مقدمه : همه چیز از آشنا شدن من با بلندترین برج دنیا شروع شد. در ابتدا علاقه ای نداشتم به امارات سفر کنم و اساسا اصلا سفر خارجی خیلی برام سخت بود، به این دلیل که دانشجو هستم و سربازی هم نرفتم، نتیجتا خروج از
گاهی برای سفرهای تفریحی همه چیز با هم جور می شه، ما هم دو سه هفته مونده به رفتن دیگه مطمئن شدیم که می خوایم بریم. قدم اول مقایسه قیمت ها و پیدا کردن یک آژانس با تور مناسب تر بود به خصوص این که
رشت تا ایروان برنامه ریزی کردیم با 2 تا ماشین بریم برای ارمنستان اخر شهریور بود و دیگه کم کم هم هوا توی ایران سرد میشد و هم توی ایروان و کل ارمنستان 8 نفر بودیم ما رشت زندگی میکردیم بعد چند روز
سلام. برنامه سفر من به مالزی 8 روز و 7 شب بود.چون هیچ کدوم از دوستام و اعضای خانواده ام نتونستند با من بیان ، به تنهایی عازم کوالالامپور شدم.قبل از سفر اکثر وبلاگ های فارسی و انگلیسی زبان رو مطالعه کردم
وقتی میخواهید به کشوری سفر کنید که بین ایران و اونجا پرواز مستقیمی وجود نداره (مثل تونس که من رفتم ) ، یکی از اصلی ترین نگرانیهاتون میتونه فاصله زمانی بین پرواز ها و معطلی تو فرودگاه کشور ثالثی باشه که پرواز از اون طریق
ما عید امسال تصمیم گرفتیم که همراه با خانواده به مالزی سفر کنیم. این سفر روز دوم فروردین 1391 با پرواز هواپیمایی ماهان و از شیراز شروع شد. مدت زمان پرواز 8 ساعت و کیفیت پرواز بسیار خوب بود. در طول پرواز چندین بار پذیرایی
تیر ماه 1391 زمانی که تصمیم به مسافرت گرفته می شود بعد از مشخص کردن شهر یا کشور مورد نظر ، اولین گام تهیه بلیط و هماهنگی با یک آژانس مسافرتی برای تعیین هتل و محل اقامت می باشد . البته لازم به ذکر است
ساعت 5/7 شده بود وخبری از وسیله ای که قراربودماراتافرودگاه بین المللی خلیج فارس برساندنبودخودخوری ام شروع شده بودواین باعث شده بودتابه دونفرهمراهم پشت سرهم زنگ بزنم وبه آنهاغربزنم که چرازودآماده نمی شویدوآنهافقط می گفتندنگران نباش .تااینکه ساعت8 پژو206 یکی ازاقوام آمدوبارانندگی خودم بعداز25دقیقه که
مدتی بود که درفکر سفر به استانبول بودم که 2تا از دوستان بهم خبر دادند که عازمند و منهم می تونم باهاشون همراه بشم. از اونجایی که دوستانم قبلاً ثبت نام کرده بودند انتخابی برای هتل و تور و غیره نداشتم پس با پرواز ایران
من به جهانگردی علاقه زیادی دارم و تصمیم گرفتم ان شاالله به کشورهایی که در توانم هست سفر کنم.یکی از فاکتورهایی که برای من مهمه اینه که از لحاظ فرهنگی و تاریخی دارای ظرفیت بالایی باشن ...خلاصه اول تصمیم گرفتم برم استانبول چون هم کشور
سه روز و سه شب دوست داشتنی در استانبول، شهر فوق العاده زیبایی که عاشقش شدم. مدتی بود که در سایت https://www.lastsecond.ir/ عضو شده بودم و با ایمیلی که از این سایت برام اومد وسوسه استانبول (هزینه هتل با صبحانه و هواپیمای اسمان: 400 هزار
(قسمت اول : سئول) کره جنوبی کشوری بود که همیشه دوست داشتم برم, شاید از سر کنجکاوی به خاطر اینکه کره جنوبی خیلی پیشرفته است و من هم که رشته ام کامپیوتر هست و خوراکم تکنولوژی, و شاید چون من طرفدار پروپاقرص یکی از
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی ... سفر به چین اولین سفر خارج از کشور من و دوستم بود که مجردی رفتیم و بسیار بسیار بهمون خوش گذشت. البته بماند که با چه دردسرهایی تونستیم اجازه بگیریم که 2 تا دختر 27 ساله تنها بریم
نکاتی در باب مجموعه مقبره و موزه "مولانا": این مجموعه از چند قسمت تشکیل شده است و چون موزه هم شامل آن می شود باید برای ورود به آن بلیط تهیه کنید. مجموعه اصلی، شامل چند بخش می شود که بخش اول، درابتدای ورودی قرار
مقدمه ترکیه، کشوری در همسایگی ایران است که به دلیل نزدیکی و عدم نیاز به ویزا هرساله مسافران بسیاری از ایران عازم شهرهای مختلف آن می شوند. این سفر، سومین سفر من به این کشور بود و در آن از سه شهر مهم استانبول، قونیه
چین کشور اساطیر اژدها من هر سال به عنوان کادوی تولد به خودم یک سفر هدیه میدهم سال 88 هم تور چین را در نظر گرفتم و پس از کلی پرس و جو تور گروهی زیر را خریداری کردم (26سپتامبر تا 2اکتبر) 4 شب پکن-3روز
خواندن سفرنامه زیر به افرادی که در پایین اشاره شده توصیه میشود: - افرادی که جزئیات بیشتری درباره سفر به استانبول می خواهند (وضعیت قیمتها، وسایل نقلیه عمومی، جاهای خرید، غذاها و ...) - افرادی که می خواهند تفریحات سفر را بدون کم و کاست
سفرنامه تایلند (بانکوک ) در زمستان 89 به همراه همسر و پسر دو سالم تصمیم گرفتیم بریم تایلند البته من همیشه در سفرهام یک شهر را انتخاب می کنم و بر اساس تجربه به من ثابت شده اگر بخوام محلی را خوب بگردم ،
چند وقتی بود که تصمیم گرفته بودیم یک سفری به ترکیه داشته باشیم. بیشتر روی شهر ساحلی کوش آداسی تمرکز کرده بودیم؛ چون از یکطرف تعریف زیبایی طبیعی این شهر رو شنیده بودم و از طرفی دنبال یک سفر برای رفع خستگی و استراحت بودیم
سلام. سعیدم.27 ساله از اصفهان. بسوزه پدر عشق، بی پولی و بیکاری که آدم از بر و بیابون سر در میاره و گزینه سوم بود که این بلا را سر من آورد. جریان از این قراره که مرداد تو خونه نشسته بودیم و حوصلمون