سفر برای بعضیا یه ماجراجوئیه. یه وسیله برای کشف ناشناختهها. برای به چالش کشیدن خودشون در روبرو شدن با مشکلات و مسائل و تلاشی گاه موفق و گاه ناموفق برای حل اونها. یه جور معما که باید حلش کرد. سفر برای آدمهای ماجراجو مثه یه بازیه. یه بازی کامپیوتری در ژانر ادونچر که باید معماها رو حل کنی و مراحل رو جلو بری. با حل هر معما یک لوکیشن جدید با معماهای جدید روبروت باز میشه و اینقدر جلو میری تا میرسی به انتهای بازی. و هند با همه ویژگیهاش بهترین جاست برای یک ماجراجویی.
این سفرنامه درباره یک سفر 10 روزه به هند هست. سبک سفر من بکپکری (سفر با کولهپشتی) بود و هدفم این بود که برم و با هند واقعی روبرو بشم. سفر با تور یا داشتن راهنمای محلی مزایای بسیاری داره و بسیار راحتتره. اما برای شخصی با روحیه جستجوگر و ماجراجویانه من مناسب نیست.
هند کشور بزرگیه و مقاصد بسیار زیادی رو میشه برای سفر انتخاب کرد. اما به دلیل شرایط آبوهوایی و فصل بارانهای موسمی، سفر به مناطق جنوبی هند مناسب نبود. در نتیجه شمال میانه رو برای سفر انتخاب کردم. برنامه من بازدید از بنارس (یکی از قدیمیترین شهرهای جهان در کرانه رودخانه گنگ)، آگرا (شهری با تاریخ پرماجرا)، خاجوراهو (شهر معابد و سازههای الهام بخش برخی داستانهای سانسکریت)، اورکها، و دهلی (پایتخت هند) بود. منتهی بعدا به دلیل پیشبینی بارندگیهای شدید در خاجوراهو و اورکها برنامهام رو تغییر دادم و شهرهای فاتحپور و جایپور رو جانشین این دو شهر کردم.
در نقشه زیر موقعیت این شهرها رو میتونید ببینید. نشانههای قرمزها اونهایی هستند که به دلیل بارانهای شدید و خطر سیل از برنامه سفرمون حذف شد و سبزها شهرهای جانشینشده (بر اساس پلنبی سفر) هستند. آبیها طبق برنامه انجام شد.
اجازه بدید قبل از شروع سفرنامه برخی نکات رو در مورد این سفرنامه بگم.
اول اینکه این نوشته صرفا یک سفرنامه نیست. من سعی کردم علاوه بر سفرنامه اون رو به شکل یک راهنمای سفر هم ارائه کنم. به همین دلیل برخی اطلاعات در مورد نحوه اخذ ویزا، روشهایی برای کاهش هزینهها به خصوص هزینههای حملونقل، مسیرهای رفت و آمد درون و بیرون شهری، نحوه خرید بلیت قطار در هند و پرکردن فرمهای مربوطه و جستجوی قطارها، و از این دست اطلاعات رو در داخل متن قرار دادم. من در نوشتن این سفرنامه از سبک نوشتاری شفاهی استفاده کردم، با اینحال سعی کردم از نظر دستور زبان نکات درست رو رعایت کنم. اگر اشتباهی در متن وجود داره به بزرگواری خود ببخشید. همچنین به فراخور موضوعات پیشآمده در سفر به ارائه برخی اطلاعات مکمل مبادرت کردم.
همه این اطلاعات مکمل در کادرهایی قرار گرفته تا از متن اصلی سفرنامه جدا بشه. شما اگر سفرنامه رو به صورت خلاصه میخواین از این کادرها بگذرید. اگر سفرنامه کاملتری میخواین کادرهای مکمل تاریخی (با سرتیتر صورتی) رو حتما بخونید. اگر علاوه بر سفرنامه، نیاز به یک راهنمای سفر دارید کادرهای راهنمای سفر (با سر تیتر طلایی رنگ) رو هم بخونید.
لیست کادرهای مکمل به شرح زیر هست:
عنوان کادر | موضوع | سفرنامه مختصر | سفرنامه کامل | راهنمای سفر |
---|---|---|---|---|
راهنمای مختصر برای پر کردن فرم اینترنتی ویزا | راهنمای سفر | * | ||
نحوه رفتن به فرودگاه امام خمینی با مترو | راهنمای سفر | * | ||
معرفی بنارس | تاریخی - اجتماعی | * | * | |
قطارها در هند - قسمت اول: یافتن قطار مناسب | راهنمای سفر | * | ||
وضعیت گوشت قرمز در هند و موضوع تقدس گاوها | اجتماعی | * | ||
قطارها در هند - قسمت دوم: سوار شدن به قطار | راهنمای سفر | * | ||
نحوه خرید سیمکارت در هندوستان | راهنمای سفر | * | ||
سیری در تاریخ - قسمت اول: تاریخچه گورکانیان (1) | تاریخی | * | * | |
قطارها در هند - قسمت سوم و پایانی: نحوه تکمیل فرم خرید بلیت | راهنمای سفر | * | ||
سیری در تاریخ - قسمت دوم: تاریخچه گورکانیان (2) | تاریخی | * | * | |
سیری در تاریخ - قسمت سوم: سلسله امبر، جای سینگ دوم و قلعههایی برای نجات از دست نادرشاه | تاریخی | * | * | |
سیری در تاریخ - قسمت چهارم و پایانی: مهاتما گاندی | تاریخی | * | * | |
مترو و سایر روشهای حملونقل عمومی در دهلی | راهنمای سفر | * | ||
کوله مسافرتی مناسب چه مشخصاتی داره؟ | راهنمای سفر | * | ||
لیست هزینههای سفر به تفکیک طبقات اصلی | هزینهها | * | * | * |
لیست مکانهای بازدید شده و سایر جاذبههای مقاصد بازدید شده | راهنمای سفر | * | * |
همچنین در متن اصلی و حین روایت سفرنامه به برخی هزینههای عمده اشاره میکنم. ولی در انتهای هر روز هزینههای اون روز به صورت ریز به ریز در قالب یک جدول ارائه میشه.
فهرست مطالب این سفرنامه به شکل زیر هست:
1- ویزا و سایر مقدمات
2- پیش به سوی رودخانه گنگ : بنارس
2-1 روز اول: رسیدن به هند و پرواز به بنارس
2-2 روز دوم: چترها را باید بست، زیر باران باید رفت.
2-3 روز سوم: قدم زدن در کرانه گنگ
3- سفری در تاریخ به به ایرانیترین شهر هند: آگرا
3-1 روز چهارم: داستان یک عشق مجلل و وصیت زیر پا گذاشته شده
3-2 روز پنجم: پایتخت فراموش شده، و قصری که تبدیل به زندان شد.
4- گشتوگذار در شهر قلعهها و باروها: جایپور
4-1 روز ششم: مقبره «جای»، معبد میمونها، و جال (جای) محل
4-2 روز هفتم: قلعه جایگار، کاخ امبر، و چاه - پله آمر
5- برگشت به پایتخت و آماده برای بازگشت: دهلی نو
5-1 روز هشتم: رسیدن به دهلی و گشت و گذار شهری
5-2 روز نهم: معبد، پارک لودی، و خانه گاندی
5-3 روز دهم: بازار ادویه، خرید سوغاتی، دروازه هند و فرودگاه
5-4 جمعبندی (هزینهها، و مکانهای بازدیدشده) و چند نکته
6- سفر کامل: سفر پنج است!
1- ویزا و سایر مقدمات
ابتدا اجاره بدین از مقدمات سفر بگم. همونطور که گفتم لذت سفر برای من قبل از شروع سفر و حین جستجو و کسب اطلاعات در مورد مقصد سفر شروع میشه. من قبل از سفر شروع به جستجو در اینترنت کردم. پلنی دقیق برای سفر چیدم. جاهای دیدنی رو در هر شهر در آوردم. نحوه آمد و شد بین شهرها رو برنامهریزی کردم. محلهای اقامتم رو از طریق سایت بوکینگ.کام تعیین کردم. و بر اساس منابع مختلف برآورد هزینهها رو انجام دادم. خلاصه طرح سفر رو به صورت مکتوب نوشتم و با توجه به تاریخ تعطیلات تابستانیمون بلیت هواپیما رو با پرواز مستقیم ماهان خریداری کردم. بعد از اون نوبت ویزای هند بود. برای اخذ ویزای توریستی باید به مرکز صدور ویزای هند برین. این مراکز تحت عنوان IVAC شناخته میشن که مخفف"Indian Visa Application Centre" هست که در اصل آژانسهای مسافرتی طرف قرارداد با دولت هند هستند و کارهای اداری و روتین ویزا رو انجام میدن و مدارک رو برای سفارت هند ارسال میکنن. لذا شما نیازی به حضور در سفارت هند ندارین. در تهران آژانس همسفران البرز طرف قرارداد رسمی سفارت هند هست و در مشهد آژانس آتی تراول. این آژانسها ممکنه تغییر کنن. به همین دلیل توصیه میکنم با مراجعه به سایت سفارت هند در تهران از آخرین تغییرات اطلاعات دقیق کسب کنید. مدارک مورد نظر، هزینهها و سایر اطلاعات ضروری هم در سایت سفارت موجود هست.
www.indianembassy-tehran.ir
قبل از مراجعه به آژانس مسافرتی برای اخذ ویزا، یک فرم هست که باید اینترنتی پر بشه. بعد از پرکردن اون فرم، ازش پرینت بگیرین و با 2 تا عکس جدید 5*5 و فتوکپی شناسنامه (تمام صفحات)، کپی از پاسپورت فعلی و قدیم و البته بلیت هواپیما به آژانس طرف قرارداد مراجعه کنید. پر کردن فرم اینترنتی کار خاصی نداره. اما برخی ریزهکاریها داره که با پرداخت 30-40 تومن خود آژانس هم براتون تکمیل اون رو انجام میده و اگر حوصله سروکله زدن با فرم رو ندارین ارزش داره بدین آژانس براتون تکمیل کنه. البته من خودم پرکردم. پاسپورتتون هم باید 7 ماه اعتبار داشته باشه. بلیت هم اگر نداشتین خود آژانس میتونه در این زمینه کمکتون کنه. بهشون زنگ بزنید و ازشون راهنمایی بخواین. از همه مدارک دو سه نسخه کپی داشته باشین و محض احتیاط کپی کارت ملیتون رو هم داشته باشین. ما روز دوشنبه آخر وقت رفتیم و چند تا راهنمایی در مورد نحوه تکمیل فرم گرفتیم و اسممون رو نوشتیم تا سهشنبه اول وقت بریم و کارها رو انجام بدیم. سه شنبه صبح مدارک رو دادیم و جزء معدود نفراتی بودیم که فرم رو بدون مشکل پر کرده بودیم. کار انگشتنگاری تو همون آژانس انجام شد و هزینه با کارت پرداخت شد. (460 هزار تومن تقریبا). ویزامون رو هم گفتن 5شنبه ساعت 16 آماده میشه که واقعا سریع و خوب بود. 5شنبه ویزاها رو گرفتیم. یعنی تو سه روز کاری (دقت کنید روزهای کاری سفارت هند یکشنبه تا پنجشنبه هست. جمعه و شنبه تعطیله و جزء روزهای کاری به حساب نیارین). دیگه باید آماده سفر میشدیم.
میدونستم وضعیت بهداشتی در هند خوب نیست و از طرفی غذاهاشون خیلی تنده و تندی اصلا با مذاق من جور نیست، در نتیجه تو هند نمیشه تو هر جایی غذا خورد. به همین دلیل کلی خورشت کنسرو شده خریدم. کنسرو لوبیا و تنماهی و اینجور چیزها هم گرفتم. در نهایت طوری شد که کل کولهپشتی من شد غذا و ملحفه و یک پتوی مسافرتی و برخی وسایل شخصی و یک دست لباس اضافه. همچنین قرص اسهال و استفراغ و اسپری ضدعفونی کننده بدون آب هم چیزای دیگهای بود که تهیه کردم. همچنین یه بیمه مسافرتی نقرهای دو هفتهای هم از بیمه سامان به صورت آنلاین خریداری کردم.
اطلاعات مکمل - راهنمای مختصر برای پر کردن فرم اینترنتی ویزا |
---|
ابتدا باید به سایت زیر برید. برای شروع از گزینه Regular Visa Application (منوی نارنجی بالا سمت چپ) استفاده کنید.
www.indianvisaonline.gov.in/visa توجه کنید که این فرم به معنای درخواست ویزای الکترونیک نیست. بلکه شما باید اون رو پرینت کنید و جزء مدارک درخواست ویزا به آژانس تحویل بدید. پرکردن فرم کار خاصی نداره. و اگر سرچ کنید راهنمای اون در اینترنت هست. منتهی چند مورد ابهامآمیز بود که در زیر به اونها اشاره میکنم:
نکته خاص دیگهای وجود نداره. بقیه سوالات تا جایی که یادمه روتین هست.
تصویر شماره 1 |
پرواز من سهشنبه 2 مرداد ساعت 20:50 بود. وحید (دوست و همسفر من) به دلیل گرفتاریای که داشت نمیتونست با من بیاد و برنامه حرکت اون سه روز بعد (یعنی روز جمعه) بود. قرار بر این بود من برم بنارس و شنبه صبح برم آگرا. وحید هم شنبه صبح میرسید دهلی و با قطار مییومد آگرا و بدینترتیب بقیه سفر رو با هم بودیم. بلیت قطار دهلی به آگرا رو از طریق سایت www.12go.asia خریدیم که سایتی بسیار خوب برای خرید آنلاین بلیت قطار و اتوبوس و هواپیما در جنوب شرق آسیا هست. منتهی برای استفاده از اون در هند دو تا مشکل وجود داره. یکی اینکه مبلغ زیادی اضافه بر قیمت بلیت شارژ میکنه و دوم اینکه تنها 5٪ از مسیرها رو پوشش میده و شما امکان خرید بسیاری از مسیرها از طریق این سایت رو ندارید. به همین دلیل بعدا در مورد خرید بلیت قطار در داخل خود هند توضیحات کاملی ارائه خواهم کرد.
با توجه به دردسرهای مربوط به دریافت ارز مسافرتی من سه ساعت زودتر در فرودگاه حاضر شدم. از داستان نحوه دریافت ارز مسافرتی چیزی نمیگم. چون ممکنه در زمانی که شما این سفرنامه رو میخونید شرایط کاملا فرق کرده باشه و این ارز حذف شده باشه. اما کادر مکمل زیر نحوه رفتن به فرودگاه امام خمینی با مترو رو به صورت کامل توضیح میده.
اطلاعات مکمل - نحوه رفتن به فرودگاه امام خمینی با مترو |
---|
برای رفتن به فرودگاه امام خمینی با مترو باید ابتدا به ایستگاه شهر آفتاب در خط یک (خط قرمز) برید و بعد از اونجا با متروی فرودگاه در عرض نیم ساعت به فرودگاه امام خمینی میرسین. اگر بتونین زمان بندی درستی داشته باشین بدون هیچ معطلی و دردسر و بسیار راحت به فرودگاه میرسین. فقط کافیه مترویی که از تجریش راه میافته و ایستگاه نهائیش شهر آفتاب هست رو سوار شین. اما اگر زمانبندیتون درست نباشه و متروی شهر آفتاب رو از دست بدین باید در ایستگاه شاهد-باقرشهر پیاده شین و منتظر متروی شهر آفتاب بمونین و بعد به شهر آفتاب برین و از اونجا به فرودگاه برین. در این صورت به صورت میانگین 40 دقیقه و حداکثر 80 دقیقه معطل خواهید شد. از سایت متروی تهران میتونین برای زمانبندی صحیح استفاده کنین. به عنوان مثال اگر پرواز شما ساعت 11 صبح باشه و شما بخواین 8 صبح اونجا باشین و ایستگاهی که میخواین سوار بشین شهید بهشتی باشه، باید متروی ساعت 6:31 رو در ایستگاه شهید بهشتی سوار شین. 7:21 به شهر آفتاب میرسین و 7:30 از شهر افتاب راه افتاده (برنامه حرکت به سمت فرودگاه طوری برنامهریزی شده که 7-8 دقیقه بعد از رسیدن متروی خط 1 به شهر آفتاب حرکت کنه ) و بدینترتیب ساعت 8 به فرودگاه میرسین. مطابق تصویر زیر، ساعت حضورتون در ایستگاه از محل تقاطع ایستگاهی که میخواین سوار مترو شین و قطاری که انتهاش شهر آفتاب هست مشخص میشه که با ستاره سبز مشخص کردم. هزینه بلیت هم 7500 تومن هست که میتونید نقدی و حین خروج پرداخت کنید یا از کارت مترو و اتوبوس شهری برای پرداخت استفاده کنید. www.metro.tehran.ir آدرس سایت متروی تهران برای برنامهریزی
تصویر شماره 2 تصویر شماره 3- متروی فرودگاه – خلوت، ارزان و راحت |
بعد از رسیدن به فرودگاه، علیرغم اینکه قبلا در سایت ماهان آنلاین چکاین کرده بودم، مجددا مجبور به چکاین شدم و بعد از انجام کارهای فرودگاهی از گیت گذشتم و با مراجعه به باجه بانک در سالن ترانزیت (طبقه پایین) 1000 یورو رو دریافت کردم و با اولین چالش سفر روبرو شدم. مبلغ در قالب دو اسکناس 500 یورویی پرداخت میشد که چنج کردن اون رو مشکل میکرد. من محض احتیاط کمی دلار داشتم که اگر اون دلارها نبود واقعا دردسر برام پیش میاومد. پرواز با کمی تاخیر انجام شد و 3 ساعت و نیم به طول انجامید. تفاوت ساعت ایران و هند در تابستان 1 ساعت و در زمستان 2 ساعت هست و دلیل اون این هست که هند ساعت تابستانی و زمستانی نداره و تغییر ساعت نمیدن. (به دلیل شرایط و موقعیت جغرافیائی هند تغییر ساعت منفعتی براشون نداره). در زمان سفر ما که تابستون بود ساعت هند یک ساعت جلوتر از ایران بود. یعنی اگر ایران 10 بود اونجا ساعت 11 بود.
2- پیش به سوی رودخانه گنگ: بنارس
2-1 روز اول: رسیدن به هند و پرواز به بنارس
فرودگاه دهلی فرودگاهی بسیار بزرگ هست. منتهی مراقب باشید این تمیزی و بزرگی شما رو برای چیزی که بیرون از فرودگاه قرار هست باهاش روبرو بشین به اشتباه نندازه. داستان بیرون فرودگاه کاملا متفاوت هست.
مقصد اول من بنارس بود. برای رفتن به بنارس بلیت پرواز Jet Airways رو از طریق سایتهای فروش بلیت داخلی خریداری کرده بودم. پرواز به بنارس ساعت 10:30 بود و من باید بیش از 8 ساعت منتظر میموندم و واقعا خسته و خوابآلود بودم. اول 50 دلار پول چنج کردم (به این امید که تو بنارس با نرخ بهتری نسبت به فرودگاه بتونم چنج کنم). بعد برای خرید سیمکارت به باجه Airtel رفتم که وقتی گفتم دارم میرم بنارس گفت باید از همونجا بخری. و بعد دنبال جایی برای چرت زدن گشتم. بالاخره یه گوشه دنج گیر آوردم و پتو مسافرتیم رو پهن کردم و به خواب رفتم. وسایلم رو هم یه جوری به خودم بستم که سرقت نشه. ساعت 9 بود که بیدار شدم و چون قبلا آنلاین چک-این کرده بودم برای تحویل بارها اقدام کردم و بقیه کارهای فرودگاهی رو هم انجام دادم. پرواز با کمی تاخیر پرید و 12:30 در فرودگاه بنارس به زمین نشست.
تصویر شماره 4 - تصویر هوایی از اطراف بنارس قبل از لندینگ در فرودگاه بنارس
در اکثر منابع نوشته بودن که از فرودگاه به داخل شهر رو فقط باید با تاکسی رفت. (750 روپیه) ولی روی استند فرودگاه نوشته بود که اتوبوس شهری وجود داره. با کمی پرسوجو محل توقف مینیبوسهایی که به مقصد شهر میرفتن رو پیدا کردم و با 50 روپیه به شهر رفتم. هوا تقریبا بارونی بود. به جز من یک پسر فرانسوی و یک دختر اهل جمهوری چک هم تو مینیبوس بودن و چیزی که در وهله اول توجه ما رو به خودش جلب کرد نحوه رانندگی و بوق زدنهای مداوم و بیوقفه راننده ها بود. موتورها، ریکشاها، مینیبوسها، اتوبوسها، سواریها، کامیونها و خلاصه همه به شکل دیوانهواری بوق میزدن و به جز ما سه نفر این وضعیت گویا برای بقیه عادی بود. بالاخره به شهر رسیدیم و من به سمت مهمانپذیری که از طریق سایت بوکینگ.کام بوک کرده بودم به راه افتادم. پیدا کردن محل کمی سخت بود و یک مغازهدار هندی با مهمانپذیر تماس گرفت و اونها یک نفر رو با موتور فرستادن که من رو به محل اقامتم ببره.
اینجا بود که با چهره واقعی هند در خارج از فرودگاه آشنا شدم. کوچههای تنگ و باریک، گل و لایی که در فصل موسمی بارندگی همه جا رو فرا گرفته و بوهای عجیب و غریبی که نمیدونستم چی هست. از بوی غذاهای پر ادویه هندی تا روغن سوخته دستفروشهای غذاهای خیابانی، تا بوی فاضلاب و بوی عود و عطرهای هندی و خلاصه بوهایی که تمامی نداشت. محل مهمانپذیر اصلا جای خوبی نبود. ولی خود اتاق بد نبود. با استانداردهای هندی تمیز و راحت بود و قیمت مناسبی هم داشت. (شبی 600 روپیه). بعد از گذاشتن وسایل و کمی استراحت بیرون زدم و نان و برخی وسایل بهداشتی خریدم و به اتاق برگشتم و شام خوردم و خیلی زود به خواب رفتم.
اطلاعات مکمل - معرفی بنارس |
---|
Varanasi نام انگلیسی این شهر هست، با اینحال هندیها از همون اسم بنارس استفاده میکنن. بنارس یکی از قدیمیترین شهرهای جهان (و در برخی منابع قدیمیترین شهر جهان) هست. این شهر با 1.200.000 نفر جمعیت، مذهبیترین و مقدسترین شهر هنده و هندوهای زائر در لباسهای نارنجی رنگ و در همه ایام سال برای زیارت رودخانه گنگ به این شهر میان. بر اساس افسانهها و باورهای هندوئیسم، این شهر توسط «شیوا» که خدای نابودکننده اهریمنان و بخشاینده گناهان هست بنا شده. هندوها معتقدند رودخانه گنگ رودخانهای است که از موهای پریشان شیوا جریان یافته و شیوا اجازه داده تا این رودخانه بر روی زمین جاری شده و برای انسانها زندگی به ارمغان بیاره. از این رو هندوها معتقدن اگر کسی در این شهر بمیره، مطمئنا به رستگاری خواهد رسید. به همین دلیل هندوها به این شهر میان تا در رودخانه گنگ برای پاک شدن و بخشایش گناهانشون غسل کنن و یا با مردن در این شهر در ایام کهنسالی به رستگاری برسن. اونها معتقدن که وقتی جنازه کسی در این شهر سوزانده شده و خاکسترش به رودخانه سپرده بشه از چرخه تناسخ خارج شده و به کمال خواهد رسید. به همین دلیل مراسم سوزاندن اجساد در کنار این رودخانه برگزار میشه و شما میتونید شاهد اجسادی باشید که برای رهایی از چرخه تناسخ در کنار رودخانه سوزانده میشن. روزهای اول حضورم در هند، در بنارس گذاشت. این شهر شوک بزرگی برای من بود. اینقدر گیج بودم که حتی به فکر عکس گرفتن هم نبودم. اعتراف میکنم که از هند و حتی این شهر متنفر شده بودم. اما امروز که سفرم تموم شده دلم برای بنارس تنگ شده و امیدوارم دوباره بتونم به این شهر برگردم و اینبار با چشم بازتری این شهر رو ببینم. بنارس با همه زشتیها و بدیهاش افسونی داره که شما رو خواهد گرفت. بنارس شهریه که حتما باید بهش سفر کنید.
تصویر شماره 5 |
عنوان هزینه | مبلغ برای یک نفر |
---|---|
آب – میوه – خوراکی | 207 |
مینیبوس از فرودگاه بنارس به داخل شهر | 50 |
وسایل بهداشتی و نظافتی | 130 |
جمع کل | 387 روپیه |
2-2- روز دوم: چترها را باید بست، زیر باران باید رفت!
برنامه این روز من خرید بلیت قطار به مقصد آگرا، چنج پول، و خرید سیمکارت بود. ابتدا با ریکشا به سمت ایستگاه راهآهن رفتم. به ایستگاه نرسیده باران ریز و بسیار فرحبخش تبدیل به بارانی سیلآسا شد و در فاصله طی کردن 50 متر تا ایستگاه قطار کاملا آبکشیده شدم.
یکی از مشکلات هر مسافری در هند آدرس پرسیدن از هندیهاست. اشاره دست اونها کاملا گمراه کننده است. این مساله بارها در هند برای من پیش اومد. اگر بتونید از پس لهجه بسیار غلیظ هندی متوجه انگلیسی صحبت کردن اونها بشید شاید راه به جایی ببرید. اما حتی اشاره به یک درب در چند قدمی ممکنه شما رو کلا به سمت دیگر خیابون ببره. گیرکردن در چنین مخمصهای در حالیکه سراسر لباسهاتون خیس آبه و مدارک پاسپورت و پولهاتون هم نم دار شده و کاغذها و فرمهاتون هم گوشههاش خیس و تا خورده شده واقعا سخت بود. حرکت کردن در ایستگاهی بسیار شلوغ با خیل عظیمی از مسافرانی که روی زمین و هر گوشهای دراز کشیده یا به خواب رفته بودن و زائرانی که در لباسهای نارنجی دستهای و با سروصدا و در حال خواندن دعا، به صورت گروهی حرکت میکردن واقعا مشکل بود. بالاخره پس از کلی پرسوجو، محل فروش بلیت که مخصوص خارجیها بود رو پیدا کردم. خرید بلیت قطار در هند خود قصه درازی داره. هند سیستم ریلی بسیار عظیمی داره و تقریبا هر شهر و روستایی در هند رو میشه با قطار بهش سفر کرد. اکثر هندیها مسافرت با قطار رو ترجیح میدن. چون هم ارزونه و هم مطمئنتره. به همین دلیل پیدا کردن بلیت کار بسیار سختیه. در کادر اطلاعاتی زیر توضیحاتی در مورد نحوه خرید بلیت قطار در هند بهتون میدم و بعدا این توضیحات رو کاملتر میکنم.
اطلاعات مکمل - قطارها در هند: یافتن قطار مناسب (قسمت اول) |
---|
در سیستم خرید بلیت قطار در هند، سهمیههای گوناگونی برای بلیت هست که از خیر اونهایی که به درد مسافران خارجی نمیخوره میگذرم و در مورد چهار نوع سهمیه بلیت کاربردیتر توضیح میدم. اولین نوع سهمیه بلیت، سهمیه جنرال (عمومی) General هست. این بلیتیه که معمولا سه ماه قبل از تاریخ حرکت قطار پیشفروش میشه. منتهی در تاریخهای نزدیک به حرکت پیدا کردن بلیت جنرال کمی سخته. سهمیه مهم دیگه بلیطی هست که به تاکتال Taktal معروفه. این بلیت یک یا دو روز قبل از حرکت قابل خریدن هست و برای سفرهای برنامهریزی نشده هندیها و البته غیرهندیها طراحی شده. منتهی این بلیت گرونتر از بلیت جنرال هست. یک سهمیه اندک (در حد ۴ یا 6 عدد) هم برای خارجیها Foreign وجود داره که خود هندیها نمیتونن استفاده کنن و فقط غیرهندیها میتونن اونو بخرن. همچنین بلیت مخصوص بانوانLady وجود داره که برای خانمهای تنها قابل استفاده هست. قطارهای هندی کلاسها (درجههای) مختلفی دارن. شاید تصور ما از قطارها در هند قطارهایی هست که همه ازش آویزونن و عده زیادی هم روی سقف سوارن. اونها قطارهای محلی هست و به عنوان قطارهای جنرال معروفن (با سهمیه بلیت جنرال اشتباه گرفته نشه). اینها قابل رزرو کردن نیستن و مثه اتوبوس باید بپرین بالا. اگر دستشون بهتون برسه ازتون پول میگیرن وگرنه سواری مجانی گرفتین. شاید برای فان و تفریح سوار شدن به این قطارها جالب باشه اما برای سفر طولانی اصلا توصیه نمیشه. کلاسهای بعدی درجه دو هست. صندلی داره و باید رزرو بشه. کلاس بعدی اسلیپر Sleeper هست. که تخت داره و بسیار ارزون هست. در فصول گرم نداشتن کولر مطمئنا اذیتتون میکنه و لذا این قطار برای اکثر توریستها توصیه نمیشه. قطارهای تختدار و کولردار گزینههای مناسبی هستند. بهترین نوع قطار تختدار هندی قطار کلاس A1 هست. کولر داره و کوپه هست و هر کوپه 4 تا تخت داره. دقیقا مثه قطارهای درجه یک 4 تخته ایرانی البته بدون تلویزیون و کمی کثیفتر. قطارهای A2 کوپه نیستند. ۶ تخت در یک طرف و دو تخت در طرف دیگه واگن دارن. هر تخت چراغ مطالعه و پرده داره و سمت ۶ تختی یک پرده کلی هم داره که اونو از سالن جدا میکنه. بالاخره قطارهای A3 که قطارهای تختداری هستن که فرقشون با A2 نداشتن پرده و چراغ مطالعه هست. به نظرم این قطارها بهترین قطار برای سفرهای طولانی هستن. چون هم قیمت مناسبی دارن و هم اینکه تخت دارن و میشه خوابید و هم اینکه کولر دارن. برای خرید بلیت باید اول قطارتون رو انتخاب کنید. بعد از وجود بلیت جنرال مطمئن بشین. اگر بلیت جنرال وجود نداشت بلیت تاکتال رو چک کنید و بعد هم بلیط سهمیه خارجیها رو. برای چک کردن همه اینها بهترین سایت www.erail.in هست. اپلیکیشن این سایت هم موجوده که بسیار کم حجم و کاربردی هست. کار کردن با سایت و اپلیکیشن در ابتدا کمی پیچیده هست. اما با کمی سروکلهزده با اون دستتون مییاد چطوری اطلاعات رو ازش استخراج کنید. شهرهای بزرگ هند معمولا بیشتر از یک ایستگاه راهآهن دارن که باید دقیقا بدونید از کدوم ایستگاه به کدوم مسیر قطار داره. معمولا ایستگاه اصلی هر شهر با عنوان Junction یا Cantt شناخته میشن. البته این یک قاعده سرانگشتی هست و همیشه صادق نیست و ضمن اینکه همیشه ایستگاه اصلی ایستگاه مناسب برای سوار یا پیاده شدن نیست. برای جستجوی قطار در سایت erail.in به شرح زیر اقدام کنید. همونطور که در تصویر زیر میبینید در قسمت بالا به ترتیب از چپ به راست ایستگاه مقصد، ایستگاه مبدا، تاریخ حرکت، و سهمیه مربوطه رو انتخاب میکنید. همچنین میتونید کلاس مورد نظرتون رو هم انتخاب کنید. بعد دکمه Get Trains رو میزنید تا لیست همه قطارهای مرتبط با جستجوی شما نشون داده بشه. در لیستی که ظاهر میشه ستونها از چپ به راست به ترتیب نشون دهنده شماره قطار، نام قطار، کد حرفی ایستگاه مبدا (هر ایستگاهی در هند کد حرفی دو یا سه و بعضا چهار حرفی مخصوص به خودش رو داره)، ساعت حرکت از مبداء، کد حرفی ایستگاه مقصد، ساعت رسیدن به مقصد و طول زمان سفر هست. ستون R نفهمیدم چیه. اما ستون های بعدی روزهای هفته هست و نشون میده یک قطار در چه روزهای دیگه هفته در اون مسیر حرکت داره. (با حرف Y). نهایتا در ستون های سمت راست ظرفیتها نشون داده میشه. اگر خونهای سبز بود یعنی ظرفیت وجود داره و شما میتونید بلیت با اون سهمیه رو بخرید. قرمز بودن به معنای اتمام اون سهمیه و تعداد رزروهای در نوبت هست. این سیستم رزرو هم خودش جریان مفصلی داره که از توضیح اون خودداری میکنم. چون به درد توریستهایی که برنامه فشرده و تنظیم شده دارند نمیخوره. شما فقط دنبال خونههای سبز باشین. همونطور که گفتم اگر سهمیه جنرال تموم شده بود میتونید سهمیه تاکتال رو در ۲۴ یا ۴۸ ساعت قبل از حرکت چک کنید و یا سهمیه خارجیها و اگر خانم تنها هستید سهمیه بانوان. (از قسمت مشخص شده با کادر زرد در بالا). در قسمت ظرفیتها هم دقت کنید که کلاس مدنظرتون ظرفیت داشته باشه. مثلا قطار 12307 دارای 10 ظرفیت 2A و 18 ظرفیت 3A و 22 ظرفیتSL یا همون اسلیپر هست. در قسمت پایین که با کادر قرمز مشخص کردم، میتونید با زدن اون دکمه وضعیت حرکت قطار رو به صورت زنده مشاهده کنید. این قسمت سه تا کاربرد داره. یکی برای اینکه ببینید قطار مدنظرتون در تاریخهای گذشته چقدر تاخیر داشته یا نداشته. و دیگری وضعیت قطار فعلی خودتون که بلیتش رو خریدید چک کنید. مثلا اینکه تاخیر داره یا نه؟ کارکرد سوم هم نشون دادن لیست تمام ایستگاهها و میزان توقف در هر ایستگاه و یک سری اطلاعات دیگه هست که در این قسمت قابل دسترسی هست. اگر موس رو بر روی یک ظرفیت ببرید (مثلا ظرفیت خالی 18 تایی مشخص شده با کادر زرد) یک سری اطلاعات دیگه نشون داده میشه. که در کادر سمت راست میتونید اونا رو ببینید. مهمترین چیز در این قسمت همون قیمت بلیت و زمان بازگشایی سهمیه تاکتال هست. در این جا قیمت بلیت 3A با سهمیه جنرال 950 روپیه و برای سهمیه تاکتال 1265 روپیه هست. این سایت اطلاعات خیلی بیشتری هم ارائه میکنه که از توضیح اونها در این جا صرفنظر میکنم. اگر لازم بود میتونید قسمتهای مختلف رو خودتون کشف کنید.
تصویر شماره 6
برای خرید بلیت لازمه یه فرم پر کنید. در این فرم نام مسافرین، شماره قطار، نام قطار، ایستگاه مبدا و مقصد، تخت مورد نظر، درجه قطار مورد نظر، ساعت حرکت و سایر اطلاعات نوشته میشه و بعد اونو به دست کارمند مربوطه میدین و اون براتون بلیت میگیره. به دلیلی نامعلوم آدرس و شماره تماس کشورتون رو هم میخوان. به چه دردی میخوره رو نمیدونم. در قسمتهای بعدی سفرنامه نحوه پرکردن این فرم رو هم براتون توضیح میدم و ضمنا دو کلاس قطار دیگه رو هم معرفی میکنم. |
من با توجه به اینکه قبلا همه اطلاعات رو سرچ کرده بودم و حتی فرمها رو هم از اینترنت گرفته بودم و پر کرده بودم کارم سریع انجام شد و این هفت خان رو سریع طی کردم. مسئول مربوطه مردی عبوس بود که با حالتی بداخلاق کار ایتالیاییهای جلوتر از من رو انجام داد و ترس من این بود که هر آن به یه چیزی گیر بده و خلاصه برای خرید بلیت به مشکل بخورم. وقتی نوبت من شد و فهمید من ایرانی هستم خیلی مهربون شد و از برادری و نزدیکی ایرانیها و هندیها گفت و در مورد تجربه من در هند پرسید و گفت که دوست داره بیاد ایران. من هم گفتم امیدوارم روزی بتونی بیای ایران. با «بابو» (اصطلاحی احترامآمیز برای هندیها. چیزی در حد «جناب آقا» در فارسی خودمون) خداحافظی کردم و بلیت رو گرفتم و دقایقی دیگه صبر کردم تا بارندگی کم شد و زدم از ایستگاه بیرون به دنبال خرید سیمکارت.
متاسفانه پیدا کردن سیمکارت هم تبدیل به مصیبتی دیگه شده بود. از خیر خریدن سیمکارت گذشتم و در حالیکه پولم در حال اتمام بود به فکر چنج پول افتادم. به خاطر بارندگی شدید همه خیابونها پر از آب بود و بوق زدنهای کرکننده ریکشاها و موتورها و ماشینها هم به درهمریختگی بیشتر اوضاع میافزود. تنها شانسی که داشتم این بود که مودم اینترنت مهمانپذیر یک مودم وایمکس قابل حمل بود که همراه خودم آورده بودمش بیرون و به واسطه اون میتونستم راهم رو تو شهر پیدا کنم. چون پولم رو به اتمام بود باید از ریکشاهای عمومی استفاده میکردم که کرایشون 5 تا 15 روپیه بود. در حالیکه دربست کردن یک ریکشا 80 تا 150 روپیه هزینه داشت. به هر بانکی که سر میزدم میگفتن پول چنج نمیکنن و آدرس یه شعبه دیگه رو میدادن و من سراسر این شهر شلوغ رو با ریکشاهای مختلف میرفتم و باز هم به در بسته میخوردم. در نهایت شعبه مرکزی بانک ایالتی هند پذیرفت که پول چنج کنه و البته طی یک مراسم بوروکراتیک و پر از کاغذبازی و پرکردن چند فرم و کلی امضاء و مشخصات و بعد از یک ساعت و ربع معطلی دلار رو چنج کرد و روپیه به دستم داد.
تصویر شماره 7- اسکناسهای هندی.
نکته: روی همشون عکسی از گاندی داره. اسکناسهای 50، 20، 10 و 5 روپیهای هم وجود داره. سکهها هم 5 و 2 و 1 روپیهایه. خبری از کمتر از این ندارم. دقت کنید اسکناسهای 1000 روپیهای از دور خارج شده و دیگه قابل استفاده نیست.
این روپیه خون جدید تو رگهام بود. از بابوی مربوطه تشکر کرده و چون گرسنه بودم، یکی از دو شعبه مکدونالد در بنارس که بهم نزدیک بود رو برای نهار انتخاب کردم. نکتهای که باید در نظر داشته باشید اینه که مکدونالد در هندوستان به هیچ عنوان برگر گوشت نداره و تنها برگر مرغ و برگر تخممرغ و برگر سبزیجات هست. یکی از اصول هندوئیسم پرهیز از کشتار حیوانات و خوردن گوشت هست. اصولا هندیها رابطه بسیار خوبی با حیوانات دارن و این فقط شامل گاوها نمیشه. شما در هر کوچه و خیابونی سگهای زیادی میبینید که کسی کاری به کارشون نداره. البته حضور این حیوانات با جمعیتی غیرقابل تصور از نظر بهداشتی مشکل ایجاد میکنند اما جنبه مثبت قضیه عدم آزار رسوندن به حیوانات هست. سگ، گاو، گاومیش، سنجاب، بز، الاغ، خوک و میمون به وفور دیده میشه و رفتار با اونها با ملایمت هست. نکته جالب در هند نبود گربه هست. من در کل سفرم فقط ۷ تا گربه دیدم. اون هم فقط در جایپور و دهلی. با این حجم رطوبت و گرما و بارندگی و وفور سگها، نبودن گربه قابل توجیه هست.
اطلاعات مکمل - وضعیت گوشت قرمز در هند و موضوع تقدس گاوها |
---|
اصولا هند مهد گیاهخواری و در حال حاضر هم بهشت گیاهخواران هست. نزدیک به نیم میلیارد هندی گیاهخوار کاملن و به همین دلیل روی همه بستهبندیهای مواد غذایی بلااستثناء یک مربع با دایرهای در درون اون میبینید که اگر سبز باشه به معنای کاملا گیاهی بودن اون محصوله و اگر قرمز یا قهوهای باشه یعنی محصولات حیوانی داره (حتی تخم مرغ).
تصویر شماره 8 - علامتهایی که بر روی همه موادغذایی در هند میبینید.
با اینکه هند حاکمیتی سکولار داره اما به نظر میرسه اکثریت هندو تونستن توسط نمایندههاشون در دولتهای ایالتی، قوانینی رو در منع کشتار گاوها به تصویب برسونن. در اکثر ایالتهای غربی هند کشتن گاو و گاومیش به صورت قانونی ممنوع شده. در برخی ایالتهای میانه کشتن گاو ممنوع، اما کشتن گاومیش آزاد هست و در ایالتهای شرقی ذبح گاو و گاومیش هر دو آزاده. از اینرو هند سالانه 4 میلیارد دلار گوشت گاو صادر میکنه و جالبه بدونید این کشور به همراه برزیل بزرگترین صادرکننده گوشت گاو در دنیا هست. با اینحال به دلیل اینکه اکثریت جمعیت هندوستان پیرو آئین هندوئیسم هستند (80٪ جمعیت) احتمالا رعایت حال اکثریت باعث میشه پیدا کردن گوشت قرمز در داخل هند مشکل باشه. اخیرا نیز وزیر محیط زیست در دولت نارندرا مودی (نخست وزیر فعلی هند) خواستار ممنوعیت سراسری کشتار گاو و گاومیش در هند شده و همین موضوع باعث تنشها و درگیریها و اعتراضات بسیاری در برخی ایالتهای هند شد. اما علت تقدس گاو نزد هندوها چیه؟ علت تقدس گاو در هند این هست که «ناندی» یکی از ایزدان هندی به شکل یک گاو تجسم شده. ناندی نگهبان دروازه کوه کایلاش هست که هندوها معتقدند محل زندگی شیوا (بلندپایهترین خدای هندو) است.
تصویر شماره 9 - شیوا، ناندی، و کوه کایلاش
کوه کایلاش در رشته کوههای هیمالیا با 6638 متر ارتفاع، یکی از سرچشمههای رود گنگ است و تقدس این کوه در هندوئیسم، بودائیسم و برخی دیگر از ادیان اون منطقه به حدی است که تا به حال هیچ تلاش ثبتشدهای برای صعود به اون صورت نگرفته. از اینرو ناندی به عنوان محافظ شیوا بسیار ارج و منزلت بالایی نزد هندوها داره و در هر معبد هندو مطمئنا یک مجسمه ناندی خواهید دید. طبیعتا اگر ناندی سنگی اینقدر مقدسه، ناندی گوشتی و متحرک هم به همون مقدار یا حتی بیشتر مقدسه. در تصویر زیر وضعیت قانونی بودن ذبح گاو یا گاومیش در ایالتهای مختلف هند رو میتونید مشاهده کنید.
تصویر شماره 10 |
در مکدونالد یک مکچیکن خوردم و کمی استراحت کردم و زدم بیرون تا به کنار رودخانه گنگ برم و بتونم مراسم مختلفی که حاشیه رودخونه برگزار میشه رو تماشا کنم. از قسمت اعیانی نشین شهر به شهر قدیمی در نزدیکی رودخونه گنگ اومدم. گمشده در کوچههای تنگ و تاریک و بوناک و گلآلود و کثیف بنارس و در دل شهر قدیمی بنارس چیزهایی میشه دید که به شرح نمییاد. تنها باید اونجا بود و دید. بازارهای شلوغ و پررونق، توریستهای آمریکایی و اروپایی و آسیایی، مسلمان و هندو، انسان و حیوان همگی در این کوچهها پرسه میزنن و راه خودشون رو به محلهای موردنظرشون پیدا میکنن. مشاهده دسته چوبهای روی هم انباشتهشده برای فروش، نوید رسیدن به مانیکارنیکا گات Manikarnika Ghat رو میداد.
تصویر شماره 11- چوبهایی برای فروش که خبر از نزدیک شدن به مانیکارنیکا گات میداد.
تصویر شماره 12- معبدی فرورفته در آب در نزدیکی مانیکارنیکا گات
تصویر شماره 13- به این پلهها که کنار رودخونه هست گات (Ghat) گفته میشه.
مانیکارنیکا گات محلیه که به باور هندوها میشه از چرخه مداوم مرگ و زندگی رهایی یافت و به کمال رسید. با سوخته شدن در آتش و سپرده شدن خاکستر بدن به رودخانه گنگ. عکاسی از این مراسم ممنوعه. تنها باید بود و دید. در جای جای مانیکارنیکا شعلههای آتش به هوا برخواسته بود و پیکرهایی در میان تلی از هیزم در حال سوختن بودن.
تصویر شماره 14- عکس از اینترنت
هندوها معتقدند، بعد از مرگ هر فرد، روح وی در جسمی دیگه (انسان یا حیوان) حلول میکنه. از اونجایی کهزندگی (چه به عنوان یک انسان و حتی یک پادشاه و چه به عنوان یک حیوان) دردآور و همراه با رنج و سختی هست، هندوها به دنبال راهی برای خارج شدن از این تولد دوباره هستن. اونها معتقدند اگر در بنارس بمیرند و جسدشون در کنار روخونه گنگ سوزانده بشه و خاکسترشون به رودخونه ریخته بشه این چرخه شکسته میشه و اونها از این چرخه زجرآور (زندگی - سختی - مرگ - تولد دوباره) خارج میشن.
تصویر شماره 15- عکس از اینترنت: در انتظار کمال و رهایی از تناسخ.
پس از اون در کنار رودخانه گنگ به قدم زدن پرداختم و گاتهای مختلف رو پیمودم تا به گات اصلی شهرDashashwamedh Ghat (داش اشوا مده) رسیدم. گات نامی عمومی هست و به معنای پلههایی هست که به رودخانه منتهی میشه. زائرین بر روی اونها نشسته و دعا میخونن و بر روی اونها لباس از تن به درآورده و تن به غسل در رودخانه مقدس میدن و توریستها به تماشای این اعمال مینشینن. «داش اشوا مده» جایی هست که گفته میشه براهما (ایزد آفرینش و دارای چهار صورت در هندوئیسم) ده (das) اسب (aswa) رو در کنار روخانه گنگ قربانی (medh) کرد. این گات مهمترین و اصلیترین گات شهر هست و اگر خواستین در این شهر هتل بگیرین حتما در نزدیکی این گات اقامت کنین. هر روزه در هنگام غروب مراسم Ganga Aarti (که به معنای حمد و ستایش گنگ هست) در کنار این رودخونه برگزار میشه و هندوها و توریستهای بسیاری برای دیدن اون در این مکان حضور پیدا میکنن. اگر زودتر برسین (یک یا دو ساعت قبل از شروع مراسم) میتونید صندلیای رایگان در نزدیکی سکوی مراسم پیدا کنید و اگر مثه من دیر برسین باید روی سکوهای سنگی و کمی دورتر بشینین یا اینکه قایقی کرایه کنید و از رودخانه شاهد این مراسم باشین. این مراسم نوعی آوازخوانی و رقص مذهبی هست که دیدنش خالی از لطف نیست. من سعی کردم قبل از اتمام مراسم و هجوم ناگهانی هزار نفر آدم اونجا رو ترک کنم و به محل اقامتم برگردم.
تصویر شماره 16- زائرین هندی در حال انجام مناسک مرتبط با مراسم Ganga Aarti
تصویر شماره 17- گویا این لباس مخصوص زیارت رودخونه بود. خیلیها رو با این لباس در بنارس دیدم. به خصوص در کنار رودخونه و همچنین در ایستگاه اتوبوس.
تصویر شماره 18- خیل جمعیت حاضر در مراسم
تصویر شماره 19- چند نفر با لباس طلاییرنگ مدحگویان اصلی رودخانه بودند. برخی از افراد با قایق از رودخانه به تماشای مراسم نشسته بودند.
تصویر شماره 20
در ویدیوی زیر میتونین گوشههایی از این مراسم رو تماشا کنید.
پس از بازگشت به مهمانپذیر، به تماشای یک فیلم نشستم و بعد از تماشای فیلم خوابیدم.
عنوان هزینه | سهم ۱ نفر |
---|---|
9 مورد ریکشا (۲ مورد دربست الباقی اشتراکی) | 410 روپیه |
میوه و آب | 45 روپیه |
بلیت قطار بنارس به آگرا | 1350 روپیه |
مکدونالد | 198 روپیه |
ریکشا (۲ مورد اشتراکی) | 35 روپیه |
بارانی | 220 روپیه |
جمع کل | 2258 روپیه |
2-3 روز سوم: قدم زدن در کرانه گنگ
روز سوم روزی بود که باید بقیه گاتها رو میدیدم و ضمنا برای رفتن به ایستگاه راهآهن و حرکت به سمت آگرا آماده میشدم. صبح کمی بیشتر استراحت کردم و بعد وسایلم رو پک کردم و با مهمانپذیر تسویه کردم و زدم بیرون. محل اقامت من نزدیک آسیگات Aasi ghat بود. جایی که رودخانه آسی به رودخانه گنگ میریزه. آسیگات، گات اصلی برای غسل کردن و پاک شدن از گناهان هست. احتمالا دلیل انتخاب این مکان برای غسل کردن این هست که تقریبا اولین گات شهر هست و لذا آب تمیزتری داره. با اینحال امروزه که شهر گسترش یافته و آلودگی از هر طرف به این رودخونه سرازیر میشه آسی گات هم به اندازه مانیکارنیکا (تقریبا آخرین گات رودخانه و محل ریختن خاکستر مردگان در رودخانه) آلوده هست. زائرین بسیاری در این گات تن به آب رودخانه میدادن. متاسفانه وضعیت بهداشتی رودخونه بسیار بسیار بد هست. واقعا در تعجب بودم چطور حاضر میشدن در این آب غسل کنن. برخی از این آب مینوشیدند و دبههای پلاستیکی در همه جا برای برداشتن و تبرک بردن از آب این رودخانه به فروش میرفت.
تصویر شماره 22- غسل در رودخانه گنگ
تصویر شماره 23- برخی به غسل رضایت نمیدادند و به شستشوی لباس هم میپرداختند.
تصویر شماره 24- آلودگی کنار رودخانه
تصویر شماره 25- دبههایی برای بردن آب تبرکی رودخانه گنگ
تصویر شماره 26- نماد «اسواستیکا» که اون رو به نماد نازیها و با اسم صلیب شکسته میشناسیم نمادی بسیار قدیمی در هند، سایر مناطق اوراسیا و حتی ایران هست. در هندوئیسم نمادی از خوبی، سلامتی، شانس و خوشبختی است. این نماد در همه جا در هند به چشم میخوره.
تصویر شماره 27- علاوه بر گات مانیکارنیکا در این گات هم مراسم مردهسوزی برگزار میشد. از فاصلهای کمی دورتر سعی کردم عکس بگیرم.
تصویر شماره 28- فقیری خفته در میانه راه. با خیالی آسوده. به راستی او در خواب چه میبیند؟
تصویر شماره 29- مرتاض هندی معلق در زمین و آسمان. (((-;
تصویر شماره 30- برخی از گاتها دارای کاخها و قلعههایی بر کناره رودخانه هستند. معماری برخی از آنها بسیار زیبا و دیدنی است.
تصویر شماره 31 – هر کدام از این مجسمهها شخصیتهای خاصی هستند و داستانها و افسانههایی دارند.
مسیری دو کیلومتری رو در کنار رودخانه قدم زدم و گاتهای بسیاری که هر کدام داستان و تاریخی خاص خود دارند رو پیمودم. قدم زدن در کنار رودخانه و بر روی گاتها حال و هوای خاصی داره. بالاخره دوباره به «داش اشوا مده» رسیدم.
تِرَک زیر مسیری هست که در این روز پیمودم.
تصویر شماره 32- داش اشوا مده گات: زائری در حال تراشیدن موی خود قبل از غسل در رودخانه. تمام موی سر رو میتراشیدن و تنها در حد چند تار موی سر رو نگه میداشتند.
از اونجا برای نهار دوباره به تنها جای قابل اعتماد برای غذا خوردن (یعنی مکدونالد) در قسمت اعیانینشین شهر رفتم و بعد از نهار به راهآهن رفتم.
تصویر شماره 33- عکس از اینترنت: راهآهن بنارس- ایستگاهی بزرگ و بسیار شلوغ. با امکانات خوب برای توریستهای خارجی
در راهآهن بنارس برای توریستها محل استراحت و انتظار جداگانهای تدارک دیدن. در اونجا دو پسر ژاپنی، یک خانواده آمریکایی و دو سه عده دیگه هم بودن. محل خوبی برای استراحت بود و واقعا بهشتی بود در دل ایستگاه قطار شلوغ بنارس. مبلهای چرمی راحت با کولر و روشنایی مناسب و سرویس بهداشتی تمیز و حتی حمام برای دوش گرفتن. متاسفانه قطار من ۴ ساعت تاخیر داشت. اتاق انتظار توریستها هم ساعت 19 تعطیل شد و مجبور شدیم برای ادامه انتظار به سالن انتظار درجه یک بریم که البته خود هندیها هم اونجا بودن. اونجا هم صندلیهاش راحت بود. حموم و دستشویی هم داشت که با استانداردهای بهداشتی هند بد نبود. همچنین وایفای رایگان داشت که البته برای فعالسازی نیاز به یک شماره خط هندی داشت که با کمک سیمکارت دوستان ژاپنی و لطفی که در این زمینه به من کردن اینترنت رو راه انداختم. اونها خودشون رفتن و بقیه ساعت رو با گشتن در اینترنت بدون فیلتر هند گذروندم. بالاخره قطار اومد و سوار شدیم و قطار 22:15 حرکت کرد. بلیت من سهمیه خارجی بود و تو قسمت 6 تختی ما، دو دختر انگلیسی (که یکیشون خیلی خونگرم و باحال بود) و یک دختر کرهای که از اول تا آخر خواب بود حضور داشتن. همچنین یک آقای هندی و همسرش هم بودن که معلوم بود تحصیلکرده و فرهیخته است. انگلیسی رو بسیار خوب صحبت میکرد و کلی راهنمایی کرد. با او در مورد برخی اشتراکات فرهنگی و زبانی هندی و پارسی صحبت کردیم. برای خوابیدن برای هر تخت دو ملافه تمیز و یک بالشت کوچک و یک پتو دادن. تخت من طبقه وسط بود و تا سرم رو روی بالشت گذاشتم به خوابی عمیق فرو رفتم.
نکتهای که در مورد سفر با قطار باید بدونید اینه که چون اکثر قطارهای هند کوپهای نیستن، در نتیجه باید حواستون به وسایلتون باشه. من وسایلم رو روی تخت کنار خودم گذاشتم. جام کمی تنگ شد، اما خیالم راحت بود. از نظر مالی به جز دوربین چیز ارزشمندی برای سرقت نداشتم، اما با توجه به وضعیت بهداشتی هند، غذاهای کنسرو شده همراهم، موجودی بسیار ارزشمندی برام محسوب میشدن.
اطلاعات مکمل - قطارها در هند: سوار شدن به قطار (قسمت دوم) |
---|
اینکه سوار شدن به قطار در هند میتونه کمی دردسر داشته باشه شاید تعجب برانگیز باشه. اما ایستگاههایی با ده سکوی مختلف رو تصور کنید و قطاری که 18 و بعضا 24 واگن داره. و جمعیتی که میخوان در چند دقیقه از قطار پیاده بشن و جمعیتی به همان اندازه که میخوان به قطار سوار بشن. لذا اگر از قبل ندونید که قطار در چه سکویی توقف میکنه و به همون اندازه مهم اگر ندونید واگن شما کدام قسمت سکو توقف میکنه احتمالا برای سوار شدن به دردسر میخورید. در اینجا باز هم سایت و اپلیکیشن erail به کمک شما خواهد اومد. قبل از هر چیز باید بدونید قطار شما در کدوم سکو ( Platform) توقف داره. به این منظور باید شماره قطارتون رو روی تابلوی اطلاعاتی ایستگاه قطار پیدا کنید و شماره سکو رو از روی اون بخونید.
تصویر شماره 34 - در همه ایستگاهها مشابه این تابلو رو خواهید دید. هم به انگلیسی و هم هندی اطلاعات قطارها رو اعلام میکنه.
بعد از اون پیدا کردن واگن و محل قرارگیری اون هست. وقتی بلیت میخرید شماره واگن شما با حرف و عدد مشخص میشه. همونطور که در زیر میبینید حروف HA1 برای کوپههای کلاس 1A، حروف A1 برای کوپههای کلاس 2A، حروف Bx برای کلاس 3A، و حروف Sx برای کلاس Sleeper. مثلا اگر توی بلیت شما نوشته شده باشه B4 واگن شما در انتهای قطار و به صورت دقیقتر واگن شماره 17 است. و اگر روی بلیت واگن شما S9 باشه، واگن شما در اواسط سکو هست. اگر احیانا باز هم موفق به پیدا کردن درست واگنتون نشدید قبل از حرکت قطار هر واگنی که شد سوار شید. پیمودن قطار با باروبندیل کار سختیه. اما مطمئنا بهتر از اینه که قطارتون رو از دست بدین.
تصویر شماره 35 - در اپلیکیشن erail.in با کلیک بر روی شماره قطار اطلاعات کاملی از چینش و ترکیب واگنهای قطار بهتون ارائه میکنه که برای پیدا کردن واگن و سوار شدن به اون بهش نیاز دارید.
بعد از سوار شدن به قطار و پیدا کردن واگنتون باید دنبال شماره صندلیتون بگردید. این کار سختی نیست. |
عنوان هزینه | سهم ۱ نفر |
---|---|
اقامت (۲ شب) | 1200 |
ریکشا (۳ مورد اشتراکی) | 80 |
نهار (پیتزا + مکدونالد) | 400 |
آب | 20 |
جمع کل | 1700 روپیه |
3- سفری در تاریخ به ایرانیترین شهر هند: آگرا
3-1 روز چهارم: داستان یک عشق مجلل و وصیت زیر پا گذاشته شده
صبح توی قطار بیدار شدیم. قطار دو ساعت دیگه هم توی راه تاخیر داشت و مجموع تاخیرش شد ۶ ساعت و به جای ۶ صبح ساعت ۱۲ به آگرا رسیدم. بعدا فهمیدم دلیل این تاخیر زیاد سیل در اطراف آگرا در نتیجه بارشهای موسمی بوده که باعث تاخیر در حرکت بسیاری از قطارها شده بوده و البته متاسفانه منجر به مرگ چند نفر هم شده بود.
تصویر شماره 36- نمایی از داخل قطار
ویدیوی زیر داخل قطار رو نشون میده.
بعد از رسیدن به ایستگاه با یک ریکشا به مهمانپذیر رفتم و بعد از کمی گشتن پیداش کردم. وحید هم که شنبه صبح با پرواز ماهان به دهلی رسیده بود و بعد به آگرا اومده بود، قبل از من به مهمانپذیر رسیده بود و خوابیده بود. وضعیت اتاق مهمانپذیر رو اصلا نپسندیدم. خواستم عوض کنیم. اما وحید که بسیار خسته بود گفت امشب رو بمونیم و فردا عوض کنیم. اینجا بود که فهمیدم برای بوک کردن محل اقامت در هند نباید به اطلاعات ارائه شده توسط اقامتگاهها و همچنین عکسهای توی سایت بوکینگ اعتماد کنم.
تصویر شماره 37- راننده ریکشا بود. به محمدرضا هدایتی شباهت داشت. بهش گفتم شبیه یک بازیگر ایرانیه. خوشحال شده بود.
تصویر شماره 38- بوق بزن!! همه هندیها عاشق بوق زدن هستن. راننده این وسیله گویا هندیتره.
بعد از خوردن نهار، خودمون رو برای بازدید تاج محل آماده کردیم. وحید شیفته دیدن تاج محل بود و میگفت مهمترین دلیل اومدنش به هند دیدن تاج محل هست. محل اقامت ما به تاج محل بسیار نزدیک بود. در نزدیکی تاج محل راه رو بسته بودن و اجازه ورود ریکشا رو نمیدادن. این منطقه به شکلی معنادار تمیز و فاقد سروصدا بود و جوی امنیتی داشت. از طریق گیت شرقی به تاج محل رسیدیم. بلیت ورودی تاج محل برای خارجیها 1000 روپیه بود. ورود هر نوع خوراکی به داخل تاج محل ممنوع هست و در صورت وجود باید در قسمت امانات سپرده بشه. همچنین به ازاء هر بلیت، یک بطری آب و یک جفت پاپوش هم به خارجیها داده میشه. تاج محل روزهای جمعه برای اقامه نماز جمعه تعطیله و امکان بازدید اون وجود نداره. تنها خود اهالی مسلمان آگرا اجازه ورود به تاج محل خواهند داشت.
تاج محل، محل دفن همسر «شاه جهان» پنجمین شاه سلسله گورکانی هست. شاه جهان که شیفته همسر خود بود پس از مرگ وی، بسیار افسرده شد و مدتها امور سیاست و کشورداری رو رها کرد. بعد از گذروندن دوره عزاداری به یاد اجرای وصیت همسر ایرانی و محبوب خود ممتاز محل (یا همان ارجمند بانو بیگم) افتاد. ممتاز از وی خواسته بود که پس از مرگش مقبرهای با شکوه براش ساخته بشه و این شد که شاهجهان تصمیم به ساخت تاجمحل گرفت. ممتاز محل (که همسر دوم شاه جهان بود) از شاه خواسته بود که پس از مرگ وی ازدواج نکنه و فرزندی نداشته باشه تا بین فرزندان برای تاج و تخت درگیری پیش نیاد که شاه وصیت دوم رو هم به انجام رسوند و تا آخر عمر ملکه دیگری به زوجیت نگرفت. البته بعدهها و با زیادهخواهی یکی از فرزندان، خواسته ممتاز برای عدم بروز جنگ میان فرزندانش محقق نشد که قضیه اون رو بعدا در کادرهای مرتبط با اطلاعات تاریخی تعریف خواهم کرد.
تصویر شماره 39- نگارهای منتسب به ممتاز (ارجمند بانو بیگم) همسر محبوب شاه جهان
تصویر شماره 40- تصویر هوایی از تاج محل
پس از عبور از یک سرسرا و دروازه وارد محوطه باز جلوی تاج محل شدیم که باغی بزرگ هست. خود ساختمان تاج محل در انتهای باغ و در کنار رودخانه قرار گرفته و در طرفین اون هم دو ساختمان قرار داره. ساختمان سمت چپ که مسجد هست (و در اونجا دو رکعت نماز خوندیم که خیلی چسبید) و ساختمان سمت راست که کارکردش مشخص نبود و به نظر بیشتر برای ایجاد قرینگی ساخته شده.
تصویر شماره 41- دروازه ورودی به باغ تاج محل
تصویر شماره 42- باغ تاج محل
تصویر شماره 43- باغ تاج محل
تصویر شماره 44- پاپوشهایی برای جلوگیری از آلودگی قسمت داخلی تاج محل
تصویر شماره 45- معماری ایرانی – اسلامی در ساخت تاج محل بسیار مشهوده. آیههای قرآن در بسیاری از قسمتهای بنا خوشنویسی شده.
تصویر شماره 46- مسجد «جواب» در سمت غرب تاج محل
تصویر شماره 47- نمایی از داخل مسجد
بازدیدکنندهها از مسیری مشخص وارد میشدند و پس از دور زدن بنا از درب جنوبی وارد و پس از بازدید داخل بنا و چند اتاق اطراف اون از درب شمالی خارج میشدن. عکاسی از داخل بنا ممنوع بود. با اینحال سعی کردم چند عکس مخفیانه بردارم.
تصویر شماره 48- قسمت سنگ قبرها با سازههایی مرمرین پوشانده شدهاند.
تصویر شماره 49- هنر به کار رفته در این سازه مرمرین که سنگ قبرها رو از بقیه سالن جدا میکنه واقعا بینظیره
نکتهای که باید در نظر داشته باشین اینه که در این بنا دو مقبره وجود داره که یکی مربوط به ممتاز و دیگری مربوط به شاهجهان هست که پس از مرگش در کنار همسر محبوبش به خاک سپرده شده بوده. اما نکته مهمتر این هست که این دو مقبره نمادین هستن و مقبرههای اصلی در طبقه پایین قرار داره که بازدید اونا برای بازدیدکنندگان ممکن نیست. به عبارتی شما امکان بازدید مقبرههای اصلی رو ندارید و تنها مقبرههای نمادین رو میبینید.
تصویر شماره 50- عکس از اینترنت: مقبرههای (نمادین).
وسطی متعلق به ممتاز و کناری که بزرگتر است متعلق به شاهجهان است. دو سنگمزار دقیقا به همین شکل و شمایل در طبقه پایین قرار داره که از دسترس و دید عموم خارج هست.
در شمال بنا رودخانه یامونا (جمنا) Yamuna جریان داره. رودخانهای که بعدا به رودخانه گنگ میپیونده. بعد از گشت و گذاری در باغ و اطراف اون و در حالی که خورشید در حال غروب بود به محل اقامتمون برگشتیم.
تصویر شماره 51- تاج محل در هنگام غروب خورشید
تصویر شماره 52- رودخانه یامونا که در ضلع جنوبی تاج محل جریان دارد. این رودخانه که از هیمالیا سرچشمه میگیره،با گذر از چند شهر هند (از جمله دهلی و آگرا) در شهر الله آباد به گنگ میریزه.
تصویر شماره 53- بچه میمونی که با دیدن دوربین از ترس به آغوش مادر خود پناه برد.
تصویر شماره 54- نمایی از تاج محل از داخل مسجد
تصویر شماره 55- نمایی دیگر از تاج محل اینبار از گوشهای از باغ
تصویر شماره 56
تصویر شماره 57
در هنگام برگشت از تاجمحل، سیمکارتی که وحید صبح از فرودگاه خریده بود فعال شد. در کادر زیر اطلاعاتی در مورد خرید سیمکارت در هند ارائه کردم.
اطلاعات مکمل - نحوه خرید سیمکارت در هندوستان |
---|
بحث خرید سیمکارت در هند خود قضیه مفصلی داره. از برخی گفتهها مبنی بر راحتی واگذاری سیمکارت به خارجیها تا شایعاتی مبنی بر ممنوعیت واگذاری سیمکارت به خارجیها اطلاعات ضد و نقیضی بود که قبل از سفر به هند شنیده بودم. در نهایت چیزی که اتفاق افتاد چیزی بینابین اینا بود. مسئول فروش سیمکارت Airtel در فرودگاه دهلی به من سیمکارت نداد. چون بهش گفتم دارم میرم بنارس. در بنارس هم چند جا مراجعه کردم که سیمکارت نداشتن و یک جا هم گفت سیستممون قطعه و برید جای دیگه. تجربه این موضوع باعث شد به وحید بگم همون دهلی سیمکارت بخره و حرفی از خروج از دهلی نزنه. البته طرف سیمکارت رو به قیمت خیلی زیادی با وحید حساب کرده بود و برای یک سیمکارت و یک بسته اینترنت و مکالمه 1350 روپیه گرفته بود. این مبلغ از این بابت گرون بود که جایی خوندم سیمکارت خالی بین 0 تا 350 روپیه قیمت داره. (به نظر کسی قیمت دقیق سیمکارت رو نمیدونه). بستهای هم که براش فعال کرده بود ارزشش 448 روپیه بود. اینا نهایتا میشد 800 روپیه. اتفاقا همین مبلغ فاکتور داده بود. اما 1350 روپیه از وحید گرفته بود و خب تو اون شرایط هم زیاد جای چانه زدن نبوده. شما اگر خواستید سیمکارت بخرید به این نکات دقت کنید. اول اینکه قیمت سیمکارت خالی رو دقیق بپرسید و بگین که هیچ بسته اضافی نمیخواین فعال کنید. برای خرید سیمکارت مدارک زیر لازمه. ۱- کپی از صفحه اول پاسپورت ۲- کپی از ویزای هند ۳- یک قطعه عکس 5*5. البته ممکنه عکس ازتون نخواد و خودش همونجا عکس ازتون بگیره. اما محض احتیاط همه چیز همراهتون باشه. بعد از گرفتن سیمکارت بستهای که مناسبه رو انتخاب کنید. هر اپراتوری بستههای متفاوتی داره. بر اساس اطلاعات سایت www.opensignal.com بهترین پوشش اینترنت 4G رو شرکت Airtel داره. البته Vodafone هم خوبه. اگر ایرتل به قیمت معقول گیر نیاوردین وودافون رو امتحان کنین. تصویر زیر بسته های ایرتل در حال حاضر هست:
تصویر شماره 58
بسته 199 روپیهای کاملا برای توریستها مناسبه. 28 روز اعتبار داره و در این مدت روزانه 1.4 گیگابایت اینترنت بهتون میده به همراه بینهایت زمان مکالمه داخل هند. اگر تعدادتون بیشتر از یک نفر هست، میتونید یک سیمکارت بخرید و بعد از طریق HotSpot گوشی موبایل به راحتی بقیه نفرات هم از اینترنت استفاده کنند. |
من برای شام به KFC در نزدیکی محل اقامتمون رفتم. غذایی که سفارش دادم شامل مرغ به همراه نوعی برنج بود. منتهی برنجی که پر از ادویههای هندی و مقادیر زیادی فلفل و هل بود و به هیچ عنوان برای من قابل خوردن نبود. به خود مرغهای کنتاکی قناعت کردم و به اتاق برگشتم و خوابیدم.
اطلاعات مکمل - سیری در تاریخ: تاریخچه گورکانیان (قسمت اول) |
---|
گورکانیان (که با اسامی بابریان، مغولان هند یا تیموریان هند نیز نامیده میشوند) سلسلهای مسلمان و از نوادگان تیمور لنگ بودند. تیمور لنگ خود را از نوادگان چنگیز مغول میدانست. مغولانی که بعد از فتح سرزمینهای اسلامی مسلمان شده بودند. بعد از مرگ تیمور لنگ حکومت وسیع او تکه تکه شد. اما در این میان، یکی از نوادگان او (شاهرخ) توانست اتحادی نسبی بین سایر شاهزادگان ایجاد و حکومت تشکیل دهد. همسر شاهرخ به نام گوهرشاد با ساخت مسجدی به نام خود (مسجد گوهرشاد در مشهد و در مجاورت حرم امام رضا (ع)) احتمالا توسط ما ایرانیها شناخته شده است. اما با مرگ شاهرخ شیرازه امور دوباره از هم پاشید و صفویان مناطق تحت تصرف آنها را به سرزمینهای خود الحاق نمودند. با اینحال خاندان تیموریان به طور کامل از بین نرفتند و یکی از عموزادههای شاهرخ به نام «بابر» با کوچیدن به هند سلسله گورکانیان را در سال 1526 میلادی در هند بنا نهاد. همایون، اکبرشاه، جهانگیرشاه و شاه جهان پادشاهان بعدی این سلسله بودند. این سلسله در مجموع ۲۰ پادشاه داشت که 331 سال بر بخشهای عظیمی از هند حکمرانی کردند. این سلسله در زمان شاه جهان (1627 تا 1658 میلادی) بزرگترین و ثروتمندترین امپراتوری جهان بود. با وجود ریشههای ترکی- مغولی گورکانیان، پادشاهان این سلسله گرایش بیشتری به فرهنگ و رسوم ایرانی داشتند. به طوری که زبان رسمی در دربار گورکانیان پارسی بود و فرهنگ ایرانی در این دربار نفوذ بسیاری داشت و همین مساله زمینه ساز گسترش زبان پارسی و فرهنگ ایرانی در شبه قاره هند شد که امروزه نیز شواهدی از این مشابهتهای زبانی وجود دارد. |
عنوان هزینه | هزینه برای ۱ نفر به روپیه |
---|---|
خوراکی و آب | 130 |
ریکشا از راهآهن آگرا فورت به هتل | 70 |
ریکشا از هتل به تاج | 15* |
بلیت ورودی تاج محل | 1000 |
خوراکی | 40 |
کی.اف.سی | 225 |
ریکشا اشتراکی | 5 |
اقامت | 450* |
سیمکارت | 650* |
جمع کل | 2585 روپیه |
* موارد ستارهدار سهم یک نفر از هزینه کل هست. هزینه کل دو برابر مبلغ فوق است.