اردیبهشت بریم شیراز

4.5
از 10 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
اردیبهشت بریم شیراز

سلام و وقت بخیر خدمت دوستان عزیز در سایت لست سکند امروز بالاخره بعد ازمدت ها زمان خالی بدست آوردم که سفرنامه و خاطرات سفر شیرازی که با همسرم به این شهر زیبا داشتیم، را اول برای خودم و بعد برای اشتراک گذاری با دوستان لست سکندی ثبت کنم. مثل سفرنامه های قبلی هدف از اصلی از این نوشتن این سفرنامه، اشتراک گذاری چندین عکس، از زیبایی های ایران عزیز است.

برنامه ریزی پیش از سفر:

10 فروردین 1402، نگاهی به تقویم روی میز انداختم، تعطیلات عید فطر بسیار وسوسه انگیز بر روی اردیبهشت ماه خودنمایی می کرد. به صورت اتفاقی، نگاهی به سایت های رزواسیون هتل در شیراز کردم و دیدم بلههههه، از الان برای این تاریخ، تقریبا 75 درصد هتل های شیراز پر شده و جای خالی ندارند، رفتم سراغ بلیط هواپیما، اوه اوه اون که از همین الان کامل پر شده!

یکم مردد شدم بین این که این تعطیلات بریم سفر خارجی مثلاً استانبول و یا اینکه بریم شیراز، هوای استانبول را چک کردم و دیدم فعلا یکم هوا سرده پس تصمیم را برای رفتن به شیراز گرفتم، ضمن اینکه هوای شیراز در ایده آل ترین حالت ممکن قرار داشت. پس مجدد رفتم سراغ سایت های رزواسیون هتل در شیراز برای انتخاب هتل و شروع به جست و جو کردم. با توجه به اینکه در بازه زمانی عید فطر، پروازهای شیراز پر شده بود، می بایست این سفر را زمینی می رفتیم.

پس برنامه سفر را به صورت یک شب توقف در اصفهان، سه شب در شیراز و در انتها یک شب شهرکرد برای مسیر برگشت در نظر گرفتم. الویت من در این سفر، بوتیک هتل ها و هتل های سنتی بودند، ولی با توجه به شلوغی شهر شیراز، تمام بوتیک هتل های شیراز پر شده بودند، مورد بعدی این بود که با توجه به اینکه با ماشین قصد سفر داشتم، وجود پارکینگ برای من الویت بالایی داشت.

پس به ترتیب، برای یک شب اصفهان، هتل سنتی اصفهان به قیمت یک میلیون و هشتاد هزار تومان، هتل الیزه شیراز به مدت سه شب به قیمت پنج میلیون و هفتصد هزار تومان و هتل پارسیان شهرکرد را به قیمت یک میلیون و صد تومان رزو کردم.

شروع سفر روز اول:

صبح ساعت هشت صبح، تهران را به مقصد شهر زیبای اصفهان ترک کردیم، مثل همه سفرهای بهاری، خنک های ابتدای صبح دیوانه کننده بود و با انرژی بسیار بالا به جاده زدیم. با توجه به اتفاقات سفر سال گذشته به اصفهان، تصمیم گرفتیم که صبحانه را از خانه برداریم و در استراحتگاه های بین راهی توقف نکنیم. سال پیش بیش از 2 ساعت برای صرف صبحانه در مجموعه مهر و ماه معطل شدیم

01.jpg
 مسیر تهران به اصفهان
02.jpg
صبحانه روز اول

بله همانطور که از عکس بالا مشخص است، اسپانسر این سفر ما محصولات رامک و نامی نو می باشند. البته کاملا شوخی می کنم. بعد از صرف صبحانه، اولین ایستگاه ما برای گردش و لذت از سفر جاده ایم شهر زیبا کاشان بود.

03.jpg
جاده اصفهان

این موتورها که در تصویر می بینید، یک گروه شش نفره از آلمان بودند که برای گشتن ایران به کشور زیبای ما سفر کرده بودند و واقعا چه موتورهای BMW باحالی داشتند. یکمی باهاشون هم کلام شدم و دیدم مسن ترین اونها، 65 سالشه، یکم برام تعجب آور بود، که با این سن از آلمان تا اینجارو با موتور اومده بود!

به کاشان که رسیدیم، به خانمم گفتم بیا باز یه سر به باغ فین بزنیم، سال گذشته شلوغی باغ فین موجب شد بی خیال بازدید این مجموعه تاریخی و بسیار زیبا بشویم. به باغ فین که رسیدیم، دیدیم خداروشکر، امسال شانس بازدید داریم. اتفاقا دوستان آلمانی هم در حال بازدید از مجموعه باغ فین بودند. تقریبا جمعیت اندکی در مجموعه وجود داشت و با خیال راحت می شد از این مجموعه زیبا بازدید کرد.

04.jpg
مجموعه فین
05.jpg
مجموعه فین

یک توصیه دوستانه در بازدید از جاذبه های تاریخی ایران، سرتون رو بالا نگه دارید!

06.jpg
مجموعه فین (سقف های زیبا)

حدود ساعت 4 عصر بود که شهر زیبای اصفهان رسیدیم. مستقیم به سمت هتل سنتی اصفهان رفتیم تا هم کمی استراحت کرده باشیم و هم سریع به بازدید از مناطقی از شهر زیبای اصفهان و جاهای دیدنی اصفهان برویم.

07.jpg
هتل سنتی اصفهان

هتل سنتی اصفهان واقع دربافت تاریخی شهر اصفهان و در بازار اطراف نقش جهان می باشد. هتل پارکینگ مناسبی داره ولی فاصله ای 100 متری از هتل داره، یکم فقط دسترسی به پارکینگ با توجه به باریک بودن مسیر سخت می باشد ولی خیلی ترسناک نیست. در کل ما از اقامتون در این هتل راضی بودیم، فضای هتل به شدت آرامش بخش بود و اتاق ها تمیز بودند، فقط تجهیزات داخل اتاق کمی قدیمی و کهنه شده بودند. بعد از جابه جایی وسایل، ابتدای امر به رستوران هتل رفتیم، در واقع کافه هتل، اگر در این هتل اقامت هم نداشتید، کافه هتل به اسم کافه هیچ، واقعا جای تماشایی و آرامش بخشی هست.

08.jpg
کافه رستوران هیچ
09.jpg
 ناهار

بعد از ناهار، پیاده به سمت میدان نقش جهان حرکت کردیم. پیاده روی در بازار اصفهان بی نهایت لذت بخشه، زمان در این بازار سال هاست متوقف شده. بلاخره رسیدیم به نقش جهان!

10.jpg
میدان نقش جهان
11.jpg
کاخ عالی قاپو

بر خلاف باغ فین، امسال هم امکان بازدید از کاخ عالی قاپو برای ما فراهم نشد، کاخ در روزی که ما اصفهان بودیم، بازدید نداشت. این رو به فال نیک گرفتیم که مجدد برای دیدن اصفهان باید به این شهر زیبا بیاییم.

بعد از حدود یک ساعتی نشتن و لذت بردن از میدان نقش جهان، مجدد به سمت هتل برگشتیم تا اینبار با توجه به جاری بودن آب در زاینده رود، با ماشین به سمت پل خواجو برویم.

12.jpg
 پل خواجو

در کنار این پل زیبا، مجموعه شهرداری اصفهان خوش سلیقه به خرج داده بود و ماکت های بزرگی از ساختمان ها زیبایی که زمانی در اصفهان موجود بوده و اکنون از بین رفتن تحت عنوان نیمه گمشده شهر اصفهان به همراه توضیحات برای بازدید قرارداده بود. تقریبا تمامی این مجموعه ها، که هرکدامش می توانست جاذبه توریستی دیگری برای شهر اصفهان باشد، توسط حاکم وقت اصفهان به اسم ظل السلطان از بین رفته بودند. و چه بسیار حرف های ناپسندی که نثار این سلطان نکردیم.

13.jpg
عمارت باغ هزار جریب و عمارت نمکدان
14.jpg
عمارت گلدسته و نمایی از پل

زاینده رود پرآبی را برای همه اصفهانی ها و ایران آرزومندم، زاینده رود بدون آب، نیمی از جاذبه های اصفهان را کم می کند. در همین حال بودم که با یکی از رفقای اصفهانی تماس گرفتم و جویای احوالش شدم. به توصیه این دوستمون قرار شد سری هم به خیابان چهار باغ بزنیم که ظاهرا هم سنگ فرش شده و هم بخشی از آب زاینده رود به این خیابان هدایت شده بود. خلاصه به سمت چهار باغ رفتیم و شام هم از یکی از لقمه کبابی های چهارباغ، سه عدد لقمه کباب واقعا خوشمزه خریداری کردیم.

15.jpg
خیابان چهارباغ

بعد از چهارباغ، مجدد به سمت هتل سنتی اصفهان رفتیم، صفای هتل با خنک تر شدن هوا بیش تر هم شده بود. اندکی در حیاط هتل نشستیم و بسیار لذت بردیم از یک شب اقامت در اصفهان زیبا.

16.jpg
شب هتل سنتی اصفهان

روز دوم سفر:

صبح ساعت 8، برای صرف صبحانه به کافه هتل رفتیم، با توجه به اینکه هنوز مسیر طولانی تا شهر شیراز داشتیم و احتمال می دادیم که مسیر شلوغ باشد، سعی کردیم زود به سمت شیراز حرکت کنیم.

17.jpg
 صبحانه هتل
18.jpg
مسیر اصفهان به شیراز

باتوجه به اینکه صبحانه هتل را به صورت مفصل زده بودیم، در طول مسیر برای ناهار توقف نکردیم. حدود ساعت سه چهار بعد از ظهر به مجموعه پاسارگاد رسیدیم. با توجه به فاصله 200 کیلومتری پاسارگاد با شهر شیراز، تصمیم گرفتیم به بازدید از این مجموعه برویم و در زمان صرفه جویی کنیم.

توضیح کوتاهی در مورد مجموعه پاسارگاد:

مجموعه میراث جهانی پاسارگاد مجموعه‌ای از سازه‌های باستانی برجای‌مانده از دوران هخامنشی است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس جای گرفته‌است. این مجموعه دربرگیرنده ساختمان‌هایی چون آرامگاه کوروش بزرگ، پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آب‌نماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطه مقدس و تنگه بلاغی است.

این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبت‌شده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به دلیل دارا بودن شاخص‌های فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.

19-3.jpg
مقبره کوروش بزرگ
20.jpg
پاسارگاد
21.jpg
پاسارگاد
22.jpg
پاسارگاد

یکم آفتاب تیز بود ولی نسیم خنک بهاری خستگی را از بدن بدر می کرد. داخل مجموعه، اتوبوس هایی قرار داشت که با خرید بلیط امکان بازدید از کاخ ها دورتر فراهم می شد. ولی هوا به قدری خوب بود که تقریبا ما تمام مسیر را پیاده رفتیم و از سفرمون در تاریخ لذت بردیم. فضا و لوکیشن طوریه که تا صبح میشه عکس گرفت و لذت برد.

23.jpg
مقبره کوروش بزرگ اینبار در کنار خورشید

بعد از بازدید از پاسارگاد، به سمت نقش رستم رفتیم ولی متاسفانه ساعت بازدید تا 17 بود و ما کمی دیرتر رسیدیم.

24.jpg
نقش رستم از بیرون

به ناچار به سمت شهر شیراز مجدد به راه افتادیم تا به هتل الیزه برسیم. از قبل می دانستم که هتل الیزه از بافت تاریخی شهر شیراز به دور است ولی پاکیزگی، داشتن پارکینگ و تعاریفی که ازش شنیده بودم موجب شد که این هتل را رزو کنم. البته پر بودن دیگر هتل ها شیراز نیز بی تاثیر نبود. ابتدای امر دوری این هتل یکم تو ذوق امون زد ولی با تحویل اتاق، رفتار مودبانه پرسنل و تمیز اتاق ها، این مورد به کلی بر طرف شد.

25.jpg

25-1.jpg
هتل الیزه اتاق به همراه نمای هتل(عکس از اینترنت)

یکم استراحت کردیم و چند قدمی در محله معالی آباد شیراز شروع به قدم زدن کردیم. خستگی مسیر خیلی زیاد بود به همین خاطر مجدد به هتل برگشتیم و تا شام رو در رستوران هتل بزنیم.

26.jpg
شام هتل الیزه

کیفیت غذای هتل واقعا مناسب و خوشمزه بود، فقط قیمت ها یکم از بیرون بالاتر بود. در انتهای شب هم با خستگی فراوان به اتاق برگشتیم و تا فردا رو پر شور شروع کنیم. با توجه به جاذبه های شیراز، اصلا زمانی نبود که بخواهیم به هدر بدهیم و باید زمان را به شدت مدیریت می کردیم.

27.jpg
 صبحانه هتل الیزه

صبحانه هتل با توجه به 4 ستاره بودن، یکم جا داشت متنوع تر باشه ولی تقریبا موارد صبحانه هر روز عوض میشد، چندین مدل آش هم داشتند که آش شیرازیشون خیلی خوشمزه بود. خلاصه بعد از صبحانه سریع به سمت مسجد نصیر حرکت کردیم.

28.jpg
مسجد نصیر

با رسیدن به مسجد نصیر ملک، با حجم بالای جمعیت مشتاق برای ورود به مسج روبه روشدیم. الکی نبود که همه هتل ها شیراز پر شده بودند، حجم گردشگرای ایرانی و خارجی واقعا بالا بود و به سختی میشد یک کادر خالی پیدا کرد. در این موارد هم باز توصیه می کنم که سرتون را بالا نگه دارید.

29-1.jpg
مسجد نصیر

تقریبا تمامی خانم های داخل شبستان مسجد، می خواستند یک نوع عکس بگیرند و تمام تلاشش خود را انجام می دادن تا فضایی را حتی شده به زور خالی کنند و مدل عکس پایین را ثبت کنند.

30.jpg
مدل عکس مورد نظر خانم ها

ولی با توجه به جمعیت انبوه موجود در مسجد، یک درصد هم احتمال نداشت به این عکس نزدیک بشوند.

31.jpg
شلوغی داخل شبستان

بعد از بازدید از مسجد نصیر الملک به سمت موزه نارنجستان پیاده حرکت کردیم. اونجا هم صف مشتاقان و بازدید کنندگان بسیار شلوغ و طویل بود، چاره ای نبود، نه زمان داشتیم که برویم و روز دیگه برای بازدید اقدام کنیم و نه از در روزهای آینده کاسته می شد، به ناچار رفتیم در صف بلیط فروشی !

32.jpg
نارنجستان
33-3.jpg
نارنجستان

وجود حوض و فواره وسط حیاط نارنجستان به خنک سازی هوای خیلی کمک کرده بود و فضا با آفتاب گرم، واقعا دلنشین و خوب بود.

34-1.jpg
نارنجستان (سقف ها)

بعد از بازدید از کل مجموعه، یک گوشه ای گیر آوردیم و حسابی از زویای مختلف عکس گرفتیم، بعد که عقده عکاسی تموم شد به سراغ خانه زینت الملوک رفتیم.

35.jpg
خانه زینت الملوک
36.jpg
خانه زینت الملوک
37.jpg
خانه زینت الملوک

آینه کاری و سقف های این خانه به شدت زیبا و دلنواز هستند. بعد از بازدید از این همه زیبایی و البته ماندن در صف های طولانی، حسابی گرسنه شده بودیم، لذا سریع به سمت رستوران هفت خوان، که از معروفترین و بهترین رستوران های شیراز هست حرکت کردیم. شانس اینبار با ما یار بود و هم جای خوبی پارک کردیم و هم خیلی سریع نوبت ما شد. البته خب قبل از ساعت یک به رستوران رسیدیم و بعد از آن، به شدت رستوران شلوغ شد. همسر که از تهران گفته بود میخواد شیراز فقط کلم پلو امتحان کنه ولی کباب بره موجود در منو به شدت وسوسه کننده بود و من رفتم سراغش. واقعا یکی از بهترین و لذیذ ترین غذاهایی بود که من در رستوران ها خوردم، حتما این مورد را امتحان کنید.

38.jpg
کباب بره
39.jpg
رستوران خوان و کلم پلو

بعد از صرف غذای یک وعده عالی به با ماشین به سمت دروازه قرآن رفتیم، با توجه به اینکه هتل الیزه، در محله معالی آباد شیراز قرار داشت، هنگام ورود به شهر، ما اصلاً دروازه قرآن شیراز را ندیده بودیم و از مسیر دیگه ای وارد شهر شده بودیم.

40.jpg
دروازه قرآن شیراز

البته آرامگاه خواجوی کرمانی هم در این قسمت از شهر شیراز قرار داره، که از شعرا و عرفای قرن هفتم می باشند. بعد از بازدید از این قسمت به سمت پارک باغ ارم شیراز حرکت کردیم. هوای شیراز هم به شدت فوق العاده بود، باران های بهاری به همراه رعد و برق های زیاد که چندتایی  از این رعد و برق ها هم به زمین خورد و صدای به شدت وحشتناکی تولید کرد. خلاصه طولانی مدت به گردش در باغ ارم سپری کردیم.

41.jpg
باغ ارم

البته باغ ارم هم مانند مابقی جاهای دیدنی شیراز، سرشار از جمعیت مشتاق بود و ولی گستردگی فضا باعث شده بود ازدحام جمعیت آزاردهنده نباشد. یک نکته ای،حتی اگر آلرژی هم نداشته باشید، در باغ ارم که سرشار از شکوفه های بهار نارنج هست، قطعا مست می شوید و ممکنه عطسه به سراغتان بیاد وای به حال من و همسرکه هر دو به خیلی از چیزها آلرژی داریم.

42.jpg
 باغ ارم

بعد از باغ ارم، دیگه وقت نیاز به استراحت داشتیم، پس مجدد به هتل برگشتیم تا استراحتی کنیم و مجدد برای بازدیدها برگردیم.

اول از همه به سراغ حافظیه رفتیم. در حافظیه هم جمعیت بسیاری در حال بازدید بودند. مدیریت حافظیه، دست به یک خوش سلیقگی زده بود و به صورت پیوسته، اشعار حافظ با صدای استاد شجریان از بلندگوهای مجموعه در حال پخش شدن بود، ولی جمعیتی که در حال بازدید بود، نه تنها به این نوای بی نظیر توجهی نداشت، بلکه درصدد جلب توجه بود و عده ای با آهنگ ساسی مانکن در حال رقصیدن بودند، واقعا جای تاسف داشت! آخه چرا یه عده باید بالای مقبره حافظ بخواهند با آهنگ ساسی برقصند. با همسرم دورترین نقطه به جمعیت را انتخاب کردیم و روی یک صندلی رو به مقبره نشستیم و صدای بی نظیر و ترانه مرغ سحر استاد را شنیدیم و لذت بردیم. یاد کنسرت همایون افتادم، جمعیتی که یک صدا مرغ سحر را می خواند و اشک می ریخت، ولی اینجا کسی کوچکترین توجهی به این صدای زیبا و اشعار نداشت، سرتون را درد آوردم، از ماست که برماست.

43.jpg
حافظیه
44.jpg
حافظیه

بعد از حافظیه به سراغ سعدیه رفتیم، اوضاع در سعدیه بهتر بود، آرامشی بر قرار بود و فردی خوش صدا، اشعار سعدی را می خواند و واقعا هم صدای خوبی داشت. برای من سوال شد، آدم های بازدید کننده همان آدم ها بودند، پس چرا در حافظیه اون رفتار را انجام می دادند! گوش دادن به اشعار استاد سخن سعدی، با صدای زیبا، حسابی سرحالمون کرد.

45.jpg
 سعدیه

مجددا به راه افتادیم و به سراغ شاه چراغ رفتیم، گفتیم برویم و سفرمون را از سیاحتی صرف به سیاحتی زیارتی تبدیل کنیم. در قسمت هایی از حرم، عکس های مربوط به ترور و حادثه تلخ شاهچراغ قرار داده بودند و محل شهادت هریک از این عزیزان را مشخص کرده بودند. عزیزانی که مظلوما از بین رفتند و داغشون تا ابد با خانواده هاشون باقی خواهد ماند.

46.jpg
شاهچراغ
47.jpg
شاهچراغ

بعد از زیارت حرم، ساعت از 10 شب گذشته بود و خسته و کوفته به سمت هتل برگشتیم تا برای فردا که برنامه بازدید از تخت جمشید را داشتیم آماده شویم. با توجه به شلوغی ها تصمیم گرفتیم که زود حرکت کنیم و تا به صف های طولانی بازدید برخورد نداشته باشیم.

روز سوم سفر:

ساعت 8 ، صبحانه خورده، لباس پوشیده به همراه کلاه نشستیم در ماشین و به سمت تخت جمشید حرکت کردیم.

نکته مهم: کرم ضد آفتاب حتماً استفاده کنید

خنکی هوا، اصلا اجازه نداد که من متوجه بشوم چه بلایی داره سر پوستم می آد، حتما هم از لباس های آستین بلند  استفاده کنید تا سطح تماس آفتاب با پوست شما به حداقل برسد. از این موارد که بگذریم، برای بازدید از تخت جمشید به حداقل 2 ساعتی زمان نیاز هست، اگر هم تمایل دارید می توانید تور لیدرهای که در مجموع هستند بخواهید تا راهنماییتون کنن و اطلاعات کاملی در این بناهای عظیم به شما ارائه دهند.

48-1.jpg
تخت جمشید
49.jpg
تخت جمشید
50.jpg
تخت جمشید
51-1.jpg
تخت جمشید
52.jpg
تخت جمشید

بعد از بازدید از مجموعه تخت جمشید، در بالای تپه ها دو مقبر دیده می شود، که حتما به این مقبره ها که یکی از آن ها متعلق به اردشیر دوم  و دیگری اردشیر سوم می باشد سر بزنید و علاوه بر بازدید از این مقبره ها، از viewpoint فوق العاده از تخت جمشید لذت ببرید.

53.jpg
مقبره اردشیر دوم
54.jpg
تخت جمشید از سمت مقبره اردشیر دوم

بعد از بازدید از تخت جمشید و نوشیدن دو عدد لیموناد در کافه هتل تخت جمیشد به سمت نقش رستم مجدد حرکت کردیم و تا بازدید از این مجموعه را هم از دست ندهیم. این آرامگاه که در فاصله 6 کیلومتری از تخت جمشید قرار دارد، مقبره 4 تن از پادشاهان بزرگ هخامنشی و نقش واره های از جشن ها و افتخارات دوران پرشکوه هخامنشی و ساسانیان می باشد. در این منطقه به ترتیب مقبره پادشاهان داریوش بزرگ، خشایارشاه، اردشیر یکم و داریوش دوم قرار گرفته است.

56-1.jpg
نقشواره پیروزی شاپور بر امپراطور روم

شاید همین نقش واره بر روی سنگ و ثبت پیروزی شاه ایران بر امپراطور روم باعث شده است که مردم محلی اسم این مکان را نقش رستم نام گذاری کنند و این اسم تا کنون پا بر جا مانده است.

57-1.jpg

کعبه زرتشت

FotoJet.jpg
مقبره خشایار شاه

در تخت جمشید برای یادگاری یکی از مگنت یکی از نقش های قدیمی را جهت یادگاری خریداری کرد که در بازدید از نقش رستم متوجه شدیم، این نقش در واقع مرتبط با  جشن تاج گذاری اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی است که در حال گرفتن اورنگ شاهی از اهورامزدا است و در زیر پای اسب او آخرین پادشاه اشکانیان قرار گرفته است.

59.jpg
تاجگذاری اردشیر بابکان

بعد از بازدید از مجموعه نقش رستم، جهت خنک سازی بدن، دو عدد فالوده شیرازی که خیلی هم جوابه زدیم بر بدن! اصلا تا شیراز بیایم و فالوده نخوریم!

60.jpg
فالوده شیرازی

بعد از نقش رستم، به سراغ نقش رجب رفتیم، البته نقش رجب فقط حاوی چهار نقش واره بر روی سنگ ها می باشد و نشانگر این موضوع است که این محل در گذشته مکان مهمی از اجتماع مردم ایران زمین بوده است.

61.jpg
 نقشواره شاپور، دومین شاه ساسانیان

با توجه به اینکه نقش رجب، کمتر بین مردم شناخته شده است، به غیر از ما و چند گردشگری که خیلی زود هم محل را ترک کردند، بازدید کننده ای دیگری نبود. به همین خاطر با خیال راحت در زیر سایه یکی از این نقشواره نشستیم و به خواندن تاریخ و داستان هریک از آن ها مشغول شدیم. بعد از این که حسابی به اطلاعات تاریخی خود اضافه کردیم، مجدد به شیراز برگشیتم تا کمی در تاریخ جلوتر برویم و به ارگ کریمخان برسیم.

62.jpg
ارگ کریمخان
63.jpg
ارگ کریمخان

تصویر بالا که بنظرم یکی از کارهایی که با سلیقه به مجموعه زند اضافه شده است، نمایشگر دو شاه و یک خائن است، خائنی که شاید بر زندگی امروز همه ما تاثیر گذار بوده و در طول تاریخ ایران زمین هم، از خائن ها کم نبوده اند. تصویر مربوط به یکی از جلسات کریم خان زند، با حضور لطفعلی خان زند و ابراهیم خان کلانتر( خائن به لطفعلی خان) می شود.

64.jpg
ارگ کریمخان

بعد از بازدید از ارگ کریمخانی، سری هم به موزه پارس یا عمارت کلاه فرنگی زدیم.

65.jpg
عمارت کلاه فرنگی

در این موزه هم به اشیا و نقاشی های جالب زیادی برخوردیم که دیدن آنها را به همه دوستان توصیه می کنم از جمله:

66.jpg
سند ازدواج مربوط به بیش از یک قرن پیش

بعد از عمارت کلاه فرنگی به سراغ حمام و بازار وکیل رفتیم

67.jpg
حمام وکیل
68.jpg
حمام وکیل

تقریبا 10 سال پیش که من به شیراز اومدم، حمام وکیل در حال مرمت و بازسازی بود و الان بعد از ده سال تقریبا به همان وضع سابق بود. راسیتش دیگه توانی در پاهایمان نمانده بود و فردا می خواستیم برگردیم، شیراز و جاذبه های این شهر خیلی بیشتر از این بود که بشود با یک مسافرت  سه شبه، به اتمام برسد. البته این برای ما جای خوشحالی داشت، به این خاطر که باعث می شد مجدد به این شهر زیبا و مهمان نواز سفر کنیم. به ناچار از روی خستگی به هتل برگشتیم و ساعت هفت شب از یکی از رستوران های شیراز برای وعده ای که نه نهار بود و نه شام خورشت قیمه با شکرپلو گرفتیم. من به این خاطر که اصالتا همدانی هستم و همدانی ها هم طبع شیرینی دارند، بسیار با این غذای شیرازی حال کردم!

روز چهارم سفر:

بعد از صرف صبحانه و تحویل اتاق، خیلی زود شیراز را به سمت یاسوج و سپس شهر کرد ترک کردیم و به راه افتادیم. هدف از انتخاب این مسیر برای برگشت، دیدن بخش هایی دیگری از ایران بود و ضمن اینکه قبلاً هم این مسیر را رفته بودم و می دانستم چه منظره های بکر و زیبایی در طول این مسیر وجود دارد.

69.jpg
 مسیر یاسوج
70.jpg
 مسیر یاسوج

به قدری مناظر مسیر چشم نواز بود که هر چند وقت یکبار، متوقف می شدیم و چند دقیقه ای عکاسی می کردیم و مجدد به راه می افتادیم. این اتفاق بارها و بارها در طول مسیر برای ما تکرار شد. به یاسوج که رسیدیم، وقت ناهار شده بود و حسابی گرسنه شده بودیم. از روی تابلوهای راهنما به سمت منطقه آبشار این شهر زیبا هدایت شدیم. چه منطقه با صفا و خوش آب و هوایی هم بود.

71.jpg
منطقه آبشار یاسوج

بعد از خروج از یاسوج به سمت منطقه سی سخت حرکت کردیم، این منطقه جاده زیبایی دارد که در داخل بخشی از منطقه حفاظت شده دنا و در میان جنگل های بلوط کشیده شده است. به نظر من یکی از بهترین و زیبا ترین جاده های کشور همین جاده است، مخصوصا اگر در اردیبهشت ماه در این مسیر در حال حرکت باشید. دوباره کار ما شد کنار زدن و عکس گرفتن و لذت بردن از سکوت و زیبایی بی حد وحصر این منطقه از کشور.

72.jpg
منطقه حفاظت شده دنا
73.jpg
منطقه حفاظت شده دنا

همه عکس های موجود در سفرنامه، بدون ادیت هستند و زیبایی عکس ها نشئت گرفته از خود طبیعت و بنای تاریخی می باشد.

74-1.jpg
منطقه حفاظت شده دنا
IMG_20230423_160211.jpg
منطقه حفاظت شده دنا

بلاخره به شهر کرد رسیدیم، با توجه به اینکه توقف های طولانی در کنار جاده داشتیم و این موضوع که ساعت ها را به عقب نکشیده اند، بخشی از مسیر را در شب رانندگی کردم، که حسابی خسته کننده شد.

75.jpg
هتل شهرکرد

روز آخر سفر و رسیدن به تهران

بعد از صرف صبحانه، که همراه با نان تازه تافتون بود که در هتل پخت می شد به سمت تهران حرکت کردیم.

76.jpg
صبحانه هتل شهرکرد

روز آخر سفرمون تقریبا چیز خاصی نداشت و فقط جاده بود و جاده تا رسیدن به تهران. البته در ابتدای راه اصفهان به قم، کاروانسرای شاه عباسی قرار دارد که الان بخش اعظم آن تبدیل به رستوران ارکیده شده است. صرف بازدید، سری هم به این مجموعه زدیم که اگر هوا مناسب باشد یا در شب ها، قطعا مجموعه بسیار عالی خواهد شد.

77.jpg
کاروانسرای شاه عباسی
78.jpg
کاروانسرای شاه عباسی
79.jpg
جاده اصفهان به قم

اینقدر که این سفر برای من و همسرم زیبا بود و مناظر و آثار باستانی پرشماری را توانستیم ببینیم، موقع تخلیه عکس ها از گوشی ها و دوربین متوجه شدم که مجموعا بیش از 3000 تا عکس از نقاط مختلف ثبت کردیم. خسته اتون کردم، زندگی همه گی پر از سلامتی، سفر و روزی

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر