانده شده و طوری طراحی شده اند که می توانند آب باران را جمع کرده و برای آبیاری همین گیاهان به کار برند. امکان رفتن به بالای درخت ها با 8 دار بود ولی نزدیک ظهر بود و هوا بینهایت گرم و شرجی.
شاید مهمترین جاذبه موجود در گاردن بای د بی جنگل ابر باشد. گلخانهای شیشه ای و عظیم با انواع گونههای گیاهی و آبشاری وسیع در میان آن. از همان ورودی جنگل ابر دیدن مجسمههای چوبی جذبمان کرد. و در ورودی ابهت چشمگیر آبشار زبانمان را بند آورد. هرچه جلوتر رفتیم بیشتر شگفت زده شدیم. تازه فهمیدم تصاویری که از اینجا میدیدم فوتوشاپ نبوده. از طبقات مختلف جنگل ابر بالا رفتیم و پشت آبشار را هم دیدیم. در طبقه پایین و قبل از خروجی آمفی تئاتری قرار دارد که در آن فیلمهای مرتبط با محیط زیست و اثرات گرم شدن کره زمین روی طبیعت نمایش داده میشد. بعد از خروج از جنگل ابر به گنبد گل رفتیم که دربازه سفر ما (حوالی سال نو میلادی) پر بود از تزیینات سال نو و درخت کریسمس و حال و هوای سال جدید. در گنبد گل انواع کاکتوس و درختچههای گیلاس وجود دارد.
با مترو به china town برگشتیم تا برای ناهار به فودکورت مکس ول Maxwell که در سفرنامه ها خوانده بودم برویم. نودل و اردک سفارش دادیم به مبلغ 6 دلار و آبمیوه ای ترکیبی و خنک به قیمت 1.5 دلار. نودل و اردک طعم خاصی داشت که من دوست نداشتم.
در همان نزدیکی معبد دندان بودا را دیدیم. این معبد 5 طبقه ورودیه نداشت و تنها شرط ورود به معبد پوشیده بودن پاهای بازدید کنندگان بود و به این منظور شال هایی در ورودی معبد نیز گذاشته بودند. به هتل برگشتیم تا کمی خستگی در کنیم و از استخر نه چندان بزرگ هتل استفاده کنیم اما خستگی دیروز و امروز مانع از آن شد و به چشم برهم زدنی خوابمان برد.
عصر به منطقه مارینا سنگاپور رفتیم و کمی در لابی با شکوه هتل مارینا قدم زدیم و سپس به مرکز خرید مارینا رفتیم و رقص آب و نور. منطقه مارینا بی مهمترین و پرطرفدارترین منطقه در سنگاپور است. در مرکز این منطقه و روبروی مرکز خرید مارینا نمایشی با شکوه از نور و آب و موسیقی برگزار میشود. تابحال چندین نمایش آب و نور در شهرها و کشورهای مختلف دیده بودیم اما این نمونه با اختلاف از بقیه بهتر بود. نمایشی که تنها رقص آب بر روی موسیقی نیست و داستانی پشت آن دارد. داستان از یک قطره آب شروع شده و به نجات زمین میرسد. با آهنگهایی با سبکهای مختلف از لایت و شرقی گرفته تا موسیقی متال.
در شرق این فواره نمایش لیزرشو وجود دارد که تصاویر زیبایی با لیزر روی آسمان نقش میبندد. این منطقه یکی از بهترین نقاط سنگاپور برای جشنها مانند جشن سال نوی میلادی هم هست.سری به فروشگاه معروف لویی ویتون با آن معماری خاص و زیبایش زدیم و به سمت پل هلیکس رفتیم. با قدم زدن روی پل helix به آن طرف دریاچه رفتیم و مسیر را تا پل esplanade ادامه دادیم. دیروز را از دست داده بودیم و باید امروز کمی فشدهتر میگشتیم.
در کناره مسیر دکههای فروش بستنی و اسنک بودند که بستنی نارگیلی وگانی به قیمت 6 دلار خریدیم که طعم خاصی نداشت و با عبود از پل به merlion park رسیدیم. منطقهای در کنار نماد سنگاپور. مجسمهای با بدنه ماهی و سر شیر که شبها نورپردازی زیبایی روی آن انجام میشود. در اطراف آن پر از کافه و رستوران است.
تصمیم گرفتیم به منطقه شب زندهدار qlark quay برویم. از مرلاین پارک اسکله کشتیهای کروز وجود دارد که میتوان رفت و برگشت گرفت که حدود 40 دقیقه روی آبراه حرکت میکنند و برمیگردند و هم میتوان تک مسیره گرفت از مرلاین تا کلارک که ساعت کارش تمام شده بود و ما مسیر مترو خورش را پیدا کردیم. کمی در محوطه شلوغ و پر جمعیت آنجا گشتیم و تصمیم گرفتیم برای شام به رستوران برگر کینگ در ورودی مترو برویم. در سنگاپور پاساژها راس ساعت 10 تعطیل میشوند و عجیبتر از آن برگرکینگ هم تعطیل کرده بود. هرچقدر اطراف را گشتیم نتوانستیم رستورانی برای خوردن شام پیدا کنیم ناهار هم چیز زیادی نخورده بودیم و به هتل برگشتیم از غذاهای آماده که همراهمان برده بودیم برای شام خوردیم.
روز دوم:
صبح بعد از خوردن صبحانه به سمت باغ گیاهشناسی سنگاپور رفتیم. ایستگاه مترو روبروی هتل بود و از این بابت برای رفت و آمدهایمان مشکلی نداشتیم. بعد از حدود نیم ساعت به باغ رسیدیم. باغ گیاهشناسی با گونههای مختلف گیاه که هر قسمت به یک نوع خاص اختصاص داده شده بود مثل بامبو و ... با اینکه هنوز 9-10 صبح بود اما به علت فضای خاص باغ، گرما و شرجی بودن هوا غوغا میکرد. با پرداخت 5 دلار ورودی وارد باغ ارکیده شدیم. انواع و اقسام ارکیدهها با هر سایز و رنگ آنجا بود. در باغ VIP گیاهانی که با پرداخت هزینههای گزاف به نام اشخاص مهم زده شده بود، نمایش داده شده بوند.
در کنار دریاچه وسط باغ یکی از پرسنل خدماتی که پیرمردی مهربان و خوشرو بود، کنارمان نشست و در خصوص قوی سیاه دریاچه توضیح داد که نژادش سویسی است و به همین دلیل جثه بزرگی دارد و قوهای آسیایی ریزترند. سوا از توضیحات، برایم جالب بود که انقدر خوب انگلیسی صحبت میکرد و شاید به همین دلیل است که بخش اعظم درآمد سنگاپور از توریسم است. پس از دیدن باغ گیاهشناسی به هند کوچک رفتیم. محله ای با فضایی هندی همانطور رنگارنگ و همانطور پراز عطر غذاهای هندی و عود و صدای موسیقی هندی که از همهجا شنیده میشد. اولین چیزی که بعد از پیاده شدن از مترو دیدم ریسههای گل بود.
هند کوچک نام محلهای پرطرفدار در سنگاپور است. برای رسیدن به این منطقه از مترو استفاده کردیم و در ایستگاهی به همین نام پیاده شدیم. به محض پیاده شدن و خروج از ایستگاه، خودمان را کشوری دیگر دیدیم. هند کوچک از زمین تا آسمان با سنگاپور فرق داشت. همه جا پر از ریسههای گل و موسیقی هندی بود. مغازههای بزرگ زیورآلات به سبک هندی و فروشگاههای لباسهای هندی. زنان ساری پوش در خیابان و عطر عود همه و همه با سنگاپور مدرن تفاوت داشت. در این منطقه معبد معروف هندوها نیز وجود دارد که ساعت بازدید آن از 2:30 بعد از ظهر بود و به ما اجازه ورود ندادند. همچنین در این منطقه پر از رستورانهای هندی است که تجربه آنها میتواند خوشآیند باشد.
برای ناهار تصمیم به امتحان کردن غذای هندی رفتیم. ناهار چینی دیروز که چنگی به دل نمیزد اما سمبوسه هندی امروز برگ برنده روز بود. به هتل برگشتیم و کمی استراحت کردیم تا شب پر انرژی باشیم.
امشب آن شبی بود که مدتها انتظارش را میکشیدم. عصر برای بازدید از تراس هتل مارینا عازم منطقه مارینا بی شدیم. صف آسانسور برای بام شلوغ بود و در این ایام خلاف این انتظار نمیرفت. با پرداخت هزینه نفری 26 دلار به طبقه بالای هتل رفتیم، جایی که توریستهای زیادی جمع شده بودند تا نمایی بینظیر از سنگاپور را ببینند. جذابیت صحنه زمانی بیشتر شد که خورشید کم کم غروب کرد و چراغهای شهر و حوالی کانال و گاردن بای د بی روشن شد.
از اینجا نمایی از استخر معروف هتل مارینا به چشم میخورد. پلان اصلی هتل به صورت سه ستون به موازات هم که انگار یک کشتی بر روی آن سوار شده و عرشه جلویی کشتی همان استخر معروف هتل است. در ایام غیر پیک امکان استفاده از استخر با پرداخت هزینه برای افراد غیر مقیم هم وجود داشت اما در این زمان تنها مختص ساکنین هتل بود.
هرچه زودتر به سمت اسکله میرفتیم بهتر بود. جمعیت در حال جمع شدن بودند و کم کم همه منطقه پر میشد. شانس داشتیم و یک جایی روی سکوها نصیبمان شد و نشستیم. کمی بعد رقص نور و آب شروع شد. برای بار دوم در طول سفرمان این نمایش زیبا را دیدیم و چقدر انتظار سخت است. و شد آنچه باید میشد. ساعت 12 شب، آتش بازی، نور، هلهله، سوت، رقص نور و آتش در آسمان. چه جشن بی نظیری.
متروی سنگاپور در شب سال نو بیشتر از ساعت معمول کار میکرد اما از شلوغی و صف ورودی مترو هیچ نگویم بهتر است که فکر کنم حدود دو ساعتی طول کشید تا به قطار برسیم و به هتل برگردیم.
روز سوم:
صبح روز بعد عازم سنتوزا شدیم. مردم همه به زندگی عادی خودشان برگشته بودند. انگار نه انگار که روز اول سال است. سنتوزا جزیرهای معروف و لوکس در جوار سنگاپور است که برای رسیدن به آن هم از تلکابین (نفری 35 دلار) و هم قطارهای اکسپرس این مسیر (نفری 4 دلار) میتوان استفاده کرد. مسیر رفتن به جزیره سه ایستگاه اصلی دارد که در ایستگاه اول شهربازی معروف یونیورسال (بلیط ورودی 80 دلار) قرار دارد و در ایستگاههای بعدی ساحل زیبای دریا و بازیها و تفریحات آبی. برای رفتن به جزیره به پاساژ ویوسیتی رفتیم که از طبقه بالای آن می توان قطارهای مقصد سنتوزا را سوار شد.
در ساحل بسیار زیبای سیلوسو چرخیدیم و روی ماسه های سفید آنجا کمی دراز کشیدیم. با کمک شاتلهای موجود در جزیره به ساحل پالاوان رفتیم و روی پل معلق چوبی و زیبای آن عکس گرفتیم و بعد از خوردن نوشیدنیهای یخی و خوشمزه سون الون از همان مسیر آمده برگشتیم.
یکی از مکانهای بسیار زیبای سنگاپور، خیابان چارلز است. عصر سری به چارلز زدیم. خیابانی پر از نور و تزیینات بسیار زیبا پاساژها و مراکز خرید بزرگ. چمدانها را بسته بودیم و برای آخرین گشت در سنگاپور به دیدن گاردن بای د بی در شب رفتیم و چه خوب که رفتیم. نورپردازی شبانه گاردن بای د بی از آن جایی بسیار متفاوت تر از روز ساخته بود.
روز آخر:
چانگی، درخشان مانند الماس
انقدر مسیر زمینی رفت اذیتمان کرده بود که به محض رسیدن به سنگاپور برای برگشت به کوالا بلیط هواپیما خریده بودیم و چه خوب که اینکار را کردیم و خودمان را از دیدن چانگی محروم نکردیم. واقعا فرودگاه بود؟ برای منی که از فرودگاه امام می آمدم دیدن فرودگاهی اینطور زیبا و جذاب عجیب بود. تونل آب وسط فرودگاه با درخت ها و درختچه های بی نظیر اطرافش، ساختمان و دکور زیبای سالن انتظار و دقت به جزئیات برای زیباتر کردن بیشتر. ساعت ها میتوان در چانگی چرخید و لذت برد.
در این فرودگاه همه چیز الکترونیک و خودکار انجام میشد از دریافت کارت پرواز و اتیکتهای چمدان بگیر تا تحویل چمدان و چک پاسپورت و خروج از کشور. برای همه چیز دستگاه طراحی شده بود و خودمان مسئول انجام کلیه امور مرتبط بودیم. پیشرفته و در عین حال راحت و ساده.
در حالی که در پرواز ایرآسیا نشستهام این چند روز در سنگاپور را مرور میکنم. سنگاپور، کشوري بسيار زيبا، تميز، امن و جذاب. با سيستم حمل و نقل عمومي خيلي خوبي که براي رفتن به هرنقطه از شهر قابل استفاده است. شهري مدرن با ساختمانهاي بزرگ و خيابانهاي عريض و گل و گلكاريهاي زيبا. همهجا واي فاي رايگان در دسترس بود. از مترو بگير تا پاساژ و رستوران و باغ. و این سنگاپور را به یک مقصد گردشگری برتر تبدیل کرده است. براي ما كه مراسم سال نو ميلادي آنجا بودیم، يكي از بهترين و بابرنامهترين جشنها را داشت. آتشبازي وسيع و بزرگ در كنار تزيينات زيباي گوشه گوشه شهر خاطرات زيبايي را برایمان ساخت.
البته سنگاپور كشور نسبتا گرانی است و این را نمیتوان منكر شد. هر دلار سنگاپور کمی از دلار آمریکا ارزانتر است و هزينه تفريحات همه نسبتا بالا. شايد بزرگترين مشكل در سنگاپور پيدا نكردن غذاهاي فست فود و زنجيرهاي باشد. مردمي كه شديدا عقيده دارند فست فود غذاي سالمي نيست و در فودكورت بزرگترين پاساژهاي شهر هم نميتوان آنها را پيدا كرد و تنها غذاهايي به سبك مالايي و چيني به وفور ديده ميشود و اين به نظر من با توريستپذيري بالاي اين كشور مغايرت دارد. کمربندم را میبندم. وقت فرود در فرودگاه کوالالامپور رسیده است.
لیست هزینههای ما در سنگاپور به ازای هر نفر:
گاردنز بای د بی 28 دلار
اسکای پارک 26 دلار
پل کانوپی 8 دلار
ورودی باغ ارکیده 5 دلار
کارت مترو 25 دلار
خورد و خوراک 30 دلار
قیمت دلار سنگاپور در زمان سفر: 10055 تومان