سفری به دبی؛ شهری مدرن در حاشیه خلیج همیشه فارس

4
از 25 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفری به دبی؛ شهری مدرن در حاشیه خلیج همیشه فارس

سلام خدمت همه ی لست سکندی های جهانگرد و ایرانگرد گرامی. یه دوست عزیزی داشتیم که همیشه می گفت به عرض زندگیت بیشتر از طول زندگیت اهمیت بده، چون عمر و طول زندگیت خواه ناخواه می گذره ولی کیفیت زندگی به اون عرض زندگی و مسافرت ها و خوشی هاشه . البته که من بخاطر شرایط کاریم خیلی این موضوع رو بهش اهمیت نمیدم تا اینکه ازدواج کردم و با همسرم و خانواده همسرم بیشتر درگیر عرض زندگی شدم .

آخرین بار من 4 سال قبل به دبی رفته بودم و تو اون سفر مجرد بودم و همراه داییم و خانواده شون و دوستاشون رفته بودم و من بخاطر اختلاف سنی کم با دایی م خیلی با هم رفیق بودیم و تو اون سفرهم خیلی بهم خوش گذشت . این سری هم به پیشنهاد خانمم تو مهرماه  به داییم گفتیم بیاید با هم بریم که ایشون بخاطر شلوغی شرایط کاریش تو اون برهه از زمان قبول نکرد ، مجدد اول آذر بهش گفتم قبول نکرد  تا اینکه چشمتون روز بد نبینه یهویی تو روز 22 آذر 1400 خبر دادند تو کارخونه عزیز دایی 43 ساله ما افتاده و سکته کرده و تمام . این شد بدترین روز زندگی من که تا آخر عمر هیچوقت فراموشش نمی کنم . گذشت و گذشت و شرایط روحی خوبی نداشتم و آمادگی سفر نداشتم تا اینکه به اصرار همسرم و واسه خارج شدن از این شرایط و به بهانه نمایشگاه اکسپو که آخرین روزاشو سپری می کرد  قبول کردم همسرم واسه این سفر برنامه ریزی کنه .

با اینکه ته دلم دوست نداشتم برم وشرط و شروط خاصی گذاشته بودم و گفته بودم من تو سفر لباس تیره مو در نمیارم و عکس داییم باید همه جا همراهم باشه و بهونه های الکی میاوردم ولی خانمم همه تلاشش رو کرد که من رو ببره و موفق شد و مسئول برنامه ریزی سفر و انتخاب هتل و پرواز شد . ما خیلی موافق گرفتن تور دبی نیستیم چون یه جاهایی هزینه های اضافه بهت تحمیل می کنه و جاهایی رو که واسه خودشون منفعت مالی داره و وقتت رو پرت می کنه به اصرار می برد .

همسرم با توجه به شرایط کاری من که خیلی نمیتونستم مرخصی بگیرم بعد از مطالعه انواع هتل و تور رو واسه من لیست کرد تا بالاخره با توجه به تجربه سفرهای گذشتمون ، یکی از اولویت ها و انتخاب های همسرم که با بودجه مون هم خونی داشته باشه رو انتخاب کردم . خانم من عاشق سفر هست و ریز و درشت و همه چی سفر رو واسه راحتی کار در میاره همه سایت ها رو گشت و تو سفرنامه های سایت خوب لست سکند اطلاعات مکان های مختلف و هزینه ها وعلی الخصوص ووچرهای دبی رو پیداکرد تا با داشته های عالی عازم سفر بشیم و در حدامکان در هزینه ها صرفه جویی کنیم . پیشنهاد من به تمام خواننده های این سفرنامه در صورت سفر به دبی استفاده از تخفیفات وچرهای سایت های مختلف هست که اکثریت تفریحات دبی و رستوران ها و پذیرایی با استفاده از این شرایط تخفیف خیلی خوبی بهش تعلق می گیره و خوبیش اینه که در ایران با پول کشور خودمون پرداخت میشه ضمن اینکه اکثر برندهای محبوب نیز شامل حالشون میشه .

 بالاخره رزرو چندین رستوران و بستنی و مکان های تفریحی رو همینجا انجام دادیم تا اینکه در روز قبل سفر از طریق نرم افزار مربوطه تمام بلیط ها واسمون ارسال شد و در محل مورد نظر با نشون دادن اون ووچر به فروشنده از تخفیفات مربوطه بهره مند میشدیم . بعد از اون تمام مسیرهای دسترسی رو بررسی کردیم و نرم افزارهای مسیریابی افلاین و سامانه واکیسناسیون دبی رو دانلود کردیم که البته به دردمون نخورد . از سامانه سداد عوارض خروج از کشور رو پرداخت کردیم که با توجه به اینکه اولین سفرمون در سال 1400 بود هر نفر 400.000 تومان پرداخت کردیم . ضمنا هزینه هتل و پرواز هرکدام و به ازای هر نفر 4.000.000 تومان شد ضمن اینکه ویزا رو هم به صورت جداگانه درخواست کردیم که جهت اون هم برای هر نفر 2.200.000 تومان پرداخت شد

بعد از اون واسه رفتن جهت تست کرونا برنامه ریزی کردیم و چون میبایست 72 ساعت قبل از سفر باشه که اعتبار داشته باشه روز قبل از سفرمیخواستیم اقدام کنیم و بخاطر اینکه خانمم سرماخوردگی  ضعیفی داشت کمی استرس داشتیم که نکنه جواب تست مثبت بشه و کل سفرمون دچار چالش بشه چون که ما خودمون بلیط و هتل رو گرفته بودیم و از طریق تور سفرمون رو بیمه نکرده بودیم و در صورت بروز مشکل کلیه مسئولیت هاش با خودمون بود که یهویی گفتن از فردا کسانی که سه دوز واکسن زدند احتیاجی به تست ندارند.

روز اول :

بالاخره سه شنبه 9اسفند 1400روز سفر رسید . صبح پیگیر جواب آزمایش کرونا شدیم و خود مسئول رزرو بلیط آژانس هواپیمایی و نماینده ایران ایرتور گفتند شاید بدون آزمایش دچارمشکل بشین و ما اطلاعی از این بخش نامه نداریم ولی من کارت سه دوز واکسن رو  پرینت رنگی گرفتم و به همراه سایر مدارک تو کیف حاوی مدارک گذاشتیم تا جایی به مشکل نخوریم .

بخشنامه1.jpg

بخش نامه کرونایی

همسرم از منزل عازم فرودگاه بین المللی هاشمی نژاد مشهد شد و من هم از سرکار عازم شدم . پرواز ما ساعت 16:45 با هواپیمایی ایران ایرتور بود که ما دو ساعت قبل پرواز در فرودگاه حضور داشتیم و کارت پرواز و تحویل چمدون ها رو انجام دادیم و آماده سفر بودیم و حتی واسه محل شام هم برنامه ریزی کرده بودیم که طبق معمول پروازهای وطنی ، پروازمون با تاخیر ساعت 19:00 انجام شد و برنامه ریزی شب اول رو از دست دادیم .

اصلا در مبدا جهت تست کرونا کاری نداشتند .در زمان سوار شدن یک خانم مسن و محترمی همراه ما بودند که تا موقع نشستن روی صندلی از خاطرات سفرهاشون با چاشنی اغراق واسمون می گفت و چون پرواز هم داشت با تاخیر انجام می شد حوصله مون رو سر برده بود ولی چاره ای نداشتیم و خداروشکر در هواپیما ما صندلی جلو بودیم و اون انتهای پرواز و به این شکل از هم جدا شدیم . چند اتباع بیگانه هم تو این پرواز همراه ما بودند که محیط هواپیما رو با جای دیگه اشتباه گرفته بودند و بسیار کثیف بودند و فقط بلیط گرفته بودند و به محض رسیدن به فرودگاه دبی دیپورت شدند . شام هواپیما هم پلو مرغ بود .

پرواز.jpg
شام هواپیما

بالاخره بعد 10 دوساعت و پانزده دقیقه پرواز به شهر دبی رسیدیم . از همون قدم اول ورود دوباره به امکانات بسیار عالی که واسه شهرونداشون فراهم کرده بودند غبطه  خوردم . به هر ترتیب به خاطر بزرگی فرودگاه با مترو به محل خروجی منتقل شدیم و فقط در محل خروج برگه های آزمایش کرونا رو خواستند که البته خیلی سرسرکی رد کردند و بدون مشکل و خیلی سری به محل دریافت چمدون ها رسیدیم و خیلی زود کارها انجام شد و از این بابت هم خیالمون راحت شد  . چون خانمم واسه ترانسفر هماهنگ کرده بود منتظر بقیه همراهان شدیم تا اون زمان گشتی در فری شاپ زدیم و از صرافی داخل فرودگاه یک 100 دلاری چنج کردیم که خیلی گرانتر از شهر حساب می کردند . البته قبل از من یک هموطن ایرانی بالای 10 عدد 500 یورویی رو چنج کرد که من بعد از اون واسه چنج یه 100 دلاری کلی خجالت کشیدم . بالاخره با اومدن بقیه همراهان عازم هتل شدیم .

مسیر پرواز دبی.jpg

مسیر پروازی

ورود.jpg

چک ویزا

محل اقامت ما هتل  4ستاره سیتی سیزن بود که در منطقه قدیم دبی بود و بسیار نزدیک به مترو بود . اولین نفر رفتم با رسپشن هتل صحبت کردم . به ما یک سوییت خیلی بزرگ در طبقه 8 داد که مطابق خواسته های ما بود . هرچند هتل کمی قدیمی  و از مناطق لوکس دبی فاصله داشت ولی با بودجه ما در این سفر مطابقت داشت و خواسته هامون رو برآورده می کرد . اتاقمون هم کامل و پذیرایی خوبی واسمون در نظر گرفته بودند و حتی برند آب معدنی هم به نام خود هتل بود .

فقط در همان ابتدا به ازای هرشب 15 درهم جهت مالیات اخذ می شد که تعدادی مسافر بدلیل عدم اطلاع رسانی جا میخوردند ولی ما بخاطر آشنایی از قبل مشکلی با این موضوع نداشتیم . این هتل مسافران ایرانی زیادی داشت و بسیار نزدیک مرکز تجاری محبوب ما ایرانی ها سیتی سنتر دیره بود . در زمان سفر ما قیمت هر درهم 7150 تومان بود . شب وسایل رو گذاشتیم و رفتیم دوری زدیم و بستنی از کلد استون خوردیم که هزینه ش شد دو نفری شد 14 درهم .

هتل..jpg

لابی هتل

هتل.jpg

طبقات هتل

روز دوم :

طبق عادت همیشگی صبح زود بیدار شدیم و آماده شدیم و رفتیم صبحانه که در طبقه همکف هتل بود . رستوران هتل بزرگ و صبحانه مفصلی داشت ولی من چون کمی بد غذا هستم ، به سمت غذاهای محلی و عربی نرفتم و حتی تست هم نکردم .

صبحونه.jpg

صبحانه هتل

بلافاصله بعد از صرف صبحونه رفتم دلار چنج کردم و از طریق مترو جهت بازدید جاهای دیدنی دبی عازم شدیم . مترو دبی بسیار مجهز و شلوغ بود و از هر قشری داخلش حضور داشتند و بخاطر نمایشگاه اکسپو ،تعداد زیادی مسافر اروپایی نیز با این وسیله تردد می کردند و سرعت جابجایی علی رغم مسافت های طولانی بسیار زیاد بود . تو این چند روز اینقدر سوار مترو شدیم که تکه کلام گوینده در توقف در ایستگاه ها ملکه ذهنمون شده بود و حتی تا زمانی که برگشتیم مشهد با خودمون تکرار می کردیم . ( الابواب و آغلاق – دووورز کلوووزینگ ) . عبور و مرور با مترو این مزیت رو هم داشت که آسمانخراش ها و معماری خاص و شهرسازی زیبای دبی رو هم می دیدیم و حتی در مسیر از کنار موزه آینده که در حال افتتاح بود رد  شدیم که جذابیت و ابهت جالبی داشت . ( هزینه نول کارت و شارژ 200 درهم برای کل سفر )

طبق برنامه ریزی قبلی و با استفاده از ووچرهای تهیه شده رفتیم در ابتدا میراکل گاردن . این باغ گل بسیار زیبا و بزرگ بود و منطقه فوق العاده ای واسه عکاسی .یک نمونه  هواپیما امارات در اونجا قرارداشت  که با گل تزئین شده بود . حیوانات ، دوچرخه و خیلی چیزهای مختلف گل آرائی شده بود و تاب های بزرگی هم در اونجا واسه استراحت وجود داشت .

میراکل گاردن.JPG

بلیط ورودی

میرا.jpg
میراکل گاردن

بعد از اونجا رفتیم امارات مال و چرخی زدیم که تمام برندها نمایندگی داشتند ولی اجناس بسیار گران بود . ناهار رو هم همونجا از فرانچ فرایز با همون ووچرهای تهیه شده از ایران تهیه کردیم و حتی بلیط میراکل گاردن رو هم با همون ووچرها تهیه کرده بودیم ، فقط چون ریالی پرداخت کردم و تخفیف ها متغیر هست اینجا مبالغ رو یادداشت نمیکنم  . بعد از صرف ناهار برگشتیم هتل و بلافاصله رفتیم پشت بام هتل و از استخر کوچک ولی تمیز مجموعه استفاده کردیم که چون فقط چند مسافر روس بودند و خلوت بود لذتبخش بود و خستگی روزمون رو از تنمون خارج کرد .

بعد استراحت کردیم و عصر تو تراس اتاقمون چای و شیرینی و میوه خوردیم و راهی دبی مال شدیم . دبی مال مثل گذشته و همیشه با عظمت بود و تماشای فواره های با ابهتش تکراری نمیشه و مو به تن آدم سیخ می کنه . هر برند و هر نوع انتخابی که میخواستی پیدا می شد .یک بستنی خوشمزه در بسکین رابینز خوردیم ( 15درهم) .  در اینجا هم مثل سایر بازارهای بزرگ دستگاه هایی بود که با وارد کردن مقصد و مغازه موردنظر، کوتاهترین مسیر رو بهت نشون می داد و کار رو راحت می کنه .پیاده روی در خیابان های اطراف نیز بسیار لذت بخش بود  . شام رو هم در رستوران بوراک خوردیم که خوشمزه ولی گران بود( 185درهم) . مسیر طولانی پیاده روی به سمت  مترو بوسیله پله برقی هایی که افراد رو جابجا می کرد حمل و نقل رو تسهیل می کرد  و بالاخره ساعت 12 شب با خستگی زیاد رسیدیم هتل .

قیمت غذا در دبی

امارات مال.jpg

امارات مال 

فرنچ فرایز.jpg

فرنچ فرایز

دسترسی.jpg

مسیر دسترسی بازارها

روز سوم

امروز برنامه ریزی ما بازدید از بزرگترین نمایشگاه دنیا ، اکسپو بود . اول صبح صبحونه خوردیم و با مترو عازم نمایشگاه شدیم . ایستگاه نمایشگاه آخرین ایستگاه بود . با توجه به تحقیقاتی که کرده بودیم در ابتدا رفتیم در محل تست کرونا و گفتیم از ما تست بگیرن که واسه بازدید کنندگان رایگان بود و قرار شد تا فردا جوابش رو واسمون ایمیل کنن . بعد با نشان دادن کارت واکسن وارد مجموعه شدیم . اگر از این مزیت استفاده نمی کردیم در زمان برگشت هر نفر 150 درهم برای آزمایش میبایست پرداخت می کردیم .( وروی نمایشگاه هر نفر 50 درهم )

قیمت امروز تورهای دبی ۵ شب و ۶ روز

2 اکسپو دبی.JPG

بلیط ورودی اکسپو

اکسپو.jpg

پاسپورت اکسپو

آلمان.jpg

پاویون آلمان

ایفون.jpg

پاویون آمریکا

پرتغال.jpg

پاویون پرتغال

ورودی و عظمت و معماری نمایشگاه حسابی ما رو میخکوب کرد . در همون ابتدا پاسپورت اکسپو (20درهم) تهیه کردیم تا از غرفه هر کشوری که بازدید می کنیم مهر اون کشور واسمون ثبت بشه و این خودش دلیلی شد که از غرفه های زیادی بازدید کنیم .اولین کشوری که رفتیم آلمان بود که صف طویلی داشت که بعد از نزدیک به 45 دقیقه انتظار وارد مجموعه شدیم . همه چیز زرد بود و بیشتر مربوط به مباحث صرفه جویی انرژی بود . اسمت رو هم در ابتدا روی کارتی حک می کردند و در کنار پرچم آلمان به گردن می انداختیم که ابتکار جالبی بود.

همچنین در زمان انتظار بوسیله شعر خوانی و رقص و جشن از خسته شدن جلوگیری می کردند وبا قوطی های آب نیز پذیرایی می کردند . بعد از اونجا از پاویون های کشورهای هلند و  پرتقال و آمریکا و انگلیس  و ... بازدید به عمل آوردیم . بعد از ظهر با تنقلاتی که همسرم آورده بود کمی خودمون رو سیر کردیم و به ادامه بازدید ادامه دادیم . یک کنسرت بزرگ هم هرشب برگزار می شد که در روز بازدیدما یک ربات خواننده بود و با گروهش برنامه جالبی رو اجرا کردند . بعد از اون از غرفه های بزرگی مثل کانادا و مصر و روسیه و عربستان و کویت و فرانسه و سنگاپور و قزاقستان و ترکمنستان و برزیل و آرژانتین و ... بازدید کردیم که هر کشور جذابیت خاص خودش رو داشت و واقعا با اینکه ما یک روز کامل مون رو اختصاص دادیم ولی باز هم کم بود .

غرفه کشور خودمون هم رفتیم که سوغات ایران از جمله گلیم و زعفران و ... گذاشته بودند و رستوران ایرانی هم مجاورش بود و با نماد تسبیح ایرانی تزئین شده بود . البته هنوز خیلی از کشورها مانده بود ولی دیگه  زمان پاسخگو نبود. در راه برگشت رفتم و حضوری جواب پرینت شده تست کرونا رو گرفتم که خوب شد هم رفتم و گرفتم چون جواب ایمیلیش نیومد و با جواب منفی و خیال راحت با آخرین مترو اون شب برگشتیم . در راه برگشت رفتیم کینگز برگر و همبرگر وسیب زمینی و نوشابه خوردیم که خیلی خوشمزه بود و بعد برگشتیم به سمت هتل و خوابیدیم . امروز رکورد پیاده روی رو زدیم و بخاطر نمایشگاه حدود 35000 قدم در طول روز پیاده روی کردیم .

برگر کینگ.jpg

برگر کینگز

روز چهارم

من چون قبلا سافاری رفته بودم و راضی نبودم این سری دیگه از رفتن اونجا صرفنظر کردیم . پارک آبی وایلد وادی رو هم  امروز می خواستیم بریم که با توجه به خستگی دو روز قبل و اینکه کمی از شرایط کرونا می ترسیدیم از رفتنش منصرف شدیم و رفتیم پیاده تا سیتی سنتر دیره و خریدهامون رو انجام دادیم و از هایپرمارکتش ( کارفور ) کلی شکلات و نوشیدنی و سس خریدیم . ناهار رو هم همونجا خوردیم و برگشتیم هتل و رفتیم استخر . من کنار آب یک ساعتی خوابیدم . بعد حاضر شدیم و رفتیم به سمت منطقه لاکچری مارینا . برج ها و ماشین هایی که تو فیلم ها فقط می دیدیم رو اونجا دیدیم .ولی نکته جالبش حضور ایرانی هایی بود که اونجا سکونت داشتند .

کنار ساحل هم مدتی بودیم و با عین دبی هم عکس گرفتیم و از هتل رکسوس هم بازدید کردیم و واسه شام عازم رستوران اکسنت شدیم که رستوران اروپایی بود و به ما یک ماکارونی و اسفناچ و رب گوجه داد (200درهم! )  که اصلا هم طعم نداشت ولی تا دلت بخواد افراد متشخص و فضای زیبایی داشت و ما هم میزمون کنار ساحل مارینا بود که لحظات خوشی رو به همراه داشت . بعد از پیاده روی بعد شام و با حس غریبی که از آخرین شب سفر نشات می گرفت برگشتیم به سمت هتل .

عین دبی.jpg

عین دبی

رکسوس.jpg

هتل ریکسوس

اکسیس.jpg

رستوران اکسیس

مارینا.jpg

ساحل مارینا

روز پنجم

امروز بعد صرف صبحونه و جمع کردن وسایل ها دوباره تا سیتی سنتر دیره رفتیم و درهم های باقیمانده رو به دلار تبدیل کردم و چند تا دونات دانکین گرفتیم ( 30درهم) که خیلی خوشمزه بود و طعم های متفاوتی داشت. ماشین اومد دنبالمون و عازم فرودگاه شدیم . چه خوب شد که جواب تست کرونا همرامون بود . خیلی ها خبر نداشتند و همراه نداشتند که هواپیمایی ایران بسیار سخت گیری می کردند و حتی به تعدادی از مسافرین کارت پرواز ندادند . از فری شاپ فرودگاه آخرین خریدها و نمادهای اینجا مثل برج خلیفه  که به مشابه سفرهای دیگر برای یادگاری تهیه کردیم و با پرواز 13:30 عازم مشهد و شهر خودمون شدیم .به امید سفرهای آتی . امیدوارم خاطراتم مثمر ثمر همه عزیزان شده باشه .

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر