سلام به همه سفر دوستانی که این سفرنامه رو میخوانند. یونان کشوری در جنوب شرقی اروپا است، این کشور از شمال با: آلبانی، مقدونیه و بلغارستان ازشرق با: ترکیه دارای مرز مشترک زمینی است و از جنوب به مدیترانه و از شرق به وسیله دریای اژه و

 

از غرب به دریای یونان منتهی میشود. یونان نزدیک چهار قرن در سلطه ترکان عثمانی بوده. این کشور به عنوان مهد تمدن مغرب زمین و زادگاه فلسفه و بازی‌های المپیک شناخته شده است. امروز یونان یکی از اعضای اتحادیه اروپا بوده و آتن پایتخت آن می باشد. یونان حدود ۶۰۰۰ جزیره دارد که تنها حدود 200 مورد آن دارای سکنه است. نقشه یونان , جزایر و کشورهای همسایه آن در زمستان 1390 قرار بود به همراه یکی از دوستانم برای کار به کشور یونان سفر کنیم , اما پس از آمدن دعوت نامه ها , کار ما منتفی شد ولی ما بازهم تصمیم داشتیم به این سفربرویم ( بالاخره یونان کشوری است که سابقه تمدن آن هرکسی را وسوسه میکند تا از آن کشور دیدن کند) من هم نمیخواستم این فرصت را از دست بدهم لذا شروع به اقدام کردیم . برای اینکه شما سفردوستان عزیز هم در جریان مراحل کار قراربگیرید بصورت فصلهای مختلف و با شرح جزییات براتون توضیح خواهم داد.

گرفتن ویزا در ابتدا به سایت سفارت یونان رفتم ( www.mfa.gr/tehran )و مدارک مورد نیاز درخواست ویزا و فرم درخواست روادید شنگن را گرفتم. • اصل گذرنامه معتبر، امضاء شده با حداقل 7 ماه اعتبار از تاریخ ورود به کشور .
• کپی از گذرنامه فعلی و ویزاهای قبلی(شنگن- امریکا- استرالیا- انگلیس-کانادا- سویس) .
• 3 قطعه عکس(4*6) رنگی- تمام رخ با زمینه روشن .عکس ها نباید اسکن شده باشند.
• ترجمه شناسنامه به همراه دو سری کپی از تمام صفحات شناسنامه .
• کارمندان بخش دولتی :ترجمه آخرین حکم کار گزینی .
• کارمندان بخش خصوصی: گواهی اشتغال به کار .
• برای صاحبان شرکت های خصوصی ترجمه روزنامه رسمی شرکت همراه با رزومه شرکت به زبان انگلیسی همراه با دو سری کپی از اصل فارسی .
• دانشجویان و اعضای هیئت علمی دانشگاهها: کارت بین المللی دانشجویی یا عضویت هیئت علمی .
• کسبه: ترجمه جواز کسب/ کارت بازرگانی .
• پرینت حساب بانکی 6 ماه گذشته با مهر و امضا بانک .
• تر جمه یک سند مالکیت به همراه دو سری کپی از اصل فارسی .
• اصل و کپی تائیدیه رزرواسیون هتل در یونان .
• بیمه توریستی .
• اصل بلیط Confrim شده.

سپس به سفارت یونان زنگ زدم و وقت گرفتم ( 22050533-021 ). برای بیست روز بعد به ما وقت دادند. بعد با مراجعه به یکی از دفاتر ترجمه رسمی :شناسنامه , پرینت شش ماهه از حساب جاری و حساب پس انداز ( که هردوبه تایید ومهر بانک مربوطه رسیده بود ) , سند منزل و گواهی اشتغال به کار خودمان را دادیم تا هم ترجمه رسمی شود وهم توسط همان دفتر , ممهور به مهرهای دادگستری و اداره سجلات وزارت امورخارجه نیز بشود. این کار شش روز طول کشید و برام با توجه به تعداد صفحات مدارکم حدو 170 هزار تومان آب خورد. تو این مدت وقت داشتم تا مدارک دیگر را مثل : رزرو بلیط , بیمه سفر برای 30 روز ( چون میخواستم ویزای30 روزه بگیرم ) و عکس را تهیه و فرم درخواست روادید را پرکرنم. در روز مقرر با بهمراه داشتن پول حدود 200 هزار تومان , پاسپورت و مدارک , ساعت 8 صبح بهمراه دوستم به سفارت مراجعه کردیم ( خیابان ولیعصر – بلوار اسفندیار – پلاک 43 ) . ساعت 9 صبح یک جوان یونانی درب را باز کرد و با تلفظ خیلی بد, اسامی کسانی که وقت گرفته بودند را میخواند. هر بار اسم شش نفر را میخواند و آن ها را به داخل راهنمایی و درب را می بست.

مکان وآدرس سفارت یونان در تهران
اسم من را در سری دوم خواند و به همراه دوستم به داخل سفارت که یک خانه دو طبقه معمولی بود راهنمایی کرد . در لابی نشستیم و تک به تک با رسیدن نوبتمان به داخل یک اتاق نسبتا بزرگ خوانده میشدیم . اول من رفتم . در داخل اتاق ,یک میز نهارخوری مستطیل 8نفره ای بود که در یکطرف آن دو خانم نشسته بودند( یکی ایرانی و دیگری یونانی ) سلام کردم , در طرف دیگر میز نشستم و کلیه مدارکم را که بطور منظم در داخل یک پوشه قرارداده بودم در جلویشان گذاشتم . خانم ایرانی مدارک را گرفت و گفت که به ایرانی صحبت میکنی یا انگلیسی؟ گفتم فرقی نمیکند! گفت پس بهتر است با نماینده سفرات یونان ( که خانمی میان سال وجا افتاده بود ) صحبت کنی . آن خانم پاسپورت من را ورق زد و پس از دیدن ویزاهای قبلیم ( که خوشبختانه 2 تا ویزای شنگن هم داشتم ) از من سوال کرد هدف از سفرت چیه؟ من چون چند روز قبل , در باره کشور یونان مطالعه کرده بودم, حسابی توضیح دادم که چه اهداف توریستی ای دارم. خلاصه با بررسی مدارکم , از من 90 هزارتومان پول گرفتن و با دادن یک برگ که تاریخ 20 روز دیگر بر روی آن زده شده بود گفتند در آن تاریخ برای گرفتن نتیجه مراجعه کن .

تهیه مقدمات سفر
در این مدت کلی وقت داشتم تا با جستجوی اینترنتی موارد زیر را بدست بیارم:
1. نقشه یونان و شهر آتن و محل فرودگاه آتن
2. نقشه توریستی آتن
3. مکانهای دیدنی و تفریحی
4. هتلهای آتن
5. نقشه مترو آتن
6. نحوه تردد در شهر
7. بررسی ایرلاین هایی که میتوانند من را از ایران به آتن برسانند

ویزای 30 روزه را بدون هیچ دردسری گرفتم و با بررسی هایی که انجام داده بودم تصمیم گرفتم برای اولین بار پرواز قطرایرلاین را تجربه کنم.تهران – دوحه - آتن و بلعکس.( البته ایرلاین ترکیش هم این مسیررا سرویس میدهد ) با استفاده از اینترنت , ارزان ترین تاریخ پرواز را یادداشت کردم و با مراجعه به یک آژانس مسافرتی ( که مشتری آنها هستم ) بلیط مربوطه را به قیمت 605 هزارتومان خریدم.(رفت:14 Feb ساعت 11:10– برگشت: 20 Feb ساعت 18:25) همکارم برای گرفتن بلیط امروز و فردا میکرد , آخرش هم گفت نمیتواند بیاید و من را تنها گذاشت.(رفیق نیمه راه) دوباره از طریق اینترنت به جستجوی هتل مورد نظر خودم پرداختم. شرایطی که برای یک هتل مد نظرم بود عبارتند از : در مرکز شهر باشد, 3ستاره بودن, ارزانی , نزدیکی به مترو , داشتن صندوق ایمنی و اینترنت wireless رایگان در اتاق و صبحانه – بالاخره سه هتل مناسب پیداکردم که کاندیدای اول آنها هتل Apollo بود. چون کارت اعتباری نداشتم , به هتل ایمیل زدم و با ارسال تصویر ویزا و بلیطم , درخواست رزرو اتاق بمدت یک هفته کردم که جواب دادن " بدون کارت اعتباری امکانپذیر نیست " اما با اصرار من بالاخره قبول کردند( البته زمستان بود و جای خالی داشتند ). از نقشه های توریستی , آثار باستانی و مترو آتن که از طریق اینترنت تهیه کرده بودم, در ابعاد A3 و A4 کپی رنگی گرفتم. بعد شرایط آب و هوای آتن را تا 10 روز آینده بررسی و متناسب آن برای خودم کلاه , دستکش , چتر و لباس گرم مناسب برداشتم. از همه مهمتر یک پایه دوربین کوچک و سبک هم تهیه کردم به قیمت 8 هزار تومان تا از خودم هم عکس بگیرم .

نقشه شهر آتن

نقشه مترو آتن

نقشه آماکن تاریخی و دیدنی شهر آتن که بارنگ سبز مشخص شده

من آماده سفر بودم و تنها نگرانیم تعویض هواپیما در فرودگاه دوحه بود چون از زمان فرود هواپیما در دوحه تا پرواز به آتن فقط 40 دقیقه وقت داشتم .

آغاز سفر
در فرودگاه امام خمینی کارت پرواز تهران-دوحه و دوحه – آتن را یکجا به من دادند و اطمینان دادند که چمدانم را در آتن تحویل خواهم گرفت.(ساعت پروازم 11:10 صبح بود) پرواز قطری یکی از بهترین پروازهایی بود که من تا حالا تجربه کرده ام , در ابتدا یک Headphone در اختیار شما قرار میدهند و سپس پذیرایی خیلی خوبی توسط مهمانداران خوش برخورد انجام میشود و از همه مهمتر در روبروی هر صندلی یک صفحه مونیتور Touchpad قرار دارد که شما میتوانید با استفاده از آن و Headphone , موسیقی و یا فیلم سینمایی ویا کارتون مورد دلخواه خود را انتخاب کرده و یا در قسمت Game , به بازی مشغول شوید و با استفاده از آن اصلا متوجه گذر زمان نخواهید شد.

تصویر صفحه مونیتور Touchpad روی صندلی هواپیما

دفترچه ای که در داخل جیب هر صندلی قرار داشت مشخص کرده بود که برای پروازهای ترانزیت , میبایست وارد ترمینالی با رنگ ورودی زرد شوید. پرواز , راس ساعت , در فرودگاه دوحه به زمین نشست و خیلی زود درهارا باز کردند و سوار اتوبوسها شدیم . سیستم خودکار اتوبوس اعلام کرد که آن دسته از مسافرانی که پرواز ترانزیت دارند , در ترمینالی که با رنگ زرد مشخص شده , پیاده شوند. در ترمینال زرد رنگ پیاده شدم. چند اتوبوس دیگر هم همزمان مسافران را پیاده میکردند. سالن ورودی خیلی بزرگی با Gate های عبوری زیاد در روبرویم بود و تعداد پرسنل قابل توجهی مسافران را راهنمایی میکردند تا کسی از پرواز جانماند. با در دست داشتن کارت پرواز و پاسپورت , خیلی زود از Gate کنترل

مسافر عبور و با استفاده از تابلوهای اطلاع رسانی ,خیلی سریع کارت راهنمای سالن ترانزیت فرودگاه دوحه کانتر پرواز به آتن را پیدا کردم.در آنجا دو جوان خوش برخورد عرب و فیلیپینی , کارت پرواز و پاسپورت را کنترل و برای من آرزوی سفر خوش کردند. ازشان پرسیدم آیا چمدانم به هواپیما منتقل شده؟ جوان فیلیپینی , خیلی سریع از طریق جستجو در کامپیوتردم دستش گفت: شما 1 چمدان داشتید که الان در داخل هواپیمای مسیر آتن قرار گرفته است. کل این جریان 15 دقیقه بیشتر طول نکشید. بعد از هر کانتر , یک راه پله قرارداشت که با پایین رفتن از آن وارد یک اتاق نیمه بزرگ با دیوارهای شیشه ای در زیر سالن ترانزیت میشوید . بر روی یکی از صندلی ها نشستم و بعد از 15 دقیقه یک اتوبوس در کنار درب شیشه ای اتاق ایستاد و مارا به هواپیمای دوحه - آتن منتقل کرد. در آن پرواز که 5.5 ساعت طول میکشید , یک فیلم سینمایی و یک تئاتر تماشاکردم , یکسری آهنگ گوش دادم و یک دست کامل Game بازی کردم و رکورد خوبی به جا گذاشتم و البته 2 بار هم پذیرایی شدم . مشغول آهنگ گوش کردن بودم که خلبان اعلام کرد در فرودگاه آتن فرود خواهد آمد.

تصویر حومه فرودگاه آتن – از هواپیما

در فرودگاه آتن , راهرو به درب هواپیما متصل شد و مسافران به سمت کنترل پاسپورت هدایت شدند. مسئول گیشه , یک آدم گوشت تلخ بود که با بد اخمی چند سوال از هدف سفر و مدت اقامتم پرسید. بعد از گرفتن چمدانم , نقشه شهر و نقشه مترو را از کیفم بیرون آوردم و با استفاده از تابلوهای فرودگاه , بسمت ایستگاه مترو که در خارج سالن فرودگاه قرار داشت حرکت کردم . 8 یورو قیمت بلیط مترو فرودگاه بود که پس از خرید آن , سوار مترو شدم ( خط L3 - آبی) و 5 دقیقه بعد مترو حرکت کرد. مستقیم بسمت شهر میرفت , من با استفاده از نقشه ام و لیست ایستگاه های روی درب قطار , مسیر را کنترل میکردم. در ایستگاه Syntagma خط عوض کردم و سوار قطار خط L2 شدم( خط قرمز - بسمت KIFISSIAS ) و در ایستگاه Metaxourgio از مترو بیرون آمدم و وارد میدان Metaxourgio شدم. با استفاده از نقشه شهر و شم جهت یابی خودم, براحتی هتل را پیدا کردم.

تصویر هوایی "ایستگاه مترو" و "هتل APOLLO" در میدان Metaxourgio

در لابی هتل به reception اسمم را گفتم و در لیستش پیدا کرد و کلید اتاق 804 را درطبقه هشتم , به ازای هرشب 28 یورو با صبحانه در اختیارم قرارداد. ساعت 20:30 شب بود و من خیلی خسته بودم لذا سریع رفتم به اتاقم تا استراحت کنم. اتاقم خیلی مدرن نبود اما تمیز , رو به خیابان و دارای :اینترنت رایگان , صندوق ایمنی , سیستم Air Condition , پایه مخصوص چمدان , کمد لباس با رخت آویز و تلویزیون با شبکه های ماهواره ای بود و هر روز اتاق توسط پرسنل تمیز شده وسرویس آن تجدید میشد.

تصویر اتاق شماره 804 هتل آپولو

روز اول
صبح روز بعد انرژی خاصی داشتم چون میدونستم که یک هفته خاطره انگیز را کلید خواهم زد. لذا با ظاهری آراسته و ادوکلن زده , به رستوران رفتم و بعد از خوردن یک صبحانه مفصل , گشت و گذار در شهر آتن را با برنامه ای که خودم ریخته بودم آغاز کردم. برای آنکه با محیط شهر کمی بیشتر آشنا بشوم (و از لطافت باران کمی که می بارید بیشترلذت ببرم ) تصمیم گرفتم اولین مقصد را پیاده بروم . مقصدم National Archaeological Museum " موزه ملی باستان شناسی " بود.

موزه ملی باستان شناسی آتن
در این موزه مجموعه ای از آثار بجا مانده از یونان باستان و دوران ماقبل تاریخ که از مکانهای باستانشناسی در سراسر یونان جمع آوری شده است را به نمایش گذاشته اند.اینطور که خودشان گفتند: این موزه غنی ترین مجموعه آثار مکشوفه از دوران باستان یونانی در سراسر جهان است که شامل: مجسمه های بزرگی از خدایان اسطوره ای , صنایع دستی سفالی و زیور آلاتی از طلا , قرار داده شده و حتی در قسمتی از موزه , آثاری از تمدن مصر باستان را نیز میشد دید. چون عکسبرداری در این موزه ممنوع بود , فقط به تماشا کردن اکتفا کردم , اما اگر اهل دیدن اشیا باستانی هستید! واقعا از دیدن این موزه شگفت زده خواهید شد. مجموعه های مربوط به دوران ماقبل تاریخ , تا 3000 سال قبل از میلاد را برچسب خورده بودند.(یعنی دوران نئوسنگی) این آثار شامل نقاشی های روی سنگ , مجسمه های کوچک سنگی و ابزار ساخته شده از شاخ و استخوان حیوانات بودند. از مجسمه های معروف آنجا میشود به مجسمه " Minotaur" جانوری که نیمی از بدنش گاو ونیم دیگرش انسان است اشاره کرد. *اما از همه شگفت انگیزتر قطعه ای بود بنام " The Antikythera mechanism" که در اصل وسیله ای بود مکانیکی متشکل از چرخ دنده های سنگی در ابعاد مختلف که آن ها میگفتند اولین کامپیوتر آنالوگ باستان از جنس سنگ بوده و برای محاسبه موقعیت های نجومی طراحی شده و دانشمندان نجوم امروزی گزارش کرده اند که بسیار دقیق بوده. اهمیت و پیچیدگی این دستگاه تاسال 1900 قابل درک نبود! اونا میگفتند اهمیت این دستگاه از مونالیزا بیشتر است. بعد از دیدن موزه , با قدم زدن در زیر هوای نیمه ابری – نیمه بارانی , به سمت نزدیک ترین ایستگاه مترو حرکت کردم. در این میان ازفروشگاه های پوشاک لب خیابان که مثل خیابان جمهوری خودمان (تهران)بود نیز دیدن کردم.

تصویر هوایی مسیر حرکت روز اول: ( خط زرد = مسیر پاده و خط قرمز = مسیر مترو )

در میدان OMONIA وارد ایستگاه مترو شدم , یک بلیط 1هفته ای مترو به قیمت 14 یورو خریدم و سوار خط L2 شده( خط قرمز - بسمت DIMITRIOS ) و در ایستگاه سینتاگما وارد میدان معروف سینتاگما Syntagma (میدان قانون اساسی ) شدم. این میدان معروفترین میدان آتن و یونان میباشد. زمانیکه شاه Otto قانون اساسی کشور را پس از قیام مردمی و نظامی، در 3 سپتامبر سال 1843 به ملت محول کرد , این میدان Syntagma نام گرفت. یک میدان بسیار بزرگ که در ضلع شرقی آن کتیبه سرباز گمنام قراردارد و همواره دوسرباز گارد ریاست جمهوری با لباسهای سنتی ارتش یونان در دوطرف آن خبردار ایستاده و درفواصل زمانی مشخص به سمت هم دیگر حرکت کرده و با انجام حرکات نمایشی ارتشی , احترام نظامی گذاشته و برسرجای خود بازمیگردند. و در ساعت 11 صبح یک گروه از سربازان گارد, دو مامور دیگر را اسکورت کرده و طی مراسمی , تعویض پست انجام میشود. اسم این سربازان Evzones میباشد.

تصویری از کتیبه سرباز گمنام

این کتیبه یک شهروند سرباز از یونان باستان را در حال مرگ نشان میدهد و در کنار آن دو متن بزبان یونانی نوشته شده : 1- یک تخت خالی حمل میشود , آن برای کسی که ناشناس باقی مانده ساخته شده است.
2- برای مردان برجسته , هرکجای زمین که دفن شوند شایسته آنان است.

تصویری از کتیبه سرباز گمنام

در آن سر میدان , خیابانی قراردارد که کف آن سنگفرش بوده و دردوطرف آن مغازه های رنگارنگ پوشاک بادکوراسیونی زیبا قرارداشته و امکان تردد ماشین در آن مقدور نیست وفقط مخصوص پیاده روی است. پس از چرخیدن در دور میدان , وارد این خیابان زیبا و نسبتا عریض شدم. اکثر برندهای معروف را میشد در اینجا پیداکردمثل: Adidas ' Nike ' Puma ' Dior ' Celvin Kline ' Armani ' H&M ' Zara ' و . . . بعضی از فروشگاه ها حراج زده بودند , بعضی ها هم قیمت ارث پدرشان را روی اجناس گذاشته بودند .وارد یکی از آنها شدم ( Zara ) یک موسیقی خیلی شاد از خواننده های معروف غربی در حال پخش شدن بود و در هر قسمت از آن , بخش کوچکی رامختص لباسهای تخفیف خورده کرده بودند. اول سراغ پوشاک اطفال رفتم , باورم نمیشد , لباس سارافن دخترانه ,دوخت اسپانیا , 2.99 یورو , قیمت ابتدایی آن 12.99 یورو بود , پیراهن زنانه 5.99 یورو , پیراهن مردانه 5.99 یورو , حراج واقعی یعنی این , حدود 70% زیر قیمت اولیه بود , چند دست لباس خریدم و خوشحال به سراغ مغازه های بعدی رفتم. در انتهای این خیابان به میدان Monastiraki رسیدم. یک سر این میدان , راه دارد به یکی از ورودیه های منطقه باستانی و در دو ظلع غربی و شرقی آن خیابان پر است از رستورانها متنوع و مغازه هایی که اثار باستانی (مشابه اصل ) میفروشند. دیگر از ظهرهم گذشته بود , لذا یک رستوران را انتخاب کردم و برروی صندلیهایی که در بیرون مغازه گذاشته بود نشستم. سریع گارسون آمد و منو را بدستم داد. اول سالاد سفارش دادم (این سالاد یونانی مخلوطی بود از خیار ، گوجه فرنگی ، پیاز قرمز، روغن زیتون و پنیر فتا ) بعد از خوردن سالاد بازهم گارسون آمد و یک غذای کبابی سفارش دادم ( یادم نیست اnسمش چی بود ) خیلی لذیذ بود. بعد از غذا از طریق ایستگاه مترو همین میدان به هتل برگشتم ( یعنی سوار خط 1 شدم بسمت KIFISSIAS و در ایستگاه OMONIA سوار خط 2 شدم بسمت َANTONIOS و در ایستگاه Metaxourgio از مترو خارج شدم ) تا هم دستم را خالی کنم وهم کمی استراحت کنم. بعد از ظهر , از طریق مترو ( ابتداخط L2 و سپس خط L1 ) به سمت اسکله Piraeus رفتم .

تصویر مسیر حرکت توسط مترو به سمت اسکله Piraeus

در اسکله , کشتیهای حمل خودرو و مسافر به مقاصد جزیره های مختلف یونان مشغول مسافرگیری بودند و در قسمت دیگر آن انواع Cruse های زیبا , مجهز به استخرهای روباز و استخرهای داخل سالنی , فروشگاه , باشگاه ورزشی , رستورانهای متنوع , سالنهای نمایش , Teen Club و غیره قرارداشتند که در سه مسیر 1- جزایر یونان و سواحل ترکیه 2- جزایر یونان و سواحل شرقی ایتالیا و ونیز 3- سواحل غربی ایتالیا و بنادر معروف فرانسه و اسپانیا و جزایر مدیترانه , تردد میکردند ( این اطلاعات رو از متصدی فروش بلیط گرفتم ) .

تصاویری از کشتیهای حمل خودرو و مسافر

چون زمستان بود و هوا سرد , و اطمینانی به شرایط جوی دریا وجود نداشت لذا تصمیمی به سفر به جزایر معروف یونان را نداشتم لذا در همان اطراف مشغول سیر وسیاحت شدم , همان اطراف چشمم به فروشگاه Jumbo Baby افتاد. وارد فروشگاه شدم . این فروشگاه در سه طبقه وبطوری طراحی شده بود که یک خریدار میبایست همه سه طبقه را که از طریق رمپ به هم مرتبط بودند را طی کند . همین مورد باعث شد تا من کل فروشگاه رو بچرخم و کلی خرید کنم , البته قیمتها خیلی عالی و کیفیتها هم خیلی خوب بودند. وقتی آمدم بیرون هوا کاملا تاریک شده بود , ازطریق مترو برگشتم به هتل تا دستم را خالی کنم و برای خوردن یک شام سبک اقدام کنم.

روز دوم
بعد از خوردن یک صبحانه مفصل , برنامه دیدن آثار تاریخی آتن را آغاز کردم.هوا آفتابی و خنک بود. ازطریق مترو خودم را به ایستگاه Akropolis رساندم ,(خط 2 را بسمت DIMITRIOS سوار شدم و بعد از 4 ایستگاه پیاده شدم ) این ایستگاه مترو , بین معبد زئوس و آکروپلیس قراردارد.

تصویر هوایی مسیر حرکت روز دوم

برای شروع , به سمت معبد زئوس رفتم. قیمت بلیط ورودیه 12 یورو بود و این بلیط دارای 6 کوپون است که با استفاده از آن , بازدید کنندگان میتوانند وارد کلیه اماکن تاریخی و باستانی آتن شوند ( فقط با 12 یورو ). این معبد برای زئوس "پادشاه خدایان در اساطیر‌ یونانی " ساخته شده است. زئوس حکم پدر آسمانی را دارد که همه ی صفات خدایی را در خود گرد آورده. او سوار بر ارابه در آسمانها حرکت میکند و با نیزه سه شاخ خود , صاعقه به دشمنانش میزند. زئوس چند زن رسمی گرفت , اولین زنش میتیس"خدای عقل" بود, چندتن از خدایان دیگر که به او حسادت می کردند به زئوس گفتند که اگر از این زن صاحب فرزند شوی چنان عاقل خواهد شد که تو را از تخت خدایی پایین می آورد.زئوس هم ترسید و وقتی زنش بچه ای به دنیا آورد هر دو را با هم بلعید.سپس با الهه ی دیگری بنام تیمیس که دختر اورانوس بود ازدواج کرد. تیمیس" الهه نظم و قانون مادی و معنوی" بود ,زئوس از او صاحب چند فرزند شد اما بعد از ازدواج با هرا , تیمیس را طلاق داد.( این قصه هارا راهنمای معبد تعریف کرد).

تصاویری از بقایای معبد زئوس

این معبد با ستون‌های تو پُر و بزرگ خود محل نگهداری تندیس زئوس بود. ساخت آن در حدود قرن ششم پیش از میلاد آغاز شد.و بعدهادر اثر حوادث طبیعی و جنگ و غیره تخریب شده و همچنین مورد غارت ساکنان آتن برای ساختن ساختمان های خود نیز قرار گرفته است. اولین چیزی که در این معبد به ذهنم آمد , تخت جمشید خودمان بود.

تصاویری از بقایای معبد زئوس

بعدها یعنی در سال 131 میلادی امپراتور روم "Hadrian" این دروازه را بعنوان بخشی از ئیوار جداکننده شهر قدیم و شهر جدید در کنار این معبد ساخت که به "طاق هادریان" مشهور است. در روی آن سمت از دروازه که بسمت آکروپلیس است , کتیبه ای قرارداشته که بر روی آن نوشته شده: " این آتن است , شهر سابق تیسوسها ". در حالی که در طرف دیگر دروازه نوشته شده بود : " این شهر هادریان است نه شهر تیسوسها ". این دروازه از سنگ مرر ساخته شده و اکنون در کنار خیابان , مابین معبد زئوس و آکروپلیس قرار گرفته و فقط یک نرده کوچک از آن محافظت میکند.(کسی هم با آن کاری ندارد )

تصاویری از طاق هادریان

بعد از معبد , به سمت آکروپلیس رفتم. آکروپلیس به معنی "شهر مرتفع " بوده و بر روی یک تپه سنگی قرارگرفته و به کل شهر مشرف میباشد و اصلی ترین بنای باستانی آتن است. این بنا در 5 قرن پیش از میلاد مسیح ساخته شده. در ایران نقشه این محل زیبا , معروف و باستانی را تهیه کرده بودم و میخواهم براساس همان نقشه , شروع به شرح ماجرا کنم.

تصویر مکانهای مختلف آکروپلیس

من از ضلع جنوب غربی وارد شدم و مسئول دم در فقط یک کوپون از بلیطی که 12 یورو خریده بودم را کند و اجازه ورود داد .

ورودی آکروپلیس , ضلع جنوبی

متن تاریخچه تئاتر Dionysus

در همان ابتدای ورود , به محوطه تئاتر Dionysus رسیدم (مکان شماره 18 نقشه بالا ) واقعا آرزو داشتم یک همچین محوطه ای که محل برگذاری مراسم , تئاتر و سالن اجتماعات آن زمان بود را از نزدیک ببینم و در روی سکوهای آن بنشینم.همچنین این محل برای برگذاری جشنواره احترام به خدای Dionysus نیز بود.

تصویری از تئاتر Dionysus

نیم دایره مرکزی , محل برگذاری مراسم و دور آن راهرویی جهت عبور و مرور که سنگهایی بطور عمودی, سکوها و محل مراسم را از هم جدا کرده اند .و سکوها هم هرکدام دارای راهرو ای باریک جهت تردد بودند.

د در اطراف راهرو , سکوهای سنگی که هر سنگ برروی یک سنگ دیگر قرار گرفته , محل نشیمن مدعووین بوده است. ( حتماردیف وسط هم مکان VIP بوده ).

Dionysus , دیونیزوس خدای "حافظ نمایش و رویانیدن گیاهان "بوده لذا برای زمینه آن سالن نمایش ,از حکاکی تندیس آن اسطوره یونانی بر روی سنگ استفاده شده است.

تصویر تندیسهای سنگی تئاتر Dionysus

تصویر سالن تئاتر از بالا

مکان بعدی ,جایگاه مقدس Asclepieion خدای طب و بهبودی است (مکان شماره 17 نقشه بالا ) البته از آن بجز چند ستون چیزی باقی نمانده و این ستونها توسط یک سایه بان حفاظت میشوند ام در تاریخچه آن گفته اند که Asclepius نشان دهنده جنبه شفا از هنر پزشکی می باشد. Asclepius یکی از فرزندان APOLLO بود ( آپولو خدای موسیقی، شعر، طاعون، وحی، آفتاب، پزشکی، نور و دانش بود ) و پنج دختر داشت , Hygieia : الهه شخصیت ، نظافت و بهداشت Iaso: الهه بهبودی از بیماری Aceso: الهه التیام Aglæa : الهه زیبایی، شکوه و جلال، فخر , شکوه و پیراستگی و Panacea : الهه درمان همگانی همچنین او عصایی داشت با تصویر ماری که در حال پیچیدن دور چوب است. امروزه این تصویر نمادی از علم داروسازی شده است.

تصاویری از جایگاه مقدس Asclepieion خدای طب و بهبودی

در ادامه مسیر , ازکنار Stoa of Eumenes (مکان شماره 16 نقشه بالا ) عبور کردم.این مکان در اصل گردشگاهی سرپوشیده مابین محوطه تئاتر Dionysus و سالن نمایش معروف Odeon of Herodes Atticus است که این دو را به هم مرتبط می ساخت.

Stoa of Eumenes

نویسنده : علیرضا مستوفی راد