خاطرات فراموش نشدنی اولین سفر اروپایی ما به یونان و ايتاليا (قسمت سوم)

4.5
از 25 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
این دو منطقه، زیباترین دردانه‌های اروپا هستند! +تصاویر

 

ادامه خاطرات فراموش نشدنی اولین سفر اروپایی ما به یونان و ايتاليا (قسمت سوم)

     تو می‌توانی شوق سفر نداشته باشی                                دوباره حوصله دردسر نداشته باشی          (حامد ابراهیم پور)

سپس به هتل رفته و خریدهایمان را داخل اتاق گذاشته و بعد از کمی استراحت، مجدداً با اتوبوسهای گردشگری به ایستگاه 7 رفتیم. بعد از چند دقیقه پیاده روی از یکی دو خیابان پر از ساختمانها، هتلها و فروشگاه‌های مدرن به جلوی کلیسای Trinità dei Monti در بالای پله‌های اسپانیایی رسیدیم. روی تمام پله‌ها جمعیت زیادی از توریستها و مردم نشسته بودند و امکان پایین رفتن به سختی وجود داشت لذا ما ترجیح دادیم که ابتدا به بازدید کلیسا برویم. علیرغم اینکه ساعات پایانی فعالیت کلیسا بود ولی هنوز مراسم عبادت با حضور چندین عروس و داماد در آن برگزار بود و نقاشی‌های دیواری جذابی در آن وجود داشت. جای شمع‌های زیبایی در این کلیسا وجود داشت که امکان خرید شمع با 1 یورو از آن وجود داشت. بازدید ما از کلیسا 15 دقیقه به طول انجامید. سپس همان بالای پله‌ها یک سکو پیدا کرده و روی آن نشسته و به تماشای برنامه‌های عروس و دامادهای متعدد آنجا پرداختیم. چون زمان برگشت‌مان به هتل به اواخر شب موکول می‌شد لذا امکان استفاده از اتوبوسهای گردشگری وجود نداشت لذا آقای همسر تصمیم گرفتند به ایستگاه مترو مجاور بروند و وضعیت آن را بررسی و 2 عدد بلیط 1.5 یورویی خریده و برگشتند. بعد از آن از طریق خیابان مجاور پارک به سمت Del Poelo رفتیم. کمی آن طرف‌تر، پلیس خیابان را بسته بود و اجازه تردد خودروها را نمی‌داد که علتش برگزاری مراسم در دل پوئلو بود. از پله‌های زیادی پائین آمدیم تا به محوطه میدان مرکزی Del Poelo برسیم. در طول مسیر، مجسمه‌های قدیمی بزرگی وجود داشت. تیم ارکستر در حال آماده سازی وسایل بودند و جمعیت چند هزار نفری هم در بخش از میدان جمع شده بود. چون هنوز تا شروع مراسم نورافشانی زمان وجود داشت، ترجیح دادیم که به یکی از رستورا‌ن‌های مجاور رفته و غذا بخوریم. یک پاستا و یک غذای محلی شبیه کوفته نخودچی به پیشنهاد گارسون رستوران انتخاب کردیم (جمع صورتحساب 25.3 یورو شد) و لحظات دلچسبی را تا شروع برنامه گذراندیم. حدود ساعت 21:30 که تقریباً هیچ جای خالی در داخل محوطه اطراف ستون مرکزی وجود نداشت (جمعیت چند ده هزار نفری)، مراسم نورافشانی بسیار زیبایی با همراهی ارکستر شروع شد و حدود یکساعت ادامه یافت که فوق العاده برنامه جذابی بود.

 1.jpg

تصویر 1 : کلیسای Trinità dei Monti

 2.jpg

تصویر 2 : نقاشی و مجسمه داخل کلیسای Trinità dei Monti

hng7V6Nj8KZ6yyC0o0094UrjLj7s7ATQEHv42erE.jpeg

تصویر 3 : مراسم عروس و دامادها در اطراف کلیسا و پله‌های اسپانیایی

 4.jpg

تصویر 4 : مسیر خیابان کنار پارک بسمت Del Poelo

 5.jpg

تصویر 5 : مجسمه‌های تاریخی اطراف Del Poelo

 6.jpg

تصویر 6 : جمعیت در اطراف ستون مرکزی Del Poelo

 7.jpg

تصویر 7 : شام در یکی از رستوران‌های مجاور Del Poelo

 8.jpg

تصویر 8 : جمعیت در حال تماشای برنامه نورافشانی در Del Poelo

تصویر 9 : نورافشانی و اجرای ارکستر در محوطه Del Poelo

سپس از خیابان Via del Babuino به سمت پله‌های اسپانیایی حرکت کردیم. طرفین خیابان به فروشگاه‌های لباس و کیف و کفش از برندهای معتبر با قیمت‌های نجومی (مثلاً یک ژاکت 1500 یورو یا کُت 2400 یورو یا یک سویشرت 980 یورو) اختصاص داشت. تمامی کوچه‌های فرعی هم که به این خیابان باز می‌شد امکان اتصال به خیابان Via del Corso را بوجود می‌آورد. می‌توانم بگویم که این دو خیابان و کوچه‌های منشعب از آنها قلب مُد شهر رُم را تشکیل می‌داد که لباسهای عجیب و غریب در آنها زیاد به چشم می‌خورد. در محدوده Barcaccia Fountain در زیر پله‌های اسپانیایی کمی عکس گرفته و سپس لابلای جمعیت خودمان را گُم کرده تا آرام آرام به محوطه فواره تروی Trevi Fountain رسیدیم. در این ساعت شب، جمعیت توریستها در اطراف فواره موج می‌زد و به سختی می‌شد عکس گرفت. خیلی از توریستها هم مشغول انجام افسانه مربوط به این مکان بودند بدین شکل که پشت به فواره‌ها می‌ایستادند و از سمت شانه خودشان یک سکه به سمت آن پرتاب می‌کردند که اگر به هدف می‌خورد نشاندهنده آن بود که مجدداً به رُم بر می‌گردند. آن قدر ایتالیا در 2 روز گذشته، برای ما جذاب و هیجان‌انگیز بود که باید اعتراف کنم ما بشرط حیات؛ قطعاً یکبار دیگر به رُم باز خواهیم گشت ولو اینکه سکه‌مان هم به هدف نخورد! خیلی جالب است بگویم که به همین روش طبق آمار رسمی سال 2016 حداقل هر شب 3000 یورو سکه (الان که سفرنامه را می‌نویسم یعنی حدود 20 میلیارد تومان در سال) جمع‌آوری شده که در پایان شب توسط مسئولین مربوطه در اختیار سوپرمارکتهای مشخصی قرار می‌گیرد تا فقرا بتوانند از محل این پول نسبت به تأمین مایحتاج خود به رایگان اقدام کنند. البته پلیس هم به جهت جلوگیری از سرقت سکه‌ها در این محدوده حضور چشمگیری داشت. بعد از نیم ساعت به ایستگاه مترو Spagna رفته و با آن به ایستگاه ترمینی برگشتیم. در طول مسیر تا هتل به یک فروشگاه برخوردیم که موتورهای وسپا (تولید ملی ایتالیا) را برای بازدید در شهر رُم کرایه می‌داد. حدود 15 دقیقه بعد به هتل رسیده و از فرط خستگی و هیجان تا صبح بیهوش شدیم.

 10.jpg

تصویر 10 : خیابان Via del Babuino

 11.jpg

تصویر 11 : محدوده Barcaccia Fountain

 12.jpg

تصویر 12 : محوطه Trevi Fountain (تنها عکس از اینترنت در سفرنامه؛ بدلیل شلوغی و نور زیاد محوطه، عکس مناسبی ندارم)

 13.jpg

تصویر 13 : موتورهای وسپا

 

روز هشتم: شنبه 9 تیرماه 1397 (روز سیاه سفر ما در اروپا- موزه واتیکان، میدان جمهوری، قطار سریع‌السیر رُم به فلورانس، لوگیا دی لنزی)

صبح تا من وسایل را جمع کنم، آقای همسر با استفاده از اینترنت هتل از سایت www.italiarail.com بلیط قطار از رُم به مقصد فلورانس برای ساعت 15:22 عصر را به مبلغ هر نفر 58.5 دلار (باضافه 5 دلار هزینه پردازش برای هر سفارش) خریدند که البته چون کارت ما با ارز یورو تعریف شده لذا بانک یک کارمزد تبدیل ارز برای واریز به حساب فروشنده هم کسر می‌کند که در مجموع برای دو نفر 107.09 یورو شد. سپس وسایل را تحویل رسپشن هتل داده و کمی با تأخیر از هتل خارج شدیم. تنها برنامه امروز بازدید از موزه واتیکان بود، وقتی به آنجا رسیدیم؛ شوکه شدیم. صف بلیط تا دو خیابان آن طرف‌تر از موزه و نزدیکی خیابان ایتالیا در حاشیه میدان Piazza del Risorgimento کشیده شده بود! دقایقی منتظر ماندیم ولی صف تقریباً هیچ پیشرفتی نداشت، واسطه‌هایی که بلیط گروهی Skip the Line را هم پیشنهاد می‌دادند وضعیت بهتری نداشتند و جلوی دفاتر آنها هم صف طولانی بود، اعصاب آقای همسر کمی بهم ریخت. اگر بلیط قطارمان را کمی دیرتر خریده بودیم، با استفاده از خدمات شرکتهای Skip the Line و برای هر نفر با 75 یورو هزینه بلیط؛ می‌توانستیم حدود 2 ساعت به بازدید موزه برسیم ولی با وضعیت فعلی ما غیر ممکن بود. بالاخره اتفاقی است که افتاده و احتمالاً شلوغی غیرعادی امروز بدلیل تعطیلی روز گذشته موزه است. برای این که بتوانیم این اتفاق را هضم کنیم به یکی از رستورانهای اطراف رفته و دو عدد ساندویچ با نوشابه سفارش دادیم که 9.5 یورو هزینه‌اش شد (البته بعد از تجربه آن پیتزا ! دیگر معطل انتخاب از منو نشده و براحتی از نمونه‌های آماده که داخل یخچال وجود داشت و حداقل ظاهر آن را می‌دیدیم، انتخاب کرده که نتیجه خیلی هم خوشمزه بود). سپس با اتوبوس گردشگری به میدان جمهوری رفته و در اطراف آن قدم زدیم و در نهایت پیاده به سمت هتل برگشتیم. پس از دریافت چمدانها از رسپشن هتل، از کوچه مجاور هتل و در فاصله حدود 5 دقیقه به ایستگاه مترو Cavour رفته و با خرید دو بلیط 1.5 یورویی خودمان را به ایستگاه روما ترمینی رساندیم.

K1YpnF8ee2VUOojgDX5lV2DE7BEN5bNRSFkj3N1t.jpeg

تصویر 14 : صف بلیط صف Skip the Line و صف عادی موزه واتیکان

 15.jpg

تصویر 15 : ساندویچ با نوشابه در خیابان ایتالیا شهر رُم

 16.jpg

تصویر 16 : موزه واتیکان

 17.jpg

تصویر 17 : میدان جمهوری

با استفاده از تابلوهای راهنما بسمت ایستگاه قطارهای بین شهری رفتیم و در کمال تعجب بدون کنترل بلیط به محل سکوهای سوارشدن رسیدیم (یعنی حتی اگر بلیط هم نداشتیم می‌توانستیم سوار قطار شویم!). البته اگر از طریق خیابان به ایستگاه روما ترمینی وارد شوید باید از گیتهای ورودی که مأمور کنترل قطار بلیط را بررسی می‌کند، عبور کنید تا به سکوها برسید. از طریق تابلوها، سکوی موردنظر را پیدا و حدود 20 دقیقه بعد بدون هیچ گونه کنترلی سوار قطار شدیم. قطار با سرعت بیش از 240 کیلومتر حرکت می‌کرد و با توقف در یک ایستگاه بین راهی (مسیر 232 کیلومتری بین رُم تا فلورانس) تقریباً 90 دقیقه بعد به ایستگاه سانتا ماریا نوولا شهر فلورانس رسیدیم. داخل ایستگاه به دستشویی تمیز و خلوت رفتیم که گیت ورودی و هزینه 1 یورویی داشت! سپس از ایستگاه خارج و بسمت ایستگاه تاکسی‌ها رفتیم که با یک صف طولانی مواجه شدیم در عین حالی که هیچ تاکسی وجود نداشت. همسرجان از طریق گوگل مپ، ایستگاه اتوبوس مجاور را براحتی پیدا کرده و ترجیح دادیم بجای معطلی در صف تاکسی، با اتوبوس به محل آپارتمان برویم چون اگر دیر به آپارتمان می‌رسیدیم باید 30 یورو جریمه تأخیر در خارج از زمان استاندارد ورود را می‌پرداختیم. چند قدم آن طرف‌تر به ایستگاه رسیدیم که نسبتاً شلوغ بود و از روی تابلوی ایستگاه متوجه شدیم که با یک مینی‌بوس باید به آپارتمان برویم. چند دقیقه‌ای که در ایستگاه منتظر بودیم، یک گروه بزرگ هندی که در حال آواز خواندن بودند نیز از کنار ایستگاه عبور کردند که توجه همه را به خود جلب نمودند و البته برخی از حاضران به آنها پول دادند. بعد از آمدن دو اتوبوس، مینی بوس مسیر موردنظر ما آمد که خیلی کوچک و بامزه بود ولی از راننده که مقصد را سوال کردیم گفت، در این ساعت باید بروید آن طرف میدان سوار شوید، الان این خط اینجا مسافر سوار نمی‌کند و از یک مسیر دیگر می‌رود. کمتر از 100 قدم آن طرف‌تر به ایستگاه مورد نظر رسیده و بلافاصله با مینی بوس مشابهی بسمت آپارتمان حرکت کردیم.

 18.jpg

تصویر 18 : ایستگاه قطار بین شهری روما ترمینی و داخل قطار ما به مقصد فلورانس

 19.jpg

تصویر 19 : سرویس بهداشتی 1 یورویی با گیت ورودی

qX7CSDdA6BsmjCrWcnxAt86RBIe56jH0LqEB4NGA.jpeg

تصویر 20 : ایستگاه تاکسی در خارج ایستگاه قطار بین شهری سانتا ماریا نوولا شهر فلورانس و ایستگاه اتوبوس مجاور آن

چند دقیقه بعد در حالی که به نزدیک آپارتمان رسیده بودیم، دیدم آقای همسر رنگ صورتشان پَریده و می‌گویند: همه پولهای داخل این کیف را دزدیده‌اند! با دستپاچگی یک 100 یورویی به راننده دادم و او هم که آدم گوشت تلخی بود به ایتالیایی چیزی گفت و نه، من فهمیدم که او چه گفت و نه؛ او فهمید که من چه گفتم. با اشاره راننده از مینی بوس (بدون پرداخت کرایه) پیاده شده و در بُهت و حیرت به سمت آپارتمان رفتیم؛ چه روز سیاهی بود، امروز!  زنگ آیفون آپارتمان Bronze Horse II که نمای قدیمی همچون ساختمانهای قرن 17 میلادی داشت را زدم و مسئول آنجا درب را به روی ما گشود و گفت تشریف بیاورید طبقه دوم! درب که باز شد، یک راه پله تیز و طولانی جلوی‌مان بود و هیچ اثری از آسانسور هم دیده نمی‌شد. چمدانها را از پله بالا بردیم و در لابی آپارتمان مورد استقبال مسئول آن قرار گرفتیم. بعد از پرداخت مبلغ 300 یورو بابت 3 شب اقامت و مالیات، ایشان خداحافظی کرد و رفت. سوئیت ما در داخل آپارتمان دارای یک فضای بزرگ رو به خیابان با یک حمام و دستشویی و یک فضای ورودی مجزا بود. داخل آپارتمان 3 سوئیت با یک لابی مشترک وجود داشت که همگی خالی بودند و فقط ما آن شب اقامت داشتیم. وسایل سوئیت کاملاً امروزی و داخل سوئیت هم بازسازی اساسی شده بود.

 21.jpg

تصویر 21 : لابی و ورودی آپارتمان Bronze Horse II

 22.jpg

تصویر 22 : اتاق خواب سوئیت Bronze Horse II

 23.jpg

تصویر 23 : حمام و سقف اتاق سوئیت Bronze Horse II

بعد از جا دادن وسایل داخل سوئیت، کمی در خصوص دزدی پولها فکر کردیم ولی به نتیجه‌ای نرسیدیم. آخرین بار همسرجان در ایستگاه مترو شهر رُم از داخل زیپ اول کیف‌شان چند یورو پول خُرد برداشته بودند و بعد از آن هیچ جا تا قبل از پرداخت کرایه مینی بوس درب کیف را باز نکرده بودند. اینجا بود که به فوق حرفه‌ای بودن دزد و جیب‌بُرهای ایتالیا یقین پیدا کردیم. چون دزد مربوطه زیپ خارجی کیف کمری آقای همسر را باز کرده و سپس زیپ داخلی آنرا باز کرده و پولها را برداشته و مجدداً زیپ بیرونی را کشیده بود و همسرم هیچکدام از این وقایع را متوجه نشده بودند. البته باید این را هم عرض کنم که ایشان بسیار فرد دقیق و حساسی هستند و حواسشان بسیار جمع است؛ به جرأت می‌گویم اگر هر فرد دیگری هم بود، نمی‌توانست متوجه شود. ما هر کاری می‌توانستیم به لحاظ رعایت مسائل ایمنی انجام داده بودیم؛ استفاده از کیف کمری و گذاشتن بخش اصلی پول داخل زیپ درونی و اندکی در بخش اولیه! البته خدا را هم شُکر کردیم که پاسپورت‌‌هایمان از زیپ سوم در بخش دیگر کیف به سرقت نرفته بود. در هر حال کار از کار گذشته بود و هیچ کاری نمی‌شد انجام داد چون ما حتی نمی‌دانستیم: که آیا سرقت 920 یورو در رُم انجام شده یا داخل قطار یا در فلورانس؟ لذا شکایت به پلیس هم بجز اتلاف وقت، فایده دیگری نداشت. در این موقع، آقای همسر داستان جالبی تعریف کردند که بیان آن را خالی از لطف نمی‌دانم:

« ... ماهیان از آشوب دریا به خدا شکایت بردند، خدا درخواست آنها را اجابت نمود و دریا آرام شد و سپس آنها صید تور صیادان شدند. »

این قصه شده است شرح حال ما، از گرانی ارز قبلِ سفر نالان بودیم و حالا در ظرف چند ثانیه؛ 920 یورو از دست داده‌ايم و این هم بگذرد ... . پس از استراحت کوتاهی برای این که خاطره تلخ سرقت را راحت‌تر از یاد ببریم از سوئیت بیرون زدیم و کمتر از 5 دقیقه بعد به میدان Loggia dei Lanzi رسیدیم. مجسمه‌ها و تندیس‌های بسیار زیبایی در فضای باز قرار داده شده بود (که البته بعداً متوجه شدیم که این نوع آثار فِیک هستند و نسخ اصلی آنها در یوفیزی گالری یا آکادمیا گالریا نگهداری می‌شوند). باید اعتراف کنم که از دیدن این همه مجسمه و تندیس در اینجا و وجود ساختمان گالری و موزه‌های متعدد اطراف تقریباً مبهوت شده بودیم. شاید اگر هر شهر دیگری بجز فلورانس بودیم و این سرقت برایمان اتفاق افتاده بود به این سرعت نمی‌توانستیم آنرا از یاد ببریم! کمی در اطراف قصر Palazzo Vecchio که متعلق به قرن 13 میلادی است به تماشا پرداخته و بعد از دو ساعتی گشت و گزار در معابر اطراف میدان Piazza della Signoria برای شام به کافه تریا تاوولدا کالدا رفتیم.

 24.jpg

تصویر 24 : مجسمه‌های Loggia dei Lanzi

 25.jpg

تصویر 25 : قصر Palazzo Vecchio

 26.jpg

تصویر 26 : میدان  Piazza della Signoria

غذاهای آماده داخل یخچالها را بررسی کرده و یک پاستا و یک خوراک مرغ با نوشیدنی آب آناناس طبیعی به مبلغ 30 یورو سفارش دادیم. خانم گارسون رستوران مشغول کشیدن غذا داخل ظرف شد که دیدم آن ظرف را کنار گذاشت و یک ظرف دیگر برداشت که مجدداً غذا بکشد. در این لحظه، آقای همسر به من گفتند: پشیمان شد، احتمالاً زیاد کشیده بود! با کمال تعجب، خانم پیش‌خدمت با عجله به فارسی پاسخ داد: به خدا قسمت زیرین غذا کمی سوخته بود برای همین آنرا کنار گذاشتم و سپس همگی با هم خندیدیم. ایشان ایرانی بود و چند سال بود که به فلورانس آمده بود. ایشان بعد از سِرو غذا هم به سر میز ما آمد و پرسید که چند روز در فلورانس هستیم؟ بعد از شنیدن پاسخ ما، چند جای مهم را برایمان روی نقشه علامت زد و ما هم از ایشان تشکر کردیم، البته برخی از آنها جزء برنامه خودمان بود و برخی مثل تفرجگاه
Giardino Della Gherardesca را هم فرصت نشد که برویم. آخر شب بعد از کمی گشت و گزار در خیابانهای اطراف، به سوئیت برگشته و با پشت سرگذاشتن یک روز همراه با خاطرات تلخ (و شیرین) به استراحت پرداختیم.

 27.jpg

تصویر 27 : پاستا و خوراک مرغ در کافه تریا تاوولدا کالدا

 

روز نهم: يکشنبه 10 تیرماه 1397 (موزه و کلیسای دومو، موزه سانتا ماریا نوولا، موزه لئوناردو داوینچی، میدان فردیناندو پریمو، کلیسای باسیلیکا سانتوریا، کلیسای سن مارکو)

صبح بعد از یک دوش آبگرم از سوئیت زدیم بیرون به مقصد دومو Piazza del Duomo (چون تمام مسیرهای ما در شهر فلورانس به صورت پیاده بود لذا در ادامه از بیان نحوه تکراری آن خودداری می‌نمایم). خیابانهای مسیر اغلب کم عرض و فقط مخصوص پیاده‌روی بود و بندرت خوردرویی در آن دیده می‌شد. در فلورانس همه چیز برای ما تازگی عجیبی داشت و تقریباً از دیدن هر چیزی به وَجد می‌آمدیم، مثلاً ویترین یک شکلات فروشی یا حتی سطل‌های زباله! (برای‌مان عجیب بود که با این تعداد خیره‌کننده توریست، سطل زباله‌ها این قدر کوچک است و مثل آتن و رُم هم از داخل آن؛ زباله‌ها به بیرون سرریز نکرده‌اند. بعداً در یک خیابان دیدم که یک خودرو حمل مکانیزه زباله، این ظرف‌های کوچک زباله را ابتدا کنار گذاشت و سپس از زیر آنها یک مخزن چند تنی زباله که از بیرون قابل رؤیت نیست را بالا آورد و زباله‌هایش را خالی نمود). کمتر از 10 دقیقه بعد به مجموعه تاریخی دومو که بخشی از تاریخ فلورانس را در خود جای داده است، رسیدیم که خود از چند بخش تشکیل می‌شود: موزه، کلیسای جامع (سانتا ماریا دل فیوره)، برج ناقوس، گنبد دومه، و ... . ابتدا برای خرید بلیط موزه وارد آنجا شده و بلیط موزه و کلیسای جامع را برای هر نفر 18 یورو خریدیم البته بلیط گنبد دومه تا چند روز بعد پیش فروش شده و قابل خریدن نبود. چون هنوز اجازه ورود نمی‌دادند به محوطه مجاور آن آمده و در یکی از کافه‌ها چند ساندویچ برای صبحانه (به قیمت کل 9.5 یورو) خریده و میل نمودیم. سپس تا باز شدن موزه در اطراف ساختمان به عکاسی و سلفی گرفتن پرداختیم.

 28.jpg

تصویر 28 : شکلات فروشی و سطل‌های زباله در فلورانس

 29.jpg

تصویر 29 : ساختمانهای تاریخی در معابر اطراف دومو

 30.jpg

تصویر 30 : مجموعه تاریخی دومو Duomo

 31.jpg

تصویر 31 : صبحانه در میدان‌ Piazza del Duomo

در ابتدای ورود به موزه دومو با بخشی مواجه شدیم که فضاهای بیرونی مجموعه را بازسازی کرده و در برخی قسمتها، مجسمه‌ها و تندیس‌های اصلی یا حتی اجزایی از سنگهای اولیه قرار داشت و بسیار زیبا بود. دربهای بزرگی هم وجود داشت که روی آن ده‌ها مجسمه و منظره برجسته قرار داشت و بی‌نظیر بود. سپس در یک سالن دیگر، تعداد زیادی از مجسمه‌ها و قطعات سنگی اصلی قرار داشت. همچنین برخی از ابزار قدیمی که در ساخت مجموعه استفاده شده و وسایل و تجهیزات قدیمی هم به نمایش گذاشته شده بود. بازدید ما از موزه 90 دقیقه به طول انجامید.

 32.jpg

تصویر 32 : بازسازی فضاهای بیرونی دومو

 33.jpg

تصویر 33 : مجسمه‌ها و تندیس‌های اصلی داخل موزه

 34.jpg

تصویر 34 : دربهای بزرگ اصلی مجموعه دومو

 35.jpg

تصویر 35 : مجسمه‌ها و قطعات سنگی اصلی

 36.jpg

تصویر 36 : نمادهای اصلی مجموعه موزه دومو

 37.jpg

تصویر 37 : ابزار قدیمی که در ساخت مجموعه دومو استفاده شده است

 38.jpg

تصویر 38 : وسایل و تجهیزات قدیمی

 39.jpg

تصویر 39 : بازسازی نمونه‌ای شماتیک از گنبد دومو

سپس به برج ناقوس رفته و چون من، حال بالا رفتن از 414 پله آن را نداشتم (تنبل!) لذا همانجا به تماشای ساختمانهای اطراف و مردم مشغول شدم و آقای همسر به بالای برج رفتند. ایشان گفتند که آن بالا فقط دید خیلی جذابی به اطراف و کل شهر داشت و نتیجه این همه پله بالا و پائین رفتن ایشان را در دو تصویر به شما هدیه می‌کنم. کل زمان بازدید ایشان از برج ناقوس 30 دقیقه شد. بعد از بازگشت آقای همسر به جلوی ورودی کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره رفته و در صف آن تا ساعت 13:30 که باز شود، منتظر ماندیم. داخل کلیسا، ستونهای سنگی مرتفع و ساده‌ای وجود داشت لیکن مجسمه‌ها و نقاشی‌ها زیبا بوده و نور خورشید از پشت پنجره‌های رنگی هم زیبایی خاصی به آن بخشیده بود. بازدید ما از کلیسای جامع 45 دقیقه به طول انجامید و جذابیت آن کمتر از انتظار ما بود.

 40.jpg

تصویر 40 : نقشه و ساعتهای بازدید از مجموعه تاریخی دومو

 41.jpg

تصویر 41 : راه پله برج ناقوس

 42.jpg

تصویر 42 : نمای شهر فلورانس از بالای برج ناقوس

 43.jpg

تصویر 43 : بخش اصلی کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره

 44.jpg

تصویر 44 : نقاشی سقف کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره

 45.jpg

تصویر 45 : شیشه‌های رنگی کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره

سپس خیابان مجاور را اشتباهاً پیچیده و به طور اتفاقی از موزه (و کلیسای) Cappelle Medicee سَردرآوردیم. قیمت بلیط موزه برای هر نفر 8 یورو بود ولی وقتی ما وارد شدیم، بلیط رایگان به همه می‌دادند. این موزه اشیایی مربوط به افراد سرشناس سالهای بعد از 1598 میلادی را به نمایش گذاشته و شامل 3 طبقه همکف، زیرزمین و فوقانی بود و بازدید ما از آن یکساعت طول کشید. داخل موزه که بودیم، یک زوج جوان ایرانی دیدم ولی تمایلی به صحبت با ما نشان ندادند.

 46.jpg

تصویر 46 : فضای داخلی کلیسای Cappelle Medicee

 47.jpg

تصویر 47 : مجسمه‌ها و نقاشی‌های کلیسای Cappelle Medicee

 48.jpg

تصویر 48 : اشیای تاریخی موزه Cappelle Medicee

بعد از آن به کلیسای Santa Maria Novella رفتیم که بلیط ورودی آن برای هر نفر 7.5 یورو بود. بعد از درب ورودی به یک محوطه باغ مانند رسیده و بعد از آن ورودی ساختمان کلیسا قرار دارد. ستونهای کلیسا بلند و غالباً سنگی یا با نقاشی‌های زیبا هستند. یک نوع تریبون قدیمی به نام بادالونه مربوط به سال 1615 میلادی و یک نوع تریبون همانند راه پله پیچ هم در کلیسا به چشم می‌خورد که برای من خیلی جذاب بود. شیشه‌های رنگی پنجره‌ها بازتاب نور جذابی را داخل کلیسای Santa Maria Novella بوجود آورده بود. طبقه زیرین کلیسا هم به قبرستان مردگان اختصاص دارد و شنیده بودم آرامگاه مارکو (تاجر ونیزی) هم اینجا است ولی ما نتوانستیم آنرا پیدا کنیم. بازدید ما از کلیسای
Santa Maria Novella حدود 90 دقیقه به طول انجامید و جذاب بود. بعد از خروج از کلیسا، در بستنی فروشی مجاور آن 2 نوع بستنی به قیمت 6.8 یورو خریده و کمی خستگی در کردیم. در 15 دقیقه بعد هم به بازدید از کلیسای سانتا ماریا مگیوره پرداخته که در حد انتظار نبود.

 49.jpg

تصویر 49 : نمای خارجی کلیسای Santa Maria Novella

 50.jpg

تصویر 50 : سقفهای بلند کلیسای Santa Maria Novella

 51.jpg

تصویر 51 : دو نوع تریبون قدیمی

 52.jpg

تصویر 52 : شیشه‌های رنگی کلیسای Santa Maria Novella

 53.jpg

تصویر 53 : قبرستان واقع در طبقه زیرین کلیسای Santa Maria Novella

 54.jpg

تصویر 54 : بستنی 3.4 یورویی

 55.jpg

تصویر 55 : کلیسای سانتا ماریا مگیوره

 56.jpg

تصویر 56 : مجسمه و اشیای داخل کلیسای سانتا ماریا مگیوره

آقای همسر تمایل داشتند به موزه فعالیتهای لئوناردو داوینچی (Muse Leonardo da Vinci) بروند لذا تا آنجا رفتیم و من در روی نیمکت‌های اطراف آن به استراحت پرداخته و ایشان یک بازدید نیم ساعته از موزه انجام دادند. بلیط ورودی موزه 7 یورو بود و به طور کامل زندگی لئوناردو را از سال 1452 میلادی با تأکید بر ابزارهای ساده‌ای که او ابداع کرده به نمایش گذاشته بود. در یک بخش موزه هم وسایلی از جنس چوب مربوط به برخی بازی‌های فکری منسوب به لئوناردو نظیر گنبد یا پل لئوناردو وجود داشت که بازدیدکنندگان می‌توانستند هوش خود را در ساخت آنها بیازمایند. یک مسابقه هم برای کودکان طراحی کرده بودند که بتوانند خلاقیت خود را بیازمایند.

NG0tj7dgpJrqoiGHyFo9DEt4BonNwwXFXhnJIvMo.jpeg

تصویر 57 : موزه فعالیتهای لئوناردو داوینچی

 58.jpg

تصویر 58 : میز کار و دستورالعمل برای ساخت پل لئوناردو

 59.jpg

تصویر 59 : برخی اشیای ابداعی لئوناردو

 60.jpg

تصویر 60 : تابلوی معروف لئوناردو داوینچی

سپس به میدان Piazza della Santissima Annunziata رفته و از کلیسای he SS. Annunziata di Firenze در مجاورت آن بازدید 15 دقیقه‌ای انجام دادیم. بعد از آن به میدان Piazza San Marco رفته و از کلیسایِ Basilica di San Marco به مدت 15 دقیقه بازدید نمودیم که هیچکدام هیجان انگیز نبودند.

 61.jpg

تصویر 61 : میدان Piazza della Santissima Annunziata

 62.jpg

تصویر 62 : کلیسای Annunziata di Firenze

 63.jpg

تصویر 63 : کلیسای Basilica di San Marco

 64.jpg

تصویر 64 : نقاشی روی سقف کلیسای Basilica di San Marco

در ادامه مسیر به فست فود SUBWAY رفته و یک همبرگر مرغ و یک ساندویچ BMT ایتالیایی (به پیشنهاد یک دختر خانم ایتالیایی) با نوشابه و سُس انتخابی خودمان به مبلغ 26.2 یورو میل نمودیم که هر دو خوشمزه بود. بعد از غذا، به موزه ماشینهای اختراع شده توسط لئوناردو داوینچی رسیدیم که در محوطه آن چند عکس گرفته ولی داخل نشدیم. در یک فروشگاه والت دیزنی که فضاسازی خیره‌کننده‌ای داشت، کمی اسباب بازی خریده و به سوئیت برگشتیم.

 65.jpg

تصویر 65 : فست فود SUBWAY

 66.jpg

تصویر 66 : موزه ماشینهای اختراع شده توسط لئوناردو داوینچی

 67.jpg

تصویر 67 : فروشگاه والت دیزنی

 

روز دهم: دوشنبه 11 تیرماه 1397 (قصر وچیو و بُرج ساعت، پل پونتو وچیو، کلیسای سانتا فلیچیا، قصر پیتی، کلیسای سانتو اسپریتو، کلیسای اوگنی سانتی، قطار سریع السیر فلورانس به پیزا، برج کَج پیزا، کلیسای جامع پیزا، موزه دلا سینوپیه پیزا)

صبح که از خواب برخاستم ملاحظه نمودم آقای همسر مشغول جستجوی بلیط Skip the Line برای برج کج پیزا هستند ولی متأسفانه هیچ بلیطی تا 3 روز بعد وجود نداشت، وبسایت رسمی خود برج پیزا (www.opapisa.it) هم چیزی برای ارائه نداشت. همسرجان موضوع را با من درمیان گذاشتند که سفر به شهر پیزا را از برنامه‌مان حذف نموده و بجای آن آکادمیا گالریا را جایگزین کنیم ولی من پیشنهاد کردم که اگر بلیط وجود ندارد هم ایرادی ندارد. حیف است الان که این قدر نزدیک شهر پیزا هستیم، آنجا نرویم؛ بهتر است به شهر پیزا برویم و حداقل از دور هم که شده برج را ببینیم. در نتیجه آقای همسر، 2 عدد بلیط قطار سریع السیر فلورانس به پیزا برای ساعت رفت 15:00 و برگشت 20:38 را (به مبلغ 10.5 دلار برای هر نفر- سفر باضافه 5 دلار برای هزینه پردازش هر بلیط!) جمعاً برابر 62 دلار (و برای ما با کارمزد تبدیل، 53.54 یورو) خریدند.

تا میدان Piazza della Signoria قدم زده و در فضای باز و رویایی کافه Perseo یک چای و قهوه با شیرینی سفارش داده (صورتحسابش 19.5 یورو شد) و سپس پر انرژی به بُرج ساعت و قصر وچیو Palazzo Vechio & Tower رفتیم که در چند قدمی ما قرار داشت. بازدید از این مجموعه شامل فضاهای عمومی قصر، بُرج، و موزه باستان شناسی بود که هر کدام بلیط جداگانه داشت. در مجاور قصر هم یک اکیپ ژاپنی مشغول بازسازی مجسمه‌های تاریخی محوطه فواره‌ها Fountain of Neptune (و البته تعمیر برخی نقاشی‌های داخل قصر) بودند. برای این که در وقت صرفه جویی کنیم، برنامه این بود که قصر را باتفاق بازدید نموده و سپس آقای همسر به بازدید برُج ساعت بروند و من هم موزه باستان شناسی را ببینم لذا با این الگو در طبقه همکف بلیط تهیه کردیم که برای هر نفر 14 یورو شد. راهنمای قصر ما را بسمت طبقه بالا برای شروع بازدید قصر هدایت نمود. ابتدا وارد تالار اصلی قصر که قبلاً مجلس قانونگذاری ایتالیا بوده شدیم و برای دقایقی از تماشای احداث سقف به این بلندی در قرن 13 میلادی دهان‌مان باز ماند! سقف تالار با چوب کاری‌های برجسته تزئین و سپس بسیار هنرمندانه نقاشی شده بود. نحوه طراحی و آرایش دیوار و سقف در هر کدام از تالارهای جانبی با هم فرق داشت، البته کاربری آنها هم متفاوت بود مثلاً یکی از تالارها به قدیمی‌ترین نقشه‌های ایتالیا و فلورانس همراه با کُره بزرگی از زمین اختصاص یافته بود. در سایت باستان شناسی در زیرزمین قصر هم کشف یک آمفی تئاتر مربوط به گذشته بسیار جذاب بود، البته کل فضای آن کمی وَهم آلود است. بازدید مسحور کننده ما از کل بخشهای مجموعه وچیو نزدیک به 3 ساعت به طول انجامید، البته دل کندن از آن همه فضاسازی در طراحی تالارهای مختلف واقعاً سخت بود.

 68.jpg

تصویر 68 : کافه Perseo

 69.jpg

تصویر 69 : بُرج ساعت و قصر وچیو

 70.jpg

تصویر 70 : تالار اصلی قصر وچیو

 71.jpg

تصویر 71 : مجسمه تالار اصلی ماکت بُرج ساعت و قصر وچیو

تصویر 72 : فیلم تالار اصلی قصر وچیو

 73.jpg

تصویر 73 : نقاشی و چوب‌کاری روی دیوار و سقف تالارهای جانبی قصر  وچیو

 74.jpg

تصویر 74 : انتهای راه پله و سقف بلندترین نقطه بُرج ساعت در قصر وچیو

 75.jpg

تصویر 75 : نمای شهر فلورانس از بالای بُرج ساعت

 76.jpg

تصویر 76 : قدیمی‌ترین نقشه‌های ایتالیا و فلورانس

 77.jpg

تصویر 77 : آمفی تئاتر تازه کشف شده در سایت باستان شناسی زیرزمین قصر وچیو

با عبور از جلوی یوفیزی گالری از باجه بلیط فروشی آن در خصوص نحوه تهیه بلیط برای فردا سؤال کردیم که مسئول مربوطه گفت: اینجا فقط بلیط را به صورت روز فروش برحسب موجودی (با توجه به تراکم افراد حاضر در داخل گالری) ارائه می‌کنیم ولی اگر برای زمان دیگری بخواهید می‌توانید از نمایندگی‌های رسمی ما پیش خرید کنید که آدرس‌شان را هم داد و تذکر داد که به قیمت هر بلیط مبلغ 4 یورو بابت هزینه رزرواسیون افزوده می‌شود. ایشان توضیح داد که معمولاً در ابتدای صبح افراد داخل صف زیاد هستند ولی اگر نیم ساعت زودتر از بازشدن مجموعه جلوی درب باشید، می‌توانید بلیط همان روز را تهیه کنید. بلافاصله به نزدیک‌ترین نمایندگی در همان نزدیکی رفته که با اتمام بلیط مواجه شدیم. سپس به سمت پل پونتو وچیو برگشتیم. در طرفین خیابان مجاور رودخانه آرنو، صفی از توریستها به سمت پل در حال حرکت بودند. جذابیت این پل مربوط به آن است که برخلاف پل‌های مرسوم، در روی این پل تعداد زیادی مغازه و ساختمان مسکونی در چند طبقه قرار دارد. قبلاً در جایی خوانده بودم که در زمان احداث این پل، مغازه‌ها برای عرضه محصولات پروتئینی بوده است ولی در محل پل، چنین توضیحی مشاهده نکردم. در حال حاضر، اغلب مغازه‌ها به فروش طلا و زیورآلات و سوغات و نمادهای فلورانس و ایتالیا مشغول بودند. چشم انداز پل روی رودخانه بسیار زیبا بود لذا بازار عکس و فیلم و سلفی هم بین توریستها بسیار داغ بود. عبور از پل هم 15 دقیقه زمان گرفت.

tmVD8lRD9Ks4cIFKgciro2C8htwiQ0zfADlMc1Hl.jpeg

تصویر 78 : صف توریستها در طرفین خیابان منتهی به پل پونتو وچیو

 79.jpg

تصویر 79 : پل پونتو وچیو

 80.jpg

تصویر 80 : طلافروشی و مجسمه روی پل پونتو وچیو

در ادامه به کلیسای کوچک ولی زیبای Santa Felichia رسیدیم و حدود 15 دقیقه به تماشای نقاشی‌های جذاب داخل آن پرداختیم. در مسیر  قصر بزرگ پیتی تعداد زیادی فروشگاه‌های کیف و کفش چرم طبیعی قرار داشت که بوی چرم واقعی حتی در پیاده‌روهای جلوی آنها به مشام می‌رسید و بشدت دلم خواست که یکی از آنها بخرم ولی قسمت نشد! به قصر بزرگ پیتی که رسیدیم متوجه شدیم، امروز روز تعطیل موزه است لذا بسمت پل پونتو وچیو برگشته و خودمان را داخل کوچه پس کوچه‌های تنگ و باریک این منطقه رها کردیم که نتیجه‌اش شد کشف کلیسای Santo Spirito و بازارچه مقابل آن که 15 دقیقه به بازدید آنها مشغول شدیم. داخل بازارچه چند دوچرخه پارک شده بود که یک صندلی کودک در عقب خود داشتند و برای من بسیار جالب بود. سپس از طریق پل پونتو آلا کاریا Ponte Alla Carraia خودمان را به طرف دیگر رودخانه رساندیم.

 81.jpg

تصویر 81 : کلیسای Santa Felichia

 82.jpg

تصویر 82 : کلیسای Santa Felichia

 83.jpg

تصویر 83 : قصر بزرگ پیتی

 84.jpg

تصویر 84 : کلیسای Santo Spirito

cvxltlhyaTqmaVqEDsZVXId1o8Nv4yOwfM9zqweD.jpeg

تصویر 85 : بازارچه مقابل کلیسای Santo Spirito

با استفاده از گوگل مپ به کلیسای زیبا و متفاوت Ognissanti رفتیم که بعد از 2 دقیقه از ورود، مسئول آنجا از ادامه بازدید ما ممانعت بعمل آورد زیرا داشتند میز و صندلی و ... برای برگزاری مراسمی به داخل می‌آوردند. بعد از آن به سمت ایستگاه راه‌آهن به راه افتادیم و چون گرسنه بودیم بدنبال یک رستوران گشتیم. در کوچه پس کوچه‌های آنجا به یک مغازه کوچک و بی نام و نشان (حتی تابلو نداشت) رسیدیم که نشان تریپ ادوایزر را روی شیشه خود داشت. حس کنجکاوی و تعجب (وجود نشان تریپ ادوایزر در چنین مغازه‌ای!) ما را به داخل کشاند. یک خانم میانسال تنها آشپز، فروشنده و خدمه این رستوران بود. ظاهر غذاهای داخل ویترین یخچال ما را ترغیب نمود که همینجا غذا بخوریم در نتیجه یک لازانیا و یک همبرگر با نوشابه (جمعاً 12.5 یورو) سفارش دادیم. طعم غذاها عالی بود بويژه لازانیای آن طعم بی‌نظیری داشت. سپس قدم زنان به ایستگاه راه‌آهن بین شهری سانتا ماریا نولا رسیدیم. به زحمت سکوی مربوط به قطارهای حومه‌ای را پیدا کرده و دقایقی قبل از ساعت 15 (قطار دیر به سکو آمد) سوار قطار دو طبقه (و بدون شماره صندلی اختصاصی) به مقصد پیزا شدیم. قطار در دو ایستگاه توقف نمود و نهایتاً 50 دقیقه بعد در ایستگاه کوچک شهر پیزا پیاده شدیم.

از تنها سوپر مارکت ایستگاه، دو عدد بلیط 1.5 یورویی اتوبوس برای رفتن به مقصد بُرج پیزا تهیه کردیم. باید بگویم که این بلیطها خام است و آنها را باید در زیر دستگاه پرینتری که روی دیوار ایستگاه نصب شده بگیرید تا دستگاه آن را اسکن کرده و سپس روی آن ساعت و تاریخ را پرینت نماید. هر بلیط تا 70 دقیقه بعد از درج ساعت، اعتبار دارد در نتیجه ما نمی‌توانستیم برای مسیر برگشت هم از الان بلیط بخریم. ایستگاه اتوبوس دقیقاً در مجاورت درب خروجی ایستگاه راه‌آهن قرار داشت و بلافاصله با اولین اتوبوس خط شماره 1 به سمت پیزا حرکت کردیم. اتوبوس از روی یک رودخانه عبور کرد و تقریباً 10 دقیقه بعد در ایستگاه بُرج پیزا پیاده شدیم.

 86.jpg

تصویر 86 : کلیسای Ognissanti

 87.jpg

تصویر 87 : رستوران Uno Rosso Tavola Calda (بعداً از روی پرینت فاکتور، اسمش را فهمیدیم)

 88.jpg

تصویر 88 : غذاهای آماده رستوران Uno Rosso Tavola Calda

 89.jpg

تصویر 89 : محوطه خارج ایستگاه راه آهن شهر پیزا- رودخانه شهر پیزا

در ورودی مجموعه یک بازارچه کوچک از دکه‌های فروش سوغات و نظایر آن وجود داشت. بعد از عبور از یک درب آهنی خیلی بزرگ که پلیس تردد را زیر نظر داشت وارد مجموعه شدیم. وای خدای من! چقدر این برج زیبا و چقدر کج است! واقعاً خوشحال بودم که پیشنهاد کردم به پیزا بیاییم حتی اگر نتوانیم بلیط هم بخریم واقعاً در همین حد هم ارزشمند بود. یک فضای بزرگ همچون یک پارک که چند ساختمان در آن قرار داشت و در انتهای آن هم برج ناقوس (کج پیزا) بود. ابتدا به باجه بلیط فروشی رفته و تقاضای بلیط بازدید کردیم. خانم مسئول مربوطه گفت: برای یک ساعت بعد، اولین امکان بازدید از برج وجود دارد. این مجموعه از 7 بخش مختلف شامل: بُرج کج پیزا، کلیسای جامع پیزا، ساختمان تعمیدگاه(Bapistery)، گورستان (Camposanto)، موزه دلا سینوپیه، موزه اُپرا، و قصر اُپرا تشکیل شده که چنانچه بلیط بازدید یکی از 6 بخش اصلی را بخرید، امکان بازدید رایگان کلیسای جامع وجود خواهد داشت. بازدید از برج  به تنهایی 18 یورو، بازدید از هر یک قسمت دیگر 5 یورو، هر 2 قسمت دیگر 7 یورو و نهایتاً هر 3 قسمت دیگر 8 یورو هزینه دارد بنابراین برای بازدید از کل مجموعه 33 یورو هزینه باید بپردازید (آژانسها و شرکت‌های ارائه دهنده بلیط گروهی برای ایاب و ذهاب از فلورانس و فقط بازدید از برج حداقل 75 یورو قیمت می‌دادند). ما یک بلیط بازدید از برج و یک بلیط بازدید از موزه دلا سینوپیه را به قیمت 23 یورو خریده و در نتیجه امکان بازدید 2 نفره رایگان از کلیسای جامع را هم داشتیم. ابتدا گشتی در کل مجموعه زده و سپس من  در سالن نمایش موزه دلا سینوپیه به تماشای فیلم مربوطه پرداخته و آقای همسر به بازدید از موزه (که یک سایت باستان شناسی البته با فرمتی متفاوت بود) رفتند که البته اصلاً جذاب و رضایتبخش هم نبوده و 10 دقیقه بعد برگشتند.

87lNqHbqvnNJoOql6ndAVTnPrsHPObPnuXkJAtEL.jpeg

تصویر 90 : ورودی و محوطه مجموعه تاریخی پیزا

 91.jpg

تصویر 91 : ساختمان تعمیدگاه پیزا

 92.jpg

تصویر 92 : گورستان پیزا

 93.jpg

تصویر 93 : موزه دلا سینوپیه

سپس به کلیسای جامع رفتیم. نمای بیرونی کلیسا از مجسمه‌های کوچک و بزرگ سنگی تشکیل شده و حتی روی درب ورودی هم فلزکاری‌های برجسته با مهارت و زیبایی انجام شده بود. این کلیسا از یک سالن اصلی با ستونهای مرتفع سنگی و دو سالن فرعی در بخش انتهایی تشکیل شده است. سرستونهای سنگی، مجسمه‌های سنگی و نقاشی‌های روی سقفها با رنگ‌های بسیار زنده و زیبا بودند. بازدید ما از کلیسای جامع 30 دقیقه به طول انجامید. در مسیر بُرج، به سرویس بهداشتی مجموعه رفتیم که ورودی 0.8 یورویی برای هر نفر داشت و رسید پرداخت هزینه هم صادر می‌کرد!

yiTVJpPc0sZuFMh815KaGmiin38qbK7TkQEiCtFG.jpeg

تصویر 94 : نمای بیرونی کلیسای جامع

 95.jpg

تصویر 95 : : نمای فوقانی، سردرب ورودی کلیسای جامع

 96.jpg

تصویر 96 : نمای داخلی کلیسای جامع

در جلوی بُرج یک خانواده ایتالیایی مراسم جشن خود را آورده بودند در محوطه برج پیزا برگزار نمایند و من هم آنجا روی چمنها به تماشای مراسم آنها نشستم. آقای همسر هم در صف ورود به بُرج منتظر شدند تا مسئول مربوطه پس از کنترل بلیط و بازرسی دقیق بدنی اجازه ورود داد. بُرج در سال 1173 میلادی ساخته شده است. تا نوک برج نزدیک به 500 پله را ایشان طی کرده بودند آن هم در یک مسیر تنگ و کاملاً صیقلی و ساییده شده با شیب غیرمتقارن به سمت چپ هر پله (تصویر را ببینید). در انتهای بُرج یک ناقوس کلیسا قرار داشته و دور این بخش هم با توری فنس کشیده و محصور شده است لیکن آقای همسر می‌گفتند که حس دلهره‌آوری را تجربه نمودند. بازدید از بُرج 30 دقیقه به طول انجامید.

cgAtoukQhONtwAyGkHuJ9sXW8KkNGrUJDiOtRyXf.jpeg

تصویر 97 : بُرج کج پیزا

 98.jpg

تصویر 98 : فضای داخلی بُرج پیزا

 

99.jpgتصویر 99 : پله‌های ابتدا و انتهای بُرج پیزا 

100.jpg

تصویر 100 : ناقوس و حفاظ آخرین تراز بُرج پیزا

 101.jpg

تصویر 101 : نمای محوطه مجموعه پیزا از بالای بُرج

سپس در اطراف بُرج کمی عکاسی نموده و از مجموعه خارج شده و در خیابانهای اطراف قدم زدیم. یک مغازه مشاهده نمودیم که چندین دستگاه لباسشوئی بزرگ گذاشته بود و شما می‌توانستید به صورت سلف سرویس لباسهایتان را داخل آن ریخته و شستشو دهید. یک ایستگاه قبل از بُرج بودیم که اتوبوس به مقصد راه آهن آمد و از راننده سوال نمودیم که آیا می‌توانیم بدون داشتن بلیط سوار شویم؟ با تأیید راننده سوار شده و کرایه را سوال نمودیم که راننده با استفاده از دستگاه داخل اتوبوس برای ما دو عدد بلیط 2.5 یورویی کاغذی پرینت و پولش را دریافت نمود. اتوبوس از مسیری متفاوت با مسیر قبلی و طولانی‌تر به ایستگاه راه آهن رفت. داخل ایستگاه راه آهن دستگاه‌های خودکار فروش بلیط قطار وجود دارد که می‌شود از آن برای هر تاریخ و مقصدی بلیط تهیه نمود فقط باید دقت نمایید که چنانچه از این دستگاه‌ها در ایتالیا بلیط تهیه نمودید باید بلیط را توسط دستگاه‌های پرینتری که داخل ایستگاه یا روی سکوها قرار دارد، تأیید اعتبار بزنید (البته برای بلیط‌های اینترنتی مثل ما، نیازی به این کار نیست زیرا 5 دلار هزینه پردازش که از شما روی بلیط می‌گیرند به همین منظور است و تأییدیه را همان وقت روی بلیط صادر می‌کنند). به صورت تجربی این نکته را هم بگویم که قیمت بلیط اینترنتی از قیمت دستگاه‌های خودکار ارزانتر است و هر چقدر هم زودتر بلیط را بخرید، قیمت پائین‌تری می‌پردازید. قطار 3 دقیقه قبل از ساعت حرکت به ایستگاه پیزا رسید و رأس ساعت هم به راه افتاد و حدود یک ساعت بعد در فلورانس بود. در حالی که از سفر به پیزا مشعوف بودیم تا سوئیت قدم زدیم.

 102.jpg

تصویر 102 : بخشهایی از فروشگاه‌ها و معابر شهر پیزا

 103.jpg

تصویر 103 : نقشه خطوط راه آهن بین شهری ایتالیا دستگاه پرینت اعتبار بلیط قطار

 

لطفاً ادامه سفرنامه را در قسمت چهارم هم مطالعه فرمایید.