2-6 روز چهارم : کندی، پایتخت قدیمی
صبح بعد از صرف صبحانه در رستوران مسقف زیبایی که در پشت بام هتل ساخته شده بود، با پرواز هلی شات چند عکس از اطراف گرفتیم.
رستوران هتل در طبقه آخر ساختمان با نمای اطراف
نمای اطراف هتل محل اقامتمان در کندی
عکس هوایی از محل قرار گرفتن هتل و ساختمانهای اطراف
خیابانهای اطراف محل اقامتمان در کندی
عکس هوایی از قسمتی از شهر کندی و بزرگترین رود سریلانکا
برنامه صبح بازدید از باغ گل Royal Botanical Gardens بود. (لینک آدرس باغ گل روی گوگل مپ : https://goo.gl/maps/VzizUBkLQau ) این باغ سالانه حدود دو میلیون نفر بازدید کننده دارد. ایده اولیه باغ مربوط به 650 سال قبل است ولی طرح جدید آن توسط بریتانیاییها در سال 1821 اجرا شده است. باغ به خاطرگلهای ارکیده زیبایش معروف است.
بعد از حرکت از هتل، باران نم نم دوباره شروع به باریدن کرد. بلیط باغ به ازای هر نفری 1500 روپیه (37500 تومان)بود.
تصویر بلیط باغ گل Royal botanical garden در شهر کندی
هنوز چند دقیقه ای از ورود ما به باغ نگذشته بود که نم نم باران تبدیل به باران سیل آسا شد و کاری از دست چتر کوچک ما برنمی آمد. تنها انتخاب ما لذت بردن از فضای موجود و گرفتن عکس بود. فصل باران های موسمی بود و این حجم از بارش باران برای مردم اطراف خط استوا عادی ولی برای ما غیر قابل باور بود.
باغ Royal botanical garden زیر باران شدید استوایی
بعد از این که حسابی خیس شدیم از سرعت و شدت بارش باران کمتر شد و توانستیم از فضای باغ بیشتر استفاده کنیم. انواع و اقسام درختان، ادویه جات، گیاهان دارویی و گل های مختلف با توضیحات کامل در گوشه و کنار باغ وجود داشتند.
تصاویر باغ گل زیبای کندی
گل ارکیده به شکل کبوتر
بازدید از باغ در ساعت 12 به پایان رسید. بدون معطلی به هتل برگشتیم تا لباسهای خیس بیشتر از این ریسک سرماخورگی را افزایش ندهد.
برنامه عصر مراسم رقص سنتی کندی بود. این مراسم در اطراف دریاچه و در یک سالن بسیار قدیمی و بدون امکانات حرفه ای اجرا می شود. با تهیه بلیط به قیمت نفری 1000 روپیه (25000 تومان) وارد سالن مراسم شدیم و سعی کردیم صندلی مناسبی را پیدا کنیم. مراسم ارزش یکبار دیدن را دارد ولی اگر کسی به دیدن آن نرفت هم چیز خیلی مهمی را از دست نداده است. گروه های مختلف با لباس ها و ساز و آوازهای مختلف، رقص ها و حرکتهای متفاوتی را اجرا کردند و در انتهای مراسم هم برنامه آتش بازی و عبور از روی آتش اجرا شد.
مراسم رقص سریلانکایی، اطراف دریاچه کندی
رقص حدود 45 دقیقه طول کشید و بعد از پایان مراسم، از پراسانا پرسیدیم آیا برای دیدن ویوی بهتر از شهر، جای مناسبی را در نظر دارد. مانند بیشتر نقاط دیدنی و توریستی سریلانکا، خوشبختانه نقاط مناسبی با نام viewpoint در چند گوشه شهر با ویوی عالی به دریاچه در نظر گرفته شده بود که راننده ما را به یکی از این نقاط برد.بعد از بارش باران، هوایی عالی و منظره ای زیبا نصیب ما شد. از پراسانا برای پرواز هلی شات سوال کردیم، که با توجه به فضای شهری و ساختمان های اداری و نظامی در اطراف مخالفت کرد.
نمای دریاچه کندی و خیابانهای اطراف از یکی از Viewpoint های شهر
بعد از لذت بردن از اطراف و گرفتن عکس، به سمت هتل حرکت کردیم.
در مسیر برگشت به فروشگاهی که شب قبل رفته بودیم، رفتیم. در فروشگاه حتی دارو هم پیدا می شد. کلی خوراکی هیجان انگیز، میوه های استوایی و دو مدل ماهی (برای فرار از ادویه های تند سریلانکا) برای شام گرفتیم. آشپز هتل ماهی ها را (البته به شیوه خودش) و با معجون خاصی که ظاهرا ترکیب سیر، زنجبیل و روغن زیتون بود پخت که طعم خوبی داشت.
2-7 روز پنجم : به سمت ارتفاعات – نوواراالیا Nuwara Eliya
بعد از دو شب ماندن در کندی، باید به مسیر خود ادامه می دادیم. بعد از صرف صبحانه در فضایی عالی، هتل را ترک کردیم. آبمیوه طبیعی آنقدر خوشمزه بود که دوباره سفارش دادیدم.
از قبل برای بازدید از معبد و مجسمه بودا به نام Bahirawakanda با راننده هماهنگ کرده بودیم. این مجسمه در نقطه ای از شهر واقع شده که نمایی بسیار عالی به شهر و دریاچه به بازدیدکننده میدهد. یکی از جذابیت های این معبد امکان بالا رفتن از قسمت پشتی مجسمه و دیدن شهر از روی شانه مجسمه است. (لینک آدرس روی گوگل مپ : https://goo.gl/maps/xxmubFjHC8Q2 ) با پرداخت ورودی 250 روپیه ای به ازای هر نفر (6250 تومان) وارد محوطه معبد شدیم. فضای باران خورده بسیار ساده و تمیز با راهب های مهربانی که مشغول کارهای روزانه خود بودند.
تصویر شهر کندی از بالای مجسمه Bahirawakanda
معبد و مجسمه Bahirawakanda
معبد Bahirawakanda، در سریلانکا همه در آرامش هستند، حتی سگها
با توجه به بارندگی های اخیر، راهنما اعلام کرد متاسفانه در بخشی از کشور سیل جاری شده و بیشتر از 200 نفر فوت شده اند. از قبل بسیار علاقمند به دیدن کوه آدم ( Adam's Peak ) بودیم که با توجه به سیل اخیر و همچنین پایان فصل دعا و کم شدن مردم در مسیر صعود به کوه، پراسانا پیشنهاد کرد از صعود به کوه آدم منصرف شویم. ماهم علیرغم میل باطنی و بعد از مشورت طولانی قبول کردیم.
ساعت 9 کندی را به سمت نووارا الیا (Nuwara Eliya) ترک کردیم. گرچه تا به این جای سفر، زیبایی های سریلانکا ما را مسحور کرده بود ولی هر چه ارتفاع از سطح دریا بیشتر می شد زیبایی ها و جذابیت های سریلانکا بیشتر می شد. از میوه فروشی های بین راه که مملو از میوه های استوایی رنگارنگ و خوشمزه بود انواع میوه ها را تست کردیم. میوه هایی مانند موز قرمز، جک فروت، آناناس، کینگ کوکونات، انبه و...
میوه فروشی های بین راه با لباس محلی، King coconut با طعم عالی
ساعت 10:30 باران شروع به باریدن کرد. بارش باران، خلوت بودن مسیر، دمای مناسب هوا، رانندگی عالی راننده ها، مزارع چای اطراف، گل های کاشته شده توسط شهرداری در اطراف جاده و رد شدن از کنار آبشارهای مسیر در کنار طبیعت بی نظیر سریلانکا تجربه ای بود که شاید به راحتی تکرار نشود.
مسیر بعد از شهر کندی
ساعت 11:30 به آبشار رامبودا Ramboda waterfall رسیدیم. اولین آبشار از مجموعه آبشارهای بزرگی که در انتظار آن ها بودیم. مطابق انتظار، نقطه بسیار مناسبی برای دیدن آبشار طراحی شده بود که امکان پارک خودرو و لذت بردن از این زیبایی بی نظیر را فراهم می کرد. آبشار رامبودا با ارتفاع 109 متر، یازدهمین آبشار بلند سریلانکا و 729 مین آبشار بلند دنیاست. ارتفاع آبشار از سطح دریا 945 متر می باشد.گرچه به علت وجود مه و بارش باران، امکان پرواز طولانی نبود ولی با پرواز هلی شات چند عکس گرفتیم. به جرات، فقط تجربه همین آبشار و محیط اطراف ارزش سفر به سریلانکا را دارد.
آبشار زیبای رامبودا و محیط اطراف
ویوپوینت برای دید بهتر به آبشار رامبودا
به سختی از آبشار و محیط رویایی اطراف دل کندیم و به مسیر ادامه دادیم.
یکی از شناخته ترین محصول های صادراتی سریلانکا، چای با طعم ها و رنگ های مختلف می باشد. کارخانه چای Blue Field Tea با قدمت 96 سال در نزدیکی آبشار رامبودا، مقصد بعدی ما بود.
کارخانه چای Blue Field با 96 سال قدمت و شعار "مردی که چای ننوشیده، توان درک حقیقت و زیبایی را ندارد"
به ازای هر گروه توریستی، یک راهنما کلیه مراحل تولید چای را از مرحله ورود چای سبز (خام) به کارخانه تا بسته بندی را نشان داده و معرفی کرد. چای در سه نوع سبز، سفید و سیاه تولید می شود. همچنین برای درجه بندی چای از کدهایی مانند OP، FOP، BOP، OF و ... استفاده می شود. با کیفیت ترین و گرانترین چای، چای سفید است که در نور آفتاب خشک میشود و کلیه مراحل فرآوری آن دستی انجام می شود.
چای در انواع مختلف
قیمت چای های با کیفیت از حداقل 180.000 تومان به ازای یک کیلو تا بالای یک میلیون تومان هم می رسد. ضمن اینکه بسته بندی هم روی قیمت تاثیر دارد. راهنمای ما که یک خانم محجبه مسلمان بود که از قضا روزه هم بود، ظاهراً هر روز مسیر 100 کیلومتری را با سرویس کارخانه طی می کرد. بعد از معرفی مراحل تولید چای و بازدید از کارخانه و نمایش تفاوت مراحل تولید ( مانند گرمادادن، خشک کردن، در نور یا سایه و... ) به سالن خرید راهنمایی شدیم.
بعد از نوشیدن و تست انواع چای و خریداری کمی چای (چای فله ای در مغازه ها با قیمت مناسب تری پیدا می شود) ساعت 13 به مسیر خود ادامه دادیم.
مسیر زیبای بعد از آبشار رامبودا به سمت شهر نووارا الیا
مزارع چای و زنان و مردانی که مشغول فعالیت بودند
با گذر از جاده های پیچ در پیچ و بارانی و مه گرفته و زمین های چای، مناطق روستایی و شهری مختلف، نهایتا ساعت 13:50 به شهر نووارا الیا رسیدیم. نوواراالیا یا "شهر نور" با ارتفاع 1868متر از سطح دریا، یکی از مرتفع ترین شهرهای سریلانکا و مهمترین منطقه کشت چای در سریلانکا به حساب می آید. نووارا الیا در کنار بلندترین کوه سریلانکا همچنین به عنوان سردترین منطقه سریلانکا نیز شناخته می شود. این شهر توسط یک فرد همه فن حریف انگلیسی به نام Samuel Baker (که بعدا دریاچه معروف آلبرت را در آفریقا کشف کرده است) در سال 1846 بنا نهاده شده است. بهترین زمان بازدید این شهر ماه آوریل (اواسط فروردین تا اواسط اردیبهشت) است که فصل گلها و مسابقات مختلف اسب سواری و رالی به حساب می آید. تقریبا کل شهر و ساختمانها و حتی مبلمان منازل و هتلها ساختار انگلیسی دارد. دریاچه معروف شهر (Lake Gregory)، در سال 1873 توسط یکی از دولتمردان انگلیسی به نام Sir William Gregory و با هدف توسعه شهر ساخته شده است. در سال 1931 با ساخت تونلی، امکان تولید برق از آب دریاچه فراهم شد.به نووارا الیا، انگلستان کوچک هم گفته می شود.
با رسیدن به نووارا الیا و قبل از رفتن به هتل، گشتی در بازار سنتی شهر زدیم. برق رفته بود. به دلیل هوای خنک نووارا الیا تصمیم به خرید لباس گرم گرفتیم. درنهایت یک سوئی شرت به مبلغ 12500 تومان خریداری کردیم.
نووارا الیا، انگلستانی در دل سریلانکا
بعد از پایان گشت و گذار و خرید، مسیر کناردریاچه را ادامه دادیم. بعد از دور زدن دریاچه به هتل leisure village درقسمت شرقی دریاچه رسیدیم. هتل مهمان چندانی نداشت و در یک منطقه خلوت و آرام با دید به دریاچه قرار داشت. بعد از استراحت و صرف ناهار، گشتی در مزارع چای در اطراف هتل زدیم.
مناظر اطراف هتل در شهر نووارا الیا
بعد از بازگشت به هتل، به اتفاق پراسانا به سمت دریاچه رفتیم تا از یکی از زیباترین و پاک ترین دریاچه هایی که تا به حال دیده بودیم لذت ببریم. هزینه بلیط و پارکینگ را به مبلغ 500 روپیه (12500 تومان) پرداخت کردیم و وارد محوطه دریاچه شدیم. مقایسه دریاچه با طبیعت و شلوغی و آلودگی دریاچه های ایران و بلایی که بر سر طبیعت می آوریم نتیجه ای جز تاسف برای ما به همراه نداشت. تعداد زیادی توریست در اطراف دریاچه دیده می شدند. یک گروه 50 نفره از جوانان سریلانکایی هم مشغول شادی و رقص و برگزاری جشن تولد برای یکی از دوستان خود بودند. سرسبزی، زیبایی، پاکیزگی و آرامش اطراف دریاچه قابل وصف نیست.
دریاچه Gregory در شهر کندی
تا تاریک شدن هوا، از این فضا لذت بردیم و بعد به هتل برگشتیم. شب پراسانا و دوستانش در هتل مشغول تماشای مسابقه والیبال تیم ملی سریلانکا بودند.برایشان توضیح دادیم که تیم ملی والیبال ایران قهرمان آسیا می باشد.
پراسانا و لباس محلی
شام هتل بسیار خوشمزه و خاص و به طرز عجیبی دور از طعم معمول غذاهای سریلانکایی بود.
به دلیل خنک شدن هوا شب برای ما هیتر آوردند. دمای هوا به 14 درجه هم رسید.
مسیر روز پنجم از کندی به نووارا الیا
2-8 روز ششم : آبشارهای زیبا - در مسیر Ella
صبح بعد از گرفتن چند عکس هوایی و خوردن صبحانه آماده ادامه مسافرت شدیم. برنامه امروز اما، یک مسیر فرعی برای دیدن آبشارهای St. Clair's Fall و Devon Falls بود. از نووارا االیا یک ساعت در جاده ای بارانی و زیبا به سمت غرب رانندگی کردیم تا به آبشار St. Clair برسیم. این آبشار در بین مزارع چای محسور شده است و صدای پرندگان به زیبایی آن اضافه کرده است.
آبشار سنت کلر St. Clair
بعد از بازدید از این آبشار، به سمت آبشار Devon که در فاصله کمی از آبشار St. Clair قرار داشت، حرکت کردیم. Devon Falls با ارتفاع 97 متری، نوزدهمین آبشار بلند سریلانکا و یکی از پرآب ترین های آن به حساب می آید. آبشار در ارتفاع 1140 متری از سطح دریا واقع شده است. دلیل نام گذاری آبشار، به خاطر یک مرد انگلیسی به نام Devon بوده که اولین بار در اطراف آبشار، قهوه کشت می کرده است. (لینک آدرس آبشار روی گوگل مپ : https://goo.gl/maps/RuajRR3W5pF2 )
آبشار دوون Devon در فاصله کمی از آبشار سنت کلر
مثل همه جا، برای بازدید از آبشار Devon، ویوپوینت مناسبی طراحی شده بود
مرد سمت راست، نقاشی بود که در زیر باران نقاشی های مقاوم در برابر آب از آبشار Devon می کشید
بعد از دیدن این دو آبشار، دوباره به سمت نووارا االیا حرکت کردیم. قصد داشتیم مسیر بین نووارا االیا و Ella را با قطار برویم. وقتی به ایستگاه قطار نووارا االیا رسیدیم، متوجه شدیم قطار Ella، 2 ساعت بعد به ایستگاه خواهد رسید. با در نظر گرفتن زمان و مسیر طولانی بین نووارا االیا و الا( حدود 4 ساعت ) از رفتن با قطار منصرف شدیم. در فاصله 5 کیلومتری بعد از نوواراالیا، معبدی زیبا به نام Seetha Amman متعلق به هندوها در کنار جاده قرار داشت. با سرک کشیدن در اطراف، به داخل معبد رفتیم. لطف راهبان هندو شامل حال ما نیز شد و در قسمتی از مراسم برای ما دعا کردند و در انتها یک خال نارنجی وسط پیشانی ما نقاشی کردند.
معبد Seetha Amman، بعد از نوارا الیا و در مسیر اِلّا
ساعت 11:40 از شهر باندراولا (Bandarawela) که بیشترین جمعیت ایرانی را به خاطر اجرای پروژه های مختلف در خود جای داده است گذشتیم و در نهایت ساعت 12:45 به شهر کوچک، زیبا و توریستی اِلّا(Ella)رسیدیم.
شهر Ella، با نمای صخره Ella rock
با جمعیت حدود 45000 نفر، شهر پر بود از توریست هایی با ملیت های مختلف. هتل ما یکی از بهترین هتل هایی بود که در این سفر برای ما انتخاب شده بود. طبق معمول همه هتل های سریلانکا، با میوه و آبمیوه طبیعی و تازه از ما پذیرایی شد.
هتل ما در شهر Ella، یکی از بهترین ها در این سفر
مهمان ما در هتل :)
برای نهار از یکی از رستوران های داخل شهر مرغ و ماهی و میگو گرفتیم. (بیشتر غذای ما در این سفر، غذای دریایی بود)
ساعت 16 برای بازدید از باغ گل و پل معروف قطار از هتل خارج شدیم. با یکی از توک توک ها (موتور های سه چرخه ) برای رفت و برگشت و توقف در باغ گل با مبلغ 450روپیه ( حدود 11000تومان ) توافق کردیم. باغ گل معروف الا (Ella Flower garden) در واقع یک هتل است که در قسمت جلویی آن یک باغ گل زیبا طراحی شده است. انواع و اقسام کاکتوس ها و گل های رنگارنگ دیگر در این باغ یافت می شود. باغ نمای زیبایی به Ella rock & Ella gap دارد.
هتل-باغ Ella Flower Garden
بعد از بازدید از باغ، از یک مسیر باریک و ترسناک به سمت پل Nine Arch Bridge حرکت کردیم. قطار مسیر نوواراالیا و الا از روی این پل می گذرد. پل Nine Arch Bridge با 9 دهنه و با ارتفاع 25 متر و طول 92 متر یکی از نمادهای خطوط ریلی سریلانکا ست که توسط شرکت (British Railway) در زمانی که سریلانکا (سیلان) جزو امپراطوری بریتانیا بوده، ساخته شده است. در زمان ساخت پل شایعات عجیبی پخش شد که شروع جنگ جهانی بین قدرت های اروپایی مرتبط با ساخت پل بوده است. به دلیل کمبود آهن که عمدتا توسط صنایع نظامی بریتانیا استفاده می شد، مردم به کمک سیمان و بلوکهای سنگی و بدون فلز پل را ساختند.
متاسفانه وقتی به محل بازدید رسیدیم متوجه شدیم که قطار زودتر از برنامه همیشگی از روی پل عبور کرده است و تا عبور بعدی هم زمان زیادی مانده و هوا تاریک خواهد شد. ساعت دقیق حرکت قطارها را پرسیدیم و تصمیم گرفتیم فردا دوباره برای بازدید از پل، برگردیم.
پل زیبای Nine Arch Bridge
مسیر حرکت روز ششم، از نوورا الیا به سمت آبشار Devon و برگشت به نووارا الیا و ادامه به سمت Ella
2-9 روز هفتم الّا : از پل تا کوه
بعد از صرف صبحانه معمول سریلانکایی عازم بازدید دوباره از پل Nine arch bridge شدیم. با یک توک توک به توافق رسیدیم و به سمت محل بازدید از پل حرکت کردیم. توک توک در محل دیگری (نسبت به روز قبل) توقف کرد و ما مجبور شدیم چند دقیقه ای پیاده روی کنیم تا جای مناسبی برای عکاسی پیدا کنیم. این بار قبل از رسیدن قطار ٩:٢٠ به محل عکاسی رسیدیم. بعد از انتظار کوتاهی، قطار رسید و از روی پل عبور کرد.
پل Nine Arch Bridge
با تهیه عکس و صحبتی طولانی با یکی از جوانان سریلانکایی که ظاهرا علاقه زیادی به توریستها و فرهنگهای مختلف داشت، به محل سوار شدن توک توک برگشتیم و به باغ گل زیبای الّا رفتیم.
نمای Ella flower garden و ساختمانهای اطراف
بعد از سفارش آب انبه ای فوق العاده، تصمیم به صعود به کوه Little Adam peak گرفتیم(وقتی صعود به کوه آدامز پیک میسر نیست حداقل سری به کوه آدامز پیک کوچک بزنیم) این کوه که نقطه شروع مسیر در نزدیکی باغ گل قرار گرفته، با صرف زمان یک ساعت قابل صعود است و نمای خوبی به مناطق اطراف دارد.
مسیر خلوت بود ولی حس آرامش نه فقس در اینجا که در همه جای سریلانکا با شما خواهد بود. با عبور از مزارج چای، درختان و پله هایی که در مسیر ساخته شده بود، ساعتی بعد به قله کوه رسیدیم. بر روی قله توربستهای پیر و جوان از کشورهای مختلف در حال لذت بردن از زیبایی باشکوه اطراف بودند.
نمایی از Ella Rock و Ella Gap
در روبرو شما نمای خوبی از Ella rock (صخره ای بلند و رو به قله مینی آدام) و Ella gap(دره بین این دو) و در پشت سر شما منظره الّا و هتل 98Acres را خواهید دید. نکته ای که کاملا مشخص بود این بود که این منطقه جنوبی ترین منطقه کوهستانی سریلانکاست و ارتفاع با حرکت به سمت مناطق جنوبی به کم می شود.
موقعیت مکانی Ella و جاذبه های اطراف
با توریستهایی از هلند و گروهی از جوانان سرخوش سریلانکایی صحبت کردیم و عکس گرفتیم.(شادی و خنده موهبتی است که به وفور در سریلانکا یافت می شود) توریستهای هلندی فقط یک لنز ساده ١٨-۵۵ میلی متری به همراه داشتند. چند لنز مختلف به آنها دادیم تا نیم ساعتی عکاسی کنند و تصاویر بهتری بگیرند و چقدر با این کار خوشحال شدند. با هلی شات هم عکس گرفتیم ولی موقع نشاندن هلی شات، سگی که به همراه توله های چند روزه اش در آن نزدیکی بود، با صدای هلی شات به شدت احساس ترس کرد و برای مواظبت از توله هایش سعی کرد به سمت هلی شات حمله کند و مانع از نشستن هلی شات شد. از شانس بد ما نه زمین مسطح و همواری در اطراف برای نشاندن هلی شات وجود داشت و نه هلی شات شارژ کافی داشت. به کمک توریستها، سگ را به بهانه دادن موز!! از آنجا دور کردیم و موفق به نشاندن پرنده شدیم.
عکس هوایی از Ella
تصویر Little Adam peak
با دوستان جدیدمان خداحافظی کردیم و در عرض نیم ساعت به باغ گل برگشتیم. آب انبه طبیعی دیگری، انرژی مجددی به ما داد. بعد از تجدید قوا تصمیم گرفتیم فاصله بین باغ گل و هتل را پیاده روی کنیم. نکته جالب نهالهایی بودند که در روز توریست (١۵ نوامبر ٢٠١۶) به دست افراد مختلف و بعضا توریست در کنار جاده کاشته شده بودند و این موضوع اهمیت محیط زیست و توریست را برای مسوولین سریلانکایی نشان می داد.
درخت که توسط یک توربست در روز جهانی توریست کاشته شده بود
چاذبه بعدی مسیر، مغازه صنایع دستی قدیمی بافت پارچه بود که مشابه آن شاید هنوز در کشور خودمان نیز یافت شود. رنگ های متنوع، دستگاههایی که با قدرت دست یا پا کار می کردند، خانم هایی که هر کدام مشغول قسمتی از کار بودند و پارچه های زیبایی که هنرمندانه ساخته می شدند شما را دعوت به توقف و لذت بردن از این هنر می کرد.
صنایع دستی (تولید پارچه) - هنر زنان سریلانکا
بالاخره با خستگی زیاد به الا برگشتیم و در یکی از رستورانها غذا خوردیم و به هتل برگشتیم. بعد از استراحت، عصر گشتی در شهر زدیم. شب پراسانا و دوستانش (دو نفر از کارمندان هتل) مشغول خواندن آوازهای سریلانکایی و تمرین گیتار بودند. از ما هم دعوت کردند در جمع دوستانه آنها باشیم که تجربه خوشایندی بود. یک گروه ۴نفره ایرانی شب در هتل ما ساکن شدند. نکته عجیب اینکه در دومین روز از سفرشان به Ella رسیده بودند. یعنی در عرض دو روز از کلمبو به سیگیریا رفته بودند، به کندی آمده بودند و از آنجا با قطار بیشتر مسیر را طی کرده و در شب دوم به Ella رسیده بودند. مسافرتی به زعم ما وحشتناک و بدون لذت بردن از طبیعت زیبا و بی نظیر سریلانکا.
شب در کنار میوه های استوایی، هندوانه را هم تست کردیم که بد نبود. چمدانها را برای سفر طولانی فردا آماده کردیم و خوابیدیم.
2-10 روز هشتم : به سمت ساحل
روز هشتمم آخرین روز مناطق کوهستانی سریلانکا بود. در کنار میز صبحانه با دو توریست استرالیایی مسن همکلام شدیم که یکی از آنها قبل از انقلاب ایران را دیده بود و با ما خاطراتش را مرور کرد. با حرکت از Ella به سمت جنوب و ارتفاعات پست تر کنار اقیانوس رهسپار شدیم. در فاصله کمی از Ella و در میان Ella gap برای بازدید از آبشاری که در کنار جاده بود توقف کوتاهی کردیم و سپس به مسیر ادامه دادیم.
عکس آبشار الا
نکته جالب مسیر، وجود تابلوهایی با اسامی شرکتهای ایرانی بود که ظاهرا هنوز در حال انجام پروژه هایی در سریلانکا بودند. در نقطه ای از مسیر بنای یادبودی با نام ایران ساخته شده بود که کنجکاو شدیم آن را بررسی کنیم. ستونی به مانند ستونهای تخت جمشید با سرگاو. بنا مربوط می شد به پروژه همکاری بین ایران و سریلانکا که در سال ١٣٨٧ توسط رییس جمهور وقت ایران آغاز شده بود.
نماد پروژه همکاری بین ایران و سریلانکا در سال 1387
با گذر از جاده ای مستقیم و کم هیجان، ساعت ١١:٢٠ به سواحل جنوبی سریلانکا رسیدیم. پراسانا پیشنهاد تور سافاری پارک ملی یالا Yala و تور تماشای وال ها را داد که هر دو را رد کردیم. هر دو قیمت بالا و نامتناسبی داشت و طبق تحقیقات قبلی ما هیجان متناسب با هزینه نبود. اولی احتمال دیدن حیوانات خاص کم بود و دومی ممکن بود شما اصلا واال نبینید. در این قسمت از سریلانکا بیشتر مزارع برنج به چشم میخورد. در مناطق جنوبی حالی تا ٣ بار هم در یک سال برنج کاشت میشود. قیمت هر کیلو برنج سریلانکایی حدود ١٢٠ روپیه (٣٠٠٠ تومان) بود(پراسانا معتقد بود همین قیمت هم برای برنج گران است و وقتی قیمت برنج با کیفیت ایرانی را گفتیم شوکه شد)
زنان به شیوه سنتی مشغول نشای برنج بودند و سعی میکردند به کمک طناب و تخته، نشاء در یک خط و به شکل منظم کاشته شود.
ساعت ١٢:٣٠ برای استراحت کوتاه و گشتی در ساحل خلوت و تمیز Tangalle در کنار اقیانوس هند توقف کردیم. متوجه شدیم به علت سیل، آزادراه بین سواحل جنوبی سریلانکا و شهر کلمبو بسته شده است و ما میتوانیم از شهرها و مسیر ساحلی تا کلمبو لذت ببریم.
توقف بعدی ما برای دیدن پدیده ای به نام Blowhole بود. Blowhole یا به فارسی دیگ جن ! پدیده ای است که به واسطه وجود غار یا سوراخ در نزدیکی سطح دریا، هوا و آب با فشار از سوراخ به بالا و تا ارتفاع چندین متر پرتاب میشود. این Blowhole تنها مورد در سریلانکا و دومین بزرگترین در دنیاست. به علت آرام بودن دریا، ارتفاع پرتاب آب و تعداد دفعات آن خیلی زیاد نبود.
پرتاب آب از Blowhole
ساختار Blowhole
در ورودی ساختمان اداری Blowhole چند استخوان بسیار بزرگ وجود داشت که راهنما گفت استخوان صورت وال آبی می باشد.
استخوان وال آبی
بعد از Blowhole خط ساحلی را به سمت غرب ادامه دادیم. پروژه بعدی پیدا کردن رستورانی با غذای دریایی خوشمزه در ساحل شهر ماتارا Matara بود. به طرز عجیبی هیچ رستورانی غذای دریایی سرو نمی کرد. بعد از پرس و جو متوجه شدیم به علت سیل اخیر و شرایط دریا در چند روز گذشته صید ماهی خیلی کم بوده است. بالاخره درمنوی یک رستوران هندی-چینی با عکس آمیتاب باچان و جکی چان، به نام Ambasewana با چیدمان عجیب صندلی ها (مانند ردیف های آمفی تئاتر و در کنار هم، نه روبروی هم) میگو پیدا کردیم. بعد از پارک خودرو و پیدا کردن جای مناسب و نشستن و به هنگام سفارش گرفتن، مسئول ثبت سفارش اعلام کرد میگو ندارند! به علت گرسنگی و عدم تمایل به جستجوی بیشتر، غذای دیگری سفارش دادیم. ساحل ماتارا Matara پر بود از زوج های جوانی که برای فرار از آفتاب زیر چتر نشسته بودند و گرم صحبت بودند. بعد از صرف ناهار، از شهر Mirissa ( معروف برای تور وال آبی)، ساحل Weligama(بهشت موج سواری)، Galle ( معروف برای ساختمان و نماد یاد بود پرتغالی ها در قرن 16 میلادی، دیوار های سنگی دریایی ساخته شده توسط آلمان ها، خیابان هایی با معماری پرتغالی، آلمانی و انگلیسی و فانوس دریایی) و زمین های تمرین کریکت عبورکردیم.
عکسهای مسیر ساحلی
در ساعت 16 به شهر Hikkaduwa رسیدیم. شهر Hikkaduwa دارای خط ساحلی معروف و پر از رستوران و هتل است. هتل ما، Finlanka با فاصله کوتاه از ساحل و بعد از خط ریلی قرار گرفته بود. هتلی تمیز با اتاق های بزرگ و امکاناتی کامل. خط ریلی، تقریبا بدون محافظ و حایل بود و روزانه چندبار قطار از این خطوط عبور می کرد.
رستوران هتل Finlanka اقامتگاه ما در شهر Hikkaduwa
بعد از ظهر برای عکاسی از ریل و قطار های عبوری از هتل خارج شدیم و بعد از آن به ساحل زیبا، آرام و معروف Hikkaduwa رفتیم. این فصل، فصل low season توریستی بود ولی با این حال همه جا پر بود از توریست های مختلف.
ساحل توریستی Hikkaduwa
شام را در یک رستوران ایتالیایی میل کردیم که طعم غذای خوشمزه، به همراه ریحان، نانی خاص و خوشمزه و سس مخصوص سرآشپز، تجربه ای عالی بود.
شام در رستوران ایتالیایی
بعد از شام باز هم گشتی در ساحل زدیم و به هتل برگشتیم.
مسیر روز هشتم، از Ella تا Hikkaduwa
2-11 روز نهم : خط ساحلی، از Hikkaduwa تا Colombo
صبح با پرواز هلی شات از ساحل و هتل معروف Tranz Hikkaduwa عکس گرفتیم. بعد از صرف صبحانه روی دیوار یادگاری هتل، نام ایران را نقاشی کرده و به سمت کلمبو حرکت کردیم.
تصویر هوایی از هتل Tranz Hikkaduwa در ساحل Hikkaduwa
داستان سونامی
در مسیر بناهایی برای قربانیان فاجعه سونامی سال 2004 ساخته شده بود. با اینکه سونامی در اندونزی و در فاصله تقریباً 400 کیلومتری از سواحل سریلانکا اتفاق افتاده بود ولی امواج حاصل از زمین لرزه 9 ریشتری 2 ساعت بعد به سواحل سریلانکا هم رسیده بودند.
نقشه محل وقوع زلزله و مسیر حرکت امواج سونامی
سونامی روز 26 دسامبر (تنها یک روز پس از 25 دسامبر، روز کریسمس ) فصل high season گردشگری با هتل هایی پر از توریست اتفاق افتاد. متاسفانه در سریلانکا بیشتر از 30 هزار نفر فوت کردند. مطابق گزارش ها بسیاری از حیوانات پارک ملی Yala قبل از رسیدن امواج به ارتفاعات پناه برده بودند. یک قطار تفریحی با نام "ملکه دریا" با 1700 مسافر گرفتار سونامی شده و همه ی مسافران آن کشته شدند.
بنای یادبود درگذشتگان سونامی با سه پرچم ژاپن، بودا و سریلانکا
به پراسانا مابقی پول توافق شده را پرداخت کردیم. ابتدا به ازای هر روز 85 دلار میخواست که پیامک های بین مان را نشان دادیم و متوجه شد به ازای هر روز 80 دلار توافق کرده ایم و قبول کرد.
از شهر بنتوتا Bentota هم با گرفتن چند عکس از هتل معروف Vivanta by Taj گذشتیم .
سواحل بنتوتا
جاذبه ی بعدی در مسیر، معبد بودایی بزرگی به نام Kalutara Bodhiya در محل اتصال دهمین رود بزرگ سریلانکا به اقیانوس هند بود. یکی از بزرگترین استوپاهای سریلانکا متعلق به همین معبد می باشد. کفش ها را به کفش داری معبد سپردیم (این معبد به علت استقبال زیاد، کفش داری داشت) و وارد استوپای چند طبقه معبد شدیم. یکی از نکات جالب توجه معبد، 75 قطعه نقاشی در داخل گنبد استوپا شامل اتفاقات مهم رخ داده برای بودا از برانگیخته شدن به عنوان پیغمبر تا مرگ بود.
معبد Kalutara Bodhiya
در کنار معبد رودخانه بزرگ Kalu قرار داشت که به علت سیل اخیر، هنوز آب آن گل آلود بود. ظاهرا به علت سیل، تمساح های بزرگ رودخانه از آب خارج شده و برای اهالی مشکلاتی ایجادکرده بودند.
نزدیک ظهر، دورنمای شهر کلمبو پدیدار شد. انتظار یک پایتخت شیک و پیشرفته را نداشتیم ولی ساختار، ساختمانها و جاذبه های دیدنی آن فراتر از انتظار ما بود.
شهر کلمبو
ساحل کلمبو
کلمبو تنها شهری بود که در سفر ما ساختمان های بلند داشت. پراسانا ما را به دیدن چند ساختمان قدیمی بازمانده از آلمانی ها و انگلیسی ها و چند ساختمان جدید از جمله ساختمان تجارت جهانی برد. به پیشنهاد دوست تایوانی مان، رستوران Ministry of Crab را که یکی از بهترین ها در سطح جهان می باشد، پیدا کردیم و عکس های این مکان را برای دوستمان فرستادیم.
ساختمان تجارت جهانی
رستوران Ministry of Crab که به سفارش دوست تایوانی مان بازدید کردیم
هتلی که پراسانا برای ما در نظر گرفته بود کمی دور از شهر و در یک منطقه ساحلی آرام و خلوت بود. ابتدا به خاطر فاصله بین هتل و مرکز شهر از پراسانا گله کردیم ولی بعد از دیدن امکانات هتل و ساحل تمیز و آرام آن خوشحال شدیم. هتل بین ساحل و کانال معروف Hamilton Canal ساخته شده بود. این کانال 15 کیلومتری بین سالهای 1802 و 1804 توسط انگلیسی ها برای رفت و آمد بین کلمبو و نگمبو و به موازات ساحل اقیانوس ساخته شده است. پراسانا بعد از رساندن ما، به منزلش که نزدیک هتل بود رفت. در استخر هتل تنی به آب زدیم و بعد از استراحت، به ساحل اقیانوس رفتیم. هتل کاملا چسبیده به ساحل ساخته شده بود و فاصله کم ساختمان با امواج کمی ترسناک به نظر می رسید.
هتل، ساحل و ساختمانهای اطراف در کلمبو
ساحل و دورنمای شهر کلمبو
ساحل و دورنمای شهر نگمبو
شب چمدان ها یمان را برای پرواز فردا آماده کردیم.
2-12، روز دهم: کلمبو- دوحه - تهران
امروز روز آخر سفر ما به سریلانکا بود. صبح پراسانا قبل از ما جلوی هتل آماده بود. تعریف میکرد که فرزندانش بابت کادوهایی که برای آنها از دوبی گرفته بودیم، خوشحال بودند.
برنامه امروز گشت در کلمبو بود.از کنار کانال زیبای مسیر گذشتیم.
کانال 15 کیلومتری Hamilton ساخته شده در 200 سال قبل توسط انگلیسی ها
ابتدا به بازار کلمبو رفتیم و چای و ادویه جات مختلف خریدیم. حتی موفق به خرید سویا خام شدیم که در ایران پیدا نمی کردیم.
در یکی از مغازه های بازار، آب انبه ای تازه میل کردیم که به جرات خوش طعم ترین آبمیوه ای بود که در کل عمرمان خورده بودیم. بعد از خرید در بازار، به دیدن بعضی مکان ها، مانند مسجد قدیمی الاظفر، مجسمه ای از بودا، بنای استقلال و پارک و دریاچه مصنوعی Beira Lake رفتیم.
مسجد 100 ساله الاظفر در شهر کلمبو
ساختمان استقلال
معبدی در کلمبو
بسیار مشتاق بودیم مقبره سرآرتور سی کلارک نویسنده مشهور انگلیسی را که از سال 1956 در سریلانکا اقامت داشت ببینیم. دراینترنت محل دفن را پیدا نکردیم ولی حدس زدیم در قبرستان بزرگ شهر دفن شده باشد. در قبرستان افرادی بودند که با مبلغ کمی شما را برای پیدا کردن مقبره مورد نظر راهنمایی می کردند.
به کمک راهنما مقبره ساده سرکلارک را پیدا کردیم و بعد از بازدید از مقبره سرکلاک، خیابانهای شلوغ کلمبو را به سمت نگومبو ترک کردیم.
مقبره سر آرتور کلارک در کلمبو
پراسانا از ما برای رفتن به خانه اش دعوت کرد ولی چون می دانستیم درگیر ساخت و ساز است تشکر کردیم و قبول نکردیم. به عنوان هدیه تولد دخترش 1500 روپیه به پراسانا دادیم که بسیار تشکر کرد.
پراسانا به عنوان یادگاری، جعبه های چوبی حاوی ادویه های مختلف را به ما داد. برای پراسانا تلگرام و اینستاگرام نصب کردیم که بلافاصله پیام های زیادی از ایرانیان دریافت کرد
در دفتر یادگاری پراسانا، مطالبی را نوشتیم و بعد از خرید در یکی از فروشگاه های زنجیره ای بزرگ بین راه، نهایتاً در ساعت 17، سفر 1100کیلومتری ما در سریلانکا، با رسیدن به فرودگاه، به پایان رسید. از دوست، راننده، راهنما و مرد دوست داشتنی و همیشه خندان Prasanna Liyanage خداحافظی کردیم و به داخل فرودگاه رفتیم. در فرودگاه روپیه باقیمانده را با نرخ 156 به دلار تبدیل کردیم و آماده پرواز شدیم.
خدمه پرواز قطری
از یکی دو روز قبل زمزمه مشکلات بین قطر و عربستان در گرفته بود و شایع شده بود که کشورهای متحد عربستان اجازه پرواز هواپیماهای خطوط قطر ایرویز را در آسمان کشورشان نخواهند داد. ساعت حرکت ما 20:20 از فرودگاه کلمبو و ساعت پرواز ما از دوحه به سمت تهران ساعت 23:40 بود. پرواز راس ساعت انجام شد و ما با خستگی زیاد تقریبا کل مسیر را در خواب بودیم. هواپیما از روی کشور امارات رد شد ولی ظاهرا از بعد از پرواز ما، مسیر حرکت پروازهای قطری از دوحه به کالمبو تغییر کرد و زمان آن هم حدودا یک ساعت بیشتر شد.
سمت چپ : مسیر حرکت پرواز ما از کلمبو به دوحه در 5 ژوئن - سمت راست : مسیر حرکت پرواز قطر از تاریخ 6 ژوئن
در مسیر تهران هم تقریبا خواب بودیم. پرواز به موقع در فرودگاه امام نشست و بعد از تشریفات معمول فرودگاهی، ساعت 6 صبح به منزل رسیدیم. در راه باز هم دماوند با تصویری صبحگاهی ما را غافلگیر کرد.
جمع بندی
این سفر علیرغم 1100 کیلومتر رانندگی و اقامت در شهرها و هتل های مختلف، یکی از بهترین سفرهای ما بود. مناظر زیبا و مردم مهربان سریلانکا تا ابد در ذهن ما نقش بسته است. به دلایل بسیار زیادی که بعضی از آنها در ابتدای سفرنامه ذکر شد، سفر به این کشور بسیار توصیه می شود.
لیست بعضی از هزینه های ما در این سفر :
قسمتی از فایل اکسل که در این سفر از آن استفاده کردیم
آموزش نحوه استفاده از گوگل برای پیدا کردن مکان از روی عکس
وقتی که عکسی را در اینترنت، تلگرام، گوشی یا هرجای دیگری می بینید ولی نمی دانید کجاست، برای پیدا کردن اسم و مکان عکس موردنظر بهترین راه استفاده از ابزارهای گوگل است. برای این منظور عکس خود را روی کامپیوتر کپی کنید و سایت گوگل را در کامپیوتر(تاکید میشود: در کامپیوتر) خود باز کنید و مراحل زیر را انجام دهید:
پیدا کردن نام محل موردنظر از روی عکس با استفاده از گوگل
آموزش ذخیره کردن مکانهای مورد نظر در نقشه گوگل
یکی از امکانات جذاب گوگل، ذخیره کردن مکان موردنظر شما در گوگل مپ و نمایش آن در همه دستگاههایی است که با اکانت خود وارد می شوید. شما می توانید مکانهای مورد نظر خود را (مربوط به هر کشوری) در گوگل مپ ذخیره کنید و در زمان مسافرت برای بازدید از آن مکان برنامه ریزی کنید. در تصویر زیر می توانید آموزش عملی مراحل ذخیره مکان در گوگل مپ را مشاهده بفرمایید :
آموزش عملی ذخیره کردن محل موردنظر در گوگل مپ
پیشنهادهایی برای سفر بهتر
- در سریلانکا بیشتر بخندید. خندیدن یک خصوصیت همیشگی مردم سریلانکاست.
- برای انتخاب هتلهای بهتر، میتوانید فقط ماشین و راننده را هماهنگ کنید و هتل را خودتان رزرو کنید.
- اگر برنامه رفتن به معبد دارید، سعی کنید دمپایی دم دست داشته باشید. با توجه به بارانی بودن و قانون پای پرهنه در معابد، گزینه خوبی خواهد بود
- پشت به بودا و با بودا عکس نگیرید
- در معابد ومکانهای مقدس ترجیحا از پوشش مناسب استفاده کنید.
- مسیر بین نووارا الیا و الا را با قطار بروید.
- اگر به کوهنوردی علاقمند هستید، برای آدام پیک حتما برنامه ریزی کنید.
- اگر به حیوانات وحشی و سافاری علاقمند هستید میتوانید برای پارک ملی یالا در جنوب سریلانکا برنامه ریزی کنید.
- تور وال آبی، بزرگترین جاندار دنیا هم میتواند گزینه خوبی برای تفریح و سرگرمی باشد.
- ما اگر یک بار دیگر به سریلانکا برویم (که امیدوارم به زودی برویم) و برنامه ده روزه داشته باشیم، شاید برنامه سواحل جنوبی را حذف کنیم (پیدا کردن ساحل زیبا در بقیه کشورها هم ممکن است، ولی طبیعت سریلانکا مخصوصا قسمتهای مرکزی در هر کشوری به آسانی در دسترس نیست) و از نوواراالیا به سمت کلمبو برویم و وقت بیشتری را در قسمتهای مرکزی (مخصوصا از کندی به بعد) بگذرانیم.
- یا چتر مناسب ببرید یا چتر مناسب بخرید.
- با انعام ٢٠٠ روپیه ای(۵٠٠٠تومان) هم میتوانید خیلی ها را خوشحال کنید، حتی با ١٠٠ روپیه.
- از سفر لذت ببرید :))