از رشت تا شیراز، آباده! دموکرات بودنِ متقابلی که من و پدرم در برابر نظرات یکدیگر به آن تظاهر میکردیم رو به اتمام بود که دیدن کلمه «پاسارگاد» روی تابلوهای راهنمای مسیر، ما را به ادامه دیپلماسی تا مقصدِ «شیراز» تشویق کرد. حدود هزار و صد
خانمی ۵۴ ساله هستم کارشناس مامایی بسیار اهل سفر دوران مجردی یادم نمی اید که سالی رو گذرونده باشم و مسافرت نرفته باشم بعد از ازدواج با همسر و فرزندانم سفر میکردم فر زندانم ازدواج کرده اند و حدود ۳ سال هست که همسرم به
بالاخره پس از مدتها که رویای دیدن ییلاقات ماسال به آرزویی برایم تبدیل شده بود، فرصتی پیش آمد که میانه پاییز، فصل تماشای این بهشت گمشده باشد. روزهای پایانی آبان 1402 در سفری سه روزه به گیلان، به دیدن اولسبلنگاه، معروفترین روستای ییلاقی ماسال رفتیم
ما سه تا دوست قدیمی دانشگاهی هستیم که تجربه زیادی از سفرهای مشترک داریم. شغل ما (شهرسازی) ایجاب میکنه که سفر برای ما فقط جنبه تفریح نداشته باشه و در واقع، شناخت بافت شهری، شیوه زندگی، وضعیت معیشتی، فرهنگ و رسوم آن شهر برای ما
سلام دوستای عزیزم.من پارسا هستم.11 سال دارم.و عاشق حیوانات و سفر هستم.برای اثبات عشقم به سفر همین بس که وقتی 5 روزه بودم اولین سفرم رو در کریر CAREER نوزادی به همراه مادر و پدرم شروع کرده ام. ( فکر کنید مادر و پدر به
سفر، از خود رهاشدن است؛ از خانه دلکندن و در چندین جای جدید، خانهکردن. سفر، یعنی من آمادهام برای لمس تجربههای اصیل، در آغوشگرفتن اتفاقهای نو و آشناشدن با آدمهای تازه. بیکه بدانم سفر، چه خوابهایی برایم دیده است، حرکت میکنم و از یکنواختیِ فرسایندۀ
با توجه به وسعت و پهناوری کشور عزیزمان ایران، از لحاظ مکانها و جاذبههای گردشگری بسیار غنی است و هرچقدر هم به مکانهای مختلف آن سفر کنیم، باز هم مکانهایی باقی میماند که مجال دیدن آن به ما نمیرسد، من نیز به دلیل این که
در بهار با عبور از شنزارهای مرکزی سرزمینم و کاروان شترانی که در هرسوی جاده بیابانی قرار دارند، دریاچه نمک و سپس گندمزارهای طلایی، باتلاقهای پرآب و مردابها همراه با خانوادهام به دهکدهای رسیدم که در میان قلههای استان قزوین قرار داشت. دهکدهای کوهستانی یا
به نام خدا اینجا سنگها سخن میگویند "سفرنامه سواحل بوشهر و هرمزگان" تعیین مقصد سفر نقشه کاغذی بزرگ ایران جلویم پهن بود. دراز کشیده بودم و همچنان که دستهایم زیر چانهام روی خلیج فارس بود فکر میکردم چرا باید در شهری مثل اهواز در انتهای نقشه ایران زندگی کنم
ایران کشوری بزرگ با دامنه ی تنوع زیستی و فرهنگی و زبانی بسیار گسترده است. به عنوان کسی که رشته اش ایران شناسی است و ماهیت آن تعامل نزدیک با آب و هوای فرهنگی این سرزمین بوده است و علی رغم میل شدید و جنون
ما سه تا دوست دانشگاهی هستیم که رفاقت دیرینه ای داریم و سفرهای مختلفی را با هم تجربه کردیم. رشته تحصیلی و شغل ما تاثیر زیادی در کیفیت سفرها گذاشته چون فقط برای خوشگذرانی مسافرت نمی کنیم. سفر برای ما به معنای کشف ناشناخته ها
به نام ایزدمنان زندگی سفری طولانی است که انسان با پیمودن این مسیر از زمانیکه کوچک است و تا وقتی که جوان و بزرگ تر می شود , با به دوش کشیدن کوله باری از تجربیات و خاطرات بار سفر را می بندد و به مقصدگاه
اولین باری که با سایت لست سکند آشنا شدم میخاستیم بریم ماه عسل مقصدمونم استانبول بود خیلی اتفاقی با لست سکند آشنا شدم و با خوندن سفرنامه هاش کلی اطلاعات خوب راجب استانبول به دست آوردم وتونستم یه برنامه سفر خیلی خوب بچینم. ازاون موقع
به نام خالق شگفتی ها اصلا مگه میشه کسی عاشق سفر کردن نباشد، من که از یه جایی به بعد ترجیح میدم عقلم رو با قلبم همسفر کنم تا حسرت همسفرم نباشد. یه شروع مثل فیلم زندگی پنهانی والتر میتی و یه پایان مثل تایتانیک دقیقا
سفر همون هیچه همون هیچی که وقتی بهت می گن چی می تونه حالتو خوب کنه میگی هیچی...دو سه سالی بود که سفر به قشم یه گوشه از ذهنمو درگیر کرده بود ولی عوامل متعدد مثل نداشتن وقت کافی بدلیل مشغله کاری،شیوع بیماری کووید، عدم
سفر در زیستن با مردم هر سرزمینی غرقه در تاریخشان گشتن نفس با هم کشیدن ها ... وقتی صبح دوشنبه ، هفته دوم مهرماه از خواب بیدار شدم و پدرم گفت وسایل سفرم را به مقصد نامعلوم جمع کنم ؛ هرگز فکر نمیکردم سفری تا این
تا قبل از سفرم به کیش فقط با خانواده سفر کرده بودم و سفرهایی که با دوستام داشتم اکثرا شهرستان بود و نه بیشتر، اما تنهایی سفر کردن واقعا یه عالم دیگه داره برای اینکه انسان رشد حقیقی رو بدست میاره، بزرگ و پخته تر
سلام به عزیزان این اولین سفرنامه من هست که می نویسم خودم از خوانندگان لست سکند هستم و در سفرهام کمک بسیار خوبی برام بود وتوانستم از سفرنامه های دوستان چه در زمینه هتل وچه در مورد اماکن دیدنی و یا رستوران های خوب استفاده
با سلام و احترام به همه خوانندگانی که وقت می گذارند و این سفرنامه را مطالعه می کنند. این اولین سفرنامه ای هست که می نویسم و امیدوارم لذت ببرید. هدف من از نوشتن این سفرنامه، آشنایی با مشکلات و مسائلی هست که در سفر
آسیاب ششم زواره در زواره رو کن و صد افتخارش را ببین مردم خوب و نجیب و با وقارش را ببین برگ برگ سبز تاریخ زواره افتخار زرنشان تاریخ آن ، آل و تبارش را ببین ( اسماعیل عابدان زاده زواره ) متخلص به عابد مقدمه : فرصتی پیش آمد تا به دعوت