مدتها بود منتظر فرصتی بودیم تا به جزیره زیبای قشم و هرمز سفر بکنیم. طبق معمول، با خانواده و فامیل مشورت کردیم تا هم زمان سفر رو با هم هماهنگ بکنیم و هم در مورد وسیله نقلیه مسافرت، تصمیم بگیریم. از بین گزینه های ماشین
" بر شهر یزد و ثبت جهانی آن درود " " بر شهر خشت خام نخستین مکان درود " با سلام و عرض احترام خدمت تمامی عوامل محترم لستسکند و همراهان عزیز که وقت گران بهای خودشون رو صرف مطالعه این سفرنامه میکنند. در همین ابتدا از
گیلانزمین یک دریا، اما دهها و صدها جنگل دارد که هر کدام با منظره و رنگبوی منحصربهفرد، آدم را به سمت خود جذب میکند. در یک فرصت کوتاه دو روزه، به یکی از شهرهای جنگلی گیلان سفر کردم، سیاهکل؛ و در اینجا شرحی از این
سلام و وقت بخیر خدمت دوستان عزیز در سایت لست سکند امروز بالاخره بعد ازمدت ها زمان خالی بدست آوردم که سفرنامه و خاطرات سفر شیرازی که با همسرم به این شهر زیبا داشتیم، را اول برای خودم و بعد برای اشتراک گذاری با دوستان
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی همیشه عاشق سفر های بدون برنامه قبلی و اصطلاحا یهویی هستم . سفرهایی که یک دفعه میبینی ساکت رو پیچیدی و داخل هواپیما نشستی و منتظری به مقصد برسی ! این سفر هم برای
مقدمه: چندی قبل سفرنامه ای پیرامون جنگل ابر شهرستان شاهرود را می خواندم، که بسیار مرا به تفکر واداشت. همانگونه که مشغول خواندن بودم، همواره به این فکر می کردم چرا ما قبل از آن که پیرامون زادگاه خود، کشور خود اطلاعات جامعی بدست آوریم ،
هر شهری حتی در دور دست ها ارزش یک بار دیدن رو داره ولی یه شهرهایی هست که دوباره دلت برای دیدنش تنگ میشه. وقتی این جمله رو خوندم فورا چابهار زیبا به ذهنم اومد و از نظر من اون شهر که دلتنگش بودم چابهار
تا جایی که یادم می آید از همان کودکی عاشق دوچرخه و دوچرخه سواری بودم. طبیعت را هم دوست داشتم و بارها با دوچرخه کودکیهایم به دل طبیعت می زدم و آنقدر که سن من اجازه می داد از خانه، محله و شهر دور می
آلبوم آرزوهای من : سفر ، موسیقی ، کتاب ، طبیعت ، عشق ،... من هم رفتم دنبال آرزوهایم ..... چرا که : اگر انسان از صمیم قلب به چیزی فکر کند ، همان محقق خواهد شد (کتاب مقدس : امثال سلیمان۷ ) بهمن ۱۴۰۱ بود که با مادر
ما به این دلیل روی کره زمین زندگی میکنیم که سفر کنیم و از زندگی لذت ببریم ، به حرفهای کسانی که غیر از این میگویند گوش نکنید...عید نوروز برای خیلی از ما ایرانی ها طعم سفر میده و معمولا بهترین خاطره ها تو این
بسیار سفر باید / تا پخته شود خامی سلام و ارادت خدمت تمامی دوستان گرامی به خصوص علاقه مندان به سفر و سفرنامه ، امیدوارم که حالتون خوب باشه ، سال نو را هم خدمت تمامی مردمان سرزمینم تبریک و تهنیت عرض می کنم و امیدوارم
سلام معرف حضورتون هستم که بعد از نوشتن سفرنامه سریلانکا سفرنامه دور جنوبی سریلانکا در 10 روز و کامنت های پر انرژی تصمیم به نوشتن سفر زمینی پرخاطره تهران استانبول گرفتم و حالا اینجا در خدمتتونم . 4800 کیلومتر ،الان دارم بهش فکر میکنم نمیدونم چجوری پدر
دو سال بود که تو فکر سفر به چابهار بودیم اما به دلایلی نشد که بریم، دی ماه 1401 بود که بین دو مقصد هرمز و چابهار دودل بودم که در نهایت تصمیم بر چابهار شد. وصف چابهار و قشنگی هاشو زیاد شنیده بودم و
به سانِ خارِ رها گشته از اسارتِ خاک ، بس است ماندن و ماندن ، کمی سفر باید.... چه کسی میتونه در مقابل پیشنهادِ شرکت در یک مراسم عروسی در قلب کردستان مخالفت کنه ؟؟؟!!!؟؟؟ آزادیِ ما از سفر کردن هایمان معلوم میشود ، کسی که دارایی اش را
این سفرنامه حسن ختام سفرهای ما در سال 1401 هستش ،سال 401 با تموم سختی ها و تلخی هاش سفرهای خیلی شیرین و لذت بخشی رو برامون به همراه داشت . بعد از سفر به همدان و قزوین که سفرنامه ش در لست سکند موجود
از چند هفته قبل با دوستامون قرار گذاشتیم که برای تعطیلات روز پدر بریم قشم. دوستامون ساکن یزد هستن و از کارمندای اداره راه، با هم صحبت کردیم که بابت محل اقامت، اونا از طرف ادارهشون اقدام کنند،چون تعطیلات بود با وجود پیگیری که کرده
به نام خدا مقدمات سفر: برای سفر مشهد به رشت بلیط قطار گرفته بودم و تصمیم داشتم از آن جا به رامسر و بعد نمک آبرود بروم. چند روز مانده به سفر به خواهرانم گفتم اگر مایلند همسفرم شوند. البته آن دو مثل من فرصت سفر کردن
توی دل تهران بین این همه آپارتمان و برجهایی که تا آسمون رفتند، خانههایی وجود دارند که به اندازه خشت خشتشون خاطره دارند از اونهایی که تو این خونهها زیستهاند و رفتهاند. اگر دوست داشته باشی که لحظاتی توی طهران قدیم و عصر قاجار زندگی
بايد مي رفتيم، انگار كلمه "بايد" پتك ناپيداي ناخودآگاه همه سفر دوستان هست كه يهو، فرقي ندارد در چه حالي باشي و كجا... بر تنت مي كوبد و تو را آماده رفتن ميكند...! نوروز مي آمد و ما هم آماده. قرعه اين بار به نام
بیرون آمدن از چهار دیواری کوچک خانه های خود و قدم گذاشتن در دنیایی بسیار وسیع تر و گسترده تر از یک خانه، دنیایی از تجربه و عبرت آموزی است که همه ی ما باید گاه گاه از آن بهره مند شویم. و اما اینبار