سفری شاد و پر هیجان در هند
سلام
چند روزی بود که تصمیم گرفتیم از بین کشورها هند رو برای سفرمون انتخاب کنیم ( شهرهای دهلی ، آگرا و جیپور ) یا به عبارتی مثلث طلایی . آژانس مورد نظرمون رو بعد از کلی تحقیق برای رزرو تور انتخاب کردیم و مدارک رو برای اخذ ویزا
فرستادیم براشون ( اصل پاسپورت امضا شده ،عکس، فرم مشخصات فردی،کپی شناسنامه و کارت ملی ) .
هتل های هر شهر رو هم بعد از تحقیق در گوگل و سایت بوکینگ انتخاب کردیم که ما در هر 3 شهر هتل های رادیسون بلو رو رزرو کردیم با پرواز ایر عربیا و دلیل ما از انتخاب ایرلاین ایرعربیا این بود که رفت به دهلی بود و برگشتش از جیپور بود و دیگه ما نباید یک روزمون رو از دست میدادیم و برمیگشتیم دهلی تا پروازمون به ایران انجام بشه.
بعد از دو هفته ویزامون اومد و هتل و پروازمون هم رزرو شد و کلیه مدارک برای ما ارسال شد.
تاریخ سفرمون هم در ماه آذر بود و زمان بسیار مناسبی برای سفر به هند، هوا نه خیلی گرم و نه سرد بود ، روزها با لباس خنک میشد رفت بیرون و شب ها هم بهتر بود سوئیشرت بپوشید.
روز سفرمون شروع شد و ما هم حرکت کردیم برای فرودگاه امام خمینی و راس ساعت پرواز ما انجام شد و از تهران رفتیم شارجه و بعد از چند ساعتی استاپ در شارجه راهیه هند شدیم. از ایرلاین ایرعربیا عرض کنم خدمتتون که خود هواپیما بسیار تمیز و خوب بود ولی به خاطر ارزان بودنش بیشتر قشر ضعیف از این پرواز استفاده میکنن و بیشتر مسافرهاش هم افراد هندی، پاکستانی، سریلانکا و افغانستانی بودن .
روز اول سفر(جمعه )
صبح زود رسیدیم فرودگاه و وسایلمون رو تحویل گرفتیم و از قبل متاسفانه نمیدونستیم که در هند یه مدتیه که صرافی ها کار نمیکنن ما هم لیدرمون اومد دنبالمون و با حلقه گل ازمون استقبال کرد و سوار ماشین شدیم و تعجب کردیم که چرا فقط ما دو نفرهستیم، تو مسیر لیدرمون گفت که کل این ۸ روز این راننده با ماشینش در اختیار شماست و ما خیلی خوشحال شدیم از انتخاب این شرکت برای رزرو تورمون ، لیدر توضیح داد که هر روز چه جاهایی میریم و چه ساعتی از هتل حرکت میکنیم و تازه لیدر اعلام کرد که صرافی تو هند نداریم و ما یه کم نگران شدیم و به ما گفتن که باید از فروشگاه ها خرید کنید و بقیه پولتون رو هم باز دلار میدن بهتون ، ساعت ۵ صبح رسیدیم هتل و باید تا ظهر برای گرفتن اتاق صبر میکردیم ، بعد از دو ساعت خوشبختانه اتاقمون رو به ما تحویل دادن و رفتیم استراحت کردیم و بعد صبحانه خوردیم و مجددا استراحت کردیم، ظهر بیدار شدیم و آماده شدیم و رفتیم خودمون برای گشت و گذار در شهر، یه ریکشا دوچرخه ای کرایه کردیم و یه کم شهر رو باهاش گشتیم ( خیلی شهر شلوغ و کثیف و پر از سرو صدا بود) یه بوی خیلی بدی از تمام شهر به مشامتون میرسید که تحملش سخت بود و من با کلی دستمال بینیمو پوشونده بودم ولی باز هم جالب بود برامون .
1 .خیابان های شهر دهلی
رفتیم که سیم کارت بخریم وارد فروشگاه فروش سیم کارت شدیم و بهمون گفتن که حتما باید عکس داشته باشید و ما هم نداشتیم متاسفانه و رفتیم تو کوچه ها دنبال عکاسی گشتیم و بالاخره یه عکاسی پیدا کردیم و عکس گرفتیم و سریع برامون چاپ کرد و رفتیم به سمت فروشگاه، عکس ها رو دادیم بهشون کلی تعجب کردن که چقدر سریع اینکارو انجام دادیم، بعد هم سیم کارتمون رو تحویل دادن و اینترنت هم برامون شارژ کردن و اومدیم بیرون (هزینه سیم کارت و شارژ اینترنت ۱۸۵ + ۳۶۵ روپیه).
یه ریکشا دیگه گرفتیم و رفتیم سمت مرکز خرید تا یه کم دور بزنیم و وقتمون بگذره، وارد مرکز خرید شدیم دیدیم برای وارد شدن ما رو میگردن و باید از زیر دستگاه رد بشیم عجیب بود برامون، مرکز خریدش خیلی بزرگ نبود یه کم دور زدیم توش ،بیشتر لباس و زیور آلات هندی میفروختن، یه کم خوراکی خریدیم و با ریکشا برگشتیم هتل دیدیم تو هتلمون عروسی دارن ،رفتیم و مراسم عروسی رو که از دم در هتل داشتن برگزار میکردن دیدیم خیلی جالب بود ساعت ها طول کشیده بود و مراسمات زیادی رو انجام دادن و ما هم مثل بقیه توریست ها داشتیم این مراسم رو میدیدم که یکدفعه از بین این همه جمعیت دو تا آقا اومدن سمت من و همسرم و ما رو دعوت کردن به رقص و ما هم با نهایت احترام ازشون عذرخواهی کردیم و نپذیرفتیم و رفتیم به سمت داماد و خود داماد از ما خواست که بریم و باهاش عکس بگیریم و ما هم عکس گرفتیم باهاش.
2 .مراسم عروسی و داماد هندی در شهر دهلی
اومدیم تو لابی عروس رو دیدیم ، دقیقا چیزی که تو فیلم ها میدیدیم ، عروس با آرایش زیاد و پر از طلا و جواهرات بود سر و گردنش، یه عکس هم با اجازه عروس خانم باهاشون گرفتم، اومدیم تو اتاقمون و استراحت کردیم برای فردا و گشت شهری.
دومین روز سفر( شنبه )
صبح بیدار شدیم و آماده شدیم و رفتیم صبحانه خوردیم ، رانندمون راس ساعت اومد دنبالمون و رفتیم با هم برای گشت شهری، بین راه لیدرمون رو که هندی بود ولی مسلط به زبان فارسی بود رو گرفتیم و به سمت اولین جاذبه که مقبره گاندی بود رفتیم، وارد محوطه شدیم جای بزرگ و سرسبزی بود و خیلی شلوغ، رسیدیم به مقبره گاندی ، برای ورود به مقبره باید کفشمون رو در میآوردیم و تحویل کفشداری میدادیم و بعد وارد میشدیم، لیدرمون یه کم توضیح راجع به گاندی که(هندو بود و رهبر سیاسی و معنوی هندی ها بود و در 30 ژانویه 1984 میلادی با شلیک گلوله ترور شد و به قتل رسید ) بهمون داد و چند تا عکس گرفتیم از محوطه و مقبره .
3 .مقبره گاندی در دهلی نو ( عکس از اینترنت)
بعد ازبازدید مقبره رفتیم به سمت سایت بعدی که مسجد جامع بود، درب ورودی مسجد تو کوچه ی شلوغ و باریکی بود و خیلی هم کثیف متاسفانه، برای ورود به مسجد هم باید لباستون مناسب باشه که خوشبختانه من یه شنل همراهم بود و گذاشتم رو دوشم ولی میشه بدون روسری وارد شد، وارد مسجد شدیم کفش ها مون رو هم در آوردیم و تو مسجد و محوطش گشتیم تقریبا بزرگ بود ، لیدر یک کم توضیحات راجع به مسجد بهمون داد، اینکه ( به دستور شاه جهان و در سال های 1650 تا 1656 میلادی ساخته شد و معمار این بنا هم معمار تاج محل بوده است ) و این مسجد رو به روی قلعه سرخ دهلی است .
4 .مسجد جامع دهلی ( عکس از اینترنت )
بعد هم سوار ماشین شدیم و رفتیم به سمت درواز هند، (که نمونه آن در کشورهایی مثل فرانسه و روسیه و ..هست) خیلی شلوغ بود خیلی ، کلی دانش آموز رو آورده بودن برای بازدید و کلی هم توریست اومده بودن برای دیدن ، ما هم با لیدرمون رفتیم و از نزدیک دروازه رو دیدیم و توضیحاتش رو هم شنیدیم که ( اینجا بنای یادبود ملی هند است و 42 متر ارتفاع دارد و ازسنگ ماسه قرمز و گرانیت ساخته شده و معمار این بنا هم شخصی بریتانیایی به نام سر ادوین لیتینز بود که این بنا به عنوان یادبود تمامی جنگ های هند شناخته میشود ، در زیر دروازه هند هم نماد سرباز گمنام ارتش هند با عنوان شعله جاویدان سرباز قرار دارد) تو محوطه آدم هایی بودن که عکس میگرفتن ازتون با دروازه و اگر میخواستید براتون عکس ها رو چاپ میکردن، خوراکی های جالبی هم داشتن که همشون تند بودن.
5 .دروازه هند در دهلی نو ( India Gate ) عکس از اینترنت
با لیدررفتیم به سمت کاخ ریاست جمهوری، یه کم منطقه تمیزتر و بهتری بود و خلوت تر، پیاده شدیم از ماشین و کاخ رو از بیرون دیدیم خیلی بزرگ بود وقشنگ ، تقریبا نزدیک قلعه سرخ دهلی بود، تو یه محوطه سر سبز و زیبا کاخ رو درست کردن،یه کم تو محوطه دور زدیم و عکس گرفتیم و لیدرمون هم توضیحاتی رو راجع به این مکان داد بهمون .
6 . کاخ ریاست جمهوری دهلی نو ( عکس از اینترنت )
بعد از اینجا رفتیم به سمت مقبره همایون ، ورودیش صف بود و باید بلیت میگرفتیم و ما هم بلیت ها مون و خریدیم (۱۰۰۰روپیه دو نفر) وارد محوطه شدیم خیلی بزرگ و سرسبز و زیبا بود به سبک چهار باغی های خودمون بود و شبیه به معماریه صفوی، وارد کاخی شدیم که مقبره همایون شاه اونجا بود(دومین پادشاه امپراتوری مغول بود که 15 سال در دربار ایران نزد شاه طهماسب پناهنده شده بود و بعد به کشورش بازگشت و همسرش هم حمیده بانو بیگم بود )این مقبره در منطقه نظام الدین و در مرکز شهر دهلی بود و متعلق به قرن شانزدهم میلادی است و این آرامگاه اولین باغ ایرانی ساخته شده در شبه قاره هند است و معماری هند از زمان همایون که شیفته فرهنگ و هنر ایرانی بود بیشتر از همیشه رنگ و بوی ایرانی به خود گرفت ، کاخی سرخ رنگ و زیبا بود وقتی طبقه دوم کاخ میرفتید منظره فوق العاده چشم نوازی رو میدیدید ، یه کم تو محوطه هم دور زدیم و کاخ های دیگه ای رو هم که اونجا بود دیدیم و رفتیم به سمت در خروجی .
7 . کاخ و مقبره همایون
8 . مقبره همایون
با لیدر رفتیم به سمت منار قطب (قطب منار)، توی راه لیدر یه کم راجع به منار برامون توضیح داد که ( به سبک منار جام افغانستان ساخته شده است و پنج طبقه دارد که به فاصله هر دو طبقه یک ایوان مدور دورتادور آن قرار دارد و طبق گفته لیدرمون با ارتفاع 72.5 متر بلندترین بنای آجری دنیاست و ثبت یونسکو هم میباشد و ورود به داخل و رفتن به بالای منار درحال حاضر ممکن نیست به دلیل چند خودکشی که قبلا انجام گرفته بود)
9 .قطب منار یا منار قطب ( عکس از اینترنت)
در اینجا گشت شهریمون تموم شد ولی ما با لیدرمون صحبت کردیم گفتیم میخوایم چند جای دیگه رو هم ببینیم، اون هم قبول کرد. رفتیم اول نهار خوردیم kfc . تور معبد آکشاردام رو هم خریدیم از لیدرمون (۶۰ دلار دو نفر) و رفتیم به سمت معبد ، خیلی خیلی زیباست این معبد، تازه ساخته شده، برای ورود باید از گیت بازرسی رد بشید و گوشی یا دوربین هم نمیتونید با خودتون ببرید، ما هم گوشی هامون و کیف هامون رو گذاشتیم تو ماشینمون و با لیدر رفتیم و وارد معبد شدیم، بینظیر بود خارق العاده بود اینکه هر چی بگم کم گفتم از زیبایی های این معبد، مسیرهای مختلف رو با لیدرمون رفتیم، وارد یه سالن بزرگی شدیم و سوار قایق شدیم و کل مراحل ساخت معبد رو دیدیم و راجع به ادیان هندی توضیح میداد در طول مسیر، بعد اومدیم بیرون و رفتیم به سمت سالن دیگه ای که شروع میکرد به توضیح درباره زندگی یه شخص مذهبی هندی در چندین اتاق پیاپی و به صورت ماکت و با پخش زنده.
بعد از اینجا هم رفتیم برای تماشای رقص آب، خیلی جدید و جالب بود رقص آبش ، یه داستان رو که در مورد الهه های هندی بود توضیح میداد با رقص نور، از اونجا هم رفتیم خود معبد رو دیدیم که چقدر زیبا کار کرده بودن چه گچ کاریهای زیبایی انجام شده بود خلاصه اینکه هرچی بگم کم گفتم از زیباییهای این معبد حیف و صد هزار بار حیف که نمیشد عکس گرفت از این مکان، و توضیحاتی هم که لیدرمون داد این بود که (حدود 11 هزار نفر استادکار و کارگر روی این بنا کار کردن همینطور هم کلی کشاورز و بانوهای محلی ، سال 2000 ساخت این پروژه زیر نظر گروهی شامل 8 راهب هندو شروع شد ، معماری بنا هم کاملا معماری سنتی و اصیل هندی میباشد و بخش های مختلف معبد هم شامل : سوآگاتام ، معبد ، آبیشک مندپ، نمایشگاه های هنری ، آب نمای آهنگین ، باغ های موضوعی میباشد )
10 . معبد آکشاردام دهلی نو ( عکس از اینترنت )
بعد از اینجا هم رفتیم به سمت هتل و رفتیم برای شام و استراحت تا فردا.
سومین روز سفر (يكشنبه )
صبح بیدار شدیم و رفتیم صبحانه خوردیم و آماده شدیم برای شهر گردی ، امروز قرار شد شهر رو خودمون بگردیم ، از دم در هتلمون یه ریکشا گرفتیم و گفتیم ما رو ببره تا درگاه نظام الدین ، بین راه ریکشاهای زیادی رو میدیدم که کلی مسافر سوار کرده بودن برامون جالب بود خیلی .
11 . ریکشا موتوری در هند
بعد از طی مسیر طولانی رسیدیم به درگاه نظام الدین در واقع از دهلی قدیم رفتیم به دهلی جدید ( نظام الدین یه شخص مذهبی بود و در واقع حکم امام زاده های ما رو داشت ) از ورودیه درگاه تا خود مقبره تقریبا ده دقیقه راه بود که باید از راه روهای سرپوشیده رد میشدیم که پر ازمغازه هایی بود برای فروش گل ، خدایا همه ی رنگ های عالم رو میشد اینجا دید چقدر رنگارنگ و زیبا بود ، رسیدیم به درگاه و باید کفش هامون رو در می آوردیم برای وارد شدن و تحویل میدادیم ، وارد محوطه شدیم خیلی شلوغ بود خیلی ، قشر ضعیف جامعه اونجا بودن خیلی ها برای عبادت و خیلی ها هم از شما درخواست کمک میکردن ، یه شخصی اومد و دید که ما توریست هستیم شروع کرد به توضیح دادن در مورد شخص نظام الدین ، خلاصه اینکه دقیقا مثل امام زاده های خودمون بود ، از اونجا اومدیم بیرون و تو مسیر خیلی از بچه های کوچیک بهمون میچسبیدن و کمک میخواستن ازمون و ما هم به یه سریشون کمک کردیم تا رسیدیم به بیرون بارگاه .
12 . ورودی مسیر درگاه نظام الدین
13 . راه رو های مسیر درگاه نظام الدین
14 . نظام الدین درگاه دهلی نو
از اونجا هم یه کم پیاده رفتیم که تو مسیر آدم هایی رو میدیدم که وسط خیابون 4 تا چوب گذاشتن و روش یه پارچه گذاشتن و همونجا زندگی میکردن ، غذا میخوردن ، میخوابیدن ، خدایا خیلی عجیب بود برام خیلی که مگه میشه آدم بدون هیچ سرپناهی و تو خیابون زندگی کنه به همراه چند تا بچه ی قد و نیم قد !!!
15 . زندگی های خیابانی در دهلی نو
یه ریکشای موتوری کرایه کردیم و ازش خواستیم ما رو بچرخونه، اون پیشنهاد داد که بریم و پورانا کیلا رو ببینیم ، ما هم رفتیم به سمت پورانا ، رانندمون خیلی آدم خوبی به نظر میرسید و محترم .
رسیدیم به پورانا کیلا که قلعه قدیمی شهر بود و رفتیم به سمت محوطه ، قبل از در ورودی باید از یه چها راهی رد میشدیم که خدایا نگو و نپرس هزار تا موتور یه دفعه اومدن که رد بشن و همه هم دستشون رو بوق بود دیوانه شده بودیم از این همه سر و صدا کلی هم خندیدیم. رفتیم به سمت در ورودی و تهیه بلیت ، بلیت ها رو گرفتیم البته بگم صف طولانی داشت ( 400 روپیه بلیت برای دو نفر)وارد محوطه شدیم خیلی بزرگ بود یه قلعه ی خیلی خیلی بزرگ ، قدم زدیم توش و رفتیم خود قلعه رو هم دیدیم و قسمت های مختلفی داشت با یه حیات خیلی بزرگ که همه رو دیدیم . این قلعه توسط شیر شاه سوری سلطان افغان بعد از حمله به همایون و تصرف دهلی در طی سال های 1538 و 1545 ساخته شد .
16 . ورودی قلعه پورانا کیلا (کس از اینترنت)
رفتیم به سمت رانندمون . سوار ریکشا شدیم و رفتیم برای نهار ( kfc ) غذا خوردیم و دوباره با راننده رفتیم جانتار مانتار رو هم دیدیم البته خیلی براش وقت نذاشتیم چون برامون جالب نبود .
به پیشنهاد رانندمون از اون جا رفتیم به سمت پارک لودی ( پنج حس ) ، یه پارک سرسبز و زیبایی بود با یه کاخ کوچیک وسطش ، اسم این پارک از سلسله ای به همین نام گرفته شده است . تفاوت این پارک با پارک های دیگه اینه که اولا وسعتش 90 هکتاره و یه جای خیلی خوبی برای تفریح و استراحت مردم و دوما آرامگاه چند تا از بزرگان و پادشاه هندی است ( آرامگاه محمد شاه ، اسکندر لودهی ، گنبد شیشا و گنبد بارا در این پارک توسط لودهی در قرن 15 بنا شده ) رفتیم توباغ دور زدیم و از اونجا هم رفتیم خود کاخ رو دیدیم . مردم زیادی هم برای تفریح و استراحت اومده بودن اینجا.
17 . پارک لودی در دهلی نو
برگشتیم به سمت راننده ، راننده بهمون گفته بود اگه علاقه دارید میبرمتون جایی که صنایع دستی و لباس های هندی داره ما هم بدمون نیومد و رفتیم اونجا ، نماد تاج محل رو خریدیدم و بعد راننده ما رو رسوند تا مترو و خودش رفت ( 600 روپیه کرایه یه روز ریکشا با راننده )، رفتیم وارد سالن مترو شدیم خدایا چقدر شلوغ بود اصلا نمیشد تصور کرد ، از یه نفر راهنمایی خواستیم که یه دختر خانم خوش برخوردی بود ایشون گفت که باید کدوم مترو رو سوار بشیم و ما هم ازش کلی تشکر کردیم و سوار مترو شدیم .
18 . مترو دهلی
رفتیم یه مرکز خرید و یه کم خوراکی خریدیم و دوباره با ریکشا برگشتیم هتل ، تو مسیر هوا یه کم خنک شده بود و باید سوئیشرت میپوشیدیم . رسیدیم هتل و شام خوردیم و استراحت کردیم.
چهارمین روز سفر ( دوشنبه )
صبح بیدار شدیم و صبحانه خوردیم و وسیله هامون رو جمع کردیم و اتاقمون رو تحویل دادیم و با رانندمون رفتیم به سمت شهر آگرا ، با رانندمون صحبت کردیم و بهش یه کم انعام دادیم که تو مسیر چند تا جاذبه هست و ما رو ببره تا ببینیم این جاذبه ها رو اون هم قبول کرد ، مسیر بسیار سرسبز و زیبایی رو طی کردیم .ازکوچه و پس کوچه های خیلی باریکی رد شدیم و با استفاده از گوگل مپ بالاخره رسیدیم به چینی کا روضه که ( مقبره علامه ملا افضل خان ،ادیب و شاعر مغول ) بود ، تقریبا یه جای خرابه بود خیلی بهش نمی رسیدن ، حیات تقریبا بزرگی داشت که توی حیات پر بود از سنجاب های زیبا و شیطون که دنبال غذا میگشتن ، اونجا رو دیدیم و یه شخصی بود اونجا که از محوطه مراقبت میکرد ، یه کم برامون توضیح داد راجع به مجموعه.
19 . چینی کا روضه ( مقبره ملا افضل خان)
بعد هم از اونجا رفتیم به سمت مقبره اعتمادالدوله بلیت تهیه کردیم ( 440 روپیه برای دونفر ) یه جای بسیار قشنگ و زیبا با معماری خاص، مقبره شخصی به (نام میرزا غیاث الدوله بگ )که پدر ملکه نور جهان بود، خیلی زیبا توی ساختمون رو آئینه کاری کرده بودن و خود بنا هم از سنگ های مرمر ساخته شده بود و این مقبره اولین بنای مغولی است که از سنگ های قیمتی مرمر ساخته شده است. برای ورود باید کفشهامون رو در می آوردیم ، رفتیم و توی مقبره رو دیدیم واقعا زیبا بود .
20 . مقبره اعتماد الدوله ( پدر ملکه نور جهان )
بعد هم سوار ماشین شدیم و رفتیم به سمت باغ مهتاب ( باغ اختصاصی یکی از ملکه های شاه بود دقیقا رو به رو و در قسمت شمالی تاج محل قرار داشت) یه جای سرسبز و قشنگ بود و پر از گل و درختان زیبا که شاه جهان این باغ را برای این که بهترین مکان بود برای تماشای تاج محل انتخاب کرد و نامش را مهتاب باغ نامید.
کلی هم توریست های خارجی از همه جای دنیا اومده بودن به این باغ، کلی عکس از جای جای این باغ گرفتیم ( 410 روپیه بلیت باغ) .
21 . باغ مهتاب ( آگرا )
رفتیم سوار ماشین شدیم و رفتیم تو شهر آگرا تا یه کم دلارمون رو تبدیل به روپیه کنیم (رفتیم تو یه فروشگاه صنایع دستی و یه کم خرید کردیم و تونستیم یه کم روپیه بگیریم ) بعد هم رفتیم هتلمون تو شهر آگرا ، اتاقمون رو تحویل گرفتیم و رفتیم استراحت کنیم برای فردا.
پنجمین رو سفر ( سه شنبه )
صبح بیدار شدیم و رفتیم صبحانه خوردیم و آماده شدیم رفتیم تو لابیه هتل دیدیم که لیدر شهر آگرامون هم اومد دنبالمون با هم سوار ماشین شدیم و با رانندمون رفتیم به سمت تاج محل ( آرامگاه ممتاز محل همسر ایرانی تبار شاه جهان پادشاه گورکانیان) چندین متر قبل از اینکه به تاج محل برسیم از ماشینمون پیاده شدیم و سوار ماشین های برقی شدیم و رفتیم به سمت تاج محل و دلیلش هم این بود که ماشین هایی که با بنزین کار میکنند تولید دود میکنند و باعث سیاه شدن سنگ های تاج محل میشوند .
لیدرمون شروع کرد توضیح دادن راجع به این مکان و یه کم تو محوطه ی بیرون تاج محل قدم زدیم و کاخ های دیگه رو دیدیم و بعد از خرید بلیت وارد تاج محل شدیم ( 2000 روپیه برای دو نفر) ، خیلی حس قشنگیه وقتی وارد محلی میشی که اولا جز عجایب هفتگانه جهانه و دوما برای یک بانوی ایرانی ساخته شده ، واقعا لذت بخش بود برامون، شروع کردیم با لیدرمون جای جای باغ رو گشتیم و توضیح میداد برامون ، بعدش وارد مقبره شدیم و قبلش کفش هامون رو در آوردیم و گرفتن عکس هم تو مقبره ممنوع بود ، راجع به ساختمان مقبره هم یه کم توضیحات دادن بهمون و بعد هم دو تا سنگ قبر خیلی زیبا وسط ساختمون دیدیم که متعلق به ارجمند بانو بیگم ( ممتاز) و شاه جهان بود و روی مقبره ها به پارسی نوشته شده بود : ( مرقد منور ارجمند بانو بیگم مخاطب به ممتاز محل توفی سنه ... مرقد مطهراعلیحضرت فردوس آشیانی صحبقران ثانی شاه جهان طاب ثراه سنه 1076 ق) لیدر مجموعه راجع به یاقوت هایی که روی بنا کار شده بود هم توضیح داد به ما و اینکه چطور بفهمیم که اصل هستند یا نه و اینکه اگر گوشه ی یکی از دیوارها میایستادید و صحبت میکردید شخص دیگری در گوشه دیگر دیوار اگر گوشش را روی دیوار میگذاشت صدایتان را میشنید ( چیزی که در بناهای دوره صفوی هم در ایران میبینید) ، خودمون هم کلی تو محوطه گشتیم و اینو هم عرض کنم خدمتتون که عکاس هایی هستن تو باغ برای عکاسی از اشخاص ، ما هم یکی از اونها رو خواستیم که مدتی رو با ما باشه و در جاهای مختلف باغ و با تاج محل ازمون عکس بگیره ، بعد هم عکس ها رو به انتخاب خودمون برامون چاپ کردن( 1000 روپیه بابت عکس ها)
22 . تاج محل ( ممتاز محل ) آگرا
23 . مقبره ارجمند بانو بیگم و شاه جهان ( تاج محل) آگرا
بعد از دیدن تاج محل که زمان زیادی ازمون گرفت رفتیم به سمت قلعه سرخ آگرا( Agra Fort) بین راه لیدرمون ما رو برد به سمت یه مرکز صنایع دستی که کار معرق انجام میدادن و همینطور هم کنده کاری روی سنگ ما هم نشستیم و مراحل ساخت یکی از این کارها رو دیدیم و با صاحب کارگاه صحبت کردیم و ایشون ما رو به صرف چای و قهوه دعوت کردن و کل کارگاه رو هم به ما نشون دادن و ما هم در آخر یه یادگاری از اونجا خریدیم و باهاشون خداحافظی کردیم ،رفتیم به سمت آگرا فورت و بلیت تهیه کردیم ( 1000 روپیه برای دو نفر) وارد محوطه قلعه شدیم و شروع کردیم به دور زدن خیلی بزرگ بود خیلی دارای بخش های متفاوتی بود و حیات های جداگانه ای داشت ، این بنا به دستور شاه جهان پنجمین امپراتور مغول ساخته شد ( بنا به روایتی این بنا توسط اکبر شاه ساخته شده و از آنجایی که اکبر شاه علاقه زیادی به رنگ سرخ داشت تمامی بناهایی که به دستور ایشون ساخته شده دارای رنگ سرخ میباشد ) با لیدرمون وارد همه ی بخش ها شدیم ( دیوان خاص ، رنگ محل، دروازه لاهور، دروازه دهلی، دروازه فیل،چاتاوک، نقاره خانه، باغ حیات بخش، خاص محل، برج مثمن، نهر بهشت ، دیوان عام، کرسی، لال پرده، میزان عدالت ، ساوان بادان، ظفر محل ، حمام، زنانه یا اندرونی، دعوت خانه ، مسجد موتی ، موزه ها ) وارد قسمتی که معروف بود به بار عام و بار خاص یعنی جایی که پادشاه مردم رو به حضورمیپذیرفتن و یا اینکه تصمیمات خصوصی رو در آنجا میگرفتن و همینطور هم صندلیه مخصوص شاه رو که از سنگ خیلی خاصی ساخته و برای مراسمات و جلسات روی اون مینشستند را دیدیم و وارد محوطه ای شدیم که روی دیوارهای آن اشعاری به زبان پارسی نوشته شده بود ( ای بند به پای قفل بر دل هشدار، عزم سفر مغرب و رو در مشرق – وی دوخته چشم پای بر گل هشدار، ای راهرو پشت به منزل هشدار ) که اینجا محل اقامت شخصی پادشاه بود، بسیار حس قشنگی داشت برامون خلاصه اینکه خیلی زیبا بود وقتی وارد حیاتی شدیم که مخصوص ملاقات های مردم با شاه بود ( بار عام ) چشممون به یک مقبره وسط حیاط افتاد که این مقبره متعلق به یه شخص انگلیسی بود و بعد هم به سمت در خروجی که میرفتیم کلی سنجاب دیدیم ایستادیم و بهشون غذا دادیم و باهاشون عکس گرفتیم و از قلعه خارج شدیم و در اینجا به گشت شهری امروزمون هم پایان دادیم که فوق العاده ارزشمند و پر بار بود .
24 . محوطه بار عام آگرا فورت
رفتیم تا غذا بخوریم kfc بعد از صرف غذا هم با لیدر و رانندمون رفتیم سمت یه مرکز صنایع دستی ، خیلی فروشگاه لوکسی بود خیلی ( یه گردنبند سنگ موسی خریدم ) و بعد هم اومدیم هتل و با لیدرمون خداحافظی کردیم و رفتیم برای جمع کردن وسیله هامون و بستن چمدون و استراحت.
ششمین روز سفر (چهارشنبه )
صبح بیدار شدیم و آماده شدیم و رفتیم صبحانه خوردیم و بعد هم اتاقمون رو تحویل دادیم و پاسپورت هامون رو گرفتیم و سوار ماشین شدیم و با رانندمون رفتیم به سمت شهر زیبای جیپور ( شهر صورتی ) که مرکز ایالت راجستان است .
بین راه اول به یکی از جاذبه های زیبایی که قابل مقایسه با تاج محل از نظر زیبایی هست به نام ( سوامی صمد باغ ) رو در دایال باغ در حومه شهر آگرا رفتیم و از نزدیک دیدیم قبل از اینکه وارد محوطه باغ بشیم بهمون اعلام کردن که نمیتونید با خودتون گوش ببرید داخل و ما هم در ورودی گوشی ها رو تحویل دادیم و از گیت رد شدیم و وارد باغ شدیم یه کم اطلاعات از قبل خونده بودیم راجع به این مکان که ( این آرامگاه برای شخصی به نام صمد سوامیجی ماهاراج در سال 1908 ساخته شده است ، در طراحی و ساخت این بنا کلا از سنگ مرمر استفاده شده است و معماری چشم نوازی دارد و از نظر زیبایی هم با تاج محل قابل مقایسه است ، فستیوال باندارا هم که یک فستیوال هندی است در این مکان برگزار میشود، مذهب راداسوامی نیز در این مکان شکل گرفته) فوق العاده زیبا و بینظیر بود.
25 . سوامی صمد باغ ( عکس از اینترنت)
بعد از بازدید از این مکان هم رفتیم به سمت سیکاندرا ( مقبره اکبر شاه ) ، ورودی این سایت کلی لیدرهای هندی انگلیسی زبان هستند که با دریافت مبالغی میان و توضیحات این مکان رو بهتون میدن ، ما هم یکی از این لیدرها رو گرفتیم و بلیت هم خریدیم و با هم رفتیم کل مجموعه رو گشتیم ، به هر قسمتی که میرسیدیم لیدر توضیحات اون بخش رو بهمون میداد و توضیح کلی هم در مورد این مکان اینه که ( این مکان برای یادبود امپراتور بزرگ مغول اکبر شاه در طی سال های 1605 تا 1613 میلادی بنا شده است ،وسعت این مکان حدود 15 هکتار است و این بنا تقریبا یک کیلومتر با مقبره ی میریام ( مریم ) همسر اکبر فاصله دارد ، یک مقبره ساختگی در میان پاویلیون مرمری درون یک هرم چهار ضلعی واقع شده در صورتیکه مقبره واقعی در زیر زمین قراردارد) هزینه بلیت ( 420 روپیه برای دو نفر ، هزینه لیدر 300 روپیه )
26 . مقبره اکبر شاه ( سیکاندرا) عکس از اینترنت
سوار ماشین شدیم و رفتیم به سمت شهر فاتح پور سیکری ، یه جای واقعا زیبا و دوست داشتنی با بخش های متفاوت ، وقتی رسیدیدم از ماشین پیاده شدیم و چون خیلی سر بالایی داشت سوار اتوبوس های مخصوص شدیم و رفتیم ورودی دروازه و پیاده شدیم ، اونجا هم یه لیدر اختصاصی گرفتیم و باهاش رفتیم و شروع کردیم به بازدید ، قبل از ورود باید کفش هامون رو در می آوردیم و تحویل میدادیم و دمپایی های تمیز ازشون میگرفتیم و میپوشیدیم ، از دروازه وارد قلعه شدیم و لیدرمون شروع کرد به توضیح دادن که ( این مکان توسط اکبر شاه در سال 1569 ساخته شده و در سال های 1571 تا 1585 پایتخت امپراتوری مغول بود ، این بنا نماینده ی بارز سبک معماری مغولی است ، بنا از سنگ های سرخ ساخته شده است . به دلیل شرایط بد آب و هوایی و کمبود آب در این منطقه کم کم فاتح پور سیکری متروکه شد و هدف از ساخت این شهر هم این بود که اکبر قصد داشت تا از صوفی بزرگ به نام شیخ سلیم چیشتی تقدیر کند و به همین دلیل تمام مجموعه بناهای این شهر به دور مقبره این فرد ساخته شده)
بخش های مختلف فاتح پور سیکری ( بلند دروازه ، دیوان خاص ، کاخ جدابای(مریم الزمانی) ، مقبره شیخ سلیم چیشتی ، مسجد جامع ، پنج محل ) میباشد. وقتی ما به مقبره شیخ سلیم رسیدم دیدیم گروهی از نوازندگان هندی اونجا نشستن و دارن اجرا میکنن و همینکه فهمیدن ما ایرانی هستیم شروع کردن به خوندن آهنگ (علی مولا مولا علی مولا) تقریبا 20 دقیقه ای خوندنشون طول کشید و ما هم نشستیم کنارشون و در نهایت هم مبلغی بهشون پرداخت کردیم و رفتیم بخش های دیگه رو دیدیم. هزینه ماشین تا ورودی دروازه : 40 روپیه ، هزینه لیدر : 300 روپیه
27 . فاتح پور سیکری ( عکس از اینترنت )
28 . فاتح پور سیکری
بعد از اینکه از قلعه بیرون اومدیم همسرم به پیشنهاد لیدرمون خواست که غذای معروف هندی به نام بریانی را که خیلی خیلی تند و چرب بود امتحان کنه با هم رفتیم و غذا رو خوردن که خیلی به گفته ی همسرم تند بود و در نهایت هم با لیدرمون خداحافظی کردیم و با رانندمون رفتیم به سمت جیپور، عصر رسیدیم جیپور ، وارد شهر که شدیم دیدیم خیلی متفاوته با دو شهر قبلی ، خیلی تمیزتر و زیباتر بود و بوی بد هم نمیداد ، رفتیم هتلمون و اتاق رو تحویل گرفتیم و استراحت کردیم برای فردا .
هفتمین روز سفر ( پنجشنبه )
صبح بیدار شدیم و رفتیم صبحانه خوردیم ، رانندمون اومد دنبالمون و رفتیم به سمت لیدرمون و با هم رفتیم برای گشت شهری جیپور ، بین راه موزه آلبرت هال رو دیدیم البته از بیرون چون خیلی زمان نداشتیم تا بتونیم داخل موزه رو هم ببینیم،
29 . موزه آلبرت هال ( عکس از اینترنت)
رفتیم به سمت قصر بادها ( هوا محل) که در مرکز شهر بود ، جایی که بازارهای محلی در آنجا بود ، بازار چه بسیار رنگارنگ و زیبا پر بود از صنایع دستی، باز هم در اینجا میشد تمام رنگ های عالم رو دید خیلی جذاب و زیبا بود، قصر رو از بیرون دیدیم که تعداد زیادی پنجره داشت و دارای معماری بسیار زیبایی بود و به گفته لیدرمون ( از شن ریزه های سرخ و صورتی ساخته شد و به عنوان کاخ سلطنتی مورد استفاده قرار میگرفت) بعد از دیدن مکان و شنیدن توضیحات لیدرمون ( البته عرض کنم که لیدر جیپور خیلی لیدر ضعیف و تنبلی بود برعکس لیدر آگرا و دهلی) که تقریبا به زبان فارسی تسلط داشت .
30 . قصر بادها ( هوا محل) (عکس از اینترنت )
رفتیم به سمت سایت بعدی که قصر آب ( جال محل) بود ایستادیم و یه کم قدم زدیم و قصر رو که بین آب بود از دور دیدیم و به پرنده هایی که اونجا بودن غذا دادیم و چند تایی هم عکس گرفتیم .
31 . قصر آب ( جال محل ) عکس از اینترنت
رفتیم به سمت قلعه جایگراه ( جیگر) از مسیر زیبا و سرسبزی که حالت کوهستانی داشت و پر پیچ و خم بود رد شدیم و در طول مسیر حیوانات زیادی نظیر میمون و طاووس و ... را در جنگل دیدیم و به ورودی قلعه رسیدیم از ماشین پیاده نشدیم و خیلی از جاهای قلعه رو با ماشین رفتیم و دیدیم تا در نهایت به بالای قلعه رسیدیم جایی که بزرگترین توپ جنگی دنیا در آنجا قرار دارد،( این قلعه در واقع یک قلعه نظامی بود و بزرگترین توپ جنگی دنیا هم در این مکان قرار دارد البته هیچ وقت از این توپ هیچ شلیکی انجام نشد و در سال 1726 این قلعه ساخته شد که دارای 12 برج دیده بانی است که دور تا دور قلعه قرار گرفته و تا به امروز هم هیچ دست درازی به این مکان صورت نگرفته است) بعد از دیدن قسمت های مختلف به همراه لیدرمون رسیدیم به بلندترین نقطه قلعه که بسیار منظره زیبایی داشت و کل شهر جیپور زیر پای ما بود ، کمی نشستیم در این مکان زیبا و چند تایی هم عکس گرفتیم و در نهایت رفتیم به سمت ماشین و حرکت برای جاذبه بعدی .
32 . قلعه جایگراه ( jiagrah ) عکس از اینترنت
رسیدیم به قلعه نهارگه که قلعه بسیار زیبا و بینظیری بود ورودی قلعه یک کالسکه تزئین شده زیبایی رو دیدیم و رفتیم برای وارد شدن به قلعه ، این کاخ اتاق های بسیار زیادی داشت در چندین طبقه و با معماری عجیب، اتاق ها مربوط به همسران و فرزندان پادشاه بود که خیلی معماری جالبی داشت طوری طراحی شده بود که از اتاق پادشاه به تمامی اتاق های همسرانش راه داشت . چند ساعتی رو در این قلعه به گشت و گذار مشغول شدیم و بعد رفتیم به سمت قلعه آمبر که قلعه ای بسیار زیبا در بالای کوه است که توسط میناها ساخته شده است و دارار معماری هندی – ایرانی است ، این قلعه توسط یک راه زیر زمینی به قلعه جایگراه وصل میشود و این قصر محل سکونت خاندان سلطنتی بود و دارای بخش های مختلفی مثل ( دیوان عام ، دیوان خاص ،شش محل یا کاخ آینه، جای ماندیر و سوخ نیواس است )
بعد از بازدید از این کاخ زیبا به سمت دهکده فیل ها رفتیم، رسیدیم به دهکده خیلی جالب بود کل روستا پر بود از سازه های جالبی که برای فیل ها ساخته شده بود در واقع خونه فیل ها بود ، ما هم رفتیم برای فیل سواری ، یکی از فیل ها رو اجاره کردیم و با صاحبش رفتیم برای گشت و گذار در دهکده تقریبا یک ساعتی رو گشتیم و بعد هم برگشتیم ( هزینه بلیت 1.250 روپیه برای دو نفر )
33 . دهکده فیل ها ( عکس از اینترنت )
سوار ماشین شدیم و رفتیم برای دیدن قصر شهر (city palace ) ، به ورودی قصر رسیدیم که یه در خیلی بزرگی داشت وارد محوطه شدیم و رفتیم در ابتدا موزه کالسکه رو دیدیم و بعد رفتیم به سمت محوطه اصلی کاخ ، خیلی قصر زیبایی بود ، در حال حاضر هم خاندان سلطنتی در قصر زندگی میکنند ، بخش های مختلفی داشت و همچنین چندین حیات داشت ، جای جای این قصر رو دیدیم که خیلی زیبا و فوق العاده بود وارد حیاطی شدیم که چهار تا در داشت به نماد چهار فصل سال که خیلی جالب بود برامون و روی هر کدام از درب ها نقاشی خاصی شده بود تقریبا دو ساعتی رو هم در این مکان مشغول به بازدید شدیم و در نهایت سوار ماشین شدیم و با لیدرمون خداحافظی کردیم .
34 . قصر شهر ( city palace ) عکس از اینترنت
رفتیم به سمت رستوران برای صرف غذا ، راننده ما رو رسوند به یک مرکز خرید بزرگ به نام TDI ، وارد مرکز خریدشدیم و رفتیم برای صرف غذا در رستوران مورد علاقمون KFC ،غذا خوردیم و بعد از صرف غذا کمی در مرکز خرید گشتیم و البته دیروقت بود و اکثر مغازه ها بسته شده بودن ، با راننده رفتیم به سمت هتل وسیله هامون رو جمع کردیم و یه کم استراحت کردیم و نیمه های شب رفتیم اتاق رو تحویل دادیم و با راننده رفتیم برای فرودگاه، با رانندمون خداحافظی کردیم و وارد فرودگاه شدیم و رفتیم برای گرفتن کارت پرواز و تحویل چمدون ها ، دقیقا سر وقت سوار هواپیما شدیم و حرکت کردیم به سمت فرودگاه شارجه وبعد ازتوقف چند ساعته ازشارجه حرکت کردیم به سمت تهران.
نویسنده : فاطمه خرقه پوش