خوشا شیراز و وضع بی مثالش

4.6
از 24 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
خانه‌ی بهارنارنج‌های سحرآمیز کجاست؟ +‌تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
14 مرداد 1398 09:00
16
9.3K

bn138.jpg

 

خوشا شیراز و وضع بی مثالش      خداوندا نگه دار از زوالش

سلام خدمت همه دوستان عزیز

اردیبهشت ماه سال 97 بود که به پیشنهاد خواهر خانمم تصمیم گرفتیم نیمه شعبان که مصادف با 12 شهریور ماه 97 بود به واسطه فصل گلاب گیری سفری به میمند فارس و شهر شیراز داشته باشیم.

ما بوشهری ها به واسطه نزدیکی مسافت ، رفت و آمد زیادی به شیراز داریم ولی شیراز در اردیبهشت ‌ماه با آن هوای بهشتی و در کنار آن رفتن به میمند و دیدن گلاب گیری حال و هوای دیگری دارد.

قبل از هر چیزی مقدمات سفر شامل رزرو مهمانسرا از طرف باجناق و همچنین اطلاعات کافی از میمند فارس شامل مسیر ، مکان های گلاب گیری ، باغ های گل محمدی و جاذبه های دیدنی و تفریحی شیراز را آماده کردیم و مقرر شد روز سه شنبه 11/02/97 بعد از اتمام ساعت اداری و صرف ناهار به سمت شیراز حرکت کنیم.

سه شنبه ساعت 4 بعد از ظهر از بوشهر به سمت شیراز حرکت کردیم. در مسیر متوجه شدم هنگام ترمز کردن چراغ خطر ماشین باجناقم روشن نمیشه که پس از تماس باهاشون در اولین شهر که کنارتخته بود ایستادیم و عیب ماشین را رفع کردیم. مسیر به واسطه دو سه روز تعطیلی کم کم داشت شلوغ میشد که خوشبختانه ما از شلوغی رد شدیم و به مشکل ترافیک بر نخوردیم. حدود ساعت 7:45 دقیقه شب بود که به شیراز رسیدیم و چون مهمانسرا در شهر صدرا بود همان ورودی شهر از جاده کمربندی به سمت شهر صدرا حرکت کردیم که پس از تحویل مهمانسرا و خالی کردن اثاث ، من و باجناقم برای خرید شام و اقلام مورد نیاز رفتیم.

تصویر1 : در مسیر

1.jpg

تصویر2 : در مسیر بوشهر به شیراز

2.JPG

اردیبهشت شیراز وقت خوش نفس کشیدن ، ماه شکوفه‌ها ، ماه بهارنارنج و گل‌های خوشبوی یاس ، ماه گل و باغ و گشت و گذار است که همه اینها با هوایی بینظیر تکمیل می شود.

شهرک صدرا به واسطه ارتفاع و کوههای اطراف آن نسبت به شهر شیراز هوایی خنک تر دارد و ما مجبور به استفاده از شوفاژ برای گرم کردن خونه شدیم. مشغول صحبت و برنامه ریزی فردا بودیم که باران شدیدی شروع به باریدن کرد و لذت اون هوا رو دو برابر کرد.

 

روز اول : چهارشنبه صبح ساعت 7 از خواب بیدار شدیم هوای بهاری شیراز فوق العاده بود و پس از باران دیشب نسیم خنکی شروع به وزیدن کرده بود . تصمیم گرفتیم همه با یک ماشین و صبحانه را در مسیر بخوریم. به وسیله برنامه فوق العاده خوب و کاربردی waze  به سمت میمند حرکت کردیم و بعد از پل فسا در یک رستوران صبحانه 3 تا املت و یک قوری چای را به مبلغ 65000 تومان سفارش دادیم.

تصویر3 : در مسیر میمند

3.JPG

حدود ساعت 9:45 دقیقه به میمند رسیدیم پس از پرس و جو متوجه شدیم جشنواره ایی هر ساله به نام گل و گلاب در روز 13 اردیبهشت ماه مصادف با روز میمند برگزار میشه که در حال تدارک و آماده سازی جشن بودند که متاسفانه ما یک روز زودتر رفته بودیم و از دیدن این جشنواره محروم موندیم ولی جای جای این شهر در این ایام خود جشنواره ایی دیدنیست.

سپس با توجه به اطلاعاتی که داشتیم به سمت کارگاه عرقیاتی چکه چکه رفتیم تا از شیوه های سنتی و مدرن گلاب گیری و تنها کارگاه شیشه گری میمند دیدن کنیم. خوشبختانه زمانی که ما رسیدیم هنوز خلوت بود و ما تونستیم حسابی عکس بگیریم . زیر یک سایه بون مقدار زیادی گل محمدی ریخته شده بود که علاوه بر زنبور های عسلی که دور این گلها می چرخیدند فضای اونجا را نیز معطر کرده بود. دل رو زدیم به دریا و به اتفاق خانم رفتیم تو دل زنبور ها و عکس گرفتیم ، ماهان ( پسر باجناقم ) که از زنبورها می ترسید همراه پدر و مادرش برای عکس نرفت و فقط میگفت من میتسم.

تصویر4 : کارگاه گلاب گیری چکه چکه

4.JPG

تصویر5

5.JPG

تصویر6

6.JPG

تصویر7

7.JPG

هر چه به سمت ظهر نزدیک میشدیم جمعیت مشتاق رو به افزایش بود به مناسبت نیمه شعبان فروشگاه عرقیات دو آتشه که دقیقاً روبرو کوره شیشه گری قرا داشت با عرقیات تازه و خنک از بازدیدکنندگان پذیرایی می کرد که حسابی چسبید. در ورودی کارگاه سمت چپ پیرمرد مهربونی مشغول ساخت محافظ های حصیری برای قرابه های شیشه ایی بود که من برای یادگاری 2 تا قرابه کوچک خریدم و برای ساخت محافظ تحویل ایشون دادم که هزینه آن مجموعاً  000/40 تومان شد.

قرابه یک ظرف شیشه ایی با ظرفیت های مختلف است که برای حمل مایعات استفاده می‌شود.

دلیل خرید این 2 قرابه برای من فقط جنبه نوستالژی آن بود. در بوشهر سالیان قبل که من سن کمتری داشتم در مراسمات ، عرقیات ، گلاب و آبلیمو را در این قرابه ها میریختند که  من با دیدن اون خاطراتم زنده شد البته دنبال رنگ سبز آن بودم که فقط سفید موجود بود.

تصویر8

8.JPG

تصویر9 : قرابه عکس از اینترنت

9.jpg

پس از گرم شدن کوره چون ساخت محافظ های حصیری زمان بر بود و دو سه نفر جلوی ما بودند به دیدن ساخت قرابه و نیم قرابه رفتیم که با مهارت خاصی درست میکردند ، سنگ شیشه رو توی کوره میذاشتند و پس از رسیدن به دمای ذوب به وسیله یک میله آنرا بیرون می آوردند و در آن هوا می دمیدند.

تصویر10

10.JPG

تصویر11

11.JPG

تصویر12

12.JPG

پس از آن با خرید گلاب و عرقیات و تحویل گرفتن دو قرابه به سمت باغ های گل محمدی  بیرون از شهر رفتیم . در یکی از باغ ها که گل بیشتری داشت توقف کردیم و با کسب اجازه از عزیزانی که مشغول چیدن گل بودند وارد باغ شدیم. لازم بذکر است که این باغ ها با وجود اینکه شخصی بودند هیچ کدام دیوار و حصاری نداشتند و از همه طرف آزاد بودند. اطراف گل ها مملو از زنبور عسل بود که با احتیاط از کنار اونها عبور کردیم و چندتا عکس برای یادگاری گرفتیم و کارگران لطف نمودند و تعدادی گل محمدی را به ما دادند.

تصویر13 : باغ گل محمدی

13.JPG

تصویر14 : باغ گل محمدی

14.JPG

تصویر15 : باغ گل محمدی

15.JPG

به سمت شهر میمند که برگشتیم به مناسبت نیمه شعبان جای جای شهر ایستگاه صلواتی گذاشته بودند که از عرقیات تازه و معطر همون جا شربت آماده کرده بودند و پذیرایی می کردند که چون هوا قدری گرم شده بود حسابی چسبید.

بعد از آن به سمت شیراز برگشتیم و به پیشنهاد من قرار شد ناهار را در باغ راز که قبلاً رفته بودم بخوریم. مجموعه رستوران باغ راز شیراز در بلوار شاهد و در منطقه ی خوش آب و هوا و سرسبز قصردشت قرار دارد. ورودی باغ بسیار زیباست و در اولین نگاه کیوسک تلفن همگانی توجه شما را به خود جلب می کند و سپس درختکاری ، گل کاری و محوطه سازی عالی.

تصویر16

16.JPG

تصویر17

17.JPG

تصویر18: عکس از اینترنت

18.jpg

 باغ راز ساختمانی مدرن متشکل از سه قسمت رستوران سربسته ، فضای باز ( باغ ) و یک رستوران و کافی شاپ به نام بام راز بر روی پشت بام است که در همه وعده های غذایی فعالیت دارد.

در محوطه باز رستوران هم میز و صندلی و هم تخت چیده شده که پس از اندکی انتظار یک میز 6 نفره در فضای باغ به ما تعلق گرفت ، وجود درختان و جوی آب و مه پاش محیط اونجا رو خنک کرده بود ، سفارش خودمون را دادیم و مشغول خوردن پیش غذا تا آماده شدن غذا شدیم . من و خانمم باقالی پلو با ماهیچه و خواهر خانمم و همسرشون هم غذای کبابی سفارش دادند.

کباب را در ظرفی که مانند منقل گود و به وسیله آتش ذغال گرم نگه داشته می شود سرو کردند . همزمان با سرو غذا نان سنگک گرمه ایی که توسط نانوایی مستقر در باغ آماده میشد آوردند.کیفیت غذا در این باغ رستوران عالی و بینظیر می باشد ولی از نظر هزینه به نسبت بالاست ، هزینه ناهار برای من و خانمم مبلغ 000/158 تومان و برای باجناقم حدوداً 000/186 تومان شد ناهار را خوردیم و تقریباً ساعت 4:30 بعد از ظهر بود که به سمت حافظیه حرکت کردیم. پس از پارک ماشین و تهیه بلیط به مبلغ 3000 تومان وارد حافظیه شدیم. موسیقی زیبایی از بلندگوهای مجموعه پخش می شد که این امر فضای اونجا رو زیبا تر میکرد جای جای مجموعه افرادی مشغول مطالعه کتاب و عده ایی هم مشغول صحبت بودند پس از زیارت حضرت حافظ و گرفتن چند عکس یادگاری و بازدید از فروشگاه زیبای مجموعه به دستور خانم ها راهی جزء لاینفک سفر یعنی بازار شدیم.

تصویر19 : حافظیه

19.JPG

ما اغلب خیابان های اصلی شیراز را بلد بودیم ولی با توجه به زمان که رو به شلوغی خیابان ها می رفت به وسیله برنامه محبوب waze به سمت 20 متری سینما سعدی به راه افتادیم. در خیابان ملاصدرا به مناسبت نیمه شعبان با فالوده شیرازی و آبلیمو از ما پذیرایی کردند که الحق به جا بود.

تصویر20 : عکس از همسر

20.JPG

به همراه خانم ها راهی بازار شدیم پس از خرید اندک خانم ها که ظاهراً خرید دلچسبی نبود به پوشاک شادی واقع در شیراز- خیابان قصرالدشت - روبروی خیابان صورتگر - کوچه ۱۱ رفتیم. این فروشگاه اجناس مردانه و زنانه را با کیفیت عالی و قیمت مناسب عرضه می کند که پیشنهاد میکنم حتماً به این فروشگاه سری بزنید ما که از خرید هامون راضی راضی بودیم. هوا تاریک شده بود و ماهان مقداری خسته که با یک آب میوه مجدد سرحال شد و چون عمارت شاپوری نزدیک بود به سمت این عمارت راه افتادیم. البته قبل از اون ماشین را در نزدیکی خیابان انوری پارک کردیم.

عمارت شاپوری در خیابان انوری شیراز چند قدم جلو تر از همبر معروف 110 واقع شده است که معمار این بنا ابوالقاسم مهندسی است در سال ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۵ این بنای زیبا را ساخت. سازمان میراث فرهنگی استان فارس در سال ۱۳۷۸  این عمارت را از خانواده شاپوری خرید و در فهرست میراث فرهنگی ایران ثبت شد. بلیط ورودی را نفری 1000 تومان خریدیم . هنگام ورود به این عمارت دو طبقه با سبک معماری مربوط به دوران پهلوی ، وارد حیاط بزرگی شدیم که به دلیل داشتن باغچه‌ها و گل‌های زیبایش همچنین حوض پر آب و فواره هایش صفای عجیبی را در این عمارت به‌وجود آورده بود این عمارت امروزه به عنوان رستوران مورد استفاده قرار میگیرد.

تصویر21 : عمارت شاپوری

21.JPG

تصویر22 :  عمارت شاپوری

22.JPG

دیگه حسابی خسته و گرسنه شده بودیم خواستیم شام را در همبر 110 بخوریم که با دیدن صف طولانی آن به پیشنهاد خواهر خانمم از راهنمایی های مستر تستر پیتزا ناپل را برای شام انتخاب کردیم.

پیتزا ناپل در بلوار ارم – خیابان نارون – حد فاصل چهار راه چنچنه و خاک شناسی واقع شده است. ساعت تقریباً نزدیک به 11 بود که رسیدیم و چون شلوغ بود منتظر خالی شدن میز ماندیم به واسطه محل قرارگیری آن نسیم خنکی می وزید  که خوشبختانه همزمان با سفارش ، میزی در فضای آزاد خالی شد و ما مشغول خوردن سیب زمینی و سالاد شدیم.

 پیتزا ناپل که برگرفته از شهر ناپل ایتالیاست از نظر کمیت و کیفیت فوق العاده بود و با مزه ایی خاص یک شام لذیذ را تجربه کردیم . من و خانمم یک پیتزا فیلتو ، یک سیب زمینی و دو عدد نوشابه را به مبلغ 46000 تومان سفارش دادیم.

تصویر23 : عکس از اینترنت

23.jpg

تصویر24 : عکس از اینترنت

24.jpg

پس از شام به سمت شهر صدرا و مهمانسرا حرکت کردیم. دلیل اینکه ما ظهر جهت استراحت به مهمانسرا نرفتیم فاصله تقریباً 50 دقیقه ایی شهر صدرا تا مرکز شهر بود که ترجیح دادیم وقت را صرف بازدید بیشتر کنیم.

پس از گرفتن دوش و شب نشینی کوتاه و هماهنگی برنامه فردا خوابیدیم.

 

روز دوم : صبح ساعت 8 بیدار شدیم و پس از صبحانه برای ناهار خانه پرهامی که همان نزدیکی های نارنجستان قوام بود را برای ساعت 1:30 تا 2 ظهر رزور کردیم.

تصویر25 : نمای شهر صدرا از پنجره مهمانسرا

25.JPG

اولین مکان مسجد زیبای نصیر الملک بود. این مسجد که یکی از مساجد قدیمی شیراز است در خیابان لطفعلی خان زند واقع شده و به دلیل نورهای رنگارنگی که در طول روز از پشت شیشه‌های رنگی آن می تابد و همچنین استفاده از رنگ صورتی در کاشی کاری های این مسجد به مسجد صورتی معروف است.

ماشین را در نزدیک ترین پارکینگ پارک کردیم و به اتفاق به سمت مسجد حرکت کردیم. ورودی را نفری 3000 تومان پرداخت کردیم و چون آخر هفته بود و توریست های زیادی برای بازدید به آنجا اومده بودند پس از صف کوتاهی وارد مسجد شدیم.

در نگاه اول طرح های زیبای کاشی کاری ، حوض مستطیل شکل وسط حیاط و گلدسته های مسجد خود نمایی می کردند پس از دیدن حیاط مسجد و ثبت چند عکس یادگاری وارد شبستان شدیم. این مسجد معروفیت خود را مدیون طاق های بلند ، کاشی کاری های رنگی زیبا و پنجره های گره چینی شده با شیشه های رنگی می باشد.

تصویر26

26.JPG

تصویر27

27.JPG

تصویر28

28.JPG

تصویر29

 29.JPG

شبستان مسجد که از هفت درب چوبی با گره چینی شیشه‌های رنگی ساخته شده بود هنگام تابش نور خورشید جلوه ی بی نظیری از رنگ و نور را به نمایش می انداخت. توریست های داخلی و خارجی همه مشغول گرفتن عکس از این هارمونی رنگ ها بودند. من و خانمم هم فرصت را غنیمت شمردیم و چند عکس زیبا گرفتیم و پس از آن به سمت نارنجستان قوام حرکت کردیم.

تصویر30

30.JPG

تصویر31

31.JPG

تصویر32

32.JPG

در مسیر دیدن مغازه های قدیمی رویی فروشی ، تعمیرگاه لوازم خانگی و ... با فروشنده های پا به سن گذاشته مسافت را بی معنا میکرد. به نارنجستان قوام که در همان خیابان لطفعلی خان زند قرار داشت رسیدیم و پس از تهیه بلیط به مبلغ 3000 تومان وارد شدیم.

تصویر33

33.JPG

تصویر34

34.JPG

تصویر35

35.JPG

باغی تماشایی از دوران قاجار مملو از گل های زیبا و درخت‌های نارنج ، حوض پر آب و درختان نخل سر به فلک کشیده در کنار عمارتی پوشیده از گچ بری، نقاشی سنتی، آینه کاری، آجرکاری، حجاری، معرق کاری ، منبت کاری و شیشه های رنگی که با عطر بهار نارنج تکمیل می شود. یکی از قشنگ‌ترین قسمت‌های نارنجستان قوام ، شاه‌نشین یا  تالار آینه است که با دیوار و سقفی پر شده از نقاشی و آینه‌کاری پوشیده شده است.

جمعیت بازدید کنندگان رو به افزایش بود که ما پس از بازدید از موزه در زیرزمین که اشیایی مثل ظرف، سکه و آلات موسیقی در آن نگهداری می‌شد از این مجموعه خارج شدیم. ساعت 12 بود و ما تا ناهار یک ساعت و نیم زمان داشتیم ، بهترین جایی که به ذهنمون رسید بازار و مسجد وکیل بود.

تصویر36

36.JPG

تصویر37

37.jpg

تصویر38

38.JPG

تصویر39

39.jpg

تصویر40

40.jpg

با تاکسی ورودی بازار وکیل پیاده شدیم.این بازار جزء تاریخی ترین بازارهای ایران می باشد که با معماری زیبا و سقف بلند راسته ها به عنوان یکی از دیدنی های مهم شیراز محسوب میگردد. داخل بازار و چند راسته اطراف آن چرخی زدیم و به مسجد وکیل رفتیم.

تصویر41

41.JPG

تصویر42

42.jpg

تصویر43

43.jpg

تصویر44

44.jpg

این مسجد در قسمت غربی بازار وکیل قرار دارد که در زمان کریم‌‌خان زند ساخته شده است. مسجد وکیل دو شبستان یکی  جنوبی و دیگری شرقی دارد که هر دو معماری بی نظیری دارند ولی از دیدنی ترین بخش های آن می توان به شبستان جنوبی اشاره کرد. این شبستان دارای 48 ستون سنگی مستحکم با نقش و نگارهای دوره زندیه می باشد که به صورت مارپیچ در کنار هم قرار گرفتند منبر موجود در این شبستان هم از ۱۴ پله از جنس سنگ مرمر تشکیل شده است . ورودی اینجا هزار تومان بود.

تصویر45

45.JPG

تصویر46

46.JPG

تصویر47

47.JPG

ساعت 1:45 دقیقه بود که به سمت خانه پرهامی رفتیم . پس از پرس و جو و عبور از کوچه پس کوچه های باریک ولی با صفای اونجا به خانه پرهامی رسیدیم.

تصویر48

48.JPG

ابتدا در قسمت ورودی پس از معرفی ما رو به طبقه بالا هدایت کردند و مدت زمان استفاده از هر میز رو یک ساعت اعلام نمودند. فضای زیبا و معطر به بهار نارنج با اون حوض آبی رنگ وسط حیاط و موسیقی قدیمی ما رو از انتخاب اینجا خوشحال تر کرد.

ناهار رو همه یک نوع غذا یعنی کلم پلو شیرازی ، حلوا ، ماست موسیر و شربت عرق سفارش دادیم مشغول دیدن زیبایی های این خونه بودیم که نون پنیر سبزی به عنوان پیش غذا آوردند. هوا عالی ، فضا رویایی و غذای خوشمزه خستگی را از تنمون بیرون کرد. ولی از موضوعی که خیلی ناراحت شدم این بود که تو شهر خودمون بوشهر خونه هایی وجود داره که به مراتب زیبا تر و بزرگ تر از خانه پرهامی شیرازه ولی متاسفانه به دلیل عدم رسیدگی و توجه رها شده اند. البته بازم ممنون از چند عزیزی که با هزینه شخصی خودشون یکی دوتا از این بناهای زیبا را مرمت و به هتل و رستوران تبدیل کردند.

هزینه ناهار برای ما دو نفر 97000 تومان شد و به جز غذاهای سنتی غذاهای دیگری ندارد.

تصویر49

49.JPG

تصویر50

50.JPG

تصویر51

51.JPG

پس از ناهار تصمیم به برگشت به مهمانسرا داشتیم که چون برای شب برنامه پاساژ داشتیم تصمیم گرفتیم همون اطراف چرخی بزنیم که یهو پیشنهاد باغ ارم به ذهنم رسید و مورد استقبال قرار گرفت.

تصویر52

52.JPG

باغ ارم واقع در خیابان ارم -  نزدیکی مجموعه‌ دانشگاه شیراز یکی از 9 باغ ایرانی است که نامش در فهرست میراث جهانی یونسکو قرار دارد. بلیط را به مبلغ 3000 تومان خریدیم و وارد باغ شدیم . بوی بهار نارنج همراه همیشگی ما در این سفر بود پس از عبور از درخت‌های سر سبز و باغچه‌ها و گل و گیاه‌هایی که در هر کجای باغ به چشم می‌خوردند به جلوی حوض و عمارت حیرت‌انگیز باغ رسیدیم. این عمارت سه طبقه با نقاشی‌هایی از شاهنامه فردوسی و نبرد قاجارها مزین شده که باعث زیبایی هرچه بیشتر این بنا شده است.

تصویر53

53.JPG

تصویر54

54.jpg

تصویر55

55.jpg

نوبتی هم که باشه نوبت خرید خانم ها بود به مرکز خرید نگین فارس که به تازگی افتتاح شده بود رفتیم. این مرکز خرید در در انتهای خیابان معالی آباد - بلوار پرستار - روبروی بیمارستان بعثت واقع شده است که علاوه بر دارا بودن یک هایر بزرگ یه فود کورت نیز دارد که خانم ها برای خرید رفتند و ما هم ماهان رو شهربازی بردیم ، شام را اونجا خردیم و به سمت مهمانسرا حرکت کردیم.

تصویر56 : بلوار چمران از بالا

56.JPG

فردا می خواستیم برگردیم و چون محل استقرار ما تا خروجی شیراز فاصله زیادی داشت به پیشنهاد یکی از دوستانم قرار شد صبح به دیدن روستای قلات بریم و از جاده ایی که ادامه همان روستاست در خان زنیان و جاده بوشهر قرار بگیریم.

 

روز آخر : صبح ساعت 6:30 بیدار شدیم و پس از جمع کردن وسایل و تحویل دادن مهمانسرا به وسیله برنامه waze به سمت قلات راه افتادیم. این روستا تقریباً نیم ساعت تا صدرا فاصله داشت از جاده اصلی که وارد ورودی این روستا شدیم آش شیرازی و نان سنگک گرمه گرفتیم.  قلات یکی از روستاهای خوش آب و هوای شیراز است که در بدو ورود به روستا مناظر طبیعی و بناهای زیبای آن هر بیننده ایی را به خود جذب می کنند. چون جمعه بود می دونستیم که هر چه بگذره شلوغ تر خواهد شد برای همین تا جایی که ماشین بالا می رفت ، رفتیم و در آخرین پارکینگ ماشین ها رو پارک کردیم و چون هوا سرد بود زیر آفتاب زیرانداز انداختیم و صبحانه خوردیم که الحق توی اون هوا چسبید.

تصویر57

57.JPG

بعد پیاده پس از عبور از طاق و گلدسته روستا به دل طبیعت و کوهستان زدیم . از امکانات اين روستا می توان انواع رستوران های سنتی ، اقامتگاه های بوم گردی و کافه ها نام برد.

تصویر58

58.JPG

تصویر59

59.JPG

تصویر60

60.JPG

ابتدا به کلیسای مخروبه روستا سر زدیم که فقط یک نماد صلیب باقی مانده بود و همه دیوار های آن خراب شده بود سپس به آبشار رفتیم که با وجود ماهان بالا رفتن مقداری سخت بود. این هوای عالی و فضای زیبا با عبور رود و صدای آرامش بخش آب تکمیل می شد و دل کندن ازش سخت . پس از حدود یک ساعت برگشتیم کم کم جمعیت زیاد می شد و اغلب با در دست داشتن تجهیزات کامل فکر میکنم برای ناهار تشریف آورده بودند .در مسیر از کافه پاچنار برای خودمون بستنی ماشینی و برای ماهان آب پرتقال خریدیم و پس از سوال کردن در مورد مسیر به سمت بوشهر حرکت کردیم و ناهار رو در دشت ارژن خوردیم و به سمت بوشهر ادامه مسیر دادیم.

دشت ارژن مابین کازرون و شیراز قرار دارد به‌طوری‌ که فاصله آن با هر دو شهرستان ۶۰ کیلومتر است و دارای بهترین آب و هواست.  دشت ارژن یک بازارچه محلی سر جاده ایی دارد که توسط مردم محلی اداره می‌شود و گاهی همین بازارچه باعث می شود این دهستان مملو از ترافیک شود. در این بازار انوع ترشی‌های محلی، گردو، میوه، لواشک و سیر می‌فروشند که در مزارع اطراف آن درست می‌شوند. دشت ارژن رستوران های متعددی دارد که اغلب غذاهای خوبی دارند .

تصویر61

61.JPG

تصویر62

62.JPG

تصویر63 : پاناروما روستای قلات

63.JPG

تصویر64

64.JPG

تصویر65

65.JPG

تصویر66

66.JPG

تصویر67

67.JPG

تصویر68

68.JPG

تصویر69 : در مسیر برگشت

69.JPG

امیدوارم از خواندن این سفرنامه لذت برده باشید و تونسته باشم راهنمایی اندکی در مورد سفر به شیراز کرده باشم.

 

 

نویسنده: محسن خرمایی

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر