سفرنامه چین- پکن و شانگهای

4.5
از 26 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
کشوری با بیش از 200 زبان زنده! +تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
01 آبان 1398 12:00
30
16.2K

 

bn-150.jpg

تاریخ سفر 6 الی 13 فروردین 1398

ما از اون دسته آدمهایی هستیم که بدون تور میریم سفر و خیلی موقعها از سفرنامه ها کمک میگیریم، قطعا خوندن سفرنامه فارسی برامون راحتتره تا انگلیسی اما متاسفانه در مورد چین سفرنامه ها خیلی ضعیف بودن در حدی که ما مجبور بودیم از منابع انگلیسی اطلاعات بگیریم. من این سفرنامه رو مینویسم تا کمکی باشه برای افرادی مثل خودم.
سفر ما خیلی سریع پیش اومد برای ویزا از آژانس اقدام کردیم ۱۳۰دلار هزینه ش بود. خودتون اقدام کنین بهتون سخت نوبت میدن برای همین از یه واسط مثل این آژانس ها استفاده کنین. ما پرواز چینی گرفتیم که در مسیرش به شانگهای یه استاپ ۲ ساعته توی اورومجی داشت و بازرسی گمرکی میشد، واقعا سختگیر بودن، یادتون باشه پاور بانک توی کیفتون باشه همیشه، پاور بانک ما توی چمدون بود گفتن باز کنین و بردارین که کلی دردسر شد برامون.
انقدر خودمون و کیف و بارمون رو چک کردن تا ما لحظه اخر به پرواز شانگهای رسیدیم ولی مسئولین پرواز خیلی پیگیر بودن و توی همه راهرو ها مارو راهنمایی میکردن که زودتر برسیم به گیت تا جا نمونیم.
بالاخره ما رسیدیم شانگهای از دری که برای تاکسی سوار شدن بود اومدیم بیرون و یه صف دو کیلومتری پیچ در پیچ وایستادیم تا یه تاکسی گرفتیم برای هتلمون که ۱۰۰ یوان شد چون ما ۴ نفر بودیم به صرفه بود اگه میخاستیم با بار و بندیل مترو سوار شیم نفری ۲۰ یوان اینطورا میشد. چیزی که خیلی جلب توجه میکرد در ابتدا این بود که مردم شانگهای خیلی شیک بودن این در مورد پکن خیلی صدق نمیکرد.

ما هتلمونو از بوکینگ رزرو کردیم توی خیابون نانجینگ که دسترسی به جاهای دیدنی راحت باشه و کمتر پول تاکسی و مترو بدیم. وقتی رسیدیم هتل ساعت ۴ عصر بود تا ۵ استراحت کردیم بعدش رفتیم خیابون نانجینگ گشتی زدیم و از فروشگاه ژاپنی مینی سو که خیلی قیمتهاش مناسبه خرید کردیم ،ما که با دلار ۱۳۰۰۰تومنی چین بودیم بنظر من شانگهای خیلی شهر گرونیه حتی یه تیشرت کمتر از ۸۰ یوان نبود از بحث خرید که بگذریم میرسیم به منظره ی  بی نظیر برجهای شانگهای که تو تاریکی شب با نورپردازی بی نظیرشون واقعا دیدنی بود. ما یکی دو ساعت فقط وایستادیم به تماشا و عکس گرفتن این منظره از خیابان باند که یه سکو داره برای تماشای منظره برج های زیای شانگهای.

(خیابان باند و منظره زیبای شهر شانگهای)

Rd6JsAUA7TqqjzAP87PeaGUSyZJXojZb1SwLfrms.jpeg

IDSs4k7BGANCgTaXioLP7YvIZfmF7C7vijZ7C8LT.jpeg

جالبه که بدونین این برجهای خفن از ۲۰۰۳ تا الان ساخته شدن ما فیلم ساخته شدنشونو توی برج تجارت جهانیشون دیدیم که میشه رفت بالاترین طبقه اش  و از اون بالا همه شهر رو دید توی جنگلی از برج.

SsNYk9jWS15gQISTv1o1nK6GBBq1j0pF892Iw900.jpeg

(منبع اینترنت)
روز دوم ما، با پیاده روی به سمت یوگاردن شروع شد که توی بافت قدیمی شهر بود و حال و هوای فیلمای قدیمی چینی داشت ،از یه ورودی که مثل بازارای سنتی خودمون هست وارد شدیم از اونجا تابلو داشت برای یوگاردن از نظر من خوشگلترین جای شانگهای بود. فلسفه ساخت این باغ اینه که توی چین باستان تنها اشراف و ثروتمندان توانایی تحصیل داشتند. تو این دوره یک خانواده‌ ی فقیر با تلاش و مشقت فراوان تنها پسر کوچکشان را به مدرسه فرستاده و این پسر بعد سال‌ها و گذراندن دوران تحصیل به مقامی ارشد در نزد امپراطور وقت، دست پیدا می‌کند. اون برای قدردانی از خانواده‌ی خود اقدام به ساخت این باغ زیبا میکند؛ غافل از اینکه پدرش در راه رسیدن به باغ جانش را از دست داده و داغ قدردانی از پدر بر دل این مرد باقی میمونه این باغ یه کپی از باغ سلطنتی هست که خیلی تودرتو و عجیب غریبه، ولی خیلی زیباست. ما که فصل بهار رفته بودیم درختا شکوفه داشتن خیلی خوشگل بود.

 ( یوگاردن)

3GRI7wCHi6cXjYGdU6VlbV1eVR0j6RgRIXZL2kjk.jpeg

wTQ6EfsbT6WaVmb4aZj7WEIkXAHKlLkRyXUxgocB.jpeg

شماره سه (1).jpgشماره سه (5).jpgشماره سه (6).jpg

بعد از ۳،۴ ساعت که کلی عکس گرفتیم و گشتیم از باغ اومدیم بیرون رسیدیم به فروشنده های اصیل چینی. حالا چرا چون هرچیزی که میخاستیم بخریم به یک دهم قیمت چونه میزدیم میخریدیم یه اتوی بخار خریدیم که فروشنده میگفت ۱۸۰ یوان ما گفتیم ۵۰ و همون ۵۰ خریدیم. بنظر من خرید شانگهای از پکن بهتر بود مخصوصا توی همین منطقه یو گاردن البته ما فیک مارکت شانگهای رو نرفتیم چون وقت نداشتیم (ولی حتما برین خیلی تعریفشو شنیدم توی گوگل مپ سرچ کنین آدرسش میاد براتون) بعد از اون هم رفتیم به سمت خیابان باند با کشتی نفری 2 یوان دادیم و رفتیم سمت برج ها، برای رفتن به سمت برج ها سه تا راه بود یکیش یه پل بود که پیاده میشد رفت که به مسیر ما خیلی دور بود دومی کشتی بود که اکثرا خود چینی ها از این راه استفاده میکنن سومی هم خرید بلیط بالکن شیشه ای و موزه زیرزمینی بود 88یوان که یه تونل از زیر زمین هست. میرسه به برجی که بالکن شیشه ای داره ما بخاطر ابری بودن نتونستیم بریم متاسفانه. مرکز خرید هایی که توی این منطقه هستن همه برندهای لوکس و شناخته شده دنیا رو دارن و خب برای ما گرون بود قطعا با دلار 13هزار تومنی.

(برج مرواید)

4- برج مروارید (2).jpgشماره چهار (1).jpg

روز سوم ما ساعت 3 بلیط قطار داشتیم برای پکن که یک میلیون و سیصد از ایران خریده بودیم از طریق یکی از دوستان که توی چین بود. شب رسیدیم پکن و تاکسی گرفتیم برای هتل که 47 یوان شد. همه راننده های تاکسی از تاکسی متر استفاده میکنن . طبق معمول هتل ما نزدیک خیابان معروف وانگ فوجینگ بود ما شب رسیدیم و دیگه بیرون درنیومدیم.

روز چهارم با مترو رفتیم به سمت کاخ تابستانی کلی پله رفتیم بالا رسیدیم به کاخ که اجازه ورود به داخل کاخ نداریم. از فضای زیبا اونجا که اومدیم بیرون رسیدیم به دریاچه مصنوعی و از یه در دیگه خارج شدیم نزدیک در خروجی ایستگاه مترو بود. با مترو رفتیم شهر ممنوعه شهری که تا سالها هیچ کس به جز خاندان امپراطوری حق وارد شدن نداشت این شهر 999.5 اتاق داشت. چینیا اعتقاد داشتن خونه خدا در آسمانها 1000 اتاق داره و امپراطور فقط یه نیم اتاق از خدا کمتر داشت. این شهر کلی پله و ساختمون شبیه هم هست که هرچی میری جلو انگار ساختمون قبلی رو دیدی در نهایت به حیاط رسیدیم 

 (شهر ممنوعه)

شماره پنج (1).jpg

(منبع اینترنت)

شماره پنج (3).jpg

شماره پنج (6).jpg

شماره پنج (2).jpg

شماره پنج (5).jpg

شماره پنج (4).jpgشماره پنج (6).jpg

از اونجا که اومدیم بیرون رفتیم به سمت پارکی که رو به روی شهر ممنوعه بود بازم بعد از کلی پله نوردی رسیدیم به جایی که منظره‌ی خیلی زیبا و کاملی از شهر ممنوعه داشت بنظرم این پارک ارزش رفتن داشت کل شهر معلوم بود.

 (پارک رو به روی شهر ممنوعه و منظره شهر ممنوعه از بالا)

شماره شش (3).jpgشماره شش (1).jpg

توی مسیر برگشت هم با مترو که نفری 3 یوان بود برگشتیم ما از برنامه افلاین مترو پکن استفاده میکردیم برای مسیریابی همونطور که میدونین گوگل مپ تو چین فیلتره و نمیشد ازش استفاده کرد ما شبا تو هتل با فیلترشکن از روی گوگل مپ اسکرین شات میگرفتیم و روزا ازش استفاده میکردیم .شب رفتیم خیابان وانگ فوجینگ و پاساژای معروف چین که البته  نتونستیم چیزی بخریم بخاطر وضعیت بی ارزشی ریال ما. برای شام رفتیم به یه رستوران سنتی و معروف که از قبل پین کرده بودیم ساعت 9 که رسیدیم تعطیل کرده بودن ولی دربان رستوران با کلی حوصله کروکی ادرس یه رستوران دیگه که اردک سرو میکرد داد. اخه ما حتما میخاستیم غذای سنتی چین که اردک هست بخوریم. یه پرس کامل 350 یوان و نصف اردک 200 یوان بود. ما به نصف رضایت دادیم و خوردن غذای سنتی چین با چاپ استیک و شیر سویا که مثل دوغ ما هست (البته خیلی بدمزه) برای خودشون و با غذا میخورن تجربه کردیم. راستی قیمت یه همبرگر معمولی مک دونالد 20 یوان، اگر کمبو باشه 30 یوان،  قیمت یه بسته نان تست 8 عددی 10 یوان، آب معدنی کوچک 4 تا 6 یوان، دلستر نیم لیتری 10 یوان.

 

روز پنجم باید میرفتیم دیوار بزرگ که از شب قبل با هتل هماهنگ کردیم برامون تاکسی بگیره که هزینه رفت و برگشت و 4 ساعت انتظار شد 700 یوان. میتونستیم با قطار و اتوبوس هم بریم ولی اولا ما 4 نفر بودیم و دوما توی یه سفرنامه خوندم که با قطار و اتوبوس رفته در حدی خسته شده بود که نمیتونست پله های دیوار و بالا بره برای همین ما ریسک نکردیم. ترجیح دادیم از دیوار لذت ببریم تا توی راه خسته بشیم. تاکسی ما توی پارکینگ ایستاد و قرار گذاشتیم 4 ساعت بعد همونجا ببینیمش. از در محوطه که وارد میشی باید بلیط تهیه کنی برای دیوار 45 یوان و اتوبوس که تا پای پله ها میبره 15 یوان. میتونستیم بلیط تله کابین هم بگیریم ولی چون ما فکر نمیکردیم اندازه 80 یا90 طبقه باید پله بریم بالا تله کابین نگرفتیم. نگم براتون از سختی پله ها که به معنای واقعی جونم درومد. ولی بالای دیوار که رسیدیم همه خستگیم در رفت. ما قسمت موتیانگیو رفتیم که از سایت های خارجی خونده بودیم منظره بهتری داره نسبت به بالدینگ. اکثر تور های ایرانی میبرن بالدینگ. ما از برج شماره 10 تا 14 رو رفتیم . اونجا کنسروی که برده بودیم برای ناهار خوردیم قابل ذکره بگم اون بالا یه نوشابه قوطی 35 یوان بود یعنی حتی اب و غذا و نوشابه تون با خودتون ببیرین خیلی سرگردنه بود. مسیر برگشت خیلی راحت و سریع بود برامون. پایین دیوار چین کلی مغازه بود که سوغاتی میفروختن از همه جا ارزونتر بود البته با شگرد خرید از چینی ها مثلا مگنتی که ما میخاستیم همه جا 20 یوان بود اونجا اولین مغازه گفت 45 ما گفتیم گرونه و راه افتادیم فروشنده افتاد دنبالمون 30 تا هم میدم ما رفتیم مغازه بعدی گفت بیا 20 یوان مغازه بعدی گفت 10 یوان و ما فقط میگفتیم 5 یوان بالاخره از مغازه سوم 5 یوان خریدیم یا یه کلاه 80 یوانی رو 20 یوان خریدیم. بالاخره روز پنجممون هم با برگشتن به هتل و دیدار دوستمون که تو چین تحصیل میکرد تموم شد.

 (دیوار بزرگ چین)

شماره هفت (2).jpg

(منبع اینترنت)شماره هفت (1).jpgشماره هفت (3).jpgشماره هفت (5).jpg

روز ششم قرار بر این بود بریم میدان تیان آن من و معبد بهشت . از هتل ما تا میدان یه ربع پیاده راه بود به میدون که رسیدیم از سر کنجکاوی وارد یه ساختمونی شدیم که عکس مائو روی دیوارش بود رفتنمون با خودمون بود ولی برگشتمون با کرام الکاتبین این چینی های مشکوک به همه چی 10یا20 تا گیت داشتن توی خیابون و ساختمون و خلاصه هر جایی و ما از اونجایی که اومدیم اجازه خروج نداشتیم اون ساختمونی که ما وارد شدیم ورودی شهر ممنوعه بوده و از بخت بد برای خروج ما باید کل خندق دور شهرممنوعه رو دور میزدیم تا دوباره به میدون برسیم .بعد از یه ساعت که به میدون رسیدیم از دید من که میدون سرخ روسیه رو دیدم هیچی نداشت بعدش هم که خواستیم بریم مومیایی مائو رو ببینیم که چون دوشنبه بود بسته بود گفتیم حداقل  موزه ملی چین که برای توریستها رایگانه (حتما باید پاسپورت همراهتون باشه) ببینیم اونم بسته بود

(میدان تیان آن من)

شماره هشت (3).jpgشماره هشت (4).jpgشماره هشت (1).jpg

راستی یه نکته توی چین همیشه پاسپورت همراهتون باشه برای بلیط شهر ممنوعه و همین موزه و بعضی گیت های بازرسی لازمه. ما که عاشق گشت و گذار توی خیابونای شهرها هستیم و کل شهرهای اروپا رو پیاده گشتیم توی چین بریده بودیم از بس مسیرها طولانی بود

 (مسیر پیاده روی از میدان تیان آن من به معبد بهشت)شماره نه (2).jpg

(منبع اینترنت)شماره نه (3).jpgشماره نه (4).jpg

از میدون تا معبد بهشت 45 دقیقه راه بود توی خود معبد هم باید کلی راه میرفتیم ( البته ما از ورودی غربی وارد شدیم بعدا متوجه شدیم ورودی شمالی نزدیکتر بود به معبد). بلیط ورودی حیاط 15 یوان بود ورودی معبد 20 یوان که نرفتیم توی معبد از بیرون عکس گرفتیم. برای برگشت هم طبق معمول با مترو برگشتیم. توی ایستگاههای مترو برای بلیط یه سری دستگاه بود که به راحتی زبانشو انگلیسی میکردیم و لاین انتخاب میکردیم. ایستگاه مقصد که از نقشه افلاین و گوگل پیدا کرده بودیم انتخاب میکردیم بعد تعداد نفرات میزدیم نفری 3 یوان میدادیم به دستگاه و بلیط میگرفتیم دستگاه فقط اسکناس 10 یوانی میگرفت و سکه.

 (معبد بهشت)

شماره ده (1).jpgشماره ده (2).jpgشماره ده (3).jpgشماره ده (4).jpg

روز اخر هم ساعت 2 بعداز ظهر پرواز داشتیم با توجه به ترافیکهای سنگینی که تجربه کرده بودیم زودتر رفتیم فرودگاه و به اشتباه خیلی زود بارامونو تحویل دادیم و به خیال اینکه از گیت رد شیم فروشگاه فری دیوتی و رستوران منتظر ماست ولی غافل از اینکه چینه و همه چی غیرعادی. یه اتاق کوچیک بود که همه مسافرا اشتباه مارو کرده بودن و گشنه و تشنه منتظر پرواز نشستیم. پرواز ما ایرلاین چاینیز ساوسرن بود که پذیرایی و پرسنل خیلی خوب بود، انواع نوشیدنی دائما تعارف میشد و کیفیت غذاهای چینی که بقول خودشون حلال هم بود خوب بود و خیلی خوشمزه بود.

 (هواپیمایی چاینیز ساوسرن)

شماره یازده (1).jpgشماره یازده (2).jpg

در آخر باید بگم که به همه پیشنهاد میکنم با کم کردن هزینه های جانبی سفرهای بیشتری برن و همه چی رو که خاص اون منطقه است تجربه کنن. هر کسی خیلی راحت میتونه با استفاده از اطلاعاتی که توی اینترنت هست ماجراجویی توی کشورهای مختلف رو تجربه کنه . ولی حتما قبل از سفر درباره تاریخ اون کشور و اماکن دیدنی اون شهر مطالعه مختصری داشته باشید تا درک بهتری از سفرتون داشته باشید.

من قلبا به این جمله اعتقاد دارم " پولی که خرج سفر میکنی برمیگرده ولی سفری که توی 25 سالگی میری نمیتونی توی 40 سالگی تجربه کنی" و تجربه من از 14 سفری که به کشورهای دیگه داشتم این جمله معروفه : هر سفر یک برگ به دفتر زندگی شخص اضافه میکنه. دیدن زندگی ملیتهای مختلف خیلی چیزا یاد میده. من از چینی ها صبور بودن، همیشه لبخند داشتن، راضی بودن از شرایط رو یاد گرفتم.

 

نویسنده: Sepid Gholami

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.