نگار امین الرعایا0
27 دسامبر2017
تایلند( پوکت، پاتایا، بانکوک)
هتل دوانجیت ریزورت در پوکت، هتل نتا ریزورت در پاتایا، هتل بایوک اسکای در بانکوک
سفری پرخاطره به سه شهر زیبا و توریستی تایلند
سلام به خواننده های عزیز لست سکند، من قبل از سفر خیلی تونستم از اطلاعات سفرنامه های سایت لست سکند استفاده کنم و برنامه ی خوبی چه از نظر اقتصادی و چه از نظر تفریحی برای سفرمون بچینم، به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم هم سفرنامه بنویسم تا بقیه دوستان بتونن از تجربه های سفر من هم استفاده کنن، چون من خودم قبل از سفر خیلی از این اطلاعات رو نداشتم و اگه از قبل بیشتر از این می دونستم با چی مواجه میشم مشخصا نهایت استفاده رو میتونستم از همه ی ساعات سفرم داشته باشم، کما اینکه خوشبختانه تا جایی که تونستیم بهترین استفاده رو از این سفر 10 روزه کردیم.
مقدمات سفر:
من برای رفتن به تایلند خیلی سفرنامه خوندم به خاطر اینکه میخواستیم با خانواده بریمو ترکیب تور روخودمون انتخاب کنیملازمبود اطلاعات کافی داشته باشیم، از سایت های بوکینگ و تریپ ادوایزر و لست سکند خیلی برای گرفتن اطلاعات استفاده کردم. چیزی که خیلی به ما کمک کردم برنامه ی مپ می بود که آفلاین از نقشه میتونستیم استفاده کنیم و جاهایی که برنامه ریزی کرده بودم رو روی نقشه مارک کردم و اونجا برای مسیر یابی خیلی به دردم خورد؛ چون خیلی اوقات بیرون که بودیم اینترنت نداشتیم و نقشه ی آفلاین یه مزیت بزرگ بود. اینو بگم که متاسفانه اغلب ایرانی ها تایلند رو جای خوبی برای خانواده نمیدونن درصورتی که اصلا اینطوری نیست ما یه خانواده ی پنجنفره هستیم دوتا دختر و یه پسر و بسیار از این سفر لذت بردیم. هر شخص خودش تعیین میکنه که به چه منظور به هر مکانی سفر کنه.
توری که بستیم به ترتیب سه شهر پوکت، پاتایا وبانکوک بود، دلیل این ترتیب انتخاب هم این بود که پوکت که تفریحات صبح تا بعد از ظهری داره و انرژی میخواد اول سفر باشه و همینطور بار پرواز داخلی ۱۵ کیلو هست وبه ازای هر کیلو بار اضافه یه چیزی حدود ۳-۴ دلار جریمه میخوره پس اول سفر که هنوز خریدی نکردیم و بارمون سبکه بهتره بریم اونجا و بانکوککه بیشتر برای خریده رو گذاشتیم آخر که بتونیم تا ۳۰ کیلو بار هم مجاز باشیم . کسایی که علاقه به تفریحات آبی دارن و طبیعت گردی ودیدن مناظر بکر به نظر من پوکت بهترین گزینه است.
روز اول سفر:
خوب شروع مسافرت ما از ۲۷ دسامبر بود، در واقع برای تعطیلات کریسمس این سفر رو انتخاب کردیم. پرواز ماهانرو انتخاب کردیم چون برگشتش ساعت ۱۱ شب بود و ما روز اخر رواز دست نمیدادیم در صورتی که تای ایرویز ساعت ۱۲ ظهر بود و با حساب اینکه باید ساعت ۸-۹ میرفتیم فرودگاه عملا یک روز کمتر میشد مسافرتمون. پس ماهان بهترین گزینه بود. ضمن اینکه ما تور نگرفتیم چون باید برای هر نفر 60 دلار می دادیم که برا 5 نفر میشد 300 دلار، اونم فقط برای ترنسفر فرودگاه و هیچ گزینه ی دیگه ای نداشت پس تصمیم گرفتیم خودمون توی هر شهر هر توری خواستیم انتخاب کنیم و ترنسفر و گشت ها با خودمون بود بنابراین قبل از رفتنمون در مورد حمل و نقل تحقیقات کردیم. ما از اصفهان ساعت ۱۳:۰۰ با ماشین شخصی راه افتادیمبه سمت فرودگاه امام خمینی بین راه توی مجموعه بین راهی مهر وماه توقف کردیم چون نزدیک شب یلدا بود تزیینات قشنگی انجامداده بودن، رفتیم طبقه ی بالا و اونجا بستنی خوردیم که خیلی خوشمزه بود، طعمبستنی های مکدونالد رو می داد بعد از کمی استراحت راه افتادیموساعت ۶ فرودگاه بودیمماشینوگذاشتیمپارکینگ شماره ۳ چون بقیه پارکینگارو بسته بودن.
تصویر 1: هواپیمایی ماهان
رفتیم داخل و کارای چک این رو انجام دادیم پروازمون ساعت ۹:۴۵ دقیقه بود و با تاخیر نیم ساعتی انجامشد طول پرواز تهران بانکوک هفت ساعت و سی دقیقه هست. به محض ورود به فرودگاه فرم ورود به کشور تایلند روبهمون دادن که باید مشخصاتمون رو وارد کنیم توش و بعد یه صف طولانی برای کنترل پاسپورت، اون رو همطی کردیم؛ ما ساعت ۸ صبح به وقت تایلند به بانکوکرسیدیم وساعت ۱۴:۳۰ پرواز داخلی به پوکت با هواپیمایی ویتجت داشتیم تو این فاصله یکمتوی فرودگاه سوارنابومی گشت زدیم ۱۰۰ دلار همچنج کردیم با قیمت ۳۰۶۸ که خیلی کمتر از شهره ولی چون ما ترنسفر نگرفتیم و خودمون باید تاکسی میگرفتیمبه بات احتیاجداشتیم؛ بنابراین در حد نیاز چنجکردیم.
تصویر 2: فرودگاه سوارنابومی
مدت پرواز بانکوک-پوکت هم یک ساعت و نیمه و ما ساعت ۴ رسیدیمپوکت از اونجا کنار در خروجی فرودگاه دوتا شرکت سمت راست وچپ در هستند که برای تاکسی و ون گرفتن هستن ما یه ون کرایه کردیم ۹۵۰ بت و ما روبرد به هتلمون توی منطقه پاتونگ به اسم دوانجیت ریزورت که فکر میکنممعرف حضور همه ی ایرانی ها هست. یک ساعت به طور معمول مسیرشه ولی ما توی ترافیکخوردیم ویکساعت ونیم تو راه بودیم توی هتل چک این روانجام دادیم و یه اتاق دوتخته و یه سه تخته طبقه ی سوم با ویوی برکه سمت چپ و استخر سمت راست بهمون دادن که واقعا منظره ی لذت بخشی بود.
تصویر 3: هتل دوانجیت ریزورت
همون شب بعد از اینکه وسایلمون روگذاشتیم تو اتاق نیم ساعت استراحت کردیم و پیاده راه افتادیم به سمت ساحل پاتونگ و خیابون بنگلا، از قبل با بررسی سفرنامه ها یه برنامه ی تقریبی تنظیم کرده بودم برای گرفتن تور و تفریحاتمون با توجه به همونا رفتیم آژانس گردشگری as tour and travel که شنیده بودمخوبه و واقعا همخوببود یه خانمی به اسم paulla مسئولش بود من تور هایی که میخواستم رو با کمپانی های مورد نظرم بهش گفتم و گفت بهترین هارو انتخاب کردی؛ تور جزیره جیمز باند با شرکت ب ب سیلیون به قیمت ۱۸۰۰ بت تور جزایر فی فی با شرکت سی استار ۱۸۰۰ بت و تور بامبورفتینگ با شرکت خائولاک سافاری ۱۵۰۰ بت که ما خیلی راضی نبودیم وتوی ادامه ی سفرنامه بهش اشاره میکنم. ما نصف قیمت همه ی تورها رو دادیم و قرار شد برای هر تور توی ایستگاه خودش مابقی پول روپرداخت کنیم
تصویر4 : کارت آژانس گردشگری as tour and travel و بروشور تورها
تا اومدیمتورهارو بگیریم ساعت ۱۱ شد بعدش از کنار ساحل پاتونگ قدم زنان رفتیم به سمت خیابون بنگلا توی مسیر کافه ها موزیکداشتن و انواع میوه های مختلف و خرچنگ و میگو وماهی و کنار خیابون گذاشته بودن برای سفارش غذا و چون کریسمس بود همه جا درخت کریسمس وتزیینات ونورپردازی داشتند.
تصویر 5: patong beach
تصویر 6: تزیینات کریسمس در خیابان ها
رفتیم مک دونالد شام خوردیم، ۴ تا ساندویچ و یه استریپس با سه تا سیب زمینی سرخ کرده و سه تا نوشیدنی شد ۹۵۰ بت. بعد از شام وارد خیابون بنگلا شدیم خوب به غیر از برنامه های غیرمجاز که نمیشه توی سایت گفت تیکه به تیکه هر کسی یه نمایشی میداد و بعدش انعام جمع میکرد، شعبده بازه رقص بریک، حلقه زدن و ... . برای برگشت از خیابون پشت بنگلا به اسم Rat Uthit 200 year road رفتیم به سمت هتل و توی راه هم دستفروشای میوه زیاد بودن که هر چی انتخاب میکردی رو برات اسلایس میکردن و توی نایلون با یه سیخ چوبی بهت میدادن تا بخوری ما هم انبه و آناناس خریدیم و خوردیم، آناناساشون فوق العاده شیرین و بهتر از ایران بود ولی انبه های شیرینی که توایران هست رو اینجا نخوردیم.
تصویر 7: میوه های تایلندی
توی تایلند هر ۵۰ متر یه مرکز ماساژه ما هم یکی روانتخاب کردیم و رفتیم برای oil massage به قیمت ۲۵۰ بت برای یکساعت و برگشتیم هتل چون فردا صبح ساعت ۷:۱۵ دقیقه ماشین تور جیمز باند میومد دنبالمون و ما همخستگی ۲۴ ساعت توی راه بودن روداشتیم بنابراین تخت تا صبح خوابیدیم.
تصویر 8: ورودی هتل دوانجیت که به خاطر کریسمس نورپردازی کرده بودن
روز دوم سفر:
امروز تور جزیره فی فی داشتیم ساعت ۷:۳۰ باید توی لابی می بودیم، صبحانه ی هتل دوانجیت خیلی خوب بود، از پنیر و کره مربا گرفته تا پاستا ولازانیا وسالاد و... . ماشین شرکت بعد از یک ربع تأخیر اومد دنبالمون و رفتیم به ایستگاه شرکت BB Silion. اونجا به صورت سلف سرویس با چند نوع دسر تایلندی و قهوه و آبمیوه و بیسکوییت پذیرایی شدیم و لیدر گروه که یه مرد مسلمان تایلندی به اسم dan بود برامون برنامه روبه انگلیسی توضیح داد و در آخر هم گفت که اگه میخواین خیس نشید کوله و کاور ضد آب هست اینجا میتونید بخرید که ما چون میدونستیم دیشب از توی شهر با قیمت پایین تر خریده بودیم و برای عکاسی وفیلمبرداری گفت اگه میخواید میتونیم ازتون فیلمبرداری کنیم و عکاسی و به قیمت ۱۴۰۰ بت از ما بخرید که ما چون میخواستیم بخریم ازش تو کل برنامه سعیکردیم بهش بگیم اونجاهایی که میخوایم رو ازمون حتما عکس بگیره، رفتیمسوار قایق پر سرعت دو موتوره شدیم ما آخر قایق نشستیم و بنظرم بهترین جا بود چون هم میتونستیم مناظر رو ببینیم تو حالت نشسته هم اینکه آفتاب نمیخورد توی سرمون.
تصویر 9: قایق شرکت بی بی سیلیون
چندتا جزیره ی مختلف رو رفتیم دیدیم، توی بعضی ها یک ساعت می موندیم و بعضی هارو از داخل قایق میدیدیم، یکیش رو هم سوار کایاک شدیم و از لابلای صخره های خیلی باریک با قایق رد می شدیم البته یه نفر کایاک رو هدایت میکرد بعضی از قسمت ها بهمون میگفت بخوابید و از زیر صخره ها عبور می کرد و آخر دست هم وارد یه قسمت شدیم که دورتادورش با صخره های بلند محصور شده بود و به معنای واقعی مثل بهشت بود؛ مهمترین جزیره، جزیره جیمز باند بود که به خاطر فیلم جیمز باند معروف شده بود و یه صخره وسط آب داره که روش خزه و سبزه گرفته و واقعا منظره ی قشنگی داره.
تصویر 10: کایاک سواری
تصویر11: جزیره جیمز باند
ناهار روتوی جزیره ی مسلمونا خوردیم که جزیره ی روی زمین نبود، مسلمونا اومده بودن با پایه هایچوبی وآهکی و بتنی برای خودشون یه شهر روی آب ساخته بودن، ناهار تورها معمولا غذای تایلندی بود که چند مدل سوپ تند بود و برنج و سالاد و اینجا ماهی ومیگوسوخاری که خیلی هم خوشمزه بود میگوهاش.
تصویر 12: جزیره مسلمان ها
تصویر 13: غذای تایلندی که توی جزیره مسلمان ها برامون تدارک دیده بودن
بعد از ناهار تو جزیره یه گشتی زدیمو مغازه هاشونودیدیم و مسجدشون و در آخر هم زمین فوتبالشون که کاملا معلق روی آب بود و اینجور که خودشون تعریف میکردن گاهی توی بازی بازیکنا پرت میشن توی آب و دوباره میان بالا روی زمین بازی. یه عکس دست جمعی گرفتیم روی زمین فوتبال با ویوی مسجد وشهر و بعد راهی ice cream cave شدیم، اینجا غاری بود که در اثر رسوب کردن املاح معدنی ساخته شدن و شبیه به بستنی قیفی هستند و هر یک سانتیمترش یه چیزی حدود ۲۰۰ سال طول میکشه که ساخته بشه.
تصویر 14: زمین فوتبال
تصویر 15: غار بستنی
اونقدر نسبت به منابع طبیعیشون حساس بودن واحساس مسئولیت میکردن که میگفتن اگه دست به دیواره های غار بزنین یا تیکه از اون رو با خودتون بخواید بیارید خود ما شما روتحویل پلیس میدیم،اونجا بود که یاد مردم غیور کشورمون افتادم با یادگاری هایی که روی سیوسه پل و بقیه ی آثار مینویسند. بعد از عکس گرفتن و لذت بردن برگشتیمسمت اسکله و اونجا هم دوباره ازمون با بستنی یخی و بیسکوییت و چای وقهوه و این چیزا پذیرایی کردن و راننده هم اومده بود دنبالمون سوار شدیم رفتیم سمت هتل یکم استراحت کردیم.
تصویر 16: بستنی یخی مخصوص تایلند که خودشون درست می کردن
یکی از دوستانمون که شش ماه سال رو پوکت زندگی میکرد زنگ زد و دعوتمون کرد برای شام رفتیم یه رستوران که ویوپونت خوبی برای ساحل پاتونگ بود ولی اینقدر باد میومد که نتونستیم تو تراس بشینیم برای غذا خوردن و مجبور شدیم بریم طبقه پایین پیتزای خیلی خوشمزه ای با سالاد و سیب زمینی خوردیم وبا توک توک برگشتیم سمت هتل و رفتیم ماساژ و بعد هم رفتیمهتل خوابیدیم تا برای برنامه ی فردا آماده بشیم.
تصویر 17: توک توک های پوکت
روز سوم سفر:
صبح صبحانه خوردیم و ساعت ۶:۴۵ توی لابی آماده بودیم، ماشین اومد دنبالمون که نسبت به هایس دیروز قدیمی بود اومدیم جلو بشینیم که گفت نمیشه یه عده که بچه دار هستند رزرو کردن و خلاصه مجبور شدیم بریم آخر ماشین بشینیم که باهاش داستان داشتیم از بس جاده خراب بود و ضربه میخورد اخر ماشین و مسیر طولانی بود همش حرص میخوردیم و البته میخندیدیم، خلاصه بعد از ۲:۳۰ ساعت رسیدیم به مزرعه ی لاک پشت ها که لاک پشتای غول آسایی رو نگهداری میکردن و پرورش میدادن.
تصویر 18: مزرعه لاک پشت های غول آسا
بعد از اون ۴۵ دقیقه دوباره تو راه بودیم تا رسیدیم به کمپ فیل ها، اولین برنامشون حمام کردن فیل بود که ما توی گروهمون یه خانواده ی روسی بود ماشالله به ما فرصت آب بازی با فیل روندادن و به عکس و فیلم اکتفا کردیم.
تصویر19: حمام کردن فیل
بعدش همه روجمع کردن یه قسمت، شوی بچه فیل بود که یه فیل کوچولو ساز دهنی میزد و کلاه سرمون میگذاشت و بوسمون میکرد تک تک و حلقه میزد و کلی کارای بامزه که خیلی جالب بود.
تصویر 20: شوی بچه فیل
بعدش رفتیم روی یه سکو به ارتفاع تقریبا ۳ متر که سوار فیل بشیم مامان بابام سوار یه فیل شدن و ما اصرار کردیم که سه تایی میخوایم با هم سوار یه فیل بشیم اونها هم گشتن یه فیل جوون رو برای ما آماده کردن که ۱۴ سالش بود توانایی حمل ما سه نفر همراه یه فیل بان رو داشت، فیلبانمون جوون بود و باحال، بهشگفتیم ازمون عکس و فیلم بگیر و میخوایم جای تو بشینیم روگردن فیل که پیاده شد و خیلی جالب بود که خیلی راحت به فیل دستور میداد که تند برو یا بهمون آب میپاشید و از قسمتای بلند بالا وپایین میرفت خیلی باحال بود و لذت بردیم به خاطر همینم وقتی پیاده شدیم بهش 100 بت انعام دادیم، یه سری عکس ازمون گرفته بودن و چاپ کرده بودن توی قابی که با فضولات فیل ساخته شده بود گذاشته بودن که ما بعد خیلی پشیمون شدیم که چرا ازشون نخریدیم.
تصویر21: سکوی فیل سواری
برنامه ی بعدی بامبو رفتینگ بود که نیم ساعت راه بود تا ایستگاهش، توی مسیر یه مزرعه ی آناناس بود که ایستادیم و عکس گرفتیم.
تصویر 22: مزرعه ی آناناس
روی هر قایق بامبویی ۲ نفر میتونستن بشینن و یه نفر که مثل تارزان بود با یه چوب بامبو کلک رو هدایت میکرد، بین راه هم یه جایی بود که تقریبا عمیق بود برای پرش توی آب با طناب بود که ما ایستادیم و باهاش پریدیم، خیلی تجربه ی متفاوت و لذت بخشی بود توی رودخونه ای بینجنگل بامبو واقعا مناظر فوق العاده ای داشت.
تصویر23: بامبو رفتنیگ
بعد از پیاده شدن رفتیم ناهار رو توی یه کافه رستوران مثل رستوران های جاده کرج خوردیم، اونجا سرویس بهداشتی های سنتی تایلندی داشتن که مثل دستشویی ایرانی ما بود ولی ارتفاع داشت، دیدنش برامون جالب بود که کشور های دیگه هم دستشویی شکل ایرانی ها دارن.
تصویر24: توالت تایلندی
۱ ساعت توی راه بودیم تا برسیم به آبشار، یه آبشار معمولی مثل آبشارای شمال خودمون که جلوش دریاچه داره اونجا بود که اونا خیلی ذوقشو میکردن البته روسها وتوریست هایی که از جاهای سرد اومده بودن برای آبتنی مثل بهشت میدیدن اونجارو، خلاصه ۴۰ دقیقه هم آبتنی کردیم.
تصویر 25: آبشار
بعد از آبتنی همینطور خیس حوله دور خودمون گرفتیم و رفتیم تو ماشین برای حرکت به سمت معبد بودای خوابیده و دیدن میمون هایی که اونجا بودن، مردم براشون ذرت و موز و خوراکی میخریدن بهشون میدادن، خیلی زیاد بودن و پرو، دیدن و غذا دادن بهشون خالی از لطف نبود.
تصویر 26: میمون های مقدس معبد بودای خوابیده
توی راه برگشت یه پل بود که جزیره ی پوکت رو از بقیه ی قسمت های تایلند جدا میکرد اونجا پیاده شدیم وسط پل ۳ طبقه بود و اکثرا خاکستر امواتشون رو کاهنا اینجا میوردن به آب میریختن که ما هم یک نمونه اش رودیدیم که داشتن خاکستر رو میوردن روی پل، بعد از عکس گرفتن سوار ماشین شدیم و تقریبا ۲ ساعت بعد توی هتل بودیم. بعد از کمی استراحت مثل هر شب رفتیم یه گشتی تو خیابونا زدیم میوه های استوایی خریدیم چون شب یلدا بود و بعدم ماساژ و برگشت به هتل برای خواب.
تصویر 28: شب یلدا و میوه های تایلندی
روز چهارم سفر:
روز سوم پوکت مخصوص جزیره فی فی بود، که به نظر من بهترین تور پوکت همین جزیره فی فی هست. مهمترین ویژگی جزایر فی فی اینه که هیچ وسیله نقلیه موتوری توی این جزایر نیست و سکوت مطلق همراه با صدای طبیعت رو میشه راحت حس کرد. اسکله ای که رفتیم برای سوار شدن قایق های تند رو خیلی شیک و بزرگ بود؛ شرکت سی استار پذیرایی خوبی ازمون کرد و توضیحاتی لیدر بهمون داد که اول میریم یه جزیره برای عکس و آبتنی و میان وعده و بعد از اون میریم جزیره ی دیگه برای ناهار و ریلکس کردن و بعد از اون هم اسنورکلینگ که عینک مخصوص با نی روی سرمون می گذاشتیم و میپریدیم توی آب، البته جلیقه می دادن ولی ما بدون جلیقه رفتیم و با کاور ضد آب موبایل از ماهی های رنگی زیر آب عکس گرفتیم و بعد هم باز رفتن به یه ساحل زیبا و آبتنی؛ دیگه ساعت 4 بعد از ظهر شده بود سوار قایق شدیم و با پذیرایی خیلی خوب میوه و آبمیوه به سمت اسکله برگشتیم. جزیره ی فی فی تور فوق العاده ای بود؛ ماسه های سفید و آرامشی که داشت آدم دلش می خواست چند روز بمونه و ریلکس کنه.
تصویر29: اسکله قایق های تند رو برای جزیره ی فی فی
تصویر 30: قسمتی که برای اسنورکلینگ بهمون عینک مخصوص دادن و پریدیم توی آب
تصویر31: اسنورگلینگ
تصویر 32: ساحل و قایق های وایکینگ ها
بعد از برگشت به هتل و یکم استراحت رفتیم توی شهر مثل هر شب و به مرکز خرید جانگ سیلون هم سر زدیم خیلی خوب بود هم قیمت هاش و هم اجناسش، ما فقط همینجا برای خرید رفتیم چون بار زیاد نمی تونستیم داشته باشیم توی پرواز های داخلی و خرید رو برای بانکوک گذاشتیم.
تصویر 33: مرکز خرید جانگ سیلون
روز پنجم سفر:
روز آخر پوکت چون پروازمون ساعت ۱۶:۳۰ بود باید دیگه ساعت ۱۳:۰۰ راه میفتادیم به سمت فرودگاه این نصف روز روگذاشتیم برای ریلکس کردن توی هتل، هتلمون ۳ تا استخر روباز داشت صبح یکمخوابیدیم و بعد از صبحانه رفتیم استخر البته قبلش با پذیرش هماهنگ کردیم که برامون تاکسی بگیره، برای فرودگاه تاکسی ون ۱۲۰۰ بت گرفت ازمون و به موقع همرسیدیم، گیت تازه باز شده بود بعد از ۱:۳۰ رسیدیم بانکوک.
تصویر 34: استخر هتل دوانجیت
تصویر 35: برکه ی داخل محوطه هتل دوانجیت
تصویر36: راهروی ورودی به اتاقمون
حالا باید چمدونارو تحویل میگرفتیمو میرفتیم پاتایا. ترمینال اتوبوس ها توی فرودگاه سوارنابومی طبقه ی پایینه کنار گیت ۸ بلیط اتوبوس به قیمت ۱۲۰ بت خریدیم هر یکساعت یکبار حرکت میکنه ، ۲ ساعت توی راه بودیموبرعکس ایرانکه توی اتوبوس پذیرایی میکنن اینجا ازین خبرا نبود. رسیدیم به ایستگاه جامتین توی پاتایا و ازونجا توک توک گرفتیم برای هتل که بین راه دبه کرد و گفت من فکر کردم یه هتل دیگه است و پیاده بشید پیاده شدیم یه توکتوک دیگه گرفتیم اونم تقریبا ۷۰۰ متر مونده به هتل گفت همینجا باید پیاده بشید و ۱۰۰ بت گرفت خلاصه ما یه تیکه ی آخر روپیاده رفتیمتا هتل که البته خیابوناش جزو دیدنی های پاتایاست. ولی حواستون باشه خیلی کلاه برداری می کنند توک توک هاشون.
هتل پاتایا نتا ریزورت بود سه ستاره که ما مجبور شده بودیم بگیریم به خاطر کریسمس هتل های ۴ ستاره گرون شد و هتل های سه ستاره ی خوب پر شد.هتل بدی نبود فقط کوچه اش تاریک بود وسوت وکور وگرنه از نظر مکانی نزدیک به واک استریت و سکندرود بود ولی خوب شب ها صدای دیسکو ها تا اتاق ما میومد.
تصویر 37: استخر هتل نتا ریزورت
رفتیمهتل استراحت کردیم و ساعت ۱۰ بود اومدیم بیرون که ببینیم تور میتونیم بخریم چون طبق برنامه تصمیم داشتیم بریم پارک سنگ های میلیون ساله رو ببینیم ولی همه ی تورفروشی ها بسته بودن. تو بیچ رود قدم زدیم و رفتیم سمت واک استریت، بنگلا رود پوکت به نظر من خیلی وقیح تر از اینجا بود، ولی واک استریت پاتایا خیلی اسمش بد در رفته. آخر واکاستریت دیسکو ایرانی و اینا بود که از کوچه هاش که میرفتی به سمت سکند رود رستوران ایرانی هم زیاد بود.آخر واک استریت ایرانی ها تور میفروختن که یکی از بروشوراشونوگرفتیم با ۵۰۰ بت میبردند. خلاصه میخواستیم ندیده برنگردیم ایران????
همگی با هم برگشتیم سمت بیچ رود و رفتیم برگر کینگ غذا خوردیم، چون دیگه ساعت یک و نیم بود کی اف سی تعطیل بود، غذا رو خوردیم و رفتیم هتل برای استراحت و تصمیم گرفتیمخودمون با توکتوک بریم.
روز ششم سفر:
صبح بیدار شدیم رفتیم صبحانه، خوب خیلی تنوعش نسبت به دوانجیت کم بود ولی بد همنبود، بعد از صبحانه رفتیم اتاقامون آماده شدیم و رفتیم سر خیابون توکتوکگرفتیم با ۱۵۰ بت رفتیم the milion years stone park بازم میگم حتما قبل از اینکه سوار بشید با راننده برای مبلغ توافق کنین. رسیدیم به پارک، اونجا هم ورودی برای هر نفر ۴۰۰ بت بود از قبل میدونستمکه هر یکساعت یکبار شوی کروکودیل هاست بنابرین ساعتی که رفتیم رو تنظیم کردم که بتونیم شوی ساعت ۱۱ رو ببینیم، ساعت ۱۰:۱۰ وارد پارک شدیم و تو مسیر سنگ های خیلی خیلی جالب رودیدیم که به صورت طبیعی طی میلیون ها سال شکل های قشنگی گرفته بود.
تصویر 38: پارک سنگ های میلیون ساله
زرافه ها، فیل ها، طاووس و ببر و پرنده های مختلف، یهقسمت بود که میتونستی با ۱۰۰ بت مرغ بخری به تمساح ها غذا بدی که خیلی تجربه ی جالب و خوبی بود، بعد از اونم ساعت ۱۱ شوی کروکودیل شروع شد که یه مربی میومد دم کروکودیلا رومیگرفت توی جای مشخص میکشیدشون و بعد دستشومیکرد داخل دهن کروکودیل و در آخر میخوابید روی زمین و سرش میرفت توی دهن کروکودیل.
تصویر 39: غذا دادن به کروکودیل ها
تصویر 40: شوی کروکودیل
تصویر 41: زرافه ها
شو که تمام شد رفتیم بیرون که ببینیم با چی باید برگردیم؛ یه ون گرفتیم با ۳۰۰ بت بردمون به رستوران ایرانی البرز که البته وقتی پیاده شدیم دیدیم تازه ساعت ۱۲ ظهره وگشنمون نیست پس تصمیم گرفتیم بریم یه ماساژ بگیریم و بعد بریم ناهار که البته همینطور که توی بیچ رود قدم میزدیم هوس کردیم بریم جت اسکی، ۱۰۰۰ بت برای نیم ساعت گرفت خیلی باحال بود چون دریای اینجا مواجه جت اسکی سواری روی این دریا با دریای خزر خودمون خیلی متفاوته، آبش که از بس شور بود چشمامون حسابی میسوخت ازین شوری، خیس آب شدیم و برگشتیم کنار ساحل پیش مامان بابام و اونجا هم یه دختر اومد گفت طرح حنا میزنه و التماس کرد که میخوام برمناهار بخورم با پولش، منو خواهرم یکی یه طرح زدیم؛ من روی مچ پام و خواهرم روی دستش، هر کدوم ۵۰ بت یکمنشستیم خشکبشیم و رفتیم ناهار رو توی رستوران ایرانی نایب آخر خیابون سکندرود خوردیم که خیلی عالی بود غذاش، ماهیچه و گردن و جوجه و کباب برگ سفارش دادیم واقعا کیفیتش خوب بود، بعد از اونم خسته و کوفته رفتیم هتل که یکم استراحت کنیمو دوباره شب بریم بیرون البته دیگه ساعت ۴:۳۰ بود که رفتیمهتل. یکم استراحت کردیموساعت ۶ از هتل زدیم بیرون رفتیم سمت belive it or not توی مرکز خرید royal garden plaza بلیط تونل وحشتشوخریدیم برای ۵ نفرمون ۲۲۰۰ بت دادیم البته با چونه زدن به این قیمت رسیدیم؛ به جالبی وترسناکی تونل وحشت شهربازی جنتینگ مالزی نبود ولی برای خودش خوب بود؛ بعدش اومدیمتوی مرکز خرید دوتا تیشرت خریدیم قیمتاش بد نبود و یه ترازو پیدا کردیم با سکه ی یک بتی برای هر نفر میتونستیمخودمونو وزن کنیم کلی اونجا خندیدم که چقدر چاق شدیم توی این چند روز.
تصویر 42: مرکز خرید رویال گاردن پلازا
بعد راهیه night bazzar پاتایا شدیم قیمتهاش خیلی مناسب بود یه سری خرید کردیم ازونجا و بعدمرفتیمماساژ تایلندی برای هر نفر ۲۵۰ بت و بعدمشامتوی berger king خوردیمو دیگه ساعت یک شب بود برگشتیمهتل و یکم توی اینترنت چرخیدیم و بعدم خوابیدیم تا فردا صبح.
روز هفتم سفر:
صبح از خواب بیدار شدیم دوش گرفتیمو صبحانه خوردیمو اومدیم چمدونهامونو بستیمرفتیمبرای chek out هتل نتا ریزورت و به پذیرش گفتیم برامون یه توکتوکبگیره برای ترمینال بانکوک توی خیابون شمال پاتایا که اونم ۲۰۰ بت تا اونجا ازمون گرفت.
تصویر 43: لابی هتل نتا ریزورت
پیاده شدیم رفتیم برای ایستگاه ekkamai بانکوک بلیط اتوبوس خریدیم برای هر نفر ۱۰۸ بت هر ۲۰ دقیقه هم حرکتش بود ۲ ساعت توی راه بودیم تا رسیدیم به ترمینال توی بانکوکپیاده شدیم و از ایستگاه اتوبوس کنار ترمینال سوار خط ۳۸ اتوبوس شدیم دقیقا سر کوچه ی هتل baiyoke sky بانکوک پیاده شدیم برای هر نفر ۱۶ بت گرفت. خیلی ترافیک بود ساعت هم ۳ ظهر بود با این حال هیچ خبری از آلودگی هوا و صدای بوق و این چیزا نبود. لابی هتل بایوک اسکای طبقه ی هجدهمه و بلندترین ساختمان توی تایلنده که ۸۸ طبقه داره. برای تا طبقه ی آخر رفتن باید دوبار آسانسور عوض میکردیم، سالن صبحانه اش طبقه ی ۸۱ و ۸۲ بود، اتاقای ما توی طبقه ی ۴۷ که برای صبحانه باید سوار آسانسور میشدیم میرفتیم. طبقه ی ۱۸ ازونجا میرفتیم طبقه ۷۷ که توی این طبقه هم مجسمه و توک توک و اتاق قدیمی و اینجور فضاها برای عکس گرفتن بود و یه سری دوربین که با. سکه ۱۰ بتی کار میکرد میتونستی از توش به صورت زوم شده شهر رو ببینی بود و ازونجا با تغییر آسانسور میرفتیم بالا، طبقه ی ۸۴ هم بالکن گردانش بود که نمای شهر رومیتونستی ببینی و ۳۶۰ درجه میچرخید خیلی لذت بخش بود، توی برج میلادم این تجربه روداشتیمولی اینجا شهرشون با اون ساختمون های بلند و پل های چند طبقه از اون بالا دیدنی بود.
تصویر44: هتل بایوک اسکای
یکم به هتل گردی گذروندیم بعدش رفتیم بیرون ناهار که البته دیگه ساعت ۷ شب بود توی رستوران ایرانی نور که نزدیک هتلمون بود ناهارمون رو خوردیم با کیفیت متوسط و بعدش night market بانکوککه توی منطقه پتونم هست دقیقا توی کوچه ی هتل بود تا ساعت ۵ که مغازه ها کار میکنن بعد از اون دست فروشا میان جلوی مغازه ها بساط میکنن و به اون میگن بازار شبانه، قیمتاش ارزون تر از مغازه ها بود ولی خوب کلا توی تایلند به پول ما مثل ایران بود قیمتا یکم خرید کردیم و بعدم خرید میوه ( به خصوص آناناس) و ماساژ که کار هر شبمون بود و بعدم هتل، یکم توی نت چرخ زدن و با خاله و عمه ها حرف زدن و بعدم خواب.
تصویر 45: نایت مارکت بانکوک
روز هشتم سفر:
چون خسته بودیم تا ساعت ۸ خوابیدیم بعدش دوش گرفتیم و رفتیم برای صبحانه خیلی صبحانه اش مفصل بود اما بیشترش غذاهای خودشون بود وبه مزاج ما خوشمزه نمیومد در حد تست بهش اکتفا میکردیم بعد از صبحانه رفتیم مرکز خرید mbk و ازونجا با bts رفتیم terminal 21 که هر طبقه اش رومثل یه کشور درست کردن، استانبول، روم، سانفرانسیسکو و ... و بعد با mrt رفتیم تا ایستگاه bts و ازونجام رفتیم سر کوچه هتلمون ایستگاه داشت و ناهار روتوی رستوران ایرانی شادی هوم توی soi 8 خوردیم که افتضاح بود، مونده بود غذاهاش ، بعدش میوه خوری ازین گاری های توی راه و هتل برای تجدید قوا.
تصویر 46: ترمینال 21
روز نهم سفر:
برای امروز میخواستیم بریم بازار شناور که هم هوا بارندگی و مه شد هم اینکه باید صبح ساعت ۶:۱۵ تو لابی آماده میبودیم دیدیم انرژیشو نداریم و نرفتیم. رفتیم صبحانه و بعدش هم مرکز خرید big c و central world که نزدیک هتل بود و پیاده رفتیم توی مسیر از کانال آبی که میخوره به رودخانه ی چائوپرایا رد شدیم و تصمیم گرفتیم فردا بیام قایق سواری، خلاصه برای ناهار رفتیم kfc که زیر مرکز خرید پالادیوم بود و بعد هم طبق معمول هر روز آناناس کوچولو هاروخریدیم و رفتیم هتل برای عصر هم رفتیم fashion mall خرید کردیم و شب هم مامان بابا که خسته بودن رفتن هتل ما هم رفتیم پیتزا کمپانی توی خیابون پتچبوری که اونم نزدیک هتلمون بود اکثر پیتزاهاش با کالباس خوک بود ما پیتزا مرغش که سبک تایلندی بود رو سفارش دادیم با سیب زمینی و سالاد شد ۵۳۰ بت بعد از شام رفتیم فروشگاه ۷-۱۱ آدامس و خورده ریز خریدیم ورفتیم هتل.
تصویر 47: پیتزا کمپانی
روز دهم سفر:
آخرین روز سفرمون شروع شد بعد از صبحانه اومدیم چمدونامون رو بستیم رفتیم لابی دیپوزیتمونو پس گرفتیم و چمدونا روتحویل هتل دادیم و رفتیم بیرون مرکز خرید آمارین پلازا یه سر زدیم و بعدش برگشتیم سمت کانال خلنگ سین سیپ بلیط قایق خریدیم بلیط یک روزه که هر چند بار هر ایستگاهی که میخوای سوار و پیاده میتونی بشی توی طول روز برای هر نفر ۲۰۰ بت از ایستگاه پتونم که اولین ایستگاه بود تا آخر کانال که میخورد به رودخونه ۶ تا ایستگاه بود ما تا آخرش رفتیم و توی راه برگشت ایستگاه بوبایی پیاده شدیم که یه سری هم به مرکز خرید bobae tower بزنیم، اونجا هم قیمتا خوب بود و هم جنسا، چیز خوب میشد خرید ساعت ۴ بود که دیگه برگشتیم ایستگاه منتظر قایق شدیم و رفتیم پتونم.
تصویر 48: کانال و قایق سواری
آخرین ناهار رو توی همون کوچه ی هشتم رستوران ایرانی سبلان خوردیم کیفیتش بد نبود یه خانم تایلندی به اسم لیلا اونجا بود که میگفت ۲۰ ساله با یه مرد ایرانی ازدواج کرده و یه دختر ۱۸ ساله هم داشت، زرشک پلو با مرغش از همه غذاهاش بهتر بود قیمتشم ۲۵۰ بت چلو جوجه کباب ۲۵۰ بت کباب چنجه ۳۰۰ بت یه کاسه ماست و خیار ۶۰ بت؛ تا غذارو خوردیم ساعت ۵ شد،رفتیم سمت هتل بابا و داداشم رفتن هتل من و مامان و خواهرم رفتیم توی بازار پتونم چنتا صابون تزیینی بخریم برای سوغاتی که هر ۳ تا دونه اش ۱۰۰ بت بود. ساعت ۶ شاتل هتل میبرد به ایستگاه قطار هواپیما ، ما خودمونو رسوندیم هتل و چمدونا رو تحویل گرفتیم و ۵ دقیقه به ۶ تو اتاق انتظار شاتل بودیم، ون ما رو برد به ایستگاه airport link اونجا بلیط خریدیم نفری۱۶ بت ۲۰ دقیقه ای رسیدیم طبقه ی پایین فرودگاه ساعت پروازمون۱۱:۳۵ بود ولی گیت چک این ساعت ۸:۳۰ باز شد بعد از اینکه کارت پروازمونو گرفتیم رفتیمبرای مهر کردن فرم مالیات( اگه از فروشگاه های برند خرید بیشتر از ۲۰۰۰ بت داشته باشین و بهشون بگین فرم مالیات براتون پر کنن میتونین توی فرودگاه مالیاتی که پرداخت کردین رو پس بگیرین چون شما که مقیم اون کشور نیستید نیازی نیست مالیات پرداخت کنین ) بعد رفتیم سالن بعدی و اونجا مالیاتمون که بهش میگن vat روپس گرفتیم و با باقی مونده ی پول های چنج شدمون بستنی خریدیم و بعدش از برگر کینگ ساندویچ و سیب زمینی سرخ کرده و دو کیلوهم میوه ی رامبوتان خریدیم و دیگه ساعت ۱۱ شده بود رفتیم سمت گیت برای سوار هواپیما شدن ساعت ۴:۳۰ به وقت ایران پروازمون نشست تهران، بابا وداداشمم رفتن ماشین رو از پارکینگ آوردن و من و خواهرمهم منتظر چمدونا شدیم، برای ۱۰ شب پارکینگ ۱۱۰ هزار تومن گرفته بود، حرکت کردیم به سمت اصفهان و ساعت ۱۰ رسیدیم خونه.
تصویر 49: میوه رامبوتان
امیدوارم سفرنامه ام براتون مفید باشه و بتونید استفاده کنید. در کل اگه بخوام بگم تایلند بین سفرهایی که رفتم خیلی خوب بود و از اون دسته سفر هاست که آدم دوست داره دوباره تکرار بشه براش.