به نام خدا
باسلام
با توجه به علاقمندی ما برای سفر به خارج از ایران تصمیم گرفتیم برای ماه عسل به اروپا بریم ابتدا در نظر داشتیم وارد کشورهای حوزه شنگن بشیم که متاسفانه بعد از کلی تلاش و صرف هزینه موفق به دریافت ویزای شنگن نشدیم لذا تصمیم بعدی سفر به صربستان است که با توجه به عدم لزوم ویزا تمایل ما برای سفر به این کشور بیشتر شد.
پس از جستجو در سایت لست سکند و بررسی قیمت ها متوجه سفر به آن کشور از طریق ترکیه شدیم ، تور های مسافرتی به اتفاق از پرواز پگاسوس برای انتقال مسافران از تهران به بلگراد استفاده می کردند و صرفا یک آژانس مسافرتی دیگر که پرواز اطلس گلوبال (اطلس جت سابق) را در برنامه تور خود داشت لذا با توجه به اینکه از کیفیت هواپیمایی پگاسوس تعریف خوبی وجود نداشت چاره ای جز انتخاب پرواز اطلس نداشتیم که می بایست حتما به تنها آژانس مسافرتی مراجعه و نسبت به تهیه تور اقدام می کردیم.
طی تماس با آژانس ، کانتر مربوطه خدمات هانیمونی (مثل تغییر عطر داخل اتاق ، تغییر بالش ها ، پارکینگ و...) را درباره یکی از هتل های بلگراد برای ما شرح داد که ما را ترغیب به انتخاب آن هتل نمود.
ما تور بلگراد به صورت 4 شب و 5 روز از تاریخ 96/10/2 تا 96/10/6 در هتل 4 ستاره موسکوا Moskva را با پرواز اطلس گلوبال با قیمت نفری 27،000،000 ریال رزرو کردیم.خدمات تور شامل : تور شهری بلگراد ، لیدر فارسی ، هتل ، پرواز و سایر خدماتی که شفاهی اعلام شده بود قرار می گرفت (که متاسفانه برخی از این خدمات ارایه نشد).
یکی از مهمترین مواردی که کانتر مربوطه به ما شفاهی و از طریق تلگرام ارایه کرد پارکینگ رایگان در هتل است که ای کاش این خدمات را در قرارداد مکتوب ذکر میکردیم (حتی درخواست ثبت موارد از سوی ما مطرح شد ولی کانتر گفت در واچر هتل درج امکانات مطرح شده وجود ندارد)
*** پیشنهاد می کنم هر شرط یا قولی را که بین طرفین به توافق رسید را در قرارداد ذکر کنید بدون نگرانی و رودربایستی
بعد از تحقیق در خصوص صربستان متوجه وجود روستایی به اسم DRVENGRAD شدیم که در حدود 200 کیلومتری شهر بلگراد قرار داشت برای سفر به این روستای زیبا و راحتی بیشتر در گشت و گذار ها از طریق سایت یوروپکار ایران برای مدت اقامتمون ماشین رنو Clio (ارزون ترین ماشین) به قیمت 96 یورو برای 4 روز را رزرو کردیم.
روز اول:
ما حدود ساعت 4 به فرودگاه امام خمینی رسیدیم و بعد از انجام اقدامات لازم جهت رزرو ماشین و کارت پرواز ساعت 6:30 تهران را به مقصد استانبول ترک کردیم
نمایی از هواپیما در مسیر تهران به استانبول بر فراز ابر ها
صبحانه - تهران به استانبول
ساعت پرواز از استانبول به بلگراد ساعت 10:30 به وقت استانبول می باشد (اختلاف ساعت تهران و استانبول 30 دقیقه می باشد)
پرواز ما هنگام رسیدن به فرودگاه استانبول در آخرین لحظه فرود به یکباره بلند شد که علاوه بر نگرانی مسافرین مجبور به دور زدن مسیر طولانی و فرود مجدد شد که منجر به از دست دادن زمان زیادی شد و هنگامی که رسیدیم به سرعت از گیت ورودی تا گیت خروجی را دویدیم تا به پرواز بلگراد برسیم
پرواز با 15 الی 20 دقیقه تاخیر از استانبول حرکت و ساعت حدود 10:30 به فرودگاه نیکولاتسلا شهر بلگراد رسید
میان وعده – استانبول به بلگراد
نمایی از شهر بلگراد در هواپیما
به دلیل اخباری که از لحظه ورود ایرانی ها به صربستان در اینترنت وجود داشت به شدت نگران لحظه ورودمان بودیم
هنگامی که از هواپیما پیاده شدیم مامور خانمی که مسئول بررسی پاسپورت های مسافرین است ما به همراه سایر مسافران ایرانی و ترکیه ای را با احترام به یه سمت هدایت کرد و گفت صبر کنید تا همه پیاده شوند.
حدودا20 مسافر (6 نفر ایرانی و بقیه ترکیه ای) را نزدیک گیت ورود برده و از مسافران سوالاتی را پرسیدند از اونجایی که جوان ترین مسافران من و همسرم هستیم بعد از پرسیدن سوالاتی که در ایران کجا کار میکنید و ... با لبخند گفت حتما برمیگردید؟ که من گفتم بله حتما چرا که نه!
اجازه ورود ما به صربستان صادر شد و بعد از عبور از گیت مهر ورود در پاسپورت ما درج شد
اصلا فکر نمیکردم این نوع برخورد با ما صورت بگیرد و آمادگی رفتار های بسیار بسیار بدتری داشتم که خوشبختانه بسیار محترمانه با همه مسافران رفتار شد
در لحظه ورود با زوجی آشنا شدیم که یک روز قبل از ما می بایست به بلگراد می آمدند اما از آنجایی که هواپیما با تاخیر به استانبول رسید از پرواز بعدی جا مانده لذا به هزینه اطلس گلوبال یک شب را در استانبول گذرانده و با پرواز بعدی که ما در آن سوار شده بودیم به بلگراد آمدند.
ما ساعت 10:30 به وقت محلی بلگراد به فرودگاه رسیدیم (اختلاف ساعت بلگراد با تهران 2:30 می باشد)
متاسفانه در بلگراد هیچ تور لیدری حضور نداشت فقط یک راننده ون از سمت یورو تور (کارگزاری که آژانس ایرانی با آن قرارداد داشت) ما 4 نفر را سوار بر یک ون کرد و به هتل هایمان رساند ، فرد راننده صرفا به زبان صربی و انگلیسی مسلط است
شهر بلگراد به بزرگی تهران نبود و هتل ما در بهترین موقعیت شهر قرار داشت
نمای بیرونی از هتل موسکوا
درب هتل موسکوا
"ما بدون تور لیدری وارد هتل شدیم و متاسفانه ما را به حال خود رها کرده بودند."
تا زمانی که اتاق ما آماده بشه سیم کارتی را که از ایران انتخاب کرده بودیم خریداری کردیم
سیم کارت برای شرکت MTS و به عنوان توریست سیم به فروش می رسید
اعتبار یک ماهه ، 10 گیگ اینترنت ، 30 دقیقه مکالمه بین المللی ، 120 دقیقه مکالمه داخل شبکه mts
سیم کارت فوق 1800 دینار صربستان قیمت داشت.
در نزدیکی هتل متوجه صدای موزیک شدیم به آن سمت که حرکت کردیم استیجی وجود داشت که کودکان در بالای آن به همراه برخی از مادران در حال خواندن موسیقی و ترانه های کریسمس هستند و مردم با کودکانشان در جلوی استیج در حال شادی و همخوانی با ترانه ها بودند
نکته جالب دیگر رقص مادران برای کودکانشان است که فرزندانش را به شادی و لذت بردن از کریسمس دعوت می کردند
شادی و لذت بردن از کریسمس
نکته دیگری که جالب توجه است سیگار کشیدن اکثر مردان و زنان صربی است که اکثرشان هم سگ داشتند
در همان لحظات اولیه ورودمان به صربستان و گشت زدن در خیابان های کنار هتل متوجه مردی شدم که سگش در خیابان مدفوع کرد آن مرد پلاستیکی را از جیبش درآورد و مدفوع سگ را برداشت سپس بعد از تمیز کردن سطح زمین دوباره به مسیر خودش ادامه داد ، همین اتفاق در ساعات اولیه ورودمان به صربستان کافی است که به فرهنگ مردم آنجا غبطه بخوریم.
مردی که در تصویر روی زمین نشسته و در حال تمیز کردن مدفوع سگ خود از روی زمین است
هنگامی که به هتل برگشتیم اتاق ما آماده شده بود
یکی از امکانات هتل که آژانس مسافرتی به ما وعده داده است داشتن وان در اتاق هتل است که متاسفانه اتاقی که به ما دادند وان نداشت.
بعد از اعتراض من به رزرویشن هتل یکی از کارمندان هتل به اتاق ما آمد و اتاق دیگری که وان داشت را به ما دادند.
تصاویری از اتاق هتل:
اتاق
توالت
حمام
روشویی
راهرو طبقه چهارم
سرتاسر راهرو های طبقات تصاویر مهمان های معروف هتل درج شده بود
به درخواست خودم ماشین را ساعت 3 بعد از ظهر از نمایندگی داخل شهر بلگراد می بایست تحویل میگرفتم برای همین بعد از تحویل اتاق به سمت نمایندگی یوروپکار حرکت کرده و ماشین را تحویل گرفتیم
ماشین ما در بلگراد از رنو Clio به اپل کورسا که هم رده بودند تغییر پیدا کرد
بعد از کمی چرخیدن در شهر به بزرگترین Shopping Center بلگراد به اسم Ušće tržni centar رفتیم و کمی از فروشگاه ها دیدن کردیم.
درخت بزرگ کریسمس در مرکز خرید Ušće tržni centar
روز خیلی سخت و خسته کننده ای را داشتیم لذا برای استراحت و خواب به هتل برگشتیم
در ایران کمی با برنامه های تاتر در این کشور آشنا شده بودیم و از اونجایی که من و همسرم عاشق رقص باله هستیم متوجه برنامه امشب تاتر اصلی شهر که روایت یک داستان با رقص باله است ، شدیم
بعد از سرچ در گوگل مپ و اطلاع از فاصله 7 الی 8 دقیقه ای سالن تاتر تا هتلمان تصمیم گرفتیم با در نظر گرفتن خستگی خیلی زیاد و کسر خواب 48 ساعته به سمت تاتر حرکت کنیم و با 10 تا 15 دقیقه تاخیر به سالن تاتر رسیدیم وقتی خواستم بلیط تهیه کنم مسئول بلیط فروشی گفت شروع شده گفتم مشکلی نداره ، متصدی فروش هنگامی که علاقمندی ما و دو نفر دیگه که آنجا بودیم را فهمید خیلی سریع از جا بلند شد و درب ورودی را باز کرد و گفت به طبقات بالا بروید
نکته جالب عدم فروش بلیط به ما بود و ما را به سالن تاتر هدایت کرد
نمیدانم طبقه سوم رایگان است یا از ما پول نگرفتند ولی همه صندلی ها را مردم علاقمند پر کرده بودند ، صندلی برای نشستن وجود ندارد مگر چند صندلی کناری که به صحنه نمایش دید نداشت ما مثل خیلی های دیگر کنار نرده ها ایستادیم و به همان شکل برنامه را تماشا کردیم
اگر بگویم بهترین تاتر زندگیم را دیدم دروغ نگفتم
نمایش یک داستان به صورت رقص باله که یک ارکستر 30 نفره با رهبرشان ، موزیک این نمایش را می نواختند.
استراحت بین نمایش
نکته جالب در حین نمایش را می توان اینگونه بیان کرد که حتی صدای نفس کشیدن تماشاچی ها هم نمی آمد چه برسد به صدای یک کودک یا بسته چیپس.
هنگامی که من با پچ پچ در گوش همسرم صحبت کردم اطرافیان طوری نگاهم کردند که دیگه این کار را تکرار نکردم
بعد از نمایش به هتل برگشتیم و استراحت کردیم.
روز دوم:
"قرار است تور گشت شهری با لیدر فارسی زبان برگزار شود که هتل به ما تاریخ دوشنبه را اعلام کردند که ما مجبور بودیم برای اینکه از برنامه عقب نمانیم برنامه خود را اجرا کنیم
ما کماکان منتظر تورلیدر هستیم و تماس هایی هم که با آژانس مسافرتی میگیریم جوابی نمی گیریم و اقدامی صورت نمی گیرد و ما را به حال خود رها کرده بودند"
یکی از مناطق کشور صربستان روستایی به نام DRVENGRAD در شهر موکرا گورا است ، این روستا توسط یک کارگردان برای یک فیلم برداری ساخته شده و به دلیل زیبایی بیش از حد آن یکی از مقاصد توریستی صربستان نیز شناخته میشد.
یکی دیگر از جاذبه های موکراگورا ایستگاه راه آن است که ابتدا و انتهای خط آهن یک ایستگاه می باشد از آنجاییکه اطلاعات در سایت ها به زبان صربی درج شده است به سختی میتوانستم اطلاعات لازم را به دست بیاورم اما متوجه شدم که در روز یک شنبه قطار ساعت 13:30 دقیقه از ایستگاه حرکت می کند و بعد از گذر از چند منطقه دوباره به ایستگاه مبدا می آید
در نتیجه طبق برنامه ریزی های صورت گرفته تصمیم بر بازدید از روستای رویایی DRVENGRAD و سفر با قطار توریستی در دستور کار ما قرار گرفت
ابتدا سفر با قطار را به همسرم نگفتم و تمایل به سورپرایز کردن ایشان داشتم لذا بعد از صرف صبحانه به سمت موکراگورا حرکت کردیم
به دلیل اهمیت حلال بودن مواد غذایی برای ما از کارمندان هتل پرسیدیم و یک نوع سوسیس و یک نوع کالباس را به عنوان غذای ترکیه ای و حلال به ما معرفی کردند.
از گوگل مسیر را سرچ کرده و نزدیک ترین مسیر را انتخاب کردیم ، نزدیک ترین مسیر حدود 200 کیلومتر برآورد می گردید که تقریبا 4 ساعت بدون توقف در حال رانندگی شدیم
مسیر بلگراد به موکرا گورا را میتوانم به جاده چالوس شباهت بدهم که تقریبا کل مسیر پر است از پیچ و خم های بسیار که عبور از چندین کوه را برای ما رغم زد.
جاده خلوت است ، با توجه به رانندگی در یک کشور دیگر کمی نگرانی در من به وجود می آورد.
مناطق بسیار زیبایی را در مسیر رفت طی کردیم ، چندین کلیسا در بین راه وجود داشت که به دلیل نبود وقت برای رسیدن به ایستگاه راه آهن و حرکت قطار امکان توقف وجود نداشت
در مسیر از کنار رودخانه درینا عبور کردیم که مرز بین صربستان و بوسنی همان رودخانه می باشد
نکته جالب هوای متفاوت در مسیر موکراگورا است در ابتدا هوا آفتابی ، بعد از 100 کیلومتر هوا بارانی و در نزدیکی روستا کوه ها پوشیده از برف شده است
مسیر بلگراد تا روستای DRVENGRAD را در فیلم یک دقیقه ای در سایت لست سکند بخش مسابقه آپلود کرده ام که روخانه درینا و مسیر کوهستانی با آب و هوا های متفاوت در آن به تصویر کشیده شده است.
بعد از 4 ساعت رانندگی بدون وقفه ، یک ربع قبل از حرکت قطار به ایستگاه راه آهن رسیدیم و وقتی خواستم همسرم را سوپرایز کنم متوجه شدم به دلیل اینکه مسافران به حد لازم نرسیده است (50 نفر) قطار حرکت نمی کند
غیر از ما خانواده دیگری هم بودند که تقریبا حدود 15 نفر از علاقه مندان به سفر با قطار همگی نا امید شدند و سوپرایز من هم خراب شد
بعد از 5 دقیقه رانندگی به روستای DRVENGRAD رسیدیم و بعد از پارک ماشین به داخل دهکده وارد شدیم
بلیط ورودی دهکده نفری 250 دینار می باشد
دهکده بسیار کارتونی ، زیبا و جالبیست که تصاویر آن را برایتان در زیر قرار می دهم
نقشه دهکده
کلیسا
نمای پانورما از ورودی دهکده تا کلیسا
بعد از گشت و گذار در دهکده تصمیم به صرف ناهار در رستوران بین المللی آنجا شدیم.
پیدا کردن غدای حلال برای ما محدودیت بزرگی است برای همین با مسئول رستوران صحبت کرده که به ما گفت گوشت گوسفند را سفارش بدهیم ما به شدت گرسنه بودیم و مجبور به سفارش گوشت گوسفند با سیب زمینی شدیم
منوی رستوران
غذایی که ما سفارش دادیم – گوشت گوسفند و سیب زمینی و نوشیدنی های به گفته خودشان بین المللی
گوشت همانند کشور خودمان طبخ شده و غیر از برنجی که در آب گوشت غوطه ور شده است همه غذاها بسیار خوشمزه بودند
فاکتور غذای ما که قیمت آن 1490 دینار شد
بعد از صرف غذا آماده برگشت شدیم
با توجه به اینکه مسیر رفت به دهکده کوهستانی ، خلوت ، با شیب های تند و خطرناک است لذا تصمیم گرفتیم از مسیر دیگری برگردیم
شب شده است ، بعد از پرداخت عوارضی وارد یک اتوبان بسیااااار تاریک شدیم که فاصله ما تا بلگراد را طولانی تر می کرد اما اتوبان با سرعت مجاز 120 کیلومتر در ساعت و بسیار استاندارد طراحی شده است
اکثر ماشین های با سرعت بیشتر از 120 کیلومتر حرکت می کردند که گاها من سرعت آن ها را بین 140 تا 160 کیلومتر تخمین می زدم
تصمیم به تغییر مسیر برگشت بسیار عاقلانه بود وگرنه اصلا معلوم نیست در این تاریکی مطلق از آن مسیر کوهستانی چگونه امکان عبور وجود داشت
پس از 4 الی 5 ساعت رانندگی به بلگراد رسیدیم و بعد از این روز سخت و طولانی فقط استراحت کردیم
نمای جاده ساحلی
به عنوان مثال اگر شخصی صرفا برای تفریحات شبانه به کشور دیگری سفر کند تفریحات شبانه در بلگراد با شهری مثل پاتایا اصلا قابل مقایسه نیست و پاتایا ده ها برابر از بلگراد شب های روشن تر و پر انرژی تری دارد
بلگراد را برای تفریحات شبانه اصلا توصیه نمی کنم.
روز سوم:
ما خوشحال از اینکه امروز حداقل تور لیدر را میبینیم و به گشت شهری می رویم به طبقه همکف جهت صرف صبحانه رفتیم
صبحانه مانند تمامی هتل های تهران و جهان تقریبا کامل است (البته اگر بخواهم با هتل قصر مشهد مقایسه کنم یک سوم هتل قصر مشهد تنوع وجود داشت) اما نکته قابل توجه املت ، نیمرو ، سوسیس تخم مرغ یا از این دست تقاضاها می باشد که یک آشپز همان موقع درخواست مهمان را انجام داده و نیمرو یا املت را تهیه می کرد. (تجربه ارایه سفارش و تهیه همان لحظه ای را من در هتلی 4 ستاره تاپ در پاتایا نیز داشته ام که بسیار دلپذیر است)
میوه های متنوع
گردو ، بادام ، فندوق و...
مربا ، انواع عسل و...
میز صبحانه ما و نیمرو که سفارش دادیم و همان لحظه تهیه شد
بعد از صرف صبحانه حدود ساعت 10 صبح به وقت محلی به سوی رزرویشن رفتیم و منتظر تورلیدر فارسی زبان ماندیم که برای تور شهری ما را هدایت کند که متاسفانه باز هم تور لیدر نیامد و رزرویشن هتل بابت برگزاری تور شهری نفری 45 یورو از ما پول درخواست کرد در صورتیکه آژانس به ما گفته بود تور شهری رایگان است
نفری 45 یورو از ما بابت گشت شهری تقاضا کردند که نصف مکان هایی که در تهران آژانس به ما وعده داده است درلیست آنها وجود ندارد آن هم بدون لیدر فارسی زبان
متاسفانه اگر اندک زبان انگلیسی و دانش اینترنتی ما نبود ماه عسلمان کاملا از بین می رفت
لطفا در انتخاب آژانس مسافرتی به شدت تحقیق کنید آژانس مسافرتی ما که دو سه طبقه در سهروردی خیابان خرمشهر با حدود 50 نفر پرسنل بدین صورت خدماتی را به مشتریانش ارایه می دهد واقعا جای تاسف داشته و باید از اینگونه آژانس ها حتما شکایت کنیم که برای حفظ اعتبار و آبرویشان (که البته اگر آبرویی داشته باشند) دیگر همچین اتفاقاتی را تکرار نکنند
در تهران کانتر مربوطه گفته بودند که از ما نفری 45 یورو بابت تور اخذ می کنند که ما درنرخ های جدیدمان آن را از مسافر میگیریم ولی برای شما رایگان است اما وقتی با آژانس تماس گرفته هر روز به ما میگفتند فردا با لیدر فارسی زبان برگزار خواهد شد.
ما برای تک تک ثانیه هایمان برنامه داشتیم و وقتی آژانس تور شهری را هر سری به فردا موکول می کرد به شدت برنامه های ما را تحت تاثیر قرار می داد و به ما ضرر وارد می کرد
ما مجبور شدیم به خیابان کنزا میهایلاکه در نزدیکی هتل است برویم
کنزا میهایلا (Kenza Mihaila) خیابانیست شبیه خیابان استقلال استانبول که پر است از مغازه های فروش لباس و مجسمه و کتاب
درخت بزرگ کریسمس در کنزا میهایلا
در نزدیکی کنزا میهایلا و هتل موسکوا خیابان دیگری به اسم اسکادارلیا (Skadarska) قرار داشت.
اسکادارلیا (Skadarska) خیابانی پر از رستوران های زیبا با گل ها و گلدان های طبیعی است ، فضای هنری در شب های اسکادارلیا نمایان است در یکی از رستوران ها دو سه نفر با ساز هایشان در میان میز های مهمان ها رفته و بالای سر هر میز نوازندگی می کردند
اسکادارلیا در شب
روز چهارم:
طبق معمول هر صبح که بیدار می شدیم پس از صرف صبحانه منتظر تور لیدر و تور گشت شهری می ماندیم که متاسفانه علیرغم پیگیری های ما از آژانس مسافرتی هیچ اقدامی در این خصوص صورت نمی پذیرفت و تنها جمله زیر را برای ما ارسال می کردند
"فردا حتما برگزار می شود"
فردایی که ما قرار است ساعت 12 اتاق را تحویل داده و ساعت 4 عصر به سمت فرودگاه برای برگشت برویم.
از آنجایی بی برنامگی آژانس مسافرتی ایرانی تمام برنامه های ما را تحت تاثیر قرار می داد ما تصمیم گرفتیم امروز به بازدید از بزرگترین کلیسای مسیحیان ارتدکس به نام سنت ساوا بریم
نمای رو به روی کلیسا
همان طور که در عکس پیدا می باشد رو به روی درب ورودی 4 ، 5 گدا نیز وجود داشت
البته در سطح شهر هم گداهایی کنار پیاده رو نشسته بودند.
متاسفانه کلیسا در حال بازسازی است و اجازه ورود به قسمت زیر زمین که گویا سالن زیبایی در آن قرار داشت ، میسر نبود
نمای داخلی کلیسا در حال تعمیر
ورودیه کلیسا
تنها گوشه ای از کلیسا جهت دعا و بازدید مراجعه کنندگان قرار گرفته شده است
بخشی از کلیسا که قابل بازدید برای عموم قرار داشت
نمای کناری از کلیسا سنت ساوا
بعد از کلیسا تصمیم گرفتیم بنزین زده و به قلعه بلگراد برویم
از رزرویشن هتل پرسیده بودم و برای بنزین به من NIS Petrol را معرفی کردند که پس از سرچ در گوگل در نزدیکی قلعه جایگاه سوخت شرکت NIS وجود داشت که پس از بررسی کارت خودرو از بنزین سوز بودن ماشین اطمینان حاصل کرده و سپس مسئول پمپ ، بنزین ماشین را پر کرد
فکر میکنم قیمت بنزین حدودا لیتری 1 یورو بود ما برای 550 کیلومتر مسیری که طی کردیم 32 لیتر بنزین زدیم
به سمت پارکینگ قلعه رفته و از آنجا وارد قلعه شدیم ، این امکان وجود داشت که ماشین را در خیابان های اطرف هم قرار داده و پول پارکینگ ندهیم ولی تصمیم ما پارک در پارکینگ قلعه بود
از دید من قلعه بلگراد یکی از بهترین دیدنی های صربستان می باشد.
قلعه ای بسیار بزرگ در یک منطقه خاص که هنگامی که در آن قدم میزدم یا از یکی از برجک ها بالا می رفتم دقیقا قدم زدن در قرون وسطی برایم تداعی می شد.
ورودی اصلی قلعه
درب های قلعه با روکش های آهنین
خندق میان دیوار اول و دیوار دوم (اصلی) قلعه
پل های ارتباطی روی خندق
برجک دیدبانی
برج دیدبانی از داخل قلعه
یکی از بهترین قسمت های قلعه بالارفتن از برجک است که ورودی آن نفری 50 دینار می باشد
ورودی برجک که بازسازی شده است
راه رو های بسیار جالب و تاریک برجک
یکی از نکات جالب طراحی قلعه موقعیت خاص آن است که اگر دقت شود قسمت شمالی قلعه با ارتفاع بسیار زیاد دیواره ها به رود دانوب منتهی شده و تقریبا ورود به قلعه را در زمان های جنگ بسیار سخت میکند ، ورودی های به خشکی هم با دو یا سه دیواره و خندق محفوظ نگه داشته شده اند.
نمای قسمت کناری قلعه از روی برجک
نماهای دیگری از قلعه
بعد از قلعه به هتل برگشتیم و متوجه صدای موزیک بلند در خیابان کنزو میهایلا شدیم ، گویا هر شب از ساعت 9 شب به بعد مراسم موسیقی زنده با خوانندگان معروف آن کشور برگزار می گردید.
جشن های شبانه در میدان جمهوری
بعد از مدتی که در مراسم ماندیم به سمت هتل رفتیم
روز پنجم
آخرین روز ما در بلگراد در حال سپری شدن است و ما متاسفانه هنوووووووز منتظر تور شهری و لیدر بودیم ، هرچقدر صبر کردیم خبری نشد
بعد از صرف صبحانه از کانتر آژانس پیگیر تور شهری شدم که به من گفتن تور شهری برگزار نمیشه و هزینه تور شهری استرداد می گردد (که متاسفانه هنوز که هنوزه و یک ماه از سفر ما میگذره ریالی پرداخت نکردند و نمی خواهند پرداخت کنند و حتی عذرخواهی درست حسابی هم نکردند که ما را مجبور به طرح شکایت کرده و درگیر مراحل شکایت می باشم.)
اگر در روز آخر خودمان پیگیر تور شهری نمی شدیم آژانس ما را باخبر نمی کرد
بعد از مشخص شدن اینکه تور شهری برگزار نمی شود چمدان هایمان را بسته ماشین و اتاق را تحویل داده و تا دینار آخر پولی که مانده بود را سوغاتی خریدیم
هتل هم بابت هر شب نگهداری از پارکینگ از ما شبی 20 یورو دریافت کرد (طبق قول آژانس مسافرتی در ایران هیچ هزینه ای نمی بایست دریافت شود)
ما به همراه دو مسافر دیگر هتل با کمی تاخیر از هتل حرکت کرده و به سمت فرودگاه رفتیم
فرودگاه بلگراد خیلی بزرگ نیست شاید به اندازه فرودگاه امام خمینی در تهران
بخش صدور کارت پرواز
فرودگاه نیکولا تسلا
بعد از گیت خروجی به سوی ورود به هواپیما
هنگام خروج مامور کنترل پاسپورت مهر خروجی را بر روی گذرنامه درج نکردند
این قضیه به شدت مرا نگران کرد لذا پاسپورت دو مسافر ترکیه ای دیگر را دیدم ، در پاسپورت هیچ کدام از آن ها مهر خروج درج نشده است حتی مسافری که بالای 10 بار به صربستان سفر کرده است. با دیدن پاسپورت ها و سوال از مسئولین قسمت کنترل پاسپورت متوجه شدم در صربستان روال کاری بدین گونه است
بعد از سوار شدن ما در هواپیما طبق زمان تعریف شده به استانبول رسیده و پس از کمی توقف به سمت تهران حرکت کردیم
کلام آخر:
نظرات شخصی من در این سفر:
- کشوری مناسب برای سفر های خانوادگی
- قیمت مناسب برای سفر به یک کشور اروپایی
- مردمی با نژاد زیبا و بسیار خوش اندام
- علاقمند به بچه و شهری پر از کودک و نوجوان
- علاقه شدید مردم به سگ و سیگار
- با فرهنگ و قانون مدار
- شهری نه چندان بزرگ و بدون تفریحات متنوع
- بافت شهری قدیمی
رفتن به این کشور را به همه علاقمندان سفر توصیه می کنم اما نه با آژانس مسافرتی که ما رفتیم.
علاقمندی ما برای پیدا کردن ایرلاین بهتر مثل اطلس گلوبال نسبت به پگاسوس باعث شد که به تنها آژانس موجود مراجعه کنیم که مشکلات بزرگتری در آن کشور را به ما تحمیل کرد لذا برای بار چندم از تمام کسایی که این سفرنامه را میخوانند توصیه میکنم در انتخاب آژانس و تنظیم قرارداد دقت فرمایند.
مشتاقانه نظرات ، پیشنهادات و سوالات شما خوانندگان گرامی در خصوص این سفرنامه را پاسخگو هستم
باتشکر